رییس ستاد ائتلاف بزرگ اصولگرایان در انتخابات ۸۸ در گفتوگو با قانون:
احمدینژاد اصولگرا نیست/ اشتباه بزرگ رئیسجمهور
احمدی نژاد میتوانست بگونهای برخورد کند تا افراد انقلابی که به وی رای ندادهاند، بعد از انتخابات، او را به عنوان رییس جمهور بپذیرند، اما حرکتی انجام داد که آنها احمدینژاد را به عنوان رییس جمهور نپذیرند. این اشتباه بزرگ رییس جمهور بود.
گروه سیاسی- دکتر محمدجواد نیکفر که در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 ریاست ستاد ائتلاف بزرگ اصولگرایان حامی احمدینژاد را برعهده داشت از جمله اصولگرایانی است که معتقد است رییس جمهور از خط رهبری فاصله گرفته و همین اقدام وی موجب کنار گذاشتنش از سوی مردم خواهد شد و در انتخابات پیشرو رییس جمهور و اطرافیانش متوجه خواهند شد که از پایگاه مردمی برخوردار نیستند و سهام عدالت یا وجه نقد به مردم دادن باعث نمیشود که آنها خط اسلام و انقلاب را رها کنند.
نیکفر معتقد است در مجلس فعلی اصولگرا نماهایی حضور دارند که به جای وکیلالمله، وکیل الدوله بوده و از رهبری هزینه میکنند از اینرو مردم در انتخابات اسفندماه سال جاری باید اصولگرایان دارای فکر و ایده را انتخاب کنند.
دکتر محمدجواد نیکفر، رئیس ستاد ائتلاف بزرگ اصولگرایان حامی احمدینژاد در جریان انتخابات سال 88 در گفتوگویی تفصیلی با خبرنگار قانون به سوالات وی پاسخ داده است که در پی میآید:
* در مورد سابقه فعالیت سیاسی خود توضیح دهید.
در طول سی سال بعد از پیروزی انقلاب و حتی پیش از آن در تمام ردههای سیاسی حضور فعال داشتم و چون خود را یک نیروی انقلاب و سرباز ولایت میدانم، همواره در طول این مدت زمان، گذشته در دفاع از ولایت و رهبری در همه صحنهها حضور داشته و در مسائل سیاسی صاحبنظر بوده و نظر دادهام.
در انتخابات ریاست جمهوری گذشته نیز رییس ستاد ائتلاف بزرگ اصولگرایان حامی آقای احمدینژاد بودم. با توجه به شرایط خاصی که در آن زمان وجود داشت، ما هم تکلیف داشتیم از کیان انقلاب دفاع کنیم و باید با فتنهای که پیشبینی میکردیم برای کشور مشکلساز شود، مقابله میکردیم و با تمام توان فعالیت و تلاش کردیم تا احمدینژاد رای بیاورد. هرچند در همان زمان در مصاحبهای اعلام کردم ما اصولگرایان با چشم گریان به ایشان رای میدهیم.
* شما پس از انقلاب در چه تشکلهای سیاسی حضور داشتید؟
حزب جمهوری اسلامی که تشکیل شد، اولین رییس این تشکل در یکی از شهرهای استان فارس بودم. در تشکیلات سیاسی دیگری نیز از جمله انجمن اسلامی پزشکان کل کشور مسئولیت داشتم. سالها پیش نیز انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد را در اوج زمان جنگ تاسیس کردم که انجمن اسلامی فعالی بود. در آن زمان ما تنها انجمنی بودیم که در کل کشور فقط مطیع رهبری بودند.
* در صحبتهای بالا اعلام کردید که با چشمان گریان به آقای رییسجمهور رای دادید، علت این کار چه بود؟
متاسفانه در هر زمانی، برخی از گروهها و اشخاص از الفاظ سوءاستفاده میکنند. خواص و افراد روشنفکر جامعه زمانی که رهبری هنوز نظر خود را اعلام نکرده اگر نظرشان را اعلام کنند مقرون به فایده است والا اگر رهبری نظر خود را بیان کنند، خواص و عوام همه باید مطیع باشند.
