توضيح سؤال :
آيا درست است كه از ديدگاه شيعيان، كربلا برترين مكان در روى زمين و برتر از بيت الله الحرام است؟ آيا عناوينى همچون: «أفضل بقاع الأرض» «أرض الله المختارة» «حرم الله ورسوله» «قبلة الإسلام» «في تربتها شفاء» و ... كه در روايات شيعه آمده، همين مطلب را ثابت نميكند؟
آيا اشعارى كه در اين باره سروده شده است ، همين معنا را نميرساند؟
ومن حديث كربلاء والكعبة لكربلاء بانَ عُلُوُّ الرُّتّبَه
در جاى ديگر آمده:
هي الطفوفُ فَطُفْ سبعًا بمغناها فما لمكةَ معنًى مثل معناها
أرضٌ ولكنها السبعُ الشدادُ لها دانتْ وطأطأَ أعلاها لأَدْناها
نقد و بررسي شبهات
مطالبى كه ذكر شده؛ موضوع چند سؤال را تشكيل ميدهد. بنابراين لازم است هركدام را به صورت مستقل مطرح و پاسخ داد.
شبهه اول: عدم اهميت كعبه در نزد شيعه
يكى از شبهاتى را كه مخالفان شيعه از گذشته تا كنون مطرح ميكنند اين است كه به اعتقاد شيعيان، ارزش كربلا بالاتر از خانه خدا (كعبه) هست و رفتن به زيارت امام حسين عليه السلام را بهتر از رفتن به زيارت خانه خدا ميدانند و براى كعبه اهميتى قائل نيستند !
پاسخ: اهميت كعبه در نظر شيعيان:
بدون ترديد مكان هاى مقدس كعبه و كربلا، در ميان مذاهب اسلامي؛ به ويژه در نزد شيعيان از نظر فضايل، از جايگاه خاص خود برخوردار و مورد احترام است.
اما طرح «برترى كربلا را بركعبه» به عنوان يكى از عقائيد شيعه، حقيقت ندارد و افتراء محض به شيعيان است؛ زيرا شيعه كه يكى از فرق مسلمانان است؛ براى كعبه حرمت خاص و اهميت ويژهاى را قائلند.
نشانه هاي اهميت كعبه از نظر شيعه
الف: توجه به قبله در بسياري از امور
براى اثبات اهميت كعبه از نظر شيعيان كافى است فتاواى فقهاء را در باب نماز واجب و مستحب، مراسم احتضار، نماز و تدفين ميت، ذبح حيوانات و ... مرور كنيم كه در تمامى اين موارد توجه به سوى قبله را كه همان كعبه است، شرط صحت و قبولى اعمال و يا مستحب مى دانند:
1. شيخ طوسي (ره)
شيخ طوسى يكى از استوانههاى علمى و فقهى شيعه، شناخت قبله را براى انجام امورى كه ذكر شد؛ واجب ميداند و در پايان تصريح ميكند كه قبله همان كعبه است:
معرفة القبلة واجبة للتوجه إليها في الصلوات، واستقبالها عند الذبيحة، وعند احتضار الأموات ودفنهم. والتوجه إليها واجب في جميع الصلوات فرائضها وسننها مع التمكن وعدم الاعتذار. والقبلة هي الكعبة.
شناخت قبله براى انجام نماز به سوى آن و رو به قبله قرار دادن ذبيحه و شخص محتضر و دفن اموات واجب است. رو كردن به قبله در تمام نمازهاى واجب و مستحب در صورت امكان و نبود عذر، واجب است و قبله همان كعبه است.
الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي460هـ)، النهايةفي مجرد الفقه والفتاوى، ص62، انتشارات قدس محمدي ـ قم.
در مبسوط نيز همين مطالب را آورده است.
الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي460هـ)، المبسوط ج1، ص77، تحقيق : تصحيح وتعليق : السيد محمد تقي الكشفي،ناشر : المكتبة المرتضوية لإحياء آثار الجعفرية ـ تهران، 1387ش .
2. قاضي ابن براج (ره)
قاضى ابن براج مينويسد:
القبلة هي الكعبة، والعلم بها واجب مع التمكن للتوجه إليها في فرائض الصلاة وسننها، واحتضار الموتى من الناس، وغسلهم، والصلاة عليهم، ودفنهم والذبائح.
قبله همان كعبه است. جهت رو به قبله انجام دادن نمازهاى واجب و مستحب و رو به قبله بودن مردم در حال احتضار و انجام غسل و نماز بر ميت و دفن آن و ذبيحه، علم به قبله واجب است.
القاضي ابن البراج، عبد العزيز بن البراج الطرابلسي(متوفاي481) المهذب، ج 1، ص84 تحقيق: مؤسسة سيد الشهداء العلمية / إشراف : جعفر السبحاني، ناشر: مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين ، قم
كعبه و قبله در نظر شيعه آن چنان از اهميت ويژه برخوردار است كه گذشته از مسائل عبادى در مسايل تغذيه نيز قبله و كعبه را دخالت دارد؛ چنانچه سخنان شيخ طوسى و ابن براج، بيانگر همين مطلب بود.
اما سخن سيد مرتضى علم الهدى جهت نشان دادن اهميت مطلب در نظر شيعه، شنيدنى است:
ومما انفردت به الإمامية القول: بإيجاب استقبال القبلة عند الذبح مع إمكان ذلك، وخالف باقي الفقهاء في وجوبه وأنه شرط في الذكاة.
رو به قبله بودن ذبيحه در صورت امكان از مطالبى است كه تنها اماميه قائل به وجوب آن است؛ اما بقيه فقهاء (از غير اماميه) در وجوب و شرط بودن آن در تذكيه ذبيحه، مخالفت كردهاند.
المرتضي علم الهدي، ابوالقاسم علي بن الحسين بن موسي بن محمد بن موسي بن إبراهيم بن الإمام موسي الكاظم عليه السلام (متوفاي436هـ)، الانتصار، ص405 ، تحقيق و نشر: مؤسسة النشرالإسلامي التابعة لجماعة المدرسين ـ قم ، 1415هـ.
ب: وجوب حج، نشان اهميت كعبه
يكى از موارديكه اهميت كعبه را از نظر شيعيان ثابت ميكند مراسم عبادى حج است كه در هر سال جمعيت انبوهى از حاجيان را، شيعيان تشكيل ميدهند.
براى اين كه اهميت حج و كعبه در اين قسمت روشن شود به دو مطلب در رابطه با حج اشاره ميشود:
1. عدم جواز تأخير حج
گذشته از آيات، روايات زيادى در باره اين فريضه الهى آمدهاست كه دليل بر وجوب حج و اهميت آن از نظر شيعه است، در اهميتش همين بس كه انسان مستطيعى كه حج را بدون عذر ترك كند كافر است. و يا بدون عذر آن را به تأخير اندازد و بميرد؛ بر دين يهودى و نصرانى مردهاست. در اين قسمت به سه روايت اشاره ميشود:
روايت اول:
رسول خدا در ضمن يك روايت طولانى به امام على عليه السلام فرمود:
يَا عَلِيُّ تَارِكُ الْحَجِّ وَهُوَ مُسْتَطِيعٌ كَافِرٌ يَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ يَا عَلِيُّ مَنْ سَوَّفَ الْحَجَّ حَتَّى يَمُوتَ بَعَثَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَهُودِيّاً أَوْ نَصْرَانِيّا.
اى علي! كسى كه مستطيع باشد و حج را انجام ندهد، كافر است. خداوند در باره حج ميفرمايد: و براى خدا بر مردم است كه آهنگ خانه (او) كنند، آنها كه توانايى رفتن به سوى آن دارند. و هر كس كفر ورزد (و حج را ترك كند، به خود زيان رسانده)، خداوند از همه جهانيان، بىنياز است. اى علي! كسى كه حج را به تأخير اندازد تا بميرد، خداوند او را در قيامت يهودى و يا نصرانى محشور نمايد.
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاي 381 هـ) منلايحضرهالفقيه ج 4، ص368، ح5762 ، بَابُ النَّوَادِرِ، ناشر: جماعة المدرسين ، قم، طبع الثانية: 1404هـ
روايت دوم :
أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ ذَرِيحٍ الْمُحَارِبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ: مَنْ مَاتَ وَلَمْ يَحُجَّ حَجَّةَ الْإِسْلَامِ لَمْ يَمْنَعْهُ مِنْ ذَلِكَ حَاجَةٌ تُجْحِفُ بِهِ أَوْ مَرَضٌ لَا يُطِيقُ فِيهِ الْحَجَّ أَوْ سُلْطَانٌ يَمْنَعُهُ فَلْيَمُتْ- يَهُودِيّاً أَوْ نَصْرَانِيّا.
امام صادق عليه السلام فرمود: هر كس بميرد و بدون موانع مانند: موانع قهري، عوارض جسمى و بسته شدن راه توسط ستمگري، به حج خانه خدا نرفته باشد، به سيرت يهود و نصارى خواهد مرد.
الكليني الرازي، أبي جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي،ج4، ص268 ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.
روايت سوم:
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍعَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ- وَمَنْ كانَ فِي هذِهِ أَعْمى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى وَأَضَلُّ سَبِيلًا فَقَالَ: ذَلِكَ الَّذِي يُسَوِّفُ نَفْسَهُ الْحَجَّ يَعْنِي حَجَّةَ الْإِسْلَامِ حَتَّى يَأْتِيَهُ الْمَوْت.
ابى بصير ميگويد: از امام صادق عليه السلام در باره اين آيه «اما كسى كه در اين جهان (از ديدن چهره حق) نابينا بوده است، در آخرت نيز نابينا و گمراهتر است» پرسيدم حضرت فرمود: او آن كسى است كه حج را به تأخير مياندازد تا مرگش فرا رسد.
الكليني الرازي، أبي جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي،ج4، ص269 ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.
2. عدم جايگزيني براي حج
از نظر روايات، حج بيت الله داراى آثار تربيتي، فرهنگي، سياسى و اقتصادى است كه اين آثار فقط با رفتن در آن جا به دست ميآيد؛ بنابراين از نظر فقه شيعه اگر كسى مستطيع بود و عذرى برايش پيش آمد و يا قبل از انجام حج از دنيا رفت با اين كه بر انجام آن وصيت نكرده باشد، بايد به نيابت از او حج را بجا آورد و انجام هرگونه اعمال مستحبى يا واجب ديگر نميتواند جايگزين آن شود و اين دليل ديگر بر اهميت حج و عظمت كعبه است. از ميان روايات فراوان به دو روايت در اين باره اشاره ميشود:
روايت اول: كلينى با سند صحيح نقل ميكند:
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ بُرَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ كَانَ عَلِيٌّ عليه السلام يَقُولُ لَوْ أَنَّ رَجُلًا أَرَادَ الْحَجَّ فَعَرَضَ لَهُ مَرَضٌ أَوْ خَالَطَهُ سَقَمٌ فَلَمْ يَسْتَطِعِ الْخُرُوجَ فَلْيُجَهِّزْ رَجُلًا مِنْ مَالِهِ ثُمَّ لْيَبْعَثْهُ مَكَانَهُ.
امام باقر عليه السلام ميفرمايد: امير المؤمنين عليه السلام مىفرمود: اگر كسى مستطيع باشد، و براى او بيمارى يا عارضهاى رخ دهد كه نتواند به زيارت حج برود، بايد شخص ديگرى را به هزينه خود براى انجام حج به جاى خود اعزام نمايد.
الكليني الرازي، أبي جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي، ج4، ص273 ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.
روايت دوم: كلينى با سند صحيح نقل ميكند:
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ رِفَاعَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام عَنْ رَجُلٍ يَمُوتُ وَلَمْ يَحُجَّ حَجَّةَ الْإِسْلَامِ وَلَمْ يُوصِ بِهَا أَ يُقْضَى عَنْهُ قَالَ: نَعَمْ.
از امام صادق عليه السلام در مورد مردى كه پيش از انجام حجة الاسلام بميرد و بر انجام آن وصيت هم نكرده باشد پرسيده شد؛ آيا از طرف او قضا كند يا نه؟ حضرت فرمود: بلي.
الكليني الرازي، أبي جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي، ج 4 ص277، ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.
غير از اين مورد موارد ديگرى هم داريم كه وجوب حج و اهميت كعبه را در مكتب تشيع ثابت ميكند؛ بنابراين كعبه در نظر شيعيان تا اين اندازه از اهميت ويژه برخوردار است كه كربلا آن را ندارد؛ به عنوان مثال در نظر شيعه زيارت كربلا همانند حج واجب نيست؛ بلكه در بعضى مواقع مستحب مؤكد است و اگر زيارت حضرت واجب ميبود فقهاء بر وجوب آن فتوا ميدادند.
علامه حلى ميفرمايد:
مسألة 770 : تستحب زيارة الحسين عليه السلام، لقول الباقر عليه السلام: مروا شيعتنا بزيارة قبر الحسين عليه السلام، فإن إتيانه يزيد في الرزق ويمد في العمر ويدفع مواقع السوء، وإتيانه مفترض على كل مؤمن يقر (له) بالإمامة من الله.
وتستحب زيارته في يوم عرفة وفي أول يوم من رجب ونصفه ونصف شعبان وليلة القدر وليلة الفطر وليلة الأضحى ويوم عاشوراء ويوم العشرين من صفر وفي كل شهر، للروايات المتواترة فيه.
زيارت امام حسين با توجه به اين روايت مستحب است : كه امام باقر عليه السلام فرمود: شيعيان ما را به زيارت مضجع شريف امام حسين امر كنيد؛زيرا زيارت آن حضرت رزق و روزى را زياد و عمر را طولانى كرده و امورى كه بدى و شر را جلب مىكنند دفع مىنمايد.
و زيارت آن حضرت بر هر مؤمنى كه اقرار به امامت حضرتش از طرف حق تعالى دارد واجب و لازم است .
و زيارت امام حسين در روز عرفه ، روز اول و نصف ماه رجب و نيمه شعبان و شب قدر و شب عيد فطر و قربان و روز عاشورا و وروز بيستم صفر و در هر ماه مستحب است و در اين باره روايت متواتر وجود دارد.
العلامة الحلي ، الحسن بن يوسف المطهر، (المتوفا 726 ق) تذكرة الفقهاء، ج 8، ص454، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث- قم ، الطبعة الأولى- 4171 ه
گرچه در روايت كلمه « مفترض» آمده ولى اين به معناى واجب نيست؛ بلكه به معناى سنت مؤكد و مستحب مؤكد است و اين هم به خاطر آثارى است كه در زيارت آن حضرت مترتب است كه بخشى از آن در اين روايت ذكر شدهاست.
شبهه دوم: كربلا قبله اسلام
شبهه دوم اين است كه طبق روايات، از نظر شيعيان زمين كربلا يك سرزمين مقدس و مختار خداوند و حرم خدا و رسول خدا و قبله مسلمين است.
پاسخ:
اولاً : كربلا فضايل بسيار دارد، اما در نظر شيعه قبله نيست !
در اين كه زمين كربلا يك سرزمين مقدس و با فضيلت است، شك و ترديدى نيست و اين شرافت و قداست را از وجود پيكرهاى پاك شهداى كربلا به ويژه سالار شهيدان حضرت ابا عبدالله الحسين عليه السلام كه در آن مكان مقدس مدفونند، كسب كرده است. روايات زيادى در فضيلت خاك كربلا وارد شده كه براى نمونه به دو روايت آن اشاره ميشود:
ابن قولويه قمى رحمت الله عليه با سند صحيح نقل ميكند:
حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الرَّزَّازُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام يَقُولُ إِنَّ لِمَوْضِعِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عليه السلام حُرْمَةً مَعْلُومَةً مَنْ عَرَفَهَا وَاسْتَجَارَ بِهَا أُجِيرَ ... وَمَوْضِعُ قَبْرِهِ مُنْذُ يَوْمَ دُفِنَ رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ وَمِنْهُ مِعْرَاجٌ يُعْرَجُ فِيهِ بِأَعْمَالِ زُوَّارِهِ إِلَى السَّمَاءِ فَلَيْسَ مَلَكٌ وَلَا نَبِيٌّ فِي السَّمَاوَاتِ إِلَّا وَهُمْ يَسْأَلُونَ اللَّهَ أَنْ يَأْذَنَ لَهُمْ فِي زِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَفَوْجٌ يَنْزِلُ وَفَوْجٌ يَعْرُج
اسحاق بن عمّار مىگويد: از حضرت امام صادق عليه السّلام شنيدم كه مىفرمودند:
براى جاى قبر حسين بن على عليهما السّلام حريم معلومى است، كسى كه آن را بداند و پناهنده به آن شود، پناه داده مىشود. ... از روزى كه آن حضرت در آنجا دفن شد، باغى از باغهاى بهشت بوده، و در همان جا نردبانى نصب شده و اعمال زوّار آن جناب را به وسيله آن به آسمان مىبرند و هيچ فرشته و پيامبرى در آسمان نيست مگر از خدا در خواست مىكند كه به او اذن زيارت قبر حسين عليه السّلام داده شود پس دستهاى براى زيارت به پائين آمده و گروهى پس از زيارت به بالا مىروند.
القمي ، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (متوفاي367هـ)، كامل الزيارات، ص457، تحقيق : الشيخ جواد القيومي ، لجنة التحقيق ، ناشر : مؤسسة نشر الفقاهة ، الطبعة: الأولى ، عيد الغدير 1417هـ؛
الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة،ج14 ص512، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة: الثانية، 1414هـ.
و شيخ صدوق رضوان الله تعالى عليه مينويسد:
عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام يَقُولُ: مَوْضِعُ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام مُنْذُ يَوْمَ دُفِنَ رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ وَقَالَ مَوْضِعُ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام تُرْعَةٌ مِنْ تُرَعِ الْجَنَّة.
اسحاق ابن عمار ميگويد: امام صادق عليه السلام فرمود : جايگاه مزار امام حسين عليه السّلام از آن روز كه به خاك سپرده شده باغى از باغهاى بهشت است و نيز فرمود: جايگاه مزار امام حسين عليه السّلام آبراهى(درب) از آبراههاى (درهاي) بهشت است.
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاي 381 هـ)، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ،ص 85، ناشر: دار الرضى، قم، چاپ اول 14069هـ
از نظر شيعيان، كربلا با داشتن اين همه فضيلت و ويژگيها در برابر كعبه، قبله مسلمين نيست تا در عباداتش رو به سوى او نمايند؛ بلكه تنها قبله مسلمانان، همان كعبه است.
وحدت قبله از امورى مسلم ، از ضروريات دين اسلام و در نزد جميع اهل اديان و ملل، يك امر معروف و پذيرفته شده است.
با توجه به تصريح دو تن از علماى برجسته شعيه (شيخ طوسى و قاضى ابن براج) را در ذيل پاسخ سؤال نخست آورديم، اين مطلب ثابت ميشود كه مطرح كننده شبهه از اعتقاد شيعيان در اين زمينه آگاهى نداشته است و گر نه با مطرح كردن چنين شبهاتى عجز و ناتوانى خود را در برابر پيروان اهل بيت عليهم السلام به اثبات نميرساند.
ثانياً: طبق روايات شيعه، مكه حرم خدا و مدينه حرم رسول خدا است!
طبق روايات صحيح، مكه معظمه حرم خدا و مدينه حرم رسول خدا است.
مرحوم كلينى با سند صحيح نقل ميكند:
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ حَسَّانَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام يَقُولُ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ صلي الله عليه وآله مَكَّةُ حَرَمُ اللَّهِ وَالْمَدِينَةُ حَرَمُ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله وَالْكُوفَةُ حَرَمِي لَايُرِيدُهَا جَبَّارٌ بِحَادِثَةٍ إِلَّا قَصَمَهُ اللَّه.
امير المؤمنين على (ع) فرموده است، مكه حرم خدا و مدينه حرم رسول خدا و كوفه حرم من است. هيچ ستمگرى به فكر ستم در آن نمىافتد، مگر آنكه خداوند پشتش را در هم مىشكند.
الكليني الرازي، أبي جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الكافي،ج4، ص563، ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش
و در روايت ديگرى كه سند آن نيز صحيح است، نقل ميكند:
أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْكُوفِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله إِنَّ مَكَّةَ حَرَمُ اللَّهِ حَرَّمَهَا إِبْرَاهِيمُ عليه السلام وَ إِنَّ الْمَدِينَةَ حَرَمِي ....