جای اخلاق در رقابتهای سیاسی ایران کجاست؟
«یکى دیگر از ضعفهاى ما این است که ما به موازات علم، به موازات پیشرفتهاى علمى، پیشرفت اخلاقى و تزکیهى اخلاقى و نفسى پیدا نکردهایم؛ این عقبماندگى است ... در علم پیشرفت کردیم، در سیاست پیشرفت کردیم؛ باید در معنویت و در تزکیهى نفس هم پیشرفت میکردیم.»
گروه سیاسی برهان/ سپیده کامرانی؛ با توجه به اشاره صریح رهبر انقلاب مبنی بر عقب ماندگی در حوزه ی تزکیه ی اخلاقی، بررسی مقوله ی اخلاق در فضای سیاسی امروز کشور تا حد زیادی ضرورت می یابد. در این زمینه مطالعهی موردی نظرهای نخبگان و مجریان این عرصه به ویژه تذکرات معظم له در رابطه با فعالیتهای سیاستمداران و اخلاق سیاسی حاکم بر عملکرد آنان، به علاوه بررسی آثار این معضل در جامعه و افکار عمومی راهگشا خواهد بود.
اخلاق گمشدهی امروز جامعهی نخبگان و سیاسیون کشور
دکتر «رضا پورحسین»، مدیر سابق شبکهی چهار، با طرح این موضوع که مدتی است فضای سیاسی اجتماعی جامعهی ما به لحاظ اخلاقی فضای مناسبی نیست و گاهی آدمی را آزرده میسازد، میگوید: «فضا به گونهای است که میتوان گفت اخلاق، گمشدهی جامعهی امروز نخبگان ماست. عموماً فضای سیاسی اجتماعی جامعه توسط نخبگان آن ساخته میشود و متأسفانه شرایط فعلی نیز، بیشتر توسط برخی نخبگان سیاسی و اجتماعی به وجود آمده است و تأسف بیشتر آن که رسانههای مکتوب و مجازی نیز به گسترش این فضا کمک میکنند تا از این رهگذر آمار تولید خبر خود را به هر قیمتی بالا ببرند.»
وی با طرح این موضوع که صحت خبر، هیچ مجوزی برای سیاسیون صادر نمیکند تا آن را در مجامع عمومی منتشر کنند، میگوید: «گاهی حد از این هم بالاتر میرود و مسایل شخصی برخی آدمها از تریبونهای رسمی افشا! میشود. قطعاً این مسیر، چون از مسیر حقوقی و قانونی طی نمیشود، اخلاقی و بلکه شرعی نیست و نخبگانی که چنین رویهای را برای از میدان به در بردن حریف خود انتخاب کردهاند، واجد اخلاق سیاسی نیستند.» پورحسین در پایان تأکید کرد «همگی این را بدانیم که اگر چنین رویهای به یک عادت سیاسی اجتماعی تبدیل شود و به تدریج رنگ رفتار به هنجار را به خود بگیرد، نوبت به همه خواهد رسید و در آن روز، حیثیت افراد مورد آسیب جدی قرار میگیرد و تخریب میشود.»[1]
نزدیک شدن انتخابات مجلس و بروز تیرگیها در رفتارهای سیاسی
دکتر «ساسان شاه ویسی» با ردیابی مقوله بد اخلاقی در فضای انتخاباتی کشور، می گوید: «فضای سیاسی کشور به دلیل نزدیک شدن به ایام انتخابات مجلس کمی متفاوتتر از گذشته شده و تیرگی رفتارهای سیاسی در برخوردها، سخنرانیها، خطابهها و اظهارنظرها برجسته میشود. به دلیل نزدیک شدن به انتخابات مجلس، برخی به دلیل ادای تکلیف، برخی به جهت معرفی دست آوردها و برخی هم به دلیل ابراز دیدگاههای شخصی و برجسته کردن خود اظهارنظرهایی میکنند که در گذشته از سوی آنان صورت نمیگرفت.»
این تحلیلگر اقتصادی با بیان این که به نظر میرسد هر قدمی، هر قلمی، هر سخنی و هر گفتهای که مردم و مسؤولان را در مسیر بیتفاوتی و بیانگیزگی قرار دهد، قلم و قدمی است که اول، اخلاق مداری در عرصهی سیاسی و دست آوردهای نظام را مورد نقد قرار داده و دست آوردهای عظیم نظام مقدس جمهوری اسلامی را در جریان سیاسی کاری به چالش کشیده است، گفت: «به فرمودهی رهبر معظم انقلاب، زحمات، خدمات، عملکرد و قابلیت دولت خدمتگزار در مسیر اهداف کشور بوده، اما متأسفانه این ظرفیت و عملکرد هم اکنون در بوتهی بینظمی فضای انتخاباتی و دیدگاههای یک جانبه گرایانهی برخی از منتقدان دولت مورد نقد و بررسی قرار میگیرد!» دکتر شاه ویسی با طرح این موضوع که نباید فضای اقتصادی کشور را به سمت تلاطم بکشانیم، افزود: «اگر نقد، سؤال و ضرورت به طرح مسایلی وجود دارد چرا روابط دوستانه، برادرانه و اخلاق مدارانهی مبتنی بر هویت ایرانی- اسلامی را فراموش کرده و زنگ انتخابات، چالشها و حواشی آن را قبل از شروع میزنیم. »
عدم وجود رابطهی محکم میان تقوا و اخلاق سیاسی در فضای کشور
«آیتالله سید احمد علم الهدی» در این رابطه میفرمایند: «در اخلاق سیاسی جامعه تقوا وجود ندارد؛ برخی به مجرد این که در یک جریان سیاسی قرار میگیرند این تصور را دارند که همهی حرامهای خدا بر آنها حلال میشود و همهی معاصی پروردگار در راستای جریان سیاسی که در آن قرار دارند بر آنها طاعت است، از این رو تفاوت بین اخلاق سیاسی یک مؤمن با یک کافر در این زمینه مشخص میشود.»[2]
تأثیر پرخاشگری نخبگان و سیاسیون کشور بر رفتارهای اجتماعی
بروز و گسترش خشونت در هر جامعهای ریشه در عوامل مختلف و متنوعی دارد؛ شامل ضعف قوانین، ضعف در پیشگیری و اقدامهای پلیسی، ضعف تربیتی و تبعیضهای اجتماعی، اما در این میان برخی کارشناسان اعتقاد دارند باید به علل و عوامل پیش گفته، نقش ادبیات نخبگان و سیاسیون را نیز افزود. ادبیات، گفتار و عملکرد این گروه نخبهی جامعه تأثیر قابل تأملی بر رفتارهای اجتماعی خواهد داشت. آثار و تبعات دعواهای سیاسی، بداخلاقیها، تندخوییها و فحاشیها در لایهی بالایی جامعه متوقف نمیماند. کارشناسان و تحلیلگران اعتقاد دارند گروه نخبگان سیاسی به عنوان الگوی مرجع نقش تعیین کنندهای در آرامش و امنیت روانی جامعه دارند و عدم توجه آنان بر تأثیراتی که با عملکرد و رفتارهای غیراخلاقی خود بر مردم جامعه دارند، به شکل نامحسوسی دامنگیر تمامی افراد و طبقات اجتماعی کشور میباشد.
تأثیر ادبیات و رفتارهای سیاسیون بر افکار و اخلاق عمومی
دکتر «محمدرضا شرفی»، روان شناس و دانشیار دانشگاه تهران میگوید: «جایگاه رجال سیاسی و اجتماعی در میان آحاد جامعه از دو نظر قابل تأمل است. نخست آن که ادبیات، گفتار و رفتارهای سیاسیون ما بیش از ادبیات سایر مردم در رسانهها منعکس میشود و تکرار آنها هم به تدریج «فرهنگ خاصی» را در میان افراد عادی ایجاد میکند. دوم این که مردم خواه ناخواه به افرادی که در ردههای بالای سیاسی فعال هستند به عنوان یک الگو نگاه میکنند، چرا که جایگاه آنها با افراد عادی فرق میکند و به مرور زمان در شخصیت مردم غالب میشود و در رفتارهای مردم و اخلاقیات آنها بروز پیدا میکند.»