هر زمانی که شعار مردم سرداده شده و مسئولان نیز همگام با مردم حرکت کردهاند، مردم از آنها حمایت کردهاند. همان فرد زمانی که از خط ولایت و مردم انحراف پیدا کرد، مردم او را کنار گذاشته و حذف کردهاند و فرقی نمیکند که چه فردی باشد.
زمانی که فردی 24 میلیون رای کسب میکند، این رای بواسطه هم جهت بودن آنان با مردم است و هر وقت که از خط اصلی نظام و ولایت فاصله بگیرند، اگر حتی سی میلیون رای هم آورده باشند، باز مردم آنان را کنار خواهند گذاشت.
فتنهای در سال 88 رخ داد که به تبع آن جریان انحرافی به دولت رسوخ کرد. از نظر ما فتنه و جریان انحرافی دو روی یک سکه هستند و هیچ فرقی با یکدیگر ندارند. در پشت صحنه هم فتنهگران و افراد انحرافی در اصل با هم هستند و هیچ فرقی با یکدیگر ندارند و ما نیز هیچ توقعی نداریم که از این فرصت پیش آمده به نفع مردم استفاده کنیم چرا که مردم به خوبی آنها را میشناسند. خوشبختانه در طول این سی سال پس از انقلاب، چهره این افراد نمایان شده و همه مردم آنها را دیدهاند اما آنها نیز بیکار ننشسته و سعی میکنند موقعیت خود را تثبیت کنند.
* آیا شما معتقدید جریان انحرافی بعد از فتنه در دولت رسوخ کرد؟
قبلا هم وجود داشت ولی نمیخواستند خودشان را نشان دهند. آنها در حال حاضر خود را آماده میکنند تا در انتخابات بعدی اینگونه القاء کنند که دارای پایگاه مردمی بوده و اصولگرایان در پیروزی رییسجمهور در عرصه انتخابات هیچ نقشی نداشتهاند کما اینکه مشاور رییس جمهور که خود از عوامل فتنه است، بر این امر تاکید کرده است.
من به عنوان رییس ستاد ائتلاف بزرگ اصولگرایان حامی دولت، باید بگویم که من این افراد را در هیچ کجای کشور ندیدم که فعالیتی کرده باشند. شاید آنها در یکی دو جا سخنرانی کرده باشند ولی این جریان نزدیک به دولت و نمایندگان حامی دولت فقط همراه رییس جمهور به استانهای مختلف سفر میکردند و بعد از سخنرانی، با آقای احمدینژاد برمیگشتند. کسانی که موقعیت حضور رییسجمهور و شرایط را آماده میکردند هیچ یک از این افراد نبودند. این دوستان ما بودند که فقط به خاطر دفاع از کیان انقلاب، نظام و رهبری نه بخاطر یک شخص خاص، شرایط حضور احمدینژاد را فراهم کردند.
متاسفانه برای اطرافیان رییسجمهور این توهم پدید آمده که چون مردم در انتخابات گذشته به آقای احمدینژاد رایدادهاند، پس از پایگاه مردمی مستحکمی برخوردار هستند غافل از آنکه در انتخابات پیشرو متوجه خواهند شد که دارای هیچ پایگاه مردمی نیستند.
مردم ما مطیع رهبر هستند و هر کس در جهت رهبری قرار گیرد مردم از او حمایت میکنند اما اگر از مسیر رهبری فاصله گرفت، حذف خواهد شد همانطور که آیتالله منتظری شخص کمی نبود اما زمانی که از رهبری فاصله گرفت حذف شد و مشکلی هم پیش نیامد.
مردم در انتخابات آتی طبیعتا به افرادی رای خواهند داد که روی بحث دین، رهبری و دفاع از کیان اسلام و انقلاب حساس باشند. در انتخابات بعدی این افراد خواهند دید که پایگاه مردمی ندارند هرچند که در حال حاضر نیز متوجه این موضوع شدهاند.
* بعد از خانهنشینی رییسجمهور، چهرههای شاخص اصولگرا از هر تریبونی که به دست آوردند ضمن انتقاد از این حرکت آقای احمدینژاد، به نوعی دست از حمایت ایشان برداشته و به نوعی جریان توابین را به راهانداختهاند. چه شده که شما هم در این جریان قرار گرفته و دست از حمایتی که انجام دادهاید، برداشتهاید؟
ما توبه نکرده و نمیکنیم و هنوز به رایی که به آقای احمدینژاد دادهایم، پایبندیم. ما در آن مقطع زمانی بهترین انتخاب را کردیم. کسانی که حاشیه ایشان قرار گرفتهاند، در آن زمان نیز مورد قبول ما نبودند و اینگونه نیست که آنها را در گذشته پذیرفته باشیم و حالا آنها را نپذیریم.
ما شخص رییسجمهور را علیرغم گلههای بسیاری که به وی داریم، هنوز قبول داشته و براین باوریم که نقاط قوت ایشان از نقاط ضعفشان بیشتر است. تا زمانی که رهبری از ایشان و دولت حمایت کنند، ما نیز بر خود تکلیف میدانیم که از رییسجمهور حمایت کنیم. حمایت ما از رییسجمهور و دولت شامل اطرافیان ایشان نمیشود چراکه ما آنها را قبول نداریم.
انتخابات پیشرو اولین انتخاباتی است که بعد از فتنه و جریان نحرافی برگزار میشود. اگر رییس جمهور و اطرافیان ایشان معتقدند است که دارای پایگاه مردمی هستند، در انتخابات آتی مشخص خواهد شد که آیا راست میگویند یا خیر.
* این فتنهای که شما از آن سخن میگویید پس از انتخابات رخ داد؟
خیر! در پشت صحنه انتخابات 88 مشخص بود که دشمنان اسلام یعنی آمریکا و اسرائیل تلاش میکردند تا رسانهها، سرمایه و اعتبارشان را به کشور ما سرازیر کرده تا فردی که وارد انتخابات میشود را به عنوان مخالف نظام معرفی کنند.
* منظور شما مهندس موسوی است؟
موسوی و گروهی که همراه ایشان بود. شاید خود آقای موسوی نمیخواست اینگونه شود اما کسانی که اطرافش حضور داشتند تقریبا نیروهای اصلی مخالف نظام بودند. پشت سر ایشان، مخالفان اصلی رهبری قرار داشتند. البته کسانی که به ایشان رای دادند را به هیچ وجه نمیگویم که مخالف نظام بودند. افرادی که به ایشان رای دادند، نیروهای نظام بودند و برخلاف رییس جمهور که طرفداران رقیب خود را خس و خاشاک خواند، معتقد بودم که بعد از مشخص شدن نتیجه انتخابات، همه افراد با یکدیگر برادر هستند و باید برای پیشرفت کشور همکاری کنند اما متاسفانه همان جریان فتنه اجازه نداد که این امر شکل بگیرد و از همانجا، جرقه فتنهگری زده شد.
ما میدانستیم آمریکا و صهیونیسم برای سرکوبی و براندازی نظام سرمایهگذاری کرده و کار میکنند، اما افرادی که به موسوی رای داده بودند از این مسئله آگاهی نداشتند.
از نظر ما جریان انحرافی با فتنه هیچ تفاوتی ندارد و فقط لباس آنها عوض شده است. ما آنها را میشناسیم و آنها هر لباسی بپوشند چه لباس اصولگرا و چه اطلاحطلبی، چه لباس مردمی و چه لباس مذهبی، ما از چهره واقعی آنان شناخت داریم.
* کارشناسان سیاسی، چهرههای شاخص اصولگرا و حتی برخی از نمایندگان مجلس معتقدند که رییسجمهور در حوادث بعد از انتخابات نقش کمی نداشته و نام بردن از برخی مسئولان در مناظرههای انتخاباتی نیز بیتاثیر نبوده است؟
من هم این مسئله را قبول دارم. احمدینژاد در برخی از مسائل خطا رفت. ایشان میتوانست بگونهای برخورد کند تا افراد انقلابی که به وی رای ندادهاند، بعد از انتخابات، احمدینژاد را به عنوان رییس جمهور بپذیرند، اما حرکتی انجام داد که آنها احمدینژاد را به عنوان رییس جمهور نپذیرند. این اشتباه بزرگ رییس جمهور بود. احمدینژاد اگر سیاستمدار برجستهای بود، بگونهای برنامهریزی میکرد تا این افراد را به عنوان نیروی خودش جذب و از آنها استفاده میکرد، در حالی که نه تنها آنها را جذب نکرد، بلکه نیروهای خوبی را هم که وی را بر سر کار آوردهاند، جذب نکرد. ایشان فقط جریان انحرافی را برای خود نگه داشت.
