نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: مديريت سختي هاي زندگي

  1. #1
    داره خودمونی میشه ya abasaleh آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    نوشته ها
    90
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض مديريت سختي هاي زندگي

    پرسش:
    در مقابل سختي هاي زندگي کم آوردم. من يه هفته س حالم خيلي بده. شايد حتي يه روز خوش هم نداشتم. هر چقدر از خدا کمک خواستم کمکي حس نکردم. چرا خدا جوابما نميده؟

    دوست گرامي از اينکه اين مجموعه را براي پرسش خود انتخاب کرده ايد متشکريم و اميدواريم که راهنمائي هاي ما بتواند راهگشاي مشکلات شما باشد.

    «رضايت و واقعيات»
    رضايت از زندگي و اطرافيان، در گرو هماهنگي بين انتظارات و واقعيات دارد. پس اگر نگرش انسان به زندگى، واقع گرايانه باشد، انتظارات او از زندگى نيز واقع گرايانه خواهد بود و در پى آن، احساس او از زندگى نيز واقع بينانه خواهد شد. شايد بتوان گفت كه «هماهنگى انتظارات با واقعيت ها» شرط اصلى شاد زيستن و رضايت از زندگى است. ناهماهنگى ميان انتظارات و واقعيت ها، موجب دوگانگى شده، تضادهاى اساسي به وجود مى آورد كه زيان آن، جبران ناپذير است. پس رضايت از زندگى هنگامى شكل مى گيرد كه انتظار ما از زندگى، واقع گرايانه باشد.
    اگر دنيا را با همه سختى هايى كه ممكن است داشته باشد، آن گونه كه هست بشناسيم، مى توانيم به راحتى در آن زندگى كنيم. زندگى راحت، در گرو شناخت دنياست. پيامبر خدا -صلى الله عليه و آله- در باره اين اصل مى فرمايد: «اگر درباره دنيا آنچه را من مى دانم، شما هم مى دانستيد، جان هاى شما از آن، احساس راحتى مى كرد». (المستدرك على الصحيحين ، ج3 ، ص728 ، ح6640).
    با توضيحاتى كه داده شد، اكنون بهتر مى توان به عمق كلام امام على -عليه السلام- دست يافت كه مى فرمايد: «كسى كه دنيا را بشناسد، به خاطر مصيبت هاى آن، غمگين نمى شود».‌‌(غرر الحكم ، ح2258.) حضرت نمى فرمايد كه دنيا بايد جاى خوشى ها باشد و نمى فرمايد كه تصوّر كنيد دنيا پر از خوشى و راحتى است؛ بلكه مى فرمايد اگر دنياشناسى تان واقعى باشد، با وجود سختى ها و با اقرار به وجود آنها، باز هم احساس ناراحتى و نارضايتى به شما دست نخواهد داد.
    آموزه هاى زندگى ساز دين، انسان را به گونه اى تربيت مى كند كه در اوج سختى ها و در عمق گرفتارى ها نيز نااميد و افسرده نخواهيد شد.
    بسيارى از متون دينى ما، به ماهيت دنيا اشاره دارند. هر چند زندگى انسان، محدود به دنيا نيست، اما ما انسان ها، اكنون در اين دنيا زندگى مى كنيم و شرط موفقيت در زندگى، اين است كه شرايط زندگى در دنيا را درك كنيم . تصوّر شما از «دنيا» و «زندگى» چيست و چه انتظارى از آنها داريد؟ آيا تصوّرها و انتظارهاى شما مطابق واقع است؟
    آيا دنيا را آن گونه كه مى خواهيد، تصوّر مى كنيد و يا آن گونه كه هست، مى بينيد؟ هميشه به ياد داشته باشيد كه اين جا دنياست و بهشت نيست. افراد ناراضى معمولاً كسانى اند كه از دنيا انتظار بهشت را دارند. اگر انسان از دنيا انتظار بهشت داشته باشد، ميان انتظارات و واقعيت هاى زندگى، ناهماهنگى به وجود خواهد آمد و اين ناهماهنگى، به ناكامى مى انجامد و ناكامى، فشار روانى (تنيدگى) انسان را به شدت افزايش مى دهد و در نتيجه، موجب احساس نارضايتى از زندگى مى گردد.
    اما اگر دنيا را آن گونه كه هست بشناسيم و بپذيريم و بر اساس شرايط موجود، به برنامه ريزى و فعّاليت بپردازيم، مى توانيم اميدوار باشيم كه به رضايت از زندگى دست يابيم. در بهشت، آنچه را بخواهيم مى شود؛ اما در دنيا آنچه را مى شود بايد خواست! اين، يك اصل در احساس رضايت از زندگى است.
    امام على -عليه السلام- در اين باره سه جمله پر معنى دارد كه مى فرمايد: «هرگاه آنچه را خواستى نشد، آنچه را شد، بخواه». (غررالحكم،ح 9007) و فرمودند: «هرگاه آنچه را خواستى نشد، آنچه را هست، سخت مگير». (نهج البلاغه حكمت69) اگر انسان زندگى را سخت نگيرد و آنچه را هست بپذيرد، اولاً توان واكنش مثبت در زندگي را به دست مى آورد و ثانياً در يك آرامش خاصى زندگى خواهد كرد و هيچ وقت نااميد نخواهد شد.

    «مي داني چرا تحمل مان...؟»
    تحمّل ناپذيرى حوادث، به خاطر اين است كه از زندگى، انتظار راحتى بدون سختى را داريم و اين، ريشه در غير واقعى بودن شناخت ما از دنيا دارد. آنچه مهارت هاى مقابله با سختى ها را به وجود مى آورد، پذيرش اين واقعيت است كه سختى ها اجتناب ناپذيرند.
    پيامبر خدا - صلى الله عليه و آله- در اين باره مى فرمايد: «هان اى مردم! اين [دنيا]، خانه رنج است، نه خانه سرور، و خانه اى است پيچيده، نه خانه اى ساده؛ از اين رو، هركس آن را بشناسد، با برآورده شدن آرزويى مسرور نمى شود و با ناكام شدن، محزون نمى گردد». ( بحار الأنوار ، ج77 ، ص187 ، ح35.)
    در اين بيان نورانى، حضرت نخست به معرّفى واقعيّت دنيا پرداخته اند و سپس به نقش شناخت و آگاهى يابى از اين واقعيت اشاره كرده، فرموده اند كه هماهنگى شناخت انسان با واقعيّت دنيا، موجب مى گردد كه نه از خوشى هايش سرمست شويم و نه از ناخوشى هايش غمين و افسرده.

