نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: بستن درهاى ورود شيطان‏

  1. #1
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض بستن درهاى ورود شيطان‏

    بستن درهاى ورود شيطان‏





    کتاب : عرفان اسلامى جلد پنجم
    نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان
    شيطان و عوامل ضد الهى و انسانى براى دست يافتن به انسان و از دست گرفتن سرمايه‏هاى معنوى او و نابود ساختن قوا و استعدادهاى الهى‏اش و زير صفر بردن اعتبار و ارزش خدايى‏اش، راه‏هاى گوناگون دارند كه خود انسان علت باز بودن آن راه‏هاست كه با توفيق حضرت محبوب و رعايت قواعد الهيه راه‏هاى نفوذ دشمنان ديرينه سد خواهد شد.
    راستى! نسبت به خود آسوده نباشيد و از شرور و فتن و علل اغوا و وسوسه غافل نباشيد كه تا زنده‏ايد خطر بر شما نزديك است و بر شماست كه هميشه در حالت دفع خطر باشيد، راه دفع تمام خطرات ابليسى و شيطانى و طاغوتى پناه بردن به خداست كه اگر عملًا پناه ببريد از خطر در امان خواهيد بود، گفتن «اعوذ باللّه» و اين‏گونه استعاذه را چندان قدرتى و كمالى نيست، استعاذه حقيقى آن است كه هر در ورود آن ديو و طريق اغوا و اضلال او بازشناسى و از هر راه كه قصد تو كند سر راه در وى دربندى.



    راه‏هاى نفوذ شيطان‏
    ارباب مجاهده كه عنان اختيار از دست اين مكار برده ‏اند، فرموده ‏اند كه او از ده باب درمى ‏آيد.


    اول: از باب حرص و آن را به قناعت مى‏توان بست و كريمه:
    [وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها] «1».
    و هيچ جنبده‏اى در زمين نيست مگر اين‏كه روزىِ او برخداست.
    را نصب العين خود ساخت.


    دوم: از باب طول امل درمى ‏آيد و آن را به خوف از موت مى‏توان مسدود كرد و التجا به كريمه:
    [كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ] «2».
    هر كسى مرگ را مى ‏چشد و بدون ترديد روز قيامت پاداش‏هايتان به طور كامل به شما داده مى ‏شود. پس هر كه را از آتش دور دارند و به بهشت درآورند مسلماً كامياب شده است و زندگى اين دنيا جز كالاى فريبنده نيست.


    سوم: از ممر طلب راحت و نعمت در مى‏آيد و آن را به زوال نعمت و ياد كردن صعوبت و سختى حساب مقابله مى‏توان كرد و تأديب او به وعيد:
    [ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا وَ يُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ‏] «3».
    بگذارشان تا بخورند و [با لذايذ مادى و زودگذر] كامرانى كنند، و آرزوها، سرگرمشان نمايد؛ سپس [حقّانيّت اسلام و فرجام شوم خود را] خواهند فهميد.
    اينان را به خورد و خواب طبيعى و لذات حيوانى واگذار تا آمال و اوهام دنيايى آنان را غافل كند پس زود است كه نتيجه كامرايى بيهوده و بى‏ ثمر خويش را بيابند.


    چهارم: از ممر عجب و خودبينى در مى ‏آيد و آن راه را به خوف از عاقبت مسدود بايد ساخت و تقويت از آيات:
    [يَوْمَ يَأْتِ لا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَ سَعِيدٌ* فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ شَهِيقٌ* خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِما يُرِيدُ* وَ أَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّكَ عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ] «4».
    روزى كه چون فرا رسد، هيچ كس جز به اجازه او سخن نمى‏گويد؛ پس برخى تيره‏بخت و برخى نيك‏بخت‏اند.* اما تيره‏بختان [كه خود سبب تيره‏بختى خود بوده‏اند] در آتش‏اند، براى آنان در آنجا ناله‏هاى حسرت‏بار و عربده و فرياد است.* در آن تا آسمان‏ها و زمين پابرجاست جاودانه‏اند، مگر آنچه را كه مشيّت پروردگارت اقتضا كرده است؛ بى‏ترديد پروردگارت هر چه را اراده مى‏كند، انجام مى‏دهد.* اما نيك‏بختان [كه به توفيق و رحمت خدا سعادت يافته‏اند] تا آسمان‏ها و زمين پابرجاست، در بهشت جاودانه‏اند مگر آنچه را مشيّت پروردگارت اقتضا كرده، [بهشت‏] عطايى قطع ناشدنى و بى‏ پايان است.


    پنجم: دخل و تصرف وى از ممر استخفاف برادران مؤمن است، آن را به رعايت حرمت و مبادرت ايشان قلع بايد نمود.


    ششم: عبور او از راه حسد است، آن را به رضا دادن به قسمت الهى و عدل در حكم او بايد مقابله نمود و استدلال به آيات شريفه سى و دوم تا سى و نهم سوره مباركه زخرف بايد نمود آنجا كه مى‏ فرمايد:
    آيا آنان كه راضى از اوضاع عادلانه جهان نيستند، بايد رحمت و عنايت خداى را تقسيم كنند! در صورتى كه ما خود معاش حيات و روزى آنان را در دنيا تقسيم كرده‏ايم و بعضى را بر بعض ديگر به انواع عنايات برترى داده تا با كمك‏ گيرى از يك ديگر چرخ زندگى بگردد و رحمت الهى از آنچه جمع مى ‏كنند بهتر است.
    مردم يك نوع و يك رشته و امتند، چند روزى در اين دنيا هستند و به اندازه معيشت در اختيار آن‏هاست، اگر نه اين بود كه مردم يك امتند، ما آنان كه به حق كافر مى ‏شدند، «از پستى دنيا و بى‏ قدرى آن به مال فراوان» سقف خانه ‏هايشان را از نقره خام قرار مى‏ داديم و چندين طبقه كه با نردبان بر سقف بام روند.
    و نيز بر منازلشان درهاى بسيار (كنايه از وسعت خانه) و تخت‏ها كه بر آن تكيه زنند و عماراتشان را به زر و زيور مى‏آراستيم ولى اين‏ها همه متاع پست و فانى دنياست، اگر داراى ارزش بود بر آنان آن مى‏ كرديم كه گفتيم:
    هر كس از ياد خدا رخ برتابد شيطان را برانگيزيم كه يار و همنشين او باشد.
    آرى، تمام متاع دنيا در نزد خدا بى‏ارزش است، اگر همه آن هم بر فرض نزد يك نفر باشد، ارزش حسد ورزيدن و اين‏كه شيطان همنشين دل انسان گردد، ندارد.
    شياطين، مردم را از راه خدا بازدارند و به گمراهى افكنند و آنان پندارند كه به راه درست مى ‏روند.
    تا زمانى كه از دنيا به سوى ما باز آيند، آن گاه با حسرت گويد: اى كاش ميان من‏ و آن شيطان فاصله ‏اى به دورى مشرق و مغرب بود كه او براى من همنشين و يار بسيار بدى بود.
    آن روز حسرت و پشيمانى براى شما سودى ندارد؛ زيرا در دنيا از حدود الهى تجاوز كرديد و امروز با شياطين در عذاب دوزخ شريك هستيد.


    هفتم: از راه ريا و سمعه و طلب خودنمايى در مى ‏آيد و آن طريق را به اخلاص در اعمال بايد گرفت و اعتماد بر كريمه:
    [وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً] «5».
    و هيچ كس را در پرستش پروردگارش شريك نكند.


    هشتم: از راه بخل در مى ‏آيد، دل را به فناى: ما فى ايْدِى النَّاسِ يَنْفَدُ «6».
    قرار بايد داد و به بقاى:
    [ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ‏] «7».
    آنچه [از پاداش و ثواب‏] نزد خداست، باقى مى ‏ماند.


    اقرار بايد كرد.
    نهم: كبر و آن را بقوت بازوى تواضع مسدود بايد ساخت و به حكم:
    [إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ‏] «8».
    بى‏ ترديد گرامى‏ترين شما نزد خدا پرهيزكارترين شماست. يقيناً خدا دانا و آگاه است.
    بزرگى و كرامت را در تقوا بايد دانست.


    دهم: آمد و شد او از راه طمع است، پس دست طمع از خلق كوتاه بايد ساخت و روى همت بر خزانه كرم نامتناهى الهى بايد آورد و آيت عالى رايت،
    [وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً* وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ‏] «9».
    و هر كه از خدا پروا كند، خدا براى او راه بيرون شدن [از مشكلات و تنگناها را] قرار مى‏ دهد.* و او را از جايى كه گمان نمى ‏برد روزى مى ‏دهد.
    را بدرقه راه و اعتماد كار خود ساخت.

    حاصل آن‏كه: از براى اهل هوش و بصيرت چه در وقت قرائت قرآن و چه در غير وقت قرائت، بستن راه‏هاى مدخل آن غاوى مغوى به تذكار آيات قرآنى و مواعظ سبحانى با توفيق ربانى سهل است.



    پی نوشت ها:
    ______________________________

    (1)- هود (11): 6.
    (2)- آل عمران (3): 185.
    (3)- حجر (15): 3.
    (4)- هود (11): 105- 108.
    (5)- كهف (18): 110.
    (6)- آنچه در دست انسان است تمام مى‏شود.
    (7)- نحل (16): 96.
    (8)- حجرات (49): 13.
    (9)- طلاق (65): 2- 3.

    پایگاه عرفان

    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ورود امام(ره)
    توسط یوسف زهرا در انجمن روزشمار ایام
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-02-2012, 13:39
  2. گزینه بستن تنگه هرمز روی میز ایران
    توسط javadkhan در انجمن اخبار جهان اسلام
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-11-2011, 14:15
  3. پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 29-09-2011, 21:38
  4. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 28-08-2011, 16:47

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه