آقای روحانی کسی در گوشی چیزی نمیگوید! گوشها شنواتر شدهاند
این فرایند عقبنشینى البته براى ما یک فایدهاى داشت – بىفایده نبود این عقبنشینىها – فایدهاش این بود که هم خودمان وعدهها و حرفهاى رقباى اروپائى و غربى را تجربه کردیم، هم افکار عمومى دنیا تجربه کرد. امروز هر کس به ما میگوید آقا تعلیق موقت بکنید، ما میگوئیم تعلیق موقت را که یک بار کردیم؛ دو سال! دو سال تعلیق موقت کردیم. فایدهاش چه شد؟
به گزارش تریبون مستضعفین دکتر حسن روحانی دیشب در برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دو سیما در انتقاد به سوالی که پرسیده شد: منتقدین شما معتقدند با قراردادهای سعدآباد، بروکسل و پاریس همه چیز متوقف شد حالا دولت تدبیر و امید چقدر انتقاد پذیر و پاسخگو خواهد بود. مجری را به دروغگویی متهم میکند و آنرا ناشی از بیسوادی میداند و به دستاوردهای دانشمندان هستهای کشور در روزهای پس از سعدآباد اشاره میکند. و می پرسد ما متوقف کردیم؟ ما صنایع هستهای را تکمیل کردیم و زمینهها را ساختیم. اما چند نکته در مورد سخنان روحانی مورد بحث است:
۱. رهبر انقلاب در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام با اشاره به روندی که پس از مذاکرات و بیانیه تهران رخ داد[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]:
ما آن دو سال، دو سال و نیم، آن مشىاى که داشتیم، اگر آن مشى را نمیکردیم، امروز ممکن بود خودمان را ملامت کنیم، بگوییم چرا آن راه را تجربه نکردیم؟ حالا نه، با دلِ قرص و با دید روشن، میدانیم داریم چه کار میکنیم. آن راه را هم تجربه کردیم و دیدیم؛ هیچکس احتجاجى بر علیه دستگاه و نظام، نسبت به این ممشایى که آقاى رییس جمهور در باب مسئلهى هستهاى تشریح کردند، ندارد. راه همین است. ما آن راه دیگر را هم تجربه کردیم؛ روشن شد. البته روشن بود، حالا سندهاى اینها هم یک روزى انشاءاللَّه منتشر خواهد شد. کلمه کلمهى حوادث این روزهاى گوناگون ثبت و یادداشت و ضبط شده است؛ یک روزى در اختیار افکار این ملت قرار خواهد گرفت و انشاءاللَّه روشن خواهد شد که در این مدت چه گذشته است. آن روز هم معلوم بود، منتها خوب، لازم بود. آن حرکت، حرکتِ لازمى بود و آن انجام گرفت. امروز هم این حرکت، حرکتِ درستى است. سیاست ما در مورد مسئلهى هستهاى، سیاست روشنى است: پیشرفت، پافشارى برحق ملت ایران بدون عقبن شینى؛ البته با منطق روشنى که داریم. هدف هم هدفِ انسانى و روشنى است.
۲-عملکرد روحانی و تیم مذاکره کننده هسته ای کشور در زمان اصلاحات به گونه ای بود که طرف غربی با اخذ امتیازهای متعدد، عملا در آن برهه به بسیاری از خواسته های خود رسیده بود و وضعیت تعلیق غنی سازی داوطلبانه! انرژی هسته ای از سوی ایران تا حدی پیش رفته بود که تونی بلر وزیر وقت خارجه انگلستان اعلام کرده بود: «میوه اشغال عراق را از دستان حسن روحانی – دبیر وقت شورای امنیت ملی ایران» دریافت کرده است.
۳. موضوع هستهای کشورمان در سال ۸۱ با مصاحبهای که یکی از اعضای منافقین در واشنگتن انجام داد، مطرح شد که آنها ادعا کردند که ایران یک سری فعالیتهای مخفی دارد؛ که از آنجا در واقع این موضوع به عنوان یک موضوع مهم در عرصه سیاست خارجی ایران مطرح شد.حدود یکسال بعد اروپاییها نامهای را به وزیر خارجه ایران نوشتند و از وی در خواست کردند که ایران پروتکل الحاقی را بپذیرد و همه فعالیتهای هستهای خود را تعلیق کند که در ۱۵ مرداد ۸۲ وزرای خارجه انگلیس، آلمان و فرانسه این کار را انجام دادند.در ۲۱ شهریور ۸۲ یعنی ۱۸ روز پس از اینکه ایران یک رویکرد تعاملی نشان داد؛ این سه کشور اروپایی نخستین قطعنامه علیه فعالیتهای هستهای ایران را به شورای حکام آژانس ارائه کردند و درآن جلسه با اجماع به تصویب رسید.در نهایت ایران مجبور شد توافق سعدآباد را بپذیرد. پس از پذیرش توافقات سعدآباد، در چهارم اسفند ماه ۱۳۸۲ ماجرای توافق بروکسل مطرح شد؛ در این توافقنامه ایران متعهد شد ساخت و آزمایش سانتریفیوژهای مورد نیاز برای غنیسازی و اقدام به ساخت قطعات یدکی سانتریفیوژهای موجود در آن زمان را نیز تعلیق کند.
تیم هستهای گذشته در ابتدا میگوید مذاکره میکند تا قطعنامه شورای حکام اجرا نشود، اما بعد به جایی میرسند که تمام فعالیتهای غنیسازی را تعلیق میکنند و هیچ تعهد ملموسی را نیز اروپاییها دریافت نمیکند.
۴-در طول مسیر طرف غربی دائما خط قرمزهای خود را جلوتر می آورد و درخواست های بیشتری را مطرح می کرد. در حالی که در سپتامبر ۲۰۰۳ درخواست مطرح شده در قطعنامه شورای حکام فقط تعلیق غنی سازی به معنای عدم تزریق گاز به ماشین ها بود، در توافق بروکسل در فوریه ۲۰۰۴ این درخواست ها به تعلیق ساخت قطعات ماشین های سانتریفیوژ و مونتاژ ماشین ها هم تسری پیدا کرد. در آبان ۸۳ (نوامبر ۲۰۰۴) و در توافقنامه پاریس عملا غربی ها خط قرمز خود را به کل سیکل سوخت و حتی مرحله معدن و تبدیلات شیمیایی هم تسری دادند. بنابراین عملا راهبرد مذاکراتی ایران به گونه ای بود که به غرب این جرئت را می داد که دائما خط قرمزهای خود را پر رنگ تر کند.
۵-ایران با این تعهد همه تکالیف مربوط به همه معاهدات عدم اشاعه را پذیرفت بدون اینکه از حقوق آن برخوردار باشد و متعهد شد که پروتکل الحاقی را امضا کند و همچنین متعهد شد که فرآیند تسریع پروتکل الحاقی را آغاز کند و متعهد به تعلیق همه فعالیت های غنی سازی موارد آژانس شد.
تعلیق بدان معنا بود که که بازرسان آژانس باید بیایند و همه مراکز را پلمپ کنند و برای اینکه پلمپ انجام شود ما باید مراکز قطعهسازی خود را در سراسر ایران به آژانس نشان میدادیم و کلا همه را دو دستی تقدیم آنها میکردیم.جالب آن است مسئولان وقت با این کار بر ادعاهای غربیها مبنی بر اینکه جامعه بینالمللی نسبت به فعالیتهای هستهای ایران ابراز نگرانی میکنند، یک مهر تأیید زدند!
توجیه تیم مذاکره کننده روحانی در پذیرش سعدآباد این بود که ۱) ما می خواستیم کشور را از خطر ورود پرونده ایران به شورای امنیت برهانیم و ۲) نمی خواستیم مواردی که در قطعنامه شورای حکام بود را بپذیریم و ما می خواستیم که موارد کمتر را بپذیریم چون مواردی که در شورای حکام بود بیشتر بود و ما نباید به انها تن بدهیم و بر این اساس وارد گفتگوها شدیم.
آقای روحانی تعلیق یا به باورتان تکمیل! برنامه هسته ای ایران را از نتایج خوب مدیریتان دانستید. بیایید باهم [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]:
این فرایند عقبنشینى البته براى ما یک فایدهاى داشت – بىفایده نبود این عقبنشینىها – فایدهاش این بود که هم خودمان وعدهها و حرفهاى رقباى اروپائى و غربى را تجربه کردیم، هم افکار عمومى دنیا تجربه کرد. امروز هر کس به ما میگوید آقا تعلیق موقت بکنید، ما میگوئیم تعلیق موقت را که یک بار کردیم؛ دو سال! دو سال تعلیق موقت کردیم. فایدهاش چه شد؟ اول گفتند موقت تعلیق کنید، گفتند تعلیق داوطلبانه بکنید؛ ما هم به خیال موقت و به خیال داوطلبانه، تعلیق کردیم. بعد هر وقت اسم از برداشتن تعلیق آمد، یک قرشمال بازىاى در سطح دنیا درست کردند – در سطح مطبوعات و رسانهها و محافل سیاسى – واى، داد، داد، ایران میخواهد تعلیق را بشکند! تعلیق شد یک امر مقدس که ایران اصلاً حق ندارد نزدیکش برود! ما این را تجربه کردهایم؛ دیگر، تجربهى جدیدى نیست. آخرش هم گفتند: این تعلیق موقت کافى نیست؛ اصلاً باید بکلى بساط اتمى را جمع کنید. همین اروپائىها که میگفتند شش ماه تعلیق کنید، وقتى این کار را کردیم، گفتند بایستى جمع کنید! این فرایند عقبنشینى، این فایده را براى ما داشت؛ هم براى خود ما تجربه شد، هم براى افکار عمومى دنیا تجربه شد. لیکن عقبنشینى بود دیگر؛ عقبنشینى کردند.
من همان وقت هم در جلسهى مسئولین – که از تلویزیون پخش شد – گفتم اگر چنانچه بخواهند به این روند مطالبهى پىدرپى ادامه بدهند، بنده خودم وارد میدان میشوم؛ همین کار را هم کردم. بنده گفتم که بایستى این روند عقبنشینى متوقف شود و تبدیل بشود به روند پیشروى، و اولین قدمش هم باید در همان دولتى انجام بگیرد که این عقبنشینى در آن دولت انجام گرفته بود؛ و همین کار هم شد. در زمان دولت قبل، اولین قدم به سمت پیشرفت برداشته شد؛ تصمیم گرفته شد که کارخانهى یو.سى.اف اصفهان راهاندازى شود، و راهاندازى هم شد، و دنبالش هم بحمداللَّه این پیشرفتهاى بعدى است تا امروز.
آقای روحانی باور کنید کسی در «گوشی» چیزی نمیگوید گوش ها شنواتر شده اند.