علمآء اهل سنت قائل هستند که هیچ آیه و روایتی در مورد خلافت جناب ابوبکر نداریم چنانچه
ابن كثير ميگويد:
إن رسول الله لم ينص علي الخلافة عينا لأحد من الناس، لا لأبي بكر، كما قد زعمه طائفة من أهل السنة و لا لعلي، كما يقوله طائفة من الرافضة.
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، احدي را براي خلافت معين نكرد، نه به ابوبكر وصيت كرد، چنانچه برخي اهل سنت اينگونه گمان ميكنند و نه براي علي، چنانچه برخي شيعيان اينگونه گمان ميكنند.
البداية و النهاية ابن كثير، ج5، ص270 - مواقف عضد الدين ايجي، ص400 - قواعد العقائد ابوحامد غزالي، ص226 - الفرق بين الفرق عبدالقاهر بغدادي، ص349
آقاي نووي، از صحيح بخاري و صحيح مسلم، روايتي را نقل ميكند كه:
قيل لعمر الا تستخلف؟ قال: إن استخلف، فقد استخلف من هو خير مني أبو بكر و إن اترك، فقد ترك من هو خير مني رسول الله صلى الله عليه و سلم.
از خليفه دوم پرسيدند كه: چرا خليفه و جانشين معين نمي كني؟ گفت: اگر خليفه معين نكنم، پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) هم خليفه معين نكرد و اگر خليفه معين كنم، به سيره كسي عمل كرده ام كه بهتر از من بود يعني ابوبكر.
صحيح بخاري، ج8، ص126 - صحيح مسلم، ج6، ص4 - مسند احمد، ج1، ص43 - مستدرك حاكم، ج3، ص95
نووي ميگويد:
هذا الحديث دليل أن النبي (صلى الله عليه و سلم) لم ينص على خليفة.
اين حديث دلالت بر اين دارد كه نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) خليفه معين نكرده است.
شرح مسلم نووي، ج12، ص205
با این حساب چگونه میتوان به آن مشروعیت الهی داد.