:rose:اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم:rose:
:rose:اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم:rose:
اللّهم صلّ علي محمّد و آل محمّد و عجلّ فرجهم
وایّد امامنا الخامنه ای
هر کس مرا طلب کند، مرا می یابد هر کس مرا یافت، مرا می شناسدهرکس مرا شناخت، مرا دوست می دارد و هر کس مرا دوست داشت، عاشق من می شودو هر کس عاشق من شد، من عاشق او می شوم و هر کس من عاشقش بشوم، او را می کشمو کسی که او را بکشم، بر من دیه اش واجب است و کسی که دیه اش بر من واجب شد،پس خودم خون بهای او می شوم
یا ثارالله
اللّهم صلّ علي محمّد و آل محمّد و عجلّ فرجهم
وایّد امامنا الخامنه ای
هر کس مرا طلب کند، مرا می یابد هر کس مرا یافت، مرا می شناسدهرکس مرا شناخت، مرا دوست می دارد و هر کس مرا دوست داشت، عاشق من می شودو هر کس عاشق من شد، من عاشق او می شوم و هر کس من عاشقش بشوم، او را می کشمو کسی که او را بکشم، بر من دیه اش واجب است و کسی که دیه اش بر من واجب شد،پس خودم خون بهای او می شوم
یا ثارالله
اللّهم صلّ علي محمّد و آل محمّد و عجلّ فرجهم
هر کس مرا طلب کند، مرا می یابد هر کس مرا یافت، مرا می شناسدهرکس مرا شناخت، مرا دوست می دارد و هر کس مرا دوست داشت، عاشق من می شودو هر کس عاشق من شد، من عاشق او می شوم و هر کس من عاشقش بشوم، او را می کشمو کسی که او را بکشم، بر من دیه اش واجب است و کسی که دیه اش بر من واجب شد،پس خودم خون بهای او می شوم
یا ثارالله
اللّهم صلّ علي محمّد و آل محمّد و عجلّ فرجهم
هر کس مرا طلب کند، مرا می یابد هر کس مرا یافت، مرا می شناسدهرکس مرا شناخت، مرا دوست می دارد و هر کس مرا دوست داشت، عاشق من می شودو هر کس عاشق من شد، من عاشق او می شوم و هر کس من عاشقش بشوم، او را می کشمو کسی که او را بکشم، بر من دیه اش واجب است و کسی که دیه اش بر من واجب شد،پس خودم خون بهای او می شوم
یا ثارالله
اللّهم صلّ علي محمّد و آل محمّد و عجلّ فرجهم
اللّهم صلّ علي محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم
صلی الله علیک یا اُمّاه یا فاطمة الزهراء یا بنت رسول الله
علیک منّی السلام و الصلاة
جعلتُ فداکِ یا اُمّاه
فضيلت صلوات فرستادن بر پيامبر و حضرت زهرا
دليل ديگرى كه «وليةاللَّه» بودن حضرت صديقه زهرا سلاماللَّهعليها را اثبات مىكند، استقلال اوست در موضوع صلوات فرستادن بر آن حضرت و كيفيت زيارتش، كه همانند صلوات بر پيامبر اكرم و اميرالمؤمنين و حسنين و زيارات آنان است؛ يعنى همانگونه كه به صلوات بر آن چهار وجود مقدس و زيارتشان امر شده است، نسبت به حضرت زهرا نيز در اين موارد، همگان مأمور و ماجورند. فاطمه عليهالسلام كه مشمول آيهى تطهير و از اهلبيت پيامبر اكرم- يعنى آلمحمد است- كيفيت صلوات بر او را رسول خدا بصراحت چنين بيان داشته است:
«لا تصلوا على الصلوة البتراء، فقالوا: و ما الصلاه البتراء؟ قال: تقولون اللهم صل على محمد و تمسكون، بل قولوا: اللهم صل على محمد و آلمحمد». (1)
«بر من صلوات بتراء (ناقص، دم بريده و بريده شده) نفرستيد. سوال شد: يا رسولاللَّه صلوات بتراء (بريده شده) چيست؟ فرمود: اينكه (بر من صلوات بفرستيد و بگوييد «اللهم صل على محمد»، ولى دربارهى آل من (2) ساكت باشيد. شما بايد بگوييد اللهم صل على محمد و آلمحمد».
صلواتى كه شامل على، فاطمه و حسنين عليهمالسلام نباشد، مقطوع و بريده و مورد قبول خدا و رسولش نمىباشد. لذا حضرت صديقهى زهرا همرديف و برابر افرادى است كه جميع مسلمين باايمان جهان- از شيعه و سنى- هر شبانه روز در تشهد نمازهاى پنجگانه بر او درود مىفرستند؛ و او در اين مقام، همتاى محمد بن عبداللَّه صلى اللَّه عليه و آله و سلم، و على و حسنين عليهمالسلام است؛ و همين لزوم صلوات بر فاطمه عليهاالسلام در هنگام اقامهى نماز يك منقبت و فضيلت ساده نيست، بلكه نشانگر مرتبهى اعلى و منصب والاى آن حضرت است كه اين چنين در جنب صاحبان رسالت و امامت قرار گرفته است. بدون ترديد بايد فاطمه خود وليةاللَّه و داراى مقام ولايت بوده باشد، تا همرديف و همتاى اولياء خدا، مورد خضوع و مشمول صلوات و درود جميع مؤمنين جهان در هر زمان و مكان باشد.
پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم مىفرمايد:
«من صلى عليك يا فاطمة غفر اللَّه له والحقه بى حيث كنت من الجنة». (3)
«يا فاطمه هركس بر تو صلوات فرستد، خداى تعالى از او درگذرد، و او را در بهشت به من ملحق گرداند».
چنانكه در موضوعهاى قبلى مشروحا بيان شد، مقصود از تعبيرات «همدرجه شدن با رسولاللَّه»، يا «ملحق شدن به پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم در بهشت»، و يا «همسايه بودن با آن حضرت» كه در روايات مكرر بكار رفته است، جمع شدن مؤمنين در مرتبهى «درجة الايمان» است كه جامع تمام آن كسانى است كه با عقائد درست، و باايمان به آنچه از رسول خدا به ما رسيده است، از جهان رفتهاند. در آن درجه همهى مؤمنين يكسانند و در كنار هم مىباشند؛ ولى جاى هيچگونه ترديدى نيست كه مراتب و درجات ديگر كه شمار آنها برابر تعداد بشر و بسيار متفاوت است، كاملإ؛66ّّ ملحوظ بوده، و مقام هركس مخصوص به خود او مىباشد.
در روايتى حضرت رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم يكى از فضائل حضرت فاطمه را چنين بيان مىفرمايد:
«... اتانى الروح؛ قال: ان فاطمه اذا قبضت و دفنت يسالها الملكان فى قبرها: من ربك؟ فتقول: اللَّه ربى. فيقولان: فمن نبيك؟ فتقول: ابى. فيقولان: فمن وليك؟ فتقول: هذا القائم على شفير قبرى على بن ابىطالب؛ الا و ازيدكم من فضلها؟! ان اللَّه قد و كل بها رعيلا من الملائكه يحفوظنها من بين يديها و من خلفها و عن يمينها و عن شمالها و هم معها فى حياتها، و عند قبرها و عند موتها يكثرون الصلاه عليها و على ابيها و بعلها و بنيها.
فمن زارنى بعد وفاتى فكانما زارنى فى حياتى، و من زار فاطمه فكانما زارنى، و من زار على بن ابىطالب فكانما زار فاطمه، و من زار الحسن والحسين فكانما زار عليا، و من زار ذريتهما فكانما زارهما...». (4)
«... جبرئيل (روح) به نزد من آمد و گفت: هنگامى كه فاطمه قبض روح مىشود و دفن مىگردد، دو ملك در قبر از او سؤال مىكنند: پروردگار تو كيست؟ مىفرمايد: اللَّه پروردگار من است. سپس مىپرسند پيامبرت كيست؟ در پاسخ مىفرمايد: پدرم. آنگاه سؤال مىكنند ولى تو كيست؟ در جواب مىگويد: على بن ابىطالب، همين كسى كه در كنار قبرم ايستاده است. (سپس پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم مىفرمايد): آيا باز هم فضائل ديگر زهرا را بيان كنم؟ (شايد پيامبر اكرم مىخواهد به اين وسيله تذكر دهد كه: در اين عالم، فاطمه تنها كسى است كه پدرش «رسولاللَّه» و همسرش «ولى اللَّه» است. پيامبر اكرم در ادامهى سخن خويش مىفرمايد):
همانا خداى تعالى يك دسته از فرشتگان را براى محافظت فاطمه گماشته است، تا از چهار طرف نگهبان او باشند؛ و اين ملائك در حال حيات، و هنگام مرگ او، و كنار قبرش پيوسته در خدمت او هستند، و كارشان صلوات فرستادن بر فاطمه و پدرش و همسر و فرزندان اوست. (يعنى در منطق ملائك و لسان فرشتگان صلوات بر پيامبر اكرم و على و حسنين همواره بايد با صلوات بر فاطمه عليهاالسلام توام باشد، و در اين منقبت نيز آن حضرت برابر و همرديف آن چهار وجود مقدس ديگر مىباشد. سپس پيامبر اكرم چنين به سخن ادامه مىدهد):
هركس مرا بعد از وفاتم زيارت كند، مثل اين است كه مرا در حال حيات زيارت كرده است؛ و كسى كه فاطمه را زيارت كند، گويى مرا زيارت نموده است؛ و هركس على را زيارت نمايد مثل زيارت كردن حسنين است؛ و آن كسى كه زيارت كند ذرية آنان را، همانند زيارت خود آنان است...».
لذا زيارت حضرت عبدالعظيم را در شهر رى، با زيارت حسين بن على در كربلا همانند دانستهاند، (5)و اين مطلب را (كه صلوات بر اهلبيت پيامبر برابر با صلوات بر پيامبر است) علماى عامه هم عنوان كردهاند، مخصوصا موضوع صلوات بر فاطمه سلاماللَّهعليها را، چنانكه سهيلى در كتاب الروض الانف در ذيل مطلبى مىنويسد:
«و من صلى عليها فقد صلى على ابيها». (6)
«هركس بر فاطمه صلوات فرستد، در حقيقت بر پدر او صلوات فرستاده است».
از حديثى كه نقل شد نيز وليهاللَّه بودن حضرت زهرا سلاماللَّهعليها استنباط مىشود.
1ـ الصواعق المحرقه ص 225، ينابيع الموده ص 295، رشفه الصادى ص 29.
2ـ علماى عامه اتفاق دارند كه منظور از آل محمد: على و فاطمه و حسنين است.
ابن حجر در صواعق مىگويد: يقينا لفظ آل، همسران پيامبر را در بر نمىگيرد... (الصواعق المحرقه ص 225).
مامون در محاورهاى كه بهمراهى علما با امام رضا عليهالسلام داشته است از حضرت پرسيد: آيا عترت پيامبر همان آل پيامبر است؟ حضرت فرمودند: بلى. مامون گفت: در احاديث پيامبر آمده است كه پيامبر فرمودند: «امت من همان آل من هستند»، و صحابه هم مىگويند: «آل محمد، امت او هستند». حضرت رضا عليهالسلام از مامون و حضار پرسيدند: آيا بر آل پيامبر صدقه حرام است؟ گفتند: خير. امام رضا عليهالسلام فرمودند: تفاوت ميان آل پيامبر و امت همين است.... (امالى صدوق ص 422، عيونالاخبار ج 1/ 180، تحفالعقول ص 426، بحارالانوار ج 25/ 221).
در همين محاوره حضرت رضا عليهالسلام از مامون عباسى و علما پرسيدند: در آيهى (يس- و القرآن الحكيم- انك لمن المرسلين- على صراط مستقيم (يس/ 1- 4) منظور خداوند از (يس) كيست؟ علما گفتند: (يس) محمد صلى اللَّه عليه و آله و سلم است و هيچكس در اين موضوع شكى ندارد. حضرت رضا عليهالسلام فرمودند: پس خداوند متعال به محمد و آلمحمد صلى اللَّه عليه و آله و سلم فضلى عطا نموده است كه كسى به حقيقت آن پى نخواهد برد مگر اينكه آن را (بخوبى) درك نمايد، خداوند بر احدى سلام نفرستاده است مگر بر انبيا، چنانكه مىفرمايد: (سلام على نوح فى العالمين (الصافات/ 79»، و مىفرمايد: (سلام على ابراهيم (الصافات/ 109»، و مىفرمايد: (سلام على موسى و هارون (الصافات/ 120». خداوند در قرآن نفرموده است «سلام على آلنوح»، و نفرموده است «سلام على آلابراهيم» و نفرموده است: «سلام على آلموسى و هارون بلكه فرموده است: (سلام على آلياسين (الصافات/ 130» يعنى سلام بر آلمحمد. (امالى صدوق ص 426، 427، عيون الاخبار ج 1/ 185، تحف العقول ص 433، بحارالانوار ج 79/ 229).
يك تذكر: در خصوص قرائت آيهى (سلام على آلياسين) تحريفات بسيارى صورت گرفته است و در آنها سعى شده واژهى «آلياسين» بگونههاى ديگرى قرائت شود. نقطهى اوج اين تحريفات اين است كه ابن خالويه در كتاب مختصر فى شواذ القرآن ص 128 مىگويد: «قرائت ابن مسعود (سلام على ادراسين)، و قرائت ابى بن كعب ( سلام على ياسين) بوده است». يعنى در اين كتاب ادعا شده كه در قرائت ابى اصلا كلمهى «آل» وجود ندارد! اين تحريفات حتى در دورههاى معاصر نيز ادامه يافته است، بعنوان مثال سيوطى در درالمنثور از كتاب اين ابىحاتم و طبرانى و ابن مردويه نقل كرده است كه ابن عباس قرائت آيه را بصورت «آلياسين» خوانده است ولى در كتاب معجم كبير طبرانى- كه در بيروت (دار احياء التراث العربى) بطبع رسيده است- محقق كتاب (حمدى عبدالمجيد سلفى) عبارت ابن عباس را تحريف نموده و آن را بصورت «الياسين» ضبط كرده است. خوانندگان محترم مىتوانند متن درالمنثور ج 5/ 286 را با متن معجم كبير طبرانى ج 11/ 56 مقابله نمايند و خود قضاوت بفرمايند.
3ـ بحارالانوار ج 43/ 55، ج 97/ 194.
4ـ بشاره المصطفى ص 139، بحارالانوار ج 43/ 58.
اين حديث را جابر بن عبداللَّه انصارى روايت نموده است و از آنجائيكه اصل روايت نسبتا مفصل است و حاوى مناقب بسيارى از حضرت فاطمهى زهرا عليهاالسلام مىباشد لذا ما متن كامل حديث را با ترجمهى آن در تعليق شمارهى 7 آوردهايم.
5ـ روايتى در كتاب كامل ابن قولويه مندرج است كه متن آن چنين است:
«حدثنى على بن الحسين بن موسى بابويه، عن محمد بن يحيى العطار، عن بعض اهل الرى، قال: دخلت على ابى الحسن العسكرى، فقال: اين كنت؟ فقلت: زرت الحسين بن على عليهاالسلام. فقال: اما انك لو زرت قبر عبدالعظيم عندكم لكنت كمن زار الحسين عليهالسلام». (كامل الزيارات ص 324). مرحوم علامه امينى توضيحى دربارهى اين حديث دارند كه در حاشيهى كامل الزيارات ص 307 و 324 آمده است.
6ـ الروض الانف ج 2/ 196.
هر کس مرا طلب کند، مرا می یابد هر کس مرا یافت، مرا می شناسدهرکس مرا شناخت، مرا دوست می دارد و هر کس مرا دوست داشت، عاشق من می شودو هر کس عاشق من شد، من عاشق او می شوم و هر کس من عاشقش بشوم، او را می کشمو کسی که او را بکشم، بر من دیه اش واجب است و کسی که دیه اش بر من واجب شد،پس خودم خون بهای او می شوم
یا ثارالله
اللهم صل علی فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها و السّرالمستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک
در حال حاضر 17 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 17 مهمان ها)