مراتب نصرت خدا
فقيه وارسته و عارف فرزانه حضرت آيت الله بهاءالديني
نصرت خدا هم مراتب دارد. گاهى به جميع جهات نصرت خدا مى كنيد، خدا هم به جميع جهات شما را يارى مى كند. اين كه بگوييد: خدايا، ما را يارى كن! بعد هم كارهاى خود را بكنيم، مى گويد: خبرى نيست. تو بايد خدا را نصرت كنى، تا خدا هم تو را يارى كند. مبدأ ايمان هم همين است. اگر ديديد اقتصاد را خدا فراهم كرد، شفا را خدا به تو داد، ألم يجدك يتيما فأوى و وجدك ضالاً فهدى و وجدك عائلاً فأغنى(23)، ألم نشرح لك صدرك و وضعنا عنك وزرك، الذى أنقض ظهرك و رفعنا لك ذكرك(24). وقتى ديدى در تمام حوايج، خدا تو را يارى كرده است، به خدا ايمان پيدا مى كنى. و اين وقتى است كه تو در تمام امور خدا را يارى كنى. اين طور نيست كه كلاه سر خدا برود. بگويى: شما ما را يارى كن تا ما بعدا يارى كنيم.
خدا به اندازه اى كه شما يارى كردى، كمك مى كند: ان تنصرالله ينصركم(25). در دستگاه خدا نمى توان حقه بازى كرد. حقه بازى، مال بازار است. بايد ابراهيم آماده براى آتش شود تا خدا آتش را برد و سلام كند. اگر به مخلوق التماس كند، به زيد التماس كند، از برد و سلام خبرى نيست. كسى كه همه يارى ها را از خدا ديد، قهرا مؤمن به خدا مى شود. مى بيند كارها را غير خدا نمى تواند انجام دهد. وقتى خدا شما را يارى كرد، اگر به شما بگويند همه اين حرفها دروغ است، مى گوييد: همه شما دروغ هستيد.
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) يك روز گرفتار اهل مكه بود. اهل مكه مى گفتند: نبايد در مكه صداى پيامبر بلند شود. ولى صداى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در تمام جهان بايد بلند شود. اين كار را چه كسى غير از دستگاه خدا كرده است: و رفعنا لك ذكرك. مراتب ايمان هم از اين جا استفاده مى شود. كسى كه به حسب دست و زبان و قلب و اقتصاد و همه امور، خدا را نصرت كند، ايمانش غير ايمان كسى است كه در يك جهت خدا را يارى كرده است. شما مى گوييد: ما كه نفهميديم! نكردهايد كه بفهميد. تا نصرت خدا نكنيد، فايده اى ندارد. اگر در اقتصاد گرفتار هستى، با دعا كار اصلاح نمى شود. براى خدا قدم بردار، اگر يارى خدا را نديدى، آن وقت اشكال كن. با تنبلى، خدا انسان را يارى نمى كند. اگر براى خدا كار كردى، جزا هم دارد.
وفاى به عهد و وفاى به وعده و وعيدهاى خداوند، همه جنبه جزايى دارد. البته اين غير آن رحمت عمومى خداوند است. خداوند يك رحمت عام نسبت به همه موجودات دارد. و همه موجودات از آن بهره مند هستند و مقيد به قيدى نيست. ولى اينها در صورتى است كه شما قدم برداريد. قدم برنداشته اگر هزار سال هم در محراب داد بكشى، مىگويند: خبرى نيست. بايد حركت نحوالله كرد، از خدا هم يارى خواست و خدا هم تحقيقا يارى مىكند. ولى با نشستن در خانه و تسبيح دست گرفتن كه: خدايا كارهاى ما را اصلاح كن، كار اصلاح نمى شود. يك قدم بردار، دست كم چهار تا فقير را در شب اداره كن، اقتصاد شما آباد مى شود. تا وفا نكنيد خبرى نيست: اوفوا بعهدى اوف بعهدكم.
23- آيا او تو را يتيم نيافت و پناه داد؟! و تو را گمشده يافت و هدايت كرد، و تو را فقير يافت و بىنياز نمود. سوره ضحى، آيه 6 ـ 8.
24- آيا ما سينه تو را گشاده نساختيم، و بار سنگين تو را از تو برنداشتيم؟! همان بارى كه سخت بر پشت تو سنگينى مىكرد! و آوازه تو را بلند نساختيم! سره شرح، آيه 1 ـ 4.
25- سوره محمد، آيه 7.
سلوك معنوى
مؤلف : اكبر اسدى