سلام
سوالی داشتم از دوستان
انسان مهمه یا اسلام؟کدوم برای خدمت به اون یکی هست؟ایا مکمل هستن و کامل کننده همدیگه هستند و تو یه سطح هستن؟
اگه کسی بتونه یه ذره برام این بحثو باز کنه ممنون میشم.
سلام
سوالی داشتم از دوستان
انسان مهمه یا اسلام؟کدوم برای خدمت به اون یکی هست؟ایا مکمل هستن و کامل کننده همدیگه هستند و تو یه سطح هستن؟
اگه کسی بتونه یه ذره برام این بحثو باز کنه ممنون میشم.
Give GOD your skull
اگر کوهها از جای کنده شود، تو جای خویش بدار! دندانها را بر هم فشار و کاسه سرت را به خدا عاریت بسپار! پای در زمین کوب و چشم بر کرانه سپاه نِه و بیم بر خود راه مده! و بدان که پیروزی از سوی خداست
امیر المومنین علی علیه السلام خطاب به محمد حنفیه
{محتواي مخفي}
سلام
انسان موجودیست متشکل از جسم و روح و فناناپذیر که با فطرتی پاک و توحیدی اما مختار آفریده شده است.
قرآن كريم مى فرمايد: ‹‹انا هديناه السبيل اما شاكرا و اما كفورا›› (انسان/3): ما راه را به او نشان داده ايم، او يا سپاسگزار است و يا كفران كننده.
نيز مى فرمايد: ‹‹وقل الحق من ربكم فمن شاء فليؤمن و من شاءفليكفر›› (كهف/29): بگو حق از جانب پروردگارتان نازل گرديده است. پس هركس مى خواهد ايمان آورد و هركس مى خواهد كفر ورزد.
انسان آمده است که به نهایت کمال مطلوب برسد و از دین به عنوان راه و نقشه و راهنمایی برای رسیدن به آن کمال مطلوب استفاده می شود.
آیت الله جوادی آملی دین را این طور تعریف میکنند:
تعريف دين: مجموعه عقايد، اخلاق، قوانين و مقرراتي است كه خداوند آن را براي هدايت بشر فرستاده است تا انسان در پرتو تعاليم آن، هوا و هوس خود را كنترل و آزادي خود را تأمين كند.[جوادي آملي، انتظار بشر از دين، مركز نشر اسراء، چ اول، 1380، ص 26. ]
به این تعریف دین برای معرفت اندوزی؛آموزه های خود را در اختیار انسان قرار می دهد.
دین نسخه ی کامل انسان سازی ست و تمام نیازهای حقیقی انسان را برآورده می کند. و انسان حقیقی و بالفعل که در زبان دین از او به خلیفةالله یاد می شود ، تجسّم عینی دین خداست.
ایمان و دین برای انسان است به این معنا که خداوند متعال دین را برای انسان فرستاده و ایمان به دین حقّ را بر او واجب نموده تا او را در پرتو دین به تعالی برساند. و انسان برای دین و ایمان است به این معنا که دین غایت انسان است و انسان آفریده شده تا تجسّم کتاب الله و دین الهی شود. رابطه دین و انسان مثل رابطه ی نقشه ی ساختمان و خود ساختمان است ؛ که هر دو در حقیقت یک چیزند. نقشه برای ساختمان است تا طبق آن ساختمان ساخته شود ؛ و ساختمان نیز ساخته می شود به گونه اي که آن نقشه تحقّق عینی پیدا کند
و در نهایت فکر میکنم که اساس هستی نه انسان محور است و نه دین محور...که خدامحور است.
حضرت امام خمینی (ره) هم این جملات را در این مورد دارند که میتوان از روی آن ها نتیجه گرفت:
* اسلام براي بشر آمده است ، نه براي مسلمين و نه براي ايران.ا نبيا مبعوثند بر انسانها ؛ و پيغمبر اسلام مبعوث بود بر انسانها.
* اسلام براي تهذيب انسان آمده است.
* اسلام مكتب انسان ساز است.
به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!
بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .
چطور دو چیز رو که از یک سنخ نیستند شما میخواهید با هم مقایسه کنید؟ایا مکمل هستن و کامل کننده همدیگه هستند و تو یه سطح هستن؟
این ها هر کدام در مقامی قابل بحث هستند
چطور می توان انسان را با اسلام که برای انسان است در یک سطح قرار داد؟
ببخشید اما به نظرم سوال غلط است!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)