نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: آثارمثبت و منفی اضطراب

  1. #1
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض آثارمثبت و منفی اضطراب

    آثارمثبت و منفی اضطراب


    بی‌تردید هر بیماری روانی در زندگی افراد و رفتار آنها در اجتماع، اثر گذار است. اضطراب هم به خاطر داشتن ماهیت روانی، از این قاعده مستثنی نیست. آن چه از اضطراب به ذهن می آید، همان حالت رنج آور بودن آن است؛ ولی می توان برای این حالت روانی، آثار مثبتی هم تصور کرد. در این فصل ما ابتدا از آثار مثبت اضطراب سخن می گوییم، و سپس به پیامدهای منفی آن، اشاره می‌کنیم:


    ۱) آثار مثبت
    اضطراب به میزانی که صدمه آفرین نباشد، و توان کار را از آدمی سلب ننماید، امری مفید است و می تواند منشأ آثار مثبتی باشد؛ این امر از آن بابت است که اضطراب دارای صورت انگیزه ای و نقش محرک است و باعث ظهور و بروز بسیاری از پاسخها می‌شود. به همین منظور می‌توان از اضطراب استفاده اندک کرد و آنرا موجب رشد دانست و حتی در مواردی از اضطراب برای تکامل شخصیت می‌توان بهره گرفت، زیرا آدمی را وا می‌دارد تا از خطرات گوناگون خود را دور دارد؛ با توجه به این که اضطراب را در مواردی با خوف قابل تطبیق دانستیم، از این رو اضطراب را در داشتن آثار مثبت، می‌توان همچون خوف ممدوح دانست.
    به اعتقاد بسیاری از روانشناسان و روان پزشکان اضطراب تجلی واکنش جنگ و گریز برای حفظ جان انسان در رویارویی با خطر است.



    شاید این هم حکمتی باشد که در همة افراد به میزانی ولو اندک اضطراب وجود دارد. البته این بدان معنا نیست که ماهیت آن سود رسان باشد و باید در ایجاد آن کوشش کرد. به هنجار یا نابهنجار بودن اضطراب، بستگی به علت، شدت و مدت آن دارد.
    اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، در همة افراد در حدی اعتدال آمیز وجود دارد و در این حد به عنوان پاسخی سازش یافته تلقّی می شود به گونه ای که می توان گفت: اگر اضطراب نبود همة ما پشت میزهایمان به خواب می رفتیم.
    بنابراین مقدار معتدل اضطراب، برای رشد تکامل شخصیت لازم است و در همة افراد بشر وجود دارد، در ذیل به برخی از آثار مثبت اضطراب اشاره می کنیم:


    عامل احتیاط: فقدان اضطراب ممکن است ما را با مشکلات و خطرات قابل ملاحظه ای مواجه کند. اضطراب متعادل یا نرمال سبب عکس العمل متناسب با خطر می باشد، و شخص را وادار به دفع خطرات از خود می کند. اضطراب ما را وا می دارد تا برای معاینه ای کلی به پزشک مراجعه کنیم، و لذا گفته اند: اضطراب برای بقای حیات ضرورت اساسی دارد؛ به این معنا که یک درد هیجانی است که مانند درد جسمانی به صورت یک فرآیند اخطار و هشداردهنده عمل می نماید. اضطراب سبب می شود کتابهایی را که از کتابخانه به عاریت گرفته ایم بازگردانیم و در یک جادة لغزنده با احتیاط رانندگی کنیم و ... بدین ترتیب زندگی طولانی تر، سازنده تر و بارورتری داشته باشیم.

    بنابراین، اضطراب به منزلة بخشی از زندگی هر انسان، یکی از مؤلفه های ساختار شخصیت وی را تشکیل می دهد. از این زاویه می توان پاره ای از اضطرابهای دوران کودکی و نوجوانی را بهنجار دانست و تأثیر مثبت آنها را بر فرآیند تحول پذیرفت ؛چرا که این فرصت را برای افراد فراهم می آورد تا مکانیزمهای سازشی خود را در جهت مواجهه با منابع تنیدگی زا و اضطراب انگیز گسترش دهند. به عبارت دیگر می توان گفت که اضطراب در پاره ای از مواقع سازندگی و خلاقیت را در فرد ایجاد می کند؛ امکان تجسم موقعیت ها و سلطه بر آن را فراهم می آورد و یا آنکه بر می انگیزد تا به طور جدی با مسؤلیت مهمی مانند آماده شدن برای یک امتحان و یا پذیرفتن یک وظیفة اجتماعی مواجه شود.
    فروید در نوشته های اواخر عمر خود (۱۹۳۶) بین سه نوع متفاوت از اضطراب تمایز قائل شده است، اضطراب عینی یا اضطراب در برابر واقعیت که هر کسی آن را تجربه می‌کند و قابلیت واکنش به خطر واقعی است، آنگونه که در جهان خارج رخ می‌دهد. فروید مشخص می‌کند که چنین اضطرابی هم منطقی، و هم متناسب با محرک می‌باشد. چنین اضطرابی شیوه سریع و سازگارانه است که فرد هنگام مواجهه با خطر به آن متوسل می شود. اما اضطراب اخلاقی و روان رنجوری موجب مشکلات روانی می گردد.

    در روایات اسلامی این نکته آمده است که چه بسا یک ترس سبب شود که شخص را به محل امنی و پناهگاهی برساند، امام علی ـ سلام الله علیه ـ می فرماید: چه بسا شخص خائفی که ترسش او را به جایگاه امنی در آورد.


    عامل حرکت: اگر در ما، کار و تلاش اضطراب گونه ای نباشد، شور لازم را برای حرکت نخواهیم داشت، پس اضطراب عامل حرکت و از جای برخاستن است. نگرانی ناشی از احساس تحقیر سبب می شود که شاگرد برای موفقیت در امتحان تلاش کند، چون در مورد اضطراب امتحان دو علت ذکر می کنند: یکی ترس از شکست است که اگر شخص موفق نشود، پیش دیگران تحقیر می شود و این در واقع همان عزت نفس است که با موفقیت حاصل می شود و علت دوم ترس از انجام کار، که احتمالاً هدفهای انتخاب شده با هدفهای واقعی یکی نیستند و جواب سوال غلط باشد، که اولی مسلم و آشکار، دومی پنهان است.
    عامل سرعت: اضطراب عامل سرعت و شتاب در امور می شود و آدمی را وا می دارد که کار خود را با سرعتی هر چه بیشتر انجام دهد و در صحنه از دیگران عقب نماند.


    عامل دقت: اضطراب انسان را وامی دارد که در ذهن خود این تشویش را داشته باشد که نکند کارش ناقص باشد،مهندس را وامیدارد که در ابداع خود احتیاط نماید واین سبب اختراعات می شود.


    تعادل: اضطراب با اینکه یک واکنش ابتدایی است، با این حال دارای بازتاب مخصوصی است و انسان را از بعضی انفعالات درونی رها می‌سازد. اضطراب و هیجان دارای نیرویی است که یک نوع تعادل در احساس آدمی برجا می‌گذارد و در آن حال با سرچشمه ای بسیار عمیق مربوط است که هنوز انگیزه آن بر ما پوشیده است.


    عامل نظم: نظمی که آدمی در زندگی روزمره، در غذا و لباس و در قرار دادن هر چیز در جای خود دارد ناشی از اضطراب متعادل است. زن خانه داری که همیشه کبریت را در جای خود می گذارد از یک سو به خاطر خطر آفرینی آن و از سوی دیگر این که وقتی برق خانه قطع شد چراغ را روشن کند. البته این نظم را می توان به عنوان عامل پیشگیری از اضطراب در این گونه موارد دانست.



    رشد و پویایی: همان طور که قبلاً ذکر شد مقدار متعادل اضطراب، موجب رشد و تکامل شخصیت می شود، و در پویایی برخی از اعمال بشر، اضطراب متعادل مقام اصلی را اشغال می‌کند، چون اضطراب پاسخ طبیعی در مقابل تهدید است. بعنوان مثال اضطراب ناشی از نگرانی از امنیت مالی ممکن است:
    ـ فردی را وادار به جمع کردن ثروت بنماید؛
    ـ فرد دیگر را وادار به طرح واقع بینانه در سرمایه گذاری بیمه و برنامة دوره بازنشستگی نماید؛
    ـ از طرفی در فردی ثالث موجب وابستگی کامل گردد.
    در نتیجه اضطراب، همچون موتور محرکی است که اگر به وسیله عقل و درایت انسان هدایت شود، و جهت گیری درستی پیدا کند، آثار مثبتی از جمله آنچه گذشت و غیر آن می تواند داشته باشد، وگرنه عامل مخربی خواهد شد.

    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض

    ۲) آثار منفی
    اگر چه اضطراب تا حدودی مفید است، اما این حالت ممکن است جنبة مزمن و مداوم بیابد که در این صورت نه تنها نمی توان پاسخ را سازش یافته دانست، بلکه باید آنرا به منزلة منبع شکست، سازش نایافتگی و استیصال گسترده ای تلقی کرد که فرد را از بخش عمده ای از امکاناتش محروم می کند، و دارای آثار مخربی بر روح و روان و حتی جسم آدمی است که به برخی از آنها در ذیل اشاره می کنیم:


    الف) آثار روانی
    یأس و ناامیدی: اضطراب زندگی فرد را تا حد زیادی تلخ می کند، او را از تمام تماس های انسانی باز می دارد و امید او را به ایجاد یک زندگی آرام، نابود می کند.فرد مضطرب از شکست و بخصوص شکست معنوی بشدت هراس دارد و هنگامی که بعد از مدتها تردید، بالاخره عملی را انجام می دهد، از کرده خود پشیمان می شود و حتی اعمال بسیار ناچیز نیز ممکن است سبب ایجاد حالت حمله در شخص مضطرب بشود. افرادی که شدید مضطرب یا تحت فشار روانی هستند، افکار خود تردیدی و خود تقبیحی از خود نشان می دهند و خود را شکست خورده و نا امید و درمانده می دانند و این را به خود تلقین می کنند و دیدگاه کاملاً مأیوسانه ای به آینده زندگی پیدا می کنند.
    احساس تنهایی: فرد مبتلا به اضطراب همیشه احساس بیچارگی و تنهایی می کند. او متکی به دیگران است و از این اتکاء رنج می برد، بنابراین، خود را آدم بدبخت و بیچاره ای می پندارد و نسبت به دیگران احساس عناد و کینه می نماید. به نظر می رسد تاکتیک های مهر طلبی در واقع نوعی پناه جویی است و حاکی از احساس درماندگی است. چرا که شخص مضطرب با وجود این حالت روانی همیشه خود را تنها و بی چاره می‌داند.


    ب) آثار رفتاری
    ترس از آینده: فرد مضطرب همیشه از آینده می ترسد و این ترس در رفتار و فعالیت تأثیر نموده، اغلب باعث حمله های عصبی در او می شود. اضطراب از آینده از جمله موانعی است که اگر در روح فرد نفوذ کند عزم و تصمیمش را درهم می شکند. شخص مضطرب همیشه در شک و تردید بسر می برد و نمی‌تواند در هیچ موردی به سرعت تصمیم بگیرد، زیرا از اشتباه کردن می ترسد و عدم تصمیم را به تصمیم غلط ترجیح می دهد. این وسواس و یا بد بینی نسبت به کارهای خود همیشه تأثیر منفی بر زندگی او می‌گذارد.
    عامل اختلال در نوجوان: عدم تعادل در حالات و رفتار و عملکردها، اتخاذ مواضع و افت اندیشه و تفکر و تحصیل، ضعف در کار و تلاش، بروز بیماری های عصبی، و تغییر هویت شخص نوجوان یا جوان از آثار منفی اضطراب است و پیامد این اثر این است که کار تربیت و هدایت این نسل دشوار می گردد. گر چه برخی از این آثار در افراد مضطرب در سنین دیگر هم دیده می شود؛ اما جوان به خاطر اضطرابی که از تغییرات جسمانی او ناشی می شود بیشتر این حالت در او بروز می کند و اثر منفی بر فعالیت های او می گذارد.
    عامل وسواس: اضطراب ها در مواردی می توانند زمینه را برای نابسامانی رفتاری و اختلال در اعصاب نیز فراهم آورند. بسیاری از روانکاوان ریشه و منشاء وسواس را درونی می دانند و برای اضطراب در این زمینه نقش فوق العاده ای قایلند. به عنوان مثال کودکی که خود را آلوده کرده است، برای مقابله با اضطراب ناشی از آن، که به علت نگرانی از امر و نهی مادر پدید می آید، خود را بطور مکرر می شوید. تکرار این امر زمینه را برای عادت و یا پیدایش افکار وسواس فراهم می آورد که نگران کننده و صدمه آفرین است. البته گاهی ممکن است وسواس زمینه را برای بروز اضطراب فراهم کند، پس اضطراب و وسواس لازم و ملزوم یکدیگرند.

    ج) آثار عاطفی ـ هیجانی
    عامل عصبانیت و خشم: شخص مضطرب ممکن است ناگهان عنان خشم را رها کرده و به کسانی که به آنها اتکا داشته، به شدت حمله کند، ولی معمولاً جرأت اجرای منویات خود را ندارد و احساس تقصیر و پشیمانی می کند و همین باعث می شود تا به خود حمله نموده و خویشتن را سرزنش کند.
    سرکوبی عواطف: اضطراب یکی از علل مهم سرکوب کردن عواطف می باشد، این موضوع به ویژه هنگامی صادق است که اضطراب با احساس تقصیر توأم شود. به عنوان مثال اضطراب سبب می شود آدمی عشق و محبت خود را فراموش کرده و حالت رحم و دلسوزی خود را نادیده بگیرد؛ بنابراین در برابر جریانات زندگی، لذت و نشاط کافی نداشته باشد.



    هـ) آثار اجتماعی
    از بین رفتن فرصت ها: اضطراب و نگرانی از آینده، تأسف و افسوس بر گذشته از جمله موانعی هستند که اگر در روح کسی نفوذ نمایند، عزم و تصمیمش را در هم می شکنند، و او را خودباخته و مرعوب می سازند، نگرانی از آینده و افسوس بر گذشته سد راه سعادت آدمی هستند.
    افسوس بر گذشته و اضطراب از آینده مانند موریانه، ریشه های امید و اراده را در ضمیر مردم می خورند و آنانرا بطوری مردد و احیاناً مأیوس می نمایند که از سعی و کوشش دلسرد شده و گاهی از انجام وظایفی که بر عهده دارند سر باز می‌زنند. این دو مانع روانی نمی گذارند مردم از فرصت موجود و از نیرویی که اکنون در اختیار دارند، بدرستی استفاده کنند و موجبات پیروزی و موفقیت خود را فراهم آورند. بدبختانه بیشتر مردم از زن و مرد، پیر و جوان در تمام شئون فردی و اجتماعی به این بیماری روحی گرفتارند و از شکنجه های جانکاه افسوس و نگرانی، همواره رنج می برند. به همین جهت بسیاری از فرصتهای عزیز را بی ثمر و رایگان از کف می دهند و پس از آن در آتش حسرت و ندامتی که خود افروخته اند می سوزند.
    در روایات اسلامی سفارش شده است که هیچ وقت بر گذشته افسوس و حسرت نخورید و در مورد آینده، هم نگران و مضطرب نباشید. حضرت علی ـ سلام الله علیه ـ می فرماید: افسوس های گذشته را، در دل خود بیدار مکن! که تو را از آمادگی آینده باز می دارد. در جای دیگر دربارة اضطراب و نگرانی از آینده به خاطر رزق و روزی می فرمایند: غم فردای نیامده را بر امروز موجودت تحمیل مکن یعنی بار امروز را به خاطر فردا سنگین منما و غصه آنچه هنوز نیامده مخور و در مورد آن نگران و مضطرب نباش.

    تأثیر منفی بر زندگی: کاهش قدرت برای برخورد با مسائل آن طور که هستند، عدم راه حل برای مسائل، عدم قدرت برای سازگاری با تغییرات و کمتر لذت بردن از زندگی از دیگر آثار منفی اضطراب به شمار می رود. چرا که شخص مضطرب در برخورد با مسائل نمی تواند سریع تصمیم بگیرد و راه حلی برای مشکلات پیدا کند؛ از این رو غالباً از مشکلات زندگی وحشت دارد و در نتیجه نمی‌تواند بهرة کافی و لذتی وافر از زندگی ببرد.



    _________________________-
    منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه

    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. روش های برتر مطالعه برای کنکور
    توسط vorojax در انجمن مباحث درسی و دانشگاهی و آموزش عالی
    پاسخ: 31
    آخرين نوشته: 03-02-2012, 04:24
  2. ذهنتان را از افکار منفی پاک کنید
    توسط godmother در انجمن روانشناسی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 31-08-2011, 23:24
  3. اگر مدام دلتان شور می‌زند، بخوانید!
    توسط محبّ الزهراء در انجمن روانشناسی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 21-07-2011, 00:42
  4. مواد غذایی با کالری منفی
    توسط paradise در انجمن سلامت و بهداشت
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 18-01-2011, 11:03
  5. آشنايي با تقويت كننده هاي عملياتي (Opamp)
    توسط محبّ الزهراء در انجمن برق و الکترونیک ، رباتیک و مخابرات
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 30-12-2010, 18:32

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه