صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 49

موضوع: درس‌هاي زندگي . . .

  1. #1
    کاربر کهنه کار گلنرگس آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    تهران بود . دي
    نوشته ها
    9,150
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض درس‌هاي زندگي . . .

    خانواده و حقوق فرهنگىنيازهاى برتر



    اگر تاءمين نياز و اداى حق خانواده را صرفا به مسايل معيشتى منحصر كنيم . ساده نگرى است به دليل پيچيدگى وجود انسان ، نيازهاى او هم پيچيده و متنوع و فراتر از جنبه هاى ظاهرى و مادى و جنسى است .
    همچنان كه در تربيت فرزند، تنها تاءمين نيازهاى مادى و رفاهى كافى نيست ، در مسايل خانوادگى هم تنها فراهم كردن معاش و مسكن و لباس و خوراك ، اداى حق به شمار نمى آيد، چرا كه نيازها فراتر از ماءكولات و ملبوسات است و وظيفه هم تنها به تاءمين اينها منحصر نيست .
    در يك خانواده اسلامى ، مسايل اعتقادى ، فكرى ، احكام و آشنايى با حلال و حرام و سنن دينى و مراسم مذهبى جايگاه خاص دارد. مسؤ ول نهاد خانواده كه مرد است ، در برابر اين نياز هم تكليف دارد و در صورت قصور، هم مستحق ملالت است ، هم درخور تنبيه و كيفر الهى ، چرا كه از اين رهگذر، اخلاق و فرهنگ خانواده و در نتيجه جامعه است كه وضعيت مطلوب مى يابد، يا به نابسامانى كشيده مى شود.



  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    کاربر کهنه کار گلنرگس آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    تهران بود . دي
    نوشته ها
    9,150
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض نور چشم

    نور چشم



    گرچه نور و سوى ديدگان ، سبب بينايى و در نتيجه زيبايى و سربلندى است ، ولى گاهى هم برخى عوامل معنوى موجب فروغ ديدگان و روشناى چشم و اعتدال اجتماعى است . داشتن فرزند صالح و همسر شايسته و خانواده خوب و مطلوب ، مايه چشم روشنى و فروغ بصر است و فراهم ساختن اين قره العين بر عهده مرد خانه است .
    در قرآن كريم ، از دعاهاى بلندى كه در زمره خواسته هاى عباد الرحمان آمده ، يكى هم اين است :
    والذين يقولون ربنا هب لنا من ازواجنا و ذريا تنا قره اعين ...(70)
    پرودگارا، از همسران و ذريه و نسل ما براى ما مايه نور چشم قرار بده .
    اينكه انسان از طريق افراد خانواده ، سربلند باشد و آنان نور چشم وى به شمار آيند، در صورتى فراهم مى شود كه با تربيت شايسته و اخلاق خوب و رسيدگى و تربيت ، آنان را مهذب ، پاك و با دين و ايمان بار آورده باشد. رسيدن به اين مهم ، از كسانى بر مى آيد كه نسبت به مسايل فرهنگى و اخلاقى خانواده و فرزندان اهتمام ورزند و وقت بگزارند و به عنوان مساءله مهم در نظرشان ، شاءن و جايگاهى داشته باشد.
    اگر همسر و فرزندان ، مطلوب و متدين و متعهد نباشند، انسان از داشتن چنين خانواده اى احساس شرم و حقارت مى كند و دنيا در نظرش تيره و تار گشته ، روزگارش به تلخى مى گذرد.


  4. #3
    کاربر کهنه کار گلنرگس آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    تهران بود . دي
    نوشته ها
    9,150
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض حق فرهنگى

    حق فرهنگى



    هدايت ، مراقبت ، رسيدگى ، رشد دهندگى ، آموزش و...از حقوق است كه خانواده بر عهده سرپرست خويش دارد. غفلت و كم كارى و بى اعتنايى به اين امور، به هر دليل و بهانه اى كه باشد، پذيرفتنى نيست و شخص مقصر را در برابر ملامت وجدان و نكوهش ‍ ديگران بى دفاع و محكوم مى سازد.
    يكى از وظايف مرد در خانه ، تعليم و ارتقاى فرهنگ افراد و مواظبت بر سلامت روحى و اخلاقى و ارشاد در زمينه مسايل فكرى و فرهنگى و حتى سياسى اجتماعى است . البته تامين نيازهاى عاطفى و تربيتى هم كه شامل همه و همه مراحل مى شود، تكليفى ديگر است .
    متاءسفانه حتى در ميان انسانهاى فرهيخته و فرهنگى ، مربيان و مبلغان نيز كسانى يافت مى شوند كه با همه فعاليتهاى برون خانه اى و اشتغالات تربيتى و فرهنگى در جامعه و در سطحى گسترده ، نسبت به وضع داخل خانه و همسر و فرزندان خويش يا بى خبرند، يا بى خيال ، يا گاهى هم ناتوان . اگر ارشاد و هدايت جامعه و ديگران لازم و مفيد است ، روشنگرى و راهنمايى در درون خانواده و نسبت به افراد داخل ، ضرورى تر و سودمندتر است . از ديرباز گفته اند: چراغى كه به رواست ، بر امامزاده حرام است .
    گاهى به گناه افتادن زن و فرزندان كسى ، معلول غفلتهاى خود او از اوضاع داخل و نزديك است . بايد ريشه هاى آن را شناخت و خشكاند. رسالت حفظ و صيانت خانواده از آتش گناه و فساد، بر عهده قيم خانواده و سرپرست آن است .
    خداوند در قرآن كريم ، به مؤ منان چنين توصيه مى فرمايد:
    يا ايها الذين آمنوا قوا اءنفسكم و اءهليكم نارا و قودها الناس و الحجارة ... (71)
    اى كسانى كه ايمان آورده ايد! خود و خانواده خويش را از آتشى كه هيزم و آتشگيره آن مردم و سنگ است ، حفظ كنيد.
    پس ، حفظ خانواده به موازات حفظ خويش از آتش دوزخ ، يك تكليف است . مقدمات آن دوزخ فروزان و ملتهب نيز در همين دنيا و با عملكردهاى خلاف ، فراهم مى شود.
    اگر امر به معروف و نهى از منكر، در درجات و مراتبى كه دارد، به عنوان يك كار فرهنگى تلقى شود، بايد آن را به درون خانواده هم نسبت به آحادى كه با آنان در ارتباط و تاءثير گذارى هستيم ، سرايت دهيم و اين گونه آنان را از فرو افتادن در شعله دوزخ ، نگاه داريم . اگر صد در صد هم نتوانيم تاءثير گذار و اصلاح گر باشيم ، در حد ميسور و توان . حتى اگر اثرى هم نبخشد، ما به تكليف خويش عمل كرده ايم و مؤ اخذه نخواهيم شد.
    از امام صادق (عليه السلام ) پرسيدند: اينكه خداوند فرموده است خود و خانواده خود را از دوزخ حفظ كنيد، چگونه آنان را از آتش نگهداريم ؟ حضرت فرمود: تامرو نهن تنهو نهن ، آنان را امر و نهى كنيد (كنايه از نظارت بر كارها و هدايت نسبت به رفتارها). پرسيدند: ما آنان را امر و نهى مى كنيم ، ولى پذيرا نيستند. فرمود:اذا اءمر تموهن و نهي تمو هن فقد قضيتم ما عليكم (72)؛ هر گاه آنان را امر و نهى كرديد، تكليفى را كه بر عهده داشتيد، انجام داده ايد.
    انجام تكليف امر به معروف و نهى از منكر در قلمرو خانه و خانواده و نسبت به بستگان و نزديكان ، موجب حفاظت آنان از آتش ‍ دوزخ و شقاوت ابدى مى گردد و بدون آن ، جاى مؤ اخذه باقى است ! بى تفاوتى و بى تعهدى در اين مساله مهم ، اگر به فساد اخلاقى و گناه و انحراف خانواده كشيده شود، در اين سر انجام و سرنوشت شوم و تلخ ، مقصر و شريكند. هر چند امروز، كسى را به دليل قصور در تعليم و تربيت و آموزشهاى فرهنگى و اخلاقى فرزندان و همسرانشان مورد پيگيرى قرار نمى دهند و جرم تلقى نمى شود، ولى تقصير و قصور از دين و خدا، عاقل تعقيب و مسؤ وليت جدى است !




  5. #4
    کاربر کهنه کار گلنرگس آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    تهران بود . دي
    نوشته ها
    9,150
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض بيانى از علامه مجلسى

    بيانى از علامه مجلسى



    استشهاد به آيه (قوا انفسكم و اهليكم نارا) در روايات متعددى آمده است و قلمرو آن حتى به مسايل فكرى ، مرامى و سياسى هم كشيده مى شود. سليمان بن خالد مى گويد: به حضرت صادق (عليه السلام ) عرض كردم : خانواده اى دارم كه از من حرف شنوى دارند، آيا آنان را به اين امر دعوت كنم ؟ (اشاره به فراخوانى به اهل بيت و دعوت به مرام تشيع و ولايت ) امام در پاسخ فرمودند: آرى . آنگاه آيه شريفه را تلاوت فرموده و به آن استدلال كردند.
    علامه مجلسى در ذيل اين حديث ، تحت عنوان بيان توضيحى دارد كه سودمند است . حفظ خويشتن از آنان را به اين مى داند كه انسان با صبر و شكيبايى در راه اطاعت خدا، ترك معصيت و با پرهيز از پيروى شهوات و تمنيات نفسانى ، خود را عذاب نگه دارد و خانواده را نيز با چهار برنامه ، مصونيت از آتش ببخشد:
    اول : دعوت آنان به اطاعت پروردگار.
    دوم : آموختن فرايض و واجبات دينى به آنان .
    سوم : نهى و باز داشتن آنان از زشتيها و قبايح .
    چهارم : تشويق و واداشتن ايشان به كارهاى خوب . سپس مى افزايد: آيه دلالت مى كند كه امر به معروف و نهى از منكر نسبت به نزديكان ، مثل همسر و خدمتكاران و پدر و مادر و فرزندان و ساير بستگان بر انسان واجب است و اينان در اين مساءله ، مقدم بر ديگرانند.(73)
    مجموعه اين توصيه ها، تكليف يك مسلمان را درباره تربيت مكتبى خانواده و فضا سازى براى رشد باورهاى دينى و بهره گيرى از شيوه هاى جاذبه دار و مشوق و خوشبين كننده در دعوت به امور دينى و پرهيز از آنچه مايه گريز، نفرت و بدبينى است ، روشن مى سازد.
    قطعا شيوه تشويقى و ترغيبى ، نسبت به روش تنبيهى و توبيخى مؤ ثرتر و كارسازتر است . پدر يك خانه ، نبايد نسبت به ناهنجاريهاى اخلاقى و رواج گناه و فساد در اعضاى خانواده ، بى توجه و بى تعهد باشد. زمينه سازى براى فراگيرى دين نيز رسالتى ديگر است . يا خودش به همسر و فرزندان بياموزد، يا كسى را به خانه آورد تا حلال و حرام و احكام الهى را به آنان بياموزد، يا به مجالس و كلاسها و دوره هايى بفرستد كه در آنجا آموزش ببيند.


  6. #5
    کاربر کهنه کار گلنرگس آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    تهران بود . دي
    نوشته ها
    9,150
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض نظارت بر آموخته ها

    نظارت بر آموخته ها



    آنچه انسان مى شنود يا مى خواند يا فرا مى گيرد، در شكل دهى به انديشه و روان مؤ ثر است . پس به عنوان غذاى روح و فكر بايد به مسايل و فراورده هاى فكرى و فرهنگى كه مورد استفاده همسر و فرزندان قرار مى گيرد، حساس بود. همه خواندنيها و همه ديدنيها خوب و سالم نيستند، گاهى كتابها، مجلات و فيلمها... بدآموز و محرك شهوات و فساد آورند و نظارت لازم است .
    با آن همه تاءكيد كه اسلام و قرآن بر علم و دانش و فريضه بودن طلب علم دارد، در برخى روايات مى خوانيم كه به همسرانتان سوره يوسف نياموزيد و بر آنان نخوانيد، چون كه در آن فتنه هاست و سوره نور به آنان ياد بدهيد، چرا كه در آن پندهاست .(74)
    با همه فضيلتى كه خواندن و آموختن قرآن دارد، چرا نسبت به آن سوره حساسيت است ؟ چون شرح فتنه گريها و شيدايى زليخا به يوسف و مكر و حيله او در به دام انداختن يوسف مطرح است ، كه ممكن است براى برخى دختران و زنان ، وسوسه انگيز و فتنه خيز باشد، اما سوره نور، دعوت به حجاب و تحفظ و متانت و خويشتن دارى و پرهيز از خود نمايى و بد حجابى و عشوه گرى است و براى اين قشر، كاربردى تر و عبرت آموز و پند دهنده است . آنچه سلامت روحى و فكرى زنان را تاءمين مى كند، همان صداقت و سادگى و پاكدلى است و گاهى برخى آثار و رمانها و فيلمها و آموزشها، ذهن آنان را در پيمودن راه گناه و فتنه انگيزى بر مى انگيزند و برايشان زيانبار مى باشند.
    مرحوم استاد دكتر سيد جواد مصطفوى در بهشت خانواده بحثى در اين زمينه دارد و با اشاره به روايتى كه از آموختن كتابت به زنان نهى مى كند، تحليلى از اين موضوع ارائه مى دهد و برخى سوء استفاده هايى را كه بانوان در اثر سواد و آموختن برخى عملها و آشنايى با بعضى فتنه ها و شگردها داشته و دارند، ياد مى كند و در مقابل اين گونه تحصيلكرده هاى نيرنگ باز، از بانوان پاكدل و با صفايى كه صداقت و ساده دلى آنان ، محفوظشان مى دارد و زندگيهاى آرامتر و سالمترى دارند ياد مى كند و در پايان مى افزايد:
    ما دانشگاه ديده هاى متمدن ، بايد چند روزى مهمان چنان خانواده ها باشيم و گلزار بى خار و بهشت برين زندگى خانوادگى آنان را ببينيم ، تا نا خود آگاه ، آهى سرد از دل پر درد بر آوريم و باور كنيم كه بدون معلومات جهان بينى و جامعه شناسى هم مى توان زندگى با صفايى داشت و به جاى بيست سال زندگى تواءم با بيمارى و جنگ اعصاب ، مى توان شصت سال زندگى با نشاط و محبت و كامرانى داشت و باور كنيم كه بيسوادان پاكدلى كه فرهنگ ساده امام صادق (عليه السلام ) را پذيرفتند و حتى لغت همزيستى مسالمت آميز را نمى توانستند ادا كنند، بهتر از كسانى زيستند كه دانشگاهها و لابراتوارها ساختند، ولى از مكتب امام صادق (عليه السلام ) روى گردان شدند. چقدر باصفا و لذت بخش است زمانى كه پانصد ميليون بانوى مسلمان ، هم باسواد باشند و هم پاكدامن و با صفا... بسيارى از معلومات عصر ما براى زن نه لازم است و نه فضيلت ، بلكه اتلاف وقت است و احيانا رذيلت ، در صورتى كه پاكدلى و پاكدامنى براى هميشه و در حد اعلايش فضيلت است و كمال . (75)
    پس چه بايد كرد كه همسران با فضيلت شوند و خانواده ها برخوردار از صفا و كمال ؟ جز با كار فرهنگى و تربيتى با افراد اين كانون ؟
    رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) فرمود:
    ملعون است ، ملعون است كسى كه افراد تحت تكفل خويش را تباه سازد.(76)
    و اين ضايع و تباه ساختن چيست ؟ فقط رسيدگى نكردن به مسايل معيشتى و رفاهى و حقوق مادى است ؟ يا حقوق فرهنگى و تربيتى خانواده را نيز در بر مى گيرد؟
    تباه سازى فرهنگى در خانواده ها، كمتر از ناديده گرفتن حقوق مادى نيست ! پس بايد حقوق فرهنگى خانواده را هم شناخت و آن را ادا كرد. در اين صورت است كه اين خيمه عفاف پابرجا و استوار مى ماند و طوفان حادثه هاى سهمگين زندگى آن را از جاى نمى كند.
    پايان اين نوشته را حديثى از حضرت على (عليه السلام ) قرار مى دهيم ، كه خطاب به فرزندش محمد حنفيه در مورد رسيدگى به زن و شيوه معاشرت خوب با همسر توصيه مى فرمايد:
    فدارها على كل حال و اءحسن الصحبة لها ليصفو عيشك .(77)
    در همه حال با همسرت مدارا كن و با او معاشرت و همنشينى شايسته داشته باش ، تا زندگى ات با صفا شود.
    صفايى كه همه در جستجوى آنند و اگر بر خانه ها و خانواده ها بال بگسترد و سايه افكند، زندگيها بهشتى فرح زا و مسرت بخش ‍ مى شود و اگر هماى صفا از خانه ها و آشيانه ها پر بكشد و بكوچد، خانه و زندگى ، دوزخى تحمل ناپذير مى گردد.

  7. #6
    کاربر کهنه کار گلنرگس آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    تهران بود . دي
    نوشته ها
    9,150
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض آشتى ميان دو نسل

    آشتى ميان دو نسل

    ضرورت الگو


    مدل رفتار ضرورى ترين نياز فرزندان ما در تربيت است . به چه كسى بايد بنگرند كه رفتارش قابل الگو گيرى باشد؟ و اساسا چه كسى را قبول دارند، تا او را نمونه انتخاب كنند و از رفتارش الگو گيرى كنند؟
    مشكلى كه در اين ميان است ، دو گونگى و دوگانگى تربيت نسل امروز و ديروز است . بايد ميان قشر سالمند و قشر جوان و نوجوان ، تفاهم و پيوند به وجود آيد، تا در سايه آن تاثير گذارى از يك سو و تاثير پذيرى از سوى ديگر عملى شود. اين همزبانى و ارتباط، هم سالمندان را از انزوا و احساس تنهايى در مى آورد، هم جوانان را از تجربه هاى برتر بزرگترها برخوردار مى سازد.
    اما كيست كه پيشقدم در اين امر خير شود و فاصله ها را بردارد؟ پدران و مادران مى توانند بخوبى نقش واسطه ايفا كنند. احترام به بزرگترها و مراعات ادب و حرف شنوى وقتى از سوى والدين انجام گيرد، فرزندانشان هم از آنان ياد مى گيرند. گر چه گاهى نحوه رفتار سالخوردگان ، براى كودكان و نوجوانان از جاذبه لازم برخوردار نيست ، ولى نحوه رفتار بزرگترها الگوى رفتار و سرمشق عملى براى كوچكترهاست .
    در روايات متعددى به اكرام و احترام به والدين دستور داده شده ، تا والدين هم از احترام كودكان و فرزندان خود برخوردار شوند؛ سخن امام على (عليه السلام ) چنين است : وقروا كباركم ، يوقركم صغاركم ؛ (66) بزرگان خود را احترام كنيد، تا كوچكترها هم احترام شما را نگه دارند.
    دقيقا نحوه رفتار ما با والدين ، سرمشق فرزندانمان در چگونگى برخورد با ما دارد و اين شيوه رفتارى به توارث به نسل بعدى مى رسد. امام صادق (عليه السلام ) فرموده است : دو نفر خدمت پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله ) رسيدند. يكى پير بود و ديگرى جوان . آنكه جوان بود، زودتر از پير سخن گفت . پيامبر دوباره فرمود: الكبير، الكبير (67) يعنى بزرگ ، بزرگ .
    اين هشدارى بود تا جوان ، ادب را مراعات كند و قبل از پير سبقت به سخن گفتن نجويد.

  8. #7
    کاربر کهنه کار گلنرگس آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    تهران بود . دي
    نوشته ها
    9,150
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض والدين و نقش واسطه

    والدين و نقش واسطه



    از شيوه هاى خوب تربيتى ، ميدان دادن به جوانان براى حرف زدن ، اظهار نظر كردن ، راءى دادن ، انتخاب و قضاوت كردن و... است و اين شيوه به آنان اعتماد به نفس و احساس شخصيت مى دهد. اما در كنار آن بايد اين نكته را هم به آنان آموخت كه در جلسه اى تا بزرگان و سالمندان حضور دارند، جوانان فورى اظهار نظر كنند، تصميم نگيرند، ميدان دار نشوند، بلكه با مراعات ادب و حرمت پيران ، به جايگاه اجتماعى و خانوادگى آنان احترام بگذارند.
    اين امر، سبب مى شود پيران به جوانان علاقه و عنايت داشته باشند و با آنان برخوردى ملاطفت آميزتر داشته باشند.
    امر و نهى هاى مكرر و پيوسته ، كودكان و نوجوانان را فرارى مى دهد. ولى نبايد آنان را مطلق و بى قيد ساخت و از تجارب بزرگان محرومشان ساخت . هم حالت تحكم و فرمان ، گريزاننده است ، هم آزادى مطلق و نداشتن نظارت و ارشاد و هدايت ، آنان را جسور و گاهى بى اعتنا به بزرگترها بار مى آورد. راهى ميانه ميان اين دو شيوه بايد پيمود و رسالت آن بر عهده اولياست كه بتوانند نقش واسطه در انتقال آن فرهنگ و تربيت به اين نسل جديد و كم تجربه ايفا كنند.
    تربيت فرزند، با فرهنگ احترام به بزرگترها و رعايت ادب و متانت در برخورد، سرمايه ارزشمندى است كه از اوليا به صورت ميراث به فرزندان منتقل مى شود. پس براى نسل جديد، ميراث شايسته بر جاى نهيم .


  9. #8
    کاربر کهنه کار گلنرگس آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    تهران بود . دي
    نوشته ها
    9,150
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض انتقال تجارب

    انتقال تجارب



    جوانان دوست دارند از گذشته ، چيزهايى بدانند.
    شيفتگى نوجوانان به خاطرات گذشته پدران و مادران ، فرصت خوبى براى انتقال تجربه و آموزش فرهنگ است و چه كسى شايسته تر از پدربزرگها يا مادربزرگها يا سالخوردگان داراى تجربه ؟
    والدين كه مى خواهند نقش واسطه در انتقال تربيت و فرهنگ داشته باشند، از يك سو به نوجوانان توصيه و تشويق كنند تا شنيدنيهاى بابابزرگ را بشنوند، از سوى ديگر به سالمندان ياد آور شوند كه كوچكترها را با آغوش باز و چهره گشاده و جاذبه رفتارى و گفتارى به طرف خود متمايل سازند و برايشان قصه و خاطره و پندهاى شيرين بگويند.
    گر چه اغلب ، چه در تجمعهاى خانوادگى و مسافرتهاى گروهى ، جوانان دوست دارند آزادتر باشند و وجود پيران را مخل آسايش و تفريح و آزادى خويش مى پندارند، ولى گاهى هم در اثر حسن خلق و رفتار زيبا، مايه صفا و گرمى اين گونه حضورها و سفرها مى شوند.
    پيرانى كه بتوانند با معجزه رفتار و گفتار شيرين و جذاب ، در حلقه جوانان نفوذ كنند و دل آنان را مسخر حسن سلوك خويش ‍ سازند، هنرمندان موفقى به شمار مى روند كه شايسته تحسين و الگو گيرى اند.
    خانواده اى را مى شناسم كه هر گاه صحبت از رفتن به يك مهمانى و ديدار، يا مسافرت تفريحى يا زيارتى پيش مى آيد، عروسها يا دامادهايشان مى پرسند: آيا پدر و مادر هم هستند يا نه ؟ و آمدن خود را مشروط به اين مى كنند كه آنها هم باشند، چون صفابخش اين مسافرت يا ضيافت و مهمانى اند. و... اين از عجايب و از معجزات رفتار و اخلاق است .
    اگر بتوانيم ميان نسل نو و نسل كهن الفت و انس و رابطه صميمى پديد آوريم ، بسيارى از مشكلات ، يا اصلا پيش ‍ نمى آيد، يا به راحتى قابل رفع است .


  10. #9
    کاربر کهنه کار گلنرگس آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    تهران بود . دي
    نوشته ها
    9,150
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض تحول پذيرى

    تحول پذيرى



    تربيت فرزند، بر اساس شرايط و نيازهاى جامعه و عصر حاضر، يك اصل ضرورى است ، اما نه به قيمت فراموش كردن سنن مذهبى و ملى ، يا پذيرش القاآت فرهنگى بيگانه .
    لا تقسروا اولادكم على آدابكم ؛ فانهم مخلوقون لزمان غير زمانكم (68)
    فرزندانتان را بر اساس آداب و تربيت خودتان وادار نكنيد، چرا كه آنان براى زمانى غير از زمان شما آفريده شده اند.
    اين يك حكمت ناب و بلند در تربيت اجتماعى فرزندان است . ولى شناخت شرايط روز بسيار مهم و حساس است . اين يك مساله است و گم نكردن راه اصيل و فرهنگ خودى مساله اى ديگر. و اين دو نبايد با هم خلط شوند.
    هم بايد شرايط روز را در نظر داشت ، هم مسايل تربيت مكتبى را نبايد تحت الشعاع مد روز يا فرهنگ وارداتى و تحميلى غرب قرار داد و به بهانه تربيت امروزين ، فرهنگ بيگانه را پذيرفت .
    گفتيم كه ميان نسل كهن و نو بايد همدلى و رابطه ايجاد كرد. يكى از عوامل اين ارتباط متفاهم و متقابل ، درك اين دو قشر و نسل از يكديگر است . اگر هر يك از اين دو نسل ، شرايط حاكم بر ديگرى و فرهنگ خاص تربيت شدن او را در آن فضا درك كنند، هم ديدگاهشان نسبت به هم روشنتر و شفافتر خواهد بود، هم توقعات و انتظارات ، واقعى و عينى خواهد گشت .
    اگر جوانان دريابند كه پيران و سالمندان (چه پدر و مادر خودشان باشند يا ديگران ) در شرايط و دوران متفاوتى با خودشان رشد كرده و تربيت شده اند، توقع نخواهند داشت كه مثل خودشان بينديشند يا عمل كنند، آن هم صد در صد و بى كم و كاست !
    سالمندان و نسل كهن نيز اگر توجه كنند كه با تغيير زمان و شرايط و نيازها و ارتباطات ، بسيارى از سليقه ها و رفتارها و روحيات هم عوض مى شود و ذهنيات و معلومات نسل نو مثل گذشته نيست ، باز هم توقعشان از نوجوانان و جوانان كمتر و عينى تر خواهد شد.
    بزرگترها بايد به جوانان ميدان عمل و فعاليت و ابتكار بدهند و بگذارند كه آنان ، خود و هنرشان و خلاقيت هايشان را عرضه كنند و توانايى هايشان را در عمل نشان دهند.
    البته در همه اين ميدان دادن ها و عقيده به تغييرها و تحول پذيرى ها بايد يك نكته مهم و حياتى از ياد نرود و آن هم حفظ اصول و مبانى ارزشى است .
    توصيه حضرت امير (عليه السلام ) به تربيت فرزندان بر اساس شرايط روز، همان پذيرش واقعيات زمانى است و اعتراف به تحول در زمان و عصر و نيازها، اما نه به قيمت تبديل شدن ارزشها به ضد ارزشها و كمرنگ شدن اصول عقلانى و مكتبى !
    باز هم مى رسيم به ضرورت پيوند و تفاهم ذهنى و فكرى نسل قديم و جديد، بر اساس معيارهاى صحيح ، كه كارى است هم دشوار، هم لازم ! در اين ميدان ، رسالت والدين و مربيان نيز سنگين است.
    حفظ ثابتها در عين پذيرش تغييرها و متغيرها، گامى در جهت تعميق باورهاى مكتبى و اصول متكى به وحى و شرع ، در تربيت فرزندان است .


  11. #10
    کاربر کهنه کار گلنرگس آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    تهران بود . دي
    نوشته ها
    9,150
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض با جوانان

    با جوانان



    بايد هنر برخورد مناسب با جوانان را آموخت . لوح ضمير و دلشان پاكتر از بزرگان و سالخوردگان است . آمادگى پذيرش و تغيير هم بيشتر دارند.
    بر خلاف آنان كه شاكله شخصيت شان شكل گرفته و سجايا و خصلتها در وجودشان نقش بسته است ، جوانان هم حساسترند و دل نازكتر، هم زود رنجترند و پر توقعتر و اين از ويژگيهاى اين مقطع از سن و سال است .
    جوانان دوست دارند مورد توجه ديگران قرار گيرند. در خانه هم دوست دارند احساس شخصيت و جايگاه كنند و مورد عنايت باشند. اين حداقل خواسته و توقعشان است . وقتى هم تشويق شوند، شكوفاتر مى شوند و خوبيهاشان مى افزايند.
    اگر براى آنان شخصيت قايل شويم و احترامشان كنيم و در كارها از فكر و وجود و توانايى آنان استفاده كنيم و ارزش كارهاى مثبت آنان را در نظر بگيريم ، هم بهتر جذب مى شوند، هم خالصانه تر تلاش و تحرك خود را در خدمت اهداف و ايده هاى پاك و متعالى قرار مى دهند.
    سيره پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) احترام گذاشتن ، شخصيت دادن و جذب كردن جوانان بود و چنين سفارش مى فرمود:
    و اوصيكم بالشبان خيرا؛ فانهم ارق افئده ، ان الله بعثنى بشيرا و نذيرا، فوافقنى الشبان و خالفنى الشيوخ (69)
    شما را در باره جوانان توصيه به نيك رفتارى مى كنم ، چرا كه آنان دل نازكترند. خداوند مرا به عنوان بشير و نذير فرستاده است . جوانان با من هم پيمان شدند، اما پيران به ستيز و مخالفت با من برخاستند.
    هم پيمانى جوانان با رسول خدا و مخالفت پيران با دعوت اسلام ، شاهدى بر همان فطرت حق پذير و طبيعت آماده تر جوانان براى شنيدن حق و پذيرفتن ايمان و فداكارى در راه عقيده است .
    مهم ، پيوند فكرى و قلبى با جوانان است .
    بزرگترها، اگر جوانان را زير بال و چتر حمايت و رحمت خويش بگيرند، اين نيروهاى مستعد در خدمت خوبيها قرار مى گيرند. اين درسى از سيره پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) است .
    پس به سوى آشتى ميان دو نسل و ايجاد تفاهم ميان دو قسر پير و جوان گام برداريم ، تا راه تربيت هموارتر و دستيابى به توفيق ، بيشتر باشد.




صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 23-08-2011, 14:48
  2. زنِ منتظر در جهان معاصر
    توسط محبّ الزهراء در انجمن امام زمان عجل الله تعالی فرجه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 31-05-2011, 13:43
  3. زندگی ساده سید علی
    توسط محبّ الزهراء در انجمن رهبری
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 10-01-2011, 23:45
  4. زندگي تان را تغيير دهيد
    توسط monji_2008 در انجمن مباحث مرتبط با زندگی ، خانواده و اجتماع
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 11-12-2010, 18:46
  5. آفرینش
    توسط s.ali در انجمن پرسش‎ و‎ پاسخ‎ دینی و مذهبی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 27-10-2008, 00:11

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه