12- - حمايت از فرقه ضاله بهائيت
من اميدوارم كه خداوند تبارك و تعالى اين ملتى كه امروز قيام كرده است ، نهضت كرده است و براى او قيام كرده است و براى او نهضت كرده است ، شر مفسدين و جبارين را از سرش كوتاه كند تا برسد به مسائلى كه بايد برسد لكن تا اين قدرت هاى بزرگ به اريكه قدرت خودشان نشسته اند، اين امرى است كه يك قدرى به نظر مشكل مى آيد نمى دانم كه در بعضى از راديوها كه پخش كردند صحبت رئيس جمهور آمريكا را ملاحظه كرديد كه ايشان از همه دنيا استمداد كردند براى اينكه اين بهائيهايى كه در ايران هستند و مظلومند و جاسوس هم نيستند و به جز مراسم مذهببى به كار ديگر اشتغال ندارند و ايران براى همين كه اينها مراسم مذهبى شان را بجا مى آورند 22 نفرشان را محكوم به قتل كرده اند، ايشان از همه دنيا استمداد كرده كه اينها كه جاسوس نيستند، اينها يك مردمى هستند دخالت در هيچ كارى ندارند و روى انساندوستى ايشان اين مسائل را مى گويند. اگر ايشان اين مسائل را نمى گفت ، خوب - ما- گاهى اذهان ساده احتمال مى دادند كه خوب اينها هم يك مردمى هستند كه ولو اعتقادات شان فاسد است لكن مشغول كار خودشان هستند و مشغول عباداتى كه به نظر خودشان عبادت است مثلاهستند و حال آنكه در آن نظر هم نبودند. لكن بعد از اينكه آقاى ريگان گفته اند، شهادت دادند به اينكه اينها جز مراسم مذهببى چيزى ديگرى ندارند، باز هم مى توانيم باور كنيم ؟ از آن طرف وقتى كه حزب توده را مى گيرند شوروى صدايش بلند مى شود كه يك عده مردم بيگناهى كه با جمهورى اسلامى هم موافق بودند، پشتيبان بودند، جمهورى اسلامى را هم اينها مثل ديگران همراهى كردند و حالا هم همين طو رهستند، دولت ايران بيخودى آمده است اينها را گرفته و حبس كرده . از آن طرف هم آقاى ريگان مى گويد كه اين بهائى ها، بيچاره ها مردم آرامى ، ساكتى مشغول عبادت خودشان هستند، جهات مذهببى خودشان را بجا مى آورند و ايران براى خاطر همين كه اينها اعتقادشان مخالف با اعتقاد آنهاست گرفتند اگر اينها جاسوس نيستند شما صدايتان در نمى آمد شما براى خاطر اينكه اينها يك دسته اى هستند كه به نفع شما هستند، والا ما شما را مى شناسيم ، آمريكا را مى شناسيم كه انساندوستى اش گل نكرده است كه حالابراى خاطر22 نفر بهائى كه در ايران به قول ايشان گرفتار شدند، براى انساندوستى يك وقت همچو صدا كرده و فرياد كرده و به همه عالم متشبث شده است كه به فرياد اينها برسيد مردم شما را مى شناسند.(295)
14 - بهره بردارى از اختلافات داخلى
مساله نصيحت يك مساله است ، انتقامگيرى مساله ديگر. براى مردم و دولت و مسوولين و مجلس بايد ناصح بود، نه مقابله كرد. زيرا اگر شما با من و من با شما مقابله كنيم ، غير از اين كه ديگران سوءِ استفاده كنند چيزى به دست نمى آيد. شما ببينيد خارجى ها يك كلمه را مى گيرند و چيزى از توى آن بيرون مى آورند كه بر ما غلبه كنند، مثلا مى گويند: ايرانى ها ادعا مى كنند ما با گروگانگيرى مخالفيم ، اما چون اينها ضد آمريكا هستند اين حرف معنا ندارد. و ديديد كه آمريكا در همين قضيه گروگانگيرى كه گرفتار شده است چقدر به اين طرف و آن طرف متوسل شده است از اول هياهو به راه انداختند كه ما دخالت نظامى مى كنيم ، بعدا رئيس جمهور آمريكا به التماس و گدايى و دريوزگى افتاده است و به اين طرف و آن طرف مى زند كه مساله را حل كند ولى نتوانستند. و عده اى از آن طرف ايستاده و مى گويند: بايد به شرايط ما عمل شود و ما بايد خيلى مواظب باشيم . غير از اين كه ما را از داخل بپوسانند كار ديگرى نمى توانند بكنند.(296)
حالا دنبال اين آمده اند كه باز آن مسائل را برگردانند، جدا كنند ملّت رااز هم ، همه را از هم جدا كنند و مع الاسف روشنفكرهاى ماهم غافلند از اين معنا، غير از آنهاشان كه خائنند، يك دسته خائنند كه با حساب كار مى كنند و براى غير كار مى كنند، و بيشتر غافلند از مطلب . گروه گروه ، صد گروه ، صدها بيشتر، مثل اينكه صد گروه مثل اينكه تا حالا درست شده است ، در اين دو ماهى كه شما به پيروزى رسيديد كه با اتحاد به پيروزى رسيديد. حالا آن انسجام دارد باز مى شود، دارد از هم باز مى شود، گروه گروه مى شوند، هر گروهى جداى از هم ، حسابشان جداى از هم ، قلمشان مخالف با هم ، قدمشان مخالف باهم نتيجه چه مى شود؟ نتيجه مى شود كه يك ملتى همانطورى كه سابقا و دراين پنجاه و چند سال به واسطه اين اختلافات مانتيجه برده اند، دوباره همان مسائل پيش بيايد و همان اختلافات موجب اين بشود كه آنها باز بيايند و برگردند به حال اول و لااقل يك رژيمى دست نشانده آمريكا. بيايد ولو اسمش رژيم سلطنتى نباشد، يك رژيمى بيايد دمكراتيك باشد اما نوكر آمريكا.(297)
اينها ولو زور هم دارند، نمى كنند كارى آن روزى كه در بين مردم يك اختلافى پيدا بشود، بين مردم و حكومت اختلاف پيدا بشود، بين خود روحانيون خداى نخواسته يك وقت اختلاف پيدا بشود، آن روز است كه ممكن است آنها يك وقتى دخالت بكنند مادامى كه همه مردم با هم هستند، روحانيت هست در صحنه و مردم هم هستند درصحنه ، حكومت هم با مردمى است ، اسلامى است ، آنها نمى توانند كارى بكنند، قدرت دارند اما عقل هم دارند، نمى توانند كارى بكنند آنوقت اينها مى توانند كار بكنند كه از داخل ما را بپوسانند اگر از داخل ما را با تبليغات ، با كارهاى اعوجاجى
از داخل يك كارى كردند، آنوقت مى توانند.(298)
من نمى خواهم يك مثلى كه معروف است بگويم لكن مثل ما، نظير همان مثل معروف است كه ما را، كشور ما را، ملّت ما را به اسارت مى خواهند ببرند و خود ما كمك مى كنيم به اين اسارت خود ما به روى هم پنجه مى اندازيم ، خود ما جديت مى كنيم كه مملكت خودمان را ضعيف كنيم ، خود ما در جبهه بندى هاى مان تضعيف روحيه هاى ارتش و روحيه هاى كاركنان و روحيه هاى كارمندان هست و اين بزرگترين خطائى است كه ما داريم ما اگر اختلاف سليقه داريم ، اختلاف بينش داريم ، بايد بنشينيم و با هم در محيط آرام صحبت كنيم و مسائل خودمان را به ميان بگذاريم و حل كنيم ، با تفاهم مسائل را حل كنيم ، نه اينكه جبهه گيرى كنيم ، يكى يك طرف بايستد با دار و دسته خودش و يكى ، يك طرف بايستد با دار و دسته خودش و كوشش كنند در تضعيف يكديگر و كوشش كنند در تضعيف كشور اسلامى . اينها براى اين است كه تعهد اسلامى نيست و ديد سياسى هم نيست . شماها اگر مسلم هستيد، با احكام اسلام عمل كنيد و اگر خداى نخواسته تعهد اسلامى را قبول نداريد، با ديد سياسى مسائل را حل كنيد و اين كارها كه انجام مى گيرد و اين قلم ها و اين قدم ها و اين گفتارها از سياست به دور است و با يك ديد غير سياسى و غير اسلامى است . من به سراسر كشور، به سراسر ملّت هشدار مى دهم كه اگر چنانچه از اين اختلاف اندازها پيروى كنيد، هر كس باشد، مملكت شما به دامن آمريكا مى افتد. اگر چنانچه ملّت اشخاصى را ديد، گروه هائى را ديد كه بر خلاف مصالح كشور دارند جبهه گيرى مى كنند و اين طايفه ، آن طايفه را مى كوبند و آن طايفه ، آن طايفه را، تكليف شرعى ملّت اين است كه از آنها اعراض كنند.(299)
و من امروز به همه ملّت ، به همه طواء ف ، به همه ديگر گروه ها عرض مى كنم كه امروز شما مخالفتان آمريكاست ، مخالفتان دولت هاى بزرگ است امروز مملكت شما مقابل با يك همچو قدرت هائى است شما اگر اسلام را قبول داريد، خوب مملكت اسلامى را هم بايد قبول داشته باشيد، و اسلام در خطر است و اگر چنانچه ملى هستيد، خوب ملّت شما در خطر است ، كشور شما در خطر است امروز بياء يد باز تظاهر كنيد و اين او را بزند و اينطور مسائل واقع بشود، نه امرى است كه عقل او را قبول بكند، برخلاف موازين عقلى است و برخلاف شرع است بلااشكال و از گناهان كبيره است كه معلوم نيست كه اگر كسى الآن اسلام را صدمه بزند اصلاقابل اين باشد كه توبه اش هم حتى قبول بشود بايد اشخاص روشن ، اشخاص صحيح ، اين ريشه هائى كه مى خواهند اين كارها را بكنند، اين فسادها را ايجاد كنند، غاء له مى خواهند درست بكنند، اينها را نصيحت كنند، به اينها بگويند كه آخر شما مسلمان هستيد، چرا مسلمان بايد با اسلام مخالفت كند شما نمى دانيد كه داريد با اسلام مخالفت مى كنيد، شما نمى دانيد كه اگر اختلاف بين خود ما واقع بشود نتيجه اش را آمريكا مى برد و دولت هاى بزرگ شما نمى فهميد اين را، يا مى فهميد و تعمد داريد ملّت حالا بايد موازين دستش باشد، كسانى كه امروز غاء له ايجاد مى كنند، اختلاف ايجاد مى كنند اين كسان را بشناسند كه اينها عمل شان صحيح نيست و به اسم فلان آقا يك غاء له ايجاد مى كنند، به اسم فلان شخص يك غاء له ايجاد مى كنند اينها نه مورد نظر فلان آقا و فلان انسان است ، اينها يك اشخاصى هستند مى خواهند غاء له ايجاد كنند و اين غاء له هم به نفع آمريكا تمام مى شود، به ضرر اسلام تمام مى شود، مخالف شرع اسلام است ، از گناهان بسيار بزرگ است امروز اين اختلافات را از آن دست بردارند.(300)
ج - مطالعات روانشناسى و جامعه شناسى در ايران
آمريكا به اين زودى دست از ما بر نمى دارد، كارشناس هائى كه اينها دارند، اينها روانشناسى را از صد سال پيش از اين يا بيشتر روانشناسى در ايران را شروع كرده اند و مى دانند چه بكنند...(301)
همه جاى ايران را حتى كوير را رفتند و ديدند، بعد كه رفت و آمدها زياد شد، البته بيشتر كارشناس ها هم ترقى كرده بودند و بيشتر اطلاعات داشتند و همين طور كارشناس هائى كه مردم را مى شناختند، وضع مردم را، چه گرايش هائى مردم دارند و چه دستجاتى در بين مردم هست ، احزاب چه وضعى دارند، جبهه ها چه وضعى دارند، بازار وضعش چطور است ، روحانيين چه وضعى دارند، رابطه بين روحانيون و مردم چطور است ، خود روحانيون چه جور اشخاصى يا گروه هائى هستند، همه اينها بررسى شده است و ماها غافل بوديم از شيطنت اينها و آن كارهائى كه آنها به دست عناصر داخلى و گاهى هم به دست خودشان انجام مى دادند، ما از آن غفلت داشتيم و آنها هوشيارانه عمل مى كردند، ازجمله چيزهائى كه آنها بررسى دقيق كردند ودنبالش هم با تبليغات و با طورهاى ديگرى عمل كردند، قضيه بررسى رابطه بين روحانيون با هم و رابطه بين روحانيون و مردم وكيفيت اينكه اينها در چه اوقاتى مى توانند چه اعمالى را انجام بدهند و درچه زمانهائى مى تواننداينهامردم را بسيج كنند. تمام اين كارشناس هاى آنها در دفاترشان حتما نوشته اند و دنبالش هم فعاليت كرده اند، نه فعاليت يك بعدى ، فعاليت چندين بعدى ، آنقدرى كه ميتوانستند روحانيون را در بين مردم خفيف مى كردند و آنقدرى كه مى توانستند مردم رااز روحانيت جدا ميكردندوبين خود روحانيين اختلاف ايجاد مى كردند و اگر چنانچه اين مطلب را كافى نمى دانستند و نمى دانستند، آنهاباگماشتن بعضى عوامل خودشان با فشار كارها را انجام مى دادند.(302)
د - توطئه هاى عميق و پيچيده آمريكا
1 - انحراف افكار عمومى از نقطه اصلى آسيب پذيرى
شما نگران آسيب هاى خارجى نباشيد، از خارج نمى توانند شما را آسيب برسانند مادامى كه خودتان منسجم هستيد. نه دخالت نظامى از آن كارى ساخته است و نه حصر اقتصادى و اين مسائل كه آنها پيش مى آورند آنها ازشان كارى ساخته نيست و شايد آنها هم كه اين حرف ها را مى زنند و ظاهرا جدى هم نيست براى اينكه ما را از اين حرفهاى ديگر اغفال كنند. آن مسائل ى كه ممكن است از آن مسائل ، آسيب ببينيم ، آن مسائل داخلى است . توطئه ها اينطور است ، از خارج يك چيزهائى گفته مى شود تا اذهان متوجه به خارج بشود مثل همين حصر اقتصادى و مداخله نظامى كه دولت آمريكا تهديد مى كند ملّت را، به نظر مى رسد كه اين يك توطئه باشد كه اذهان را از داخل كشور متوجه به خارج بكند، غافل بشوند از توطئه ، غافل بشوند از شيطانى داخل بعيد به نظر نمى رسد آن چيزى كه پيش اجانب اهميت دارد و به آن اصرار دارند آن توطئه اى است كه در داخل حاصل مى شود. اگر ما را از خارج اغفال نكنند و توجه ملّت ما به داخل كشور و توطئه هاى داخلى باشد، ممكن است كه ما بتوانيم و انشاء لله مى توانيم كه آن توطئه ها را خنثى كنيم . لكن آنها از خوف اينكه مبادا ملّت همه قوايش را صرف داخل بكند و اين توطئه هائى كه اصيل است پيش آنها، اين توطئه ها را خنثى بكند، يك طرح هاى خارجى مى ريزد، يك مسائل خارجى پيش مى آورد، مثلابعض از اقشار را متوجه مى كنند كه در انگلستان توطئه اى است در فلان محل ، يك توطئه اى است ، در فرانسه يك توطئه اى است و مى خواهند از آنجا توطئه اى را بجا بياورند كه بيايند ايران چه بكنند. خود اين هيچ اساس ندارد، محتمل هم هست كه همين صحبت هائى كه با تناقض گوئى هاى مختلف و تضادگوئى هاى مختلف از دولت آمريكا صادر مى شود راجع به اينكه گاهى دخالت نظامى ما مى كنيم ، آن يكى مى گويد نه نمى شود دخالت ، دوباره دخالت مى كنند، دوباره مى گويند نه ، نمى شود دخالت ، دوباره دخالت مى كنند، دوباره مى گويند نمى شود دخالت و از اين حرف ها، حصر اقتصادى مى كنيم ، حالا چند روز صبر كنيد به سازمان ملل مى بريم خوب حالايك قدرى صبر كنيد، به شوراى امنيت مى بريم ، يك قدرى مهلت بدهيد، اين حرف هائى كه به نظر مى رسد براى مقصد ديگر است نه براى خودش ، نه حصر اقتصادى مى كنند و مى توانند، نه دخالت نظامى مى كنند و مى توانند، اما مى توانند با اين حرفها ما را، اذهانمان را متوجه به آن طرف كنند و از خودمان غافل بشويم . در عين حالى كه ملّت ما بايد هوشيار باشد راجع به همان مساء لى كه در خارج هم طرح مى شود و غفلت از او هم نكند، بيشتر نظر بايد به توطئه هاى داخل باشد، توطئه هائى كه در داخل انجام مى گيرد خيلى زياد است و اينها در اين توطئه ها فن هاى زيادى دارند، ذوفنون هستند! يك قسمش همين شلوغى هائى است كه راه مى اندازند. در آذربايجان اين بساطى كه درست مى كنند و دامن به آن مى زنند يك قسم اينهاست ، در سيستان ، در زاهدان ، در كجا، يك قسم ديگرش اين اختلافاتى كه در شهرها و در دهات و در ساير جاها ايجاد مى كنند گروه هاى مختلف ، اختلافات زياد ايجاد مى شود.(303)
آنچه كه من مى فهمم و احتمال زياد مى دهم اين است كه آمريكا نه دخالت نظامى در ايران ميخواهد بكند و نه حصر اقتصادى ، اگر هم حصر اقتصادى بكند، ناجح نمى شود، خودش هم مى داند، لكن از راه اساسى تر پيش آمدند و آن راه اين است كه ما را از باطن خودمان آسيب پذير كند و ما را بگنداند از باطن خودمان ، از اول هم بناشان بر همين معناست . شايد در انقلاب هائى كه واقع مى شود آنهائى كه مى خواهند نفع ببرند يا ضررى كشيدند كه مى خواهند جبران كنند، نفعشان اين باشد كه خود انقلاب را در باطن خودش آسيب برسانند. الآن همه دست ها در كار اين معنا هستند، شايد اين صحبت هايى كه در خارج مى كنند به اينكه ما دخالت نظامى مى كنيم يا حصر اقتصادى مى كنيم ، شايد براى اين معنا باشد كه اذهان ما را منصرف كنند به آن طرف و از آن چيزى كه در كشور خودمان دارد مى گذرد غافل كنند.(304)
2 - استحاله فرهنگى و معنوى انقلاب اسلامى
حريف هاى ما كه كار كشته وكار كرده و مطالعه كرده هستند، اينها مطالعه كردند كه بايد در اين وقتى كه يك چنين انقلابى با دست خود ملّت پيش آمده است كودتا نبوده است كه اختيارش را بشود يك كسى بگيرد و تحت نفوذ ديگرى باشد، با دست همين ملّت بوده است و يك ملّت را نمى شود مهار كرد، بايد چه بكنند، تا اينكه اين انقلاب را نگذارند به ثمر برسد. بايد خود انقلاب را از باطن داخل خودش فاسد كنند فعاليت الآن در اين جهت است كه ميخواهند كه اين انقلاب را در خودش ايجاد نفاق و اختلاف كنند و مدفونش كنند و پس از اينكه خود انقلاب مدفون شد، بيايند و يك نفرى كه خودشان تعيين مى كنند، يك كودتائى ، يك بساطى درست كنند و همان مسائل سابقش را پيش بياورند. ملّت ما بايد اين مطلب را لااقل كه يك مطلب واضحى است فراموش نكند، كه قدرت بزرگى كه منافع داشته است در ايران ، مطامع داشته است در ايران ، منافع نفت داشته است در ايران و نافع سوق الجيشى داشته در ايران . ايران يك مركزى است كه حساس است براى ابرقدرت ها، يك چنين كشورى كه زن و مردش ، بچه و بزرگش قيام كردند و با خواست خدا و وحدت كلمه پيش بردند، اينها حالابراى ضربه اى كه خوردند، منافع از دستشان رفته است نمى توانند در اين محل ديگر آنطور توطئه هائى كه پيشتر مى كردند، زمان رژيم سابق كه اينجا را محل از براى آن چيزهائى كه مى خواستند خودشان ، پايگاه هائى كه مى خواستند خودشان قرار بدهند حالاديگر برايشان نمى شود، اينها در صدد برآمدند كه از باطن خود اين نهضت ، انقلاب يك پوسيدگى ايجاد كنند.(305)
آن شياطينى كه دشمن شما هستند بيكار ننشسته اند، دائما مشغول نقشه هستند. نقشه هاى نظامى آنقدرها تاثيرندارد، آن كه تاثير دارد نقشه هائى است كه با آن نقشه ها شمارا از باطن و از داخل پوسيده كنند.(306)
ملّت هاى شريف و توده هاى ملّت شريف ما و ملّت شريف ما و اين قشرهاى مختلف همه با جمهورى اسلامى موافقند و با آمريكا مخالف ، لكن با صورت هاى ديگرى ، با ماسك هاى ديگرى اشخاص در بين آنها نفوذ مى كنند و آنها را اغفال مى كنند و در يك موقعى كه بايد ما همه با آرامش خاطر روبروى اين ديو بزرگ بايستيم و اين شيطان بزرگ ، منحرف مى كنند ملّت ما را از آن راهى كه دارد مى رود، راه ضلالت پيش شان مى گذارند، همين قدر مقصود اين است كه ملّت را از آن راهى كه مى رفت منحرف كنند تا آمريكا بتواند كارهايش را انجام بدهد آمريكا از اين وحدت كلمه ملّت و از اينكه ملّت ما به اينجا رسيده است كه جوان هاى غيور كفن پوش شدند، شهادت مى خواهند، از اين وحشت دارد و از شكست سياسى هم وحشت دارد و آن تابع اين است كه مهلت پيدا كنيم كه جراء م آمريكا را و روساى جمهورى آمريكا را، بخصوص اين رء يس جمهورى فعلى را، بر ملاكنيم ، اينها از اين مطلب وحشت دارند، وحشت زده شدند اينها، لكن مى خواهند يك كارى بكنند كه ما را مشغول بكنند به يك امور ديگرى در داخل ، مى خواهند اين نهضت را از داخل بپوسانند، مى خواهند اين نهضت را در داخل خودش اختلاف ايجاد كنند.(307)