هر سنتی که در زمان جاهلیت بوده واسلام آن را تاییدکرد ..............ریشه آن در آئین توحیدی ابراهیمی دارد
بعبارتی سنتهای دین محمد تداوم ومکمل ومصدق سنتهای پیشین دین ابراهیم است
قران می فرماید
ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
وَمَن يَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلاَّ مَن سَفِهَ نَفْسَهُ
وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِّمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لله وَهُوَ مُحْسِنٌ واتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَاتَّخَذَ اللّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا
ویرایش توسط بیتاب : 21-03-2013 در ساعت 00:22
- نکند اشخاص...... جانشین ارزشها شوند
- آنکه نتواند در پای حرف دین خود بمیرددرحقـیقـت ؛ بی دیــــن اســـت
اعلام خطرشهید مطهری
شهيد مطهري همچنين در بخش ديگري از اين نامه با اشاره به تفكري كه امروز موسوم به «مكتب ايراني» است با اشاره به سلسله مقالات دكتر شريعتي در كيهان آن روزها مينويسد:
لازم است که حضرتعالي مجموعه مقالات او را در کيهان که يک سال و نيم پيش چاپ شد شخصاً مطالعه فرمائيد . . . خلاصه اين مقالات که يک کتاب مي شود، اين بود که ملاک مليت، خون و نژاد که امروز محکوم است نيست، ملاک مليت فرهنگ است و فرهنگ به حکم اينکه زاده تاريخ است نه چيز ديگر، در ملتهاي مختلف، مختلف است؛ مليت هر قوم فرهنگ آن قوم است؛ هر قوم که فرهنگ مستمر نداشته نابود شده است؛ ما ايرانيان فرهنگ دو هزار و پانصد ساله داريم که ملاک شخصيت وجودي ما و من واقعي ما و خويشتن اصلي ماست، در طول تاريخ حوادثي پيش آمد که خواست ما را از خود واقعي ما بيگانه کند ولي ما هر نوبت به خود آمديم و به خود واقعي خود بازگشتيم، آن سه جريان عبارت بود از حمله اسکندر، حمله عرب، حمله مغول، در اين ميان بيش از همه درباره حمله عرب بحث کرده و نهضت شعوبيگري را تقديس کرده است، آنگاه گفته اسلام براي ما ايدئولوژي است و نه فرهنگ؛ اسلام نيامده که فرهنگ ما را عوض و فرهنگ واحدي به وجود آورد، بلکه تعدد فرهنگها را به رسميت مي شناسد همان طوري که تعدد نژادي را يک واقعيت مي داند؛ آيه کريمه «اِنّا خَلَقناکُم مِن ذَکَرٍ وَ اُنثي وَ جَعَلناکُم شُعوباً وَ قَبائِلَ . . .» ناظر به اين است که اختلافات نژادي و اختلافات فرهنگي که اولي ساخته طبيعت است و دومي تاريخ، بايد به جاي خود محفوظ باشد.
ادعا کرده است که ايدئولوژي ما روي فرهنگ ما اثر گذاشته و فرهنگ ما روي ايدئولوژي ما، لهذا ايرانيت اسلامي شده است و اسلام ما اسلام ايراني شده است.
شهيد مطهري ميافزايد: اين بيان عملاً و ضمناً، نه صريحاً فرهنگ واحد به نام فرهنگ اسلامي را انكار كرده است و صريحاً شخصيتهايي نظير بوعلي و ابوريحان و خواجه نصيرالدين و ملاصدرا را وابسته به فرهنگ ايراني دانسته است؛ يعني فرهنگ اينها ادامه فرهنگ ايراني است، اين مقالات بسيار خواندني است؛ در انتساب آنها به او [دكتر شريعتي] شكي نيست، ......................................
ویرایش توسط بیتاب : 21-03-2013 در ساعت 01:00
- نکند اشخاص...... جانشین ارزشها شوند
- آنکه نتواند در پای حرف دین خود بمیرددرحقـیقـت ؛ بی دیــــن اســـت
فکر کنم بحث پینگ پنگی دیگه کافی باشه....
کاربر محترم بیتاب دقت داشته باش...اصولا دوست ندارم بحث کنم...ولی اگه بحث کنم دیگه برام مهم نیست طرف مقابلم کیه...منطق باید حکم کنه...برای من مهم نیست شما مردی یا زنی...استاد دانشگاه شهید بهشتی هستی یا یه همزبان از کشور دوست و همسایه...از من بزرگتری یا کوچیکتر...
فکر می کنم بحث از اینجا به بعد از حالت منطقی خارج میشه...مخصوصا اینکه تهدید هم می کنی:
جائی که برای خودت هم اثبات میشه اشتباه گفتی،حاضر نیستی حرف منطقی رو قبول کنی...من اونقدر که وظیفه داشتم وقت گذاشتم...از اینجا به بعد دیگه من بحثی ندارم ...مخصوصا با وجود کسایی تو این سایت که خیلی تو این زمینه ها از من بزرگترند و مثل اینکه خدا رو شکر وارد بحث شدند...هرچند بعیده نتیجه منطقی حاصل بشه...دیدم کسی جوابی نمیده وارد بحث شدم...وگرنه از من سزاوارتر برای بحث تو این سایت بسیارند...وقت من بیشتر از اینها ارزش داره که بخوام یکی به دو بکنم...شما رو با تفکراتت تنها میذارم...موفق باشی....:gol::khande::khande::khande::khande:والا پاسخ سزاور تو را میدهم
ویرایش توسط 5227053076 : 21-03-2013 در ساعت 12:50
بدان كه «نفس»در هر حظّى كه از اين عالم مى برد،در «قلب» اثرى از آن واقع مى شود...و سبب تعلّقِ آن است به دنيا، و التذاذات هر چه بيشتر باشد،قلب از آن بيشتر تأثير پيدا مى كند و تعلق و حُبّش بيشتر مى گرددتا آن كه تمام وِجهه ى قلب،به دنيا و زخارف آن گردد، و اين منشأ مفاسد بسيارى است. تمام خطاهاى انسان و گرفتارى به معاصى و سيّئات،براى همين محبت و علاقه است،و از مفاسد بزرگ آن،چنان چه حضرت شيخ عارف ما، روحى فداه مى فرمودند آن است كه:
اگر محبت دنيا، صورت قلب انسان گردد و اُنس به او شديد شود، در وقت مردن كه براى او كشف شود كه حق تعالى او را از محبوبش جدا مى كند و ما بين او و مطلوباتش افتراق مى اندازد، با سخطناكى و بُغض به او از دنيا برود.
و اين فرمايش كمرشكن،بايد انسان راخيلى بيدار كندكه قلب خودرا خيلى نگاه دارد
امام خمینی
Give GOD your skull
اگر کوهها از جای کنده شود، تو جای خویش بدار! دندانها را بر هم فشار و کاسه سرت را به خدا عاریت بسپار! پای در زمین کوب و چشم بر کرانه سپاه نِه و بیم بر خود راه مده! و بدان که پیروزی از سوی خداست
امیر المومنین علی علیه السلام خطاب به محمد حنفیه
{محتواي مخفي}
سلام علیکم و رحمهَ الله
من هنوز جوابمو نگرفتم و اصلا هم منتظر گرفتن جواب سوالم نیستم.
ادامه این بحث هم بی فایده است و از مدیر محترم تقاضا دارم که تایپیک و ببندن.
اسلام فقط شامل احکام و رساله و ماههای قمری که شما روش تاکید زیاد داری نیست.
اسلام اخلاقیات هم داره، اصول و عقاید هم داره.
نمی شه دم از اسلام زد و به اخلاقیات بی توجه بود.
به اندازه کافی به شما فرصت داده شد که جواب بدید ولی دریغ از یه جواب منطقی.
چیزهایی که شما می گید جواب سوالات نیست یه سری اطلاعات بی ربط به سواله.
البته مشخصه که شما برای حرفای دوستان و بنده جوابی نداشتید.
خدا بهتون رحم کنه که با خوندن یه کتاب و بدون تعقل این طوری دچار شبهه می شید و اصرار زیاد هم بر درست بودن حرفتون دارید.
و خدا رو شکر می کنم که کاربرای محترم سایت هم درک و بصیرت بالایی دارند که بتونن جواب شبهات این چنینی و بدن.
خدا عاقبت همه ما رو ختم به خیر کنه.
هر کس مرا طلب کند، مرا می یابد هر کس مرا یافت، مرا می شناسدهرکس مرا شناخت، مرا دوست می دارد و هر کس مرا دوست داشت، عاشق من می شودو هر کس عاشق من شد، من عاشق او می شوم و هر کس من عاشقش بشوم، او را می کشمو کسی که او را بکشم، بر من دیه اش واجب است و کسی که دیه اش بر من واجب شد،پس خودم خون بهای او می شوم
یا ثارالله
دو حالت که بیشتر نداره
یا اینکار درسته ، یا اشتباهه
گیریم نظر شما صحیح باشه
چاره چیه؟
برخورد طالبانی؟
ادعا میکنید سنت غلطیه؟ خیلی خوب ... درست برخورد کنید
همون طور که اسلام با شراب برخورد کرد ...
----------------------------
اینگونه تفکر هیچ وقت به جایی نرسیده ، حتی دم خروسش هم بعضا بیرون زده ... به گواه تاریخ ...
آنجا که نمی رسد مرا دست ، تویی ..
شاید امروز ، روز مناسبی برای ارسال این نوشته نباشه...ولی امروز این کتاب رو دیدم...خواستم دوستان مطلع باشند...
مهمترين رمز قداست نوروز، تقارن آن با روز غدير خم ميباشد. در ميان اعياد اسلامي هيچ عيدي به عيد غدير خم نميرسد، چنانكه در احاديث فراوان بر آن تاكيد شده است. (14)
علامه مجلسي از شهيد اول نقل ميكند كه ايشان بدون واسطه از علامه سيد مرتضي بهاء الدين علي بن عبد الحميد نسابه روايت كرده، با سلسله اسنادش از: «معلي بن خنيس» از امام جعفر صادق عليْه السلام كه فرمود:
روز نوروز همان روزيست كه در آن پيامبر صلي الله عليْه و آله و سلم روز غدير خم براي اميرمومنان عليْه السلام پيمان گرفت و همگان بر ولايت او اقرار نمودند. (15)
آنگاه تعدادي از رخدادهاي روز نوروز را ميشمارند و در پايان ميفرمايند:
نوروز روزيست كه در آن قايم ما اهلبيت قيام ميكند و بر دجال پيروز ميشود و او را در كناسه كوفه به دار ميزند.
هيچ روز نوروزي نيست جز اين كه ما در آن فرج را متوقع هستيم، زيرا كه آن از ايام ما هست، فارسها آن را نگه داشتند و شما آن را ضايع كرديد. (16)
تطبيق عيد غدير بر عيد نوروز يكي از معجزات علمي ايمه عليْهم السلام ميباشد. در زمان ما با وجود نرم افزارها به راحتي قابل اثبات است، اگر روز هجدهم ذيحجه الحرام سال دهم هجري را به نرم افزارها – مثلا نرمافزار السيره النبويه - بدهيد، روز اول فروردين در ميآيد.
اين مطلب را علامه مجلسي بيش از سه قرن پيش با تلاش فراوان اثبات كرده، پس از 53 صفحه تحقيق در ذيل حديث شريف فرموده:
ورود خورشيد به برج حمل در سال دهم هجري با روز 19 ذيحجه الحرام منطبق بود، ولي چون هلال ذيحجه در شب 30 ذيعقده ديده نشد، اول فروردين با روز 18 ذيحجه منطبق شد. (17)
بررسی سند
پس از اثبات انطباق غدير خم با روز نوروز، هيچ نيازي به بررسي سندي حديث نيست، ولي چون برخي در مورد «معلي بن خنيْس» توقف كردهاند، توضيح ميدهيم كه:
اولا: او در سلسله اسناد كامل الزيارات قرار گرفته. (18)
ثانيا: وي در سلسله اسناد تفسير قمي قرار گرفته. (19)
ثالثا: شيخ طوسي او را از سفراي ممدوح شمرده است. (20)
رابعا: پس از شهادت او امام صادق عليْه السلام فرمود:
به خدا سوگند او داخل بهشت شد. (21)
آيت الله خويي در مورد اين روايت فرموده كه: سند روايت صحيح است. (22)
خامسا: پس از شهادت وي، امام صادق عليْه السلام تا صبح مشغول راز و نياز بود و براي قاتلش (داود بن علي) از خدا طلب مرگ ميكرد.
امام عليْه السلام در سجده بود كه از خانه داود بن علي صداي شيون برخاست و معلوم شد كه به هلاكت رسيده است. (23)
آيت الله خويي فرموده: اين روايت نيز صحيح است. (24)
سادسا: امام صادق عليْه السلام در حق وي طلب مغفرت كرده فرموده:
«رحم الله المعلي» (25)
آيت الله خويي فرموده: اين حديث نيز صحيح است. (26)
پس از اثبات اعتبار حديث معلي ثابت ميشود كه عيد نوروز همان عيد غدير شمسيست، كه همان روز نصب مولاي متقيان به امامت، روز اكمال دين و اتمام نعمت است و اعمال فراواني از معصومين عليْهم السلام براي آن رسيده است.
در مقابل نقلي هست كه آن را ابْن شهْر آشوب به تعبير: «حكايت شده» آورده، كه در آن آمده است.
اين يك آيين فارسها ميباشد و اسلام آن را محو نمود. (27)
علامه مجلسي در نقد اين نقل فرموده:
اين نقل با روايات معلي منافات دارد، روايات معلي سندش قويتر و در ميان اصحاب از شهرت بيشتري برخوردار است. (28)
سپس فرموده: ممكن است آن را حمل بر تقيه كنيم و يا بگوييم آن «نوروز» كه مورد نظر منصور دوانيقي بود و ميخواست آن را جشن بگيرد
نوروز ديگري بوده، چنانكه اشاره نموديم كه همواره در مورد تعيين روز نوروز اختلاف بود. (29)
در اثبات اعتبار حديث معلي همين بس كه فقهاي شيعه در طول قرون و اعصار به استحباب غسل، نماز و روزه در روز عيد نوروز به استناد روايت معلي فتوا دادهاند.
حضرت حجت الاسلام و المسلمين سيد محمد علي ميلاني، فرزند برومند مرجع والاي جهان تشيع، مرحوم آيت الله حاج سيد محمد هادي ميلاني، در كتاب «نوروز» بالغ بر يكصد تن از فقهاي شيعه را از عصر شيخ طوسي تا عصر حاضر نام برده، كه در طول هزار سال بر اساس حديث معلي فتوا به استحباب دادهاند و گروهي از آنها تصريح كردهاند كه اين فتوا را به استناد حديث معلي دادهاند. (30)
بدان كه «نفس»در هر حظّى كه از اين عالم مى برد،در «قلب» اثرى از آن واقع مى شود...و سبب تعلّقِ آن است به دنيا، و التذاذات هر چه بيشتر باشد،قلب از آن بيشتر تأثير پيدا مى كند و تعلق و حُبّش بيشتر مى گرددتا آن كه تمام وِجهه ى قلب،به دنيا و زخارف آن گردد، و اين منشأ مفاسد بسيارى است. تمام خطاهاى انسان و گرفتارى به معاصى و سيّئات،براى همين محبت و علاقه است،و از مفاسد بزرگ آن،چنان چه حضرت شيخ عارف ما، روحى فداه مى فرمودند آن است كه:
اگر محبت دنيا، صورت قلب انسان گردد و اُنس به او شديد شود، در وقت مردن كه براى او كشف شود كه حق تعالى او را از محبوبش جدا مى كند و ما بين او و مطلوباتش افتراق مى اندازد، با سخطناكى و بُغض به او از دنيا برود.
و اين فرمايش كمرشكن،بايد انسان راخيلى بيدار كندكه قلب خودرا خيلى نگاه دارد
امام خمینی
[QUOTE=5227053076;141269]فکر کنم بحث پینگ پنگی دیگه کافی باشه....
کاربر محترم بیتاب دقت داشته باش...اصولا دوست ندارم بحث کنم...ولی اگه بحث کنم دیگه برام مهم نیست طرف مقابلم کیه...منطق باید حکم کنه...برای من مهم نیست شما مردی یا زنی...استاد دانشگاه شهید بهشتی هستی یا یه همزبان از کشور دوست و همسایه...از من بزرگتری یا کوچیکتر...
فکر می کنم بحث از اینجا به بعد از حالت منطقی خارج میشه...مخصوصا اینکه تهدید هم می کنی:
معلومست که منطق سر شما زیاد میشه از شکلک های که گذشتی خیلی برایم مسجل شد.............
:khande::khande::khande::khande:
به من میگویی که معلوم نیست که از منتظران هستم یا نیستم
ومن باید پاسخ سزاور تو را بدهم
پس تهدید نیست چون جواب ها............هوی است
جائی که برای خودت هم اثبات میشه اشتباه گفتی،حاضر نیستی حرف منطقی رو قبول کنی...من اونقدر که وظیفه داشتم وقت گذاشتم...از اینجا به بعد دیگه من بحثی ندارم ...مخصوصا با وجود کسایی تو این سایت که خیلی تو این زمینه ها از من بزرگترند و مثل اینکه خدا رو شکر وارد بحث شدند...هرچند بعیده نتیجه منطقی حاصل بشه...دیدم کسی جوابی نمیده وارد بحث شدم...وگرنه از من سزاوارتر برای بحث تو این سایت بسیارند...وقت من بیشتر از اینها ارزش داره که بخوام یکی به دو بکنم...شما رو با تفکراتت تنها میذارم...موفق باشی
منطق از شما خواهم اموخت بعید است که ذره ای از تو چیزی برسد
خوش به حالت که به وقتت اهمیت میدهی............:think:
پاینده باشی
- نکند اشخاص...... جانشین ارزشها شوند
- آنکه نتواند در پای حرف دین خود بمیرددرحقـیقـت ؛ بی دیــــن اســـت
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)