سلام...
در این بخش سعی داریم یک سری مسائل اخلاقی و تربیتی رو با توجه به آیات و روایات پیرامون آن بررسی کنیم...
تمامی مطالب این بخش از گروه اینترنتی ««انتظار یار»» برداشت شده است
مبحث اول - سپاس از خداوند :
الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ بِلَا أَوَّلٍ كَانَ قَبْلَهُ ، وَ الآْخِرِ بِلَا آخِرٍ يَكُونُ بَعْدَه
حمد خدائى را كه اول همه ى آثار هستى اوست و قبل از او اولى نبوده، و آخر است بى آنكه پس از او آخرى باشد. (دعای اول صحیفه سجادیه)
هُوَ الْأَوَّلُ وَ الاَْخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنُ وَ هُوَ بِكلُِّ شىَْءٍ عَلِيمٌ(حدید3)
اوّل و آخر و پيدا و پنهان اوست و او به هر چيز داناست.
****
گوهر ناب «الحمدلله» :
1. رسول خدا : به هنگامى كه خداوند نعمتى را به بنده اش عنايت كند، و او در برابر آن نعمت بگويد "الحمدلله" خداوند مى فرمايد: بنده ام را بنگريد، من به او شيئى كم ارزش دادم، ولى او در برابرش آنچه كه برايش قيمت معين نيست به من هديه كرد.[1]
2. امام سجاد عليه السلام: هر كس بگويد: الحمدلله، به حقيقت كه شكر تمام نعمتهاى حق را ادا كرده.[2]
3. امام صادق علیه السلام: اگر دنيا يك لقمه باشد و آن را انسانى مسلمان تناول كند و از پس آن بگويد: الحمدلله، اين گفتارش براى او از دنيا و آنچه در آن است بهتر است!! [3]
4. "الحمدللَّه" جمله پر نورى است كه در دنيا كه زندگى اول است بر زبان عاشقان جارى است و در آخرت كه زندگى دوم و ابدى است نيز بر زبان اهل بهشت جهت ستايش حق جارى خواهد بود.
5. امام صادق عليه السلام : پيامبرى از پيامبران، به پيشگاه مقدّس حقّ عرضه داشت: «خداوند را سپاس فراوان، سپاسى پاكيزه و مبارك آن گونه كه شايسته كرامت وجه و عزّ جلال توست.» خداوند به او وحى فرمود: «از كثرت ثواب اين سپاس، حافظان عمل و حافظان بر حافظانت را به شغل سنگينى در نوشتن ثواب واداشتى!» [4]
نکته :
حمد به معناى واقعى : قلبى و لسانى و جوارحى است، يعنى تصديق قلب به حضرت منعم و اظهار حمد به زبان با لفظ الحمدللّه و اجرا شدن فرامين دوست با چشم و گوش و زبان و دست و پا و خوددارى از گناه و معصيت، روى هم رفته حمد است ورنه گفتن "الحمدللّه" به زبان كار ساده اى است و برنامه اى است كه مى توان به بعضى از حيوانات تعليم داد، تا در برابر هر لطفى كه به آنان مى شود بگويند: "الحمدللّه". به حقيقت كه حمد مركّب از سه واقعيّت درونى و زبانى و جسمى است.
شدم آگه ز راه، الحمدللّه *** كه عشقم شد پناه، الحمدللّه
رهى كارد مرا تا درگه او *** به من بنمود إله، الحمدللّه
سحاب رحمتش بر من بباريد *** ز دل شستم گناه، الحمدللّه
به يكدم كهرباى عشق بربود *** دل و جان را چوكاه، الحمدللّه
رسن آمد به بالا، يوسف جان *** برون آمد ز چاه، الحمدللّه
(فيض كاشانى)
علامه طباطبایی رحمة الله علیه :
در اوایل تحصیلم، حدیث : «هرکس چهل روز خود را برای خداوند خالص کند، خداوند چشمه های حکمت را از دلش بر زبان وی جاری و روان می کند»[5] را خواندم و تصمیم گرفتم بدان عمل کنم.
پس از آن چلّه، هرگاه «اندیشه و تصور گناهی» به ذهنم می آمد، ناخودآگاه و بی فاصله از ذهنم می رفت.[6]
1. تفسير الكبير، ج 1، ص 223
2. بحارالانوار، ج 93، ص 209
3. امالىطوسى، ج 2، ص 222
4. بحار الأنوار: 90/ 209، باب 7، حديث 1؛ قرب الاسناد: 4
5. رسول خدا: «من اخلص لله اربعین صباحا، فجّر الله ینابیع الحکمة من قلبه علی لسانه »
6. حکمت زلال، ص88
منبع : گروه اینترنتی انتظار یار