اطرافیان رییسجمهور نیز که در حال حاضر به عنوان اصولگرا برای انتخابات پیشرو برنامهریزی میکنند در جریان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم هیچ نقشی نداشتند و حتی نمیتوان موردی را یافت که این افراد در تشکیلات اجرایی کار کرده باشند.
* پس هاشمی ثمره به عنوان رییس ستاد انتخاباتی احمدینژاد چه کاره بود؟
ایشان رییس ستاد کل بود و از طریق رییسجمهور مسائل را هماهنگ میکرد.
* ائتلاف شما با هاشمی ثمره همکاری میکرد؟
ما فقط یک جلسه با ایشان برگزار کردیم و همه کارها را خودمان انجام میدادیم و حتی یک ریال هم از آنها نگرفتیم. ما تنها به دنبال این بودیم که خطر فتنه در کشور را خنثی کنیم. در کل کشور بچههای اصولگرا با یکدیگر همکاری کرده و تلاش کردند تا احمدینژاد به عنوان رییس جمهور انتخاب شود.
* چه تشکلهای شاخصی در جریان اصولگرا با شما در این ائتلاف همکاریمیکردند؟
نیروهای جبهه پیروان خط امام و رهبری با ما همکاری میکردند اما به طور رسمی وارد نشدند. حتی انجمن اسلامی پزشکان سراسر کشور -که خود من عضو شورای مرکزی و حتی چند سالی دبیر استانی این تشکل بودم- هم رسمی وارد نشدند، اما ما چون خطر را احساس کرده بودیم، نیروهای انقلابی سراسر کشور را ساماندهی و منسجم کردیم. تاکید میکنم ما فقط به خود آقای احمدینژاد رای دادیم و نه مشایی و گروههای انحرافی.
* در حال حاضر کمیته 8+7 اصولگرایان زیر نظر آیتالله مهدوی کنی فعالیت میکند، به طور مشخص ائتلاف بزرگ اصولگرایان که شما در انتخابات گذشته ریاست آن را برعهده داشتید، زیر نظر چه شخصی فعالیت میکرد؟
ما با مراجع و روحانیون قم جلسه برگزار میکردیم. با تشکیلات سیاسی مختلفی هم همکاری داشتیم که میتوان به جامعه جوانان متحد اسلامی، حزب همبستگی امور ایثارگران و انجمن اسلامی پزشکان کل کشور اشاره کرد. برخی از پزشکان سرشناس نیز در کمیتههای ستاد فعالیت داشتند.
نیروهای جبهه پیروان خط امام نیز در ستاد ما حضور داشتند اما بطور رسمی وارد ائتلاف ما نشدند. با آقای بادامچیان نیز صحبتهایی را کرده بودیم اما حزب موتلفه نیز رسما وارد کار نشد.
در انتخابات گذشته، بسیجیان و همه نیروهای مقید به نظام را بسیج کردیم و توقعی هم نداشتیم چرا که برای انقلاب این کار را انجام میدادیم. زمانیکه صحبتهای آقا در کردستان را شنیدیم در همان زمان جرقه تشکیل ستاد را زده و کار خود را شروع کردیم. دراین راستا جلسات متعددی نیز با آقای هاشمی ثمره برگزار کردیم که بیشتر مربوط به امور هماهنگی بود.
* منظور شما از هماهنگی با آقای هاشمی ثمره چیست؟
آنها در استانهای سراسر کشور ستاد راه انداخته بودند که بیشتر درگیر مسائل جنبی بودند. ما با ایشان جلسه برگزار میکردیم و میگفتیم که این افراد را در اختیار ما بگذارید تا آنها نیز کار کنند نه اینکه اختلاف افکنی کنند. تنها در این حد جلسه برگزار کردیم و سیاستگذاری برای تبلیغات را خودمان در ستاد انجام میدادیم.
اینکه در حال حاضر ما سکوت کرده و فعالیتی در انتخابات پیشرو انجام نمیدهیم به خاطر ارادت ما نسبت به آیتالله مهدوی کنی است تا پس از تصمیمگیری از سوی ایشان، نیروهای خودمان را در سراسر کشور برای انتخابات پیشرو بسیج کنیم.
متاسفانه در همین جریان اصولگرا نفراتی را داریم که تنها به دنبال استفاده از عنوان اصولگرایی هستند. در مجلس فعلی نفراتی حضور دارند که خود را منتسب به اصولگرایان میدانند، اما از گروه انحرافی حمایت میکند و در صورت لزوم، اصلاحطلبان را نیز تحویل میگیرند. اینگونه نمیشود و فرد باید تکلیف را مشخص کند. مجلس آینده طبیعتا مانند مجلس فعلی نخواهد بود. مقدار زیادی از تنشهایی که در کشور رخ داد، بابت ضعف قسمتهایی از مجلس بود که نتوانست مدیریت خوبی اعمال کند.
مجلس علاوه بر قانونگذاری وظیفه نظارت بر سیستم اجرایی را دارد که متاسفانه مجلس وظیفه نظارتی خود را به خوبی نتوانست اعمال کند. به عبارتی، قانونی که مجلس تعیین میکند باید اجرایی شود و زمانی که اجرا نشد مجلس باید اعمال قدرت کرده و جلوی قانونگریزی را بگیرد. متاسفانه مجلس در این خصوص کوتاه آمده است. بیشترین استیضاح در این مجلس انجام گرفت و بیشترین عدم نتیجه نیز در همین مجلس بود. بیشترین قانونشکنی در همین دولت بود و متاسفانه از سوی مجلس نیز مورد اغماض قرار گرفت.
خوشبختانه آنهایی که اصولگرای واقعی هستند، به عنوان سرباز کوچک رهبری وظیفه خود را به خوبی انجام میدهند. متاسفانه برخی از اصولگرایان تنها از عنوان اصولگرایی استفاده و از رهبری هزینه میکنند در صورتی که چنین چیزی نباید وجود داشته باشد. اصولگرای واقعی وظایف قانونی خود را به درستی انجام میدهد و از کسی هم توقعی ندارد. کسی که نماینده اصولگرای مجلس است باید نظر خود را اعلام کند نه اینکه بگوید رهبری چنین سخنی گفته و چنین چیزی از نمایندگان توقع دارد. نماینده مجلس باید ضمن دفاع از حقوق ملت در جهت منافع اسلام و نظام اقدام کند. افرادی که از رهبری هزینه میکنند اصولگرا نبوده و از این عنوان سوءاستفاده میکنند.
رهبری نظام نظر کلی خود را بیان میکنند و هیچ نمایندهای حق ندارد هر مسئلهای را منتسب به ایشان بکند. مردم در انتخابات آتی باید نمایندهای را انتخاب کنند که واقعا دارای فکر و ایده باشند. زمانی که فردی به عنوان نماینده وارد مجلس میشود باید وکیلالمله باشد نه وکیل الدوله. از اینرو مردم باید نمایندگانی را انتخاب کنند که از حقوق مردم دفاع کنند نه اینکه هر کسی که رای آورد دیگر به انتخاب مردم اهمیت نداده و تنها به دنبال سود خود باشد.
عدم نظارتهای مجلس موجب شد که دولت مقید به قانون نباشد. از اینرو معتقدیم اگر فرد یا دولتی مقید به قانون نباشد او را نمیتوان اصولگرا دانست به همین دلیل دولت احمدینژاد دولت اصولگرا نیست چرا که اگر اصولگرا بود، مطیع قانون بود و یا خانهنشینی نمیکرد.
دولت اصولگرا باید قبل از اینکه نظر آقا کتبی اعلام شود، عمل کند. اگر فرد اصولگرا نظر آقا را بداند باید به آن عمل کند نه اینکه منتظر باشد کتبا به او بنویسند کار تو خطا است. اگر رهبری کتبی نوشت و فرد مجددا ایستادگی کرد، دیگر اصولگرا نیست. مردم هم این مسئله را قبول نمیکنند و در روستاهای دور افتاده هم مردم متوجه این اشتباه رییس جمهور شدند و اینگونه نیست که با سهام عدالت مردم حامی و طرفدار آنها باقی بمانند. قیمت مردم بسیار بالاتر از این است و با گرفتن هزار تومان، 10 هزار تومان و 100 هزار تومان مردم از اعتقادات خود کوتاه نمیآیند و مسیری را میروند که خواست دین اسلام و رهبری نظام است.