موضوع: برکات محبوب خدا بودن

هیچ و پوچ همیشه بی معناست،قیمتی ندارد،ذاتا فقیر است و وقتی کنار چیز باارزشی قرار می گیردپرمعنا و پرمحتوا می شود.
صفرها همه زشتند و خبر از فقرو نداری می دهند اما کافی است که کنا ر آن عدد1 قرار بگیرد آن وقت نه تا صفر یک میلیارد می شود و انسانها به وجود این صفرهایی که در دفترچه بانکیشان است افتخار می کنند.

ما آدمها همینطور هستیم بی ارزشیم،پوچ و فقیریم و ذاتا نیازمند به ذات قادر ،متعال،رحمان،رحیم ،و غنی هستیم تا به ما معنای بودن و شدن بدهد انسان بودن و خداگونه شدن.
حال محبوب شدن ما تنها راهی است که ما را ارزشمند می کند همه خدا را دوست دارند و همه نهایت کمال و پاکی و قدرت را می ستایند اما چقدر زیباست اگر خدا کسی را دوست داشته باشد و در عرش اعلی به وجود این انسان مباهات و افتخار کند.

عبادت:راه محبوب شدن
قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْكُمُ اللّهُ تنها راه محبوب شدن عبادت است .عبادت فقط روزه و نماز نیست عبادت به خمس و زکات هم نیست.عبادت اطاعت محض و بی چون و چرای خداوند است عبادت یعنی عبودیت و اینکه بندگی خدا در همه ی اعمال و رفتارمان باید نشان داده شود.در صله ی ارحام،در پوشش،در خرید و فروش،در کسب و کارمان و در ارتباطمان با خدا و خود و دیگران.

عبادت یعنی خدا گونه شدن ،یعنی چشمش حرام را نبیند و گوشش حرام را نشنود و پوست و مو و بدنش و دست و جوارح و اعضایش حرام نکنند.

حب چیست؟
وَمِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَادًا یُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ وَلَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِیعًا وَأَنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ.(بقره/165)
و برخى از مردم در برابر خدا همانندهایى [براى او] برمى‏گزینند و آنها را چون دوستى خدا دوست مى‏دارند ولى كسانى كه ایمان آورده‏اند به خدا محبت بیشترى دارند كسانى كه [با برگزیدن بتها به خود] ستم نموده‏اند اگر مى‏دانستند هنگامى كه عذاب را مشاهده كنند تمام نیرو[ها] از آن خداست
حب به معنا ی دوست داشتن است و زنجیر و رشته ای است که میان هر طالبی با مطلوبش رابطه برقرار می کند و محبوب را به محب می رساند .حب برای این است که نقص محب را بوسیله محبوب برطرف سازد تا آنچه را ندارد دارا شود و کمبودش تمام و کامل گردد برای محب هیچ بشارتی بالاتر از این نیست که به او بفهمانند محبوبش دوستش دارد .
بنده مخلص که اخلاص خود را با محبت به خدا اظهار می دارد هیچ هدفی ندارد جز این که خدا هم او را دوست بدارد خداوند در این آیه می فرماید مومنان بالاترین محبت و شدت حب را نسبت به خدایشان دارند.

آثار محبت
عاشق و محب عاشقانه محبوبش را می پرستد و چون و چرایی ندارد.

یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد

در مقابل احکام و اوامر او سوالی نمی کند زیرا محبوبش را با تمام وجود دوست می دارد.

آیا ما واقعا بنده و عاشق خداهستیم؟
محبت مانند گیاهی می ماند که در تمام سلولهای وجود صاحبش ریشه دوانده و او را در بر می گیرد تا جایی که هدف محب رضایت محبوب می شود
.بخاطر رضای او گرسنگی و تشنگی را به نام روزه تحمل می کند چون محبوبش دستور داده ، بخاطر رضایت محبوب زبانش را از حرام حفظ می کند،نگاهش را می پوشاند و حجاب اسلامی و پوشش درستی را که قرآن بیان کرده رعایت می کند هرچند که گاهی در گرمای تابستان شدت گرما آزارش می دهد اما می داند که محبوبش می بیند."فانک باعیننا"،تو در مقابل دیدگان مایی ای بنده ما.
در درون دل ندای محبوبش را می شنود "یرید الله بکم الیسر و لا یریدبکم العسر" خداوند راحتی شما را می خواهد نه زحمت شما را. او می داند که خدای حکیم کارعبث و بیهوده انجام نمی دهد
و هر حکمی از احکام دین خیری در بر دارد. آری خدا می داند و شما نمی دانید که هدف از عبادت طهارت روح و جسم است زیرا پلیدی و گناه انسان را نابود می کند و ریشه روح را می سوزاند .


محبوبان خدا
خداوند در قرآن به صراحت محبوبان خود را معرفی می کند : توبه کنندگان ،پاکان ،نیکوکاران ،متقین ،صابرین ، توکل کنندگان

برکات محبوب خدا شدن
حال کسی که محبوب خدا شد خداوند در زندگی محبش تصرف می کند وقتی بنده خدا را دوست بدارد و بندگیش را منحصر در خدا کند محبت خدا به او نیز باعث نزدیکی خدا به او می گردد و در نتیجه حجاب های بعد و ابرهای غیب را از بین می برد زیرا حجاب و ابر به جز گناه نیست.
پس نزدیکی خدا به بنده ،گناهان او را از بین می برد و می آمرزد.
حال با گوش دلتان بشنوید خدا با شما صحبت می کند : آی مسافرها همین نزدیکی هام
من به شما نیازی ندارم فقط دوستتان دارم. حواسم دائما به شماست می دانم که نمی بینید.
ساعتم عقربه ندارد شما را مهلت بسیار می دهم صبرم زیاد است آن قدر که خیال می کنید اصلا گناهی نکردید. می پوشمتان،هیچ کس نخواهد فهمید چه کرده اید. آری من زیر قولم نمی زنم. در را باز گذاشته ام،تا پشت در نمانید وقتی برمی گردید. چرا ناامیدید من نمی رانمتان و برای آنها که سویم می گریزند،سایه ام پهن است بندگان من سستند دیوارها،به من تکیه کنید.

تجارت یک طرفه
وقتی خداوند بی نیاز و غنی بذات است نیازی به دوستی و محبت و عشق ما ندارد اما این محبت برای بندگان سود و منفعت دارد.
یاری و نصرت الهی ؛ "نصر من الله و فتح القریب"
آمرزش گناهان ؛ "یغفر لکم ذنوبکم" (آل عمران/31)
آرامش ؛ "الا بذکر الله تطمئن القلوب"نه غم و اندوه گذشته و نه ترس از آینده ؛ "لا خوف علیهم و لا هم یحزنون"

معیار محبت اطاعت است
قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْكُمُ اللّهُ وَیَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروى كنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید و خداوند آمرزنده مهربان است(آل عمران /31)
گاهی انسان با زبان به کسی ابراز عشق و علاقه می کند و در عمل آثارش نمودی ندارد و به معنایی خود را مسخره کرده است .پدری به فرزندش می گوید دوستت دارم اما فرزند را با اعمال و کارهایش آزار می دهد و نیاز فرزند را برآورده نمی کند و بچه می فهمد که پدر الکی گفته که دوستت دارم.
ما نیز چنین رفتار می کنیم می گوییم خدایا دوستت داریم اما عمل به دستورات قرآن نمی کنیم دل امام زمان و رسول الله را با اعمال و رفتارمان می رنجانیم. آری اطاعت از خدا و رسول خدا شرط محبوب خدا شدن است .
بیایید برای یکبار هم که شده نیمه شب از خواب بلند شویم و از محبوبمان بخواهیم که ما را ببخشد و عشق و محبتش را در دلمان بریزد .

مریم خندابی
بخش قرآن تبیان
منبع :
تفسیر المیزان – علامه محمد حسین طباطبایی