نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: كاش ما صاحب اين قبر بوديم

  1. #1
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض كاش ما صاحب اين قبر بوديم

    كاش ما صاحب اين قبر بوديم

    نام او در جاهليت عبدالعزى (بنده بت عزّى ) بود، از ناحيه پدر ارث كلانى به او رسيده بود، عمويش نيز ثروت فراوانى به او بخشيد، اما او شيفته اسلام شد و قبول اسلام كرد، وقتى عمويش اطلاع يافت كه او مسلمان شده ، او را تهديد كرد، ولى او در راه اسلام ، استقامت كرد، عمويش همه ثروت را از او گرفت و او را بيرون نمود، ولى او از اسلام برنگشت ، در حالى كه بخاطر نداشتن لباس ، گليمى را دو نيمه كرده بود و با يك نيمه آن عورتش ‍ را پوشاند و نيم ديگر آن را به جاى پيراهن به شانه افكنده بود، نيمه شب مخفيانه به سوى مدينه حركت نمود، و به مدينه رسيد و در نماز صبح پيامبر (ص ) شركت كرد.
    پيامبر(ص ) طبق معمول پس از نماز به پشت سرش نگاه كرد، و شخصى را ديد كه با دو نيمه گليم ، خود را پوشانده ، فرمود: تو كيستى ؟
    او عرض كرد: من عبدالعزى هستم .
    فرمود: بلكه تو عبدالله ذوالبجادين (بنده خدا و صاحب دو نيمه گليم ) هستى ، پيامبر (ص ) با همان نگاه اول ، او را شناخت و به او فرمود: در خانه من باش ، از آن پس عبدالله از خادمان مخصوص پيامبر (ص ) بود، آرى به قول شاعر:
    هر شيشه گلرنگ عقيق يمنى نيست
    هر كس كه برش خرقه ، اويس قرنى نيست
    خوبى به خوش اندامى و سيمين زقنى نيست
    حسن ، آيت روح است ، به نازك بدنى نيست
    به اين ترتيب ، مردى از مردان راه ، از همه چيز دنيا گذشت و شيفته حق گرديد و حضور در خدمت پيامبر (ص ) را بر همه چيز مقدم داشت .
    جالب اينكه در جريان حركت سپاه براى جنگ تبوك (كه در سال نهم هجرت واقع شد) او از سپاهيان اسلام بود.
    عبدالله بن مسعود مى گويد: من نيز در ميان سپاه بودم ، شبى از خواب برخاستم ، در گوشه لشگرگاه ، شعله آتشى را ديدم ، با خود گفتم : ((اين آتش ‍ براى چيست ؟ اكنون كه وقت روشن كردن آتش نيست )) به پيش رفتم ، ديدم پيامبر (ص ) در ميان قبرى ايستاده و با افرادى ، جنازه اى را دفن مى كنند، رسول خدا (ص ) به حاضران گفت : جنازه برادرتان را نزديك بياوريد، آنان جنازه را به حضرت دادند، و پيامبر (ص ) او را به خاك سپرد، اطلاع يافتم جنازه عبدالله است ، وقتى پيامبر (ص ) جنازه او را در خاك سپرد، به طرف آسمان رو كرد و عرض نمود: اللهم انى امسيت راضيا عنه فارض عنه : ((خدايا من از او راضى و خشنودم ، تو هم از او راضى و خشنود باش )).
    ابن مسعود مى گويد: ((من و همه حاضران گفتيم : ((كاش ما صاحب اين قبر بوديم ، و پيامبر (ص ) در مورد ما اين گونه دعا مى كرد))




    داستان دوستان
    جلد دوم

    محمد محمدى اشتهاردى

    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. «نوابغ فقه و حديث»
    توسط يادشهيد در انجمن شخصيت های مرتبط با جهان اسلام
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-01-2012, 14:57
  2. روضة الشهداء
    توسط يادشهيد در انجمن داستان های مرتبط با امام حسین(ع)
    پاسخ: 9
    آخرين نوشته: 22-12-2011, 00:37
  3. صاحب زمان بودن یعنی زمان را حضرت مهدی(عج) می‌چرخاند؟
    توسط محبّ الزهراء در انجمن امام زمان عجل الله تعالی فرجه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 17-12-2011, 13:00
  4. عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان
    توسط خادم الزینب در انجمن امام زمان عجل الله تعالی فرجه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 09-09-2011, 15:53
  5. قرائت دسته جمعی دعای جوشن کبیر
    توسط HeWillCome در انجمن مباحث ديگر بخش اسلامی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 11-08-2011, 16:30

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه