حكايتى در دفن مردى ثروتمند
روزى مى خواستند در حرم حضرت عبدالعظيم جنازهاى را دفن كنند، دوستان من در حال تشييع آن جنازه بودند، در آن زمان قبر دويست هزار تومان بوده است، به خانم ميت گفتند: خانم مىگويند قبر دويست هزار تومان مى باشد، گفت:
بهشت زهرا قبر چه قيمت است؟ گفتند سيصد هزار تومان، گفت: من اين مقدار پول ندارم. اطرافيان گفتند: خانم، وقتى شوهر شما درِ صندوق را باز مى كردند، فقط سيصد سند شش دانگ منگوله دار ملكى در صندوق بوده، در بانك هم نزديك به هشتصد الى نهصد ميليون پول نقد دارد. آن خانم گفت: آن اموال، مال من و دو فرزندم مىباشد. گفتند: خيلى علاقه داشت كه در حرم حضرت عبدالعظيم دفن شود، گفت: غلط كرد كه علاقه داشت. در تشييع جنازه، جنازه در تابوت بود، يكى كلاه را از سر خود برداشت، و به مردم اعلام كرد كه پول قبر را بدهيد تا بدبخت را دفن كنيد.
اين ثروت انباشته، عامل دفع مرگ است؟
«الَّذِي جَمَعَ مالًا وَ عَدَّدَهُ* يَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ»
مرتب ثروت روى ثروت مى ريزد و ماشين حساب خود را در مى آورد و حساب مى كند كه امروز چقدر اضافه شده است، خدا از اين بيمارىها اطلاع دارد، خانم به او مى گويد: چرا پولهاى خود را هر روز مىشمارى، هفته به هفته پولها را بشمار، مى گويد: نمى توانم، هر روز بايد بشمارم. تمام روانكاوان و روانشناسها مى گويند كه اين افراد وقتى شبها مى خوابند خواب پول مى بينند، خواب شمردن را مى بينند.
«كَلَّا لَيُنْبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ»
اين طور نيست كه ثروت جلوى مرگ، سرطان، سكته مغزى، معلوليت و تصادف تو را بگيرد، تو را در «حطمه» پرتاب مىكنند، بعد به پيغمبر صلى الله عليه و آله مى فرمايد:
«وَ ما أَدْراكَ مَا الْحُطَمَةُ»
در آن شكننده خردكننده پرت مىكنند، بعد به پيغمبر صلى الله عليه و آله مىفرمايد: چه مىدانى حطمه چيست؟ حبيب من تو خبر ندارى، من به تو مىگويم:
«نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ»
آتشى است كه من افروختم،
«الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ»
كه تا ذات قلبها را مىگيرد،
«إِنَّها عَلَيْهِمْ مُؤْصَدَةٌ»
وقتى در آتش رفتند، تمام درهاى خروجى تا ابد بسته مىشود،
«فِي عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ»
ستونهاى اين آتش چند هزار كيلومتر است.
پنج عامل سبب انباشته شدن ثروت است. اين جمع اموال نقطه شقاوت است، هر كس دچار اين بيمارى مىباشد، در ماه رمضان آن را از خود دور نمايد، آن:
«الَّذِي جَمَعَ مالًا وَ عَدَّدَهُ»
را بشكند، و شروع به تفريق كردن آن نمايد و با خدا عهد كند كه خمس و زكات خود را بدهد، فى سبيل الله وارد شود، در ماه رمضان از حالت جمع اموال بيرون بيايد تا نام او از پرونده اشقياء به پرونده سعادتمندان انتقال پيدا كند.
پایگاه عرفان