صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 11 به 20 از 23

موضوع: اشعار حماسی قیام امام حسین ع

  1. #11
    حق آب و گل داره خادم اهلبیت آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    خوزستان آوردگاه سرخ دلیران
    نوشته ها
    1,812
    تشکر
    1
    تشکر شده 1 بار در 1 ارسال

    Unhappy جـــراحت کُهنه

    از منظر این قوم علی(ع) دشمن دین بود
    پس چیست به مسجد هدف دشنۀ کین بود
    از کینۀ خندق دلشان گشت مکــــدّر
    زین حال ، عدو در پَسِ محراب کمین بود
    در حال تلاوت سرِ قرآن ببُریـــدند
    این شیوه به نابخردی محض قریــن بود
    این قوم همانست که پیمان بشکستنـد
    این رسم کدامین فَــرَق روی زمین بود
    دعوت بنمایند و بـــه مهمان بستیزند
    بر آنکه به انگشتر دین همچو نگین بـود
    این کُهنه جراحت همه از بدر و حُنین است
    در مُلک بنی ساعده هم رأی همین بـود
    در حجّ وداع نیز همه مَـــر نشنیدنـد؟
    ابلاغ خدا نیز مگر هم نه چنین بــود ؟
    «مَن کُنت پیمبر(ص)» که ز هر حکم رساتر
    کِی در نظـــر کوفی نامرد مبین بود؟
    در چهرۀ مظلوم یتیمان غم یأس اســت
    این داغ ز فقدان علی(ع) روی جبین بود
    از دیدۀ مسکین و ستمدیده چــه بارد؟
    خونابۀ اشکی است که با ناله عجین بود
    ننگین تر از این کار چه کاین قومِ ستم کرد
    غمخوار دل «خادم» از این درد وَزین بود
    ویرایش توسط خادم اهلبیت : 01-08-2013 در ساعت 18:34

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #12
    حق آب و گل داره خادم اهلبیت آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    خوزستان آوردگاه سرخ دلیران
    نوشته ها
    1,812
    تشکر
    1
    تشکر شده 1 بار در 1 ارسال

    Smile پیمان شکنــــی

    اینچنین پیمان شکستن شیوه ای فرزانه نیست
    میهمان در خانه کشتن حَربه ای مردانه نیست

    نیک مأوائی به روی میهمان خواهند گشـود
    حُرمت مهمان نوازی «جای در ویرانه» نیست

    کوفیان در« بی وفائی» گوی سبقت برده اند
    پور زهرای رسول ،آری که او بیگانه نیسـت

    شمع رخسار وجودش در «شب عاشور» سـوخت
    حیف جز مشتی به گِرد محفلش پروانه نیست

    در خیام نیم سوزش رو به یاران کرد و گفت
    هر که را عاشق نباشد جای در این خانه نیست

    راه خود گیرید گر مشتاق دنیای خودیــد

    هیچ ارفاقی در آن افکار ابلیســـانه نیست

    کینه این قوم از «آل علی » آکنــده است
    خصلت «آل ابی سفیان» که جز خصمانه نیست

    سیرت این قوم بر طغیانگری بنیاد شـــد
    رسمشان جز حیلـــه و رفتار سفاکانه نیست

    گر ترحم بر من و هر یک شما ننمــوده اند
    هم که بر زنهای ما و طفلک دُردانه نیــست

    اهلبیتم اینچنین در اضطراب و واهمــــه
    حُرمتی در خاندان اسفل مرجــانه نیسـت

    گوش جان بسپُرد «عباس دلاور» پس بگفت
    جسم و جان من بگو کاین«لایق جانانه »نیست ؟

    گفــــت ای «پشت و پناه من ،امین لشکرم»
    جز تو بر اطفال تشنه چـــاره ای درمانه نیست

    قاسم داماد با عَمَّش سخن می راند کــــاو
    وقت دیدار « عروس و زینتی مستانه» ! نیست ؟

    اکبــــر مَه صورت و «شبه رسول الله» بگفت
    هیچ کس جز من به عشق وصل تو دیوانه نیـست

    در کفش بگرفت قنداق « علــی » با قوم گفت
    هیچ رحــمی هم به حال این گل ریحانه نیست؟

    « دست تسکینی ! » به روی سینه زینب کشیــد
    گفت ما همبازی مرگیم ، کاین افسانه نیست

    پرچم سرخ مرا بر دوش گیــــر و نعره زن
    کوفیان بی حیــــــا این رسم مهمانخانه نیست
    ویرایش توسط خادم اهلبیت : 08-11-2013 در ساعت 11:08

  4. #13
    حق آب و گل داره خادم اهلبیت آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    خوزستان آوردگاه سرخ دلیران
    نوشته ها
    1,812
    تشکر
    1
    تشکر شده 1 بار در 1 ارسال

    پیش فرض اشعار حماسی قیام امام حسین ع

    عشق یعنی ذوب در معشوق خویش


    عشق یعتی شوق بگذشتن ز خویش


    عشق یعنی دیدن سر روی نی


    بی کجابه روی اشتر ، سر به نی


    عشق سیلی خوردن است در پای نی


    پا برهنه کاروان را بود پی


    عشق یعنی خون چکیدن از گلو


    زخم پیکان از قفا ، نی روبرو


    عشق یعنی دستها را باختن


    مشک بر دندان به دشمن تاختن


    عشق یعنی با مصیبت ساختن


    مانده ها را یکتنه پرداختن


    عشق یعنی بین آن سگهای مست


    شوکت ابلیس را باید شکست


    عشق یعنی رؤیت آن مرد پست


    کز جفا بر سینه ی مولا نشست


    عشق یعنی پر زدن در خون و خاک


    سینه خون آلود چون جیحون و چاک


    عشق یعنی مثله چون برگ خزان


    بر عقاب و پاره پاره با سنان(عقاب به کسر ع نام اسب حضرت علی اکبر بوده )




    عشق یعنی شوق ماندن در خیام


    پاسخی با جان به لبیک امام


    عشق یعنی پشت کردن بر عدو


    چکمه بر گردن رسی بر آرزو


    عشق یعنی در خرابه یک سکوت


    رؤیت سر در مناجات و قنوت


    عشق یعنی جستجوی قبر دوست


    بو کشی با جان شناسی عطر دوست
    ویرایش توسط خادم اهلبیت : 05-12-2012 در ساعت 20:51
    حسین من انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدوا لمن عاداکم . الی یوم القیامه کانال شعر من در ایتا : شعر (اسرار درون )

  5. #14
    حق آب و گل داره خادم اهلبیت آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    خوزستان آوردگاه سرخ دلیران
    نوشته ها
    1,812
    تشکر
    1
    تشکر شده 1 بار در 1 ارسال

    پیش فرض مختار

    انتقام شیعه بعد از کربلا مختار بود
    مرحمی بر زخمهای نینوا مختار بود
    گر چه آن جهل عرب میسوزد هر دم شیعه را
    پس تسلی بخش این درد و بلا مختار بود


    نازم آن عزم بلند و ایده ی فرزانه اش
    مرحبا بر روح پاک و همت مردانه اش
    میدرخشید آنچنان در بین قومی تیره خو
    تک چراغی در هزاران چهره ها مختار بود


    پشت مولامان حسین را جاهل کوفی شکست
    راه بر سالار دین آئین محجوری ببست
    حیف باشد زنده خوانند کوفی نامرد را
    آنکه زد هر دم نهیب مرده ها مختار بود


    یادگاران جمل تزویر بازان عنید
    در مصاف شیعه با نیرنگ و ترفندی پلید
    منطق آل علی گر ماند آندم ماندگار
    از نبوغ شیر مرد برهه ها مختار بود


    در صدد بودند آل فتنه در امواج جهل
    کشتی آل علی را بشکنند آسان و سهل
    گر ز طوفان عناد آل منفور زبیر
    با صلابت می رود چون ناخدا مختار بود
    حسین من انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدوا لمن عاداکم . الی یوم القیامه کانال شعر من در ایتا : شعر (اسرار درون )

  6. #15
    حق آب و گل داره خادم اهلبیت آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    خوزستان آوردگاه سرخ دلیران
    نوشته ها
    1,812
    تشکر
    1
    تشکر شده 1 بار در 1 ارسال

    پیش فرض زینب بزرگ

    نهی منکر را در آخر زینب افشا می کند

    حکم بر معروف را هم زینب امضا می کند

    آرمان کربلا " هیهات من الذله " بود

    متن جاویدی است کآخر زینب انشا می کند
    حسین من انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدوا لمن عاداکم . الی یوم القیامه کانال شعر من در ایتا : شعر (اسرار درون )

  7. #16
    حق آب و گل داره خادم اهلبیت آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    خوزستان آوردگاه سرخ دلیران
    نوشته ها
    1,812
    تشکر
    1
    تشکر شده 1 بار در 1 ارسال

    پیش فرض حماسه ی گریه ی رقیه

    شوکت یک فتح امشب از نبوغ طفلکی منکوب شد

    هیبت شام عرب با گریه ی یک کودکی معیوب شد

    خواستند تا شاهکار قوم خود را بر رخ عالم کشند

    عاقبت آن شیخ مست باده نوش در زیرکی مغلوب شد



    رخصتی دیدند تا رسم نگون خویش را احیا کنند

    بیرق جهل و لجاجت را پس از عهد جمل بر پا کنند

    زعمشان یک طفل آزردن در آن مخروبه اوج عزت است

    پس چنین شیخ دغل بهر خلافت بر عرب منصوب شد
    حسین من انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدوا لمن عاداکم . الی یوم القیامه کانال شعر من در ایتا : شعر (اسرار درون )

  8. #17
    حق آب و گل داره خادم اهلبیت آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    خوزستان آوردگاه سرخ دلیران
    نوشته ها
    1,812
    تشکر
    1
    تشکر شده 1 بار در 1 ارسال

    پیش فرض گنجینه ی نور

    کربلا گنجینه ای از نور بود
    خیمه ها مملو ز دّر جور بود

    آسمانش اختر شش ماهه داشت
    در خیامش طفلکی دردانه داشت

    در کنار خیمه ها چند شیر بود
    چهره ی یک چلچراغ پیر بود

    مرگ را بازیچه می پنداشتند
    از عسل شیرین ترش می داشتند

    دوست دارند دستها اهدا کنند
    تا رضای دوست را پیدا کنند

    گرچه باشند تشنه ی یک جرعه آب
    آب را بر آب ریزند در غیاب

    دوست دارند پاره پاره بر عقاب (عقاب به کسر عین نام اسب علی اکبر ع است )
    دوست را دیدار سازند با شتاب

    لب گذارند بر لب و خاتم مکند
    ارمغان عشق را با هم ستند

    فکر فردایند که کی سر می دهند
    آستان دوست را سر می نهند

    می کنند خود را مهیای جدال
    تا چشند طعم دل آرای وصال

    شوق داماد است تا در حجله گاه
    دست و پا سازد زخون خود حنا

    پا برهنه بر مغیلان می پرند
    سوز تاولها چه بر جان می خرند

    می ربایند گوشوار از گوششان
    می کشند از روی سر سرپوششان

    بی کجابه بر شتر گشتند سوار
    با سر بر نیزه گشتند همجوار

    آقتاب خیمه ها بی تاب بود
    در کنار ماه عالمتاب بود

    هر دو در اندیشه ی یک داستان
    مرگ با عزت که ماند جاودان

    با زبان در کاخ ظلمت تاختند
    دشمن دون را چه رسوا ساختند

    لشکری آنجا به ظاهر مرد بود
    یک زنی پیروز آن آورد بود

    آنچنان جانانه در کاخ ستم
    بر جبین ظلم شد داغ عدم

    آفرین بر کاروان نینوا
    فاتحان دشت خون کرب و بلا

    رو سوی هر یک شه بطها نمود
    حجتش اتمام او آنجا نمود

    کربلا آوردگاه ارزش است
    روز عاشورا مجال سنجش است

    خوش درخشیدند یاران حسین
    چهره های نور باران حسین

    تا ابد در سینه عشق پاکشان
    تا قیامت زنده بادا نامشان
    حسین من انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدوا لمن عاداکم . الی یوم القیامه کانال شعر من در ایتا : شعر (اسرار درون )

  9. #18
    حق آب و گل داره خادم اهلبیت آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    خوزستان آوردگاه سرخ دلیران
    نوشته ها
    1,812
    تشکر
    1
    تشکر شده 1 بار در 1 ارسال

    پیش فرض جنگ نامردی

    غمی هر دم زند بر سینه ام چنگ
    از آن قوم هزاران چهره و رنگ
    رسد بوی محرم بر مشامم
    امان از خدعه در پیمان و نیرنگ

    سکوت شب مرا در کربلا برد
    به صحرای پر از درد و بلا برد
    ز حال میزبانان نیک دیدم
    برون از مرز نامردی است این جنگ

    سر از تن بی مهابا می بریدند
    دو گوش کودکان را می دریدند
    به جدّ می تاختند بر جسم بی جان
    که حک شد بر جبین این عار و این ننگ

    مرا در خیمه ها باد صبا برد
    میان مردمانی با صفا برد
    مهیای شهادت خنده بر لب
    سرود عشق می خواندند خوش آهنگ

    یکی تا مرگ گفتی زود خندید
    که مردن را چه " احلی از عسل " دید
    عجب دیدم به فکر سبقت از هم
    همه پرپر زنان مشتاق و دلتنگ

    بدیدم طفلکی در مهد بی تاب
    لبش تبخال زد از قحطی آب
    گلویش دوختند آبش ندادند
    فغان از این دل پر کینه و سنگ

    مکیدند خاتم از فرط عطش نیز
    نهاد او بر لب بابا لبش نیز
    چه می دانست به جایی بوسه می زد
    که فردا خیضران می بوسد و سنگ
    حسین من انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدوا لمن عاداکم . الی یوم القیامه کانال شعر من در ایتا : شعر (اسرار درون )

  10. #19
    حق آب و گل داره خادم اهلبیت آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    خوزستان آوردگاه سرخ دلیران
    نوشته ها
    1,812
    تشکر
    1
    تشکر شده 1 بار در 1 ارسال

    پیش فرض رؤیت یار

    خوشا امشب وصال یار و دلدار
    حسین و زینب محزون و غمخوار
    بلوغ عشق امشب آشکار است
    نبوغ اشک هر دم شد پدیدار

    سلوک " لا فتی " را می ستایند
    دم از " انا فتحنا " می گشایند
    سرود مرگ " احلی از عسل " بود
    چه با شوق آمدند تا چوبه ی دار

    عروس عشق امشب در خیام است
    در اینجا توسن دل بی لجام است
    مصاف مرگ با لبخند رفتند
    تن بی سر نمودند رؤیت یار

    به مهد خویش بودند تشنه ی شیر
    سپردند کام خود بر دشنه و تیر
    رها گشتند بر دستان بابا
    شوند حجت به قوم دون و غدار

    سر خود بر سر پیمان نهادند
    در آنجا دستها را جا نهادند
    به کام تشنه از دریا گذشتند
    که سازند یار را جانانه دیدار
    حسین من انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدوا لمن عاداکم . الی یوم القیامه کانال شعر من در ایتا : شعر (اسرار درون )

  11. #20
    حق آب و گل داره خادم اهلبیت آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    خوزستان آوردگاه سرخ دلیران
    نوشته ها
    1,812
    تشکر
    1
    تشکر شده 1 بار در 1 ارسال

    پیش فرض بی رحم ترین ددمنش روی زمین

    تجسمی از تنهایی امام در لحظات آخر در میدان قتلگاه
    این قوم چرا اینهمه در حال سرورند
    سرمست زشادی و نشاط و ز غرورند

    اینها ز چه در قلب سپاه عربده دارند
    او کیست که گردش همگان هلهله دارند

    او زینت عرش است که افتاده ز زین است
    پس چیست که لشکر همه آکنده ز کین است

    او یک تن و بر پیکر او زخم فراوان
    وین قوم پی کشتن او مست و شتابان

    او کیست که اینگونه غریبانه به خاک است
    از جور عدو مثله و صد قطعه و چاک است

    جرمش چه که اینگونه به تیغش بکشیدند
    بر قوم چه فرمود که قلبش بدریدند

    ای وای پس این قوم چه در جهل و فریب است
    این زاده ی زهراست که تنها و غریب است

    نفرین خدا باد بر این مردم بی دین
    ای مرگ بر این زندگی و خصلت و آیین

    این قوم چرا اینهمه در جنبش و کارند
    در قتل حسین بن علی چون سگ هارند

    از درد کدام کینه ی دیرینه و جنگ است
    کاینگونه دل کوفی بی رحم چو سنگ است

    پامال سم اسب تن پاک حسین بود
    قربانی جنگ جمل و بدر و حنین بود

    این قوم چه اندازه فرو مایه و پستند
    در گرد زنا زاده ی مرجانه چه مستند

    بی رحم ترین دد منش روی زمینند
    تا یوم جزا داغ جنایت به جبینند
    ویرایش توسط خادم اهلبیت : 07-12-2012 در ساعت 22:48
    حسین من انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدوا لمن عاداکم . الی یوم القیامه کانال شعر من در ایتا : شعر (اسرار درون )

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 3 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. امام سجاد علیه السلام از کربلا تا شهادت
    توسط محبّ الزهراء در انجمن امام سجاد علیه السلام
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 09-12-2012, 20:22
  2. نقش محمد حنفيه در تاريخ صدر اسلام
    توسط يادشهيد در انجمن خاندان عصمت و طهارت
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 08-02-2012, 10:43
  3. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-12-2011, 06:48
  4. سیره عملی امام هادی(ع)
    توسط mahdishata در انجمن امام هادی (ع)
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 03-07-2011, 19:33
  5. زندگی نامه امام خمینی(ره)
    توسط منتظرالمهدی در انجمن رهبری
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 25-05-2011, 19:07

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه