نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: داستان حضرت ارمیا از پیامبران بزرگ بنی اسرائیل

  1. #1
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان خادم الزینب آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    محل سکونت
    مازندران
    نوشته ها
    13,433
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض داستان حضرت ارمیا از پیامبران بزرگ بنی اسرائیل

    داستان حضرت ارمیا از پیامبران بزرگ بنی اسرائیل


    ارمیا ابن حلقیا از پیامبران یهود در قرن 6 ـ 7 قبل از میلاد بوده که در قرآن به طور صریح از او نامى به میان نیامده است; ولى منابع تاریخى و تفسیرى و روایى در ذیل برخى آیات از او یاد کرده اند (بقره، 243، 246 و 259; اسراء/ 4 ـ 7; انبیاء/21) که عمده این یادکردها درباره برخى حوادث سیاسى و اجتماعى یهود است. نام او در منابع اسلامى به گونه هاى متعددى گزارش شده است: ارمیا، ارمیاء، ارمیا، اورمیا و یرمیا. واژه «یرمیا = Jeremiah» در زبان عبرى به معناى «رفعت یافته از سوى خدا، منصوب از سوى او، خدا تیر مى افکند یا به زیر مى اندازد» آمده است. ارمیا در عهد عتیق اهمیت ویژه اى داشته است و کتاب مستقلى به نام او در اسفار تورات به چشم مى خورد.
    او بنا به گزارش تورات در روستاى عناتوت در نزدیکى اورشلیم (واقع در 6 کیلومترى شرق بیت المقدس کنونى) از خانواده اى کهانت پیشه به دنیا آمد. سکونت خانواده او در منطقه اى موسوم به بنیامین احتمالا نشان دهنده انتساب وى به شاخه بنیامینى از بنى اسرائیل است; گرچه ابن عساکر و ابن خلدون او را از سبط لاوى بن یعقوب دانسته اند.برخى نیز احتمال داده اند او از نسل «ابیاتار شیلوى» کاهن عصر سلیمان است که به دستور وى به عناتوت تبعید شده بود.

    تاریخچه نبوت ارمیا:

    ارمیا در دوره افول آشوریان و به قدرت رسیدن بابلیان و رقابت آن دو امپراتورى با حکومت مصر مى زیسته است. دوره حیات او به دلیل هم زمانى با تبعید یهودیان به بابل، نقطه عطف مهمى در تاریخ یهود به شمار مى رود. تجزیه کشور یهودیه به دو بخش شمالى و جنوبى و جنگ هاى پیاپى میان آن ها و رواج شرک و ستم و بت پرستى میان یهودیان و ضعف و بحران اقتصادى، همگى سبب زوال قدرت و انحطاط سیاسى و فرهنگى و اجتماعى آنان شده و رونق و اقتدار زمان سلیمان را از بین برده بود. در این دوره، شاهد ظهور پیامبران مصلحى هستیم که عمده آموزه هاى آنان صبغه اى اجتماعى، اخلاقى و فرهنگى داشت. این پیامبران، در کنار پند مردم، به پیش گویى حوادث اسف بار آینده یهود به صورت عذاب خداوند پرداخته، بدین وسیله، آنان را از عواقب شوم کردارهایشان بیم مى دادند. این پیامبران، در عین حال، پس از توبیخ مردم و ابلاغ انذار و عذاب زودرس الهى، آنان را به آینده اى روشن در عصر ظهور نجات دهنده اى بزرگ، مژده مى دادند. اشعیاى نبى سرسلسله این پیامبران به شمار مى رود که احتمالا ارمیاى نبى نیز با توجه به فاصله کم تاریخى میان آن دو از او متأثر بوده است; گرچه از نگاه کلامى هر دو پیامبر از یک سرچشمه که همان وحى خداوندى است، اثر پذیرفته اند. اشعیا و ارمیا همواره از همگرایى با مصر در برابر حملات آشوریان و پس از آن ها بابلیان پرهیز داده و به نوعى، بى طرفى در نزاع هاى امپراتورى هاى بزرگ همسایه جهت محافظت از اورشلیم سفارش مى کردند; البته این رویکرد آن ها صبغه اى وحیانى و نه صرفا سیاسى داشت. ارمیا هم زمان با پادشاهى یوشیا به نبوت مى رسد (628 ق. م.). یوشیا با دست یافتن به نسخه اى مفقود از شریعت موسى، تصمیم مى گیرد در یهودیه به اصلاحات گسترده مذهبى و فرهنگى و اجتماعى دست زند. فعالیت چشمگیرى از ارمیا در این دوره گزارش نشده، جز آن که برخى احتمال داده اند او نیز در جریان اصلاحات با پادشاه همکارى داشته است. برخى نیز ارمیا را فرزند همان حلقیاى کاهن دانسته اند که اسفار تورات را یافته و در اختیار یوشیا قرار داده است. گفت و گوها و مناجات هاى ارمیا با خداوند در آغاز دوره رسالتش به این دوره مربوط مى شود که در بخش هاى نخست سفر او گرد آمده است. جانشینان یوشیا با اعتماد به قدرت مصر در برابر خطر بخت نصر به سوى امپراتورى غربى گراییده و به شیوه کفرآمیز و ستم گرانه شاهان پیش از یوشیا بازگشتند. فعالیت عمده ارمیا در دوره این پادشاهان تا تخریب اورشلیم به دست بخت نصر است. او که اخلاق مردم را فاسد و زمامداران را ستمگر و بى سیاست و ملت را در انحطاط مذهبى و ملى و ضعف سیاسى مى دید، در هر مکان، از خانه خدا تا کوچه و بازار و به هر وسیله و بیان ممکن به اندرز مردم پرداخته، از هجوم بخت نصر و تخریب اورشلیم خبر مى داد تا آن که تصور مزدورى بابل و خیانت به میهن درباره او پدید آمده و از سوى کاهنان، امیران و پیامبران دروغین، مورد آزار فراوان قرار گرفت و تا مرز کشته شدن پیش رفت. او پادشاه و بزرگان یهود و عموم مردم را به دلیل نقض احکام روز شنبه و پرستش رب النوع خورشید و گناهان دیگر توبیخ مى کرد.
    پیامبران دروغین از روى فریب در برابر انذارهاى او، مردم را به امیدهاى نابجا مژده داده، نعمت و آسایش را براى یهودیان در آینده نزدیک پیش بینى مى کردند; از این روى ارمیا، به پیامبر شر لقب یافته بود و مردم از او بیزارى جسته، نفرینش مى کردند. گریه و اندوه فراوان او بر قومش از وى پیامبرى گریان و اندوهناک به نمایش گذاشته است: «کاش که سر من آب بود و چشمانم چشمه اشک، تا روز و شب بر کشتگان دختر قوم خود مى گریستم». در این میان، حمله نخست بخت نصر و اسارت بزرگان یهود به همراه پادشاهان یهویاقیم نیز در اصلاح مردم، حاکمان و کاهنان بى تأثیر بود تا آن که مدتى بعد در اثر استقلال خواهى صدقیا، پادشاه دست نشانده بابل و بى توجهى او به اندرزهاى ارمیا، بخت نصر بار دیگر به اورشلیم حمله برده، شهر را به آتش کشید، و هیکل سلیمان را تخریب کرد و انبوهى از یهودیان را به اسیرى به بابل برد. (7 ـ 586 ق. م) ارمیا به فرمان او از زندان کاخ صدقیا نجات یافت و با او به نیکى رفتار شد.
    اندکى بعد، مردم باقى مانده در اورشلیم با کشتن جدلیا، شاه دست نشانده بخت نصر بار دیگر بر بابل شوریده، به رغم مخالفت ارمیا او را به اجبار با خود به مصر بردند. سرنوشت او از این دوره به بعد در هاله اى از ابهام است. برخى او را در مصر مدفون مى دانند و برخى دیگر از مرگ او در بابل خبر مى دهند. پاره اى گزارش ها نیز از سنگسار شدن وى به دست یهودیان مهاجر به مصر حکایت دارد. برخى از مسیحیان نیز به استناد عبارتى از رساله عبرانیان در عهد جدید، به شهادت آن پیامبر اعتقاد دارند; در مقابل، عده اى دیگر او را هم چنان زنده پنداشته، بازگشت او را به این جهان از بهشت برین باور دارند.

    پیام نبوى ارمیا:

    رسالت ارمیا، پیام انتقام خدا از ملتى گنه کار است. سخن خداوند در دوره غضب او بر بنى اسرائیل بر وى نازل مى شود تا چونان آتشى بر آنان شعله افکند. این رسالت سنگین و آن مردم نافرمان از هر سو بر او فشار مى آورد; بدین سبب سفر او از مناجات هاى سوزناک و پرتلاطم با خداوند سرشار است. او مردى تنها میان مردمى نادان بود که او را به درستى درنیافته بودند و به وى افترا مى بستند و ستم مى کردند و او جز خدا پناه دیگرى نداشت; ازاین روى در کتاب وى به احساس شدید مسؤولیت در برابر خداوند و گوهر پیوند انسان با خدا برمى خوریم. پیام او، پیام معنویت و عرفان است; عهد خدا را به مردم یادآور مى شود و بلاى قریب الوقوع را از روى عصیان و طغیان ملت مى شمرد، نه آن که حادثه اى تصادفى باشد. او از نگاه سطحى و ظاهرى به دین و آیین و بسنده کردن به اصلاحات ظاهرى پرهیز داده، به امتداد اصلاح و بازسازى دینى تا اعماق درون دعوت مى کند; چرا که خدا فقط به قلب آدمیان مى نگرد و فقط روزه انسانى پاک و قربانى دلى وارسته را مى پذیرد; پس دل ها را از شهوت گناهان تن بشویید و او را خدمتى شایسته کنید.
    ارمیا، جریان دین و مذهب را از سطح قومى و قبیله اى به رابطه اى معنوى میان همه انسان ها با خداى خویش، تعالى مى بخشد; پس چه بسا هیکل خداوند از میان رفته، خراب شود و ملت خدا کشته و اسیر شوند و مملکت خدا سقوط کند; اما باز بندگى انسان و دیانت او در برابر خداى خویش در هر حال محفوظ است. تصور نادرست امت برگزیده خدا در این رویکرد از هم فرو مى پاشد. ملت خدا هر ملتى است که حریم او را پاس دارند. آن چه او مى خواهد، اورشلیم مستقل و مقتدر نیست; بلکه مردمى امین و خداخواه است; پس هر انسانى از هر نژاد و خون و رنگ و جنسیتى با خداى خود رابطه اى ویژه دارد. این نوع نگاه، زمینه ساز پیدایش عهد جدید است که دل هاى آدمیان در آن، واسطه میان خدا و انسان قرار مى گیرد; از این رو مسیحیان او را مژده رسان ظهور عهد جدید به دست عیسى مى دانند. پیامبران پس از ارمیا، مانند حزقیال و اشعیاى دوم و به ویژه زکریا نیز رویکرد نبوى او را دنبال کرده اند تا آن جا که برخى مسیحیان، روح ارمیا را در زکریا جارى شمرده اند.

    ارمیا در عهد عتیق:

    در دوره ارمیا، پیامبران دروغین بسیارى نیز حضور داشتند و این سبب مى شد تا مردم در ادعاى او با دیده تردید بنگرند; اما سرانجام متألهان یهود در بازگشت از تبعید بابل تصمیم گرفتند او را از پیامبران الهى برشمرده و افزون بر سخنانش، تاریخ زندگى او را نیز در تورات به صورت پیامبرى الهى درج کنند.کتاب ارمیا یک بار به وسیله شاگردش باروک، تدوین یافته، در بیت ایل در حضور مردم بر همگان خوانده شد; ولى پادشاه یهویاقیم از آن سخنان ناخشنود شد و آن صحیفه را پاره پاره کرد; آن گاه او با همیارى باروک به نگارش دوباره آن پرداخت.
    سفر او شامل موضوعات ذیل است: مناجات هاى دوره آغاز رسالت، گفت و گوها و منازعاتش با کاهنان و بزرگان و پیامبران دروغین، درد دل و شکایت به خدا از سختى بار رسالت، اندرزها و پندهاى اخلاقى و پیام هاى معنوى، بیم دهى از نزول عذاب الهى و سقوط اورشلیم، توبیخ و انتقاد شدید از مردم گنه کار اورشلیم و فساد اخلاقى یهود و دعوتشان به توبه، دعوت به گوهر معنوى و اخلاقى دین در انجام مناسک و آداب مذهبى، دعوت به توحید و انتقاد از آیین هاى شرک آلود اقوام همسایه، گریه واندوه بر سرانجام شوم اورشلیم، نامه اى به تبعیدیان بابل جهت تقویت روحیه آن ها و سفارش ایشان به حفظ دین در آن محیط، برخى گزارش هاى مهم تاریخى از آن دوره، خبر از افول و نابودى همه اقوام و تمدن هاى بزرگ، خبر از آینده اى روشن در پایان حوادث اسف بار جهان.
    افزون بر سفر ارمیا، سفر مراثى نیز در ترجمه یونانى، معروف به سبعین به او نسبت داده شده و مرثیه پنجم آن به دعاى ارمیا نام گذارى شده است. این سفر گرچه از دیرباز میان متألهان یهودى و مسیحى به ارمیا منسوب بوده، وجود برخى سخنان ناسازگار با دیدگاه هاى ارمیا سبب تردید برخى معاصران در این انتساب شده است. نامه دیگرى نیز از ارمیا خطاب به اسیران یهودى بابل در پایان سفر باروک ثبت شده که صحت آن نیز مورد تردید است و از مجموعه اپوکریفایى عهد عتیق به شمار مى رود. بخش هایى از سفر مزامیر به اضافه برخى متون اپوکریفایى دیگر نیز به ارمیا نسبت داده مى شود. دیدگاه عهد عتیق درباره ارمیا از نگاهى کلى متأثر از رویکرد کلامى یهود به خداوند با طبیعتى شبه بشرى و پدیده نبوت به مثابه واقعیتى عادى و محسوس و شخصیت پیامبران به صورت انسان هایى معمول با همه واکنش ها و افت و خیزهاى بشرى است که به طور طبیعى، واکنش انتقادى متألهان مسلمان را در پى داشته است.


    دعا بکن؛
    ولی اگر اجابت نشد؛
    با خدا دعوا نکن؛
    میانه ات با او به هم نخورد؛
    چون تو جاهلی؛
    و او عالم و خبیر ...


    چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان خادم الزینب آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    محل سکونت
    مازندران
    نوشته ها
    13,433
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض



    ارمیا در منابع اسلامى:
    منابع تاریخى و تفسیرى اسلامى از آن جا که نام ارمیا در قرآن به صراحت نیامده و حوادث زندگى او به تفصیل مورد توجه قرار نگرفته، از گزارش هاى تورات و باورهاى یهودیان و مسیحیان درباره این پیامبر، تأثیر بسیارى پذیرفته اند. در این میان، نقش «وهب بن منبه» در ورود بخش گسترده اى از اسرائیلیات درباره این شخصیت بنى اسرائیل نیز حائز اهمیت است. در عین حال، انعکاس دیدگاه یهودى و مسیحى درباره این پیامبر در منابع اسلامى به طور دقیق صورت نپذیرفته و در نتیجه، ابهام ها و تعارض هاى بسیارى درباره این پیامبر پدید آورده است. برخى او را همان عزیر پیامبر دانسته اند که پس از مرگى 100 ساله دوباره زنده شدو عده اى دیگر تحت تأثیر وهب بن منبه، او را همان خضر نبى معرفى کرده و از پیامبران پس از موسى شمرده اند که در آیه 87 بقره از آن ها یاد شده است: «و لقد ءاتینا موسى الکتـب و قفینا من بعده بالرسل» ترجمه: و البته به موسى کتاب دادیم و پیامبرانى را از پى او فرستادیم. در همین جهت، برخى دیگر از تفاسیر، ذیل داستان ملاقات موسى با مردى حکیم در آیه 65 کهف، از ارمیا یاد کرده اند. و در روایاتى دیگر از او در جایگاه پیامبر دوره پس از شهادت یحیى بن زکریا نام برده شده است. مفسران بر اساس این مجموعه روایات متعارض، داستان هاى متعددى از قرآن را بر او حمل کرده اند. در مقابل، برخى دیگر از مفسران به این قبیل روایات با دیده تردید نگریسته و دسته اى از آن ها را تضعیف سندى و محتوایى کرده و به اسراییلى بودن آن ها تصریح داشته اند.
    داستان ارمیا با روایتى از حسن بصرى آغاز مى شود که درباره زهد و پارسایى او است. وى در این روایت، فرزند پادشاهى معرفى شده که به رغم اصرار پدر، از ازدواج پرهیز مى کرده و به کناره گیرى از مردم تمایل داشته است تا آن که سرانجام وحى الهى بر او نازل شد.ادامه داستان از زبان وهب است که تشابه بسیارى با گزارش سفر ارمیا دارد. خداوند از انتخاب وى به نبوت پیش از تولدش و رسالت بزرگ او یاد مى کند و براى ارشاد و هدایت پادشاه و عموم بنى اسرائیل به سویشان روانه اش مى سازد. ارمیا از ناتوانى خویش در انجام این مسؤولیت بزرگ به خدا شکوه مى برد و از او یارى مى خواهد. خداوند از قدرت بى نهایت خویش و اراده بى تغییر خود و حمایت مدامش از ارمیا و همراهى اش با او در انجام این مسؤولیت یاد مى کند و پس از گناهان و فساد اقشار گوناگون بنى اسرائیل از پادشاهان، کاهنان، عابدان و ... سخن گفته، سرانجام از عذاب سخت خویش با فرستادن پادشاهى ستمگر براى تخریب اورشلیم خبر مى دهد. ارمیا با شنیدن این پیام، فریاد مى کشد و پیراهن پاره مى کند و خاکستر بر سر مى فکند و به سان روایت توراتى، به بدبختى خویش نفرین مى فرستد. خداوند بر حال وى تأسف خورده، به او دلدارى مى دهد که عذاب خود را پیش از رضایت ارمیا بر آنان فرو نفرستد تا آن که مدتى بعد بر گناهان و طغیان بنى اسرائیل افزوده، و بخت نصر به سوى اورشلیم روانه مى شود. در همین هنگام، فرشته اى در لباس آدمى نزد ارمیا آمده، از او درباره خانواده ناسپاس خویش که پاسخ همه محبت هایش را به دشمنى داده اند، شکایت مى برد.
    ارمیا پس از دو بار سفارش به مدارا و نرمى، بار سوم که از فساد و آلودگى اخلاقى آن خانواده باخبر مى شود، خشم آن شخص را از روى حق و عدل مى شمرد و بر آنان نفرین فرستاده، عذاب خداوند را برایشان مى خواهد. در همین آن، صاعقه اى بر بیت المقدس فرود مى آید و آن را به آتش مى کشد و خداوند ارمیا را از حقیقت ماجرا آگاه مى سازد. در این هنگام، ارمیا میان پرندگان آسمان به پرواز آمده; سپس دیگر حوادث هجوم بخت نصر رخ مى دهد.در روایتى دیگر از کعب، تفصیل بیش ترى از ماجراى سخنان ارمیا با خدا و ابلاغ پیامش به مردم و زندانى شدن وى داده شده است که شباهت بسیارى با گزارش هاى سفر ارمیا دارد; سپس در روایتى دیگر از وهب به آزادى ارمیا از زندان پادشاه یهود به دست بخت نصر اشاره، و جریان هجرت یهودیان به مصر نیز در برخى منابع نقل شده است.
    در برخى روایات نیز از ملاقات ارمیا با دانیال در زندان بخت نصر در بابل به شیوه اى اعجازگونه یاد شده است.برخى نیز ارمیا را جزو اسیران یهود در بابل دانسته اند. ماجراى گفت و گوى خدا با ارمیا و ابلاغ پیام عذاب الهى بر بنى اسرائیل و ملاقات وى با بخت نصر در منابع شیعى نیز به نقل از امام صادق(علیه السلام)حکایت شده است که با گزارش تورات تقارب بسیارى دارد، جز آن که در پایان، از ماجراى منسوب به عزیر یاد شده است. ادامه داستان ارمیا به چند ماجراى قرآنى ارتباط دارد:

    1. ارمیا و مرگ صد ساله:

    بنا به برخى روایات سنى و شیعه، ارمیا پس از خراب شدن بیت المقدس یا هنگام بازگشت از مصر، با مقدارى آب و غذا به راه مى افتد و در گوشه اى بیرون شهر با نگاه به خرابه هاى آن از خود مى پرسد: چگونه خداوند این شهر یا این جمع مردگان را پس از مرگ و نابودى دوباره برپا مى دارد: «او کالذى مر على قریة و هى خاویة على عروشها قال انى یحیى هـذه الله بعد موتها» یا [داستان] کسى که بر شهرى گذشت که بر سقف هایش فرو ریخته بود. [در دل] گفت: خدا چگونه اهل این دیار را پس از مرگشان زنده مى کند؟ (بقره/ 259)، آن گاه خداوند او را 100 سال مى میراند; سپس دوباره در دوره بازگشت بنى اسرائیل از تبعید بابل و آبادى مجدد اورشلیم به حیات باز مى گرداند: «فاماته الله مائة عام ثم بعثه قال کم لبثت قال لبثت یومـا او بعض یوم ...» پس خدا او را صد سال بمیراند، سپس زنده کرد و گفت: چه مدت [در این حال] بوده اى؟ گفت: یک روز یا بخشى از یک روز بوده ام. فرمود: [نه] بلکه صد سال [در این حال] بوده اى، پس به خوراکى و نوشیدنى خود بنگر که تغییر نیافته، و به درازگوش خویش نگاه کن [که چگونه متلاشى شده] و [بدین سان] تو را براى مردم نشانه [معاد] قرار دهیم، و به این استخوان ها بنگر که چگونه آنها را پیوند مى دهیم سپس بر آنها گوشت مى پوشانیم. پس همین که [حقیقت] بر او آشکار شد، گفت: [اکنون] مى دانم که خداوند بر همه چیز تواناست (بقره/ 259).
    در روایتى از وهب بن منبه پس از نقل ماجراى مذکور، براى ارمیا حیاتى طولانى قائل شده و او را هم چنان زنده شمرده اند. صرف نظر از روایات درباره شخصیت قرآنى ارمیا، میان مفسران اختلاف نظر پدید آمده است. از ابن عباس، قتاده و برخى دیگر از مفسران نخستین و هم چنین در روایاتى از امام على (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) نقل شده که آیات مورد بحث، درباره عزیر هستند. فیض کاشانى براى حل تعارض روایات، احتمال داده که ماجراى مذکور به طور جداگانه درباره هر یک از عزیر و ارمیا اتفاق افتاده است.برخى نیز با استناد به سیاق آیات که درباره منکران رستاخیز است، آیه مزبور را مربوط به انسانى کافر و نه پیامبرى مؤمن شمرده اند.

    2. ارمیا و فساد بنى اسرائیل:

    ماجراى حمله بخت نصر در روایات اسلامى، به طور معمول ذیل آیه 4 ـ 7 اسراء نقل مى شود: «و قضینا الى بنى اسرءیل فى الکتـب لتفسدن فى الارض مرتین...* فاذا جاء وعد اولـهما بعثنا علیکم عبادا لنا اولى بأس شدید...* ...فاذا جاء وعد الأخرة لیسوءوا وجوهکم ...» ترجمه: و به بنى اسرائیل در آن کتاب اعلام کردیم که بى گمان دوبار در زمین فساد خواهید کرد و به طغیان بزرگى دست خواهید زد.پس آن گاه که وعده ى اولین آن دو فرا رسید، بندگانى از خود را که جنگاورانى نیرومندند بر شما برانگیزیم تا [براى تعقیب شما] داخل خانه ها را جست جو کنند، و این وعده انجام شدنى است. آن گاه دوباره غلبه بر آنها را به شما بازگردانیم و شما را با اموال و پسران یارى دهیم و تعداد نفرات شما را بیشتر کنیم. [حال] اگر نیکى کنید، به خود نیکى کرده اید و اگر بدى کنید به خود بد کرده اید، پس وقتى وعده ى [کیفر] بعدى فرا رسد [چنان بر شما بتازند] که از اندوه صورتتان را زشت گردانند و وارد مسجد [الاقصى] شوند، چنان که بار اول داخل شده بودند و به هر چه دست یابند یکسره آن را نابود کنند.
    در این آیات، از دو دوره افساد بنى اسرائیل و دوبار انتقام الهى از آنان یاد شده است. برخى، دوره نخست افساد را به زندانى ساختن ارمیا و کشتن زکریا مربوط دانسته و عده اى دیگر، دوره دوم را مربوط به حبس و شکنجه ارمیا شمرده اند. از سوى دیگر، در برخى روایات، از ماجراى حمله بخت نصر پس از قتل یحیى بن زکریا خبر داده شده و آن حادثه را انتقام خداوند از قاتلان و رضایت دهندگان به مرگ یحیى (علیه السلام) شمرده اند.هارون بن خارجه در روایتى از امام صادق (علیه السلام) به این ماجرا اشاره کرده و هم چنین داستانى افسانه وار درباره ملاقات ارمیا با بخت نصر در کودکى و گرفتن امان نامه اى از او نقل کرده است که اعتبار و صحت آن روایت را مورد سؤال قرار مى دهد.
    این روایات ناسازگار با واقعیات تاریخى سبب شده تا برخى مورخان اسلامى از قبیل طبرى و ابن اثیر آن ها را نقد کنند و برخى مفسران نیز براى جداساختن حوادث گوناگون تاریخى، به تبیین و تمییز دو دوره افساد بنى اسرائیل و دو بلاى خداوند بر آن ها بپردازند. علامه مجلسى با توجه به تعارض روایات در منابع شیعى، بدون در نظر گرفتن گزارش هاى تاریخى و احتمالا تحت تأثیر ثعلبى در عرائس به این احتمال دامن زده است که بخت نصر، عمرى دراز داشته و در دو دوره بلند مدت به اورشلیم حمله کرده است. در همین جهت نیز از دو بخت نصر یاد شده که یکى در عهد ارمیا و دیگرى در عهد یحیى بوده است.

    3. ارمیا و معجزه احیاى مردگان:

    برخى منابع کلامى شیعه در اثبات عقیده رجعت، به ماجراى زنده شدن هزاران نفر از بنى اسرائیل پس از مرگ ناگهانى استدلال و ارمیا را پیامبر آنان معرفى کرده اند. شیخ صدوق از این ماجرا چنین حکایت مى کند: آنان که از بیمارى طاعون رنج مى بردند، براى رهایى از آن، همگى از شهر خارج شده، به ساحل دریا پناه مى برند; آن گاه فرمان مرگ از سوى خداوند بر آنان فرود مى آید; سپس ارمیا با گذر از جمع مردگان به خداوند روى کرده و از او حیاتى دوباره را براى آنان خواستار مى شود و بدین ترتیب، همگى به حیات باز مى گردند: «الم تر الى الذین خرجوا من دیـرهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احیـهم» ترجمه: آیا کسانى را که هزاران تن بودند ندیدى آن گاه که از بیم مرگ [و فرار از جهاد] از دیار خود بیرون شدند، پس خدا به آنها گفت: بمیرید [و آنها مردند] سپس زنده شان کرد؟ به راستى خدا نسبت به مردم، صاحب کرم است ولى بیشتر مردم سپاس نمى گزارند. (بقره/243) در منابع دیگر، نام این پیامبر، حزقیل یاد شده است.

    4. ارمیا و جالوت:

    در روایتى از هارون بن خارجه از امام باقر (علیه السلام) نقل شده که ارمیا همان پیامبر دوره جالوت* بوده که مردم از او تعیین پادشاهى را درخواست کرده بودند تا به رهبرى او به مبارزه با جالوت برآیند. او نیز طالوت* را به فرمان خداوند براى این امر برمى گزیند: «الم تر الى الملا من بنى اسرءیل من بعد موسى اذ قالوا لنبى لهم ابعث لنا ملکـا نقـتل فى سبیل الله... * و قال لهم نبیهم ان الله قد بعث لکم طالوت ملکـا» ترجمه: آیا آن سران بنى اسرائیل را پس از موسى ندیدى آن گاه که به پیامبر خویش گفتند: براى ما امیرى بگمار تا در راه خدا جهاد کنیم؟ گفت: آیا احتمال نمى دهید که اگر جهاد بر شما مقرر شد جهاد نکنید؟ گفتند: چگونه ممکن است که در راه خدا جهاد نکنیم در حالى که از دیارمان رانده شده و از فرزندان خود جدا افتاده ایم. اما هنگامى که به جهاد دستور یافتند، جز اندکى از ایشان همه رویگردان شدند و خدا به ستمگران آگاه است. و پیامبرشان به آنها گفت: همانا خدا طالوت را به امیرى شما برگماشت. گفتند: از کجا او بر ما حکومت داشته باشد، حال آن که ما براى این امر شایسته تریم و او از مال دنیا چیزى ندارد؟ گفت: خدا وى را بر شما برگزیده و او را در دانش و جسم فزونى داده است، و خدا فرمانروایى خویش را به هر که خواهد مى دهد که خدا وسعت بخش داناست. (بقره/246 ـ 247) نام این پیامبر در روایات دیگر که شهرت بیش ترى دارند، اشموئیل یاد شده است.

    5. ارمیا و عذاب خدا بر اهل حجاز:

    قرطبى، ذیل آیه 11 انبیاء «و کم قصمنا من قریة کانت ظالمة» ترجمه: و چه بسیار شهرهایى را که [مردمش] ستمکار بودند درهم شکستیم و پس از آنها قومى دیگر پدید آوردیم. ارمیا را پیام آور نزول غضب خداوند بر عرب هاى حجاز مى داند. آنان که طغیان و فساد را به سرحد نهایى رسانده، و پیامبرشان را کشته بودند، مورد غضب خدا قرار گرفتند و ارمیا از سوى خدا نزد بخت نصر آمده، او را براى انتقام از ایشان به آن دیار مى فرستد. خداوند پیش از حمله بخت نصر به ارمیا مأموریت مى دهد که معدبن عدنان، جد پیامبر را از جزیرة العرب خارج سازد. به ماجراى نجات معدبن عدنان به گونه اى افسانه وار و گسترده در منابع اسلامى توجه شده است و او را در زمره پیامبرانى برشمرده اند که مژده ظهور پیامبر اسلام را داده اند.
    مورخان اسلامى، سلسله نسب پیامبر تا عدنان را نیز برگرفته از کتاب برخیا یا بورخ، کاتب ارمیا دانسته اند. احتمالا برخیا یا بورخ، واژه معرب باروک است که در عهد عتیق، شاگرد ارمیا و یکى از پیامبران بنى اسرائیل معرفى شده است. نقش مژده رسانى ارمیا در سروده هاى اسلامى نیز انعکاس یافته است.

    6. سرانجام ارمیا:

    در منابع اسلامى صرف نظر از روایاتى که او را همان خضر نبى دانسته، براى او عمرى دراز مى پندارند، در برخى روایات دیگر به گونه اى تصویر شده که قرین به شهادت است. در این دسته روایات به جریان سنگسار شدن وى به وسیله یهودیان مصر یا عرب هاى حجاز اشاره، و روز شهادت او نیز در برخى منابع شیعى، 23 ذى قعده دانسته شده است. ارمیا از عالمان دانش رمل و حروف شمرده شده و در منابع تاریخى متأثر از فرهنگ ایرانى، از زردشت به صورت شاگرد یا خدمت گزار یکى از شاگردان ارمیا یاد شده است.
    افزون بر این، نقش هاى متعدد دیگرى نیز به ارمیا نسبت داده شده است: آبادسازى مصر و پادشاهى بر آن پس از تخریب به دست بخت نصر، پنهان ساختن تابوت موسى که در آخرالزمان از دریاچه طبریه بیرون کشیده خواهد شد.
    alaam.tahoor.com
    دعا بکن؛
    ولی اگر اجابت نشد؛
    با خدا دعوا نکن؛
    میانه ات با او به هم نخورد؛
    چون تو جاهلی؛
    و او عالم و خبیر ...


    چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. زندگی نامه حضرت فاطمه زهرا(س)
    توسط mahdishata در انجمن فاطمة الزهراء (س)
    پاسخ: 8
    آخرين نوشته: 26-03-2013, 13:23
  2. حکومت مهدوی امتداد قیام حسینی علیهم اسلام
    توسط يادشهيد در انجمن امام زمان عجل الله تعالی فرجه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 25-02-2012, 15:10
  3. 30 نکته کوتاه برای شناخت حضرت معصومه
    توسط محبّ الزهراء در انجمن حضرت فاطمه معصومه (س)
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 16-02-2012, 11:03
  4. کتابنامه حضرت معصومه (سلام‏اللَّه‏عليها )
    توسط خادم الزینب در انجمن حضرت فاطمه معصومه (س)
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 05-02-2012, 19:56
  5. معرفى شهداى نهضت حسينی
    توسط محبّ الزهراء در انجمن عاشورا خون خدا جاری در رگهای تنزیل[ویژه نامه محرم]
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-12-2010, 23:55

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه