صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 41

موضوع: سلسله مباحث اخلاقی-تربیتی

  1. #1
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض سلسله مباحث اخلاقی-تربیتی

    سلام...
    در این بخش سعی داریم یک سری مسائل اخلاقی و تربیتی رو با توجه به آیات و روایات پیرامون آن بررسی کنیم...

    تمامی مطالب این بخش از گروه اینترنتی ««انتظار یار»» برداشت شده است

    مبحث اول - سپاس از خداوند :


    الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ بِلَا أَوَّلٍ كَانَ قَبْلَهُ ، وَ الآْخِرِ بِلَا آخِرٍ يَكُونُ بَعْدَه
    حمد خدائى را كه اول همه‏ ى آثار هستى اوست و قبل از او اولى نبوده، و آخر است بى‏ آنكه پس از او آخرى باشد. (دعای اول صحیفه سجادیه)

    هُوَ الْأَوَّلُ وَ الاَْخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنُ وَ هُوَ بِكلُ‏ِّ شىَ‏ْءٍ عَلِيمٌ(حدید3)
    اوّل و آخر و پيدا و پنهان اوست و او به هر چيز داناست.



    ****

    گوهر ناب «الحمدلله» :


    1. رسول خدا : به هنگامى كه خداوند نعمتى را به بنده ‏اش عنايت كند، و او در برابر آن نعمت بگويد "الحمدلله" خداوند مى‏ فرمايد: بنده‏ ام را بنگريد، من به او شيئى كم ارزش دادم، ولى او در برابرش آنچه كه برايش قيمت معين نيست به من هديه كرد.[1]


    2. امام سجاد عليه السلام: هر كس بگويد: الحمدلله، به حقيقت كه شكر تمام نعمتهاى حق را ادا كرده.[2]


    3. امام صادق علیه السلام: اگر دنيا يك لقمه باشد و آن را انسانى مسلمان تناول كند و از پس آن بگويد: الحمدلله، اين گفتارش براى او از دنيا و آنچه در آن است بهتر است!! [3]


    4. "الحمدللَّه" جمله پر نورى است كه در دنيا كه زندگى اول است بر زبان عاشقان جارى است و در آخرت كه زندگى دوم و ابدى است نيز بر زبان اهل بهشت جهت ستايش حق جارى خواهد بود.


    5. امام صادق عليه السلام : پيامبرى از پيامبران، به پيشگاه مقدّس حقّ عرضه داشت: «خداوند را سپاس فراوان، سپاسى پاكيزه و مبارك آن گونه كه شايسته كرامت وجه و عزّ جلال توست.» خداوند به او وحى فرمود: «از كثرت ثواب اين سپاس، حافظان عمل و حافظان بر حافظانت را به شغل سنگينى در نوشتن ثواب واداشتى!» [4]‏

    نکته :


    حمد به معناى واقعى : قلبى و لسانى و جوارحى است، يعنى تصديق قلب به حضرت منعم و اظهار حمد به زبان با لفظ الحمدللّه و اجرا شدن فرامين دوست با چشم و گوش و زبان و دست و پا و خوددارى از گناه و معصيت، روى هم رفته حمد است ورنه گفتن "الحمدللّه" به زبان كار ساده ‏اى است و برنامه‏ اى است كه مى ‏توان به بعضى از حيوانات تعليم داد، تا در برابر هر لطفى كه به آنان مى ‏شود بگويند: "الحمدللّه". به حقيقت كه حمد مركّب از سه واقعيّت درونى و زبانى و جسمى است‏.



    شدم آگه ز راه، الحمدللّه *** كه عشقم شد پناه، الحمدللّه‏


    رهى كارد مرا تا درگه او *** به من بنمود إله، الحمدللّه‏


    سحاب رحمتش بر من بباريد *** ز دل شستم گناه، الحمدللّه‏


    به يكدم كهرباى عشق بربود *** دل و جان را چوكاه، الحمدللّه‏


    رسن آمد به بالا، يوسف جان *** برون آمد ز چاه، الحمدللّه‏
    (فيض كاشانى)

    علامه طباطبایی رحمة الله علیه :

    در اوایل تحصیلم، حدیث : «هرکس چهل روز خود را برای خداوند خالص کند، خداوند چشمه های حکمت را از دلش بر زبان وی جاری و روان می کند»[5] را خواندم و تصمیم گرفتم بدان عمل کنم.
    پس از آن چلّه، هرگاه «اندیشه و تصور گناهی» به ذهنم می آمد، ناخودآگاه و بی فاصله از ذهنم می رفت.[6]



    1. تفسير الكبير، ج 1، ص 223
    2. بحارالانوار، ج 93، ص 209
    3. امالى‏طوسى، ج 2، ص 222
    4. بحار الأنوار: 90/ 209، باب 7، حديث 1؛ قرب الاسناد: 4
    5. رسول خدا: «من اخلص لله اربعین صباحا، فجّر الله ینابیع الحکمة من قلبه علی لسانه »
    6. حکمت زلال، ص88

    منبع : گروه اینترنتی انتظار یار

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث دوم - هدایت :


    اللَّهُمَّ إِنَّكَ مَنْ وَالَيْتَ لَمْ يَضْرُرْهُ خِذْلَانُ الْخَاذِلِينَ، وَ مَنْ أَعْطَيْتَ لَمْ يَنْقُصْهُ مَنْعُ الْمَانِعِينَ، وَ مَنْ هَدَيْتَ لَمْ يُغْوِهِ إِضْلَالُ الْمُضِلِّينَ
    (صحیفه سجادیه، دعای 5، بند 13)
    بار الها هر كه را تو يارى دهى هيچ خواركننده‏ اى قدرت خوار كردن او را ندارد،
    و هر كه را تو ببخشى هيچ بازدارنده ‏اى قدرت كاستن از عطايت به او را ندارد،
    و هر كه را تو هدايت فرمايى گمراه ساختن گمراه ‏كنندگان او را از راه بدر نبرد.

    وَ مَن يَهْدِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّضِلّ‏ٍ أَ لَيْسَ اللَّهُ بِعَزِيزٍ ذِى انتِقَام‏
    (سوره مبارکه زمر، آیه 37)
    و هر كس را خدا هدايت كند، هيچ گمراه ‏كننده‏ اى نخواهد داشت آيا خداوند توانا و داراى مجازات نيست؟

    هدایت
    1. امام صادق علیه السلام: همانا خداوند بر خودش سوگند خورده كه سه دسته را در بهشت خود ساكن نكند: كسى كه سخن خدا را رد كند يا سخن پيشواى هدايت را رد كند و يا حق شخص مؤمن را منع كند.[1]

    2. امام صادق علیه السلام: هنگامى كه ولىّ خدا به دنيا مى‏ آيد ابليس فريادى سخت مى ‏زند كه ياران و اعوانش جملگى به فزع و شيون در مى‏ آيند، مى ‏گويند: اى سرور ما تو را چه شد كه چنين فريادى زدى؟ مى‏ گويد: ولىّ خدا به دنيا آمد. مى‏ گويند: از اين جهت باكى بر تو نيست. ابليس مى‏ گويد: اگر زنده بماند تا به سنّ رجال برسد جماعت بسيارى را خدا به واسطه او هدايت مى ‏كند گفتند: آيا اذن به ما مى ‏دهى او را بكشيم؟ ابليس مى ‏گويد: خير. مى‏ گويند: تو كه از او خوشت نمى ‏آيد چرا اذن كشتنش را نمى‏ دهى؟

    ابليس مى‏ گويد: زيرا بقاء ما به واسطه اولياء خدا است و هر گاه روى زمين وليّى از اولياء خدا نباشد قيامت بپا مى‏شود و بدين ترتيب ما به جهنّم مى ‏رويم پس چه عجله ‏اى داريم كه به جهنّم رويم.
    [2]

    3. اباصلت از امام رضا علیه السلام در مورد قرآن سؤال کرد، ایشان فرمودند: قرآن كلام خدا است از آن نگذريد و هدايت را در غير آن طلب نكنيد كه گمراه خواهيد شد.[3]

    4. امیرمؤمنان امام علی علیه السلام : ای مردم بدانید که هر که از خدا راهنمایی بخواهد، کامیاب شود و هرکه سخن او را از راهنما گیرد به آن چه درست تر و استوارتر است راهنمایی گردد.[4]

    5. امام علی علیه السلام: هدایت شد آنکه ردای دین بر تن کرد.[5]

    6. حدیث قدسی: ای بندگان من! همه شما گمراهید، مگر کسی که من هدایتش کنم و همه شما نیازمندید، مگر کسی که من توانگرش سازم و همه شما گنهکارید، مگر کسی که من او را از گناه نگه دارم.[6]

    7. امام محمد باقر علیه السلام: هرکس دیگران را به بابی از هدایت رهنمون شود، مزد هرکس که به آن عمل کند برای او نیز هست، در حالی که چیزی از مزد آنان کم نمی شود.[7]

    خواهی تو اگر نجات در روز شمار

    خود دست مکش ز دامن هشت و چهار

    گر جمله جهان غرقه طوفان گردد

    با کشتی نوح می توان شد بکنار

    (عندلیب کاشانی)


    پرسش:

    چرا هدایت قرآن ویژه پرهیزگاران است ؟


    پاسخ:

    علت آن این است که تا مرحله ای از تقوا در وجود انسان نباشد(مرحله تسلیم در مقابل حق و پذیرش آنچه هماهنگ با عقل و فطرت است) محال است انسان از هدایت کتاب های آسمانی و دعوت انبیاء الهی بهره بگیرد.

    به تعبیر دیگر:
    افراد فاقد ایمان دو گروهند: گروهی هستند که در جستجوی حق اند و این مقدار از تقوا در دل آنها وجود دارد که هرجا حق را ببینند پذیرا می شوند.
    گروه دیگری افراد لجوج و متعصب و هواپرستی هستند که نه تنها در جستجوی حق نیستند بلکه هرجا آن را بیابند برای خاموش کردنش تلاش می کنند.
    مسلماً قرآن و هر کتاب آسمانی دیگر تنها به حال گروه اول مفید بوده و هست و گروه دوم از هدایت آن بهره ای نخواهند گرفت.

    و باز به تعبیر دیگر:
    علاوه بر فاعلیت فاعل، قابلیت قابل نیز شرط است، هم در هدایت تکوینی و هم در هدایت تشریعی.
    زمین شوره زار هرگز سنبل برنیارد، اگرچه هزاران مرتبه باران بر آن ببارد، بلکه باید زمین آماده باشد تا از قطرات زنده کننده باران بهره گیرد.
    سرزمین وجود انسانی نیز تا از لجاجت و عناد و تعصب پاک نشود، بذر هدایت را نمی پذیرد، و لذا خداوند می فرماید:

    «قرآن هادی و رهنمای متقیان است»[9]

    پی نوشت ها:
    1. خصال(صدوق)،ج1،ص228
    2. علل الشرایع(صدوق)،ج2،ص837
    3. عیون اخبارالرضا علیه السلام،ج2،ص294
    4. نهج البلاغه،خطبه147
    5. غررالحکم،ح10012
    6. من لا یحضره الفقیه،ج4،ص397
    7. الکافی،ج1،ص35
    8. زلال حکمت،فصل12،ص203
    9. تفسیر نمونه،ج1،ص69

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  4. #3
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث سوم - دام شیطان :


    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اكْفِنَا حَدَّ نَوَائِبِ الزَّمَانِ ، وَ شَرَّ مَصَايِدِ الشَّيْطَانِ ، وَ مَرَارَةَ صَوْلَةِ السُّلْطَانِ .
    (صحیفه سجادیه، دعای 5، بند 11)

    خدايا بر محمد و آلش درود فرست،
    و ما را از سختى مصائب زمان، و شر دامهاى شيطان، و تلخى قهر سلطان حفظ فرما.



    يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ وَ مَنْ يَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّيْطانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكى‏ مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليم‏
    (سوره مبارکه نور، آیه 21)

    اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! از گامهاى شيطان پيروى نكنيد! هر كس پيرو شيطان شود (گمراهش مى ‏سازد، زيرا) او به فحشا و منكر فرمان مى‏ دهد! و اگر فضل و رحمت الهى بر شما نبود، هرگز احدى از شما پاك نمى ‏شد ولى خداوند هر كه را بخواهد تزكيه مى ‏كند، و خدا شنوا و داناست!

    دام شیطان :

    1. امام علی علیه السلام (در نكوهش پيروان شيطان): آنان در كارشان به شيطان تكيه كردند و شيطان هم آنها را دام خود قرار داد. پس در سينه هاي آنان تخم كرد و جوجه گذاشت و بتدريج در خردهاي آنان نفوذ كرد و با چشمهايشان نگريست و با زبانشان سخن گفت؛ پس آنها را گرفتار خطاها و لغزشها كرد و نادرستي را در نظرشان آراست؛ كارهاي آنان مانند كار كسي است كه شيطان در قدرتش شريك شده و زبان او را به باطل گويا كرده است![1]

    2. رسول خدا صلي الله عليه و آله: وسواس، منقاري چون منقار پرنده دارد و هر گاه آدمي دچار غفلت شود، آن منقار را در گوش دل او مي گذارد و وسوسه مي كند در اين هنگام اگر آدمي خداوند عزّوجل را ياد كند، وسواس منصرف مي شود و كنار مي رود به همين دليل شيطان را وسواس گفته اند. [2]

    3. رسول خدا صلی الله علیه و آله به اصحاب خود: آيا به شما خبر ندهم از چيزى كه اگر عمل كنيد شيطان به اندازه مشرق تا مغرب از شما دور شود؟ عرض كردند چرا يا رسول اللَّه، فرمود روزه رويش را سياه كند و صدقه پشتش را مي شكند و دوستى براى خدا و همدستى در كار خير دنباله اش را مي برند و آمرزش جوئى وتينش را مي برد و هر چه زكاتى دارد و زكات تن‏ها روزه است.[3]

    4. رسول خدا صلی الله علیه و آله : شيطان از پسر آدم ترسان و هراسان است تا نماز پنجگانه را در وقت مى ‏خواند و چون، از وقت بگذراند بر او دلير شود و او را بگناهان بزرگ كشد.[4]

    5. رسول خدا صلی الله علیه و آله : (تحمل) هيچ چيزى بر شيطان دشوارتر از تلاوت قرآن از روى آن نيست. [5]

    6. امام صادق علیه السلام : شيطان كه خدا لعنتش كند به لشكريانش گفت: اگر در سه چيز بر فرزند آدم مسلط شوم، باكى ندارم كه چه عملى دارد؛ چون از او پذيرفته نخواهد شد: وقتى كه عمل خود را زياد بداند و گناهانش را از ياد برد و خودبينى در او راه يابد.[6]

    تذکر:

    * امام علی علیه السلام: به شيطان آشكارا لعن و نفرين مكن در حالي كه در باطن با او طرح دوستي داري.[7]

    الا اي طاير قُدسي در اين ويرانه بَرزنها
    بسي دام است و ديو و دَد بسي غول است و رهزنها

    در اين جاي مَخوف اي مُرغِ جان ، ايمن كجا باشي
    گذر زين جاي نا امن و نما رو سوي مأمنها

    در اين كوي و در اين بَرْزَن ، چه پيش آمد تُرا رهزن
    به يك دو دانه ي ارزن فرو ماندي زِ خرمنها
    (علامه حسن زاده آملی)


    آیت الله حائری شیرازی:

    اگر ما اوقات كار خودمان را محصور كنيم، شيطان نمي تواند در آن تصرف كند. اگر دور وقت خود را حصار بكشيم، شيطان نمي تواند در آن رخنه كند، تا در آن تصرفاتي نمايد. اما اگر وقت خود را بي حصار گذاشتيم و در اين زمينه نه زراعت كرديم، و نه خانه ساختيم و فقط به اين اكتفا كرديم كه اسمش به نام ما ثبت است. در اينجا ممكن است كسي بيايد و از آن استفاده كند. اگر انسان براي وقت خودش برنامه ريزي نكند، شيطان برايش برنامه ريزي مي كند. غيبتها، تهمتها، لغويات، لهو و لعبها، حرفهاي بي مزه، همه ي اينها نتيجه بي برنامگي است. عقل اگر براي اين وقتها و زمانها برنامه ريزي نكند. نفس برايش برنامه ريزي مي كند.[8]


    مصاف بی پایان با شیطان

    قرآن كريم كه عهده دار تزكيه روح و تهذيب جان آدمي است، شيطان را به عنوان دشمن سعادت انسان معرفي كرده، دستور مراقبت و هوشياري در برابر كيد و مكر او داده، ما را به مبارزه اي همه جانبه با او فراخوانده است:

    "ان الشيطان للانسان عدو مبين " (سوره يوسف آيه 5)
    "و لا تتبعوا خطوات الشيطان انه لكم عدو مبين " (سوره بقره آيه 168)
    "افتتخذونه و ذريته اولياء من دوني و هم لكم عدو" (سوره كهف آيه 50)
    "ان الشيطان لكم عدو فاتخذوه عدوا" (سوره فاطرآيه 6) .

    قرآن كريم در آيات فراواني گونه هاي مختلف اغواء، فريبكاري، كيد و مكر شيطان را تبيين و راه حضور در مصاف دشمن قسم خورده بشر را به او نموده است.

    در بيانات نوراني اميرالمؤمنين (عليه السلام) نيز آمده است:
    در برابر شيطان كه مانع و رهزن سير آدمي به سوي خداست، صف آرايي كنيد و با همه ساز و برگ نظامي خود به جنگ او برويد. اگر چنين كرديد، جان شما تزكيه مي شود و درجات شما بالا مي رود.[9]

    مشكل ما اين است كه ما نه به طور دقيق مي دانيم كه او چه مي طلبد و نه اين كه اگر بدانيم، توان مخالفت با او را داريم، ولي او روانشناس ماهري است كه مي داند ما چه مي طلبيم. از اين رو حرامها و زشتها را به صورت همان مطلوب، در برابر ما تزيين مي كند و به ما ارائه مي دهد و ما هم آن را حق مي يابيم و به آن عمل مي كنيم.

    شيطان ابتدا، "مسول " است و سپس اماره به سوء. اول به عنوان دستيار، كمك مي كند و پيشنهاد مي دهد; يعني زشت را زيبا و زيبا را زشت جلوه مي دهد و وقتي انسان را اسير كرد، فرمان مي دهد و آنگاه انسان، دانسته و از روي عمد گناه مي كند; يعني مي داند اين كار بد است، اما چون به دام شيطان افتاده و مبتلا شده است آن را انجام مي دهد. بنابراين، در مقابل شيطان بايد با تمام نيرو صف آرايي كرد و در اين مصاف، خدا، وحي، فرشتگان و عقل، معين و ناصر انسان هستند و در اين صورت يعني با اعانت و نصرت خدا و اولياي او، اگر انسان ببازد، جاي تعجب است.

    حضرت سجاد (عليه السلام) مي فرمود:
    اگر كسي هلاك شود، جاي تعجب است. خدايي كه اين همه مهربان است كه يك گناه را يك كيفر مي دهد ولي يك ثواب را ده برابر پاداش مي دهد، در اين صورت،
    واي به حال كسي كه يكي هاي او بر ده هاي او غالب شود!
    [10][11]


    پی نوشت ها:
    1. نهج البلاغه،خطبه7
    2. کنزالعمّال،ج1،ص251
    3. امالی(صدوق)،ص61
    4. همان،ص484
    5. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال،ص268
    6. خصال(صدوق)،ج1،ص173
    7. شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ج 20 ص 329
    8. مثل ها و پندها،ج4،ص18
    9. شرح غررالحكم ج4 ص217
    10. بحار الانوار ج68 ص 243
    11. مراحل اخلاق در قرآن كريم(جوادی آملی)،ص 103

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  5. #4
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث چهارم - ذکر و یادخدا :


    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ سَلَامَةَ قُلُوبِنَا فِي ذِكْرِ عَظَمَتِكَ،
    وَ فَرَاغَ أَبْدَانِنَا فِي شُكْرِ نِعْمَتِكَ ، وَ انْطِلَاقَ أَلْسِنَتِنَا فِي وَصْفِ مِنَّتِكَ.

    (صحیفه سجادیه، دعای 5، بند 15)
    بار الها بر محمد و آلش درود فرست، و سلامت قلوب ما را در ذكر عظمتت،
    و آسايش بدنهامان را در شكر نعمتت، و روانى زبان ما را در وصف عطايت قرار بده.

    إِنَّ فىِ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلَافِ الَّيْلِ وَ النَّهَارِ لاَيَاتٍ لّأِوْلىِ الْأَلْبَابِ(190)
    الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَمًا وَ قُعُودًا وَ عَلىَ‏ جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فىِ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ
    رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَاذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ(191)

    (سوره مبارکه آل عمران)
    مسلماً در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و رفت شب و روز، نشانه‏ هاى (روشنى) براى خردمندان است. (190)
    همانها كه خدا را در حال ايستاده و نشسته، و آن گاه كه بر پهلو خوابيده ‏اند، ياد مى‏ كنند و در اسرار آفرينش آسمانها و زمين مى ‏انديشند [و مى‏ گويند:] بار الها! اينها را بيهوده نيافريده ‏اى! منزهى تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار! (191)




    ذکر و یاد خدا :
    1. راوی می گوید امام صادق علیه السلام فرمود: آیا تو را از دشوارترین واجبات خداوند بر آفریدگارانش[که سه چیز است] آگاه نکنم؟ عرض کردم: بلی! حضرت فرمودند: انصاف با مردم، یاری برادرات و یاد خدا در همه جا. بدان که من نگفتم سبحان الله و الحمدلله و لااله الا الله و الله اکبر. اگرچه این هم یاد خداست ولی یاد خدای عزوجل در همه جا وقتی است که با اطاعت یا گناهی برخورد می کنی.[1]
    2. رسول خدا صلی الله علیه و آله: کسی که زیاد خدا را یاد کند، خداوند او را دوست می دارد. و هرکس خداوند را زیاد یاد کند، برای او دو برائت نوشته می شود: یک برائت از آتش جهنم و یکی هم برائت از نِفاق.[2]
    3. امام علی علیه السلام: سستی دل را، با استقامت درمان کن و خواب زدگی چشمانت را، با بیداری از میان بردار و اطاعتِ خدا را بپذیر و با یادِ خدا اُنس گیر و یاد آور که تو از خدا روی گردانی و در همان لحظه، او روی به تو دارد و تو را به عفو خویش می خواند و با کَرَم خویش می پوشاند! در حالی که تو از خدا بریده، به غیر او توجه داری! ... [3]
    4. حدیث قدسی: یا داوود! هرکس یکی را دوست می دارد، سخنش را راست می خواند، و هرکس از دوست خویش خشنود است، به کارش رضا می دهد و هر عاشقی به محبوبش اعتماد می کند، به او تکیه می کند و هرکس به محبوبش شوق دارد، شتابان به سوی او راه می سپارد.ای داوود! ذکر من برای ذاکران است و بهشتم برای فرمانبرداران است و عشقم برای مشتاقان است و من خودم برای عاشقانم.[4]
    5. حدیث قدسی: هرگاه دریابم که بنده ام همواره به ذکر من مشغول است و هوس ها و خواسته هایش را در دعا و مناجات من صرف می کند، اگر بخواهد به اشتباه افتد، میان او و اشتباهش حایل می شوم. اینانند دوستان راستین من و اینانند پهلوانان راستین. چون بخواهم اهل زمین را هلاک کنم، به خاطر این پهلوانان عقوبتم را به تعویق می اندازم.[5]


    نکته :
    * رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: اهل بهشت براي هيچ چيز به اندازه ساعتي كه به غير ياد خدا بر آنها گذشته است، حسرت نمي خورند.[6]


    به بسم الله الرحمن الرحيم است
    كه عارف در مقامِ كُنْ مقيم است
    به بسم الله الرحمن الرحيم است
    كه عارف مُحيي عَظْمِ رَميم است
    به بسم الله الرحمن الرحيم است
    گَرَت فتحي ز فَتّاحِ عليم است
    به بسم الله الرحمن الرحيم است
    سراسر آنچه قرآنِ كريم است
    به بسم الله الرحمن الرحيم است
    كه آدم ايمن از ديوِ رجيم است
    به از اين سنگرِ امن الهي
    نباشد در همه عالم پناهي
    (علامه حسن زاده آملي)



    آیة الله حق شناس رحمة الله علیه:
    اين حديث قدسى، بسيار حديث ارزنده ‏اى است كه مى‏ فرمايد: «اذا كان الغالب على العبد الاشتغالُ بى جعلتُ بغيته و لذته فى ذكرى»[7] يعنى وقتى بنده من در غالب اوقاتش مشغول به من بود؛ لذت و خوشى او را در ياد خودم قرار مى‏ دهم.
    اين‏كه آيا غالب اوقات انسان مشغول به خداست يا نه؟ هم خود انسان تشخيص مى‏ دهد، هم ديگران تشخيص مى‏ دهند.
    مثلًا اگر من شصت درصد توجه به پروردگار داشته باشم، به صورتى كه هم خودم تشخيص بدهم و هم كسانى كه با من محشور هستند، تشخيص بدهند و از احوالات من اين طور به دست بيايد، در چنين صورتى، پروردگار مى‏ فرمايد: هم لذت ذكر مرا خواهد چشيد و هم اداره زندگى چنين بنده ‏اى و امر آخرت او را بر عهده خواهم گرفت.
    ولى اگر اين‏طور نباشد و اشتغال به دنيا بر اشتغال به خدا غالب باشد؛ نام او در ديوان خاسرين نوشته مى ‏شود. پس معلوم شد كه آن كسى كه اشتغال به خدا در زندگى او غالب است، وقتى نماز مى‏ خواند، ديگر دلش نمى‏ خواهد نماز تمام بشود، از نماز خواندن لذت مى‏ برد.

    «فاذا جعلتُ بُغيتَهُ و لذتَه فى ذكرى عشقنى و عشقتُهُ فاذا عشقنى و عشقتُهُ رَفَعتُ الحجاب فيما بينى وبينه»[8] يعنى وقتى لذت بنده‏ من در ياد من و ذكر من بود؛ آنگاه عاشق من مى ‏شود و من هم عاشق او مى‏ شوم و وقتى كه اين‏چنين شد؛ حجاب‏ها را از روى قلبش برمى‏ دارم كه ديگر به چشم دل مرا ببيند.
    اگر چه ذات پاكش لا مكان است
    چو نيكو بنگرى در دل نهان است‏

    دلى اندر دل صاحبدلان است
    كه آن دل جاى آن آرام جان است‏


    آن دلى كه خيلى شلوغ است، بايد تا دير نشده آن را از توجهات به غير حق فارغ كرد و آن دل يك ‏سويه را به دست آورد!


    پی نوشت ها:
    1. الکافی،ج2،ص145
    2. الکافی،ج2،ص499
    3. نهج البلاغه،خطبه223
    4. ارشادالقلوب(دیلمی)
    5. عدة الداعی(بن فهد حلّی)
    6. اخلاق اسلامی(سادات)،ص81
    7. كنزالعمال،حدیث1872
    8. همان

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  6. #5
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث پنجم - رحمت خدا :


    وَ يَا مَنْ لَا تَفْنَى خَزَائِنُ رَحْمَتِهِ ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْ لَنَا نَصِيباً فِي رَحْمَتِکَ

    (صحیفه سجادیه، دعای 5، بند 4)
    اى كسى كه گنجينه‏ هاى رحمتت را فنا نيست، بر محمد و آلش درود فرست، و براى ما از رحمتت نصيب و بهره ‏اى قرار ده.

    وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَولِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
    (سوره مبارکه توبه،آیه 71)
    مردان و زنان باايمان، ولىّ (و يار و ياور) يكديگرند امر به معروف، و نهى از منكر مى ‏كنند نماز را برپا مى ‏دارند و زكات را مى‏ پردازند و خدا و رسولش را اطاعت مى‏ كنند. بزودى خدا آنان را مورد رحمت خويش قرار مى ‏دهد خداوند توانا و حكيم است!


    رحمت خدا :

    1. امام صادق علیه السلام: به هنگامى كه خداوند تبارك و تعالى در روز قيامت رحمتش را بگستراند، گستردگى رحمت به صورتى است كه ابليس در رحمت رحيميّه حضرت او به طمع افتد.[1]

    2. امام رضا علیه السلام به نقل از پدرانش از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم :

    به هنگام قيامت، حضرت محبوب بر قلب عبد مؤمن تجلّى مى‏ كند و او را به تك تك گناهانش آگاه ساخته، سپس به لطف و مغفرتش به نحوى كه ملك مقرّب و نبىّ مرسل از آن آگاه نشود عبد را مورد نوازش قرار داده از گناهانش مى‏ گذرد، و آنچه را كه بنده‏ اش از آن كراهت دارد بر وى مى‏ پوشاند، آنگاه به تمام سيّئاتش خطاب مى‏ رسد: تبديل به حسنات شويد.[2]

    3. امام علی علیه السلام: اوست خدايى كه عذابش در عين وسعت رحمت، بر دشمنانش شديد است، و رحمتش در عين سختى عذابش بر عاشقانش گسترده است‏ [3]

    4. امام على عليه السلام: دنيا براى اولياى خدا محل تجارت است كه در آن رحمت الهى را بدست مى‏آورند و سود اين تجارت بهشت است‏.[4]

    نکته:

    * وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمين‏: [ای محمد!] ما تو را جز براى رحمت جهانيان نفرستاديم.[5]

    پيامبر رحمت است براى خوب و بد و مؤمن و كافر. پس براى مؤمن در دنيا و آخرت رحمت است و براى كافر در همين دنيا كه از بلاها و مسخ ها و هلاكت‏ ها معاف شده است.[6]

    اى كاش كه اين سينه درى داشته باشد *** تا يار ز دردم خبرى داشته باشد

    تا كى گذرد عمر كسى در غم هجران *** فرخنده شبى كان سحرى داشته باشد

    شد عمر گرانمايه ما صرف محبّت *** اى كاش كه آخر ثمرى داشته باشد

    سوزيم به يك آه زمين را و زمان را *** گر دود دل ما شررى داشته باشد

    برداشته‏ام شب همه شب دست تضرّع *** اى كاش دعاها اثرى داشته باشد

    (فيض كاشانى)


    آیت الله حق شناس رحمة الله علیه:

    پروردگار مى‏ فرمايد: چقدر بى‏ حياست كسى كه بدون عمل، طمع در جنّت من دارد!
    فرمود: «وَرَحْمَتِى وَسِعَتْ كُلَّ شَىْ‏ءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ».[7]
    پروردگار عزيز مى ‏فرمايد: گُتره [بی حساب و کتاب] نيست! رحمت من واسعه است؛ اما براى كسانى كه اهل تقوى باشند، آقاجان![8]

    پی نوشت ها:
    1. امالی(صدوق)،ص205،ح2
    2. عیون اخبارالرضا،ص233،باب31،حدیث57
    3. نهج البلاغه، خطبه 89
    4. تحف العقول،ص186
    5. سوره مبارکه انبیاء،آیه107
    6. تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه 107 سوره انبیاء
    7. اعراف/156
    8. سخنان اخلاقی،ج1،ص240

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  7. #6
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث ششم - تقوا


    ... وَ تُصَيِّرَهُمْ إِلَى أَمْنٍ مِنْ مَقِيلِ الْمُتَّقِينَ

    (صحیفه سجادیه، دعای چهارم، بند آخر)

    ... و آنان را به مقام امن و امان كه جايگاه اهل تقواست منتقل نمايى.

    وَ ما يَذْكُرُونَ إِلاَّ أَنْ يَشاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوى‏ وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ

    (سوره مبارکه مدثر، آیه 56)

    و هيچ كس پند نمى ‏گيرد مگر اينكه خدا بخواهد او اهل تقوا و اهل آمرزش است‏



    تقوا :


    1. امام علی علیه السلام: ايمان درختى است كه ريشه ‏اش يقين، شاخه ‏اش تقوا، شكوفه ‏اش حيا و ميوه‏ اش سخاوت است.[1]

    2. امام علی علیه السلام : انسان تقوا پيشه را مى‏ بينى در حالى كه: آرزويش نزديك، لغزشش اندك، قلبش خاشع، نفسش قانع، خوراكش ناچيز، زندگيش ساده و بى‏ تكلّف است.[2]

    3. امام علی علیه السلام : نماز هر تقوا پيشه‏ اى را [به خداوند] نزديك مى‏ كند.[3]

    4. امام صادق علیه السلام : تقوا يعنى آنجا كه خداوند دستور داده حاضر باشى، تو را غايب نبيند وآنجا كه نهى كرده، تو را مشاهده نكند. [4]

    5. امام علی علیه السلام : بر هر قلب فريفته دنيا حرام است كه تقوا در آن جاى گيرد.[5]

    6. ابو بصير از امام باقر علیه السلام نقل مى‏ كند كه فرمود: امير المؤمنين علیه السلام مى‏ فرمود:
    اهل تقوا نشانه‏ هايى دارند كه با آن شناخته مى‏ شوند: راستگو، و اداى امانت، و وفاى به عهد، و كم بودن فخر فروشى و بخل، و صله رحم، و مهربانى با ضعيفان، و كم بودن انس با زنان، و بخشش كردن، و خوش اخلاقى، و وسعت بردبارى، و پيروى نمودن از دانش در آنچه به خدا نزديك مى‏ كند، و طوبى براى آنان است و سرانجام نيكى دارند و طوبى درختى در بهشت است كه ريشه آن در خانه پيامبر خدا (ص) است و هيچ مؤمنى نيست مگر اينكه در خانه او شاخه ‏اى از شاخه‏ هاى آن است و دل او چيزى را نمى‏ خواهد مگر اينكه اين شاخه نزد او مى‏ آورد و اگر سواركار تندروى صد سال در سايه آن بتازد، از آن بيرون نرود و اگر كلاغى از كنار ريشه آن پرواز كند به بالاى آن نمى‏ رسد اگر چه از پيرى سفيد گردد، آگاه باشيد كه براى آن رغبت كنيد، همانا مؤمن، مشغول خويشتن است و مردم از او در راحتى هستند، وقتى شب بر او فرا رسد صورت خود را زمين گذارد و با بهترين عضوهاى بدنش خدا را سجده كند و با كسى كه او را آفريده براى آزادى از جهنم مناجات نمايد، چنين باشيد. [6]

    توجه:
    * جهت اختصار، از بسیاری از مطالب صرف نظر شد. اما توصیه می شود برای نمونه خطبه همّام که حضرت امیر علیه السلام در وصف متقین بیان فرمودند را مطالعه فرمایید. همّام بعد از شنیدن این اوصاف در دَم جان داد!


    حقيقت سرايي است آراسته *** هوا و هوس گرد برخاسته

    نبيني كه هر جا كه برخاست گرد *** نبيند نظر گر چه بيناست مرد
    (سعدی شیرازی علیه الرحمه)



    حاج آقا رنجبر زید عزه:

    زمين تا شكافته نشود، سبز نمى شود؛ دانه تا شكافته نشود، بالا نمى آيد؛ پارچه تا شكافته نشود، جامه نمى شود و مطلب تا شكافته نشود، روشن نمى شود.
    پس اساساً شكفتگى و شكوفا شدن در شكافتن است.
    و شكافتن را در عربى به فلاحت ياد مى كنند، از اين رو به كشاورز فلّاح مى گويند، زيرا زمين را شيار زده و مى شكافد.
    و از آنجا كه تقوا همه چيز را براى انسان شكافته و روشن مى كند، آن را به فلاح ياد كرده و انسان متقى و با تقوا را مُفلِح (شكافنده) مى نامند.[7]


    پرسش:
    چگونه مي توانيم حقايق را آن گونه كه هست ، ببينيم ؟


    پاسخ :
    قرآن مي فرمايد: «اتقوا الله و يعلمكم الله : از خداوند پروا كنيد تا خداوند ، حقيقت را به شما بياموزد.»[8]


    تقوي به معناي دوري از انواع بدي ها و زشتي هاست.
    آري ، افراد آلوده از درك بسياري حقايق محرومند.
    كسي كه تعصب قومي ، حزبي ، نژادي و...دارد ، حق را آن گونه كه هست نمي فهمد ، مثل كسي كه عينك سرخ گذاشته و همه چيز را سرخ مي بيند و شلغم را لبو مي پندارد و اگر عينك سبز بگذارد ، كاه را علف مي بيند.
    اگر آينه را صيقل دهيم ، عكس را درست نشان مي دهد. آئينه دل نيز بايد صيقلي باشد تا معارف را درك كند.
    دل هاي كينه دار مثل ظرف هاي آلوده است كه اگر آب تميز هم در آن ريخته شود ، آلوده مي شود.
    گناه غباري است كه نمي گذارد انسان واقع بين باشد. [9]


    پی نوشت ها:

    1. شرح غررالحكم، آمدى، ج 2، ص 47.
    2. نهج البلاغه، خطبه 184
    3. مستدرک الوسائل،ج3،ص47
    4. بحارالانوار،ج67،ص285
    5. شرح غرر الحكم، ج 3، ص 405.
    6. خصال(شیخ صدوق)-ترجمه جعفرى،ج‏2،ص235
    7. سلوک باران(رنجبر)
    8. سوره بقره ، آيه 282
    9. پرسشهاي مهم پاسخهاي كوتاه(قرائتی)،ص21

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  8. #7
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث هفتم - آزمایش الهی :


    بِكُلِّ ذَلِكَ يُصْلِحُ شَأْنَهُمْ ، وَ يَبْلُو أَخْبَارَهُمْ ، وَ يَنْظُرُ كَيْفَ هُمْ فِي أَوْقَاتِ طَاعَتِهِ ، وَ مَنَازِلِ فُرُوضِهِ ، وَ مَوَاقِعِ أَحْكَامِهِ ، لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاؤُوا بِمَا عَمِلُوا ، وَ يَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى.

    (صحیفه سجادیه، دعای 6، بند 8).
    به تمام اين امور كار ايشان را به سامان مى‏ آورد، و اعمالشان را مى ‏آزمايد، و مى ‏نگرد كه به هنگام طاعت، و اوقات بجا آوردن واجبات، و موارد احكام او چگونه ‏اند؟ تا بدكاران را به جزاى عملشان و نيكوكاران را به مزد كردار نيكشان برساند.


    وَ لَنَبْلُوَنَّكُم بِشىَ‏ْءٍ مِّنَ الخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابرِين‏
    (سوره مبارکه بقره، آیه 155)


    قطعاً همه شما را با چيزى از ترس، گرسنگى، و كاهش در مالها و جانها و ميوه ‏ها، آزمايش مى‏ كنيم و بشارت ده به استقامت‏ كنندگان!

    آزمایش الهی:

    1. امام صادق علیه السلام: همانا اجر و پاداش بزرگ با امتحان و آزمایش بزرگ همراه است خداوند قومی را دوست ندارد، مگر آنکه او را مورد آزمایش قرار می دهد.[1]
    2. امام صادق علیه السلام: همانا مؤمن به منزله کفه ترازو است که هرگاه به ایمانش افزوده شود، بلایش نیز زیاد گردد.[2]
    3. پیامبرخدا صلی الله علیه و آله و سلم: دو نعمت است كه بسيارى از مردم با آنها آزمايش مى‏ شوند: آسایش و تندرستى‏.[3]
    4. امام صادق علیه السلام: شيعيان ما را در سه چيز آزمايش كنيد: در اوقات نماز كه تا چه اندازه مراقبت آن‏ها را دارند و در اسرار مذهبى كه چگونه آنها را از دشمنان ما حفظ مي كنند و در ثروتشان كه با برادران دينى خود تا چه مقدار كمك و همراهى مي كنند.[4]
    5. امام صادق علیه السلام: آفريننده جهان مردم را به چيزى دشوارتر از پول دادن آزمايش نكرده است.[5]

    نکته:

    * امام علی علیه السلام: هیچ کس از شما نگوید خداوندا، من به تو پناه می برم، از امتحان و آزمایش، چراکه هرکس دارای وسیله آزمایشی است[و حداقل مال و فرزندی دارد و اصولاً طبیعت زندگی دنیا، طبیعت آزمایش و بوته امتحان است] ولکن کسی که می خواهد به خدا پناه برد، از امتحانات گمراه کننده پناه برد چه اینکه خداوند می فرماید: بدانید اموال و اولاد شما وسیله آزمون است.[6]
    نشنيده‏ اي که زير چناري کدو بُني
    بر رست و بر دويد بر او به روز بيست

    پرسيد از آن چنار که تو چند ساله اي؟
    گفتا دويست باشد و اكنون زيادتي است

    خنديد از او كدو كه من از تو به بيست روز
    برتر شدم، بگوي که اين کاهلي ز چيست؟

    او را چنار گفت که امروزه اي کدو
    با تو مرا هنوز نه هنگام داوري است

    فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان
    آن گه شود پديد که از ما دو ، مرد کيست
    (ناصرخسرو)


    علامه طباطبایی رحمة الله علیه:
    خداوند متعال می فرماید:
    «و قال ربکم ادعونی استجب لکم: مرا بخوانید تا دعایتان را اجابت نمایم.»[7]

    از این آیه شریفه برمی آید که در دعا دو چیز معتبر است:
    اول: شخص حقیقتاً دعا کند و به راستی بخواهد ...
    دوم: خدا را بخواند! چنانکه می فرماید: نِی(مرا)؛ و قطع علایق از غیر خدا کند و خیال نکند که مستقلاً از وسایط کاری ساخته است.[8]



    پرسش:
    حال که همه انسانها در یک امتحان گسترده الهی شرکت دارند، راه موفقیت در این آزمایشها چیست؟


    پاسخ:
    پاسخ این پرسش را آیات قرآن می دهد:
    الف) و بشر الصابرین[9] رمز پیروزی در این راه، صبر و پایداری است و به همین دلیل بشارت پیروزی را تنها به صابران و افراد با استقامت می دهد.
    ب) انا لله و انا الیه راجعون[10] امیرمؤمنان در تفسیر این جمله می فرمایند: اینکه ما می گوییم انا لله؛ اعتراف به این حقیقت است که ما مملوک اوییم و اینکه می گوییم و انا الیه راجعون؛ اقرار به این است که ما از این جهان خواهیم رفت و جایگاه ما جای دگر است.[11]
    ج) والذین جاهدوا فینا لنهدینم سبلنا[12] استمداد از نیروی ایمان و الطاف الهی عامل مهم دیگری است. کسانی هستند که هر وقت دستخوش حوادث می گردند، اعتدال خود را از دست داده، گرفتار اضطراب می شوند، اما دوستان خدا چون برنامه و هدف روشنی دارند بدون حیرت و سرگردانی، مطمئن و آرام به راه خود ادامه می دهند و...
    د) و لقد کذبت رسل من قبلک فصبروا علی ما کذبوا و اوذوا حتی اتاهم نصرنا[13] توجه به تاریخ پیشینیان و بررسی موضع آنان در برابر آزمایشهای الهی برای آماده ساختن روح انسان نسبت به امتحانات پروردگار بسیار مؤثر است.
    هـ) واصنع الفلک باعیننا[14] توجه به این حقیقت که همه این حوادث در پیشگاه خداوند رخ می دهد و او از همه چیز آگاه است عامل دیگری برای پایداری است.
    از سالار شهیدان و مجاهدان راه خدا، امام حسین علیه اسلام همین معنی نقل شده که در صحنه کربلا به هنگامی که بعضی از عزیزانش با فجیع ترین وجهی شربت شهادت نوشیدند، فرمود: (هون علی ما نزل بی انه بعین الله؛ همین که می دانم این امور در برابر دیدگان علم پروردگار انجام می گیرد تحمل آن بر من آسان است.)[15]



    پی نوشت ها:
    1. الکافی،ج2،ص252
    2. همان،ص253
    3. خصال(صدوق)،ج1،ص60
    4. همان،ص117
    5. همان،ص8
    6. نهج البلاغه،کلمات قصار،کلمه93
    7. سوره مبارکه غافر،آیه60
    8. حکمت زلال، فصل هفتم،ص145
    9. سوره مبارکه بقره آیه 155
    10. همان، آیه156
    11. نهج البلاغه، کلمات قصار، کلمه 99
    12. سوره مبارکه عنکبوت، آیه 69 : کسانی که در راه ما به جهاد برخیزند ما آنها را به راههای خود هدایت می کنیم.
    13. سوره مبارکه انعام، آیه 34: اگر تو را تکذیب کنند جای تعجب نیست، پیامبران پیشین را نیز تکذیب کردندو آنها در برابر تکذیب مخالفان پایداری و شکیبایی به خرج داند، و آزار شدند تا سرانجام نصرت و یاری ما به سراغشان آمد.
    14. سوره مبارکه هود، آیه 37: [خطاب به نوح]در برابر ما اقدام به ساختن کشتی کن!
    15. بحارالانوار،ج45،ص46

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  9. #8
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث هشتم - توبه و بازگشت :


    وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي دَلَّنَا عَلَى التَّوْبَةِ الَّتِي لَمْ نُفِدْهَا إِلَّا مِنْ فَضْلِهِ ، فَلَوْ لَمْ نَعْتَدِدْ مِنْ فَضْلِهِ إِلَّا بِهَا لَقَدْ حَسُنَ بَلَاؤُهُ عِنْدَنَا ، وَ جَلَّ إِحْسَانُهُ إِلَيْنَا وَ جَسُمَ فَضْلُهُ عَلَيْنَا

    (صحیفه سجادیه، دعای اول، بند23)
    سپاس خداى را كه ما را به توبه و بازگشت راهنمايى كرد كه اين حقيقت را جز از عطاى او نيافتيم، و اگر همين يك عنايت را از فضل او به حساب آوريم هر آينه انعام او درباره‏ ى ما نيكو، و احسانش در حق ما بزرگ، و بخشش او بر ما عظيم است،



    وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحيمٌ وَدُودٌ
    (سوره مبارکه هود/آیه90)

    از پروردگار خود، آمرزش بطلبيد و به سوى او بازگرديد كه پروردگارم مهربان و دوستدار [بندگان توبه‏ كار] است!



    توبه و بازگشت :

    1. امام باقر عليه السّلام: شادي خداوند از توبه ي بنده اش بيشتر است تا شادي مردي كه در شبي تار شتر و ره توشه ي خود را گم كند و سپس آن را بيابد. خداوند از توبه ي بنده خود شادتر مي شود تا آن مرد كه از پيدا كردن شتر خود شادمان مي گردد.[1]



    2. علامت انسان توبه كار چهار چيز است: نخست خيرخواهي براي (آيين و بندگان) خدا، و ترك باطل و ملازمت حق و تلاش فراوان براي انجام كار خير. [2]



    3. امام باقر علیه السلام: توبه كار از گناه، چون بي گناه است و به گناه اندر كه به زبان آمرزش خواهد، چون مسخره چي است.[3]


    نکته :

    * امام باقر عليه السّلام: پرهيز از به زمين خوردن بهتر است از اين که زمين بخوري و از كسي خواهش كني كه بلندت كند. [4]

    * تخفيف داور : داوران مسابقه فوتبال خطاهاي مهم را تذكر مي دهند يا اقدام به دادن كارت زرد و قرمز مي نمايند آنان مي دانند كه اگر بخواهند براي تمام خطاها كارت قرمز بدهند و يكي يكي بازيكنان را از زمين بازي اخراج نمايند ديگر بازيكني در زمين نمي ماند ، داور هستي نيز چنين رويه اي را دارند اگر خداوند اراده نمايند هر گناهي را بدون تأخير مجازات نمايند عمر بسياري از انسانها به پايان مي رسد اما شيوه خداوند مهربان چنين است كه به خاطر رحمت و لطف خود و به منظور بازگشت انسانها از خطاها به آنان مهلت مي دهد و بسياري از خطاهاي انسانها را ناديده مي انگارد اما بايد انسانها بدانند كه« انَّ اللهَ يُمهِل و لا يُهمِل خداوند مهلت مي دهد اما اهمال در مجازات نمي نمايد .» [5]



    * او خدایی است که گناه توبه کاران را به حسنات تبدیل می کند![6] بیچاره آنانی که در این دنیا گرفتار جهل مرکب می گردند و در پی اغوای شیادان، برای اعتراف و بخشش گناهان خود پول می دهند!!! که در واقع هم آبروی خود را برده اند و هم به مقصود خود نرسیده اند! بدا به حال ایشان...


    آیت الله حق شناس رحمة الله علیه :

    اگر نفس و قلبت حلاوت و شيرينى مناجات با پروردگار را چشيد؛ بدان كه از آنانى هستى كه پروردگار مى‏گويد: "الله اكبر" تو راست بود. «فاعلم انه قد صدقك فى تكبيرك».[7] اما اگر خداى نكرده حواست اين‏طرف و آنطرف رفت و از مناجات لذت نبردى و از تمام شدن نماز لذت بردى؛ بدان كه از درگاه "رب‏ العالمين" مطرودى. آن وقت بايد توبه كنى. دهه‏ ى ذى‏حجه را مغتنم بشمار. صدقه دادن در اين دهه مثل اين است‏ كه پولى به پيغمبر (صلوات الله علیه و آله) بدهى تا براى شما انفاق فرمايد. هر عملى در اين دهه رشد مى‏ كند.[8]




    پرسش:
    فاسق كيست و به چه كسي گفته مي شود؟



    پاسخ:
    فاسق كسي است كه مرتكب معاصي كبيره مي شود يا از تكرار گناه صغيره ابايي ندارد و كسي كه علناً مرتكب معصيت مي شود فاسق است. [8]



    پی نوشت ها :
    1. الکافی،ج2،ص435،ح8
    2. بحارالانوار،ج1،ص119
    3. اصول کافی،ج5،ص514
    4. بحارالانوار،ج78،ص187،ح31
    5. فوتبال زندگی، محمدفاتحی،ص62
    6. «يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيما»(سوره مبارکه فرقان/آیه70) : خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى‏كند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است‏.
    6. جامع‏السعادات ج 3 ص 346
    7. متن سخنان اخلاقی،ج2،ص62
    8. تحرير الوسيله، ج1، ص250

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


  10. #9
    کاربر جدید sajedeh آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    36
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    از شما بخاطر مطلب خوبتان ممنونم

  11. #10
    یه دنگ سایت به نامشه Redemption آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    2,611
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مبحث نهم - عُجب:


    وَ نَعُوذُ بِكَ أَنْ نَنْطَوِيَ عَلَى غِشِّ أَحَدٍ ، وَ أَنْ نُعْجِبَ بِأَعْمَالِنَا ، وَ نَمُدَّ فِي آمَالِنَا
    (صحیفه سجادیه، دعای 8، بند 6)
    و پناه مى ‏بريم به تو از اينكه نيت داشته باشيم به كسى خيانت ورزيم،
    و در كردارمان خودپسندى نمائيم، و آرزوهاى خود را دور و دراز سازيم.


    قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُم بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالاً(103)
    الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فىِ الحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ هُمْ يَحسَبُونَ أَنَّهُم يُحسِنُونَ صُنْعًا(104)

    (سوره مبارکه کهف)
    بگو: «آيا به شما خبر دهيم كه زيانكارترين (مردم) در كارها، چه كسانى هستند؟ (103)
    آنها كه تلاشهايشان در زندگى دنيا گم (و نابود) شده با اين حال، مى‏ پندارند كار نيك انجام مى‏ دهند!» (104)


    عُجب:

    1. امام علی علیه السلام: زينهار بپرهيز از خودپسندى و تكيه كردن به چيزى كه ترا به خودپسندى وادارد و از اينكه دوست داشته باشى كه مردم ترا بستايند، زيرا كه اين حالت‏ مهمترين فرصتهاى شيطانست تا نيكوكاران را از ميان ببرد.[1]

    2. امام علی علیه السلام: هر كه بتواند خود را از چهار چيز نگه دارد، هرگز دچار ناراحتى نشود. عرض كردند آنها چيست؟ فرمود: 1- عجله و شتاب. 2- لجاجت و ستيزه‏جوئى 3- عجب و خودپسندى. 4- تنبلى و سستى.[2]

    3. امام علی علیه السلام: ابتداى خودپسندى شخص، فساد و تباهى عقل اوست‏.[3]

    4. امام صادق علیه السلام: خدا مي داند كه گناه براى مؤمن بهتر از عجب و خودپسندى است اگر نه اين بود هيچ گاه مؤمن گرفتار گناه نمي شد.[4]

    5. امام علی علیه السلام: خودپسندي مانع افزايش كمال معنوي و سدّ راه رشد انساني است.[5]

    6. رسول خدا صلی الله علیه و آله: خداي عزّوجلّ فرمود: اي داود! گناهكاران را مژده بده و صدّيقان (راستگويان درست كردار، كساني كه قولشان با فعلشان راست باشد.) را بترسان، عرض كرد: چگونه (و چرا) به گناهكاران مژده دهم و صدّيقان را بترسانم ؟ فرمود: گنهكاران را مژده ده كه من توبه را مي پذيرم و از گناه در مي گذرم ، و صدّيقان را بترسان كه به اعمال خود عجب نكنند (مغرور و خودبين نشوند)، زيرا بنده اي نيست كه او را به پاي حساب آورم مگر آنكه هلاك مي شود.[6]

    نکته:

    * امام رضا علیه السلام: عجب چند درجه دارد: از جمله اين است كه كردار بد بنده به نظرش جلوه كند و آن را خوب پندارد و از آن خوشش آيد و گمان كند كه كار خوبي مي كند، و از جمله اين است كه چون بنده به پروردگارش ايمان دارد بر خداي عزّوجلّ منّت مي نهد، در صورتي كه خدا بر او منّت دارد (كه به ايمان هدايتش كرده.[7]

    در كوي ما شكسته دلي ميخرند و بس *** بازار خودفروشي از آن سوي ديگر است
    (شیخ بهایی)



    شیخ صدوق رحمة الله علیه:
    "عجب" عبارتست از بخود باليدن، و مرد معجب، آدم خودپسندى را گويند كه هر عملى (چه زشت و چه زيبا) كه از او سرزند پسنديده پندارد و بر خود ببالد، و "عجب" در عبادت، افتخار شخص به سبب انجام عمل صالح و يا گردنكشى و اظهار خوشحالى (از عمل خود) و به رخ كشيدن آنست، و يا اينكه خودش را از اين حدّ كه كوتاهى نموده باشد، خارج بيند، و اين عجبى است كه فاسدكننده عبادت است، زيرا او پرده ‏اى ميان دل و خدا آويخته كه مانع از ديدن نيكى و احسان و نعمت و فضل و توفيق و يارى پروردگار مى‏ گردد، و امّا "كبر" آن است كه شخص خود را بدليل عمل، يا نژاد، يا دانش يا نيرو، يا زيبائى و يا ساير چيزهايش بالاتر از ديگرى بداند و براى خود مرتبه‏ اى قائل باشد و براى غير خودش مرتبه ديگر، و خويشتن را بالاتر از وى بداند و بر او گردنكشى و سرافرازى نمايد.
    "عجب" ميان انسان و پروردگارش مى‏ باشد، و وجود شخصى ديگر و ملاحظه برترى بر او لازم نيست، و "كبر"ميان انسان است و همجنسانش، كه خويشتن را بهتر از آنان بداند. و مادامى كه اين صفت در باطن او پنهان است "كبر" ناميده مى‏ شود، و هر وقت اظهار برترى بر غير نمود آن را تكبّر نامند.[8]


    پرسش:
    نشانه عجب چیست؟


    پاسخ:
    با توجه به آیات و روایات، از نشانه های عُجب و خودپسندی می توان به موارد زیر اشاره نمود:
    1. قائل نشدن فضيلت براي ديگران
    2. ايمني از مكر خدا.
    3. از خود راضي بودن
    4. امتناع از قبول موعظه و نصيحت.
    5. كوچك شمردن مردم و نعمتها
    6. ترك مشورت (خصوصا در امور مهمه).
    7. مُزكّي دانستن خود
    8. منت مي گذارد و توقع بله قربان گفتن از ديگران دارد.
    9. كار ديگران را كم مي بيند و كار خودش را زياد.
    10. در انجام عبادات سنگين است و خود را بي نياز مي داند.
    11. به رأي خود اصرار مي ورزد.
    12. خود را تزكيه شده و والا معرفي مي كند.
    13. كار كم خود را زياد مي پندارد.
    14. توقع دارد دعايش مستجاب شود.
    15. به اعمالش اطمينان دارد و خود را از خداوند به خاطر ايمان و عملش طلبكار مي داند.[9]


    پی نوشت ها:
    1. نامه امام علی علیه السلام به مالک اشتر (زمامدار مصر)؛ کتاب الروضة،باب10،ص277
    2. بحارالانوار،ج17،بخش16،ص41
    3. همان،ص49
    4. اصول کافی،ج5،ص225
    5. نهج البلاغه، حکمت167
    6. الکافی،ج2،ص314
    7. الکافی،ج2،ص313
    8. معانی الاخبار،ج2،ص100
    9. توشه تبلیغ،حاج آقا قرائتی

    یه عمریه تو هیئتا سینه زن و گریه کنم

    خدا خودش خوب میدونه، دل از حسین نمی کنم


    به یاد آسید جواد ذاکر


صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نظام تربیتی اسلام
    توسط monji_2008 در انجمن مباحث ديگر بخش اسلامی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-01-2011, 13:33
  2. نسبت علم اخلاق و فلسفه اخلاق
    توسط محسن رحمتی در انجمن اخلاق
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 26-12-2010, 09:06
  3. فلسفه اخلاق / اخلاق نظری و اخلاقی عملی
    توسط محسن رحمتی در انجمن اخلاق
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 26-12-2010, 08:55
  4. ظهور سلسله صفویه نقطه عطفی در تاریخ ایران
    توسط محسن رحمتی در انجمن عرفان
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 22-12-2010, 07:58
  5. سلسله مباحث آیت الله جوادی آملی درباره شب قدر
    توسط s.ali در انجمن سخنراني ها و دروس صوتي
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-09-2008, 00:38

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه