هستهی شیطانی درون پوستههای کاغذی؛فراماسونری و مسیر پر جذبهی روانشناسی
فراماسونری قبل انقلاباسلامی، از زبان رییس دفتر «فرح پهلوی»، با منحطترین ادبیات صوفیانه، حقیقت مشترک ادیان و معنویت منهای تولی و تبری از پشت صورتک «خرد جاویدان» سخن میگفت؛ اما امروز، ادبیاتماسونی خود را تحت لوای کتب روانشناسی ظاهر میکند، در این مقاله به بررسی چند کتاب با القایی محتوای این مکتب میپردازیم.
گروه فرهنگی - اجتماعی برهان؛ ابتداییترین شکل فراماسونری در ایران به دورهی «ناصرالدین شاه» قاجار باز میگردد. ولی در دورهی «محمدرضا پهلوی» به دلیل گسترش روابط سیاسی ایران با غرب به ویژه انگلستان، لژهای فراماسونری متعددی در کشور پایهریزی شد و نفوذ فراماسونها در سیاست ایران به شدت گسترش پیدا کرد.
فراماسونری عمدهی تعلیمات خود را از حکومت طاغوتی و شیطانی مصر باستان کسب کرده است؛ در چند تعالیم اندکی نیز از بقیهی حکومتهای الحادی فراگرفته است اما در هر صورت رد پای حکومت طاغوتی فرعونهای مصر باستان را میتوان در سراسر تعالیم ماسونی یافت.
برای واکاوی مسأله مطرح شده لزوم به شناخت اهداف منتسب به فرقه فراماسونری میباشد که اجمالاً میتوان به چند مورد اشاره کرد:
1. نابودی تمام مظاهر توحید و یکتاپرستی در جهان.
2. به دستگرفتن حکومت و قدرت در تمام کشورهای جهان از طریق شبکهی گستردهی ماسونی در تمام ممالک دنیا.
3. تخریب مسجد الاقصی و کشف معبد سلیمان و بازسازی آن در ابتدای قرن 21.
4. پرکردن معبد سلیمان از بتها و نمادهای ماسونی به عنوان اصلیترین پرستشگاه ماسونی.
5. برقراری حکومت جهانی شیطانی به پایتختی معبد سلیمان در اورشلیم (بیتالمقدس).
6. به حکومت رساندن قدرتمندترین فراماسون با عنوان نمادین (ضد مسیح (Antichrist= دجال در ابتدای قرن.
اگرچه سوابق این جریان در تمام وجوه سایه انداخته اما در سالهای اخیر گروههای مشکوکی آزادانه در تکاپوی گسترش این پدیده در حوزهی فرهنگی هستند. امروزه عدهای آگاهانه یا ناآگاهانه ادبیات فراماسونری را باز تولید میکنند و از دیدگاه روانشناسانه مسایل را بیان میکنند و از سویی دیگر میخواهند انسان را جای خداوند بنشانند. مبادا روزی از خواب غفلت بیدار شویم که دیگر به خواب ابدی رفته باشیم! سرشت فراماسونری به دلیل مدیریت آن از سوی ابلیس، میل به استکبار و تمامیتخواهی دارد.
فراماسونری، صورتی اومانیستی و بشرمدارانه و سیرتی شیطانی دارد. بشر را به جای خدا، دایر مدار هستی میانگارد و با اغواگری، آرزوی دور و دراز جاودانگی سلطنت بشر بر جهان را ترویج میدهد. فراماسونری در عهد ما قبل انقلاباسلامی، از زبان رییس دفتر «فرح پهلوی»، با منحطترین ادبیات صوفیانه، حقیقت مشترک ادیان و معنویت منهای تولی و تبری از پشت صورتک «خرد جاویدان» سخن میگفت، وظیفهی نهادهای مسؤول است که با ارایهی مستندات در این خصوص، اعلام نظر کنند.
اما این که میبینیم، ادبیات ماسونی خود را تحت لوای کتب روانشناسی ظاهر میکند، در حالت طبیعی هم نگرانکننده است. در ادامه به بررسی چندین عنوان کتاب با محتوای القایی این مکتب میپردازیم.
اولین مورد قابل بررسی در این زمینه، کتاب «به من بگو چگونه؟» تألیف «صامع یوسفی» از کتب ادعایی زندگی موفق است. نویسنده، اقدام به جمعآوری مطالبی ارزشمند و در عین حال نامربوط به رشتهی تحصیلی خود نموده و صرفاً یک جمعآوری عمومی غیرعلمی است.
فراماسونری، صورتی اومانیستی و بشرمدارانه و سیرتی شیطانی دارد. بشر را به جای خدا، دایر مدار هستی میانگارد و با اغواگری، آرزوی دور و دراز جاودانگی سلطنت بشر بر جهان را ترویج میدهد.
متأسفانه مطالب ارایه شده هیچ سنخیتی با فرهنگاسلامی ایرانی ندارد و تنها در دو قسمت کتاب از نام خداوند یاد شده است که البته در یکی از آن ها با ذکر «کتاب مقدس» اشاره به خدای اعتقادی مسیحیان شده و در جای دیگر نیز به یک حدیث از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) اشاره شده است.
اگرچه نگارندهی کتاب فردی ایرانی است اما بارها به ارایهی مثال از نویسندگان معلوم الحال غربی پرداخته و گویی کتاب توسط یک فرد غربی نگاشته شده است. بدآموزیهای کتاب حاضر، متأسفانه در سایر کتب نیز دیده میشود و باید جهت حذف این آموزههای غلط از کتب به طور ساماندهی شدهای، اقدام شود.
برگزاری سسلسله نشستها و یا برگزاری کلاسهای متنوع با مفاهیم دینی برای نویسندگان داخلی ضروری به نظر می رسد. تا خط و مشی فکری این نویسندگان مشخص و خوراک فکری به آنها ارایه شود تا لااقل کتب داخلی از لحاظ علمی و اجتماعی غنی بوده و مفاهیم اصلی در آنها آورده شود.
در اسلام برای تمامی چگونهها، پاسخهای مناسب و هدفمند طراحی شده است. ارسال رسل و انبیای الهی و همچنین ائمه(علیهالسلام) برای پاسخگویی به این سؤالها است. اسلام زندگی شاد را در عبادت خداوند متعال و بهرهگیری از تعالیم دینی میداند. انگیزهی بالا، غلبه بر ترس، خواب راحت، شناخت خود، اعصابی آرام، مدیریت صحیح، ازدواج موفق، راحتی و خشنود کردن دیگران، کاهش فشار روحی و افزایش اعتماد به نفس از جمله مواردی است که در اسلام برای آنها تعالیم ویژهای داده شده و تنها یک رضای الهی و شناختن خود و منزلت و جایگاه خود است.
رازهای زندگی آسوده در قناعت، عزت نفس، قطع وابستگی به بیگانگان، چپاولگران و پرهیز از کسب روزی غیر حلال و یا مشکوک است. بنابراین با توجه به وجود این تعالیم در اسلام، دین ما بهترین سوژهی اجتماعی و زندگی عمومی را ارایه کرده است و آن حرکت در مسیر الهی است.
«اهدنا الصراط المستقیم، صراط الّذین انعمت علیهم»[1] که هر روز در نماز بارها تکرار میشود. بنابراین دین وظیفهی طرح چگونگی را دارد و صلاحیت این امر از عمده مترجمین که صرفاً ترجمههای ناقصی از مکاتب روانشناسی و موفقیت جهان را به دوش میکشند، خارج است.
کتاب بعدی با عنوان «رام کردن کودکان نوپا» اهدافی غیر از هدف علمی و آموزشی را دنبال میکند، چرا که عنوان کتاب در مورد کودکان میباشد اما بیشتر متن کتاب به گرایشهای ضد اجتماعی، شیطانپرستی و امپریالیسم فرهنگی، اختصاص دارد. در دین مبین اسلام، پرورش فرزند صالح، موهبتی است الهی که از سوی پروردگار به بندگان خاص خود هدیه داده میشود و در سراسر دین به والدین در مورد تربیت صحیح فرزند، سفارش شده است.
از این رو وجود فرزند در خانواده و روحیهی فرزندپروری ریشه در دین دارد و اسلام با پیامهایی که خواهان قطع نسل و از بین بردن نسل انسانهای نیکوکار (مسلمانان) است، مخالفت میکند. البته طبیعی است که شکل گسترش نسل از منظر امکانات مالی و اجتماعی نیز باید مرتفع شود.
در اسلام، از طلاق به عنوان مکروهترین حلال یاد شده و در احادیث آمده است که طلاق و جدایی تنها حلالی است که عرش خدا را به لرزه در میآورد. از جمله دلایل مخالفت اسلام با طلاق، رشد همه جانبهی جرایم و فساد میباشد که در این کتاب نویسنده کوشیده آن را بیخطر و عادی جلوه دهد که ادعایی کاملاً غیر علمی و غیر منطقی است.
در دین مبین اسلام، اندیشههای پوچ و بیمعنایی نظیر اندیشهی «داروین» مردود است و از انسان در سراسر قرآن به عنوان اشرف مخلوقات یاد شده است و از این رو، همردیف ساختن برترین مخلوق پروردگار با سگ، گربه و میمون مغایر با آموزههای والای دینی و انسانی است. همچنین اشاره به کمپانی صهیونیستی «والت دیسنی» که با اندیشهی ضد اجتماعی و حذف خداوند از جهان، فعالیت میکند نیز در خور توجه به عنوان یک آسیب تلقی میشود.
سری کتابهای «گوهر شب چراغ» نیز با این اهداف تألیف شده و کتاب مورد نظر با عنوان 60 رهنمود برای رفع تنش، حاوی مطالبی در راستای رفع تنش و خستگی است و مخاطب را برای مبارزه با تنش مسلح کرده است، اما لابهلای آموزش مفاهیم علمی، نکات منفی و آموزههای غلط را نیز انتقال داده است.
این کتاب از لحاظ علمی و سطح آموزشی، جزو کتابهای مؤثر به حساب نمیآید و بیشتر حاوی مطالب عامیانه است و مربوط به طبقهی دانشگاهیان یا فرهیختگان نمیباشد. تبلیغ استفاده از مواد روانگردان و سیگار از جمله بزرگترین انحرافهای نویسنده به شمار میآید و تبلیغ مکاتب غیر الهی (بودیسم) نیز از دیگر خطاهای نگارنده میباشد.
از آن جا که مکاتب غیر الهی و غیر مذهبی اهدافی در جهت خیانت به انسانها به وسیلهی حذف وجود خداوند را دنبال میکنند و همگی این فعالیتها در جهت خرافهپرستی و اهداف شیطانی به شمار میآید. «ذن» و «مرتاضگری» جزو خرافات به حساب میآید و در دین سحر و جادوگری حرام و مردود میباشد، از این رو تبلیغ آنها نیز جزو انحرافهای روشن به شمار میرود.
جلد سوم کتاب «گوهر شب چراغ»، مجموعه داستانی است که هدف از نگارش آن مشخص نیست که البته این خاصیت تمامی نسخ این کتاب مانند جلد دوم و ... است. متأسفانه این کتاب پس از مطرح کردن چند داستان کوتاه بیهدف و شعرگونه و علیرغم ارایهی کتابی به نسبت ضخیم (در قطع جیبی) اقدام به ترویج آیین بودا نموده و مطالبی گستاخانه ضد اسلام مینگارد. وی با تکرار واژهها و مفاهیم مشخصی از زرتشت به بودا و یک داستان عشقی، به ارایهی داستانهای بیمحتوایی مانند: «پیرمرد تنها» و «گربهی آواره» میپردازد.
اگر قرار باشد هر کس دست نوشتههای تخیلی ابهامآلود خود را با تبانی با یک انتشاراتی به مرحلهی نشر درآورد، اکنون باید هر ایرانی هزاران کتاب مینگاشت، کتبی که به طور قطع حتی اندکی هم که شده بار آموزشی در بر خواهد داشت. با توجه به این مهم، بهتر است ساز و کار بهتری برای مجوز دهندگان و تأیید کنندگان این کتابها از وزارت ارشاد در نظر گرفته شود.
در آیین مقدس اسلام، محبتکردن بسیار سفارش شده است و خداوند از وجود مقدس پیامبران نیز به عنوان عامل محبت، اشتراک و الفت نام میبرد و میفرماید، نسبت به او در قلوب مؤمنین الفت و انس قرار دادهایم، بنابراین آموزههای این کتاب مخالف موازین اسلامی است.
کتاب «خود مقدس شما» نیز از لحاظ علمی، مطالب قابل ارایهای ندارد. از لحاظ سطح آموزههای علمی بسیار ضعیف است و به طور کلی در خور مخاطبان فرهیختهی کشور نمیباشد. همچنین ترویج آموزههای غیر اسلامی، در سراسر کتاب به چشم میخورد و از این لحاظ نیز متناسب با نیازهای جامعهی ایرانی نمیباشد. نگهداری از حیوانات و یا تقدس قائلشدن برای آنها از جمله موضوعات انحرافی و فراوان کتاب میباشد.
در دین اسلام و آیات قرآنی، هدف از خلقت انسان، رسیدن به کمال و سعادت اخروی معرفی شده و اصل خلقت انسان از خاک بوده است و تنها خالق او خداوند بلند مرتبه است. در سورهی توحید و بسیاری آیات دیگر قرآن، خداوند را این گونه معرفی کردهاند که نه زاده شده و نه کسی را زاییده و فرزند ندارد، انحراف اندیشهی مسیحیت نیز از این نقطه شکل گرفت که مسیح(علیهالسلام) را فرزند خدا دانستند. در این کتاب نیز مطالبی انحرافی آمده، که خداوند والد انسان است.
نظام فرهنگی اسلام که با پیوندهای مذهبی و اسلامی عجین شده است، در مورد نگهداری و ارتباط جنسی با حیوانات، حکم ممنوعیت داده است و انسان را از نگهداری حیوانات نجس و حرام گوشت منع کرده است و در عین حال مسلمانان را به نیکی کردن به حیوانات (غذا دادن، پناه دادن) سفارش کرده است و به حقوق حیوانات نیز توجه ویژه داشتند.[2]
اما رفت و آمد حیوان نجس به خانه و در آغوش کشیدن حیوانات نامبرده شده در کتاب، به طور قطع از منظر دینی امری نکوهیده و ناپسند به شمار میآید. همچنین بسیاری از حیوانات خانگی بنا بر پژوهشهای علمی انجام شده، عامل انتقال انواع گوناگونی از بیماریهای میکروبی به شمار میآیند.
کتاب «100 راز خانوادهی موفق» نیز، اگر چه در ظاهر یک جمعآوری ساده از متدهای ادعایی موفقیت به نظر میرسد؛ اما در عمل مطابق با الگوهای بیگانه نگاشته شده و بنابراین برای مخاطب مسلمان بدآموزی دارد. حتی تصویر نسخهی نخستین کتاب نیز گویای غربیبودن این کتاب است. نظرهای مؤلف با داستانهایی که طرح میکند، مستقل میشود که متأسفانه در این داستانها نیز تضاد فرهنگی و بدآموزی وجود دارد.
نظر به مباحث مطرح شده، بهتر است محتوای انحرافی از متن کتاب حذف شده و به جای آن تعالیم اسلامی و الگوهای خانوادهی موفق از دید اسلام گنجانده شود. اصولاً خانوادهی موفق غربی یعنی یک خانوادهای که ماشین آخرین مدل و خانهای بزرگ در منطقهی شمال شهر داشته باشد و هیچ جا از قناعت، صبر و تلاش به عنوان عوامل موفقیت در زندگی نام برده نشده است.
کتاب «مدیریت زمان» جزو آن دسته کتبی است که با اشاره به نحوهی عملکرد ما در زمان به بررسی و ارایهی راهکارهای پیشنهادی برای بهرهبرداری مناسب از زمان میپردازد. متأسفانه در بررسی این کتب آن چه روشن است، ارایهی مفاهیم غلط از زندگی و زمان است و بحث مدیریت زمان صرفاً یک ادعاست. القای مفهوم ارزشمندی زمان و استفادهی حداکثر از آن برای کسب لذایذ و استفاده از فرصت زندگی برای صرفاً زندگی! از آموزههای این کتاب است.
نویسنده، الگوهای موفقیت و مثالهای پر اهمیت خود را مانند سایر کتب که در این بحث نگاشته میشود، الگوهای کارتونی، افسانهای و هالیوودی میداند و تردستی، جادوگری، عقاید خرافی و موضوعات دست نیافتنی، معرفی میکند. توهین به مقدسات و اصول انسانی اسلامی نیز در این کتاب به چشم میخورد که به آن اشاره شده است.
تمسخر افراد و اعتقادهای آنها و القای بدآموزی که گاه نیاز به بیان نیز ندارد در این کتاب به چشم میخورد. همچنین مثالها و بیاناتی که هیچ مطابقتی با فرهنگ ما ندارد نیز در این کتاب یافت میشود. ارایهی مفاهیم غیر علمی که عموماً پایهی اجتماعی نیز ندارد از دیگر موارد مورد نظر این کتاب است. با توجه به این مسایل، بهتر است کتاب حاضر با حذف موارد متعدد درج شده، با بازنگری کلی در دسترس قرار گیرد.
همچنین با توجه به جایگزینی مباحث و مطالب اسلامی در خصوص زمان و اهمیت آن بهتر است کتب جایگزین در دسترس عموم قرار گیرد. در مورد داستان «آدم و حوا» نیز قرآن اشاره میکند «فاذلهما الشیطان»[3] یعنی برخلاف گفتههای این کتاب، آدم فریب حوا را نخورد بلکه هر دوی آنها فریب شیطان را خوردند.
کتاب «پرسشهای کوانتومی» از سری کتب «آنتونی رابینز» با عنوان «شاه کلید موفقیت» است. نظر به مباحث طرح شده و محورهای تحت بررسی، اگرچه کتاب حاضر از حیث بدآموزی کتابی مخرب محسوب میشود اما بهتر است عنوان «شاه کلید موفقیت» نیز از عنوان روی جلد کتاب حذف شود زیرا مطالب مطرح شده صرفاً یک ادعا در این زمینه است. اسلام در زمینهی پرسش از خود، لزوم «حاسبوا قبل ان تحاسبوا»[4] را توصیه میکند و مدام انسان را به بررسی خود و به کارگیری «نفس لوامه» سفارش مینماید.
اسلام در مورد شخصیت زن نیز میگوید که بهشت زیر پای مادران است و مقام جلیل زن را بدین طریق ارج مینهد. الگوی تمام زنان عالم، بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمهزهرا(سلامالله) است و زنان برجستهی تاریخ مانند: «مریم، هاجر، آسیه و خدیجه» را نیز الگوهای تمام نمای یک زن معرفی مینماید. جایگاه زن در خانواده آن قدر قابل ستایش است که زن به عنوان بنیان خانواده تلقی میشود.
حضرت فاطمهزهرا(سلامالله) برترین بندگان و مسلمانان را کسانی میداند که به زنان خود احترام گذاشته و آنها را ارج مینهند. با توجه به نکات مطرح شده در بخش بررسی محتوای کتاب، به نظر میرسد نویسندهی کتاب کوشیده است اهداف خود را در قالبهای مختلف با هدف مشترک دنبال کند و هدف ضربه به اسلام و مبانی اعتقادی مسلمانان، بزرگترین هدف نویسنده است.
از آن جا که کتب دیگر نویسنده تحت بررسی قرار گرفته و همگی آنان نیز اهدافی مشابه را دنبال میکنند، از این رو کتاب مورد بررسی از لحاظ علمی و آموزشی در رشته کتب بیمحتوا و بیاثر گنجانده شده و فقط با هدف ضربه به دین طراحی شده است.
در اسلام از وجدان به عنوان «رسول باطنی» یاد شده است و آن را نفس برشمرده که انسان را از زشتیها و بدیها باز میدارد. بنابراین در دین از وجدان به عنوان نفس لوامه (سرزنشگر) یاد شده و این موهبتی است که از طرف پروردگار به انسان اعطا شده است.
در سراسر دین آمده است که هر جا صدای مظلوم و بیپناهی را شنیدید به یاری او برخیزید زیرا اسلام دین رحمت و مروت است، اما نویسنده در این کتاب، مخاطب را از همدردی و نوعدوستی منع کرده است و احساس همدردی را مایهی افسردگی و ناراحتی برای انسان برشمرده است.
دین مبین اسلام به پدیدههایی مانند: « جادو، سحر و...» دید انتقادی دارد و اعمالی نظیر آن در دین جایگاهی ندارد، زیرا همهی آنها خواهان قدرتی هستند که مافوق قدرت بشر و خداوند باشد و بدین منظور به اقدامهایی عجیب و خارج از اصول عقلانی دست میزنند که هیچکدام از آنها دارای اعتبار علمی نمیباشد و فقط هدف کسب قدرت (ماورالطبیعه) را دنبال میکنند. سحر و جادوگری و زن که در سراسر این کتاب بدان اشاره شده است، همگی از نمادها و اهداف فراماسونری میباشد. از این رو میتوان هدف از طرح این مسایل را ضربه به دین و یکتاپرستی دانست.
کتاب «هیچوقت برای شاد زیستن دیر نیست»، تألیف «موریل جیمز» یک گردآوری از جانب روانپزشکی است که داعیهی روانشناسی دارد. وی با الگوگیری از نظریهی داروین و بیمبالاتی فرهنگ اجتماعی، اقدام به درج مطالب و مفاهیمی ضدخانواده و ضداخلاقی نموده و با بیتفاوتی به بنیان اصیل خانواده، قلم میراند.
نکتهی حایز اهمیت آن که، مترجم کتاب نیز هیچ توجهی به اهمیت مطالب عنوان شده نداشته و صرفاً ترجمه کرده است. درج مطالب غیرعلمی از دیگر نکات این کتاب است. تأکید بر زندگی جنسی در این کتاب مشهود است و بیان عبارت «خشنودی جنسی» بارها در این کتاب قید شده است که ادعای «فرویدیسم» بودن نویسنده را بیش از هرچیز به اثبات میرساند.
متأسفانه مطالب کتاب افزون بر مسایل یاد شده، منجر به ایجاد تضاد فکری، عملی، تاریخی و حتی سیاسی و تربیتی در مخاطب شده، وی را به ورطهی گمراهی و جهل مطلق میکشاند. نکتهی قابل تأمل اینکه، جا دارد مسؤولین و دستاندرکاران ذیربط بیش از پیش به این موضوع پرداخته و ضمن موشکافی از این موضوع، اقدام به ارایهی راهکارهای مناسب در این مسیر نمایند.
هیچوقت برای شاد زیستن دیر نیست؛ این یک اصل پذیرفته شده در اسلام است. دین مبین اسلام روزهای تقرب به درگاه پاک الهی را روزهای عید و شادی بشر میداند و امام علی(علیهالسلام) در این زمینه میفرماید: «روزی که در آن هیچ گناهی مرتکب نشوی، آن روز عید است»[5] و روز شادی و سرور تلقی میشود.
اسلام دین بانشاط و شادابی است. دستور وضو و اقامهی نماز نیز برای بازیابی روحی در این زمینه است. در بحث بدآموزیها و ضدفرهنگها، نگهداری حیوانات نجس و چسبیدن موی آنها به بدن، منع صلاه میآورد. اهمیت به اعمال با آیهی «فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره»[6] مشخص میشود و پاداش عشق به درگاه الهی، بهشت برین است.
مکاتب غیر الهی و غیر مذهبی اهدافی در جهت خیانت به انسانها به وسیلهی حذف وجود خداوند را دنبال میکنند و همگی این فعالیتها در جهت خرافهپرستی و اهداف شیطانی به شمار میآید. «ذن» و «مرتاضگری» جزو خرافات به حساب میآید و در دین سحر و جادوگری حرام و مردود میباشد، از این رو تبلیغ آنها نیز جزو انحرافهای روشن به شمار میرود.
کتاب «فکرت را عوض کن، زندگیت عوض میشود» از حیث بررسی و همچنان که از مواضع آن بر میآید یک کتاب کاملاً صهیونیستی است که با اهدافی خاص در جامعهی ما پخش شده و متأسفانه تاکنون بیش از 10 بار تجدید چاپ شده است. کتاب از لحاظ محتوای علمی، روانشناسی بسیار تهی بوده و پایههای اعتقادی و بنیادی آن بسیار سست است و تنها در راستای ترویج و تبلیغ یهودیت صهیون نگاشته شده است.
افزون بر محورهای بررسی شده، تأکید نویسنده بر اموری که منجر به کنترل ذهن میشود، اشاعهی فحشا از راه مطالبی نظیر لخت خوابیدن زنان کنار دریا (ص 179) و تفکرات فمینیستی (ص 236) نیز در این کتاب تعمدانه و مغرضانه به چشم میخورد. با توجه به مطالب مطرح شده، توجه به این نکته ضروری است که تأکید رهبری معظم بر بصیرت عمومی از راه کنترل کتب و به ویژه کتبی از این دست که عملاً جنگ نرم دشمنان نظام اسلامی و جمهوری اسلامی ایران از راه چنین ابزاری از سالها پیش (که در بیانات رهبر معظم انقلاب از آن به تهاجم فرهنگی یاد شده) به وجود آمده و بارها و بارها در حال تکثیر و شکلگیری بوده است.
اسلام دین الهی را بعد از تمام ادیان الهی، تنها اسلام میداند و «انالدین عندالله اسلاما»[7] را سرلوحهی آزاداندیشان جهان قرار میدهد. با توجه به نکات مطرح شده در بخش بررسی محتوای کتاب، به نظر میرسد نویسندهی کتاب کوشیده است اهداف خود را در قالبهای مختلف با هدف مشترک دنبال کند و هدف ضربه به اسلام و مبانی اعتقادی مسلمانان بزرگترین هدف نویسنده است.
از آن جا که کتب دیگر نویسنده تحت بررسی قرار گرفته و همگی آنان نیز اهدافی مشابه را دنبال میکنند، از این رو، کتاب مورد بررسی از لحاظ علمی و آموزشی در رشته کتب بیمحتوا و بیاثر گنجانده شده و فقط با هدف ضربه به دین طراحی شده است.
نویسنده با بررسی موردی مراجعین خود سعی کرده از مسلمانان چهرهی منفی به تصویر بکشاند و آنان را مفلوک نشان دهد. دین اسلام مسلمانان را همواره به پاکیزگی، نظافت و داشتن نظم و ترتیب دعوت کرده و نظافت در دین ما نیمی از ایمان است اما آرایش کردن، جلب توجه زنان و عشوهگری زنان را مذموم شمرده است.
اسلام، روابط زن و مرد را در چارچوب دین تعریف کرده است و از هرگونه روابط نامشروع و آزار، زن و مرد مسلمان را برحذر داشته است. دین با جادوگری و مرتاضی مخالف است و فقط پیامبران و قرآن کریم را واسطهی فیض الهی برشمرده است و به طور کلی با ترویج خرافات و بیبندوباریهای اخلاقی، مخالف است. علاوه بر اینکه این کتاب بار آموزشی ندارد ، در حوزهی خاصی نیز فعالیت نکرده است، از این رو به نظر میرسد انتشار این کتاب بیفایده است و جلوگیری از انتشار این کتاب، ضروری است.
پینوشتها:
1. «ما را به راه راست هدایت فرما، راه کسانی که موهبتشان دادی؛ فاتحه/6و7»
2. [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
3. «شیطان هر دوی آنها را فریب داد و نه حوا یا آدم را ؛ بقره/36»
4. محاسبه نفس؛ سید ابن طاووس و علی العاملی کفعمی، ص99.
5. انصارالصلاه/ص22.
6. «پس هرکس به اندازهی ذرهای نیکی کند، آنرا میبیند؛ زلزال/7»
7. «در حقیقت دین نزد خدا اسلام است؛ العمران/19»