گلی گم کردهام میجویم او را
به هر گل میرسم میبویم او را
گل من یک نشانی در بدن داشت
یکی پیراهن خونین به تن داشت
اگر جویم گلم را در گلستان
به آب دیدگان میشویم او را
( امان از دل زینب )
گلی گم کردهام میجویم او را
به هر گل میرسم میبویم او را
گل من یک نشانی در بدن داشت
یکی پیراهن خونین به تن داشت
اگر جویم گلم را در گلستان
به آب دیدگان میشویم او را
( امان از دل زینب )
به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!
بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .
بسم رب الحسین علیه السلام
زمانه ی عجیبی است!
برخی مردمان امام گذشته راعاشقند، نه امام حاضر را!
میدانی چرا؟!
امام ِگذشته را هرگونه بخواهند تفسیرمی کنند،
اما امام ِحاضر را باید فرمان ببرند.
وکوفیان عاشورا را اینگونه رقم زدند ...
دعا بکن؛ولی اگر اجابت نشد؛با خدا دعوا نکن؛میانه ات با او به هم نخورد؛چون تو جاهلی؛و او عالم و خبیر ...
چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...
بسم رب الحسین علیه السلام
[IMG]http://up.*************/images/6an84ctjcsofwh5idccc.jpg[/IMG]
شبی تیره و تار .
نه ستاره ای و نه خبری از ماه بود ! یک کاروان بود و یک حسین
اما آن شب هم حسین بود و بلکه زینب بود .
نمی دانم کسی برای تشنگان آب آورد ؟ خیمه ها هم که غارت شده بود .
آیا کسی گرسنه نبود ؟ شاید امام سجاد رفته باشد کنار علقمه !؟
اصلا مَشکی درون خیمه ها به جا مانده بود ؟!
دعا بکن؛ولی اگر اجابت نشد؛با خدا دعوا نکن؛میانه ات با او به هم نخورد؛چون تو جاهلی؛و او عالم و خبیر ...
چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...
[/CENTER]امـــــــــان از دل زینب
[IMG]http://up.*************/images/5furqlm0vbdycoyd5psl.jpg[/IMG]
یعقوب ندید که یوسف را در چاه می اندازند، فقط لباس خونیش را دید.
و پس از نابینایی، دیگر آن را هم ندید.
می دانست زنده است، فقط دلتنگ بود.
ندید که در بازار می فروشندش..
ندید کسی سنگ بزند...
یا با خیزران...
زینب اما دید...
آنهایی را که یعقوب، حتی نشنیده بود..
دعا بکن؛ولی اگر اجابت نشد؛با خدا دعوا نکن؛میانه ات با او به هم نخورد؛چون تو جاهلی؛و او عالم و خبیر ...
چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...
بسم رب الحسین علیه السلام
امام صادق علیه السلام فرمودند:
هر وقت به یاد سید الشهدا افتادید سه مرتبه بگویید:
صلی الله علیک یا أبا عبدالله
تا خداوند ثواب زیارت امام حسین علیه السلام را به شما بدهد!
اشک حسینى سرمایه
امام حسین علیه السلام فرمودند:
من کشته اشکم هیچ مؤمنى مرا یاد نمى کند مگر آنکه گریان مىشود.
(به نقل از بحارالانوار ج 44 )
دعا بکن؛ولی اگر اجابت نشد؛با خدا دعوا نکن؛میانه ات با او به هم نخورد؛چون تو جاهلی؛و او عالم و خبیر ...
چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...
امان از دل زینب!!!
دلایل بسیار زیادی وجود دارد که نشان می دهد حضرت زینب غصه های بسیار
بسیار زیادی نه تنها در عاشورا و کربلا بلکه بعد از عاشورا نیز خورده است.
اما از مقایسه ی یک داستان با کربلا می توان فهمید که واقعا امان از دل زینب.
نقل شده زمانی که حضرت علی با عمروبن عبدود مبارزه ی تن به تن کرد و او را
کشت لباس و جنگ افزار هایش و حتی زره گران قیمت وبی همتایش را که جزو
لباس حساب نمی شد را به غنیمت بر نداشت.از حضرت امیر دراین باره پرسیدند و
ایشان اینطور پاسخ دادند که :(او بزرگ قوم خویش بود و دوست نداشت که حرمت
او را درهم شکنم.)
هنگامی که خواهر عمرو به بالای سر برادرش آمد و و وقتی که فهمید قاتل
برادرش علی بوده و دید که حضرت علی او را غارت نکرده است خوشحال شد و
شادی اش
به دو دلیل بود:
اول اینکه قاتل برادرش جنگاوری بزرگوار و انسانی بلند مرتبه ای بوده و دوم اینکه
علی با به غارت نکردن زره با ارزش برادرش او را بزرگ داشته.
و به همین خاطر خواهرش گفت:پس از سیلاب اشکی که برای تو ریختم دیگر بر تو
نخواهم گریست و از آن روی که قاتل تو انسانی بزرگ است که احترام تو را نگاه
داشته .و همچنین گفت :قاتل برادرم کسی است که نتوان از او عیبی گرفت و از
دیرباز همگان گویند که او یگانه ی مرد شهر است.
حالا یک سوال :
اگر خواهر عمروبن عبدود به بالای سر برادرش می آمد و می دید که سرش را
بریده اند و حتی پیراهن پاره ی او را هم غارت کرده اند و قاتل برادرش چوپان زاده
ای پست تبار با چهرای لک دار و تنی مبتلا به بیماری برص بود و از فرومایه ترین و
پست ترین و سفله ترین مردمان یعنی شمر بود خواهرش چه می کرد و چقدر
پریشان می شد؟
اینجاست که میگن امان از دل زینب!!!
منبع:یا لثارات الحسین
دعا بکن؛ولی اگر اجابت نشد؛با خدا دعوا نکن؛میانه ات با او به هم نخورد؛چون تو جاهلی؛و او عالم و خبیر ...
چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...
هنگامی که از امام سجاد (ع) سؤال کردند در این سفر کجا از همه بیشتر
به شما سخت گذشت،امام فرمودند : الشام ، الشام ، الشام.
(سوگنامه آل محمد، ص408؛ ناسخ التواریخ، ص304)
ذکر مصیبت میکند: الشام الشام
تا یاد غربت میکند: الشام الشام
منزل به منزل درد و داغ و بی کسی را
یک جا روایت میکند: الشام الشام
موی سپید و چهره ای در هم شکسته
از چه حکایت میکند: الشام الشام
هر روز با اندوه و آه و بی شکیبی
یاد اسارت میکند: الشام الشام
در این دیار پُر بلا هر کس به نوعی
عرض ارادت میکند: الشام الشام
یک شهر چشم خیره وقت هر عبوری
ابراز غیرت میکند: الشام الشام
هر سنگ با پیشانی مجروح خورشید
تجدید بیعت میکند: الشام الشام
قرآن پرپر روی نیزه غربتت را
هر دم تلاوت میکند: الشام الشام
قلب تو را یک مرد رومی با نگاهش
بی صبر و طاقت میکند: الشام الشام
هر جا که دارد خوف از جان تو، عمه
خود را فدایت میکند: الشام الشام
جان می دهی وقتی به لبهایی مقدس
چوبی جسارت میکند: الشام الشام
کنج تنوری حنجری آتش گرفته
ذکر مصیبت میکند: الشام الشام
پیامبر(صلی الله علیه وآله) صبور بر مصیبت اباعبدالله(علیه السلام) می گرید
بسم الله الرحمن الرحیم
صفت صبر از صفات لازمه انبیاست، چنانکه کلام خدا شاهد آن است، مِن جمله:
وَ جَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنّةَ وَ حَرِیرَا
از حضرت صادق(علیه السلام) روایت است که:
خداوند در شب معراج وحی نمود به پیغمبر(صلی الله علیه وآله) که:
من تو را امتحان نمایم به سه چیز تا صبرت معلوم شود
حضرت عرض کردند:
تسلیم امر تو هستم پروردگارم و بر این صبر از تو یاری می طلبم
وحی رسید که:
اول: فقرای امتت را بر خود ترجیح دهی
عرض کرد:
قبول دارم و صبر می کنم
دوم: آنکه متحمل اذیت و تکذیب شوی از قوم
عرض کرد:
قبول دارم و صبر می کنم
سوم: آنکه باید صبر نمائی بر مصائبی که بر اهل بیت تو خواهد رسید، اما برادرت علی(علیه السلام) ...
و خداوند همه مصائب وارده بر امیرالمؤمنین(علیه السلام)، حضرت زهرا(سلام الله علیها)، امام حسن مجتبی(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) را برای پیامبر(صلی الله علیه وآله) شرح داد؛
و پیامبر(صلی الله علیه وآله) عرض کرد:
تسلیم می شوم و از تو طلب صبر می کنم.
شیخ جعفر شوشتری می نویسد:
حضرت بر همه این امور صبر کرد ولی بر امام حسین(علیه السلام) گریه می نمود چرا که گریه بر اباعبدالله(علیه السلام) منافاتی با صبر ندارد
بلکه لازمه شفقت و رقت است.
و شنیده نشده آنحضرت وقتی مصیبت خود را با یکی از اهل بیت خود ذکر نموده باشد گریه کند،
مگر نسبت به اباعبدالله(علیه السلام) که هر وقت او را می دید یا به یاد می آورد گریه بر او غالب می شد.
اه به امیرامؤمنین(علیه السلام)می فرمودند:
حسین را بیاور، پس می بوسیدند گلوی او را و گریه می کردند
عرض می شد: چرا گریه می کنید؟
می فرمودند: جای شمشیرها را می بوسم
اگر فرزندش حسین(علیه السلام) را خوشحال می دیدند گریه می کردند
اگر او را محزون می دیدند گریه می کردند
اگر او لباس نو می پوشید گریه می کردند
و بر این اشکهای روان، امیرالمؤمنین(علیه السلام)، حضرت فاطمه(سلام الله علیها)، امام حسن(علیه السلام)، همه گریه می کردند.
سوره مبارکه انسان آیه 12
بحار الانوار
کامل الزیارات
دعا بکن؛ولی اگر اجابت نشد؛با خدا دعوا نکن؛میانه ات با او به هم نخورد؛چون تو جاهلی؛و او عالم و خبیر ...
چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...
كربلا را خون عاشق بيمه كرد
خون مگر شمشيرها را نيمه كرد!
اين سياهي ها كه بر ديوارها است
رمز استمرار در پيكارها است
اين سيه پوشان گريان غمين
نوحه خوانان شقايق زار دين
از فرات آب عطشان آمدند
مست و سيراب از مي جان آمدند
اين محرم نامه ها احيا گرند
نوحه ها بيداد را رسوا گرند
سينه زن ها محو عترت مي شوند
غرق درياي محبت مي شوند
دعا بکن؛ولی اگر اجابت نشد؛با خدا دعوا نکن؛میانه ات با او به هم نخورد؛چون تو جاهلی؛و او عالم و خبیر ...
چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...
در روایتی از ابن عباس در تفسیر آیه « قل لا اسئلکم علیه اجراً الاٌ المودة فی القربی »* آمده است که از رسول خدا سؤال شد: کسانی که محبت آنها بر ما واجب شده است چه کسانی هستند؟ حضرت پاسخ فرمودند: علی و فاطمه و دو فرزندشان « حسن و حسین » علیهم السلام و این جمله را سه بار تکرار فرمودند.
در روایتی دیگر از امام صادق علیه السلام نقل شده است وقتی این آیه بر رسول خدا نازل شد، حضرت فرمود: ای مردم، خداوند تبارک و تعالی اجری را برای من بر شما واجب کرده است { تا مزد رسالتم باشد } آیا شما آن را ادا می کنید؟
کسی چیزی نگفت و حضرت منصرف شدند، فردای آن روز باز پیامبر خدا این جمله را تکرار کردند و کسی چیزی نگفت. روز سوم نیز همین را گفتند و کسی پاسخی نداد.
حضرت فرمودند: خداوند این آیه را بر من نازل کرده است و آیه را تلاوت فرمودند؛ مردم گفتند: اگر این مزد رسالت شماست ادا می کنیم.
سوره شوری، آیه 23 .
امام صادق علیه السلام فرمودند به خدا سوگند که جز 7 نفر کسی آن را ادا نکرد که آن 7 نفر سلمان و ابوذر و عمار و مقداد بن اسود کندی و جابربن عبدالله انصاری و غلامی از غلامان رسول خدا بود که به وی « ثبیت » می گفتند و زید بن ارقم.
از امام باقر علیه السلام در تفسیر آیه « ان لله یامر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی »* نقل شده است که مراد از « ذی القربی » در این آیه حسن و حسین و امامان از نسل اوست.
سوره نحل، آیه 76 .
منابع:
بحار الانوار، ج 24، ص 188، حدیث 7 - ارشاد القلوب،
بحارالانوار، ج 23، ص 237، حدیث 3 ـ قرب الاسناد، ص 38.
دعا بکن؛ولی اگر اجابت نشد؛با خدا دعوا نکن؛میانه ات با او به هم نخورد؛چون تو جاهلی؛و او عالم و خبیر ...
چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)