حماسه وجود اخلاقى حضرت زهرا در تاريخ عليها السلام
منابع مقاله:
کتاب : اهل بيت عليهمالسلام عرشيان فرش نشين
نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان
اشاره!
گاه اشخاص هيچ اثرى از خود نمىگذارند و بىنام و نشان مىميرند، گاه هم در روزگار خود اثر مىگذارند و پس از مرگ فراموش مىشوند و گاه هم اشخاصى پيدا مىشوند كه در تمام روزگاران اثر گذارند. وجود تاريخ اين كسان به يكى از سه گونه است:
* وجود تاريخى مادى- عينى.
* وجود تاريخى فعلى- رفتارى.
* وجود تاريخى نظرى.
وجود تاريخى مادى به گونههاى مختلف تحقق مىپذيرد، مانند: ادامه وجود با اعقاب و نوادگان و آرامگاه و آثار عينى ملموس همچون آثار هنرىِ به جاى مانده از هنرمندان.
وجود تاريخى فعلى- رفتارى، خواه مثبت باشد و خواه منفى به سنتها و عادتها و رفتارهاى متراكمى است كه شخص بنياد مىنهد و ترويج مىكند. در ادبيات دينى ما به اين رفتارهاى متراكم ماندنى «سنت» اطلاق مىشود.
وجود تاريخى نظرى هم با وجود شخصيت والا و گرانمايه و معارف بلند انسانى و دينى صورت مىبندد كه در ابديت زمان همه را- از صاحبنظران گرفته تا افراد عادى- به خود و به مواريث معارفى خود مشغول مىكند.
خلاصه آنكه برخى افراد يا در يكى از ابعاد سهگانه و يا در تمام ابعاد قابليت واستعداد بقا را در تاريخ دارند.
حضرت زهراى اطهر عليها السلام در هر سه بعد تبلور و تجسم تاريخى دارند:
1- بعد مادى
در بعد مادى و عينى با نوادگان بسيار آن مادر پاك كه به پنجاه ميليون فرد تخمين زدهاند و در پيشاپيش آنان امامان و دانشوران صالح هستند. اين پديده منحصر به حضرت زهرا عليها السلام است و زنى در طول تاريخ يافت نمىشود كه چنين حضورى قوى و جارى و ملموس در بستر تاريخ داشته باشد.
از جهت آرامگاه هم شگفت است چرا كه ديگران همچون سعدى، حافظ، ابو على سينا، شاه جهان و نور جهان در تاج محل- كه از عجايب هفتگانه جهان است- با آرامگاهشان وجود مادى دارند و حضرت زهرا عليها السلام از اين جهت با فقدان آرامگاهش حضور دارد، چيزى كه امروزه بدان «تناقض نما» مىگويند.
حضور مادى حضرت فاطمه عليها السلام با گستره اى برجسته تر، گاه به گونه اى ديگر بوده، و آن زمانى است كه فاطميان به نام فاطمه عليها السلام در آفريقا حكومت بنياد نهادند.
حماسه ماندگار ناصر خسرو علوى «فاطمىام فاطمىام فاطمى» از بازتابهاى همين حضور مادى است.
استاد محمود عقّاد كتابى نگاشته به نام فاطمة والفاطميون كه در آن به دولت فاطميان مىپردازد.
جامع الازهر را- كه بزرگترين مركز علمى دينى اهل سنت است- فاطميان مصر بياد حضرت زهرا عليها السلام پايه گذارى كردند.
2- بعد نظرى
در بعد نظرى هم فاطمه زهرا عليها السلام حضور فعال، پوينده و پايدار دارد كه از دو جهت است:
يكى از جهت مواريث معارفى كه از او به جاى مانده است.
و ديگر از جهت بررسى هايى كه درباره وى انجام گرفته است و مىگيرد.
آنچه در اين خصوص بايد به آن توجه و التفات داشت اين است كه:
پژوهشها درباره عظمتهاى بىپايان زهراى اطهر عليها السلام، فرا سوى زمان و مكان و مذهبى خاص است. عظمت حضرت زهرا عليها السلام، تمام نفوس و عقول را در هر زمان و مكان و با هر مذهب و صنف تسخير كرده است.
مؤلف كتاب فاطمة الزهراء «1» از چهل و چهار كتاب خطى نام مىبرد كه در گذشته هاى دور و نزديك از سوى دانشوران مذاهب مختلف تدوين شده است. همچنين از بيست و نه كتاب چاپى ياد مىكند كه تنها شمارى اندك از آثار پر شمارى است كه درباره آن حضرت به نگارش درآمده است.
چاپ كتاب وى در سال (1400- ه 1980 م) است، از آن زمان تا امروز كتابهاى بسيارى درباره حضرت فاطمه عليها السلام به قلم آمده كه مىتوان ادعا كرد كه بسيار افزونتر از آثارى است كه تا آن زمان به طبع درآمده بود. خود نويسنده ياد شده، نوشتارى در معرفى سيصد مأخذ كه شرح حال زهراى مرضيه عليها السلام را آوردهاند، دارد.
اتفاق در خور توجهى كه در سال (1387 ه. ق) رخ داد، اين است كه كتابخانه «العلمين العامة» در نجف اشرف سه جايزه براى بهترين كتابهايى كه درباره حضرت زهرا عليها السلام به نگارش درآيد تعيين كرد. چهارده كتاب در اين مسابقه شركت كردند كه جايزه نخست به سليمان كتانى نويسنده مسيحى لبنانى براى كتاب فاطمة الزهراء وتر فى غمه تعلق گرفت، جايزه دوم به عبدالزهراء عثمان محمّد به خاطر فاطمة الزهراء بنت محمّد اختصاص يافت جايزه سوم هم نصيب فاضل الميلانى الحسينى براى كتاب فاطمة الزهراء ام أبيها شد.
در اينجا بايد از كار لوئى ماسينيون مستشرق فرانسوى ياد كرد كه با فراهم آوردن ميليونها يادداشت از زبانهاى مختلف درباره حضرت زهرا عليها السلام، در صدد بود كه بزرگترين اثر در معرفى آن حضرت بيافريند. پس از مرگ وى لوئى گارده و چند تن ديگر از كارشناسان بررسىهاى اسلامى فرانسه براى تنظيم و ترتيب اين يادداشتها و انتشارات آنها كمر همت بستند.
از ميان دانشوران فرانسوى كه همچون غلاة با شور و حماسه و شيدايى حول شخصيت حضرت زهرا عليها السلام سخن گفته، پروفسور هانرى كربن در كتاب سنگين و عميق و تخصصى او به نام ارض ملكوت است. كربن در اين اثر با ايمان ژرف و روشنبينى خاص درباره حضرت زهرا عليها السلام سخن سرداده است.
در مورد مواريث معارفى حضرت زهرا عليها السلام سخن بسيار است. بىشك اگر آن وجود مقدس، عمرى به اندازه مواريث نوادگان شايسته و بزرگوار خود چون امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام مىيافت، براى بشريّت مواريث معارفى بجاى مىگذاشت چرا كه او «محدّثه» بود، با اين وجود، آنچه كه از آن حضرت برجاى مانده، كم نيست.
چندى است كه مسند فاطمة الزهراء به طبع آراسته شده كه هم از جهت حجم و كمّيّت و هم از جهت محتوى و كيفيت، از بسيارى از مسندها كه اهل سنت در مجامع حديثى خود آوردهاند برتر و بزرگتر است.
3- بعد فعلى
اما درباره بعد فعلى- رفتارى وجود تاريخى حضرت زهرا عليها السلام، به حق مىتوان گفت كه آن حضرت از اين جنبه شگفتى ساز و دگرگون كننده است! زن جوانى كه بيش از هجده بهار از عمر او نگذشته بود، پايهگذار يك سنت- رفتار متراكم- و مبدل به يك الگوى تمام عيار مىگردد تا آنجا كه امام عصر اهل بيت درباره ايشان مىگويد:
وَفِى ابْنَةِ رَسُولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله لِى أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ «2».
و دختر رسول اللّه صلى الله عليه و آله براى من سرمشق نيكويى است.
انسان شناسان را اصطلاحى است به عنوان «شخصيت اساسى».
بنابراين اصطلاح، حضرت زهرا عليها السلام با تجريد از قيد و بندهاى فردى، يك سرمشق مطلق مىشود و بدينگونه در جاودانه تاريخ ماندنى مىگردد كه چنين هم شد.
جامعه شناسان مىگويند: سر منشأ اوضاع بحرانى نسل جوان در جهان سوم، خلأ الگوى رفتارى است. در اين حيطه، زهراى مرضيه عليها السلام مشكلگشا و منجى است، چون شخصيتى اصيل و شگفتىساز است كه هالهاى از قداست او را در برگرفته است.
آنچه به دنبال مى آيد، دورنمايى است از سيماى رفتارى- اخلاقى زهراى اطهر عليها السلام كه بعد فعلى- رفتارى وجود تاريخى وى است و بعد از آن سخنان بزرگان و دانشمندان روزگاران دور و نزديك ذكر مىشود تا آفاق ديگرى از وجود اخلاقى آن حضرت نمايان گردد ان شاء اللّه.