    «يکي از حقيقت ها»
    يكى از واقعيت ها «برگشت ناپذيرى» سختى ها است. سختى ها بر اساس تقدير الهى، شكل مى گيرند و تقدير الهى بر اساس حكمت و مصلحت انسان ها رقم مى خورد. از اين رو، وقتى پديده ناخوشايندى فرا رسد، تا مأموريت خود را انجام ندهد و به اهداف خود دست نيابد، باز نخواهد گشت. با اين حال، سختى گريزي، آدمى را به تلاش براى برگرداندن حادثه ناخوشايند و بازگشت به دوران خوشايند پيشين وامى دارد. از اين رو، هنگام مواجهه با يك پديده ناخوشايند، بيشتر به حذف حادثه مى انديشيم تا مديريت آن.(دقت شود)
    اين در حالى است كه در افتادن با سختى ها و ستيز با بلاها، نه تنها آنها را برنمى گرداند، بلكه بر رنج و عذاب انسان مى افزايد. پس بهتر است فراز و نشيب زندگي را به عنوان يك واقعيّت، پذيرفت و موقعيّت ناخوشايند را مهار كرد و مديريت نمود.
    امام على -عليه السلام- با تكيه بر اصل برگشت ناپذيرى سختى ها، پذيرش موقعيّت را شرط گذر سالم از آن برمى شمرد: «همانا گرفتارى ها اهدافى دارند كه حتما بايد به آنها برسند. پس اگر كسى از شما را به آن، مبتلا ساختند، بايد آن را بپذيرد و صبر كند تا اين كه بگذرد؛ چرا كه چاره كردن آن به هنگام روى آوردنش، افزاينده سختى آن است». (بحار الأنوار، ج71، ص95)
    بنابراين، خِرد، حكم مى كند كه انسان «در برابر سختى ها» نايستد، بلكه «در كنار سختى ها» قرار گيرد. قرار گرفتن «در كنار سختى ها» امكان مديريت كردن و مهار نمودن سختى ها را به وجود مى آورد؛ بر خلاف بى تابى كردن و در برابر سختى ها قرار گرفتن كه انسان را ناتوان مى سازد. معاذ بن جبل يكى از اصحاب پيامبر خدا -صلى الله عليه و آله و سلم- است كه فرزند خود را از دست مى دهد و بى تاب مى گردد. پيامبر خدا در نامه اى به وى مى نويسد و مصيبت فرزندش را به وى تسليت مى گويد.
    حضرت در بخشى از نامه، به دو مسئله مهم اشاره مى فرمايد: يكى «اجتناب ناپذيرى سختى ها» است و ديگرى «برگشت ناپذيرى سختى ها» و بدين سان، او را آرام مى سازند: «و بدان كه بى تابى كردن، نه مرده را برمى گرداند و نه تقدير را دفع مى كند. پس به نيكى، عزادار باش و وعده الهى را قطعى بدان و نسبت به آنچه بر تو و بر همه مردمْ حتمى است و به تقدير الهى نازل شده، تأسّف نخور». (بحار الأنوار، ج77، ص164، ح182)
    پس بايد سختى را پذيرفت و در كنار آن قرار گرفت، نه در برابر آن. اين، يك اصل است. امام على - عليه السلام- مى فرمايد: «هر گاه محنتى به تو رسيد، در كنار آن بنشين، كه ايستادن در برابر آن، موجب افزايش [رنج] آن مى گردد».(غررالحكم، ح1779)
    البته منظور از پذيرش سختى، تسليم شدن منفعلانه و زمين گير شدن نيست؛ منظور، پذيرش فعّال و پوياست. در اين نوع پذيرش، فرد، زمين گير و ناتوان نمى شود؛ بلكه بهترين مقابله را براى موقعيّت پيش آمده، طرّاحى مى كند. شايد بتوان گفت بهترين بيان را در اين باره، امام على -عليه السلام- دارند. حضرت در اين باره مى فرمايد: «از بى تابى كردن بپرهيز كه اميد را قطع مى كند و كار كردن را تضعيف مى نمايد و اندوه را به ارمغان مى آورد. و بدان كه راه خروج [از تنيدگى] در دو چيز است: آنچه چاره دارد، چاره كردن، و آنچه چاره ندارد، صبر كردن» (بحار الأنوار، ج82، ص144، ح29)‌
    ‌در بخش نخست حديث، به پيامدهاى منفى بى تابى كردن و درافتادن با مشكل، اشاره شده كه عبارت اند: نااميدى، ناتوانى و غمگينى يا افسردگي. در بخش دوم حديث نيز الگوى يك مقابله فعّال و پويا ارائه شده كه عبارت است از: چاره انديشى يا بردبارى.

    «گذرا است»
    از آنجا که دنيا گذرا است، مسائل آن نيز اين گونه است. يكى از تصوراتى كه ممكن است برخى افراد، در موقعيّت ناخوشايند داشته باشند، «پايدارپندارى سختى ها» است. اين پديده روانى، ابتدا سختى را براى زمانى هم كه وجود ندارد، تثبيت مى كند و سپس، همه فشار آن در طول زمان را، در زمان حال، بر فردْ وارد مى سازد.
    اين حالت، دو كاركرد منفى روانى دارد: يكى «تعميم بخشيدن ناخوشايندى به آينده» و ديگرى «جمع كردن اندوه در زمان حال». در حالت اوّل، برخلاف واقع، ذهن سختى را به زمانى كه فرا نرسيده و يا سختى در آن زمان، وجود نخواهد داشت، گسترش مى دهد كه به گسترش تنيدگى و فشار روانى، منتهى مى شود.
    سپس همين تنيدگىِ گسترش يافته، بر زمان حال نيز وارد مى شود، به گونه اى كه گويا مصيبتى به بزرگى همه عمر، هم اكنون بر فرد، وارد شده است. اين در حالى است كه «پايان پذيرى»، يكى از اصول مسلّم و قطعى سختى هاست. ممكن است هم اكنون، به يك سختى مبتلا باشيد، اما تجربه زندگى نشان مى دهد سختى هاى فراوانى آمده و رفته اند و هيچ يك، باقى نمانده اند. مطمئن باشيد كه اين يكى نيز باقى نخواهد ماند.
    درست است كه سختى ها برگشت ناپذيرند، اما در عين حال پايان پذيرند. برگشت ناپذيرى را نبايد به پايان ناپذيرى تفسير كرد. امام على -عليه السلام- مى فرمايد:«همانا براى سختى ها اهدافى است و براى آن اهداف، پايانى است. پس بر آنها بردبار باشيد تا به پايان برسند؛ چرا كه حركت در برابر آنها پيش از پايان يافتنشان، افزاينده آنهاست». (غرر الحكم ، ح1777)
    روزى پيامبر خدا -صلى الله عليه و آله و سلم- رو به روى ديوارى نشسته بودند كه سوراخى در آن بود. به سوراخ ديوار اشاره كرد و خطاب به ياران خود فرمود: «اگر سختى بيايد و داخل اين سوراخ شود، حتما، راحتى هم مى آيد تا اين كه وارد مى شود و آن را بيرون مى كند». (كنز العمّال، ج2، ص14) بر پايه همين اصل است كه امام على -عليه السلام- مى فرمايد: «براى هر تنگنايى، راه خروجى است». (غرر الحكم، ح11093)

    «صبر»
    همان گونه که دعوت به دعا شده ايم، دعوت به صبر نيز گشته ايم که اين جزء جدائي ناپذيري زندگي است. اما گاهي فقط به دعا پناه مي بريم غافل از اين که صبر نيز پناه گاه خوبي است و به هر دو نياز. گاهي با دعا بايد به پناه صبر رفت. بردباري و صبر يكي از مقامات بلند ديني و لازمه سلوك الي الله است.
    صبر از ارکان ايمان است و ايمان با صبر درآميخته است و مومن بدون صبر تعريف نمي شود. بسيارى از علماى اخلاق براى صبر سه شاخه ذكر كرده اند: 1- صبر براطاعت (مقاومت در برابر مشكلاتى كه در راه طـاعـت وجـود دارد) 2- صبر بر معصيت (ايستادگى در برابر انگيزه هاى گناه و شهوات سـركـش و طغيانگر) 3- صبر بر مصيبت (پايدارى در برابر حوادث ناگوار و عدم خود باختگى و شكست روحى و ترك جزع وفزع). تفسير نمونه ج 1 ص 518، مكارم شيرازى - ناصر و ديگران.
    قرآن کريم مومنان را توصيه به صبر جميل مي کند. صبر جميل اشاره به كيفيت صبر دارد. خداى سبحان در قرآن كريم مي فرمايد: «فاصبر صبرا جميلاً». در اين آيه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و اله) را مخاطب ساخته مى‏فرمايد: «صبر جميل پيشه كن و در برابر استهزاء و تكذيب و آزار آنها شكيبا باش». امام باقر(عليه السلام) در پاسخ از سؤال از صبر نيكو فرمود: «صبر جميل، صبرى است كه در آن نزد مردم گله و شكايت نمى‏شود» اما راز و نياز با خداى بى‏نياز در مورد مشكلات و سختى‏ها ناصبورى نيست، بلكه استعانت از ذات متعال براى تحمل فشار و حل مشكلات است و اين يك نوع ثبات قدم و درخواست صبر جهت تحمل سختى‏ها از بارگاه ربوبى است.

    ذکر چند نکته:
    - اجابت دعا به معناي جلوگيري و بازداشتن مردم از ظلم و تعدي به دعا کننده نيست. بهترين خلق خدا، يعني اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) به زيباترين نحو با خداي خويش راز و نياز مي کردند؛ اما بيشترين ظلم را از مردم ديدند!
    - مهم اين است که در برخورد با ظلم ديگران، آنگونه رفتار کنيم که خداي متعال، راضي است؛ زيرا همه ي ما –چه ظالم و چه مظلوم- امتحان و آزمايش مي شويم.
    - اگر به مشکل خود بصورت واضح اشاره مي کرديد، بهتر مي توانستيم راهکار لازم را ارئه دهيم.

    پایگاه تخصصی اخلاق
    مردان با غیرت زنان با حجاب دارند



  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 03-03-2013, 11:28
  2. به گونه ای زندگي كنيد كه به شما پيشنهاد گناه ندهند
    توسط خادم الزینب در انجمن اخلاق
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 21-02-2013, 13:39

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه