" بوي پيراهن خونين كسي مي آيد
اين خبر را برسانيد به كنعاني ها "
" بوي پيراهن خونين كسي مي آيد
اين خبر را برسانيد به كنعاني ها "
با سلام و تشکر
تا آنجا که بتوانم بر روی چشم....
اللهم عجل لولیک الفرج
بسم الله الرحمن الرحيم
صلي الله عليک يا مولاي الغريب يا صاحب الزمان ( عليک السلام )
سلام عليکم برادر بزرگوار
سپاسگزارم از شما و تذکر و فرمايشتون
ننوشيدن آب، ضرر مستقيم به بدنه.
اگر براي امام حسين بد بود، حتمن براي ما خوبه.
البته راه هاي رسيدن به خدا زياده.
هر کي هرجور بيشتر با خدا حال ميکنه.
رياضت اين مدلي يکي از راه هاي رسيدن به خداست.
البته جوابي رو برادر عزيزم mahdishata فرمودن . من هم بي ادبي ميکنم و عرايضي رو به فرمايش ايشون اضافه ميکنم .
البته مخاطب این حقیر شما و همه عزیزان هست تا با هم نکاتی رو مرور کنیم .
برای سهولت خواندن شما برادر بزرگوار ، شماره بندی میکنم :
اول : اون شاهد مثالهايي که در دعوت نامه خدمت عزيزان عرض شد ، فقط جهت مثال بود نه عمل .
چون فرمود در امور معنوي به بالاتر از خودتون بنگريد ( که حکمتهایی داره ) لذا ما هم آنها رو مثال آورديم تا برادرا و عزيزان ببينن که بالا دستيها چه عشق بازي و شور و نوايي داشتن و در ره ليلي چه ها کشيدن .
سر گذشت اوليا و صلحا و عرفا ، موجب همت و جريان خوني تازه در رگهاي بندگي ميشه . قبول دارم که توان اعمال و کارهاي بزرگان رو نداريم ولي در حد خودمون بايد کوشا و تلاشگر باشيم چون آنها هم از همين جاها شروع کردن .
دوم : تا ضرر به بدن رو چه تفسير بفرماييد ؟ اطبّا گفتن که چهار زانو يا دو زانو ننشينيد چون براي مفاصل ضرر داره پس نماز نخونيم ؟
اگه تفسير شما اين باشه که مطوئنّم نيست ، جوابش مشخصه و بهتر از من ميدونيد .
اما اگه منظور شما آن رياضات چهل روزه ي تشنگي باشه که فرمايش شما درسته . آنها براي غير اهلش درست نيست . اما عرض ميکنم که براي عمل عرض نکردم ، براي مثال عرض کردم .
سوم : هر چه قدر روح از بدن فارق و وابستگيش به بدن کم بشه ، هر چقدر روح قوي و پرتوان بشه از تعلق و نيازش به بدن کم و کمتر ميشه . چون بدن جنبه و کانال ارتباط روح با عالم ماده است و هر چه روح از بدن فارق و بي نياز بشه ، از ماده هم بي نياز ميشه .
بدن مرکب روح هست تا ضعیفه اما وقتی قوی شد حالا روح مرکب بدن هم میشه . ( در این عرضم نکته ای عمیق هست ) .
از ماديّات ، خوردن و نوشيدن هست . وقتي روح با کارهاي خوب و خير و اعمال و اذکار و اوراد و نمازهاي واجب و مستحب و رعايت اخلاق و جهاد اکبر و تقوا و زهد و پرهزگاري ، قوي بشه به همان ميزان از ماده و بدن ، بي نياز ميشه .
چهارم : اینکه ميفرمايد : " الطرق الي الله ، بعدد أنفس " اين نياز به موشکافي عميق و بحثي دقيق و ريز بيني عجيب داره .
اگه طرق سير الي الله متعدد به عدد نفوس بود پس چرا فرمود " يا علي أنت الصراط المستقيم " ؟ اين و ديگر ادله ي نقل و عقل در کنار هم چه نتايجي ميده ؟
يکي از نتايجش اينه که به عدد أنفس راه بازه ولي مسير يه چيزه . چون در مورد عرفاي اهل تسنن هم ميگن که در مراحل بالاي معرفت به ولايت نياز دارن !
غرضم اينه که در اين چنين جملاتي دقيق و هوشيار باشيم .
پنجم : رياضت کلمه سنگين و قلمبه ایه .
