آیا ذوالقرنین همان کوروش است؟
شخصیت ذوالقرنین را در قرآن پرده ای از ابهام فرا گرفته و معلوم نمیکند چه کسی بوده کجایی بوده و کارش چه بوده.
سفر خود را از کجا و با چه هدفی آغاز نموده است.آقای ابوالکلام آزاد در تحقیقات تاریخی خود با ارائه دلایلی چند ادعا میکند تنها کسی را که تاریخ از او نشانی دارد که با نشانه های قرآن تطابق دارد کوروش هخامنشی ست.انصافا هم خوب از پس ادعای خود بر می آید و برای کسی که در آیات قرآن تعمق نکرده باشد تقریبا جای شک باقی نمیگذارد ، علی الخصوص که "قرن" را شاخ ترجمه کنیم. و ذوالقرنین را صاحب دو شاخ بدانیم و او را نیز در میان شاهان جستجو کنیم ، همان کوروش میشود که سنگ تراشیده ی او در کنار مقبره اش درحالی که دو شاخ روی سر اوست یکی رو به جلو و دیگری رو به عقب با ذوالقرنین به معنی صاحب دو شاخ مطابقت میکند. و اوست که یکبار به غرب لشگر کشید یکبار به شرق یکبار هم به شمال.همه ی این حدسیات زمانی درست است که ذوالقرنین را در میان شاهان جستجو کنیم.ولی چه کسی گفته که او شاه بوده است.
ما از صاحب المیزان (ره) تعجب میکنیم که در تفسیرشان از حضرت علی (ع) نقل میکنند که امیر مومنین صریحا بیان میفرمایند ذوالقرنین نه پادشاه بوده و نه پیامبر ، ولی در پیدا کردن شخصیت ذوالقرنین دنبال اقوال کسانی هستند که او را در میان شاهان جستجو کردند .(برای اطلاع بیشتر به تفسیر المیزان ج 13 مراجعه کنید).
اما ایرادات چندی که به تحقیقات آقای ابوالکلام آزاد وارد است و به کلی موضع کوروش را منتفی میکنند عبارتند از :
اول ایشان و همچنین دیگران برای یافتن ذوالقرنین دنبال سلاطین و شاهان بودند و برای او لشگری بزرگ نیز فرض کرده اند که قرآن به وجود لشگر اشاره ندارد.
دوم خداوند قدرتی عظیم و اسباب هر چیز را به ذوالقرنین داده بود و عدالت او منطبق بر عدالت خدایی بود و به همین خاطر هم خدا به او اختیار کامل داده بود تا با مردم به هرگونه که میخواهد رفتار نماید.یعنی ذوالقرنین باید کسی باشد که خدا به او بسط ید در مورد مردم داده است ، در حالی که میبینیم این اختیار حتی به بسیاری از پیامبران او داده نشده است.مثال بارز آن حضرت یونس (ع) است که به خاطر اجتهاد خودسرانه ای که کرد او را تنبیه کرده و در شکم ماهی می اندازد.
آیا کوروش هخامنشی نزد خدا عزیزتر از یونس پیامبر است؟
سوم خدا با ذوالقرنین صحبت میکرده و به او دستورات خود را ابلاغ میکرده ، اگر چنین امری درباره کوروش صدق میکرد حتما در سنگ نوشته ها ذکری از آن به میان می آمد و کسانی که سعی کردند تا خود را وارث او بدانند اگر چنین چیزی بدست آورده بودند یا حتی تصور آن را کرده بودند در بوق و کرنا دمیده بودند.
چهارم ذوالقرنین نسبت به مال دنیا بی اعتنا بود و پیشنهاد خرج ساختن سد را نپذیرفت ، حال آنکه کوروش اهل خراج گرفتن بود و هر ولایتی که خراج نمیداد سرکوب میگردید.
پنجم ذوالقرنین وجودی مقدس و مومن بوده که اگر بخواهیم او را با کسی مقایسه کنیم باید با کسی شبیه به حضرت خضر(ع) مقایسه کرد نه کوروش . در دعای ام داوود نیز میبینیم که پس از صلوات بر هابیل و شیث و ادریس و ... ، حضرات خضر و ذوالقرنین را در کنار هم نام برده است که نشان میدهد ذوالقرنین و حضرت خضر (ع) دو نفر متفاوتند . یا در دعای مشمول منقول از حضرت علی (ع) ذوالقرنین را در ردیف حضرات ابراهیم موسی محمد و... و خضر (ص) آودره و بعد از آن میفرماید:
"یا من نصر ذا القرنین علی الملوک الجبابرت "
این مطلب میرساند که در متون اصیل اسلامی ذوالقرنین جایگاه ویژه ای دارد.
به هر حال تاریخ آنگونه که کوروش را موجه معرفی میکند ، مقدس نمیداند. اگر چنین بود باید ایرانیان به تقدس او بیشتر تکیه میکردند تا اشاره به موجه بودن او توسط هرودوت یونانی و یهودیان بابل...
ششم ذوالقرنین از آینده تا قیامت اطلاع داشت و با همین قدرت پیشگویی خود بود که پس از ساختن سد به مردم گفت این سد تا قیامت پابرجاست ، در حالی که از کوروش کسی سراغ پیشگویی نکرده است.چگونه او میتواند ذوالقرنین باشد در حالی که حتی کشته شدن خود را به دست هیاطله پیش بینی نکرد.
برای ما که تا اینجا آمده ایم محرز شده است که تا از قرآن به قصد فهم و کسب ایمان بیشتر سوال نمنیم قرآن جواب نخواهد داد ؛ همچنان که به کفار قریش هم جواب نداد و آنها از این آیات مبهم نه تنها چیزی نفهمیدند بلکه به ایمان هم نرسیدند.اگر ذوالقرنین برایت مسئله شده و شوق شناخت او را داری سوال کن...حتما قرآن جواب خواهد داد . اگر هم برایت مسئله نشده باشد همین قدر که بدانی ذوالقرنین همان کوروش است نسبت به افراد قبل از خود بیشتر میدانی و همین کافیست.
منبع:
ذوالقرنین _ عبدالله مستحسن
انتشارات سبط النبی(ع)