تکيه زهرا به ذوالفقار خودش بود
فاطمه پروانه مدار خودش بود / منحصرا تحت انحصار خودش بود
فاطمه مخدوم خويش و خادم خويش است / کعبه خود بود و پرده دار خودش بود
نان کسي بر لبش حلال نباشد / فاطمه هر روز نان بيار خودش بود
روح خودش را گرفت و در تن خود ريخت / خلقت زهرا در اختيار خودش بود
گفت انا من فاطمه، فاطمه مني / فاطمه پس سالها کنار خودش بود
اينکه ولايت چنين به نام علي شد / کار علي هم نبود، کار خودش بود
هيچ زمان رو نزد به غيرت شمشير / تکيه زهرا به ذوالفقار خودش بود
نه که بخواهد نبي مقام بگيرد / بوسه به دست تو افتخار خودش بود
نيست عجب گر علي به خاک تو افتد / چون که مزار تو، مزار خودش بود