رییس ستاد جبهه متحد اصولگرایان در گفتگویی به شبهات و سووالات پیرامون این جبهه و همچنین آرایش سیاسی کشور پیش از انتخابات مجلس نهم پاسخ داد.
به گزارش جهان كمتر از ۳۰ روز به برگزاري انتخابات نهم مجلس شوراي اسلامي باقيمانده است اما هنوز جريان سيال اصولگرايي به وحدت لازم و مطلوب نرسيده و درمقابل آن تمام گروهها و جريانات مخالف اين گفتمان با تشكيلات و ساز و برگ خود و البته با هماهنگي و برنامهريزي براي شكست جبهه انقلاب تلاش ميكند.
دكتر عليرضا زاكاني، رئيس ستاد انتخابات جبهه متحد اصولگرايان در گفتوگوي تفصيلي با «جوان» ضمن بررسي برخي تاكتيكهاي رقباي اصولگرايان در انتخابات پيش رو از لزوم وحدت و همدلي در دل جريان مطبوعش ميگويد. عضو كميسيون اصل۹۰ با انتقاد از رفتار ساكتين فتنه۸۸ اظهار ميكند كه زمينههاي شكاف و تفرقه به اندازه كافي وجود دارد و ما براي هدفي بزرگتر و مصلحتي عظيمتر بايد ضمن تنازل و اغماض نسبت به اشتباهات افراد در جبهه پايداري و جبهه متحداصولگرايي به همگرايي لازم برسيم تا كساني كه با اصول و مباني انقلاب و نظام معارضند، روي كار نيايند و مجلسي بدتر از مجلس ششم را شكل ندهند.
متن کامل گفتگوی دکتر علیرضا زاکانی به شرح زیر است:
با توجه به تاكتيك جريانهاي مخالف انقلاب اسلامي در داخل و خارج براي به حداقل رساندن مشاركت مردمي در انتخابات، ميتوان رقابتي سالم با حفظ اصول و مباني بين جبهه متحد اصولگرايي و جبهه پايداري به وجود آمده تا ضمن گرم شدن تنور انتخابات به مشاركت حداكثري بينجامد؟
به اعتقاد من رقابت جريان اصولگرايي يعني واگذاري مجلس به فتنه و اصلاحات، از اساس مقدمه اين تحليل غلط است كه صحنه انتخابات خالي است و بايد بين خود جريان اصولگرايي يك رقابت سالم با حفظ اصول و مباني جريان پيدا كند. هم اصلاح طلبان آمدهاند و با بررسی اولیه از 800 نفر تا 1280 نفر از آنها شركت كردهاند و هم فتنهگران حاضر و فعال هستند و هم منحرفان حاضر هستند و دست به فعاليتهاي گسترده زدهاند. چون مقدمه اين تحليل غلط است نتيجه غلطتري را به بار ميآورد كه آن هم درونی¬شدن جبهه اصولگرايي است. لذا رقابت درون گفتماني بين عناصر جبهه اصولگرايي سمي مهلك است و از قبل شكست ما را تضمين ميكند.
«جبهه متحد اصولگرايي» گزينههاي خود در شهرستانها و استانها را مشخص كرده و وارد مصاديق خود در شهرستانها شده است؟
خير. طبق جدول زمانبنديها فرصت براي بررسي گزينهها وجود دارد البته در مرحله نهایی هستیم و هم اکنون هیات های استانی جبهه متحد در استان¬ها براساس ملاک های 37گانه ، صلاحیتهای اعتقادی، سیاسی، رفتاری و کارامدی ثبت نام شدگان و تائیدشدگان از آنها را در دستور کار دارند و سپس از بین پذیرفته شدگان آنها بر اساس ملاک ها با توجه به نظرسنجی و اقبال مردمی نامزدها را انتخاب و معرفی می نمایند و به امید خدا در ایام دهه فجر نشست مشترکی با نامزدهای نهایی جبهه متحد در کشور خواهیم داشت.
بيشترين انتقاد به جبهه متحد اصولگرايي از سوي جبهه پايداري به دليل حضور برخي از ساكتين فتنه در فرايند تصميمگيري اين جبهه است. آيا شما پاسخي براي اين انتقادات داريد؟
شما در مورد ساكتين فتنه گفتيد، این دوستان هم ساكتين فتنه دارند. يعني اولين اشكال به این دوستان اين است كه ساكتين فتنه هم در آن جبهه وجود دارند. البته ما نسبت به همه ساكتين فتنه اعتراض داريم اگر جبهه پايداري خط قرمز خود را فقط ساكتين فتنه ترسيم ميكند بالطبع حضور افرادي در این جبهه که از قضا عناصر محوري هم هستند جاي سؤال دارد. علاوه بر اين ساكتين انحراف هم در مظان اتهامند که باید پاسخ سکوت خویش را بدهند.
خوب نيست گروهي معيار را چيزي قرار بدهند كه خودشان هم همان اشکال را دارند. از نظر ما هم ساكتين فتنه محكوماند و هم ساکتین انحراف، اینها تجديد شده عصر مبارزه جهاد اكبر در دوره فتنه 88 هستند، اينها به اعتقاد ما تجديد شدهاند و نمره قبولي نگرفتهاند. اما در خصوص مواجهه با فتنه نیز فقط اعتراض كافي نبوده است و اگر كسي فقط اعتراض كرد نمرهاش نمره قبولي هست اما نمره او نمره عالي نيست. كساني كه هم اعتراض کردند و مبارزه كردهاند با فتنه و هم دنبال كردند مشكلاتي که در آن زمان بود را حل کنند نمره شان بالاتر از كساني است كه فقط اعتراض كردهاند. حتماً ساكتين فتنه و انحرف جزو تجديد شدگان اين عرصه هستند و در طول اين مسير اگر به جبهه انقلاب برگشتهاند و پذيرفته شدهاند نبايد خودشان را مبري از نقد و انتقاد بدانند.
خب اين گفته شما متناقض با عملكرد جبهه متحد اصولگرايي نيست، ميگويد ساكتين فتنيه محكوم و تجديد شده هستند اما برخي از آنها جزو عناصر محوري جبهه متحد اصولگرايي هستند و حتي نمايندههايي را هم براي انتخابات آتي به جبهه معرفي كردهاند؟
نه تناقضي وجود ندارد. بحث ما اين است كه ميخواهيم جبهه دفاع از انقلاب تشكيل بدهيم و در اين جبهه بايد از تمام ” هم اصلاح طلبان آمدهاند و با بررسی اولیه از 800 نفر تا 1280 نفر از آنها شركت كردهاند و هم فتنهگران حاضر و فعال هستند و هم منحرفان حاضر هستند “
ظرفيتهاي موجود استفاده كنيم و اگر بخواهيم از همه ظرفيتها استفاده كنيم كه وحدت و همگرايي شكل بگيرد بنا به فرمایش رهبر انقلاب و بعنوان یک اصل عقلی نياز به تنازل و اغماض داريم لذا ما از اتهامات برخي از افراد بعنوان ساکت فتنه و انحراف تنازل ميكنيم، نه اينكه نسبت به اينها حرف نداشته باشيم. نه، نسبت به همه اين آقايان هم گلايه و انتقاد داريم. حرف بنده اين است كه اشكالي كه دوستان جبهه پايداري از برخي اعضاي جبهه متحد اصولگرايي ميگيرند در خودشان هم وجود دارد.
زمینه بهانه جویی برای همه هست اما اين وحدت شكني تاوان سنگيني براي جبهه انقلاب دارد از این رو كسي حق ندارد به اسم اصولگرايي وحدتشكني كند. وقتي ما جبههاي تشكيل ميدهيم و در آن جبهه تفاهم حداكثري را دنبال می کنیم بی شک اشکالاتی هم بوجود می آید ولی اهمیت وحدت در مقابل فتنه و انحراف آنقدر بالاست که ما بالاجبار اغماض می کنیم. هنوز فرمایش مقام معظم رهبری را در 21/10/88 فراموش نکرده ایم که فرمودند" «این مجموعه اصولگرا و انقلابیای که امروز در مجلس هستند بحمدالله در کشور هم اکثریت قاطعی دارند بهدلیل همین انتخابی که انسان میبیند انجام گرفته. خب، این نشانه این است که مردم دوست میدارند این جهتگیری و راه را، این را حتیالمقدور نگذارید متشتت بشود، این وحدت مهم است، حالا ما در سطح کشور هم معتقد به وحدتیم، در این مجموعه معتقد به ارزشها و اصول هم معتقد به وحدتیم. این را باید حفظ کرد، ولو با یک اغماضهایی، ولو با یک اغماضهایی بعضی از این اغماضها ممکن است اعتراض برخی دیگر را متوجه انسان بکند ولی خب بکند آدم حق را باید ببیند چیست، یک جاهایی باید برخی از اغماضها را انجام داد برای یک مصلحت بزرگتری که حالا در این مورد بحث ما مصلحت اتحاد و اتفاق و عرض کنم با هم بودن و یک صدا داشتن و اینهاست» سپس در ادامه مقام معظم رهبری در همین فرمایشات با بیان فتنه سال 88 و اقتدار نظام در عبور از توطئهها و عظمت حضور مردم در دفاع از انقلاب، توجه بهسختی گردنهها دادهاند و مطالبه حرکت با دقت و هضم بالا و با اولویت بخشی در امور را دارند که میفرمایند آرمانگرایی خوب است اما باید با توجه و هوشیاری و واقعبینی از درون این واقعیتها با اولویتبندی بهسمت اهداف عبور کرد. به نظر باید امور را اصلی فرعی کرد و به خاطر بعضی از موارد فرعی که در جای خودش مهم است امور اصلی را فراموش نکرد. وقتي كه جبهه متحد اصولگرايي تشكيل شد گفتند بهتر است برادران فعال در جبهه پايداري هم در جبهه متحد اصولگرايي باشند، البته آن موقع این جبهه تشکیل نشده بود و تحت عنوانی دیگر پیگیری حضور عزیزان را می کردند علاوه بر آن پیگیری شد سایر ظرفیت ها از جمله دیگرانی که به نوعی مورد اعتراض این جبهه هستند در سازوکار وحدت باشند.
البته شما در گذشته این فراز را گفتید ولی با اعتراض مدیر مسئول یکی از نشریات مواجه شد.
بله متاسفانه اعتراض ایشان اصلاً بی دلیل بود و اتفاقاً متن سرمقاله بنده موجود و فرمایش کامل مقام معظم رهبری نیز منتشر شده است و اعتراض وی به این بود که چرا صحبت های آنها را بنده منعکس نکرده بودم که اساساً دلیلی برای این اعتراض نبود گرچه اتهام گزینشی بودن را نیز زده بودند که در مجلس دوستانی که در جلسه دیدار آقا حضور داشتند و متن مقاله بنده و فرمایشات مقام معظم رهبری را نیز مجدداً مطالعه کردند به مدیر مسئول این نشریه گفتند که نقل محورهای بیان رهبر معظم انقلاب کامل بوده است.
گرچه بسیاری از نکات و مواضعی که این روزها گرفته می شود، مخالف مصالح کشور و ملاک و میزانی است که از امام و آقا آموختهایم. درسآموزی از بیانات مقام معظم رهبری که در تاریخ 21/ 10 / 88 فرمودند بسیار راهگشاست و نیاز به دقت بالا دارد. با توجه به تحقیق قبلی بنده حداقل در این فرمایشات 9 محور برجسته است. دقت کنید متنی که تنظیم کرده بودم این است، ابتدا حضرت آقا با اظهار خشنودی از حضور افراد آرمانگرا و با انگیزه در مجلس شروع می نمایند و میفرمایند: «این مشی که شما دارید یعنی احساس تکلیف، شناخت تکلیف و بعد پای فشردن بر آنچه که احساس شده لازم است و وظیفه شماست و ملاحظه چیزی را نکردن، این همان جوهر نمایندگی است این خیلی چیز باارزشی است.» و ذکر میكنند که این حقطلبی الان آسان است و برای شرایط سختتر باید آماده شد این حرفهایی که شما میزنید ممکن است هزینهای نداشته یا کمهزینه باشد اما زمانی ممکن است بیان همین مواضع هزینه بالایی داشته باشد. «یکوقت همین موضع هزینههای سنگینی را برای انسان تحمیل میکند، باید برای آن شرایط هم آماده بود.» و بعد میفرمایند زندگی مجاهدانه یعنی همین که انسان خود را برای عرصههای سخت آماده کند.
محور دیگر فرمایشات معظمله پیرامون اهمیت مجلس و مسئولیتی است که در مواقع خطیر کشور این نهاد دارد، با این مضامین ادامه میدهند: ما سال 58 خدمت امام رسیدیم، آنجا عرض کردیم که برای ریاستجمهوری شهید بهشتی را در نظر داریم که ” شما در مورد ساكتين فتنه گفتيد، این دوستان هم ساكتين فتنه دارند. يعني اولين اشكال به این دوستان اين است كه ساكتين فتنه هم در آن جبهه وجود دارند “
امام فرمودند بروید و مجلس را بگیرید، مجلس مهم است، امام پیشبینی میکردند که امکان دارد چالش و درگیری پیش بیاید یک سنگر مهم لازم است آن را به ما توصیه میکردند و آن مجلس است مجلس اینقدر مهم است. «یعنی واقعا در همه اوضاع و احوال پایگاه مجلس را باید حفظ کرد.» یک بخش از استدلال معظمله در این قسمت بهخاطر شرایط خطیر کشور و جایگاه مجلس است و بخش دوم آن از منظر اصلاح کشور با اصلاح مجلس است. البته این تاکید را مجددا رهبر معظم انقلاب در دیدار نمایندگان مجلس در خرداد ماه امسال بیان فرمودند، پس باید در این امر مهم و سرنوشتساز هوشیارانه عمل کرد و بیدقتی نكرد.
نکته سومی که در این جلسه فرمودند این بود که توقع خود را از افراد تعدیل کنید چون جز معصومین (علیهمالسلام) کسی را مصون از خطا نداریم، و در ادامه بر ضرورت تحمل یکدیگر تأکید كردند. حضرت آقا فرمودند «این پایداری، این ایستادگی، این پافشاری بر مبانی این خیلی چیز خوبی است... بنابراین از اصرار بر امر صحیح و حق ولو با یک هزینههایی هم همراه باشد شما هرگز نبایستی پشیمان باشید که نیستید... . بحث، بحث اثبات و تثبیت آن حقی است که این کشور و این ملت برای او قیام کرده است.» بهعنوان یک مطلب کلی این تکمله فرمایشات آقاست: «یک مطلب کلی را ما باید در نظر داشته باشیم و آن این است که توقع کم گذاشتن در به اصطلاح کاسه و وزنه حق را از همهکس باید داشت... انسان کامل و بیعیب و نقص، که انسان هیچ راهی برای اشکال بر او نداشته باشد پیدا نمیکنیم، به جز معصومین.» خوب توجه کنید معظمله از آرمانگرایی و تأکید بر آن و آماده بودن برای زندگی مجاهدانه در شرایطی حتی سختتر از شرایط فعلی آغاز کردند و ضمن بیان اهمیت مجلس در بزنگاههای حساس انقلاب و سازندگی و اصلاح امور ذکر فرمودند که غیر معصومین (علیهمالسلام) همه دارای نقصند پس باید توقعمان تعدیل شود و همدیگر را تحمل کنیم «من حاصل عرضم این است، یک مقداری باید تحمل کرد یک مقداری بایستی پذیرفت و الا انسان اگر با دیدن یک ناهنجاری در یک عملکردی در یک شخصی آنچنان به هم بریزد که دچار یأس بشود، دچار آشفتگی بشود، دچار مثلا افسردگی بشود، اینکه خب کار نمیگذرد... . آرمانگرایی باید ما را بهسمت بالا بکشاند جوری نباشد که بهخاطر دیدن برخی از ناهنجاریها که با آرمانگرایی ما مخالف است حرکت ما دچار توقف بشود یا دچار اشتباه و انحراف بشود یا از آن مسیری که دارد بهجای دیگری سرش گرم بشود و مشغول بشود. با این نگاه، نگاه کنیم.»
در محور چهارم، حضرت آقا میفرمایند: راجع به افراد و گروهها جمعبندی داشته باشید، کار خوب و بد را جمعبندی کنید و برآیند آن را ببینید چقدر بهنفع انقلاب است. «من این را بارها گفتم، ما اثبات یا نفیمان نسبت به اشخاص ناشی است از جمع بندیای که ما داریم.» و ادامه میدهند: «تذکرتان را بدهید، نهی از منکر اگر منکری میبینید بکنید، امر به معروف اگر چنانچه معروفی هست که زمین مانده بکنید. اما این موجب نشود که این منکر را یا این نقطه منفی را آدم بهانه قرار بدهد و راهش را جدا کند یا فرض کنید که فاصله ایجاد بشود یا تعارض کند یا تخریب کند کما اینکه بعضیها هم همینجورند... . این اشکالات برخی هست. برخی کوچک هم نیست، ممکن است بزرگ هم باشد منتها در عینحال باید جمعبندی را ملاحظه کرد.»
سرفصل بعدی این است که بیان میدارند که راه حمل بر صحت را نبندید و پیرامون گلایههای دوستان است که میفرمایند: " ممکن است کسی چیزی بهنظر شما نادرست گفته باشد، راه حمل بر صحت را نبندید.» توجه کنید نکات ذکر شده از فرمایشات رهبر معظم انقلاب همه ملاک و معیار است که با آن باید خود را محک بزنیم و میزانی برای حرکت در جامعه کسب کنیم.
در نکته ششم که بسیار مهم است، راجع به ضرورت وحدت ولو با یک اغماض فرمایش فرمودند که در سئوال قبل به آن اشاره شد البته برخی با زیرکی این موضوع را مربوط به دوسال پیش و آنهم در ارتباط با مجلس دانستند اما آقا در همان جلسه فرمودند " حالا ما در سطح کشور هم معتقد به وحدتیم، در این مجموعه معتقد به ارزشها و اصول هم معتقد به وحدتیم. این را باید حفظ کرد" سپس دوبار فرمودند " ولو با یک اغماضهایی، ولو با یک اغماضهایی،" و ادامه دادند " بعضی از این اغماضها ممکن است اعتراض برخی دیگر را متوجه انسان بکند ولی خب بکند آدم حق را باید ببیند چیست، یک جاهایی باید برخی از اغماضها را انجام داد برای یک مصلحت بزرگتری که حالا در این مورد بحث ما مصلحت اتحاد و اتفاق و عرض کنم با هم بودن و یک صدا داشتن و اینهاست» به هرحال دلیل اصلی اغماض ما نسبت به برخی آقایان این است . بعد از آن با ذکر ضرورت همکاری دولت و مجلس و با تأکید بر شرایط کاری دولت و با حفظ استقلال مجلس، با بیان فتنه سال 88 و اقتدار نظام در عبور از توطئهها و عظمت حضور مردم در دفاع از انقلاب، توجه بهسختی گردنهها دادهاند و مطالبه حرکت با دقت و هضم بالا و با اولویت بخشی ” اشكالي كه دوستان جبهه پايداري از برخي اعضاي جبهه متحد اصولگرايي ميگيرند در خودشان هم وجود دارد. “
در امور را دارند و بعد از آن نیز تاکید بر ضرورت بصیرت بخشی در جامعه داشتند. بهنظرم این ملاکها تکلیف معتقدان به اصول و ارزشها را مشخص کرده است.
به این موضوع هم شفاف تر پاسخ دهید که چرا كساني كه عملكرد خوبي در طول فتنه سال 88 نداشته اند نمايندگاني را هم در جبهه متحد معرفي کرده اند، آيا اين احتمال تكرار شدن اشتباهات آنها در آينده و در گردنههاي سخت ديگر را نميدهد؟
بنده منطق و ضرورت با هم بودن را ذکر کردم و این در جبهه متحد رعایت شده است همچنین که جبهه متحد براي جبهه پايداري هم سه نفر یعنی دو نفر اجرایی و یک نفر حکم را در نظر گرفته اند و همان توجيهي كه جبهه پايداري بايد در جبهه متحد اصولگرايي باشد به همان توجيه نیز برخی از اين افراد به جبهه متحد دعوت شده اند. در بین دوستان معترض به حضور ساکتین در جبهه متحد هم برخي از افراد از ساكتين فتنه و انحراف هستند و برخي از آنها هم فقط به فتنه اعتراض کردهاند و روشنگري كردهاند که بسیار خوب بود ولی دیگران که امروز اکثریت فعال جبهه متحد هستند نیز این روشنگری و اعتراض را داشتند ولی فقط به اعتراض و روشنگری بسنده نکردند و سعي كردهاند گره فتنه را باز كنند. اين يك مقام ديگر است يعني وقتي كوي دانشگاه اتفاق افتاد، ماجراي كهريزك پيش آمد و یا در همان روزها نياز بود كه افرادي در دانشگاه ها برای سخنراني حاضر بشوند برخی از این دوستان کجا تشریف داشتند. البته اين هم مغتنم است كه افرادي به فتنه گران معترض بوده و روشنگری کرده اند اما بايد بدانيم نمره آنها بيست نيست. به همان دليلي كه اينها انتظار دارند در درون جبهه متحد اصولگرايي باشند به همان دليل هم برخی از آقایان هستند. متاسفانه امروز اصل فتنه و انحراف را برخی دوستان فراموش کرده اند و به امور فرعی بیشتر می پردازند و این محل تامل و دقت دارد.
آيا شما اعتراضاتي به ساکتین فتنه و نسبت به عملكرد آنها در سال 88 داشتهايد؟
بله هم به آنها خصوصی اعتراض کردیم و هم در سخنرانی در دانشگاه در همان ایام نسبت به آنها انتقاد نمودم. مسئول بودن افراد مصونيت نميآورد و باعث نميشود كه وظايف افراد از گردن آنها ساقط شود اما امروز ما داريم جبهه تشكيل ميدهيم و لازم هست كه براي وحدت، فرمايشي كه 21/10 / 88 مقام معظم رهبري فرمودند را سرلوحه قرار بدهيم، یعنی «براي حفظ اصولگرايي نياز به وحدت است و برای وحدت نیز نیاز به تنازل داریم». البته ما وحدت برحول اصول را خواستاریم و محوری ترین اصل خویش را نیز ولایتمداری می دانیم. ما از حضرت امام (رحمتاللهعلیه) و مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) یاد گرفتیم که حب و بغضمان نسبت به دیگران بر مبنای نزدیکی و دوری افراد، گروهها و جناحها به اسلام، نظام و انقلاب باشد، حب حضرت امام و آقا برای جایی است که جریانات و افراد، خدمات و برکاتی برای اسلام و انقلاب و مردم دارند و بغضشان هم نسبت به کسانی است که مضر به حال اسلام بوده و در برابر مصالح نظام اسلامی و منافع ملی قد علم میکنند.
باید نوع نگاه را به رفاقتها، رقابتها، مخالفتها و دشمنیها عوض كنیم و از منظر مصالح کلان نظام اسلامی موضوعات را رصد کنیم. ما نباید توجه کنیم چهکسی حضورش نفع بیشتری برای ما و گروه ما دارد، این منیتی است که امام میفرمایند شیطان است، بلکه باید دقت کنیم چه گروه و چه فردی برای اهداف انقلاب اسلامی مفید است و به همین دلیل او را بر دیگری مقدم داریم و به خویش نزدیکتر بدانیم و یا کسانی را که برای مصالح کشور گام برنمیدارند رقیب دانسته و گروهها و افراد ضداسلام و ضد ارزشهای انقلاب را دشمن بشماریم. این آن درسی است که امام و رهبر انقلاب به ما آموختند، نباید با هم دشمنی کنیم و سر ناسازگاری بگذاریم.
پس خالص سازی چه می شود؟
ما نیازمند هوشمندی و اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط و جلوگیری از گرفتاری در طوفان احساسات و یا مصلحتاندیشی صرف هستیم. بعضی از ماها تأکیدمان بر خالصسازی است و با شعار تکلیفگرایی، اهمیت آن را بیشتر از وحدت میدانیم و برخی دیگر با مصلحتاندیشی راه هرگونه تصفیه ناخالصیها را مسدود میكنیم.
این دو موضوع دوروی یک سکهاند و دقت در رعایت اعتدال در خالصسازی و همچنین توجه به اتحاد و وفاق حداکثری هم تکلیف ماست و هم مصلحت ما، و این همان امریاست که مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان در ماه مبارک رمضان به زیبایی فرمودند: «یک سؤال دیگر این است که بعضیها میگویند وحدت، بعضیها میگویند خلوص؛ شما چه میگویید؟ من میگویم هر دو. خلوص که شما مطرح میکنید - که ما بایست از فرصت استفاده کنیم و حالا که غربال شد، یک عدهای را که ناخالصی دارند، از دایره خارج کنیم - چیزی نیست که با دعوا و کشمکش و گریبان این و آن را گرفتن و با حرکت تند و فشارآلود بهوجود بیاید؛ خلوص در یک مجموعه که اینجوری حاصل نمیشود؛ ما به این، مأمور هم نیستیم. در صدر اسلام، خوب، با پیغمبر ” در بین دوستان معترض به حضور ساکتین در جبهه متحد هم برخي از افراد از ساكتين فتنه و انحراف هستند و برخي از آنها هم فقط به فتنه اعتراض کردهاند و روشنگري كردهاند که بسیار خوب بود ولی دیگران که امروز اکثریت فعال جبهه متحد هستند نیز این روشنگری و اعتراض را داشتند ولی فقط به اعتراض و روشنگری بسنده نکردند و سعي كردهاند گره فتنه را باز كنند “
اکرم یک عده بودند؛ سلمان بود، اباذر بود، ابیبنکعب بود، عمار بود، کی بود، کی بود؛ اینها درجه اول و خالصترینها بودند؛ عدهای دیگر از اینها یک مقداری متوسطتر بودند؛ یک عدهای بودند که گاهی اوقات پیغمبر حتی به اینها تشر هم میزد. اگر فرض کنید پیغمبر در همان جامعه چند هزار نفری - که کار خالصسازی خیلی آسانتر بود از یک جامعه 70 میلیونی کشور ما - میخواست خالصسازی کند، چهکار میکرد؟ چی برایش میماند؟ آنکه یک گناهی کرده، باید میرفت؛ آنکه یک تشری شنفته، باید میرفت؛ آنکه در یک وقتی که نباید از پیغمبر اجازه مرخصی بگیرد، اجازه مرخصی گرفته، باید میرفت؛ آنکه زکاتش را یکخرده دیر داده، باید میرفت؛ خوب، کسی نمیماند. امروز هم همینجور است. اینجوری نیست که شما بیایید افراد ضعیفالایمان را از دایره خارج کنید، به بهانه اینکه میخواهیم خالص کنیم؛ نه، شما هرچه میتوانید، دائره خالصین را توسعه بدهید؛ کاری کنید که افراد خالصی که میتوانند جامعه شما را خالص کنند، در جامعه بیشتر شوند؛ این خوب است. از خودتان شروع کنید؛ دور و بر خودتان، خانواده خودتان، دوستان خودتان، تشکل خودتان، بیرون از تشکل خودتان. هرچه میتوانید، در حوزه نفوذ تشکل خود، برای بالا آوردن میزان خلوصهای فردی و جمعی تلاش کنید؛ که نتیجه آن، خلوص روزافزون جامعه شما خواهد شد. راه خالص کردن این است. وحدت هم که ما گفتیم - که بعد سؤالات دیگری هم در این زمینه شده - منظور من اتحاد بر مبنای اصول است. بنابراین وحدت با کیست؟ با آن کسی که این اصول را قبول دارد. به همان اندازهای که اصول را قبول دارند، به همان اندازه ما با هم مرتبط و متصلیم؛ این میشود ولایت بین مؤمنین. آن کسیکه اصول را قبول ندارد، نشان میدهد که اصول را قبول ندارد یا تصریح میکند که اصول را قبول ندارد، او قهرا از این دایره خارج است. بنابراین با این تفصیل و توضیحی که عرض شد، هم طرفدار وحدتیم، هم طرفدار خلوصیم.» پس طبق ملاک داده شده از سوی آقا ابتدا برای خالص سازی، هرگروه باید از خود شروع کند و سپس به دیگران بپردازد، آنهم با رویکرد غالب اثباتی برای توسعه خالصین، چیزی که امروز گم شده ما هست و متاسفانه به بهانه تکلیف گرایی عده ای از دوستان کاری می کنند که کاملاً خلاف بیان رهبر معظم انقلاب است و در مورد وحدت نیز اصل دانستن اصول و گرد آن جمع شدن امری است که همه می بایست به سمت آن حرکت کنند.
مصاديق جبهه متحد اصولگرايي در كشور تا چه حد با گزينههاي جبهه پايداري مشترك خواهد بود؟
جبهه پايداري كه گفته است ميخواهيم كار گفتماني انجام بدهيم لذا مصداق موضوعیت ندارد. دبير جبهه پايداري حجت الاسلام و المسلمین آقاتهراني، مكرراً فرمودهاند كه جبهه پايداري كار گفتماني ميخواهد انجام بدهد و به دنبال تهيه و ارائه لیست انتخاباتي نيست. البته برخی از آقایان دیگر نیز گفته اند لیست می دهیم که این تفرقه و لیست های متعدد به نظرم فرش قرمز زیر پای فتنه و انحراف انداختن است. ما حرفمان این است که همه با هم بر اساس ملاکها و بدور از سهم خواهی باید لیست را ببندیم، اما در صورت اصرار دوستان به لیست مجزی سعی خواهد شد در لیست جبهه متحد بر اساس شایستگی افراد انتخاب شوند و بالطبع از این دوستان هم در لیست حضور خواهند داشت.
پس شما ميفرماييد كه گزينههاي جبهه متحد با جبهه پايداري به صورت محدود به اشتراك ميرسد؟
بنده در مورد مصاديق حرفي نزدم. جبهه متحد ليست ميدهد، ليست جبهه متحد هم برمبنای شاخصه ها ارایه می شود و افراد مرتبط با فتنه، انحراف و فساد در آن وجود ندارد. يعني ما مرزبندي شفاف با اين افراد داريم. آن كسي هم كه تمايل به فتنه، انحراف و فساد داشته آن هم در ليست ما قرار نميگيرد. گمانهزنيهاي غلطي هم كه اسامي را مشخص ميكنند و ليستها را ارائه ميكنند درست نيست. برادران پایداری هم رقیب ما نیستند و به اعتقاد بنده برخی از آنها هم در لیست جبهه متحد قرار خواهند گرفت. نكتهاي كه هست اين است كه دبير جبهه پايداري روي كار گفتماني و نه ارائه ليست تأكيد ميكند. البته باید استقبال کرد كه دوستان كار گفتماني انجام بدهند مثل ما که كار گفتماني انجام می دهيم و برایمان الویت دارد. به هر حال ما بايد تلاش كنيم دست به دست هم بدهيم ليست واحد بدهيم بر محور ارزشها و ملاكها.
مهمترين تاكتيك جريانهاي مخالف گفتمان اصولگرايي براي به شكست رساندن اين جريان را چه ميدانيد؟
همين تفرقه است. همين كاري كه برخي از دوستان به دنبال آن هستند بزرگترين موهبتي است براي نظام سلطه، انحراف و فتنه.
به نظر شما عدم ارائه ليست واحد از سوي اصلاحطلبان و شركت نكردن رسمي آنها در انتخابات با هدف و زنكشي جريان اصولگرايي و خودزني نيروهاي انقلاب صورت گرفته است؟
به عقيده بنده مواضع دو پهلو و ابهامآلود و عدم ارائه ليست از سوي اصلاح طلبان اهدافي داشته است. در نظر سنجی ها هنوز اصولگرایان فاصله بسیاری با آنها دارند و مهمترین بخش تصمیم اصلاح طلبان برای عدم دادن لیست بخاطر ترس از شکست مجدد است و از طرفی آنها با آگاهي به اينكه اگر ليست بدهند جبهه اصولگرايي روبهروي آنها متحد خواهد شد از اين كار دست برداشتند لذا تاكتيكي را به كار بردند كه ما سال 82 به كار برديم، يعني اصولگرايان آمدند در آن سال با چهرههاي جديد و ادبيات نو كه تا آن روز نبود ليست ارائه دادند و مسيري را انتخاب كردند كه حساسيت طرف مقابل را كاهش بدهند، اينها ” همين كاري كه برخي از دوستان به دنبال آن هستند بزرگترين موهبتي است براي نظام سلطه، انحراف و فتنه “
هم آمدند اين كار را كردند. نكته دوم، اينكه خاطر ما را آسوده كنند و ما را به دعواي درون گفتماني و خودزني جدي بكشند. نكته سوم آنها قصد دارند با ايجاد يك فضاي سرد انتخاباتي كاهش مشاركت را دنبال كنند و بعداً آن را به عنوان يك اهرمي عليه نظام بکار ببرند و مطالبات خودشان را از آن طريق دنبال كنند. آنها تصميم دارند در راستای خواسته دشمنان و نظام سلطه، انتخابات را با كاهش مشاركت مواجه كنند. اما اين ظاهر كار است و باطن كار آنها اين است كه آنها بيش از هزار نفرشان ثبت نام كردهاند و محكم براي پيروزي در انتخابات تلاش ميكنند و ستادهايشان سخت مشغول فعاليت هستند. اين خامي و خوشخيالي است كه ما احساس كنيم آنها نيامدهاند و فرصتي را پديد بياوريم كه به جان همديگر بيفتيم. اين همان كاري است كه در انتخابات شوراي دوم گريبانگير اصلاحطلبان شد و آنها به وزن كشي و خودزني سياسي روي آوردند. الان بنده بسيار مشكوكم كه برخي از دل جريان اصولگرايي شكاف و تفرقه را دامن ميزنند، اين مشكوك است، سادگي هم حدي دارد. سال 75 يا 76 جمعيت دفاع از ارزشها تشكيل شد بعد از دل جمعيت دفاع از ارزشها كه با يك شعارخوب، برخي از عناصر شايسته را دور هم گرد آورده بود، شرايط به سمتي رفت كه اولاً نيروهاي انقلاب در انتخابات شكست خوردند و ثانياً كسي مثل آقاي پورنجاتي در مجلس ششم همراه با دوم خرداديها و حتي بدتر از آنها بعضاً عمل كرد. برخي حرفها و صحبتها از درون جريان اصولگرايي زده ميشود كه انگار دسیسه و خواست دشمن و انحراف و فتنه هست. فتنه گران می خواهند هزینه تحریم انتخابات را به نظام تحمیل کنند بدون اینکه هزینه این کار و هم سویی با دشمن و عوامل خارجی را بپذیرند علاوه بر اینکه بازی برد بردی را برنامه ریزی کرده اند که با حضور عناصر دست دوم تلاش جدی کنند به پیروزی برسند اگر موفق شدند برد مضاعف کردند و اگر شکست بخورند می گویند افراد سرشناس ما نبودند و اینگونه هزینه شکست را نمی پذیرند.
شما ميفرماييد ادامه روند كنوني از سوي اصولگرايان، به تشكيل مجلس نظير مجلس ششم منتهي ميشود؟
اگر ما با هم نباشيم انتظار نداشته باشيم خدا همه آن چيزي را كه ميخواهيم براي ما فراهم كند ما بايد در مسير وحدت حركت كنيم و در انتخاب نامزدها شایسته سالاری را پیشه کنیم.
با توجه به اينكه برخي گمانهزنيها اين را نشان ميدهد كه اصلاحطلبان در كلانشهرها سرمايهگذاري كرده و جريان انحرافي هم روي شهرهاي كوچك و اين دو گروه تصميم دارند پس از ورود مهرههايشان به مجلس به دنبال ائتلافي بزرگ باشند، آيا جريان اصولگرايي تمام شهرها و استانها را براي پيشبرد اهداف خود مورد توجه قرار داده است؟
هدف نهايي فتنهگران هماني است كه الان منحرفين ميخواهند. آنها ميخواهند مجموعهاي را در مجلس داشته باشند كه راحت در مقابل بنيانها و اساس انقلاب بايستند. چون هدفشان مشترك است خيلي راحت با هم كنار ميآيند. آن چيزي كه مهم است اين است كه ما اشتباه نكنیم و با ایجاد تفرقه بین خودمان ميدان را به آنها ندهيم.
جريان اصولگرايي در كل كشور فعال شده است و در تك تك حوزههاي انتخابيه فعاليت می کند. راهبرد اساسي ما هم وحدت بين تمام جريانهاي اصولگرايي و انتخاب و معرفی عناصر شایسته به مردم و ایجاد فضای رقابت سالم و نشاط انتخاباتی برای حضور گسترده مردم و انتخاب نامزدهای کارآمد و انقلابی است.
احتمال اينكه افرادي كه عملكرد مناسبي در مجلس هشتم نداشتهاند باز هم در ليست اصولگرايان جا بگيرند؟
هر كسي با انحراف، فتنه و فساد مرتبط بوده باشد و آب به آسيب آنها ريخته باشد در ليست اصولگرايان قرار نميگیرد و اين خط قرمز ماست.
در اين فرصت باقيمانده تا انتخابات اميدوار به همگرايي جبهه متحد اصولگرايي و جبهه پايداري هستيد؟
بنده خيلي اميدوارم. جبهه پايداري با شعارهاي خوبي كه همان دفاع از اصول است روي كار آمده و اين بسيار مناسب است و وحدتي كه ما از آن حرف ميزنيم جز همين اصول است. مثل روز روشن است كه اگر ما با هم وحدت نكنيم بايد طعم شكست را بچشيم. تجارب قبلي ما هم همين را نشان ميدهد.
شعارهايي كه جريان انحرافي براي پيروزي در انتخابات به آنها متوسل بشوند را ميتوان حدس زد؟
در اين انتخابات خواهيم ديد كه جريان انحراف بيش از هر چيز ديگري دم از ولايت و مردم خواهند زد. چون آنها دچار يك نفاقي هستند. بيش از همه آنها روي اصول و مبانی و خدمت به مردم تأكيد خواهند كرد.
آينده انتخابات را با توجه به صفبنديهاي گروههاي مختلف چطور ارزيابي ميكنيد؟
انشاء ا.. یک انتخابات با شکوه را خواهیم داشت . اگر ما نیز انسجام و وحدت داشته باشیم و نامزدهای خوبی را انتخاب کنیم به امید الهی پیروزیم. محصول اين وحدت هم باید مسيري را طي بكند كه ما حصل آن يك حضور منسجم در انتخابات بشود و انتخاب نامزدهايی كه مبتني بر ارزشها و ملاكها انتخاب ميشوند و داراي كارآمدي و تعهد و تخصص هستند بسيار حائز اهميت است. اين زمينه يك مجلس خدمتگزار را با حضور افراد انقلابي محقق ميكند. به هر حال پيروزي اصولگرايان جز به وحدت میسر نخواهد شد.