لا اکراه فى الدین و آزادی
پرسش: آیا جمله «لا اکراه فى الدین» دلیل آزادى و اختیارانسان در عمل نیست؟
پاسخ: قرآنى که به کفّار مى گوید: «هاتوا برهانکم» «۱»، طرفدار برهان است نه اجبار.
جمله ى «لااکراه فى الدین» «۲» بیانگر آن است که ایمان قلبى با اجبار حاصل نمى شود؛ بلکه با برهان و حکمت و موعظه و اخلاق و دیدن نتیجه کار، چنین ایمانى پیدا مى شود؛ البته این بدان معنا نیست که هرکس در عمل بتواند هر منکرى را انجام دهد و بگوید من آزادم؛ زیرا در اسلام، نهى از منکر، جهاد، تعزیرات، حدود، دیات و قصاص براى برخورد با قانون شکنان و زشت سیرتان وجود دارد.
اگر رفتار زشت برخى از افراد سبب اذیت و آزار دیگران شد، مى توان از قدرت و زور استفاده کرد؛ زور، خوب است؛ امّا ظلم، بد. اگر قدرت نباشد، افراد خودسر قانونشکن، جامعه را به فساد مى کشند. «لو لادفع اللّه الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض» «۳»
کوتاه سخن آنکه در ایمان قلبى، اکراه و اجبار راه ندارد و با زور، ایمان واقعى تحقق پیدا نمى کند؛ ولى هر کجا از فردى به هر عنوانى کارى سرزد که سبب فتنه و فساد است باید جلوى آن را گرفت و این ربطى به ایمان قلبى ندارد.
به علاوه هرکس کارى را پذیرفت باید لوازم آن را هم بپذیرد.مثلًا شاگرد، حق ندارد سر کلاس با لباس شنا بیاید و یا بخوابد؛ زیرا ورود در کلاس باید همراه با پذیرفتن شرایط کلاس باشد.اگر کسى اسلام را پذیرفت، حق ندارد با استناد به آیه «لااکراه فى الدین» بگوید: من آزادى و اختیار دارم و مىتوانم از دین برگشته و مرتد شوم و کسى حق ندارد با من کارى داشته باشد! زیرا این ارتداد، سبب ایجاد تشنّج و هرج و مرج و تردید در دیگران مى شود.
__________________________________________________
(۱). انبیاء، ۲۴
(۲). بقره، ۲۵۶
(۳). بقره، ۲۵۱
منبع:پرسش و پاسخهاى قرآنى(ج۱)-استاد قرائتی، ص: ۱۱۵
seyedsobhan.ir