خداشناسی از راه فلسفه بهتر است، یا از راه عرفان ؟
خداشناسی از طریق عقل محض یا عقل فلسفی; به این معنا است که پس از اثبات وجود خدا به عنوان کمال مطلق، بگوییم:
فقدان هر صفتی یا اتصاف هر صفتی که با کمال مطلق بودن خدا منافات دارد، بر خدا محال است.
بنابراین خدا، عالم، قادر، حی، مختار، ازلی، ابدی، عادل، حکیم و... است، زیرا نبودن آنها مایة نقص و نیازمندی است، همانگونه که اتصاف به جسمانیت و آنچه مستلزم جسمانیت است، بر خدا محال است; زیرا با کمال مطلق الهی منافات دارند ـ فلاسفه معمولاً صفات خدا را از این راه اثبات کردهاند ـ این راه برای کسانی سودمند است که از توان فلسفی برخوردار باشند و در مسایل منطقی و فکری ورزیدگی کافی داشته باشند.
امّا خداشناسی از راه دل و عرفان; یعنی انسان میتواند، از طریق تهذیب نفس و خودسازی درون خویش را از آلودگی گناه و وسوسههای شیطانی پاک سازد تا جمال خداوند را در آینة دل و ضمیر خود مشاهده نماید، چنین انسانی هر نوع زیبایی و کمال را که در گسترة هستی میبیند، جلوهای از کمال و جمال خدا میداند، هستی در نظر او چیزی جز خدا و تجلی کمال و جمال او نیست:
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند...بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت
نخست آنکه فرق این دو معرفت: شناخت حضوری و شهودی، بدون وساطت مفاهیم ذهنی، تحقق مییابد، ولی در شناخت کلّی که به وسیلهی مفاهیم عقلی، حاصل میشود، مستقیماً به ذات الهی، تعلق نمیگیرد. معرفتهایی که به وسیلهی براهین عقلی، حاصل میگردد; همگی معرفتهایی کّلی و حصولی و با واسطهی مفاهیم ذهنی است، ولی اگر معرفت شهودی و حضوری برای کسی حاصل شود، خود معلوم بدون وساطت مفاهیم ذهنی، شناخته میشود و شاید "رؤیت قلبی" که در بعضی از آیات و روایات به آن اشاره شده است; همین معرفت شهودی باشد. شاید منظور از روایت: "خدا را باید با خودش شناخت نه با آفریدگانش"،(اصول کافی، شیخ کلینی;، ج 1، ص 85، دارالکتب الاسلامیة.) نیز چنین شناختی است.
فرق دوم آن است که: معرفت حضوری، قابل تعلیم و تعلّم و آموزش نیست; چون تعلیم و تعلّم به وسیلهی الفاظ و مفاهیم حاصل میشود و معانی خاصّی را به ذهن شنونده و اندیشنده میآورد، علم حضوری از قبیل معانی ذهنی نیست و قابل نقل و انتقال به دیگری نمیباشد.
بنابراین، خداشناسی از راه دل، راهی است، بس دشوار و تقریباً اختصاصی که برای غیر معصومین، نیاز به مقدماتی دارد که از جملة آنها براهین عقلی و استدلال است; یعنی براهین عقلی، برای شهود سالک غیر مخلَص، ابزار و وسیله سنجش و طریق کشف است.(ر.ک: معرفتشناسی در قرآن، آیتا... جوادی آملی، ص 300 ـ 315، مرکز نشر اسرا / معارف قرآن، استاد محمدتقی مصباح یزدی، ص 19، انتشارات در راه حق.) هر چند معرفت حضوری و آنچه از راه دل حاصل میشود (عرفان) از نظر روشنی، عمق، آرمانخیزی، لذتبخشی و... قابل مقایسه با راه عقل و فلسفه نیست، ولی باید توجه کرد که بدون ورود از راه عقل و در ادامه کمک گرفتن از آن امکان حرکت از راه دل نیست، و ثانیاً راه دل راهی طولانی، پرپیچ و خم و نیازمند مقدمات سخت است.