موقعیت زنان در عربستان پیش از اسلام
زنان در آیینهای دینی عربستان پیش از اسلام، نقش تعیینکنندهای داشتهاند؛ در عربستان سه ایزدبانوی مهم به نامهای لات، منات و عزی مورد پرستش بودند[۱] و گروهی از زنان از جمله لکعاء بنت عیص در کعبه به خدمت بتها مشغول بودهاند.
چندشوهری در عربستان پیش از اسلام، کاملاً رایج بود. در قرآن، از زنده به گور کردن فرزندان دختر در عربستان قبل از اسلام، سخن رفته است.[۲] از احادیث و تواریخ نیز برمیآید که این عمل در جامعه عرب قبل از اسلام، کاملاً رایج بوده است.[۳]
با این حال، راه زنان برای دست یافتن به مزایای اجتماعی هرگز بسته نبودهاست. خدیجه دختر خویلد ثروتمندترین زنان قریش بود[۴] و هند دختر عتبه بسیار قدرتمند بود و در احد در کنار مردان علیه سپاه اسلام میجنگید.[۵]
موقعیت زنان در عربستان در صدر اسلام
با ظهور اسلام، زنده به گور کردن دختران که از آداب عرب بود، کنار گذاشته شد،[۶] در پیمان ازدواج به جای این که پدر دختر به دامادش کابین بپردازد، مقرر شد که شوهر به همسرش مهریه بپردازد. زنان حق مالکیت فردی به دست آوردند و حق میراث برای آنها در نظر گرفته شد، در حالیکه پیشتر فقط خویشاوندان مذکر حق ارث بردن داشتند.[۷] به این صورت، با ظهور اسلام موقعیت اجتماعی زنان پیشرفت بسیاری کرد.
زنان در قرآن
یکی از زنانی که در قرآن از وی نام برده شدهاست، مریم دختر عمران است؛ قرآن برخلاف انجیل حوادث زندگی مریم را از ابتدای تولد او دنبال میکند، و اینکه زکریا سرپرستی او را برعهده گرفت.[۸] در قرآن آمدهاست که از نزد خدا به مریم روزی بیحساب میرسید.[۹] همچنین در قرآن، مریم بر تمامی زنان جهان برتری یافتهاست.[۱۰] روحالقدس بر مریم نازل شده و فرزندی به نام عیسی به وی بخشید و مریم باکره، به عیسی حامله شد.[۱۱]
قرآن، نام همسر آدم را مشخص نکردهاست؛ هرچند در روایات نام حوا آمدهاست. خداوند، نخستین زوج انسانی را از نزدیک شدن به درخت منع فرمود. در قرآن، شیطان آن مرد و زن را وسوسه کرد و آن دو نافرمانیِ خدا را کردند و به کیفر خدایی گرفتار شدند.[۱۲] بنابراین، در قرآن سخن از این که همسر آدم، وی را اغوا کرد و او را به خوردن از میوه ممنوع واداشت، نرفتهاست؛ و هر دو در گناه نخستین به اندازهای برابر مقصر دانسته شدهاند.
بنا به قرآن، ساره زن ابراهیم هنگامی که میهمانان خدا مژده ولادت پسری را به او میدهند، میخندد و با آنها گفتوگو میکند.[۱۳]
قرآن، اشارات گذرایی به مادر[۱۴] و خواهر موسی[۱۵] و همچنین دختران شعیب [۱۶] و نیز به همسر فرعون که موسی را پذیرفت[۱۷] دارد و آن سه را به زنانی مؤمن میداند.[۱۸]
در سوره نمل، داستان سلیمان و ملکه سبا آمدهاست. نام ملکه سبا در قرآن مشخص نشدهاست، اما در تفاسیر و احادیث نام بلقیس ذکر گردیدهاست. قرآن ملکه سبا را ملکهای توصیف میکند که از هر چیز به او داده شده بود و تختی بزرگ داشت[۱۹]، او دعوت سلیمان را میپذیرد و نزد او میآید و با سلیمان تسلیم خدا میشود.[۲۰]
دیگر زنانی که در قرآن، به آنها اشاره شدهاست؛ دو تن از همسران پیامبر اسلام هستند. مفسرین بر این که آندو عایشه و حفصه بودند، اتفاق دارند. قرآن آن دو را به خاطر فاش کردن رازی که پیامبر به یکی از ایشان سپرده بود، سرزنش کرده[۲۱] و به توبه دعوت نمودهاست.[۲۲]
از همسر نوح و همسر لوط همچون دو نمونه از کسانی که کفر ورزیدهاند، یاد میشود. آنان به همسران خود که مردانی نیک بودند، خیانت ورزیدند و به آتش دوزخ فرستاده خواهند شد.[۲۳]
نقش زنان در اسلام
در اسلام، نقش مادران بسیار مهم و والاست.از ابوهریره روایت شدهاست که مردی به نزدیک رسولالله آمد و گفت: یا رسولالله، از مردم چه کسی را خدمت کنم؟ رسول گفت: مادرت را" مرد گفت: دیگر چه کسی را؟ رسول گفت: مادرت را. مرد بار دیگر پرسید: پس از او چه کسی را؟ رسول گفت: "مادرت را" چون برای بار چهارم مرد پرسید: دیگر چه کسی را خدمت کنم؟ رسول گفت: "پدرت را"[۲۴]
قرٱن، مردان را قیم و سرپرست زنان و مسؤول حفاظت از آنها میداند.[۲۵]مردان مسلط بر زنان و سرپرست ایشاناند چرا که خداوند برخی را بر برخی دیگر برتری دادهاست؛ پس مردان از اموال خویش به زنان نفقه دهند و زنان شایسته و مطیع و حافظان خانه در غیاب شوهر باشند و آنچه خداوند به نگهداری آن دستور داده، نگهدارند.[۲۶]
با این که در قرآن، مرد بر زن تسلط دارد؛ مردان به مهربانی و نیکویی با زنان توصیه شدهاند.با زنان به نیکویی بگذرانید، اگر چه خوشآیند شما نباشند. چه بسا چیزها که شما را ناخوشآیند باشد، و خداوند برای شما، در آن نیکویی بسیار نهاده است.[۲۷]
پیامبر اسلام، در آخرین خطبه خویش در حجةالوداع نیز بر نیکویی پیش گرفتن با زنان تأکید کردند:ای مردان، با زنان خویش به نیکی رفتار نمایید و با ایشان مهربان باشید؛ چرا که آنها شریک شده و یاریکنندگان شما در دین هستند.
جدایی جنسیتی
اسلام، اختلاط بین زنان و مردان نامحرم را ممنوع کردهاست. خلوت کردن زن و مرد بیگانه در اسلام، حرام است. البته جدایی جنسیتی در اسلام، به معنی نفی هرگونه رابطه اجتماعی زنان و مردان و حذف زنان از اجتماع نیست. برای نمونه، در صدر اسلام خدیجه دختر خویلد مالالتجارهای را به محمد سپرد و آن دو پیش از آن که با یکدیگر ازدواج کنند، با هم مبادلات اقتصادی داشتند.
در برخی کشورهای اسلامی، مانند عربستان سعودی جدایی جنسیتی شدیدی وجود دارد. در زمان حکومت طالبان در افغانستان، جدایی جنسیتی در جامعه اعمال شد. حتی در جوامعی که منعی برای روابط اجتماعی زنان و مردان وجود ندارد، در مساجد زنان و مردان از هم جدا هستند.
فمینیسم اسلامی
نماد فمینیسم اسلامی
فمینیسم اسلامی توسط تعدادی از دینشناسان مسلمان که خود را فمینیست نیز میدانند شکل گرفته است.
فمینیستهای مسلمان معتقدند آیات زیادی از قرآن برابری زن و مرد را تایید میکنند و تفسیرهای حاوی مفهوم برتری مذکر را انعکاس دهنده فرهنگ مردسالارانه پیش از قرآن و ترکیب فقه کلاسیک با مفاهیم و رفتارهای مردسالارانه آن زمان میدانند.
