یک گنبد طلایی و یک آسمان امیدآقا سلام... ضامن آهوی من شوید!
آهوی من دلی است که از من رمیده استآهوتر از دلم به خــــــــــــدا هیچ کس ندید
من دختری غریبه و تنـــــهام؛ یا که نهمن یک کبوترم که پرش را زمانه چید
اینجا هوا برای پریدن مناسب استآقا خـــدا کند که مرا بال و پر دهید
پرواز در هوای شما اوج لذت استبا بالِ دل ، کبوترتان تا خـــدا رسید
گفتم غزل گــــــره بزنم بر ضریحتانشاید شبی به خواب من خسته سرزنید
یک گنبد طلایی و یک آســـمان امیدممنون که باز ضامن آهوی من شدید