نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: اثبات حکیم بودن خداوند...(واقعا عالیه)

  1. #1
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان خادم الزینب آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    محل سکونت
    مازندران
    نوشته ها
    13,433
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض اثبات حکیم بودن خداوند...(واقعا عالیه)

    اثبات حکیم بودن خداوند




    حکیم بودن خداوند را برایم اثبات کنید . من واجب الوجود بودن خدا را قبول دارم و اینکه به تبع آن عالم بودن ،خالق بودن ،اول و آخر بودن و یا غیر ماده بودن را ؛ اما هیچ یک از اینها دلیلی برای حکیم بودن خدا نمی شود و اینکه به حکم داشتن حکمت ، مخلوقانش هم هدف مند هستند را قبول ندارم ؟


    علامه حلی در کتاب کلامی کشف المراد می‏نویسد:«حکمت به دو معنی است:(1) معرفت اشیاء؛ و (2) صدور اشیاء بر وجه اکمل و احسن. و خداوند به هر دو معنی حکیم است.(1)
    برای اثبات حکیم بودن خداوند متعال لازم است که ابتداء معانی حکمت را روشن کنیم. زیرا حکیم یعنی موجود صاحب حکمت.

    معانی حکمت
    حکمت دارای معانی متعددی است که دو معنای آن برای بحث ما ضروری است:
    1 - حکمت عبارت از علم تام و درست و صحیح و مطابق با واقع نسبت به موضوع مورد اندیشه است. در این معنی معرفت و شناخت صحیح به اشیاء و امور را حکمت گویند.
    2 - حکمت عبارت از فعل محکم است به‏گونه‏ای که فاعل در انجام فعل همه آنچه برای به سامان رسیدن آن لازم و ضروری است، انجام دهد. به عبارت دیگر صدور فعل بر وجه اکمل و احسن را حکمت گویند و فاعل آن را حکیم نامند.

    توضیح معنای حکمت

    توضیح اینکه ما انسانها در افعال و کردار اختیاری و ارادی خود، بر اساس اراده عمل می‏کنیم، اراده‏ای که مبتنی بر علم است، علم به اینکه انجام فلان کار برای ما مطلوب و خوب است و خیر ما در انجام آن است و ترکش موجب ضرر یا نقص در ما می‏شود. با مثالی موضوع را روشن می‏کنیم:

    دانشجویی را فرض کنیم که در سال آخر مقطع کارشناسی تحصیل می‏کند، وی در مرحله‏ای است که باید تصمیم قطعی بگیرد که یا ادامه تحصیل دهد و وارد مقطع کارشناسی ارشد شود یا به همان مقطع کارشناسی قناعت کند و به دنبال یافتن شغلی مناسب باشد. فرض کنیم که او راه دوم را انتخاب کرد و از ادامه تحصیل منصرف شد و به دنبال شغل مناسب رفت.
    رفتار و تصمیم او را با هم تحلیل کنیم:

    1 - او بین انجام دو کار، بر سر دو راهی بود:یا ادامه تحصیل یا یافتن شغلی مناسب.
    2 - او گزینه دوم را به حال خود مناسب دید و آن را انتخاب کرد. این انتخاب مبتنی بر اراده انصراف و ترک تحصیل در مقطع بالاتر و اراده یافتن شغل مناسب است.
    3 - اراده او مبتنی و برخاسته از نوعی علم است. این علم که بین این دو گزینه، راه دوم یعنی پیدا کردن شغل مناسب برای آینده او بهتر است و خیر او در آن است که تحصیل در مقطع بالاتر را متوقف کند و به دنبال شغل مناسب برود. به عبارت دیگر، نفع او در انتخاب چنین روشی برای آینده زندگانی‏اش است.
    4 - در حقیقت این علم، علم به ترجیح یکی از دو گزینه به حال اوست که او را برانگیخت که راه دوم را انتخاب کند. به عبارت دیگر این علم، سبب و علت انجام و اتخاذ چنین تصمیمی برای آینده او شد. پس علم مذکور غایت و هدف فعل و کردار او را مشخص کرد. یعنی رفتار خاص او هدفی را دنبال می‏کند که علم مذکور به اینکه انتخاب گزینه دوم بر گزینه اول ترجیح دارد، هدف این رفتار را معین کرد.
    5 - برانگیخته شدن در انجام هر کاری و انجام آن تنها در صورتی است که خیری در آن متصور باشد. دانشجوی مثال ما، خیر خود را در یافتن شغلی مناسب دانست. به عبارت دقیقتر، وی «مصلحت» خود را در آن دید که بین دو گزینه بالا، راه دوم را انتخاب کند. و مصلحت همان خیری است که بر انجام فعل و تحقق اهداف بر آمده از انجام فعل مترتب است.
    همه رفتار و کردار ما انسانها مبتنی بر جهت مصلحت است که ما را بر انجام فعل برمی‏انگیزد. و اگر کاری بدون مصلحت انجام شود، از نظر همه عقلاء جهان، کاری بیهوده و عبثی است و فاعل آن فردی سفیه و نادان است.
    اما این مصلحت‏اندیشی کاملاً در درون ذهن ما انجام می‏شود. ما گزینه‏ها را بر اساس واقعیات بیرونی تجزیه و تحلیل می‏کنیم و آنگاه جهت مصلحت را تشخیص می‏دهیم و کرداری که مبتنی بر مصلحت است انجام می‏دهیم. آن دانشجو همه جوانب ادامه تحصیل و ترک آن را سنجید، مشکلات راه را بررسی کرد، فواید و مضرات آن را به سنجش خرد خود گذارد و در مقابل یافتن شغلی مناسب را در ترازوی سنجش قرار داد، واقعیات اجتماعی و توان و استعداد خود را نیز در این ترازو به توزین گذارد؛ آنگاه این صورت علمی برای او پیدا شد که مصلحت او در این است که گزینه دوم را انتخاب کند و عزمش جزم شد و راه دوم را انتخاب کرد. به این ترتیب مصلحت‏اندیشی او مبتنی بر شناختی دقیق و صحیح و سنجشگرانه از شرایط بیرونی و مطابق با واقعیات موجود است که از آن به حکمت تعبیر می‏کنیم.
    پس اگر او در مصلحت‏اندیشی خود، درست اندیشیده باشد و واقعیات را درست تحلیل کرده باشد، یقیناً اندیشه او حکیمانه است. اما اگر در این مصلحت‏اندیشی، همه جوانب را مدنظر قرار نداده باشد، و شناخت صحیحی از واقعیات موجود کسب نکرده باشد، یا به جای اینکه عقل را حاکم و داور گزینش و سنجش قرار دهد، احساسات یا امیال نفسانی خود را حاکم قرار داد، در حقیقت بر اساس مصلحت رفتار نکرده و اندیشه او بر خلاف حکمت است و بلکه مبتنی بر نوعی نادانی و جهالت است.
    بسیاری از مردم در این مرحله مشکل دارند و در تصمیم‏گیری برای انجام کارهای خویش، اندیشه درست را به کار نمی‏گیرند و سعی نمی‏کنند که همه جوانب مسئله را بشناسند و شناخت و معرفتی صحیح و واقع‏گرایانه پیدا کنند و خلاصه حکیمانه نمی‏اندیشند.
    6 - در مرحله بعد، اگر این دانشجو در انتخابی که کرد و تصمیمی که گرفت، همه جوانب را سنجید و شناخت صحیحی کسب کرد، تصمیم و انتخاب او حکیمانه خواهد بود و فعل و کردار او نیز محکم است، به‏گونه‏ای که او بهترین و کاملترین عمل ممکن را که کمال و خیر او در آن است، انجام داده است. به این ترتیب فعل او حکیمانه به معنای دوم نیز است.
    پس آن کسی که حکیمانه می‏اندیشد، حکیمانه هم عمل می‏کند. کسی که خود و توانایی‏های خود و جهان پیرامون را با ترازوی عقل شناخته است، عاقلانه رفتار می‏کند و کردار او بر اساس مصلحت است. اما آن‏که حکیمانه اندیشه نکند، تصمیم و کردار او نیز حکیمانه نیست و رفتار و فعل او نیز مبتنی بر مصلحت و خیر و حکمت نیست و موجب گرفتاری وی یا سد راه پیشرفت او می‏شود.
    پس حکمت هم صفت فاعل است و هم صفت فعل. صفت فاعل است از این جهت که او فعل را براساس نظام صحیح علمی و شناخت دقیق و درست بنا کرده و فعل مبتنی بر مصلحت واقعی فاعل و مطابق بر نظم و واقعیات خارجی است. و صفت فعل است که آن فعل خاص محکم و درست و هدفمند و مبتنی بر نظام احسن و اکمل است و خیر فاعل را تضمین می‏کند.(2) پس اینکه علامه حلی فرمود:حکمت دو معنی دارد و خداوند به هر دو معنی حکیم است، روشن می‏شود که معنای دوم حکمت برخاسته از معنای اول آن است، یعنی اگر شناخت صحیح و علم تام حاصل شود، فعل نیز محکم و درست خواهد بود.

    یک اشکال و پاسخ آن‏

    ممکن است که این اشکال به ذهن آید که بسیاری از افعال مردمان را می‏بینیم که حکیمانه نیست و حتی اگر از خودشان هم بپرسیم نیز رفتار خود را نقد کنند. مثلاً چه بسا دانشجوی مثال ما، پس از چندی به این نتیجه برسد که تصمیم او اشتباه بوده است و او راه اشتباهی را برای آینده زندگانی خود انتخاب کرده است. از آن مهمتر چه بسا علم ما درست باشد اما تصمیمی اشتباه بگیریم. یقیناً آنکه مرتکب قتل عمد می‏شود، می‏داند که کار او اشتباه است، با وجود این آن را انجام می‏دهد.
    پاسخ این است که بحث ما در هنگام اتخاذ تصمیم است. آیا او در هنگام اتخاذ تصمیم، مصلحت خود را بر ارتکاب چنین عملی نمی‏دانست؟مثلاً قاتل می‏داند که ارتکاب قتل اشتباه است، اما در لحظه تصمیم به قتل مصلحت خود را در این می‏بیند که مرتکب قتل شود تا به زعم خود نفعی را برای خود جلب کند و از ضرری که به زعم او بزرگتر و بیشتر از ضرر ارتکاب قتل است، جلوگیری کند. آری او در اصل در علم و شناخت خود به بیراهه رفت و سفیهانه اندیشیده و به آن دلیل سفیهانه عمل کرده است. بهتر است پاسخ این اشکال را از قلم زیبای عین القضات همدانی بدهیم:
    «هر بدی که برسد و هر نیکی که نرسد، از جهل آدمی است به عواقب کارها؛ و اینجا کمین‏گاهی عظیم است شیاطین را؛ که کم کسی بر پی آن افتد و تحّرز کند.»(3)

    وی با مثالی جالب مطلب خود را توضیح می‏دهد:

    «بدان ای دوست که ادرات عسل خوردن از دو علم خیزد:یکی راست و دیگری دروغ. راست آنکه العسل حلو(4) و دورغ آنکه تناول الحلاوة و الوصول الی ادراک اللذیذ اولی من ترکه(5). و این قضیه چون مطلق فراگیری بی شرطی، دورغ گردد. زیرا تناول اللذیذ أولی من ترکه؛ لیکن بشرط أن لایفضی الی ألم أاعظم من اللذة.(6)
    اکنون چون اینجا بدانستند که فلان چیز لذیذ است و لیکن مضر است، دست برداشتند؛ و بدین سبب مأکولات لذیذ بگذاشتند خوفاً من المرض.(7) و در دین همین معنی هست که آدمی زنا کند از آن کند که دو علم درو وادید آید، اگرچه او به تفصیل نرسد، اما علی القطع معلوم است که بی‏حصول این دو علم، هرگز زنا نتواند کرد:یکی این است که الزنا لذید، و این راست است و دیگری علم آنکه سعی کردن تا به لذت رسی به از ناکردن بود؛ و این کمین‏گاه شیطان است، زیرا عاقبت آن دوزخ بود. سعی ناکردن به بود که سعی کردن. ایمان و کفر اینجا پیدا می‏گردد و علماء هم در دنیا ببینند، اما عموم در قیامت بدانند.»(8)

    عین القضات نتیجه می‏گیرد:

    «هر آدمی که او را این علم بود که عاقبت زنا دوزخ است، و دوزخ رنجی عظیم است، لابد از زنا دست بدارد. و این مرد مؤمن است به آخرت و به قول صاحب شرع. و چون ارادت زنا درو غالب شود و منجزم، آن نشان بی‏ایمانی است، و از آن است که دو علم در درون آن رخت بنهاده‏اند:یکی راست و یکی دورغ.»(9)


    حکمت الهی

    آنچه گفتیم درباره ما و افعال ما بود، اما درباره افعال خداوند متعال بحث به چه صورتی است؟ما گفتیم که خداوند به هر دو معنی حکیم است و حکمت به معنای دوم نیز برخاسته از حکمت به معنای اول است. می‏دانیم که خداوند به همه اشیاء به نحو کامل و تام علم دارد و همه اشیاء را به طور دقیق می‏شناسد و در این مطلب هیچ شکی نیست. بلکه علم او اشرف همه علوم است، علمی حضوری که نفس این علم مبداء موجودات است. پس خداوند متعال به معنای اول حکیم است.
    حال که چنین است، و شما نیز در نامه خود مرقوم داشتید که عالم بودن خداوند و واجب الوجود بودن او را قبول دارید، ثابت می‏شود که خداوند به معنای اول حکیم است و وقتی به معنای او حکیم باشد فعل او نیز حکیمانه و هدفمند است و به معنای دوم نیز حکیم است. زیرا خداوند واجب الوجود ار همه جهات است، یعنی هیچ جهت نقصی در او نیست. او خیر و کمال مطلق است و هیچ نقصی در او تصور نمی‏شود. بنابراین فعل او نیز در غایت حکمت و اتقان است.(10)
    فعل خداوند چیست؟فعل او همان صورت علمی او از نظام هستی است، علمی که خود مبدا نظام هستی است. بدین ترتیب خدایی که به نظام احسن علم دارد، بر انجام فعلی اقدام می‏کند که مصلحت تام دارد و هیچ‏گونه نقص و عیبی در آن نیست. و این معنای جامع حکمت در خداوند متعال است؛ خدایی که خیر و کمال مطلق است و به همه چیز علم دارد و به خیر و کمال موجودات نیز آگاه است و هر آفریده‏ای را به گونه‏ای می‏آفریند که هر چه بیشتر دارای خیر و کمال باشد.
    پس با این بیان حکمت الهی اثبات می‏شود و روشن می‏شود که حق تعالی همانگونه که واجب الوجود مطلق است و از هر نقصی مبراء است، به همان صورت عالِم و حکیم و فیاض است. زیرا حکمت او فیض را اقتضاء می‏کند وگرنه او دارای نقص است و این با صفت واجب الوجودی مطلق حق تعالی سازگار نیست. و از آنجا که حق تعالی خیر محض و کمال محض است، مخلوقات را نیز بر اساس خیر و کمال می‏آفریند و آفریدگان نیز دارای هدف هستند. درباره ما انسانها نیز بحث روشنتر است، زیرا در ابتدای بحث گذشت که همه افعال ارادی ما بر اساس علم و مصلحت انجام می‏شود تا به هدفی که تصور می‏کند که کمال او در آن است، برسد و خیر و سعادت دنیوی و اخروی را برای خود تحصیل کند.


    1) علامه حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، تصحیح استاد حسن حسن زاده آملی، ص:301، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول 1407ق، قم.
    2) طباطبائی، علامه سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج:17 ص:272 - 282؛ بحث فلسفی و قرآنی درباره حکمت الهی ذیل آیه 24 سوره مبارکه انبیاء؛ انتشارات الاعلمی، بیروت
    3) عین القضات همدانی، نامه‏ها، تصحیح علینقی منزوی و عفیف عُسَیران، ج:1 ص:11، انتشارات اساطیر چاپ اول 1373 تهران
    4) عسل شیرین است.
    5) خوردن شیرینی و درک لذت آن بهتر از ترک آن است.
    6) خوردن لذیذ بهتر از نخوردن آن است، اما به شرط اینکه به دردی بزرگتر از لذت منجر نشود.
    7) از ترس بیماری
    8) همان، صص:11 - 12
    9) همان‏
    10) ملا صدرا، مبدا و معاد، ترجمه احمد بن محمد الحسینی اردکانی، به کوشش عبداللخ نورانی، صص:173 - 174؛ مرکز نشر دانشگاهی، چاپ اول 1362، تهران. همچنین نگا:ابوعلی سینا، المبداء و المعاد، باهتمام عبدالله نورانی، صص:6 و - 10؛ انتشارات موسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل کانادا، شعبه تهران، چاپ اول 1363.
    دعا بکن؛
    ولی اگر اجابت نشد؛
    با خدا دعوا نکن؛
    میانه ات با او به هم نخورد؛
    چون تو جاهلی؛
    و او عالم و خبیر ...


    چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. زمینه‌ها و انحصار توكل بر خدا در قرآن
    توسط يادشهيد در انجمن مباحث قرآنی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 24-12-2011, 18:02
  2. آثار و فواید توكل در قرآن
    توسط يادشهيد در انجمن مباحث قرآنی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 24-12-2011, 17:48
  3. پاسخ به شبهات غلوّ
    توسط monji_2008 در انجمن پاسخ به شبهات دیگر ادیان ومذاهب
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 28-05-2011, 14:36
  4. اوّل و آخر
    توسط vorojax در انجمن عرفان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 04-03-2011, 13:44
  5. فضیلت سوره های قرآن همراه با توضیح
    توسط ali20 در انجمن مباحث قرآنی
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 07-09-2009, 08:50

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه