نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: به نظر شما چرا امام خمینی(ره) در هنگام بازگشت به میهن هیچ احساسی نداشت؟!

  1. #1
    حرفه ای پولدار آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    محل سکونت
    هرجا که شد
    نوشته ها
    509
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض به نظر شما چرا امام خمینی(ره) در هنگام بازگشت به میهن هیچ احساسی نداشت؟!

    سلام
    به نظرتون چرا امام وقتی داشت برمی گشت ایران هیچ احساسی نداشت؟
    یکم ضد حال نیست؟ من که اولین بار دیدم خبرنگار می پرسه چه احساسی دارید و امام می فرمایند هیچی یکم تعجب می کنم.
    اخه یه خوشحالی یه چیزی...
    هیچی؟
    نظر و برداشت شما چیه؟

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    مدیر ارشد انجمنهای نورآسمان محب المهدي (عج) آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    نوشته ها
    20,737
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    آرامش بسيار بسيار زياد ناشي از ايمان بسيار بسيار زياد به پروردگار متعال. فقط همين

  4. #3
    مدیر ارشد انجمنهای نورآسمان محب المهدي (عج) آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    نوشته ها
    20,737
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    والله، امام (ره) از بازگشت به وطن «هیچ» احساسی نداشت

    اسکالپل در وبلاگ خود نوشت:


    توی وبلاگش نوشته خاک بر سرش که حالا که بعد از مدتها دویدن و حرص و جوش مال دنیا را خوردن به آرزوی چندین ساله خود یعنی خریدن خانه رسیده است، الان خالی از هرگونه احساس مثبت است و شده است یک آدم بی‌ذوق و شوق. بعد، برای اینکه این را خوب به خواننده خود تفهیم کند خود را با امام خمینی (ره) مقایسه کرده و نوشته است مثل «آن شخصی» که وقتی بعد از سالها به شهرش برگشت، گفت که هیچ احساسی ندارد از این بازگشت!

    کل آرشیو را که بگردی، تنها جمله‌ سیاسی این وبلاگ همین است و بقیه، یادداشتهای روزمرگی نویسنده است. نویسنده، همین جمله را هم از سر روزمره‌زدگی نوشته، اما ما دوستانی داریم که وقتی به ما یادآوری می‌کنند که امام (ره) در هواپیما در پاسخ سؤال آن خبرنگار گفته است «هیچی»، مرادشان این است که ما را شیرفهم کنند که حرف امام (ره) چقدر غرور وطن‌پرستی آنان را خدشه‌دار کرده است. چقدر در مورد امام (ره) کم می‌دانند! گفته شده که وقتی خبر سقوط خرمشهر را به امام (ره) دادند امام (ره) بین نماز مغرب و عشاء بود. وقتی شنید، گفت: «جنگ است دیگر!» لذا امام (ره) ما همان امامی است که نه تنها از بازگشت به وطن «هیچ» احساسی نداشت، از سقوط خرمشهر هم «هیچ» احساسی به او دست نداد. و اگر بخواهی او را بهتر بشناسی لازم است بدانی که او فرزند حسین (ع) است که وقتی سر به تیغ بلا سپرده بود «هیچ» احساسی نداشت و پیرو ابراهیم (ع) است که وقتی داشتند او را به آتش می‎‌انداختند «هیچ» احساسی نداشت.

    اگر فکر کرده‌اید که من می‌توانم مبانی نظری آن «هیچی» را که امام (ره) در پاسخ آن خبرنگار فرموده توضیح بدهم، سخت در اشتباهید! اما شکی در این گفته عرفا ندارم که همه عالم را همین گمراه کرده که مردم دوستان خدا را با خودشان مقایسه کرده‌اند؛ «کار پاکان را قیاس از خود مگیر/ گرچه ماند در نوشتن شیر، شیر/ جمله عالم زین سبب گمراه شد/ کم کسی ز ابدال حق آگاه شد» اما اگر خواستیم و خواستید بدانید امام (ره) از کدامین جرگه است کافیست بدانیم و بدانید در حالیکه وقتی رنگ ماشین من و شما خراش بر میدارد، دل من و شما هم خراش بر میدارد، دل این جرگه از فزع روز قیامت هم تکان نمی‌خورد؛ «لا یحزنهم الفزع الاکبر». و اگر خواستیم و خواستید بفهمید که «لکیلا تأسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم» یعنی چه، اول لازم است بدانیم و بدانید که والله امام (ره) از بازگشت به وطن «هیچ» احساسی نداشت! او حتی وقتی داشت می‌رفت هم «هیچ» احساسی نداشت و نوشت که با «قلبی مطمئن» میرود و قلب مطمئن همان است که صاحبش را امر به «فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی» می‌کنند و این بهشت کمی فرق دارد با بهشتی که گلابی‌های بزرگ دارد!

    آن «هیچی» مبنای نظری «همه چیز» انقلاب اسلامی است. اگر امام (ره) می‌گفت آمریکا «هیچ» غلطی نمی‌تواند بکند این از همان «هیچی» آب می‌خورد، اگر برای حاج همت «هیچ» فرقی نداشت که بکشد یا کشته شود، این باز از همان «هیچی» آب می‌خورد و تربت پاک شهیدان ما که تا روز قیامت دارالشفای آزادگان جهان و مزار دلسوختگان و عاشقان و عارفان است و نه هیچ تربت دیگری، این باز از همانجا آب می‌خورد و اگر در «هیچ» کجای جهان بی‌نام خمینی (ره) این انقلاب را نمی‌شناسند، این به همان «هیچی» بر می‌گردد و اگر «هیچ» شیطانی حریف ولی فقیه نیست این باز به آن «هیچی» بر می‌گردد. راستی روزی چند بار می‌گوئی «لا اله الا الله»؟!

    اصلا وقتی زمین مال «صالحین» است، چرا باید امام (ره) برای آمدن از فرانسه به ایران احساسی داشته باشد؟! من و تو نمی‌فهمیم، چون «صالح» نیستیم و الا ایران که هیچ، همه زمین مال او بود.

  5. #4
    مدیربازنشسته paradise آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2010
    نوشته ها
    3,041
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    سلام
    سوالیه که میاد و هیچ ایرادی هم نباید گرفت
    «لا یحزنهم الفزع الاکبر». و اگر خواستیم و خواستید بفهمید که «لکیلا تأسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم» یعنی چه، اول لازم است بدانیم و بدانید که والله امام (ره) از بازگشت به وطن «هیچ» احساسی نداشت! او حتی وقتی داشت می‌رفت هم «هیچ» احساسی نداشت و نوشت که با «قلبی مطمئن» میرود
    آن «هیچی» مبنای نظری «همه چیز» انقلاب اسلامی است.
    اگر امام (ره) می‌گفت آمریکا «هیچ» غلطی نمی‌تواند بکند این از همان «هیچی» آب می‌خورد، اگر برای حاج همت «هیچ» فرقی نداشت که بکشد یا کشته شود، این باز از همان «هیچی» آب می‌خورد و تربت پاک شهیدان ما که تا روز قیامت دارالشفای آزادگان جهان و مزار دلسوختگان و عاشقان و عارفان است و نه هیچ تربت دیگری، این باز از همانجا آب می‌خورد و اگر در «هیچ» کجای جهان بی‌نام خمینی (ره) این انقلاب را نمی‌شناسند، این به همان «هیچی» بر می‌گردد و اگر «هیچ» شیطانی حریف ولی فقیه نیست این باز به آن «هیچی» بر می‌گردد. راستی روزی چند بار می‌گوئی «لا اله الا الله»؟!
    به نظر من هم جواب در این در این دو پاراگراف کاملا بیان شده
    امام وقتی بر می گشتن مطمینا خوشحال بودن
    خوشحال از اینکه دارن بر می گردن به سرزمینی که مردمش با یک کلام ایشون هزاران جمله ی دیگر رو خودشون درک می کردن و حاضر شدن از همه چیزشون بگذرن
    خوشحال از اینکه بر می گردن به سرزمینی که بوی خدا و شهادت می ده
    چرا خوشحال نباشن؟؟؟
    15 سال کمه؟؟؟اگر بخوایم خیلی بی انصاف باشیم دلشون برای خانواده ی خودشون تنگ شده بوده حداقل
    پس باز بر می گردیم به اینکه مردانه بزرگ نه از یک اتفاق خیلی شاد می شوند و نه خیلی غمگین



    و دقت داشته باشین این پاسخ در جواب این سواله:


    عکس امام خمینی در هواپیما در حین بازگشت
    به وطن، جالبه با دیدنش یاد این سخنشون می افتم کهوقتی می پرسند احساستون چیه که هر لحظه ممکنه یک اتفاقی براتون بیفته الان! و ایشون می گن : هیچ احساسی ندارم!
    الا به ذکر الله تطمئن القلوب ... / ولا خوف علیهم و لا هم یحزنون ...

    یاد این شعر افتادم:

    بیمـــــــار خنــــده های تـــــوام،بیشــــــتر بخنــــــد...
    مادرم حضرت زهرا،پدرم شاهِ نجف/ خوش به حالم که چه مادر پدری دارم من


    اعلم یا یهود؛نحن الغالبون

    آتش فتنۀ اموی را حسین با خونش خاموش کرد!

    ما را از فتنه هراسی نیست![برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] در رگهایمان بی قراری می کند.

    لااله الا انت،سبحانک،انی کنت من الظالمین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. روضة الشهداء
    توسط يادشهيد در انجمن داستان های مرتبط با امام حسین(ع)
    پاسخ: 9
    آخرين نوشته: 22-12-2011, 00:37
  2. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 07-07-2011, 12:02
  3. معاویه و درخواست صلح با امام حسن (ع)
    توسط mahdishata در انجمن امام حسن مجتبی علیه السلام
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 14-04-2011, 22:14
  4. فضیلت سوره های قرآن همراه با توضیح
    توسط ali20 در انجمن مباحث قرآنی
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 07-09-2009, 08:50
  5. سیره عملی امام حسن عسكری(ع)
    توسط s.ali در انجمن داستان های مرتبط با امام علی(ع)
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 03-07-2009, 00:01

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه