صفحه 8 از 14 نخستنخست 1234567891011121314 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 71 به 80 از 137

موضوع: ۩۞۩السلام علیک یا قتیل العبرات(ویژه نامه محرم 90)۩۞۩

  1. #71
    همکار بازنشسته محب الحسين آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2011
    نوشته ها
    1,899
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض السلام عليك يا سدرة المنتهي "





    " اي غبارت توتياي چشم ما ای کربلا "



    در [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] سینه ها غرق ملالی دیگر است

    جاری از چل چشمه دلها زلالی دیگر است



    با حلولش برنخیزد جز فغان از عاشقان

    طاق ابروی [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] را هلالی دیگر است



    بس که لحظه لحظه هایش سرخ و عاشورایی است

    سیر شیون کردنش امر محالی دیگر است



    لحظه ای با لحظه هایش اشک حرمان ریختن

    نیست ناممکن ولی محتاج حالی دیگر است



    ماتمش اطفال را سازد چو زالان سوگوار

    در غمش هر شیرخواری شیر زالی دیگر است



    چند روزی با علم نی اسبها را هی کنند

    کودکان را در [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] قیل و قالی دیگر است



    هیچ کس چون ما نگیرد ماتم این ماه را

    با [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] شیعیان را اتصالی دیگر است



    تشنه یک سینه ی سیرم، مرا بسمل کنید

    بال بال مرغ بسمل، بال بالی دیگر است



    عزتی گرهست جز" هیهات منَ الذِله" نیست

    درس عشق آموختن کسب کمالی دیگر است



    هرچه داریم از حسین(ع) و عشق او داریم ما

    کربلا ای کربلا ای کربلا ای کربلا







  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #72
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان خادم الزینب آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    محل سکونت
    مازندران
    نوشته ها
    13,433
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض



    بسم رب الحسین





    سر نى در نينوا مى‏ماند اگر زينب نبود *** كربلا در كربلا مى‏ماند اگر زينب نبود

    چهره سرخ حقيقت بعد از آن طوفان رنگ‏ *** پشت ابرى از ريا مى‏ماند اگر زينب نبود

    چشمه فرياد مظلوميت لب تشنگان‏ *** در كوير تفته جا مى‏ماند اگر زينب نبود

    زخمه زخمى‏ترين فرياد،در چنگ سكوت‏ *** از طراز نغمه وا مى‏ماند اگر زينب نبود

    در طلوع داغ اصغر،استخوان اشگ سرخ‏ *** در گلوى چشمها مى‏ماند اگر زينب نبود

    ذو الجناح داد خواهى،بى‏سوار و بى‏لگام‏ *** در بيابانها رها مى‏ماند اگر زينب نبود

    در عبور از بستر تاريخ،سيل انقلاب‏ *** پشت كوه فتنه‏ها مى‏ماند اگر زينب نبود

    قادر طهماسبى
    دعا بکن؛
    ولی اگر اجابت نشد؛
    با خدا دعوا نکن؛
    میانه ات با او به هم نخورد؛
    چون تو جاهلی؛
    و او عالم و خبیر ...


    چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...

  4. #73
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان خادم الزینب آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    محل سکونت
    مازندران
    نوشته ها
    13,433
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    بسم رب الحسین







    کربلا کوچه ندارد
    همه جایش دشت است
    یاس در یاس مگر مادر من برگشته است






    زینب(س) آیا سر به محمل می زند
    کاروان را زخمه بر دل می زند

    ای پرستار پرستو های من

    مرحم زخم تکاپو های من

    ای زبان صدق وتصدیق صفا
    اولین بیمار چشمت مصطفی

    عصمت زهرا عزیز مرتضی
    در تو جایی رست خیز مرتضی

    عصر عاشورا علم دردست توست
    کرسی ولوح وقلم دردست توست

    غنچه ها را گر چه پرپر کرده ام
    کوله بارت را سبک تر کرده ام

    « مرحوم آقاسی »




    دعا بکن؛
    ولی اگر اجابت نشد؛
    با خدا دعوا نکن؛
    میانه ات با او به هم نخورد؛
    چون تو جاهلی؛
    و او عالم و خبیر ...


    چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...

  5. #74
    اگه نباشه جاش خالی می مونه MIM.RAHI آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    داش مــــــــــاکو
    نوشته ها
    347
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض


    بی سر و سامان توام یا حسین
    دست به دامان تو ام یا حسین

    جان علی سلسله بندم مکن
    گردم از خاک بلندم مکن

    عاقبت این عشق هلاکم کند
    در گذر کوی تو خاکم کند

    تربت تو بوی خدا می دهد
    بوی حضور شهدا می دهد












    مشعر حق عزم منا کرده ای
    کعبه ی شش گوشه بنا کرده ای

    تیر تنت را به مصاف آمدست
    تیغ سرت را به طواف آمدست

    چیست شفابخش دل ریش ما
    مرهم زخم و غم و تشویش ما

    چیست به جز یاد گل روی تو
    سجده به محراب دو ابروی تو










    بر سر نی زلف رها کرده ای
    با جگر شیعه چه ها کرده ای

    باز که هنگامه برانگیختی
    بر جگر شیعه نمک ریختی

    کو کفنی تا که بپوشم تنت
    تاگیرم دامنه ی دامنت

    حج تو هر چند که تا خیر داشت
    لاکن هفتاد و دوتکبیر داشت

    آری هفتاد و دو تن رنگ رو
    عزم وضو کرده به خون گلو

    اینان هفتاد و دو قربانی اند
    کز اثر با ده ی تو فانی اند









    همنفسان حج حسینی کنید
    پیروی از راه خمینی کنید

    حج حسینی سفری سرخ بود
    احرامش بال و پری سرخ بود

    حج حسینی سفر کربلاست
    نیت آن غربت و رنج و بلاست


    « اشعار از مرحوم آقاسی »

    ویرایش توسط MIM.RAHI : 30-11-2011 در ساعت 21:57
    رسول رحمت (ص):
    آنچه برای خود دوست مي داري براي ديگران هم دوست بدار
    و آنچه براي خود نمي پسندي براي ديگران هم نپسند.

  6. #75
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض

    نامرد های شام چه مردانه می زنند



    السلام علیك یا سیدتنا رقیه علیك تحیه والسلام و رحمه الله و بركاته
    اینجا بهانه ها خودشان جور می شوند
    کافی ست زیر لب پدرت را صدا کنی
    کافی ست یک دو بار بگویی گرسنه ام
    یا ناله ای به خاطر زنجیر پا کنی
    اصلا نه ، بی بهانه زدن عادت همه ست
    حرف گرسنگی نزدم باز هم زدند
    دیدم که بر لبان تو می خورد پشت هم
    چوب تری که قبل لبت بر سرم زدند

    آن قدر پیش طفل تو خیرات ریختند
    نان های خشک خانه یشان هم تمام شد
    امروز هم به نیت تفریح آمدند
    عمه کجاست چادر من ؟ ازدحام شد
    صبح و غروب و شام که فرقی نمی کند
    ما را خلاصه غالب اوقات می زنند
    یک در میان به روی من و عمه می خورد
    سنگی که سمت خیمه ی سادات می زنند
    از آن شبی که زجر مرا دست عمه داد
    لکنت زبان من مداوا نمی شود
    پیر زنی که موی مرا می کشید گفت
    زلفی که سوخته گرهش وا نمی شود
    دستی بکش به زبری رویم که حق دهی
    نامرد های شام چه مردانه می زنند

    دیدم به روی نیزه و پرسیدم از عمو
    دارند حرف کار که در خانه می زنند؟
    سنگین شده ست گوشم و بهتر که نشنوم
    بر روی قیمت اسرا چانه می زنند


    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

  7. #76
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض



    چون‌ گل‌ احمر ليلا ز بلا پرپر شد
    سيزده‌ سالة‌ يوسف‌ به‌ عمو ياور شد
    نامة‌ سبز حسن‌ سوخت‌ دل‌ سرخ‌ حسين‌
    چشمش‌ از ديدن‌ سر خط‌برادر تر شد
    يوسف‌ يوسف‌ زهرا چو نقابش‌ برداشت‌
    چشم‌ شمشير زنان‌ خيره‌ بر آن‌ دلبر شد
    در حرم‌ مورد تشويق‌ و به‌ ميدان‌ مصاف‌
    باعث‌ خيرگي‌ چشم‌ همه‌ لشگر شد
    لشگر كوفه‌ ز رزمش‌ متحير كه‌ چنين‌
    شور رزمندگي‌ اش‌ زنده‌ كن‌ حيدر شد
    گفت‌ داغش‌ به‌ دل‌ پير و جوان‌ بگذارم‌
    آنكه‌ در جنگ‌ شجاعان‌ يل‌ نام‌ آور شد
    كشت‌ هفتاد سوار از پي‌ يك‌ حملة‌ سخت‌
    پهلوانان‌ عرب‌ را ز همه‌ برتر شد
    محو شد طايفة‌ ازرِ شامي‌، ز يهود
    گوئيا بار دگر فتح‌ از او خيبر شد
    يا علي‌ ذكر لبش‌ بود كه‌ فرقش‌ بشكافت‌
    سجدة‌ سرخ‌ ادا كرد و بپا محشر شد
    سينه‌اش‌ خرد چو شد كرد صدا وا اماه‌
    زير سم‌هاي‌ ستور سينه‌ زن‌ مادر شد
    دست‌ و پا مي‌زد و با درد عمو را مي‌خواند
    بر زمين‌ پا زدنش‌ چون‌ پسر هاجر شد
    مي‌درخشيد رخش‌ چونكه‌ به‌ ميدان‌ مي‌رفت‌
    پر ز خون‌ بود سرش‌ چون‌ بدنش‌ پرپر شد


    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

  8. #77
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    اشک ریزانی که لفظ آشفته اند
    در درونانی که معنی سُفته اند
    مثنوی سازان ِ رند ِ اهل ِ بیت
    ساکنان کوچۀ ابن سکیت
    مقتل آموزان ِ نظم ِ لوحه ها
    پرده گردانان ِ بزم ِ نوحه ها
    چون به قتل ِ شاه ِ خوبان می رسند
    ناله لنگان ، سینه کوبان می رسند
    روز عاشورا تو گویی بوده اند
    مژه بر خون شهیدان سوده اند
    آه از این غربت کشان رنگ زرد
    آه از این مدّاح های دوره گرد
    های را شرمنده از هی می کنند
    وصف عاشورا که با نی می کنند
    روز عاشورا که شَه ، بیتاب شد
    بهر طفلان ، جرعه جوی آب شد
    پس نمی از نهر ِ چشم ِ تر گرفت
    اصغر ششماهه را در بر گرفت
    لشکر جرّاره پیرامون او
    تشنه اما گرد نهر خون او
    وین عجب کین ناکسان هم تشنه اند
    تشنۀ یک قطره خون ، چون دشنه اند
    می رود لب تشنه در کام ِ سراب
    چند گام آنسوتَرَش : یک دجله آب
    ای زمان ! ننگ ِ تأسف بر تو باد
    ای زمین ِ بی طرف ! اُف بر تو باد
    آب می نوشند خیل ِ رهزنان
    کودکان ِ مصطفی ، له له زنان
    نیست آیا در شمایان درد ِ دین !
    ای گروه ی مشرکین ! هَل مِن مُعین ؟
    آنکه بر پیمان وفاداری کند
    اهل بیت عشق را یاری کند
    لیک این خونخوارگان را درد نیست
    بین این نامردمان یک مرد نیست
    نیست اینجا مردخویی یا حسین !
    زین یزیدستان ، چه جویی یا حسین ؟
    من زبانم زین مصیبت قاصر است
    تیر ، پاسخگوی ِ هَل مِن ناصر است
    ناگهان تیر قساوت پر کشید
    خون به قنداق ِ علی اصغر کشید
    باز گرد ای شه ! که طفلت خواب شد
    اصغرت از خون ِ خود سیراب شد
    اصغرا ! ما عبرت آموز توییم
    زائر ِ زخم ِ گلو سوز ِ توییم
    زخم تو تاریخ را شرمنده کرد
    اصغرا ! داغ تو دل را زنده کرد
    یا حسین ! این داغ را تدبیر نیست
    چاره جز بوسیدن ی شمشیر نیست
    چون شقایق در بهار خون ، بجوش !
    یا حسین ! از آب ِ بیرنگی بنوش !
    تو مگر با زخم ِ خود ، لب وا کنی
    شهوت ِ شمشیر را رسوا کنی
    ناگهان فوج ِ سواران آمدند
    زخم بازان ، نیزه داران آمدند
    روزن ِ خورشید بر مه بسته شد
    شبه احمد از تجلی خسته شد
    باز رقص ِ جاهلیت باز گشت
    خیبر و خندق ، ز نو آغاز گشت
    مثل روباهان ِ شَل می آمدند
    از عروبت با هُبَل می آمدند
    گاه با زخم ِ زبانش می زدند
    گاه با تیغ و سنانش می زدند
    پنبه های آل سفیان رشته شد
    گلشن ِ یاسین به خون آغشته شد
    وه چه فریادی ز صحرا می رسد
    از زمین آواز ِ زهرا می رسد
    یا محمد ! این گُل ِ محزون ِ توست
    این حسین غوطه ور در خون ِ توست


    این شعر از شاعر خوش قریحۀ معاصر "احمد عزیزی" است که ماهها و ماههاست که در بستر بیماری است . در همین جا از خدای حسین "ع" برای او شفای عاجل و کامل می طلبیم
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

  9. #78
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان خادم الزینب آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    محل سکونت
    مازندران
    نوشته ها
    13,433
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    بسم رب الحسین




    السلام ای وادی کرببلا
    السلام ای سرزمین پر بلا
    السلام ای جلوه گاه ذوالمنن
    السلام ای کشته های بی کفن






    از حرم تا قتلگه ...

    از حرم تا قتلگه زینب به دنبالت دوید

    دید شمر دون به روی حنجرت خنجر کشید

    دید خنجر می کشد شمر از کنار گردنت

    رأس پر خون تو را از روی تن او می برید

    از حرم تا قتلگه یک صحنه ی پر درد دید

    دید از رگهای تو خون قطره قطره می چکید

    تا که آمد پیش نعش پر ز چاکت یا حسین

    نیزه ی دشمن چو دندان جسم پاکت می جوید

    سروده : جعفرابوالفتحی
    دعا بکن؛
    ولی اگر اجابت نشد؛
    با خدا دعوا نکن؛
    میانه ات با او به هم نخورد؛
    چون تو جاهلی؛
    و او عالم و خبیر ...


    چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...

  10. #79
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان خادم الزینب آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    محل سکونت
    مازندران
    نوشته ها
    13,433
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    بسم رب الحسین علیه السلام




    السلام علیک یا أباعبدالله

    وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیکم منی جمیعا

    سلام الله أبدا مابقیت وبقی اللیل والنهار

    ولاجعله الله آخر العهد منی لزیارتکم

    السلام علی الحسین

    وعلى علی بن الحسین

    وعلى أولاد الحسین

    وعلى أصحاب الحسین





    نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز

    دانش‌آموزان عالم را همه دانا کند

    ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین

    بعد از آن با خونِ هفتاد و دو تن امضا کند



    هفتادو دو مجنون ِ زِ لیلی شده عاقل

    هفتادو دو فرهادِ به شیرین شده واصل

    هیهات که جان گیرد از آنها ملک الموت

    جان دستِ حسین است نه بازیچه قاتل



    دعا بکن؛
    ولی اگر اجابت نشد؛
    با خدا دعوا نکن؛
    میانه ات با او به هم نخورد؛
    چون تو جاهلی؛
    و او عالم و خبیر ...


    چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...

  11. #80
    حق آب و گل داره Avin آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    نوشته ها
    1,483
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض



    پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر

    چون شیشه عطری که درش گم شده باشد...



    لاحول ولا قوة الا بالله العلى العظیم




    گهگاهی سفری کن به حوالی دلت...
    شایـد از جانب ما خـاطـره ای...
    منتظر لمس نگاهت باشد ...




صفحه 8 از 14 نخستنخست 1234567891011121314 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 5 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 5 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. برنامه هیئت های عزاداری سید الشهدا
    توسط dampayi در انجمن امام حسین‌ (ع)
    پاسخ: 9
    آخرين نوشته: 07-11-2013, 18:02
  2. دوره كامل قصه هاى قرآن
    توسط golenarges در انجمن مباحث قرآنی
    پاسخ: 96
    آخرين نوشته: 09-10-2011, 14:14
  3. پاسخ: 20
    آخرين نوشته: 06-02-2011, 21:50
  4. توسل جستن به زیارت امام عصر ارواحنا فداء
    توسط hossein moradi در انجمن امام زمان عجل الله تعالی فرجه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 17-10-2010, 07:40

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه