صفحه 18 از 64 نخستنخست ... 8910111213141516171819202122232425262728 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 171 به 180 از 639

موضوع: حالات و احوالات کنونی خود را با شعر بیان کنید.

  1. #171
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان خادم الزینب آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    محل سکونت
    مازندران
    نوشته ها
    13,433
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    Wink

    بمون ولی به خاطر غرور خسته ام برو

    برو ولی به خاطر دل شكسته ام بمون

    به موندن تو عاشقم به رفتن تو مبتلا

    شكسته ام ولی برو ، بریده ام ولی بیا

    چه گیج حرف می زنم ، چه ساده درد می كشم

    اسیر قهر و آشتی میون آب و آتشم

    چه عاشقانه زیستم چه بی صدا گریستم

    چه ساده با تو هستم و چه ساده بی تو نیستم

    تو را نفس كشیدم و به گریه با تو ساختم

    چه دیر عاشقت شدم چه دیرتر شناختم

    تو با منی و بی توأم ببین چه گریه آوره

    سكوت کن سکوت کن سكوت حرف آخره

    ببین چه سرد و بی صدا ببین چه صاف و ساده ام

    گلی كه دوست داشتم به دست باد داده ام :geryeee:
    __________________
    دعا بکن؛
    ولی اگر اجابت نشد؛
    با خدا دعوا نکن؛
    میانه ات با او به هم نخورد؛
    چون تو جاهلی؛
    و او عالم و خبیر ...


    چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #172
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان خادم الزینب آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    محل سکونت
    مازندران
    نوشته ها
    13,433
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    Wink

    نه سرو و نه باغ و نه چمن می خواهم

    نه لاله نه گل نه نسترن می خواهم

    خواهم ز خدای خویش کنجی خلوت

    من باشم و آن کسی که من می خواهم . .
    دعا بکن؛
    ولی اگر اجابت نشد؛
    با خدا دعوا نکن؛
    میانه ات با او به هم نخورد؛
    چون تو جاهلی؛
    و او عالم و خبیر ...


    چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...

  4. #173
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان خادم الزینب آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    محل سکونت
    مازندران
    نوشته ها
    13,433
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    Wink

    گفتی که مرا دوست نداری گله ای نیست

    بین من وعشق و تو ولی فاصله ای نیست


    گفتم که کمی صبر کن وگوش به من کن

    گفتی که نه باید بروم حوصله ای نیست


    پروازعجب عادت خوبیست ولی حیف

    تو رفتی و دیگر اثر از چلچله ای نیست


    گفتی که کمی فکر خودم باشم وآنوقت

    جزعشق تو درخاطر من مشغله ای نیست


    تو رفتی, خدا پشت و پناهت, به سلامت

    بگذاربسوزد دل من مسأ له ای نیست...!

    دعا بکن؛
    ولی اگر اجابت نشد؛
    با خدا دعوا نکن؛
    میانه ات با او به هم نخورد؛
    چون تو جاهلی؛
    و او عالم و خبیر ...


    چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...

  5. #174
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان خادم الزینب آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    محل سکونت
    مازندران
    نوشته ها
    13,433
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    Wink


    زندگی بی تو محال است تو باید باشی
    قلب من زیر سٶال است تو باید باشی

    صحبت ازخانه ی من نیست فراترازاین
    شهرمن رو به زوال است توباید باشی

    درشبیخون خزان مشکل من تنهایی است
    عشق من مثل نهال است تو باید باشی

    مطمئن باش پرستو, غم آخر این نیست
    این غزل میوه ی کال است تو باید باشی

    فال حافظ زدم و لب کلامش این بود
    زندگی بی تو محال است تو باید باشی.
    دعا بکن؛
    ولی اگر اجابت نشد؛
    با خدا دعوا نکن؛
    میانه ات با او به هم نخورد؛
    چون تو جاهلی؛
    و او عالم و خبیر ...


    چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...

  6. #175
    کاربر آشنا
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    محل سکونت
    بعنوان طلبه از آنچه مطابقت باشریعت ندارد،تبرّی جستم
    نوشته ها
    186
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    تابه کی ای دل ، دل آزاری کنی
    پس تو مولا را به کی راضی کنی
    میدهی ارزان تو عمر پر بها
    زر دهی و گل خریداری کنی









  7. #176
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان خادم الزینب آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    محل سکونت
    مازندران
    نوشته ها
    13,433
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    ما زهر روشن دلی یک رشته فن آموختیم

    عقل از مجنون وعشق از کوهکن آموختیم


    دعا بکن؛
    ولی اگر اجابت نشد؛
    با خدا دعوا نکن؛
    میانه ات با او به هم نخورد؛
    چون تو جاهلی؛
    و او عالم و خبیر ...


    چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...

  8. #177
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان خادم الزینب آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    محل سکونت
    مازندران
    نوشته ها
    13,433
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    Wink


    تا که از جانب معشوق نباشد کششی

    کوشش عاشق بی چاره به جایی نرسد
    دعا بکن؛
    ولی اگر اجابت نشد؛
    با خدا دعوا نکن؛
    میانه ات با او به هم نخورد؛
    چون تو جاهلی؛
    و او عالم و خبیر ...


    چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...

  9. #178
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان خادم الزینب آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    محل سکونت
    مازندران
    نوشته ها
    13,433
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    Wink

    بگذار که در حسرت دیدار بمیرم...

    در حسرت دیدار تو بگذار بمیرم...

    دشوار بود مردن و روی تو ندیدن...

    بگذار بدلخواه تو دشوار بمیرم...

    بگذار که چون ناله مرغان شباهنگ...

    در وحشت و انوده شب تار بمیرم...

    بگذار که چون شمع کنم پیکر خود آب....

    دربستر اشک افتم و ناچار بمیرم...

    میمیرم از این درد که جان دگرم نیست...

    تا از غم عشق تو دگر بار بمیرم...

    تا بوده ام ای دوست وفادار تو هستم...

    بگذار بدانگونه وفادار بمیرم...

    دعا بکن؛
    ولی اگر اجابت نشد؛
    با خدا دعوا نکن؛
    میانه ات با او به هم نخورد؛
    چون تو جاهلی؛
    و او عالم و خبیر ...


    چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...

  10. #179
    کاربر آشنا تداعی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    محل سکونت
    زیر سایه ی امام زمان
    نوشته ها
    152
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    ای هد هد صبا ... به سبا می فرستمت
    بنگر ... که از کجا ... به کجا ... می فرستمت
    حیف است طایری ... چو تو ... در خاکدان غم
    زینجا ... بآشیان وفا ... می فرستمت
    ...
    هر صبح و شام ... قافله ای از دعای خیر
    در صحبت شمال و صبا می فرستمت
    در روی خود ... تفرج صنع خدای کن
    کائینه خدای نما ... میفرستمت
    ...
    حافظ شیراز


    یا وجیهة عند الله اشفعی لنا عند الله



  11. #180
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان خادم الزینب آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    محل سکونت
    مازندران
    نوشته ها
    13,433
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    Wink

    تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب

    بدینسان خوابها را با تو زیبا می کنم هر شب

    تبی این گاه را چون کوه سنگین می کند آنگاه

    چه آتشها که در این کوه برپا می کنم هر شب

    تماشایی است پیچ و تاب آتش ها .... خوشا بر من

    که پیچ و تاب آتش را تماشا می کنم هر شب

    مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست

    چگونه با جنون خود مدارا می کنم هر شب

    چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو

    که این یخ کرده را از بی کسی ها می کنم هرشب

    تمام سایه ها را می کشم بر روزن مهتاب

    حضورم را ز چشم شهر حاشا می کنم هر شب

    دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش

    چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب

    کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی ؟

    که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب


    دعا بکن؛
    ولی اگر اجابت نشد؛
    با خدا دعوا نکن؛
    میانه ات با او به هم نخورد؛
    چون تو جاهلی؛
    و او عالم و خبیر ...


    چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...

صفحه 18 از 64 نخستنخست ... 8910111213141516171819202122232425262728 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 16 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 16 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه