صفحه 11 از 16 نخستنخست ... 2345678910111213141516 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 101 به 110 از 156

موضوع: بحث و گفتگوی آزاد: ریشه‌های تخریب یک تکلیف مدار!

  1. #101
    کاربر جدید
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    نوشته ها
    6
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط hamid نمایش پست ها
    بنده هم خدمت شما دوست عزیز بعد از عرض سلام عرض میکنم که شما دوست عزیز که در راستای منویات دشمنان همیشگی ولایت فقیه و کسانی که از خارج از مرزهای ایران، آرزوی سرنگونی ولایت و ولایتمداران رو دارن، اقدام به تخریب آیت الله مصباح میکنین؛ واقعا در چه مداری حرکت میکنین؟ طنابی که شما بهش چنگ زدین، مدتهاست که پاره شده.


    در این تاپیک از ابتدا تا الان به تخریبهایی که به سمت آیت اله مصباح سرازیر شده اشاره کردیم که این یک نمونه ی شما هم به ادعاهای ما مهر تایید چندباره ای زد.

    ممنونم از اینکه به سهم خودتون نظر ما رو درباره ی مظلومیت آیت لله مصباح به اثبات رسوندین.

    موفق باشین.
    92/4/31
    خدمت شما باید عرض کنم که در سال های اخیر آقای مصباح مواضع کاملا روشن سیاسی داشتند ، شخصیت آقای مصباح در ابتدا شخصیتی متفکر و ایده پرداز بود که کمتر جای نقد داشت اما شما دوستانی که از آقای مصباح یک معصوم ساخته اید بندانید که دنیای سیاست دنیای نقد است ، بد نیست با کنار گذاشتن تعصب کمی بیندیشید ، در سال هایی که آقای مصباح به طور روشن وارد نظریه پردازی سیاسی شده کدام رویکرد صحیح سیاسی و به عبارت بهتر کدام پیروزی سیاسی رو کسب کرده ؟ آن زمانی که تمام قد از احمدی نژاد حمایت کرد به اینجا انجامید که امروز برای ختم به خیر شدن دولت ایشان لحظه شماری می کنند و آن هم حمایت تمام قد از آقای جلیلی که انتخابات را چه خوب تبدیل به یک رفراندوم هسته ای کرد و زمین و زمان ، عالم و آدم متوجه شدند که شعار انرژی هسته ای حق مسلم ما تنها از گلوی 4 میلیون ایرانی بر می خواست .

    و چه خوب تعصب بینایی را از انسان سلب میکند

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #102
    !Challenge Everything mahdishata آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    اخر الزمان
    نوشته ها
    7,642
    تشکر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 ارسال

    پیش فرض

    سلام
    اما شما دوستانی که از آقای مصباح یک معصوم ساخته اید
    فرض تلقینی.

    بندانید که دنیای سیاست دنیای نقد است ، بد نیست با کنار گذاشتن تعصب کمی بیندیشید
    برای همین ما اینجائیم.به همین دلیل به صفحه 5 رسیده این تاپیک کاربر گرامی

    کدام رویکرد صحیح سیاسی و به عبارت بهتر کدام پیروزی سیاسی رو کسب کرده ؟
    رویکرد یا پیروزی؟خیلی متفاوت هستند.
    رویکرد ایشون کاملا مشخصه.نوع هدف ایشون مشخصه.بعضی ها اسم بنیاد گرایی میزارن و بعضی ها افراطی گری و بعضی ها .... هر کسی از ظن خود شد یار من!
    در مورد پیروزی سیاسی!رئیس جمهور فعلی تنها از حمایت ایشون برخوردار بوده سال 84.فارغ از حمایت ها و عدم حمایت های کنونی.
    در ضمن ما برای پیروزی نمی جنگیم.اگر غیر این بود بعد انتخابات باید از این سایت می رفتیم :)
    فارغ از هر دسته بندی حزبی و گروهی یک مسلمان برای انجام وظیفه تلاش میکنه.
    به عبارتی بهتر از حضرت امام: ما مامور انجام وظیفه هستیم و نه مامور حصول نتیجه

    آن هم حمایت تمام قد از آقای جلیلی که انتخابات را چه خوب تبدیل به یک رفراندوم هسته ای کرد و زمین و زمان ، عالم و آدم متوجه شدند که شعار انرژی هسته ای حق مسلم ما تنها از گلوی 4 میلیون ایرانی بر می خواست .
    توجه شما رو به این نکته جلب میکنم که هر رای در انتخابات ریاست جمهوری یک رای اری به جمهوری اسلامی ومهمتر از همه مشی و راهبرد انقلاب اسلامی است.
    ایا پیروز این انتخابات بر نفی انرژی هستی تاکید کرد؟
    هیچ کدوم از این 8 نوع تفکر بر نفی انرژی هسته ایی نبودن.راهبرد های دستیابی شون متفاوت هست

    موفق باشید
    Give GOD your skull



    اگر کوهها از جای کنده شود، تو جای خویش بدار! دندانها را بر هم فشار و کاسه سرت را به خدا عاریت بسپار! پای در زمین کوب و چشم بر کرانه سپاه نِه و بیم بر خود راه مده! و بدان که پیروزی از سوی خداست


    امیر المومنین علی علیه السلام خطاب به محمد حنفیه

    {محتواي مخفي}


    cpu: core i5 3470 up to 3.60 GHz 6M Cache
    mainboard:ASUS P8H77-V LE
    ram: 1*8 kingstone
    hdd:500 seagate+ 1tra western green+3tra seagate
    power:535 green
    خدا با ماست!

  4. #103
    حرفه ای farzad-a آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    محل سکونت
    جزیره کیش
    نوشته ها
    687
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط patriot نمایش پست ها
    خدمت دوستان تکلیف مدار باید عرض کنم که شما دوستان تنها ادعای ولایت مداری دارید در واقعیت شما مصباح مدار هستید ، با طناب پوسیده مصباح به چاه افتادید عزیزان
    جناب پاتریوت سلام
    من جزء تکلیف مدارها نیستم و ببخشید که میان بحث شما ها وارد شدم ولی برایم جالب است که بدانم شما با چه انگیزه ای این سرنگار را ایجاد کرده اید.
    اصلا ولایتمداری و مصباح مداری یعنی چه؟
    من اردت خاصی به مرحوم علامه طباطبایی دارم یعنی من یک"طباطبایی مدار"هستم.
    در این فوروم رفتارهای عجیب و غریبی میبینم مگر شماها وقت اضافی برای تلف کردن دارید؟
    اتفاقا من دوستان زیادی دارم که همه مخالف آقای مصباح یزدی هستند ولی تا حالا فرصت نشده که عملکرد این آقایی را که طناب پوسیده دست مردم میدهد را برایم نقد کنند.
    از شمائی که بر عملکردهای ناصواب(شاید هم با ثواب)ایشان اطلاع کامل دارید لطفا برای امثال من هم بنویسید که شاید بر شنوده های خود باورمند و راسختر شویم.
    البته مسائل دم دستی حمایت از این و آن شاید چندان جذبه ای نداشته باشد و بهتر است افکار ایشان را در جایگاه یک تئوریسین به نقد بگذارید تا بتوانیم با آنالیز و قیاس خط فکری و عملی ایشان به ماهیت اصلی ایشان پی ببریم.
    پی نوشت:پاتریوت عزیز اگر شما با افکار ایشان و طرفدارانشان مشکل دارید که بیخودی وقتمان را تلف نکنیم چرا که من با افکار خیلی ها مثل کنفسیوس و ماکیاولی سالها است که مشکل دارم و پیش خودم فکر کرده ام که :خوب به من چه
    من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
    ولی اگر واقعا حرفی برای گفتن دارید سراپا گوشم.

  5. #104
    کاربر جدید
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    نوشته ها
    6
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط farzad-a نمایش پست ها
    جناب پاتریوت سلام
    من جزء تکلیف مدارها نیستم و ببخشید که میان بحث شما ها وارد شدم ولی برایم جالب است که بدانم شما با چه انگیزه ای این سرنگار را ایجاد کرده اید.
    اصلا ولایتمداری و مصباح مداری یعنی چه؟
    من اردت خاصی به مرحوم علامه طباطبایی دارم یعنی من یک"طباطبایی مدار"هستم.
    در این فوروم رفتارهای عجیب و غریبی میبینم مگر شماها وقت اضافی برای تلف کردن دارید؟
    اتفاقا من دوستان زیادی دارم که همه مخالف آقای مصباح یزدی هستند ولی تا حالا فرصت نشده که عملکرد این آقایی را که طناب پوسیده دست مردم میدهد را برایم نقد کنند.
    از شمائی که بر عملکردهای ناصواب(شاید هم با ثواب)ایشان اطلاع کامل دارید لطفا برای امثال من هم بنویسید که شاید بر شنوده های خود باورمند و راسختر شویم.
    البته مسائل دم دستی حمایت از این و آن شاید چندان جذبه ای نداشته باشد و بهتر است افکار ایشان را در جایگاه یک تئوریسین به نقد بگذارید تا بتوانیم با آنالیز و قیاس خط فکری و عملی ایشان به ماهیت اصلی ایشان پی ببریم.
    پی نوشت:پاتریوت عزیز اگر شما با افکار ایشان و طرفدارانشان مشکل دارید که بیخودی وقتمان را تلف نکنیم چرا که من با افکار خیلی ها مثل کنفسیوس و ماکیاولی سالها است که مشکل دارم و پیش خودم فکر کرده ام که :خوب به من چه
    من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
    ولی اگر واقعا حرفی برای گفتن دارید سراپا گوشم.
    با درود به شما
    امیدوارم این مطالب بدون سانسور درج گردد و منتقدین این مطالب به نقد بپردازند نه سانسور و حذف

    باید عرض کنم تجربه مباحثه در دنیای مجازی به من ثابت کرده با طیف متعصب بحث کردن همانا آب در هاون کوبیدن و صرف زمان و هزینه بیهوده است چون معتقدم برای کور شدن نیازی نیست دشنه ای در چشم فرو کرد بلکه سقوط به وادی تعصب چه بسا بهتر از دشنه عمل خواهد کرد گویا شما جزو طیف متعصب نیستید لذا مطالبی در مورد سطور قبلی مطرح می کنم

    شخصیت آقای مصباح رو چه باید دید ، یک فیلسوف ؟ یه عالم دینی ؟ یک سیاست مدار ؟ یه نظریه پرداز ؟ کدام یک ؟

    آقای مصباح تا قبل از 84 به عنوان یک فیلسوف و یک عالم دینی شناخته شده بود اما بعد از 84 به طیفی از آقایان پیوست که غلوآمیز ترین عبارات را در حمایت از احمدی نژاد بکار می برد(لطفا ارجاع شود به سخنرانی ایشان در جمع اعضای کانون طلوع مورخ 8/4/84) و در جای دیگر اینطور می فرمایند: دیشب‌ یکی‌ از دوستان‌ حاضر در جلسه‌ نقل‌ کرد؛ قبل‌ از برگزاری‌ مرحلۀ‌ اول‌ انتخابات‌ به‌ محضر یکی‌ از علمای‌ اهواز رسیدم‌. ایشان‌ گفت‌: نگران‌ نباشید، احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور می‌شود. ایشان‌ گفته‌ بود که‌ شخصی‌ شب‌ بیست‌ و سوم‌ ماه‌ رمضان‌ در حال‌ أحیاء پیش‌ از نیمۀ‌ شب‌ به‌ خواب‌ می‌رود. در خواب‌ به‌ او ندا می‌شود که‌ بلند شو برای‌ احمدی‌نژاد دعا کن‌، وجود مقدس‌ ولی‌عصر (عج‌) دارند برای‌ احمدی‌نژاد دعا می‌کنند. می‌گوید من‌ حتی‌ اسم‌ احمدی‌نژاد را نشنیده‌ بودم‌ و اصلاً او را نمی‌شناختم‌! خود ایشان‌ نیز در تاریخ‌ دهم دی‌ماه‌ قاطعانه‌ گفته‌ بود که‌ من‌ رئیس‌‌جمهور خواهم‌ شد. کسانی‌ با او شوخی‌ می‌کردند که‌ این‌ چه‌ حرفی‌ است‌ می‌زنی‌؟ چه‌ کسی‌ به‌ تو رأی‌ می‌دهد؟ چه‌ کسی‌ تو را می‌شناسد؟ گفته‌ است‌ این‌ قول‌ یادتان‌ باشد، امروز ۱۰ /۱۰ /۸۳ است‌، من‌ رئیس‌‌جمهور خواهم‌ شد! حالا خواب‌ دیده‌ یا کسی‌ به‌ او گفته‌ است‌ من‌ نمی‌دانم‌!» (گفتمان مصباح، رضا صنعتی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۸۸۳) و به تناوب این حمایت های اغراق آمیز ادامه داشت تا جریان خانه نشینی 11 روزه احمدی نژاد که باعث شد در تاریخ 24 اردیبهشت 90 ایشان عنوان کرد : وقتی به برخی از دوستان نزدیکم گفتم که بیش از ۹۰‌درصد معتقدم که او سحر شده است! این وضعیت ابدا طبیعی نیست. هیچ آدم عاقلی چنین کارهایی نمی‌کند، مگر آنکه اختیار از او سلب شده باشد) (نقل به مضمون) و بعد از آن هم با بهانه جریان انحرافی این حملات ادامه داشت ، اما شخصیت ایشان در این سالهاهیچکدام از موارد فوق نبوده است ، با دید بسیار خوش بینانه تنها یک نظریه پرداز سیاسی به ایشان می توان نسبت داد و با دید واقعبینانه یک جوگیر سیاسی ، ایشان دم از نفوذ جریان انحرافی می زند اما باید گفت ایشان اشائه دهنده انحراف نه تنها در دولت بلکه در جامعه بوده است چرا ؟ ایشان علی رغم ادعاهای طرفدارانشان آنقدر دید سیاسی ندارند که انتخاب یک نفر را به عنوان رئیس جمهور به نذر و دعا ربط ندهد و اینقدر بینش سیاسی در ایشان ضعیف است که کنار رفتن پرده و نمایش چهره واقعی احمدی نژاد را به سحر و جادو مربوط ندانند و این آخر هم ابتدا لنکرانی را در ان جلسه کذایی انتخاب کردند و بعد از رد صلاحیت به جلیلی گرویدند ، احسنت به این منش سیاسی استاد
    اما در مورد طرفداران ، طرفداران متعصب ایشان که در دسته بندی جامعه مدرک استادی دارند هر جا به این مشی سیاسی مصباح انتقاد شد شروع کردند به برچسب زنی در حالی که هنوز نمیدانند در عالم سیاست چیزی به نام 100 درصد درست وجود ندارد و هیچ کس از تیغ تیز نقد در امان نیست .
    نکته دیگر اینکه که ناراحتی و نگرانی همیشگی حامیان آیت‌الله نسبت به نقدهای وارده به ایشان در حالی است که جبهه پایداری که آیت‌الله را پدر معنوی خود می‌داند از برچسب زدن و نقد کردن و یا حتی تخریب، هیچ ابایی ندارد و در هر زمان که به زعم خودشان تکلیف احساس شد، هر برچسبی را به هر کسی که بخواهند نسبت داده و «اناالحق زنان» به اثبات خویش می‌پردازند. بی‌بصیرت، ضدولایت، جریان فتنه، نخ تسبیح فتنه، جریان انحرافی، تکنوکرات، سازش‌گر، جریان تردید و... از جمله ده‌ها عنوانی است که حامیان آیت‌الله در مواقع لزوم از آنها بهره می‌جویند و سران قوا و وزیر و وکیل و نماینده مجلس و مرجع تقلید و... از این عناوین در امان نیستند.
    حال برادر عزیز در مورد این فرد و طرفدارانش چه می توان گفت ؟

  6. #105
    حرفه ای farzad-a آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    محل سکونت
    جزیره کیش
    نوشته ها
    687
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    باید عرض کنم تجربه مباحثه در دنیای مجازی به من ثابت کرده با طیف متعصب بحث کردن همانا آب در هاون کوبیدن و صرف زمان و هزینه بیهوده است
    دوست خوبم
    این رفتار متناقض شما را درک نمیکنم.
    شما طرفداران آقای مصباح را متعصب میدانید و از سوی دیگر همین متعصبین را مورد خطاب قرار میدهید یعنی به گفته خودتان آب در هاون کوبیده و وقت گرانبهایتان را بیهوده هدر میدهید!
    اینکار شما چه معنی میدهد؟
    شخصیت آقای مصباح رو چه باید دید ، یک فیلسوف ