Give GOD your skull
اگر کوهها از جای کنده شود، تو جای خویش بدار! دندانها را بر هم فشار و کاسه سرت را به خدا عاریت بسپار! پای در زمین کوب و چشم بر کرانه سپاه نِه و بیم بر خود راه مده! و بدان که پیروزی از سوی خداست
امیر المومنین علی علیه السلام خطاب به محمد حنفیه
{محتواي مخفي}
پاسخ آهستان به این خبر:
[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
رجانیوز در واکنش به بازنشر یادداشت [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] در سایت [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] و[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]، مطلبی نوشته و مثل همیشه، به تهمت و برچسب و افترا متوسل شده و زمین و زمان را بهم دوخته و ما را به حامیان هاشمی و جریان انحرافی و اطلاح طلبان تشبیه کرده تا عقدههایش را خالی کند.
این[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]: «رسانههای حامی شهردار تهران، در ادامه روند تخریب شخصیت آیت الله مصباح یزدی، پس از مشخص شدن ناکامی قالیباف در این انتخابات، این بار به استفاده از شیوه حامیان هاشمی رفسنجانی برای تخریب این عالم بزرگوار روی آورده و به صورت هماهنگ و همزمان اقدام به انتشار سخنانی تقطیع شده از شهید بهشتی درباره آیت الله مصباح یزدی کردند! این در حالی است که در قسمت های حذف شده همین سخنرانی، شهید آیتالله بهشتی از دوستی نزدیک خود با آیتالله مصباح یزدی سخن می گوید و بعد از آن نیز از کسانی که میخواهند اختلاف برداشت های جزیی را به عنوان شکاف و اختلاف عمیق این دو بزرگوار تبلیغ کنند، به شدت انتقاد مینماید.»
من حرف جدیدی برای این دوستان افراطی ندارم. فقط میخواهم چند نکته را برای خوانندگان منصف یادآوری کنم:
اول: برخلاف ادعای رجانیوز، من هرگز به خودم اجازه نمیدهم که شخصیت آیت الله مصباح را تخریب کنم. این یک ادعای دروغ و بی شرمانه و یک تهمت است که فقط از عهدهی رجانیوز برمیآید. البته با افتخار اعلام میکنم که من – با همه بیسوادیم در برابر شخصیت بزرگ آقای مصباح- منتقد رفتار سیاسی ایشان هستم و قبلا هم دلایلم را در این وبلاگ نوشتهام. ممکن است نقدهایم از دیدگاه برخی دوستان اشتباه باشد، اما به هرحال این مطالب فقط نقدند نه تخریب.
دوم: برخلاف ادعای رجانیوز، [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]، به هیچ وجه توهین به آیت الله مصباح و تخریب شخصیت ایشان نبود. مطلب مذکور اشاره به یک ماجرای تاریخی برای نشان دادن تفاوت شیوه و روش شهید بهشتی و آیت الله مصباح در برخورد با یک مصداق خاص بود. اگر رجانیوز سخنان شهید بهشتی را توهین و تخریب می داند، مشکلشان جای دیگر است.
سوم: رجانیوز ادعا کرده که در آن مطلب سخنان شهید بهشتی تقطیع شده! اگر منظورشان این است که من کل سخنرانی شهید بهشتی را در وبلاگم ننوشتهام، حق با آنهاست. چون در یک مطلب وبلاگی، نمیتوان متن کامل یک کتاب ۱۲۰ صفحهای را کپی کرد! به همین علت، [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] را در وبلاگم قرار دادم تا همه خوانندگان آنرا دانلود کنند و بخوانند.
اما اگر منظورشان این است که خلاصه کردن سخنرانی شهید بهشتی، باعث تحریف سخنان آن شهید مظلوم شده، قطعا ادعای آنها دروغ است. تحریف جایی هست که محتوای مطلب عوض شود. حال به کتاب [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] مراجعه کنید. آیا مطلب من مخالف محتوای آن کتاب است؟ یعنی اگر کل کتاب را در وبلاگم منتشر می کردم، مطلبم تغییر می کرد؟ آیا متن کتاب مخصوصا آن بخش مربوط به بحث خاتمیت پیامبر، پاسخ شهید بهشتی به ایرادهای آیت الله مصباح نیست؟ (این نکته حتی در مقدمه کتاب هم ذکر شده.) آیا متن کتاب فقط پاسخ شهید بهشتی به طلاب مدرسه حقانی بود؟ آیا ایشان درباره منتقدان شریعتی (از جمله شهید مطهری و آیت الله مصباح) هیچ حرفی نزدند و هیچ گلایه ای نکردند؟ شهید بهشتی در جای جای این کتاب نگفته که با روش این منتقدان مخالف است؟ نگفته که سر همین جریان، با او قهر کرده اند؟! رجانیوز چه چیزی را دارد توجیه میکند؟
جالب اینجاست که رجانیوز آنهمه عبارت شهید بهشتی در نقد منتقدان شریعتی (از جمله آیت الله مصباح) را کنار گذاشته و تنها به عبارتی بسنده کرده که شهید بهشتی درباره دوستی خود با آیت الله مصباح گفته! خوب مگر کسی منکر این دوستی شده؟ آیا ما در مطلب خود ادعا کرده بودیم که شهید بهشتی دشمن آقای مصباح بوده که حالا شما دارید این را رد میکنید؟! چه کسی چنین ادعایی کرده؟
حرف ما (آنهم بر اساس متن کتاب و متن سخنان شهید بهشتی) این بود که اولا این کتاب در نقد منتقدان شریعتی است (از جمله آقای مصباح) و ثانیا شیوه و روش شهید بهشتی با روش آیت الله مصباح در مواجهه با دکتر شریعتی فرق داشته. همین. کجای این حرف، دروغ است؟ کجای این حرف توهین و اهانت به آیت الله مصباح و تخریب شخصیت ایشان است که شما مدعیش هستید؟
به هرحال چه خوشتان بیاید چه نه، باز هم تکرار میکنیم که شیوه برخورد شهید بهشتی و رهبر معظم انقلاب با شریعتی، با شیوه شهید مطهری و آیت الله مصباح فرق داشت. [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] و صراحتا اغراق شهید مطهری را درباره شریعتی نشان داده و موافقت خود را هم با نظر شهید بهشتی اعلام کردهاند. حال اگر شما اعتقاد دارید که در قضیه شریعتی حق با شهید مطهری و آیت الله مصباح بود، خوب این نظر شماست. هیچ اشکالی هم ندارد. ولی چرا دنبال تحریف تاریخ هستید؟ و چرا از شنیدن و خواندن واقعیات تاریخی عصبانی میشوید؟
و حرف آخر اینکه هدف اصلی مطلب مذکور، فقط ذکر یک ماجرای تاریخی نبود، هدف مهمتر نشان دادن خطر جریانات افراطی برای انقلاب و نظام اسلامی بود. جریاناتی که منطقشان را باید در رگ گردنشان دید، نه در مغز و فکرشان. جریاناتی که خیلی راحت فضای سیاسی کشور را دوقطبی میکنند: جبهه حق در برابر جبهه باطل. خودشان در جبهه حق و بقیه در جبهه باطل!
مطلب مذکور برای اثبات این نکته بود که هنوز هم یک مشت انسان لجوج، پرخاشگر، متعصب و افراطی که شهید بهشتی درباره آنها هشدار میداد، دور و بر ما حضور دارند. انسان های لجوجی که در سالهای اخیر با فهم نادرست خود از انقلاب و ولایت و بصیرت، بدترین هزینهها را به نظام و کشور وارد کردند، اما بیشرمانه هنوز هم خودشان را تنها جریان انقلابی کشور میدانند!
[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] این بار دقیق تر
[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
سلام.اول: برخلاف ادعای رجانیوز، من هرگز به خودم اجازه نمیدهم که شخصیت آیت الله مصباح را تخریب کنم.
.
.
.
.
و حرف آخر اینکه هدف اصلی مطلب مذکور، فقط ذکر یک ماجرای تاریخی نبود، هدف مهمتر نشان دادن خطر جریانات افراطی برای انقلاب و نظام اسلامی بود. جریاناتی که منطقشان را باید در رگ گردنشان دید، نه در مغز و فکرشان. جریاناتی که خیلی راحت فضای سیاسی کشور را دوقطبی میکنند: جبهه حق در برابر جبهه باطل. خودشان در جبهه حق و بقیه در جبهه باطل!
مطلب مذکور برای اثبات این نکته بود که هنوز هم یک مشت انسان لجوج، پرخاشگر، متعصب و افراطی که شهید بهشتی درباره آنها هشدار میداد، دور و بر ما حضور دارند. انسان های لجوجی که در سالهای اخیر با فهم نادرست خود از انقلاب و ولایت و بصیرت، بدترین هزینهها را به نظام و کشور وارد کردند، اما بیشرمانه هنوز هم خودشان را تنها جریان انقلابی کشور میدانند!
ببخشید من بی سواد و نادون!
اما اینا اگه اسمش تخریب نیست، پس اسمش چیه؟ شما برای من توضیح بدین.
متاسفانه عمق تحلیلتون رو در ادعاهای مغرضانه ی چند تا سایت و وبلاگ معلوم الحال خلاصه کردید.
پس چی بود؟ اونم بعد از این همه الفاظ محبت آمیز!دوم: برخلاف ادعای رجانیوز، مطلب شریعتی، به هیچ وجه توهین به آیت الله مصباح و تخریب شخصیت ایشان نبود.
وقتی شیوه ی مطلب نویسی این سایت دقیقا مشابه سایتهاییه که از روی غرض و برای تخریب مطلب مینویسن، و دقیقا همون بخشهایی از کلمات شهید بهشتی رو تقطیع میکنن که همون سایتهای معاند هم همون کار رو کردن، دیگه اینجور قسم آیه خوردن ها حناش رنگی نداره. دم خروس رو باید دید یا قسم حضرت عباسو؟
اتفاقا بنده هم به کاربران عزیز توصیه میکنم که این لینک رو ببینن تا هم قالیباف و اطرافیانش رو از نگاه رجانیوز و سایر خبرگذاری هایی که رجانیوز در باره ی قالیباف از اونها نقل خبر کرده، بهتر بشناسن و هم شیوه های تخریبی افرادی که خودشون رو حامی سردار جنگ میدونن که 4 تا حکم از مقم معظم رهبری هم داره؟!
جناب hejran8!
لیست کردن تیترها و نتیجه گیری دلخواه از اونها در جهت تخریب، یک پروژه ی قدیمی و تکراریه. به جای اینکارها اگه واقعا نقدی به مطالب رجانیوز میبینین، محتوای اون اخبار رو بعد از بررسی، رد کنین و اشتباه رجانیوز در مورد تفکرشون درباره ی قالیباف رو با منطق و استدلال نشون بدین. نه اینکه از سایتهای مغرض و معاند که هیچ ابایی از توهین به اشخاص ندارن، مطلب اینجا کپی کنین. با اینکارتون عملا نشون دادین و به همه ثابت کردین که برای مطالب و ادعاهای رجانیوز در باب تخلفات مالی و انتخاباتی قالیباف، هیچ جواب منطقی و استدلالی ندارین و فقط با کنار هم قرار دادن تیترها و بردن فضا به سمت فضایی احساسی، قصد دارید که نتیجه گیری مطلوبتون رو بکنین.
برای یکبار هم که شده، در خلوت خودتون به این فکر کنین که چرا از بی بی سی و صدای آمریکا گرفته تا رسانه های جنبش سبز، تا رسانه های اصلاح طلبان داخلی، تا رسانه های جریان انحرافی و تا رسانه های حامی قالیباف، همگی در یک نکته مشترک اند: تخریب جبهه پایداری و تنها رسانه ی حامی این جبهه!
موفق باشین.
92/4/25
[SIGPIC][/SIGPIC]
سلام.
در راستای عمل به پیشنهاد شما، دعوت میکنم سخنرانی اخیر خود آیت الله مصباح رو بخونین:
موفق باشین.
علامه مصباح یزدی در جلسه اخلاق دفتر رهبر معظم انقلاب/استاد اخلاق حوزه علمیه یکی از فلسفههای وجود معاد را تفاوت قائل شدن میان مؤمنان و گناهکاران دانست و گفت: اگر در مقابل اعمال نیکو پاداشی به انسان تعلق میگیرد لازم است که در برابر گناه نیز عذاب ببیند.
فایده امتحان الهی سنجش میزان اخلاص افراد است/برای عمل به تکلیف باید منتظر زخم زبانها بود
به گزارش رسا، آیتالله محمد تقی مصباح یزدی، استاد اخلاق حوزه علمیه سهشنبه شب در جلسه اخلاق خود که در دفتر مقام معظم رهبری در قم(حسینیه حضرت امام خمینی) برگزار شد، مشکلات فراوان در زندگی آدمی را مورد توجه قرار داد و گفت: چنانچه انسان در برخی موارد متحمل شکست هم بشود باز هم پلی به سوی پیروزی ساخته است.
هرچه انسان خودساختهتر باشد آرامش بیشتری خواهد داشت
وی افزود: در مکتبهای بشری برای آنکه انسانها بتوانند پس از بروز مشکلات آرامش یابند از تلقینهایی بهره گرفته میشود که چندان تأثیرگذار نیستند ضمن اینکه حالتهای بعد از مصیبتها در حقیقت نوعی رفتار انعکاسی هستند و هرچه انسان خودساختهتر باشد آرامش بیشتری هم خواهد داشت.
استاد اخلاق حوزه علمیه قم با اشاره به فوت فرزند میرزا جواد آقا ملکی تبریزی و آرامش وی پس از این واقعه اظهار داشت: همان روز مهمانانی به خانه این عالم وارسته آمدند و او از آنها پذیرایی کرد و فقط در انتها گفت تشییع جنازه فرزندم فلان موقع است و میتوانید بیایید، این نوع صبر و آرامش را در هر کسی نمیتوان یافت.
وعده ثواب برای صبر در مقابل مصائب
وی ادامه داد: در مکتب دین برای اینکه انسانها به آرامش پس از مصائب برسند وعده ثواب الهی برای صبر در اینگونه مسائل داده شده است؛ چنانچه نگاه انسان به اتفاقات این دنیا تغییر یابد و بداند که هر آنچه روی میدهد از روی حساب و کتاب است آنگاه به آرامش خواهد رسید.
آیتالله مصباح یزدی با اشاره به قدرت و حکمت بینهایت خداوند خاطرنشان کرد: او خلیفه خود را بر روی زمین آفرید و به او قدرت اختیار بخشید تا خود سرنوشتش را تعیین کند بنابراین اگر در مقابل اعمال نیکو پاداشی به انسان تعلق میگیرد لازم است که در برابر گناه نیز عذاب ببیند.
فرشتگان در قیامت خادمان مؤمنان هستند
رییس مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) یکی از فلسفههای وجود معاد را تفاوت قائل شدن میان مؤمنان و گناهکاران دانست و تصریح کرد: فرشتگان در جهان آخرت به عنوان خادمان مؤمنان مشغول به کارند و این رحمت که فوق همه رحمتها است، به واسطه اعمال خوب اختیاری به آدمیان تعلق میگیرد.
وی ظرفیتهای فراوان موجود در ضمیر انسانها را مورد توجه قرار داد و افزود: پیشزمینه استفاده صحیح از این ظرفیتها این است که آدمی مختار باشد؛ قدرت اختیار این ظرفیت را هم فعال میکند که انسان بتواند با توجه به خواستههای نفسانی پا روی علایقش بگذارد و فرمان خداوند را بپذیرد هرچند بسیاری از انسانها تنها در مواقع گرفتاری و نگرانی خداوند را یاد میکنند.
فلسفه آفرینش، آزمایش و امتحان الهی است
آیتالله مصباح یزدی اظهار کرد: این دنیا محل آزمایش است و همه مشکلات هم نوعی امتحان الهی محسوب میشوند زیرا هدف خلقت بشر همین مسأله بوده است و تنها قرآن و اسلام هستند که این نوع فلسفه آفرینش را مطرح میکنند.
نماینده مجلس خبرگان رهبری در بخش دیگری از سخنان خود جهاد فی سبیلالله را مورد توجه قرار داد و گفت: این تکلیف الهی دارای سختیهای فراوانی است زیرا آدمی باید علاوه بر اینکه جان و مالش را فدا میکند آماده شنیدن زخم زبانهای دشمن هم بوده و آبرویش را هم بدهد؛ تنها در این صورت است که معلوم میشود کدامیک از انسانها حاضرند برای فرمانپذیری از خداوند هر کاری انجام دهند.
فایده امتحان الهی سنجش میزان اخلاص افراد است
وی سنجش میزان اخلاص در نیتها و اعمال را از دیگر فواید امتحانهای الهی دانست و افزود: مراتب خلوص نیت در همین آزمونهای دنیایی مشخص میشوند.
آیتالله مصباح یزدی با بیان اینکه خداوند میتواند همواره فرشتگانی را برای یاری مؤمنان نازل کند اما چنین کاری را انجام نمیدهد، تصریح کرد: این جهان با حساب و کتاب اداره میشود و لازمه مختار بودن آدمی این است که خود بتواند تصمیم بگیرد و کارش را انجام دهد بدون اینکه همواره از سوی دیگری حمایت شود.
خداوند دنیا را محل آزمایش و صبر بندگان قرار داده است
رییس مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) بیان داشت: خداوند درصدد است با تبیین صحیح این مسأله که این دنیا محل آزمایش انسانهاست، نیروی صبر و مقاومت را در آنها افزایش دهد.
وی تأکید کرد: انسانهایی که دلبستگیهای خود را بیش از خداوند دوست دارند در حقیقت در انتظار عذاب الهی نشستهاند زیرا همه موارد در این دنیا مقدمهای برای سنجش آنهاست.
آیتالله مصباح یزدی با بیان اینکه اگر جامعهای لذتهای دنیا را بیش از خدا دوست داشته باشد چنانچه تحریمها را هم بردارند یک جوری میشود گفت: این روحیه مخالف تعالم و آموزههای اسلامی است و اگر آن ملت بر خدا توکل کنند وعده الهی در موردشان تحقق یافته و گرفتار خسران نخواهند شد.
92/4/26
[SIGPIC][/SIGPIC]
سلام
جناب حمید
اول اینکه شما بهتره مطلب کتابی که لینک شده رو بخونید. مطلب از این قرار بود که نقدهای شهید بهشتی به طرز برخورد آیة الله مصباح در مواجهه با شریعتی بیان بشه. نقد منصفانه ای که شهید بهشتی داشتند همراه با بیان نقاط بسیار مثبت ایة الله مصباح هم هست. در نقدی هم که وارد شده ایراد به شهید بهشتی باید بگیرید که به زعم شما تخریب کردند!!! بهرحال شما نمیتونید منکر این تفاوت و نقدهای وارده شده شهید بهشتی باشید!
چند جمله ای که از آهستان نقل کردید به گمان من منظور آیة الله مصباح نبوده بلکه تفکری که اطراف ایشان هست تا حدی که همین نقد شهید بهشتی رو هم بر نمیتابند و سعی می کنند هر نقدی رو تخریب بنامند.
اما در مورد رجانیوز و قالیباف نمیدونم ما کجا بحثی در دفاع ایشون داشتیم که بنده بخوام دلیلی بیارم ولی بهرحال باز هم حاضرم از یه انسان متعهد و ولایی که در ولایت مداری عملگرا هستند تا شعارگرا هر دفاعی لازم باشه بکنم. ضمن اینکه تا انجایی که میدونم ایشون دیگه قصد شرکت در انتخابات رو ندارند اما با این حال دفاع از ایشون رو برای خودم مقدس میدونم. علی الحساب در مورد سوء استفاده مالی تهمت های رجانیور خلاف قانون خلاف شرع و خلاف اخلاق هست. چون نه تنها چنین اتهامی در دادگاه ثابت نشده بلکه برعکس تبرئه هم شده و به استناد سازمان بازرسی کل کشور تخلفات مالی شهرداری تهران نزدیک به صفر هست. محاله دستگاهی با این عظمت تخلفاتش صفر باشه بهرحال تخلفاتی وجود داره که خود قالیباف برخورد محکمی با مسئولش داشته و نه تنها در خفا بلکه علنا اون رو توبیخ کرده.
حالا هر نقدی به ایشون هست بفرمایید تا انجایی که میدونم پاسخ میدم.
راستی جناب حمید شما که مسئول این بخش هستید میدونید چرا من نمیتونم موضوع جدید در این بخش ایجاد کنم؟
سلام.سلام
جناب حمید
اول اینکه شما بهتره مطلب کتابی که لینک شده رو بخونید. مطلب از این قرار بود که نقدهای شهید بهشتی به طرز برخورد آیة الله مصباح در مواجهه با شریعتی بیان بشه. نقد منصفانه ای که شهید بهشتی داشتند همراه با بیان نقاط بسیار مثبت ایة الله مصباح هم هست. در نقدی هم که وارد شده ایراد به شهید بهشتی باید بگیرید که به زعم شما تخریب کردند!!! بهرحال شما نمیتونید منکر این تفاوت و نقدهای وارده شده شهید بهشتی باشید!
چند جمله ای که از آهستان نقل کردید به گمان من منظور آیة الله مصباح نبوده بلکه تفکری که اطراف ایشان هست تا حدی که همین نقد شهید بهشتی رو هم بر نمیتابند و سعی می کنند هر نقدی رو تخریب بنامند.
اما در مورد رجانیوز و قالیباف نمیدونم ما کجا بحثی در دفاع ایشون داشتیم که بنده بخوام دلیلی بیارم ولی بهرحال باز هم حاضرم از یه انسان متعهد و ولایی که در ولایت مداری عملگرا هستند تا شعارگرا هر دفاعی لازم باشه بکنم. ضمن اینکه تا انجایی که میدونم ایشون دیگه قصد شرکت در انتخابات رو ندارند اما با این حال دفاع از ایشون رو برای خودم مقدس میدونم. علی الحساب در مورد سوء استفاده مالی تهمت های رجانیور خلاف قانون خلاف شرع و خلاف اخلاق هست. چون نه تنها چنین اتهامی در دادگاه ثابت نشده بلکه برعکس تبرئه هم شده و به استناد سازمان بازرسی کل کشور تخلفات مالی شهرداری تهران نزدیک به صفر هست. محاله دستگاهی با این عظمت تخلفاتش صفر باشه بهرحال تخلفاتی وجود داره که خود قالیباف برخورد محکمی با مسئولش داشته و نه تنها در خفا بلکه علنا اون رو توبیخ کرده.
حالا هر نقدی به ایشون هست بفرمایید تا انجایی که میدونم پاسخ میدم.
راستی جناب حمید شما که مسئول این بخش هستید میدونید چرا من نمیتونم موضوع جدید در این بخش ایجاد کنم؟
بنده از قبل با این کتاب آشنایی ضمنی داشتم و مرتبه ی اولم نیست که این کتاب رو کسی بهم معرفی میکنه.
در اون کتاب همونطور که خودتون اشاره کردین، شهید بهشتی در یک مورد خاص (نحوه ی برخورد با سخنرانی های جنجال برانگیز شریعتی) نسبت به موضع آیت الله مصباح نقد داشتند که همراه با بیان نقاط مثبت بسیار آیت الله مصباح هست. اما وبلاگ نویس مورد نظر شما دقیقا مشابه سایتهایی که بنده مدعی اون هستم، با تقطیع کلمات شهید بهشتی، تنها جملات حاوی نقد رو آورده اونم در راستای هدفی که هم من و هم شما میدونیم که اون هدف هر چیزی میتونه باشه جز نقد منصفانه. کلمات ناسزایی هم که در ادامه ی مطلبش، نویسنده ی وبلاگ آورده بود رو هم که خدمتتون بولد کردم. واقعا نقد منصفانه توش این همه ناسزا هست؟ چند بار تا حالا اطرافیان آیت الله مصباح از چنین الفاظی در مورد قالیباف استفاده کردن که شما مدعی هستین اونها تخریب میکنن اما طرفداران قالیباف و طرفدارانش فقط این وسط مشغول نقد منصفانه اند؟!
این نهایت بد اخلاقی رسانه ایه که نقد علمی و آکادمیک دو شخصیت علمی و حوزوی کشور رو ازش سوء استفاده کنیم و بعد خودمون رو پشت اون نوشته ها قایم کنیم و ادعا کنیم که به جای اینکه به ما بگین چرا این فحشنامه ها رو انتشار دادین، برین از شهید بهشتی بپرسین که چرا از ابتدا نقدی رو آغاز کرده و به ما ربطی نداره!! حتی به نظرم اسم اینو بداخلاقی هم نمیشه گذاشت. بلکه یه جور کینه ی همراه با ترس هستش. ترس از مواجهه ی مستقیم و نقد کردن با عنوان شخصی. چرا که افرادی در دوران اصلاحات سعی کردن با هویت حقیقی خودشون و با ادعای نترسیدن از منطق آیت الله مصباح، با او مناظره کنن و بعد همگی سر از خارج از کشور در آوردن. اونها که ادعا داشتند وقتی عاقبتشون این میشه، پس دیگه تکلیف تازه به دوران رسیده هایی که ادعای نقد آیت الله مصباح رو دارن، مشخصه: قایم شدن پشت نظریات بزرگانی مث شهید بهشتی همراه با سوء استفاده از کتابهای ایشان! تا اگه چنین حرکتی ترکشی هم داشت، به شهید بهشتی بخوره!
در مورد قالیباف هم بنده کماکان علاقه ای به نبش قبر ندارم. اگر نقل قول شما از وبلاگ آهستان نبود، همین چند تا پست آخر رو هم نمینوشتم (هر چند که حرف نگفته زیاده). اما به شما توصیه میکنم در راستای عمل به تکلیف مقدسی که حس کردین (دفاع از قالیباف) به روشهای آلوده به گناهی چون تهمت زنی و حق الناس (مشابه رفتار وبلاگ نویس آهستان) متوسل نشین. فقط همینقدر میگم که هر چه از انتخابات میگذره، با دیدن رفتارهای به اصطلاح طرفداران قالیباف بیشتر خدا رو شکر میکنم که قالیباف رئیس جمهور نشد. چرا که حداقل تکلیفمون با رئیس جمهور منتخب روشنه و ذهنیت بچه های حزب اللهی نسبت بهش مشخصه.
در مورد ایجاد گفتگوی جدید در بخش بحث و گفتگوی آزاد، فکر کنم توضیح بالای این بخش گویاست:
شما تاپیک مورد نظرتون رو در سایر بخشهای سیاسی سایت ایجاد کنید. در صورتی که حس بشه فضای بحث طوری هست که اولا سایر کاربران علاقه ی شرکت فعال در اون تاپیک رو دارن (مث همین تاپیک) و ثانیا فضای تاپیک به سمت پستهای خلاف قوانین تالار سیاست نمیره، به این بخش منتقل میشه. این محدودیت برای همه ی اعضای سایت فعلا برقراره.بحث و گفتگوی آزاد! پست های مباحثی که توسط مدیران به این بخش انتقال داده خواهند شد نیاز به تایید نخواهند داشت.
موفق باشین.
92/4/29
[SIGPIC][/SIGPIC]
سلام.
باز هم در راستای شناخت ریشه های تکلیف گرایی یک تکلیف گرا بخوانید:
موفق باشین.رفتارشناسی سیاسی علامه مصباح پس از انتخابات
پس از انتخابات ریاست جمهوری واکنشها به نتیجه انتخابات در میان نیروها و گروههای جریان اصولگرایی بسیار متفاوت و متنوع بوده است. برخی به تحلیل "چرایی" حاصل از نتیجه انتخابات مشغول شدند و برخی دست به کار شدند تا در کابینه بعدی سهمی هر چند ناچیز به دست آورند و گروهی هر چند اندک اما با رسانههای بسیار هم مشغول به تخریب علامه مصباح یزدی شدند که چرا در مقطع انتخابات با ایشان و کاندیدای مورد نظرشان همراهی نکرده و قس علی هذا...
اما در میان این تخریبها و بی مهریهای بخشی از جریان اصولگرایی که پیشتر خود علامه آن را پیش بینی کرده بود، واکنش علامه بزرگوار مصباح یزدی به این فضا بسیار جای تامل دارد.
علامه این روزها با آغاز ماه مبارک رمضان در درس اخلاق خود به مبحث «صبر» پرداخته و «صبر» را از زوایای مختلف مورد کنکاش قرار داده است. این که ایشان در این مقطع مفهوم شناسی و تئوریزه کردن «صبر» را وجهه همت خود قرار داده اند، بدان معناست که علامه نسخه این روزهای رفتار سیاسی اصولگرایی را در عمل به این مفهوم جستجو میکنند. ایشان در درس اخلاق خود «صبر» را اینگونه تعریف میکنند:
"با توجه به کاربردهای «صبر» در قرآن کریم، روایات شریفه و کتب اخلاقی میتوانیم آن را به مقاومت در مقابل عامل درونی مثل شهوت یا غضب، یا بیرونی مثل مصیبتها و بلایا که انسان را به راه نادرستی سوق میدهد، تفسیر کنیم. بر این اساس نزدیکترین مفهوم به «صبر» مفهوم مقاومت و پایداری است."
و درادامه درباره «صبر» نکته مهمی را مورد اشاره قرار داده و میفرمایند:
"متأسفانه در اثر القائات شیطانی، بعضی از ما برداشت صحیحی که اولیای خدا از بعضی عناوین دارند، نداریم. مثلاً تلقی ما از صبر، توقف و دست کشیدن از کار و سکون است؛ در حالیکه در منابع دینی صبر، یک فعالیت است؛ فعالیتی که گاهی خیلی بیشتر از فعالیتهای سنگین جسمی، انرژی و توان روحی لازم دارد و ارزش آن فراتر از تصور ما است. چون صبر به معنای توقف تا برطرف شدن عامل مخالف نیست؛ بلکه خویشتنداری و مقاومت و پایداری کردن انسان در برابر عامل مخالف است."
علامه اینگونه با تئوریزه کردن مفهوم «صبر» بر آن است تا با این تلقی از واژه «صبر» رفتاری صابرانه را بین نیروهای انقلاب توصیه کند. چرا که ایشان مبتنی بر ژرف اندیشی قرآنی خود معتقدند یکی از عوامل اصلاح اجتماع «صبر» است، ایشان در این باره میگویند:
"در سوره عصر هم دو چیز را عامل اصلاح اجتماع معرفی میکند و آن اینکه مومنان یکدیگر را سفارش کنند به اینکه ملازم حق و اهل صبر باشند. خداوند میتوانست در این سوره کوچک که میخواهد در آن ابتدا عصاره تعالیم اسلام برای رشد و کمال انسان و وظیفه عمومی هر فرد، و در مرحله بعد، عامل مهم همبستگی اجتماعی و تأثیر و تأثرات بین افراد را بیان کند، امور دیگری مثل توکل، اخلاص و یا تقوا را به عنوان ارزشهای معنوی معرفی کند؛ اما به جای همه آنها «صبر» را عنوان کرده است."
علامه مصباح یزدی با بیان این مسئله، سخن خود را در توصیه به «صبر» اینگونه کامل میکنند که:
"«وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لاَ یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا (آلعمران، 120)؛ اگر صبر داشته باشید و تقوا پیشهکنید، توطئههای دشمنان به شما ضرری نمیزند.» یعنی توطئههای دشمنان زمانی مؤثر واقع میشود که شما دست از مقاومت بردارید، تسلیم شوید و به دنبال راحتطلبی باشید؛ تا زمانی که روحیه مقاومت در شما وجود دارد و همه سختیها را تحمل میکنید، توطئههای دشمن در برابر شما کارساز نیست."
گفتنی است علامه بزرگوار در میان تبیین نسخه خود برای این روزهای عالم سیاست، گاهی هم به بعضی شبهاتی که برخی جریانات متوجه ایشان میکنند نیز پاسخ میگوید. به تازگی برخی این شبهه را مطرح میکنند که علامه به قدری تکلیف مدار است که از مصلحت چشم پوشی کرده و به نتیجه کار نمیاندیشد و در نتیجه همان میشود که در انتخابات شد. ایشان در پاسخ به این شبهه به شبهه آفرینان میفرماید:
" حضرت امام رحمت الله علیه فرمود: ما موظف به تکلیفیم؛ مسئول نتیجه نیستیم. یکی دیگر از شبهاتی که در اینجا مطرح است و سوء استفاده فراونی از آن میشود، مربوط به همین فرمایش امام راحل است. شبههافکنان میگویند: اگر احکام تابع مصالح و مفاسد است، پس هر حکمی برای تحقق مصلحتی است و اگر بدانیم مصلحت مورد نظر تأمین نمیشود، آن حکم هم نباید اجرا شود.
پس اینکه میگویید ما کار به نتیجه نداریم، به این معنی است که به مصالح و مفاسدی که بر کار مترتب میشود، کاری نداریم، و این یعنی تحجر و ظاهرگرایی! شخص عاقل فقط به ظاهر حکم نگاه نمیکند؛ بلکه تحقیق میکند تا از حکمت و مصلحت کار آگاه شود؛ بعد از آن، جوانب کار را میسنجد تا اگر مصلحت مربوط تحقق پیدا میکند، نسبت به انجام کار اقدام کند؛ در غیر این صورت از انجام آن خودداری میکند. کار عاقلانه، یعنی این!
اما اگر کسی فهمید تکلیفی که حکم به انجام آن شده، نتیجه مورد انتظار را در پی ندارد، و در عین حال نسبت به آن اقدام کند، کار احمقانهای را انجام داده است. این، همان کاری است که از آن به دگماندیشی و تحجر تعبیر میکنند!
بر اساس مدعای این شبهه، فرمایش حضرت امام سخن عوامانهای بود! جواب این شبهه همین است که گرچه احکام تابع مصالح و مفاسد است؛ اما ما همه مصالح و مفاسد را نمیدانیم. ما فقط بخشی از مصالح و مفاسد را میدانیم و گمان میکنیم اگر آنچه ما میدانیم محقق نشود، انجام حکم بینتیجه و غیرعاقلانه است؛ در صورتی که ممکن است یک حکم مصالح متعددی داشته باشد که ما از بسیاری از آنها بیخبریم.
ما مکلف نیستیم و نمیتوانیم فرمولی برای کشف همه مصالح و مفاسد احکام به دست بیاوریم. وظیفه ما این است که بر اساس متد فقاهتی حکم را از آیات و روایات به دست آوریم و به آن عمل کنیم. البته شک نداریم که احکام مصالحی دارد؛ اما ممکن است مصلحتهایی بر یک حکم مترتب باشد که ما از آن آگاه نیستیم.
خداوند در قرآن میفرماید تنها حکمت جهاد پیروزی بر دشمن نیست؛ بلکه یکی از مصالح آن آزمایش مسلمانان است: «وَلِیَبْتَلِیَ اللّهُ مَا فِی صُدُورِکُمْ وَلِیُمَحَّصَ مَا فِی قُلُوبِکُمْ»آلعمران، 154. اما زمانی که دستور جهاد صادر شد، دشمن با ساز و برگ کامل جنگی و افرادی سه برابر مسلمانان و از این سو، مسلمین بدون تجهیزات جنگی لازم، با عدهای اندک که بسیاری از آنها آموزش کافی هم ندیده بودند،رو در رو قرار گرفتند.
در چنین شرایطی شیاطین برای سست کردن مسلمانان شروع به القاء شبهه کردند؛ نظیر اینکه: مگر جنگ برای پیروزی بر دشمن و احقاق حقوقتان نیست؟ شما با این تعداد اندک و تجهیزات کم در مقابل سه هزار نفر پیروز نمیشوید؛ پس، برای چه میجنگید؟ پیغمبر ـنعوذ باللهـ حرفی زده، ولی شما با عقل خودتان حساب کنید: نسبت 1 به 3 یعنی چه؟ پس در خانه بنشینید تا پیغمبر هم بفهمد که باید در این مسائل با اهل فن مشورت کند؛ «لَوْ کَانَ لَنَا مِنَ الأَمْرِ شَیْءٌ مَّا قُتِلْنَا هَاهُنَا؛ اگر پیغمبر با ما مشورت میکرد، این مشکلات و شکست پیش نمیآمد»!"
به عنوان حسن ختام باید به این موضوع اشاره کرد که این رفتار علامه در تئوریزه کردن مفهوم «صبر» در این مقطع زمانی و سیاسی را باید در جهت توجه دادن همگان به نکته مغفول مانده بیان مشهور حضرت امیر (علیه السلام) که توسط امام خامنه ای در فتنه 88 از زبان ایشان بیان شد، دانست. آنجا که حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند:
" الا ولا یَحْمِلَ هذَا الْعَلَمَ اِلَّا اَهْلُ الْبَصَرِ وَ الْصَّبْرِ وَالْعِلْمِ بِمَواضِعِ الْحَقِّ؛ این پرچم را تنها کسانی میتوانند بر دوش بگیرند که اهل بینش، صبر و آگاه به مواضع حق باشند"
علامه بصیر، که خود و نیروهای سیاسی و شبکه اجتماعی تحت پوشش او در فتنه 88 در بصیرت افزایی اجتماعی سنگ تمام گذاشت، حال در مقطع حاضر برای ادامه مسیر انقلاب اسلامی با تئوریزه کردن صبر، پایداری و مقاومت درصدد تجهیز نیروهای انقلابی به بصیرت و صبر توامان است.
علامه در این مسیر محکم و با صلابت گام مینهد و میگوید:
" بعد از تشخیص وظیفه هم باید به مرّ وظیفه عمل کنیم و تحت تاثیر جو قرار نگیریم؛ مجذوب تطمیعها و مرعوب تهدیدها نشویم، با تمسخر و توهین دیگران و برخورد با تعابیری مثل «کار عوامانه»، «تحجر» و «دگماندیشی» هم از خط خارج نشویم. چرا که بدتر از این توهینها نسبت به پیغمبران گفته شد، اما آنها از انجام تکلیف خود دست برنداشتند."
92/4/30
[SIGPIC][/SIGPIC]
خدمت دوستان تکلیف مدار باید عرض کنم که شما دوستان تنها ادعای ولایت مداری دارید در واقعیت شما مصباح مدار هستید ، با طناب پوسیده مصباح به چاه افتادید عزیزان
بنده هم خدمت شما دوست عزیز بعد از عرض سلام عرض میکنم که شما دوست عزیز که در راستای منویات دشمنان همیشگی ولایت فقیه و کسانی که از خارج از مرزهای ایران، آرزوی سرنگونی ولایت و ولایتمداران رو دارن، اقدام به تخریب آیت الله مصباح میکنین؛ واقعا در چه مداری حرکت میکنین؟ طنابی که شما بهش چنگ زدین، مدتهاست که پاره شده.
در این تاپیک از ابتدا تا الان به تخریبهایی که به سمت آیت اله مصباح سرازیر شده اشاره کردیم که این یک نمونه ی شما هم به ادعاهای ما مهر تایید چندباره ای زد.
ممنونم از اینکه به سهم خودتون نظر ما رو درباره ی مظلومیت آیت لله مصباح به اثبات رسوندین.
موفق باشین.
92/4/31
[SIGPIC][/SIGPIC]
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)