موضوع: دلم خیلی برای حرم امام رضا (ع) تنگ شده

مــنِ حـــیرون تـــو ایـــن روزآ هَــواتو کــردَم . . .

خیال کن که غزالم بیا و ضامن من شو



شبیه مرغک زاری کز آشیانه بیفتد
جدا ز دامن مادر به دام دانه بیفتد

شبیه طفل جسوری که رنج داده پدر را
برای گریه اش اینک به فکر شانه بیفتد

درست مثل جوانی شرور و هرزه و سرکش
که وقت غصه و غربت به یاد خانه بیفتد

شبیه متهمی که به دست خویش بمیرد
و یا به پای خودش دست تازیانه بیفتد

منم مشبه تشبیه های فوق و ای کاش
که از سرم هوس گفتن ترانه بیفتد

نشان گرفته دلم را کمان ابروی ماهت
دعا بکن که مبادا دل از نشانه بیفتد

همیشه وقت زیارت ، شبیه پهنه دریا
تمام صورت من در پی کرانه بیفتد

شبیه رشته تسبیح پاره ، دانه اشکم
به هر بهانه بریزد به هر بهانه بیفتد

ولی عهد دلم نه ، تو شاه کشور قلبی
که با تو قصه جمشید، در فسانه بیفتد

خیال کن که غزالم بیا و ضامن من شو
بیا که آتش صیاد از زبانه بیفتد

الا غریب خراسان! رضا مشو که بمیرد
اگر که مرغک زاری از آشیانه بیفتد

شعر از جناب "محسن رضوانی"

[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

آقا جان دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم من ؟؟؟

هرگز نميرد آنکه دلش جلد مشهد است
حتى اگر که بال و پرش را جدا کنند
هر کس به مشهد آمد و حاجت گرفت و رفت
او را به درد "کرببلا" مبتلا کنند

زائری بارانی ام ، آقا به دادم می رسی؟

بی پناهم خسته ام، تنها، به دادم می رسی؟

گر چه آهو نیستم اما پر از دلتنگی ام

ضامن چشمان آهوها، به دادم می رسی؟

از کبوترها که می پرسم نشانم می دهند

گنبد و گلدسته هایت را، به دادم می رسی؟

ماهی افتاده بر خاکم لبالب تشنگی

پهنه آبی ترین دریا، به دادم می رسی؟

ماه نورانی شب های سیاه عمر من

ماه من ، ای ماه من، آیا به دادم می رسی؟

من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام

هشتمین دردانه زهرا، به دادم می رسی؟

باز هم مشهد ، مسافرها، هیاهوی حرم

یک نفر فریاد زد: آقا به دادم می رسی؟

خدا رفتگان شما را بیامرزه مُردیم تو فضای سیاست و مباحثات متفرقه .
لااقل یه سری بزنیم حرم امام و حال و هوایی تازه کنیم .
اینم در لابلای شعرام بود گذاشتم تا منم با شما سری بزنم حرم . اگه لایق باشم شما را همراهی کنم .
کبوتر حرم

---

ای خدا من چه کنم کبوتر حرم بشم:doa:
پر زنم خودم بِرَم روانه ی حرم بشم
نه کسی بخواد منو از دیدنش منع بکنه
نه کسی اجازه ده تا وارد حرم بشم

هر کسی از خُدَما یا رؤسای اون وَرا
به ازای خدمتی که میکنن در اون سرا
میتونن فیض ببرن بیش از تموم زائرا
اما من کبوتر همیشه ی حرم بشم

کی میون اینهمه زائر و مردم میتونه
گنبد طلا را با دست خودش لمس بکنه
من میخوام پر بزنم تا بشینم رو گنبدش
به خدا جارو کِشِ گنبد اون حرم بشم

حالا که خونه ی ما از حرمِش خیلی دوره
گیر آوُردن بلیط هم همه با ضرب و زوره
تازه از اینا گذشته نمیشه سیرِش بشی
من میخوام بال در آرم همیشه در حرم باشم

یک بار دیگر زائرم کنم ، کبوتر دلم را وقف آستانت کنم .

آقا جانم بدجوری دلتنگتم. یعنی میشه باز منو بطلبی خدمت برسم؟ :geryeee:

سلام علیکم و رحمة الله

دوستان بنده یه چند روزی مشهد بودم و امروز برگشتم جای همه شما خالی.
اگه خدا قبول کنه جای همه شما به آقا سلام رسوندم.
آقا همیشه همه رو دعوت می کنن منتها ما مشغله هامون زیاده.
شده فکر کنیم دلم برای آقا تنگ شده یه بلیط بگیریم با هواپیما بریم مشهد و یه ساعت زیارت کنیم و بعد هم با هواپیما برگردیم؟
حداقل سالی یکبار که باید تو برنامه زندگی مون زیارت باشه.
ان شاءالله مشغله ها و مشکلات کمتر بشن تا همه به زیارت هاشون هم برسن.

اذن دخول حرم تو یا ابا الفضله.