شیعه امامیه، غالباً نماز ظهر و عصر و همچنین مغرب و عشا را یك جا می خوانند و این شیوه آنها در غالب كشورها است. اكنون این پرسش مطرح می شود كه جمع بین دونماز برخلاف سیره پیامبر است و پی آمد آن این است كه یكی از دو نماز، در غیر از وقت خود خوانده شود.
در پاسخ این پرسش باید گفت:
از نظر روایات، هریك از نمازهای ظهر و عصر، یا مغرب و عشا دو وقت دارد:
1 ـ وقت فضیلت.
2 ـ وقت اجزاء.
وقت فضیلتِ نمازِ ظهر، از لحظه زوال خورشید است تا زمانی كه سایه شاخص به اندازه خودِ آن باشد.
و وقت فضیلت عصر، از لحظه ای است كه سایه شاخص از مثل به «مثلین» برسد. كسی كه بخواهد وقت فضیلت را درك كند باید نمازهای ظهر و عصر را جدا از هم بخواند.
امّا در وقت اِجزاء، باید گفت كه مجموع فاصله ظهر تا غروب، وقت اِجزاء است و هركدام از این دو فریضه در این فاصله به جا آورده شود، مجزی است. در این صورت می توان میان آن دو جمع كرد. چیزی كه هست به مقدار چهار ركعت از اول وقت به نماز ظهر، و به همان مقدا از آخر وقت به نماز عصر اختصاص دارد، فقط در وقت مختص هر نماز نمی توان دیگری را به جا آورد.
عین این دو وقت; «فضیلت» و «اِجزاء»، در نماز مغرب و عشا نیز هست كه در كتاب های فقهی بیان شده است.
بنابراین، اگر دو نماز را در یك وقت بگزاریم، هر دو را در وقت خود خوانده ایم، چیزی كه هست احیاناً وقت فضیلت یكی، و گاهی هر دو را از دست داده ایم، و التزام به سنت خوب است ولی واجب نیست. چه بسا مصالح ایجاب كند كه انسان، یك تكلیف مستحبی را برای كار مصلحتِ برتر ترك كند و جریان در مورد تفریق میان دو نماز چنین است; زیرا در بسیاری از كشورها، موجب حرج گردیده و احیاناً سبب ترك نماز شده است.
دلیل بر این كه می توان میان دو نماز بدون عذر جمع كرد، عملِ رسول الله(صلی الله علیه وآله) است كه بارها بدون عذر دونماز را یك جا گزارد، تا كار را بر امّت آسان سازد.
تصوّر نشود كه جمع میان دو نماز، در دیگر مذاهب اسلامی وجود ندارد، آنان نیز در برخی از موارد میان دو نماز جمع می كنند.
پیروان ابوحنیفه در عرفه و مزدلفه میان دو نماز جمع می كنند.
شافعی و مالكی و حنبلی در سفر، قائل به جواز جمع هستند و برخی دیگر در مواقع عذر; مانند بارندگی، بیماری و ترس جمع میان دو نماز را جایز می دانند و هرگز نمی توان گفت این افراد نماز را در غیر وقت خود می خوانند.
تا این جا موضوع را روشن كردیم و اكنون به دنبال آن هستیم كه عمل پیامبر را بررسی كنیم.
متجاوز از بیست روایت گواهی می دهند كه پیامبر بدون كوچك ترین عذر، میان ظهر و عصر و یا مغرب و عشا جمع كرد و همگی در صحاح و سنن وارد شده كه ما به برخی از آنها اشاره می كنیم: ابن عباس می گوید:
«صَلّی رَسُول الله الظّهر و العَصْر جمیعاً و المغرب و العشاء جمیعاً من غیر خوف و لا سفر».
«پیامبر(صلی الله علیه وآله) ظهر و عصر و مغرب و عشا را باهم، بدون عذر; مانند خوف از دشمن یا سفر به جا آورد.»
مسلم در صحیح خود، از ابن عباس نقل می كند كه:
«صَلّی رَسُول الله الظّهر و العصر جمیعاً بالمدینة مِن غیر خوف و لا سفر، فقال أبوالزبیر فسألت سعیداً لِمَ فعل ذلك، فقال: سألت ابن عباس كما سألتنی، فقال: أراد أن لا یُحرِجَ أحداً مِن أُمّته».
«رسول خدا(صلی الله علیه وآله) ظهر و عصر را با هم در مدینه به جا آورد، در حالی كه نه خوفی بود و نه سفر. ابو زبیر می گوید: من به سعیدبن جبیر گفتم: فلسفه آن، چه بود، سعید گفت: من از ابن عباس پرسیدم، همچنان كه تو از من پرسیدی، او در پاسخ گفت: این بدان جهت بود كه كار را بر امت خود آسان سازد.»
استاد تیجانی: در یكی از سفرهایم به سوریه، در مجمعی كه علمای اهل سنت نیز حاضر بودند، مسأله جمع بین صلاتین مطرح شد و ما برخی از این روایات را مطرح كردیم، یكی از آنان گفت: مقصود آن است كه پیامبر نماز ظهر را در آخرین وقت و نماز عصر را در اولین وقت آن انجام داد و از این طریق میان دو نماز جمع كرد. در پاسخ گفتم: مسأله جمع بین صلاتین، یك اصطلاح فقهی است كه گاهی به آن «جمع تقدیم» و گاهی «جمع تأخیر» می گویند و مقصود از آن، این است كه نمازی در وقت دیگری خوانده شود نه این كه هردو در وقت خود برگزار گردد ولی پشت سر هم باشند; زیرا چنین كاری موضوع جدیدی نیست كه درباره آن 20 روایت وارد شود، بلكه جمعی است مطابق قاعده و هر مسلمانی می تواند نماز ظهر را در آخرین وقت فضیلت و نماز عصر را در اولین وقت فضیلت به جا آورد، چیزی كه به بیان جدید نیاز دارد، این است كه نماز عصر را به جلو یا ظهر را به عقب بكشد.
گذشته از این سخن، با تعلیلی كه ابن عباس گفت سازگار نیست و او فلسفه كار پیامبر را ـ كه دو نماز را با هم خواند ـ بیان كرد كه كار را بر امت آسان سازد. این علت در صورتی تحقق می پذیرد كه دست هر مسلمانی در آوردن نماز ظهر و مغرب از زوال تا غروب باز باشد وگرنه جمع به شكلی كه در گفتار او آمد، خود مایه حَرَج است; یعنی انسان تلاش كند ظهر را در آخر وقت فضیلت و عصر را در آغاز آن انجام دهد.