جایگاه رجال سیاسی و اجتماعی در میان آحاد جامعه از دو نظر قابل تأمل است. نخست آن که ادبیات، گفتار و رفتارهای سیاسیون ما بیش از ادبیات سایر مردم در رسانهها منعکس میشود و تکرار آنها هم به تدریج «فرهنگ خاصی» را در میان افراد عادی ایجاد میکند. دوم این که مردم خواه ناخواه به افرادی که در ردههای بالای سیاسی فعال هستند به عنوان یک الگو نگاه میکنند
وی به نیازهای مردم در دههی چهارم انقلاب اسلامی اشاره کرده و میگوید: «مردم در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری به آرامش و امنیت احتیاج دارند، چراکه بستر مناسبی برای خلاقیت، نوآوری و شکوفایی در جامعه فراهم شده و مردم نیز به دنبال تعالی و کسب موفقیت هستند، اما متأسفانه اغلب نیرو و انرژی مردم جامعه صرف اختلافها، تنشها و یا صحبت دربارهی آنها میشود. آرامش و امنیت در سایهی ادبیات و رفتار کلامی ارزش محور، مشفقانه و آموزنده ایجاد میشود.»
دکتر شرفی با اشاره به کلام امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در نهج البلاغه دربارهی تعریف اخلاق سیاسی، تصریح میکند، امام علی(علیهالسلام) میفرمایند: «که کل دنیا، مزیتها و موقعیتهای آن، پدیدهای کم ارزش است، از این جهت که نباید به آن دل بسته شد، چرا که با وابستگی به دنیا ارزش و منزلت انسان پایین میآید.» بنابراین اگر نگاه مسؤولان به دنیا، نگاه «وابستگی» نباشد و فقط به عنوان مرحلهی «خدمت به مردم» باشد، به طور قطع خشونتها و پرخاشگریها در ادبیات آنها دیده نمیشود، زیرا دنیا از نظر آنها بی ارزش است. این استاد دانشگاه، با اشاره به اخلاق سیاسی در نگاه امام خمینی(ره) میگوید: «امام(ره) حتی با دولتمردانی که پا را فراتر از حق گذاشتهاند هم بسیار مشفقانه و دلسوزانه سخن میگفتند و هرگز از واژههای سخیف، سبک، خشونت آمیز و موهن استفاده نمیکردند، کلام امام همیشه با متانت، نجابت، لطافت و جذابیت همراه بود، ایشان حتی در برابر کسی که رو در روی مردم و نظام اسلامی ایستاد هم از ادبیات زننده استفاده نکردند.»
دکتر «علی انتظاری»، مدیر گروه جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است: «افرادی که در هیأت سیاسی هستند یعنی چه آنهایی که در رأس کار قرار دارند و چه آنهایی که در کنار بوده اما همیشه آمادگی ورود به عرصهی سیاست را دارند، ادبیات قدرت را در جامعه تعریف میکنند. به عبارتی این افراد با نوع رفتار، اعمال و حرکات خود ادبیاتی را رواج میدهند که مردم عامه در همه جا از تاکسی گرفته تا کوچه و بازار از آن استفاده میکنند، ادبیاتی که حتی موضوع بحث خانوادهها میشود.»
آثار مخرب گفتارهای غیرمتعارف سیاسیون بر جامعه
دکتر «عبدالعلی لهسایی زاده»، جامعه شناس و مدرس دانشگاه، یکی از اثرات مخرب ادبیات غیرمحترمانهی سیاسیون را تغییر سبک گفتاری و رفتاری مردم میداند و میگوید: «هر چه قدر گفتار غیرمتعارف و رفتار نابهنجار از سوی سیاسیون بیشتر در جامعه رواج یابد، این نوع ادبیات برای مردم عادیتر میشود، مردم فکر میکنند که این عمل طبیعی است.» این جامعه شناس ادامه میدهد: «در بسیاری از کشورها وقتی شما به فردی تهمت میزنید اگر ثابت شود که دروغ گفتهاید به شدت مجازات میشوید، اما وقتی این فرد تنبیه نشود، رفتار خود را ادامه میدهد و این رفتار به تدریج به یک هنجار تبدیل میشود، در حالی که اگر جلوی این رفتارها به ویژه از سوی افراد سیاسی گرفته شود، نظم اخلاقی در جامعه ایجاد میشود، نظم اخلاقی مثل نظم ترافیکی است و نبود آن امنیت را از روح و روان مردم سلب میکند. مثل تهمت زدن که موجب ناامنی، سرخوردگی و آسیب دیدن مردم میشود.»[3]
در ادامه به بررسی فرمایشات رهبری در رابطه با کنشهای سیاسی اخیر در کشور میپردازیم، به امید آن که راهبردهای ایشان بتواند به منزلهی کارکردهای استراتژیک و نقشههای راهی معین و مبین برای تمامی فعالان عرصهی سیاسی کشورمان واقع گردد.
بازخوانی هشدارها و راهکارهای مکرر رهبر انقلاب در مورد اخلاق سیاسی
مطالعات نشان میدهد تأکید رهبر انقلاب بر روی مسأله اخلاق انتخاباتی، کمنظیر به نظر میرسد؛ و البته این میزان بیتوجهی به فرمایشات ایشان نیز! باعث گردید معظم له بارها و بارها لب به سخن گشودند، گاه با لحنی ارشادی، گاه با لحنی هشدارآمیز و گاه با بیانی گلایه گونه باب این بحث را پیش کشیدند؛ اما گویا حتی عدهای که خود را داعیهداران ولایتمداری نیز دارند، ترجیح دادند از کنار این بیانات بهسادگی عبور کنند.
اکنون رهاورد این بیتوجهی، حاکم شدن گفتمانی صددرصد سلبی در فضای سیاسی کشور است که بر مبنای آن تمامی جریانهای سیاسی از سوی رقیب به عناوینی نظیر ضدولایت فقیه، منحرف، فاسد، ظالم، بیبصیرت، بانی فتنهی دوم و... متهم میشوند! هر جریانی در این فضا میکوشد تا با نفی رقیب، اثبات خود را نتیجه بگیرد و با مدیریت افکار عمومی، توپِ اتهام را در میدان حریف بیاندازد! صاحبنظران سیاسی بر این مهم مهر تأیید میزنند که در فضای کنونی مسایل اول کشور و موضوعاتی که موجب جدالها و دعواهای سیاسی میشود، به شأنی نازل تقلیل یافته و اهداف کلان و آرمانی انقلاب را تحت الشعاع قرار داده است. در واقع کمتر جریان و گروهی به مسایل اصلی انقلاب و این که چه موضوعاتی باید به مسألهی اصلی کشور تبدیل شود تا اهداف متعالی نظام برآورده شده باشد، فکر میکند.
صاحبنظران سیاسی بر این مهم مهر تأیید میزنند که در فضای کنونی مسایل اول کشور و موضوعاتی که موجب جدالها و دعواهای سیاسی میشود، به شأنی نازل تقلیل یافته و اهداف کلان و آرمانی انقلاب را تحت الشعاع قرار داده است. در واقع کمتر جریان و گروهی به مسایل اصلی انقلاب و این که چه موضوعاتی باید به مسألهی اصلی کشور تبدیل شود تا اهداف متعالی نظام برآورده شده باشد، فکر میکند.
جریانهای سیاسی در مقام ارایهی راهبرد برای نظام و ایجاد فضای جدیدی در کشور نیستند؛ بلکه تنها به دنبال متهم کردن هم و خردهگیری بر نواقص یکدیگرند. در این فضا فاصلهای بین سطح خواص و عوام جامعه نیز خواه ناخواه فراهم میآید. چه آن که مردم از بسیاری جدالهای سیاسیِ بیحاصل گریزانند. با توجه به اهمیت این مسأله و تأکید مکرر رهبر انقلاب بر روی آن، مرور دقیقتر گزارههای سخنان ایشان میتواند مسیری روشن را فرا روی جریانهای ارزشی کشور برای ادامهی راه قرار دهد. به طور حتم مخاطب بیانات رهبری همهی جریانهای سیاسی، دانشجویان، اقشار مختلف و رسانهها هستند. اکنون این ماییم که باید بنشینیم و با مرور دوبارهی مواضع خود و مقتدایمان، فکری به حال وضعیت موجود و کنش و واکنشهای مرسوم دنیای سیاست بکنیم.
فضای گناه و اتهامزنی، زندگی ما را ظلمانی میکند
رهبر انقلاب در فضای پر جدال و غبارآلود پس از انتخابات ریاست جمهوری نیز در این باب لب به سخن گشودند و از همه خواستند فضای جامعه را فضای حسن ظن و برادری قرار دهند؛ نه فضای سوء ظن؛ ایشان فرمودند: «به اخلاق خودمان هم برسیم، اخلاق اهمیتش از عمل هم بیشتر است. فضاى جامعه را فضاى برادرى، مهربانى، حسن ظن قرار بدهیم. من هیچ موافق نیستم با این که فضاى جامعه را فضاى سوءظن و فضاى بدگمانى قرار بدهیم. این عادات را از خودمان باید دور کنیم.»
ایشان بار دیگر به فضای رسانهای کشور اشاره کردند و فرمودند: «این که متأسفانه باب شده که روزنامه و رسانه و دستگاه هاى گوناگون ارتباطى روشى را در پیش گرفته اند براى متهم کردن یکدیگر، این چیز خوبى نیست. دل ما را تاریک میکند، فضاى زندگى ما را ظلمانى میکند. هیچ منافات ندارد که گناهکار تاوان گناه خودش را ببیند، اما فضا، فضاى اشاعه ى گناه نباشد؛ تهمت زدن، دیگران را متهم کردن به شایعات، به خیالات.»
اینها شفافیت نیست؛ کدر کردن فضاست
رهبری در مقابل توجیههایی که برخی در مورد بد اخلاقی ها بدان متوسل می شوند چنین رهنمون دادند: «نباید گفت اینها شفافیت است. این، شفافیت نیست؛ این، کدر کردن فضاست. شفافیت معنایش این است که مسؤول در جمهورى اسلامى عملکرد خودش را به طور واضح در اختیار مردم قرار بدهد. این معناى شفافیت است، باید هم بکنند؛ اما این که ما بیاییم این و آن را بدون این که اثبات شده باشد، بگیریم زیر بار فشار تهمت و چیزهایى را به آنها نسبت بدهیم که ممکن است در واقع راست باشد، اما تا مادامى که ثابت نشده است، ما حق نداریم آن را بیان کنیم؛ این آن را متهم کند، آن این را متهم کند. از رسانه ى بیگانه - رسانه ى مغرض انگلیس - شاهد برایش بیاوریم، بعد هم یک نفر از آن طرف پیدا بشود و کل نظام را به امورى که شایسته ى نظام اسلامى نیست و نظام اسلامى شأنش بسیار بالاتر است از این چیزهایى که بعضى به نظام اسلامى نسبت میدهند، متهم بکند، این اشکال بر آنها بیشتر هم وارد است. تهمت زدن به یک شخص گناه است، تهمت زدن به یک نظام اسلامى، به یک مجموعه، گناه بسیار بزرگترى است. پروردگارا! با تقواى خود ما را از این گناهان دور کن.»
توصیه پذیری برای بهبود عملکردهای سیاسی
رهبر انقلاب در لحنی صریح و تند بار دیگر در این خصوص فرمودند: «من مىبینم در بعضى از اظهارات، در بعضى از حرفها، فضا آن چنان مغشوش میشود که افراد سردرگم میشوند. مردم نسبت به همدیگر، نسبت به نخبگانشان، نسبت به مسؤولانشان بدبین میشوند. این درست نیست.» ایشان با لحنی گلایهآمیز تصریح کردند: «حالا بعضىها - چه مطبوعات، چه بعضى از عناصر گوناگون – توصیه پذیر نیستند، آنها از ما توصیه نمیخواهند. معلوم نیست سیاستهاى بعضى از این دستگاهها و مطبوعات و رسانهها را کى معین میکند و کجا معین میشود - نانشان در ایجاد اختلاف است - اما آن کسانى که مصالح کشور را میخواهند، مایلاند حقایق را غالب کنند، من توصیهام به آنها این است که از این اختلافات جزیى و غیر اصولى صرف نظر کنند.»[4]
«بعضىها - چه مطبوعات، چه بعضى از عناصر گوناگون – توصیه پذیر نیستند، آنها از ما توصیه نمیخواهند. معلوم نیست سیاستهاى بعضى از این دستگاهها و مطبوعات و رسانهها را کى معین میکند و کجا معین میشود - نانشان در ایجاد اختلاف است - اما آن کسانى که مصالح کشور را میخواهند، مایلاند حقایق را غالب کنند، من توصیهام به آنها این است که از این اختلافات جزیى و غیر اصولى صرف نظر کنند»
شایعهسازى و شایعهپراکنى درست نیست
بیانات رهبر انقلاب هیچ گاه نافی انتقاد و ضرورت نصیحت ائمهی مسلمین و مسؤولین کشور نبود. بیان ایشان ناظر به رواج فضایی بود که فارغ از نقدهای منطقی و اصلاحی، تنها اتهامزنی و ناسزاگویی را در پی داشت. ایشان فرمودند: «شایعهسازى و شایعهپراکنى درست نیست. انسان مىبیند صریحاً و علناً به مسؤولین کشور - کسانى که بارهاى کشور را بر دوش دارند - تهمت میزنند، نسبت به اینها شایعهسازى میکنند؛ فرق هم نمیکند، چه رییس جمهور باشد، چه رییس مجلس باشد، چه رییس مجمع تشخیص مصلحت باشد، چه رییس قوهى قضاییه باشد؛ اینها مسؤولین کشورند. مسؤولین کشور کسانى هستند که زمام یک کارى به اینها سپرده است؛ مردم باید به اینها اعتماد داشته باشند، حسن ظن داشته باشند. نباید شایعهپراکنى کرد؛ دشمن این را میخواهد. دشمن میخواهد شایعهپراکنى کند؛ میخواهد دلها را نسبت به یکدیگر، نسبت به مسؤولین بدبین کند.»[5]
پرهیز از توهین و هتک حرمت افراد
همچنین رهبر معظم انقلاب در جمع اعضای مجلس خبرگان بر پرهیز از توهین و هتک حرمت، فعالان سیاسی تأکید کردند و فرمودند: «همان گونه که جوانان نیاز به نصیحت دارند، برخی بزرگترها هم نیاز به نصیحت دارند چرا که برخی بزرگان با شنیدن یک خبر دروغ خیلی زود تحت تأثیر آن قرار گرفته و موضع نابهجایی را اعلام میکنند که زحمات بسیاری از مسؤولان زحمتکش و مخلص نظام را زیر سؤال میبرد. اعلام سخن و موضع باید از علم و پشتوانهی محکمی برخوردار باشد که در قرآن از آن به عنوان «قول سدید» یاد شده است. هرگونه هتک حرمت و رفتارهای غیراخلاقی و توهین آمیز خلاف شرع، مخالف عقل سیاسی و ضربه به جمهوری اسلامی است که خداوند را خشمگین میسازد.»[6]
سخن پایانی
بنابراین برای داشتن نظام سیاسی فعال و فراگیر که ضمن شفافیت، پاسخگوی نیازهای نیروها، نسلها و گروههای اجتماعی متعدد در ایران باشد، نیازمند حضور همه جانبهی سیاستمداران متعهد به اخلاق و فضایل اسلامی و الهی به جای سیاست بازان وارد شده به حوزهی سیاسی هستیم. اگر باور به این اصل وجود دارد که ایران بعد از انقلاب اسلامی بیش از ایران قبل از انقلاب اسلامی وارد جهان مدرن شده است و سعی دارد تا با مشارکت بیشتر در صحنههای متعدد نقش و اثر ایرانیان مسلمان را در جهان بیشتر کند و بدین لحاظ هم سعی کرده تا به قانون، انتخابات، دموکراسی و حکومت مبتنی بر رأی و نظر مردم اتکا کند، باید همهی امور به دست سیاستمداران اخلاق محور سپرده شود.
عمل به قانون و محوریت انتخابات در جابهجایی افراد نشان و حکایت از این نوع نگرش است. بر اساس اهداف انقلاب اسلامی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی تبلور یافته است، از راه عمل به قانون و باور به فضای سیاسی انتخابات، ایرانی باید فعال، مشارکت گرا، شفاف، پاسخگو و عقلانی باشد. به عبارتی دیگر ضمن این که ظهور بحرانها ریشه در عدم رعایت قانون دارد همان طور که مقام معظم رهبری بارها در این باره اشاره نمودند، به عدم حضور سیاستمداران متشرع و اخلاق شناس به عنوان محوریترین نیروی حوزهی سیاسی باید برگشت. برخی افراد و گروههای غیرسیاسی (سیاسی به معنای انجام فعل سیاسی بر اساس منطق سیاسی که ریشه در نظام قانون اساسی دارد) مشاغل سیاسی را اشغال کردهاند که با اخلاق اسلامی و الهی، در فضای سیاسی آشنا نیستند و یا بعضاً خود را مقید به آن نمیدانند.
از سوی دیگر این امر هم پسندیدهی اصحاب سیاست است که سیاست از راه فعل سیاستمداران واقعی تا سیاست بازان بر اساس قانون گرایی ممکن میشود. سیاستمدار اخلاقی و اعتقاد محور، کمترین اختلال و به هم ریختگی را ممکن میسازد و در زمان بروز حادثه و بحران به جای فدا کردن نظام سیاسی برای کسب مشروعیت و اعتبار، داشتههایش را برای رفع بحران، فدا میکند تا این که همهی امور را برای کسب اعتبار هزینه کند. این نوع کنش به معنای صفت دیگر فرد سیاستمدار الهی است. سیاستمدار، کسی است که ضمن عمل بر اساس قانون و رعایت قواعد دینی و اخلاقی، رعایت اخلاق حرفهای، در صورت بحران و حادثه، هزینه کنندهی آبرو و اعتبار به دست آوردهی خود برای رفع بحران باشد.
در شرایطی که گذشت، امر مسلم شناخته شدهی اختلال در بازیگری سیاسی به دلیل عدم رعایت قواعد اخلاقی، الهی و رعایت اخلاق حرفهای از یک طرف و تلاش در کسب اعتبار در شرایط بحرانی به جای هزینه کردن اعتبار برای رفع بحران و چالش بروز کرد و سبب شد که به جای شفاف سازی و ارتقا به وضعیت بهتر ابهام در حوزهی سیاست و کنشگری سیاسی به وقوع بپیوندد.
شاید عدهای مدعی باشند که جامعه یا از چالشهای بروز کرده در حوزهی سیاست اطلاع ندارد و اگر هم اطلاعی در حد طرح روزنامهای به دست آورده، در فرآیند عمل سیاسی و اجتماعی مردم اثرگذار نیست. این یک فرض است. فرض رقیب هم وجود دارد که اکثر مردم ایران در مورد ابعاد مشاجرههای صورت گرفته در حوزهی سیاسی اطلاع دارند و به دلیل فراگیری حضور رسانههای ملی، جهانی و اثرگذاری روابط چهره به چهره و خودمانی، فقدان شفافیت، زمینههای انزوا طلبی سیاسی و اجتماعی را فراهم کرده است.
باید کنکاش بیشتری کرد و از اثرات حداقلی حوادث سیاسی و اجتماعی در قضاوت و داوری مردم در مورد عمل و حوزهی سیاسی دوری نکرد. زیرا نظام سیاسی ایران نیازمند حضور مستمر مردم در صحنههای متعدد است. نباید کمترین بیتوجهی به این حوزه صورت گیرد. این گونه به نظر میرسد که مردم در ایران به طور کلی از مشاجرهها و درگیریهای سیاسی مطلعاند و نیازمند به توضیح برای شفاف سازی هستند تا امکان بهرهگیری نامناسب دیگران در منزوی کردن یا به حاشیه بردن جامعه کاهش یابد. چنانچه رهبری نیز بارها بر لزوم حفظ و مشارکت مردم در صحنههای سیاسی تأکید نمودهاند و همواره سردمداران سیاسی کشور را به پرهیز از رفتارهایی که موجب انفعال و بی اعتمادی در آحاد ملت نسبت به فضای سیاسی کشور میگردد، دعوت نمودهاند.[7](*)
پینوشتها:
[1] ـ (روزنامهی ایران، 1390)
[2]ـ (روزنامهی کیهان، 1390)
3] ـ (روزنامهی ایران، 1390)
4] ـ (بیانات در دیدار جمع کثیرى از بسیجیان کشور 04/09/88 )
[5] ـ (رجانیوز، 1389)
[6] ـ (روزنامهی کیهان، 1389)
[7] ـ (آزاد ارمکی، 1389)
*سپیده کامرانی؛ پژوهشگر