روششناسی پایه فمینیسم اسلامی شامل روشهای کلاسیک اجتهاد (بررسی استقلال منابع دینی) و تفسیر است و علاوه بر این دو روش، روشهای تحلیل زبانشناختی، تاریخی، تحلیل ادبی، جامعهشناختی، مردمشناختی و… نیز به کار گرفته میشوند. [۲۸][۲۹].
ارث
در تقسیم ارث بر اساس قرآن، در صورتی که شخص متوفی والدین نداشته باشد و فرزندان پسر و دختر داشته باشد، پسر دوبرابر دختر ارث میبرد. و اگر والدین متوفی زنده باشند، هر یک از پدر و مادر یکششم ارث و فرض دختر نصف آن خواهد بود. نابرابری در تقسیم ارث در اسلام، ظاهراً به این دلیل است که مرد مکلف به تأمین هزینههای زندگی همسرش است.
ازدواج
مراسم ازدواج یک زوج مسلمان در کنار رودخانهای در هند
قرآن، اجبار در ازدواج را ممنوع کرده و رضایت طرفین در ازدواج را شرط دانستهاست.[۳۰] محدودیت سنی برای ازدواج در اسلام وجود ندارد، هرچند گفته شدهاست که نمیتوان با زنان پیش از رسیدن به نه سالگی ازدواج کرد.[۳۱]
ازدواج مردان مسلمان با زنان مشرک و زنان مسلمان با مردان مشرک ممنوع شدهاست.[۳۲] زنان مسلمان نوگرویده و مهاجر از ازدواج با مشرکان منع شدهاند، و اگر در زمان گرویدن به اسلام، شوهر داشته باشند، نمیباید نزد همسرانشان که بر شرک باقی ماندهاند، بازگردند.[۳۳] مردان مسلمان، مجازند با زنان اهل کتاب یعنی زنان مسیحی، یهودی، صابئی و زرتشتی ازدواج کنند؛[۳۴] اما زنان مسلمان حق ازدواج با مردان اهل کتاب را ندارند. ازدواج مرد زناکار، با زنان پاکدامن مسلمان و ازدواج زن زناکار با مردان پاکدامن مسلمان ممنوع شدهاست.[۳۵]
چندهمسری در شرایط خاصی جایز دانسته شدهاست؛ چندشوهری در اسلام ممنوع است، اما چندزنی مشروع دانسته میشود. قرآن، تعداد همسران مشروع دائم برای یک مرد را چهار همسر معین کردهاست.[۳۶] زنانی که یک مؤمن میتواند با آنها رابطه جنسی مشروع داشته باشند، علاوه بر این زنان، زنانی هستند که در جنگ به اسارت گرفته شدهاند.[۳۷]
ظاهراً آزادیهای ویژهای در ارتباط با تعداد زنان و شرایط نکاح برای پیامبر تلقی گردیده است[۳۸] چنان که پیامبر اسلام، پس از مرگ خدیجه نه بار و به روایتی سیزده بار ازدواج نمود.[۳۹] همچنین احکام مربوط به خویشاوندی نسبی به گونهای است که مانع ازدواج یک مرد با همسر مطلقهٔ فرزند خواندهاش نمی شود همچنان که محمد با همسر مطلقه فرزندخواندهاش زید ازدواج کرد. ازدواج با همسران پیامبر پس از وی نیز ممنوع گردیده است و به همین دلیل از زنان پیامبر با تعبیر أمهاتالمؤمنین یاد میشود که به معنی مادران اهل ایمان است.[۴۰]
مهریه
در پیمان زناشویی، از مرد انتظار میرود هدیهای به زن ببخشد. این هدیه، در صورت درخواست زن باید بلافاصله به وی داده شود. از این هدیه، در اصطلاح قرآن، با نام صداق یاد میشود.[۴۱] برخی پیشوایان شیعه، زنانی را با تعیین مهریههای گرانقیمت حاضر به ازدواج میشوند، شوم دانستهاند.[۴۲]
زندگی زناشویی
قرآن محبت و مودت بین زن و شوهر را نشانه خدا دانستهاست.[۴۳] قرآن، تأمین هزینه زندگی خانواده از جمله خوراک، پوشاک، مسکن و آنچه برای رفاه و آسایش همسر و فرزندان ضرورت دارد را برعهده مرد گذاشته است. نفقه در اسلام، انجام وظایف همسریاست و اگر زن ثروتمند هم باشد، این تکلیف برعهده مرد است. هم زن و هم مرد وظیفه دارند نیازهای جنسی یکدیگر را ارضا کنند. از شوهران خواسته شده که با زنان خود مهربان باشند.
اطاعت از شوهر برای زنان واجب دانسته میشود، جز در مواردی که شوهر امر به انجام گناهی کند.[۴۴] از زنان خواسته شدهاست که بر خوی بد شوهران خود صبر کنند.[۴۵] تدبیر امور خانه، که امروزه از آن با نام خانهداری یاد میشود، برعهده زن قرار گرفتهاست.[۴۶] زنان حق ندارند بدون رضایت شوهران، روزه مستحبی بگیرند.[۴۷] زنان باید برای خارج شدن از خانه از شوهرانشان اجازه بگیرند.[۴۸]
در قرآن، محدودیتی برای سفر زنان به تنهایی ذکر نشدهاست. هرچند، بسیاری از مسلمانان اهلسنت سفر زنان را بدون همراهی محرم، حرام میدانند. در مذهب حنفی، مسافرت زن به تنهایی ممنوع است اما مسافرت گروهی از زنان با یکدیگر جایز شمرده میشود.[۴۹] منعی برای رانندگی زنان، در قرآن و سنت وجود ندارد. امروزه در همه کشورهای اسلامی به جز عربستان سعودی، حق رانندگی برای زنان به رسمیت شناخته میشود.
طلاق
عقدنامه نکاح، 1874
قرآن به مردان مسلمان سفارش میکند که از طلاق همسرانشان خودداری ورزند؛ و سازش را بهتر دانسته است.[۵۰] در شرایط ناسازگاری زن و شوهر، قرآن پیشنهاد کردهاست که داوری از خانواده شوهر و داوری از خانواده زن با هم بحث کنند.[۵۱]
بر اساس سنتی به نام ایلاء، کسانی که به ترک همخوابگی با زنان خود سوگند یاد میکنند، حداکثر ۴ ماه حق طول دادن آن را دارند و سپس یا باید سوگند خود را شکسته یا زن را طلاق دهند.[۵۲]
اگر طلاق پیش از نزدیکی صورت پذیرد و شوهر برای زن مهری تعیین کرده باشد، میبایست نصف آنچه معین کرده، به زن بپردازد.[۵۳]
قرآن نوعی جدایی زن و شوهر به نام ظهار را که در آن، مرد به زن خود میگوید پشت تو چون پشت مادر من است، به رسمیت شناخته اما آن را زشت میشمارد.[۵۴]
از پیامبر اسلام روایت شدهاست که طلاق منفورترین حلال است و از این واقعه عرش الهی میلرزد.[۵۵]
در ازدواج دائم، مرد میتواند همسرش را طلاق دهد؛ مشروط به اینکه زن در مدت عادت ماهانه و یا باردار نباشد. برای تقاضای طلاق از سوی زن، عموماً شرایطی در پیمان ازدواج معین میشود. مثلاً اگر زن در پیمان ازدواج شرط کرده باشد که هرگاه شوهر زن دیگر بگیرد یا با او بدرفتاری کند، تقاضای طلاق خواهد کرد. در صورت ناتوانی شوهر از دادن نفقه، زن میتواند تقاضای طلاق نماید. همچنین، ابتلای شوهر به بیماری روانی یا جسمانی که باعث اختلال در زندگی زناشویی شود؛ میتواند دلیلی برای تقاضای طلاق از سوی زن باشد.
پوشش زنان
یک دختر با حجاب اسلامی در زنگبار
در اسلام، از زنان خواسته شدهاست که حجاب مناسب داشته باشند و زینتهایشان را فقط در برابر محارم خود آشکار کنند.[۵۶] مردانی که میخواستند با همسران پیامبر سخن گویند، میبایست از پشت پرده با آنان گفتوگو کنند.[۵۷]
در اصل حکم حجاب، اختلافی بین علمای مسلمان وجود ندارد؛ هرچند در حدود شرعی آن اختلاف بارزی وجود دارد. علمای سلفی عموماً، تمام بدن زن را عورت دانستهاند و از زنان میخواهند که علاوه بر سر و مو، صورت و دست را نیز بپوشانند.[نیازمند منبع] در عربستان سعودی، روبنده و عبایه و در ایران، مانتو، روسری و چادر شکل رایج حجاب هستند.
زندگی دینی
در زندگی دینی، از برابری زن و مرد سخن رفتهاست:مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان باایمان و زنان باایمان، مردان پرهیزکار و زنان پرهیزکار، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان شکیبا و زنان شکیبا، مردان فروتن و زنان فروتن، مردان صدقهدهنده و زنان صدقهدهنده، مردان روزهدار و زنان روزهدار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن، مردانی که خدا را فراوان یاد میکنند و زنانی که خدا را فراوان یاد میکنند؛ خدا برای همه ایشان آمرزش و پاداش بزرگ فراهم ساختهاست.[۵۸]
در جای دیگر، قرآن میگوید:مردان و زنان باایمان، دوستان یکدیگرند. همدیگر را به کارهای پسندیده وامیدارند و از انجام کارهای ناپسند بازمیدارند، نماز را برپا میدارند و زکات را میپردازند، و از خدا و پیامبرش فرمان میبرند.[۵۹]
وظایف و مسؤولیتهای اخلاقی و فردی زن و مرد یکسان است:هر که بدی کند، جز به مانند آن کیفر نمییابد؛ و هر کس کار شایسته کند، چه مرد باشد و چه شد، و به خدا ایمان داشته باشد، به بهشت درخواهد آمد و در آنجا روزی بیاندازه خواهد یافت..[۶۰]
همچنین در قرآن به برابری پاداش در زندگی بازپسین آشکارا تصریح شدهاست.[۶۱]
پیامبر اسلام، به زنان اجازه داد که به مساجد بروند؛ هرچند در حدیث آمدهاست که خانههایشان برایشان از مساجد بهترند.[۶۲] با این حال، با گسترش قلمرو اسلام زنان از حضور در مساجد منع شدند. امروزه، زنان نیز اجازه حضور در مساجد در اکثر قریب به اتفاق کشورهای اسلامی را دارند.
مقامهای مذهبی در اسلام، عموماً تنها به مردان اختصاص دارند. زنان نمیتوانند امام جماعت مردان باشند. همچنین زنان نمیتوانند خطیب جمعه یا مفتی باشند. در فقه شیعه، مرجعیت تقلید خاص مردان است. برخی حتی حکم کردهاند که زنان نمیتوانند امام جماعت زنان باشند و یا به قرآن تغنی کنند؛ اما این احکام در عالم اسلام عمومیت ندارند.
رهبری و سیاست
بینظیر بوتو، نخست وزیر پیشین پاکستان، اولین زن مسلمان بود که به مقام نخستوزیری در یک کشور اسلامی رسید.
بر اساس حدیثی از صحیح بخاری، وقتی پیامبر اسلام شنید که پوراندخت دختر خسرو پادشاه ایران شدهاست گفت قومی که ولایت امر را به زنی بسپارند، هرگز رستگار نخواهند شد.[۶۳] طبری، رهبری زنان را جایز شمردهاست. در صدر اسلام، زنانی چون عایشه و سمره بنت وهب در فعالیتهای سیاسی شرکت میکردهاند.
در دهه های اخیر، تعدادی از کشورهای مسلمان، شامل اندونزی، پاکستان، بنگلادش، ترکیه و قرقیزستان توسط زنان رهبری شدهاند. نزدیک یک سوم پارلمان مصر شامل زنان بود.
حق رأی [ویرایش]
در اسلام، محدودیتی برای حق رأی زنان وجود ندارد. آیات قران و گزارشات تاریخی گواه این امرند که پیامبر اسلام و خلفای راشدین، از زنان نیز بیعت میگرفتند. چنانکه در آیه ۱۲ سوره ممتحنه قران میخوانیم:
«ای پیامبر، اگر زنان مؤمن نزد تو آمدند تا بیعت کنند، بدین شرط که هیچ کس را با خدا شریک نکنند و دزدی نکنند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و فرزندی را که از آن شوهرشان نیست به دروغ به او نسبت ندهند و در کارهای نیک نافرمانی تو نکنند، با آنها بیعت کن و برایشان از خدا آمرزش بخواه، که خدا آمرزنده و مهربان است» در روایات امده است که پیامبر پس از فتح مکه برای مراسم بیعت طشت آبی حاضر کرد و او دست خویش را بر درون اب میزد و زنان نیز که برای بیعت می امدند دست خود را در درون تشت مینهادند و میرفتند. در کنزالعمال (۱/۱۰۱) از کتب اهل سنت گزارشی از تقی هندی امده است که پیغمبر با مردان نیز مبتی بر شروط مذکور در ایه۱۲ سوره ممتحنه بیعت کرده است .
پس از شیوع نظامهای مردمسالاری در کشورهای اسلامی، به تدریج حق رأی نیز به زنان داده شد. آذربایجان در سال ۱۹۱۸ به زنان حق رأی اعطا کرد؛ اما اکثر کشورهای اسلامی در دهههای اخیر به زنان حق رأی دادند. امروزه، جز عربستان سعودی که تنها مردان حق رأی دارند، در بقیه کشورهای اسلامی، زنان نیز حق شرکت در انتخابات و رأی دادن را دارند. در لبنان، برای رأی دادن زنان شرط داشتن تحصیلات عالی وجود دارد.
مسائل حقوقی و جزایی
شهادت زنان
مسأله شهادت دادن زنان در اسلام مورد اختلافنظر است. برخی حقوقدانان، شهادت زنان در برخی موارد غیر قابل قبول دانستهاند. در موارد دیگر، شهادت دو زن برابر با شهادت یک مرد است.[۶۴] در توجیه اینکه چرا ارزش شهادت زن و مرد نابرابر است، سخنان متفاوتی گفته شدهاست، از جملهاین که چون زنان در بعد عاطفی برتر هستند و به جهت غلبه عاطفه، هفت و هیجانات و نیز فراموشی در امور، شهادتشان اعتبار کمتری دارد. اخیراً شورای حقوقی زنان مصر خواست در دادگاههای آن کشور شهادت زنان و مردان برابر باشد؛ اما علمای الأزهر آن را خلاف قرآن و اسلام دانستند.
دیه زنان
در قرآن، میزان دیه و تفاوت دیه زن و مرد مشخص نشده است؛ ولی بر اساس سنت و احادیث و وحدت ملاک ارث دیه زن نصف مرد است.[نیازمند منبع] این حکم معمولاً چنین توجیه میشود که نبود یک مرد در خانواده از نظر اقتصادی زیانبارتر از نبود یک زن است. البته باید این موضوع را اضافه نماییم که در هنگامی که مردی کشته شود دیه به خانواده از جمله همسر مرد تعلق میگیرد بنابراین در این حکم اسلام کاملا جهت حمایت از زن تلاش کرده
زنا [ویرایش]
زنا یعنی اینکه مرد و زنی بدون اینکه از نظر اسلام زن و شوهر شده باشند (دائم یا موقت) عمل جنسی انجام دهند که در این عمل شرط دخول چه از جلو و چه از پشت باید رعایت شود تا به آن زنا اطلاق شود، زنا تنها با شهادت چهار مرد عادل (یا به ازای هر مرد دوزن مثلا سه مرد و دوزن) که گواهی به انجام عمل زنا توسط زن و مرد بدهند اثبات میشود و لازم است یادآوری شود که سنگسار تنها در مورد زنی (مردی) که میتواند از راه سالم ارضاء شود و در جایی که حداقل چهار نفر شاهد موجود است (یعنی تقریبا در ملاء عام)به این عمل ارتکاب کند انجام میشود.
در مسأله زنا، زنان معمولاً آسانتر از مردان محکوم میشود. هرچند حامله شدن زن بیشوهر، دلیل کیفر نیست؛ اما میتواند او را مورد محاکمه قرار دهد. در صورت عدم بارداری، چهار شاهد مرد یا سه مرد و دو زن میبایست گواهی دهند. تجاوز به عنف یعنی زنا با زن بدون رضایت زن نیز دارای حکم اعدام است و به همین دلیل تعداد تجاوز در کشورهای مسلمان بسیار پائین تر از کشورهای غیر مسلمان است.
تجاوز جنسی [ویرایش]
اکثریت قریب به اتفاق علمای مسلمان بر این باورند که زنی که مجبور یا اکراه به رابطه جنسی شده باشد، شامل کیفر و حد نمیشود و گناهی متوجه او نیست؛ اما کیفر کسی که به زنی تجاوز کند، اعدام است. با این حال تصور میشود رویکردهای فرهنگی در جوامع مسلمان نسبت به مسأله تجاوز جنسی و نیز لزوم شهادت شاهدان، باعث میشود که تعداد تجاوزهای جنسی گزارششده در این کشورها بسیار کم باشد.[نیازمند منبع]
پانویس
- ↑ عربستان پیش از اسلام ص ۹۸
- ↑ قرآن ۸۱:۸
- ↑ حیاة محمد، ص ۲۴ و ۲۵
- ↑ سیره ابن هشام ج ۱ ص ۲۰۴
- ↑ سیره ابن هشام ج ۲ ص ۱۰۳
- ↑ سیره ابن هشام ج ۱ ص ۱۸۹
- ↑ تاریخ الخدوری ص ۱۸۰
- ↑ قرآن ۳:۴۴
- ↑ قرآن ۳:۳۷
- ↑ قرآن ۳:۴۲
- ↑ آلعمران آیه ۴۷
- ↑ قرآن ۷:۱۹
- ↑ قرآن ۱۱:۷۱
- ↑ قرآن ۲۸:۷
- ↑ قرآن ۲۸:۹
- ↑ قرآن ۲۸:۱۸
- ↑ قرآن ۶۶:۱۰
- ↑ قرآن ۶۶:۱۲
- ↑ قرآن ۲۷:۱۵
- ↑ قرآن ۲۷:۴۴
- ↑ قرآن ۶۶:۲
- ↑ قرآن ۶۶:۴
- ↑ قرآن ۶۶:۱۰
- ↑ صحیح بخاری ۸:۷۳:۲
- ↑ قرآن ۴:۳۴
- ↑ قرآن ۴:۳۴
- ↑ قرآن ۴:۱۹
- ↑ «فمینیسم اسلامی چه میگوید؟». مارگوت بدران، ترجمه ناهید کشاورز، زنستان، ۱۵ مهر ۱۳۸۶. بازبینیشده در ۱۴ اکتبر ۲۰۰۷. برگردان مقالهای به نام Féminisme islamique : qu’est-ce à dire از سایت اسلام و لائیسیته
- ↑ «اسلام و جنبش یک میلیون امضا، ناهید کشاورز». وبگاه مدرسه فمینیستی، ۴ بهمن ۱۳۸۶. بازبینیشده در ۴ آوریل ۲۰۰۸.
- ↑ قرآن ۲۲:۳
- ↑ صحیح بخاری ۲:۲۸:۸۳
- ↑ قرآن ۲:۲۲۱
- ↑ قرآن ۶۰:۱۰
- ↑ قرآن ۵:۵
- ↑ قرآن ۲۴:۳
- ↑ قرآن ۴:۴
- ↑ نساء ۲۵، احزاب ۵۲، معارج ۳۰، نساء ۲۴، نحل ۷۱، نور ۳۳، احزاب ۵۰، روم ۲۸
- ↑ قرآن ۳۳:۵۳
- ↑ سیره ابن هشام ج ۲ ص ۴۴۴
- ↑ قرآن ۳۳:۵۳
- ↑ قرآن ۴:۴
- ↑ من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ص ۴۱۰
- ↑ قرآن ۳۰:۳۱
- ↑ فتحالباری ۷:۴۷۶؛ صحیح مسلم ۱۷:۴۵؛ صحیح ترمذی ۲:۳۱۴؛
- ↑ زادالمعاد ۳:۳۶۱
- ↑ ابن ماجه ۵:۵۵۱
- ↑ صحیح مسلم ۷:۱۱۵؛ شرحالسنه ۹:۳۲۷
- ↑ ترمذی ۱۴:۲۸؛ کیمیای سعادت آداب نکاح ص ۳۲۳
- ↑ سنت حنفی ص ۴۴۴
- ↑ قرآن ۴:۱۲۸
- ↑ قرآن ۴:۳۵
- ↑ قرآن ۲:۲۲۶
- ↑ قرآن ۲:۲۳۷
- ↑ قرآن، مجادله ۴
- ↑ ابوداوود ۳:۱۳
- ↑ قرآن ۲۴:۳۰
- ↑ قرآن ۳۳:۵۳
- ↑ قرآن ۳۳:۳۵
- ↑ قرآن ۹:۷۱
- ↑ قرآن ۶۱:۴۰
- ↑ توبه ۷۲؛ فتح ۵؛ حدید ۱۲
- ↑ بخاری ۲:۱۳:۲۳
- ↑ صحیح بخاری ۵:۵۹:۷۰۹
- ↑ قرآن ۲:۲۸۲
- ↑ ۶۵٫۰ ۶۵٫۱ ۶۵٫۲ Kassamali, Noor (۲۰۰۳) «Genital Cutting.» Encyclopedia of Women & Islamic Cultures, Compiled by Afsaneh Najmabadi Published by BRILL, 2003 ISBN 90-04-12819-0, 9789004128194 134 pages
- ↑ طبری، محمد بن جریر. تاریخ بلعمی [تاریخ الرسل و الملوک]. ترجمهٔ ابوعلی محمدبن بلعمی. به تصحیح محمدتقی بهار ملکالشعراء و به کوشش محمدپروین گنابادی. تهران: زوار، ۱۳۷۹. صص ۱۴۳–۱۴۴
- ↑ .Firestone, Reuven et al. ۲۰۰۱. ۲۵۳.
- ↑ Gruenbaum, Ellen. The Female Circumcision Controversy. University of Pennsylvania Press, 2001. 60. ISBN 0-8122-1746-2, ۹۷۸۰۸۱۲۲۱۷۴۶۹.
- ↑ Maccormack, Carol P.. “۳”. In The Encyclopedia of Religion, entry on Clitoridectomy. Lindsay Jones. Macmillan. 1824-1826. ISBN 0-02-865733-0.
جستارهای وابسته [ویرایش]
- زنان در یهودیت
- زن در مسیحیت
درگاه اسلام
منابع [ویرایش]
- یحیی نوری. حقوق زن در اسلام. چاپ سوم. تهران: شمس، ۱۳۴۰. ۳۰۴.
- عبدالله حکیم. وضع حقوقی و قوانین زنان در اسلام. چاپ اول. تهران: جاویدان، ۱۳۴۱. ۲۶۹.
- عباسعلی محمودی. زن در اسلام. چاپ اول. تهران: نهضت زنان مسلمان، ۱۳۵۸. ۲۶۹.
- مرتضی مطهری. نظام حقوق زن در اسلام. چاپ اول. تهران: صدرا، ۱۳۵۲. ۴۳۷.
- مرتضی مطهری. مسأله حجاب. چاپ اول. تهران: صدرا، ۱۳۵۳. ۱۸۹.
- بهرام تاجانی. قانون مدنی. چاپ دوم. تهران: لاهیجی، ۱۳۸۵. ۱۸۹.
- بهرام تاجانی. قانون مجازات اسلامی. چاپ دوم. تهران: لاهیجی، ۱۳۸۵. ۱۸۹.
- صحیح البخاری. چاپ دوم. بیروت: العامرة، ۱۳۱۴. ۸۹۴.
- سنن ابن ماجه. چاپ دوم. بیروت: العامرة، ۱۳۰۷. ۸۹۴.