فاطمه زهرا علیهاالسلام الگوی مبارزه سیاسی زن امروز
منابع مقاله:
بانوان شیعه، شماره 4، نیکوبرش راد، فرزانه؛
فرزانه نیکوبرش راد(1)
چکیده
عملکرد سیاسی حضرت زهرا علیهاالسلام در دفاع از حریم ولایت، پس از دوران رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تا زمان شهادت ایشان، از فرازهای مهم تاریخ اسلام است که در این مقاله، نحوه مبارزات و برخوردهای حضرت زهرا علیهاالسلام با غاصبان خلافت و شیوه های سیاسی اتخاذ شده برای رسیدن به هدف، با محور دفاع از ولایت و امامت مورد بررسی قرار گرفته اند.
کلیدواژه ها: حضرت زهرا علیهاالسلام ، امامت، مبارزه سیاسی، پایگاه سیاسی، انقلاب درونی، سکوت، فدک، وصیت، شهادت.
مقدّمه
گرایش به الگو و پی روی از مُد نیاز بشری است که در جهت کمال گرایی و تکامل طلبی به طور فطری در درون انسان ها نهاده شده است و علم امروز آن را «همانندسازی» می نامد. از این رو، مشاهده می کنیم که نیاز به الگو و الگودهی به نسل ها، در آموزه های دینی به طور آشکار مورد توجه قرار گرفته است و قرآن به صراحت، به معرفی الگوها و اسوه های «مثبت» و «منفی» می پردازد؛ و اسوه های مثبت ثابتی را مطرح می کند که در تمام عصرها و برای همه نسل ها قابل اتّکا و پی روی در عمل هستند.
در معرفی الگو، آن نوع رفتارهای اجتماعی به عنوان «مدل» یا «راهنمای عملی» مدّ نظر قرار می گیرند(2) که از دیدگاه اسلام، در قرآن و روایات (آموزه های دینی پیامبر و اهل بیت علیهم السلام ) به عنوان نمونه و الگوی عملی معرفی شده اند. رمز ماندگاری الگوها(3) «زنده بودن تفکر و اندیشه الگوهای مطرح شده»، «همسویی سیره و سخن آنان با فطرت انسان ها»، «یکسان بینی جهان بینی و آرمان ها» و «شناخت پیروان آنان» قابل توجه و حایز اهمیت است. هر قدر این شناخت وسیع تر و عمیق تر باشد بهتر می توان محتوای پیام و گفتار و رفتار آنان را به دست آورد و از آن ها در جهت رسیدن به سعادت و تکامل و تحقق ارزش های فطری و الهی بهره برد.
شناخت و معرفت نسبت به الگوهای شایسته، مانع از هدر رفتن یگانه سرمایه آن ها (عمر) می شود. از این رو، امام خمینی رحمه الله با تأسّی به الگوهای عملی در اسلام می فرماید: «ما باید سرمشق از این خاندان [خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله ] بگیریم؛ بانوان ما از بانوانشان و مردان از مردانشان، بلکه همه از همه آن ها. الگوی حضرت زهرا علیهاالسلام الگوی پیغمبر است.»(4) اما رسالت و تکلیف بر شناخت معصومان علیهم السلام ، ما را بر آن می دارد که عملکرد آن ها را مورد بررسی قرار دهیم. با توجه به اینکه حضرت زهرا علیهاالسلام الگوی عملی و عینی برای زنان مسلمان است که می تواند در همه زمینه ها سرمشق نسل امروز و فردا قرار گیرد، در این مقاله، به اختصار به ابعاد سیاسی زندگی حضرت فاطمه علیهاالسلام و مبارزات ایشان در دفاع از حریم ولایت و امامت می پردازیم.
مبارزه ای که ریحانه نبی در حسّاس ترین دوران آغاز کرد، از زمان آغازین انحراف جامعه پس از رحلت نبی اکرم صلی الله علیه و آله ، به عنوان مهم ترین و محوری ترین حرکت سیاسی جامعه محسوب می شد. هنگامی که او تعدّی غاصبان خلافت را به حریم ولایت و امامت دید، با تمام قوا و با روش های خود، برای دفاع از این حریم وارد عرصه فعالیت های سیاسی شد و در طول 75 روز (و به قولی 95 روز) همچون پروانه وجود خویش را برای تثبیت امامت، فدای ولایت کرد. امام خمینی رحمه الله در بیان عملکرد آن حضرت و درک عظمت آن حضرت چه زیبا فرمودند:
«زنی که هر کس با هر بینش، درباره او گفتاری دارد و از عهده ستایش او نیز برنیامده. احادیثی را که از خاندان وحی رسیده به اندازه فهم مستمعان بوده و دریا را در کوزه ای نتوان گنجاند و دیگران هر چه گفته اند به مقدار فهم خود بوده، نه به اندازه مرتبت او ...»(5)
جایگاه سیاسی حضرت زهرا علیهاالسلام
کانون تربیت سیاسی فاطمه زهرا علیهاالسلام
تولّد فاطمه زهرا علیهاالسلام در دوران جاهلیت و شیوه رفتار پیامبر صلی الله علیه و آله با این انسان الهی از ابتدا یک امر سیاسی (تکلیف الهی) بود. او در کانون سیاست و بحران های جامعه رشد می کرد و تربیت می یافت و همراه با تحوّلات و بحران ها، درس می آموخت و شیوه های حضور در صحنه را عملاً آموزش می دید. رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله زدودن خرافات جاهلیت و معرفی جایگاه شامخ زن در آفرینش بود و رسول اکرم صلی الله علیه و آله در رفتار خود با فاطمه زهرا علیهاالسلام ، سعی داشت نگرش جامعه را به سوی زن از ابعاد شهوانی لهو و لعب، به ابعاد ملکوتی و ظرافت های روحی و نقش تربیتی و مدیریتی زن تغییر دهد.
مقام و موقعیت ممتاز حضرت فاطمه علیهاالسلام و تثبیت جایگاه محکم او در انجام رسالت الهی به گونه ای بود که پیامبر صلی الله علیه و آله در موقعیت های گوناگون، همواره بر دستان فاطمه زهرا علیهاالسلام بوسه می زد؛ هرگاه صدیقه مرضیه در جمعی وارد می شد که پیامبر در آن میان بودند، به احترام آن حضرت از جای خویش بلند می شدند و او را در جایگاه خود می نشاندند؛(6) هنگام خروج از مدینه، از آخرین فردی که خداحافظی می کردند فاطمه علیهاالسلام بود و هنگام ورود به شهر هم به دیدار اولین کسی که می شتافتند باز هم راضیه مرضیه علیهاالسلام بود.(7)
مشروعیت بازیگران سیاسی
مشروعیت بازیگران و رهبران سیاسی در هر جامعه ای مستلزم پیش نیازهایی است تا مردم جامعه با توجه به عملکردها و رفتار رهبران سیاسی مشروع و مقبول جامعه، نسبت به افراد جدید، شناخت و آگاهی لازم را به دست آورند و بتوانند نسبت به شخصیت های تازه وارد در امور سیاسی و اجتماعی جامعه و مشارکت آنان آگاهی کسب کنند و شخصیت های جدید را به عنوان رهبران آینده جامعه بشناسند. در صحنه سیاسی جامعه عرب جاهلی، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با کردار، گفتار و عمل خویش در مورد خاندان نبوّت و امامت حضرت علی و فرزندانش و نقش فاطمه زهرا علیهاالسلام (8) در ارتباط با نبوّت و امامت و رضایت الهی، شناخت های لازم را به جامعه می دادند و در کلام و گفتار خود، مواضع اهل بیت علیهم السلام را با عبارت های گوناگون تحکیم می کردند. پیامبر در طول دوران رسالت خود، برای رشد و استقلال فرهنگی مردم تلاش و کوشش بسیار کردند تا جامعه را نسبت به آینده آگاه سازند.
از سوی دیگر، پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله در زمینه مسئولیت و رهبری زنان، راضیه مرضیه علیهاالسلام را برای پذیرش این رسالت الهی تربیت کردند. فاطمه زهرا علیهاالسلام اولین درس را در بحرانی ترین شرایط سیاسی و اقتصادی یعنی در محاصره «شعب ابی طالب» آموخت(9) و به تدریج، با علم لدنّی که داشت، مجالس بحث و وعظ و درس های تفسیر و احکام در مدینه برای بانوان جامعه دایر کرد.(10)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با سخنان گهربار خود درباره جایگاه فاطمه زهرا علیهاالسلام نزد خدا،(11) نزد آن حضرت(12) و جامعه، در شیوه های برخورد با فاطمه زهرا علیهاالسلام ، ازدواج با حضرت علی علیه السلام ،(13) ماجرای مباهله با مسیحیان نجران و حضور حضرت زهرا علیهاالسلام در آن جمع،(14) محدودکردن دایره اهل بیت علیهم السلام (15) و اشخاص آن، با احادیث گوناگون، مانند حدیث «کساء»،(16) «سفینه نوح»،(17) «ثقلین»(18) و ماجرای غدیر خم،(19) رسالت خود را به پایان رساندند و جامعه را برای پذیرش امامت حضرت علی علیه السلام آماده ساختند.
اما متأسفانه جاهلیت چنان در تار و پود جامعه ریشه دوانده بود که پس از رحلت ایشان، در ماجرای «سقیفه بنی ساعده» در فضای آکنده از اندوه و غم و ماتم رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله ، بازیگران سیاسی چنان جوّ را تغییر دادند و سریع عمل کردند که مقام خلافت را، که حق مسلّم حضرت علی علیه السلام بود، غصب کردند.(20) انحراف و تخریب افکار عمومی و جنگ قدرت از کودتای «سقیفه بنی ساعده» آغاز شد. جامعه اسلامی نیز که حضرت رسول صلی الله علیه و آله در طول دوران نبوّت خود، ساختار آن را پی ریزی کرده بودند، با حرکت کودتاگران سقیفه و زنده کردن ارزش های جاهلی و روحیه ناسیونالیستی و سکوت یاران سُست اراده و فرصت طلبان دچار انحراف شد.
حضرت زهرا علیهاالسلام هم، که در بطن مسائل سیاسی جامعه و بحران ها رشد کرده و تربیت یافته بود و رسالت دفاع از حق و حقیقت را بر عهده داشت، با بصیرت و آگاهی عمیق نسبت به توطئه ای که مسیر امامت را منحرف ساخته بود، هشیارانه وارد عرصه جامعه شد و به صورت یک سیاست مدار آگاه و مدافع حریم امامت، در صحنه جامعه حضور جدّی و فعال یافت و رهبری دفاع از امامت را برعهده گرفت.(21) او زنی است تربیت شده الهی و پیامبر زمان خود. پذیرش رهبری امام علی علیه السلام از سوی یک زن، با تفکر موجود جاهلی نسبت به زن تضاد داشت؛ اما از سوی دیگر، با پیش ذهنیت هایی که پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله درباره حضرت زهرا علیهاالسلام در جامعه ایجاد کرده بودند، کاملاً همخوانی داشت و هنوز وجود گوهر گران قدری همچون فاطمه زهرا علیهاالسلام به عنوان قوی ترین رکن سیاسی جامعه برای تشخیص و شناخت حق از باطل مطرح بود.
دخت گرامی حضرت رسول صلی الله علیه و آله به خاطر بیداری جامعه و آگاهی مردم در انحراف آغازین خود، فعالیت های سیاسی خود را آغاز نمود. بررسی فعالیت ها و روش هایی که فاطمه زهرا علیهاالسلام اتخاذ کرد، نمونه ای است که نشان می دهد اسلام می خواهد افراد جامعه، اعم از زن و مرد، همیشه نسبت به مسائل جامعه ای که در آن زندگی می کنند، آگاهی و شناخت لازم داشته باشند تا بتوانند در امور سیاسی جامعه مشارکت کنند و حضرت صدیقه طاهره علیهاالسلام ، سدشکنِ تفکر غلط جاهلیّت نسبت به زن بود که با تمام وجود، سرشار از عشق الهی و رسالت نبی، دفاع از امامت و ولایت را رهبری کرد.
روش های مبارزه سیاسی حضرت زهرا علیهاالسلام
الف. تهدید غاصبان خلافت
پس از رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله هنگامی که حضرت علی علیه السلام در حال غسل و کفن و دفن پیامبر صلی الله علیه و آله بود، بعضی از بازیگران سیاسی با مسموم کردن جوّ، در «سقیفه بنی ساعده» خلافت را غصب کردند(22) و خلیفه ای را بر خلاف حدیث غدیر خم و خط مشی پیامبر و رسالت الهی انتخاب نمودند. عده ای از بازیگران سیاسی برای مشروعیت بخشیدن به خلیفه وقت و مقبولیت خلافت غصب شده و بر حق نشان دادن آن و سرپوش گذاردن بر مسیر انحرافی، بیعت گرفتن از خلیفه ذی حق را عَلَم کردند و برای بیعت گرفتن از حضرت علی علیه السلام به در خانه فاطمه علیهاالسلام آمدند، ولی با امتناع حضرت فاطمه علیهاالسلام در گشودن در مواجه شدند. به همین دلیل، دَرِ خانه او را به آتش کشیدند،(23) فاطمه علیهاالسلام را مورد هجوم قرار دادند(24) و او از شدت درد بی هوش شد و فرزند خود را سقط کرد. آنان حضرت علی علیه السلام را برای بیعت گرفتن با خلیفه وقت به مسجد بردند. زمانی که حضرت فاطمه علیهاالسلام به هوش آمد، سراغ امام بر حق، علی علیه السلام ، را گرفت. وقتی متوجه شد که او را به مسجد برده اند، بلافاصله دست فرزندان خردسالش حسن و حسین علیهماالسلام را گرفت و به مسجد رفت.(25) هنوز مردم عوام جامعه و مهاجران و انصار برخوردهای باکرامت و بزرگوارانه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با فاطمه زهرا علیهاالسلام و سخنان پیامبر را نسبت به دخت گرامی اش از یاد نبرده بودند و احترام و تکریم خود را نسبت به فاطمه زهرا علیهاالسلام در باطن ضمیر خویش در نظر داشتند. وقتی که فاطمه زهرا علیهاالسلام به مسجد رفت و غاصبان خلافت را تهدید کرد که اکنون خدا را به یاری می طلبم، با تهدید او، غاصبان خلافت تا حدی جا خالی کردند و از بیعت گرفتن با حضرت علی علیه السلام دست برداشتند و در این مبارزه، فاطمه زهرا علیهاالسلام با پیروزی به خانه برگشت.(26)
ب. تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی جامعه (گریه کردن)
در مرحله دیگر، فاطمه زهرا علیهاالسلام تاکتیک «گریه» را انتخاب کرد(27) و به عنوان یک حربه سیاسی از آن بهره برد. صدیقه طاهره علیهاالسلام محل گریه خود را مرکز اجتماع مسلمانان(28) قرار داده بود؛ بر سر قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله ، شهدای احد و قبرستان بقیع می رفت و در این اقدام، همراه کودکان خردسالش (برای تحت تأثیر قرار دادن جامعه) و در ساعات شب و روز با ذکر مرثیه هایی در فقدان پدر بزرگوار خویش(29) و انحراف امّت پس از رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله سعی می کرد جامعه خفته را بیدار سازد.
ج. سخنرانی (با تکیه بر فدک)
حربه سیاسی دیگر، سخنرانی با تکیه بر غصب «فدک» بود(30) که به دنبال غصب آن توسط خلیفه وقت، فاطمه زهرا علیهاالسلام بار دیگر از این حرکت رژیم حاکم به عنوان یک حربه سیاسی و فرصت مناسب سیاسی برای روشن ساختن اذهان جامعه در غصب خلافت مسلّم حضرت علی علیه السلام استفاده کرد. در حقیقت، فاطمه زهرا علیهاالسلام به نام غصب حق مالکیت خویش، به اعتراض سیاسی و استیضاح حاکم وقت پرداخت و به مسجد رفت و خطبه خواند.(31)
در این خطبه، چند فراز و نمود خاص وجود دارند. فاطمه زهرا علیهاالسلام در ابتدا، با یادآوری رسالت پیامبر و دفاع از رهبری و امامت بر حق حضرت علی علیه السلام و حق مالکیت خویش بر فدک از لحاظ قانون ارث در اسلام، با سازش کاران سیاسی اتمام حجت کرد. ایشان در فرازی از آن خطبه می فرماید:
«هان ای مردم! بدانید من فاطمه ام و پدرم محمّد صلی الله علیه و آله ، انتها و ابتدای کلامم یکی است؛ هرگز آنچه می گویم غلط نبوده و آنچه انجام می دهم ظلم نیست.»(32)
نکته بارز در خطبه حضرت زهرا علیهاالسلام این است که آن حضرت با فصاحت و بلاغت خاصی به دفاع از مقام ولایت و امامت حضرت علی علیه السلام می پردازد. در فرازی از این خطبه می فرماید:
«... و چون خداوند پیامبرش را به خانه انبیا فراخواند، جایی که برگزیدگانش زندگی می کنند، خارهای نفاقتان سر برون آورد و پوشش دینتان رنگ باخت و صدای سرکرده گم راهان درآمد و پست مهره ای ذلیل و ناشناخته ظهور کرد و نازپرورده جاهلان مفسد زمزمه سر داد. پس بر دل ها و زندگی تان سوار شد ... و شما بر حق غضب کردید...»(33)
دفاع از حریم ولایت توسط یک زن و بذری که او در مسجد با سخنان مستدل و منطقی خود کاشت، بعدها در بیعت مردم با حضرت علی علیه السلام (پس از قتل عثمان) به ثمر نشست.
در فراز دیگری از این حرکت سیاسی، حضرت زهرا علیهاالسلام به دفاع از ارث زن در اسلام می پردازد؛ دفاع از مالکیت بر حق زن. این حرکت بر خلاف راه و رسم موجود در افکار جاهلی بود که در بعضی از اذهان رسوخ داشت. اما آنچه را اسلام حق می دانست برای فاطمه زهرا علیهاالسلام معیار و محک بود، نه عرف و سنّت های جاهلی. آن حضرت توانست با حضور در مرکز اجتماع مسلمانان و مهم ترین مکان معتبر سیاسی یعنی مسجد به محاجّه با خلیفه وقت بپردازد و او را به استیضاح بکشاند و با رسوایی سیاسی حاکمان وقت، تا حد زیادی مشروعیت آنان را زیر سؤال برد و رسم های جاهلیت را درهم بشکند(34) و نشان دهد که هیچ حکومتی نمی تواند حق و مال کسی را غصب کند، حتی اگر این حق متعلّق به یک زن باشد.
د. رایزنی سیاسی
حضرت فاطمه علیهاالسلام همچون سیاست مداری قهرمان، به تکلیف و رسالت الهی خویش عمل می کرد و برای روشن ساختن افکار عمومی از انحراف مسیر امامت، چهل شبانه روز(35) دست حسن و حسین علیهماالسلام را می گرفت و سوار بر مرکبی می شد و همراه با حضرت علی علیه السلام به درِ خانه مهاجر و انصار می رفت تا آن ها را نسبت به غفلتی که دچار آن شده اند و انحراف موجود، بیدار سازد و غافلان و راحت طلبان را هوشیار سازد. فاطمه زهرا علیهاالسلام در حقیقت، با رایزنی سیاسی خود، با یاران رسول صلی الله علیه و آله اتمام حجت می کرد و همچون دیپلماتی آگاه، با حضور خویش سعی می نمود مسیر انحراف امّت را روشن سازد و مسیر واقعی را که امامت علی علیه السلام است و نیز حریم ولایت را روشن و بی پیرایه ارائه دهد تا در فردای قیامت، برای صاحبان زر و زور و تزویر و عافیت طلبانی که فریب خورده اند، بهانه ای وجود نداشته باشد.
ه. اعتصاب سخن (سکوت سیاسی)
در مسیر دفاع از حریم ولایت و امامت، فاطمه زهرا علیهاالسلام شیوه مبارزاتی دیگری را با سکوت خود آغاز کرد، و آن «اعتصاب سخن» با حاکمان وقت بود.(36) صدیقه طاهره علیهاالسلام شیوه ای سیاسی را آغاز کرد که تداوم دهنده تاکتیک ها و شیوه های مبارزاتی قبلی آن حضرت بود. تمامی این شیوه ها در راستای یکدیگر معنا می دهند. آن حضرت با اتخاذ حرکت های سیاسی خاص از قبیل گریه در مراکز شلوغ و محل عبور و مرور مسلمانان، حضور در مسجد و مراجعه به خانه های مهاجر و انصار که تمامی آن ها با حضور قوی آن حضرت در صحنه مبارزات سیاسی همراه بودند جامعه را از لحاظ افکار، تحت تأثیر قرار داد، ولی ناگهان شیوه مبارزه سیاسی خود را تغییر داد و سکوت اختیار کرد.
این تاکتیک و شیوه جدید در اذهان جامعه، که به حضور آن حضرت در صحنه عادت داشتند، سؤال ایجاد می کرد و مسئله برانگیز بود که چه شده است که فاطمه زهرا علیهاالسلام سکوت کرده است؟ این تغییر رویه به طور طبیعی، توجه اجتماع را جلب می کرد و افکار عمومی را به تکاپو وامی داشت تا در پی یافتن علت آن باشند. فاطمه علیهاالسلام در محاجّه خود عهد کرد که دیگر با خلیفه سخن نگوید.(37) پس از حضور خلیفه در خانه فاطمه زهرا علیهاالسلام و گفت وگوی کوتاه آن ها با حضرت فاطمه علیهاالسلام که حضرت علی علیه السلام در این میان پیامبر سخن مابین فاطمه علیهاالسلام و خلیفه وقت بود،(38) و گرفتن اعتراف از خلیفه وقت مبنی بر مقام شامخ حضرت فاطمه علیهاالسلام از زبان پیامبر در اینکه رضایت فاطمه رضایت خدا و خشم او خشم خداست، فاطمه زهرا علیهاالسلام مشروعیت خلیفه را زیر سؤال برد و اذهان جامعه و افکار عمومی را در مشروعیت خلیفه وقت دچار تردید کرد که فاطمه علیهاالسلام حق را می گوید و امامت حقی است غصب شده توسط خلیفه وقت! پس از اینکه آن حضرت از خلیفه وقت اعتراف گرفت، قسم خورد که دیگر با او سخن نگوید و با این دیدار و سخن فاطمه زهرا علیهاالسلام ، مشروعیت حاکمان وقت بیش از گذشته زیر سؤال رفت و در بسیاری از اذهان که نادانسته و تحت تأثیر جوّ موجود بیعت کرده بودند، شک و تردید و پشیمانی ایجاد شد و بدین سان، این حربه بسیار مؤثر واقع گردید.
و. ایجاد انقلابی درونی در خانه ها
شیوه مبارزاتی دیگر فاطمه زهرا علیهاالسلام دادن آگاهی و رشد سیاسی به زنان مهاجر و انصار بود که بدین وسیله، آتش مبارزه در خانواده های مدینه وارد می شد. این مبارز سیاسی شکست ناپذیر، که تمام تاب و توان خود را در دفاع از حریم ولایت و امامت قرار داده بود، به علت تلاش بیش از حد، ناتوان شد. به همین دلیل، پس از مدتی فاطمه زهرا علیهاالسلام به علت بیماری و ضعف، در خانه بستری شد. وقتی خبر بیماری آن حضرت در مدینه پیچید، زنان مهاجر و انصار، که وامدار تعلیم و تربیت فرهنگی آن حضرت بودند، برای عیادت او به خانه اش آمدند. وقتی از حال آن حضرت جویا شدند، از حال خود نگفت، بلکه در دفاع از حریم ولایت به سخن پرداخت(39) و از سستی مردانشان سخن راند که حق را فراموش کرده اند و سکوت اختیار نموده اند. بازتاب سخنان دخت پیامبر به تدریج، در درون خانه ها آتشی به پا کرد و انقلابی پرخروش را جهت داد که به حریم خانه ها راه یافت و نطفه های آگاهی و شعور را بارور کرد.
این شیوه مبارزه نشان می دهد اگر در جامعه ای به جای مشغول ساختن زنان به خود، برای آن ها کار فرهنگی و فکری صورت گیرد و به آنان آگاهی سیاسی داده شود، آنان بهتر می توانند در شناخت حق و حقیقت بدون تعارف های دیپلماتیک و بازی های سیاسی وارد صحنه شوند و به دفاع بپردازند. مصداق این حقیقت در انقلاب اسلامی ما نمود پیدا کرد؛ حضور زنان و پیشتازی آنان در صحنه مبارزات انقلاب و پشتیبانی از جنگ و فعالیت های پشت جبهه این نظریه را ثابت می کند که حرکت زنان ایران وامدار مبارزات سیاسی اسوه و الگوی زنان جهان حضرت زهرا علیهاالسلام بوده است.
ز. وصیت نامه سیاسی
تاکتیک کوبنده دیگری که صدیقه طاهره علیهاالسلام اتخاذ کرد و ضربه سهمگینی بر حکومت وقت وارد آورد، وصیت نامه سیاسی آن حضرت است؛ وصیت نامه ای که برای بیدار ساختن افکار خفته و توجه افکار عمومی و عدم بهره بردای حاکمان سیاسی وقت از مراسم سوگواری و دفن آن حضرت نگاشته شد.(40)
حضرت زهرا علیهاالسلام در وصیت نامه سیاسی خود تأکید می کند که حضرت علی علیه السلام ، ولیّ بر حق، باید به آن عمل کند؛ چنان که تا بدان روز هیچ سیاست مداری چنین آگاهانه و مدبّرانه و با آن ظرافت های سیاسی، عمل نکرده بود، بلکه شیوه ای بکر و تازه بود که از سوی سیاست مداری حرفه ای به خاطر دفاع از حریم ولایت و تحقیر موقعیت سیاسی خلیفه وقت اتخاذ شده بود.
حضرت فاطمه علیهاالسلام وصیت کرد که احدی از کسانی که به او ستم کرده اند در تشییع جنازه اش حاضر نشوند و شبانه او را دفن کنند.(41) در حقیقت، با این وصیت نامه، حربه سیاسی از دست حاکمان وقت گرفته شد. آنان می خواستند در مرگ آن حضرت با مرثیه سرایی و اشک و ماتم و ارادت به آن حضرت و تأسف از رحلت او، مخالفت ها و مبارزات حضرت زهرا علیهاالسلام را در دفاع از حریم ولایت تحت الشعاع قرار دهند و خلافت غاصبانه خود را در اذهان جامعه برحق جلوه گر سازند. اما دفن شبانه آن حضرت و نامشخص بودن مکان دفن ایشان، این سؤال را در میان امّت اسلامی ایجاد کرد که چرا دخت گرامی پیامبر و یگانه گوهر گران قدر او چنین وصیّتی کرده است؟
با عمل به وصیّت آن حضرت توسط حضرت علی علیه السلام ، اذهان جامعه دچار شک و تردید شد و تا حد زیادی مشروعیت خلیفه وقت زیر سؤال رفت و مظلومیت آن حضرت بیشتر نمایان گردید و اینکه چرا حضرت زهرا علیهاالسلام در مدت 75 (و به قولی 95) روز با تمام تاب و توان، با شیوه های گوناگون تلاش کرد تا مسیر انحرافی امّت را روشن سازد که چرا امام بر حق علی علیه السلام را تنها گذاشته اند و کج راهه ای را انتخاب کرده اند که خلاف حق و حقیقت است، در حالی که علی علیه السلام بر حق است؟