برای سرودنت
به شرقیترین نگاه تو گره میخورم
یک آسمان سبز میشود
و یک زمین که قرنهاست گرم نگاه توست
کلمات، مغرور گفتن از تو میشوند
و استعارههای دستچین، طلایی طلایی میدرخشند
رنگهای سفید و آبی را ترکیب میکنم
و بال و آسمان را هم
دفتر خاطرات ضریحت
پر است از سوال و جوابهای بیشمار
و من این همه را در کدامین توسل اندازه بگیرم
و من این همه را در راز کدامین گره محکم کنم
و من این همه را در کدامین استعاذه بگریم
برای سرودنت اما
رضایت تو کافیست ...
میگویند کربلا قسمت نیست، دعوت است..
من معنی قسمت و دعوت را نمیدانم
اما تو که معنی طاقت را میدانی..
معنی جاماندن را..:geryeee:
{محتواي مخفي}
:geryeee::geryeee::geryeee:
* اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا
المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و حُجّتک
َ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَة
ً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما
صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ
میگویند کربلا قسمت نیست، دعوت است..
من معنی قسمت و دعوت را نمیدانم
اما تو که معنی طاقت را میدانی..
معنی جاماندن را..:geryeee:
{محتواي مخفي}
خوانده و يا نخوانده به پابوس آمدم؟
خدااااااااااااااااااااااا اااااااااا:geryeee:
میگویند کربلا قسمت نیست، دعوت است..
من معنی قسمت و دعوت را نمیدانم
اما تو که معنی طاقت را میدانی..
معنی جاماندن را..:geryeee:
{محتواي مخفي}
تا که این پنجره رو وا میکنم
تو رو تو قاب چشام جا میکنم
اوج گلدسته رو پیدا میکنم
گنبد زرد و تماشا میکنم
حرف من ...حرف دلای بیکسه
یه امام رضا دارم واسم بسه
من همون کبوترم که جا نداشت
لونهای حتی رو شاخهها نداشت
هیچ نگاهی آب و دونم نمیداد
مثل هر غریبه آشنا نداشت
حالا اما عمریه رو گنبدام
بچّهی محلهی امام رضام
میگویند کربلا قسمت نیست، دعوت است..
من معنی قسمت و دعوت را نمیدانم
اما تو که معنی طاقت را میدانی..
معنی جاماندن را..:geryeee:
{محتواي مخفي}
حسادتم را
به عشقم ببخش
فقط لحظهاي
استراحت كن
و جارويت را به من بده
آقاي خادم
میگویند کربلا قسمت نیست، دعوت است..
من معنی قسمت و دعوت را نمیدانم
اما تو که معنی طاقت را میدانی..
معنی جاماندن را..:geryeee:
{محتواي مخفي}
در حال حاضر 31 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 31 مهمان ها)