رياضت اسمش رياضت و سختي شد چون نفس انسان ذاتاً حب و کشش و تمايل به راحتي و فرار از سختي داره . بهش " حبّ الراحة " ميگويند که بسيار شاخ و برگ و بسيار جنبه ها و زوايا داره .
لذا هر کاري حتي خيلي کوچک اگه مخالف و در برابر راحت طلبي نفس باشه بدان رياضت ميگن .
اما چون عرفا و عبّاد و صلحا در رياضات نفساني ، شاخ بودن و يکّه تاز ، اين کلمه با اسم و رسم آنها پيوند خورد و عجين شد مگر نه چيز خيلي دست نيافتي يا بزرگي نيست .
از اين دهه صيام يک روزش هم براي من و امثال من که خيلي حبّ الراحة دارن ، رياضته اما براي بالاتر و قوي تر از من آب خوردنه و اصلا رياضتي نيست .
برادرم به نکته اي قشنگ و دقيقي اشاره فرموديد ولي قدری کامل بيان نفرموديد و نیاز به توضیحی کوچک داره .اگه اين کارا مارو گول بزنن چي .
ميشه آب نخورد، ميشه سختي کشيد، ولي نميشه موقع عصبانيت براحتي خشمو فروخورد، نميشه موقع نداري براحتي به بقيه کمک کردو از خود گذشت. نميشه خيلي کاراي ديگه که بايد تاثير مستقيم اين اعمال باشنو براحتي انجام داد.
اين کارا بيشتر گول ميزنه. حس کاذب حسيني بودن ميده.
برادربزرگوارم ، براي رشد معنوي و مبارزه با نفس امّاره ، دو راه و دو قسمت هست :
يکي : انجام اعمال و اوراد و اذکار . در کل همه ي کارهاي واجب و مستحب که روزه و نماز هم جزو آنان است .
دیگری : مجاهدات نفساني و گناه نکردن و ترک حرام و مکروه و زينت به فضايل و سجاياي اخلاقي و دوري و مبارزه با رذايل و مفاسد اخلاقي که کظم غيظ و ايثار و عفو و گذشت جزو آنان است .
فرمايش شما ناظر به قسمت دوم هست که کليتش درسته و صحيح که نفي قسمت اول نميکنه .
الف ) بعضي ها با انجام قسمت اول به مبارزه و جهاد اکبر ميپردازن
ب ) بعضي ها با انجام قسمت دوم
ج ) اما بعضي هم هستن که با انجام هر دو قسمت مشغول جهاد اکبرند که طبیعتا رتبه و عیاری بالاتر دارن .
اينکه کدام يک از دو قسمت و راه برتر يا نافع تر و سريعتر هست فعلا محل بحث ما نيست اما اين ثابته که انجام يکي از دو راه به همراه غفلت يا انجام خلاف قسمت ديگر ، امري مذموم و مردود هست که ظاهرا مراد و منظور شما اين باشه که درست هم هست .
برادرم ، ايستادن در برابر خشم و انجام کظم غيظ و ايثار و از خود گذشتن اينها همه سجاياي نفساني است و براي بُروز و انجامش ، نياز به نور هست لذا حضرت کاظم ( عليه السلام ) علاوه بر داشتن صفت کظم غيظ ، اوراد و اعمال و اذکار هم داشتند .
رذايل نفساني همگي ظلمتند و سجاياي اخلاقي که از آنها نماز و روزه و ... هم هست ، نورند . در برابر ظلمت با نور ميايستند و بايد از همه ابزار و کانالهاي توليد نور استفاده کرد که روزه هم جزو آن هست اما به قدر توان .
دل گير چرا برادرم ؟ تذکري بجا و نصيحتي درست فرموديد . سپاسگزارموا3 اينکه ?گير نشيد، با خودم بودم.
التماس دعا
ياعلي
منمشتعللعللبعشقعليّمچهکنم
يا أبانا ياصاحب الزمان إستغفرلنا ذنوبنا إنّا کنّا من الخاطئين
بر مشامت گر رسید از قبر من بوی بهشت
کن یقین پای نگارم بر مزارم رفته است
انشاالله خداوند توفیق این اعمال رو عنایت کنه
اون هایی که می تونن دریغ نکنن
و اون هایی هم که براشون مشکله سعی کنن انجام بدن
آنجا که نمی رسد مرا دست ، تویی ..
اگه توفیق باشه من هم تا جایی که بتونم هستم.
ای وای از این بی حاصلی ...
:geryeee::geryeee:
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)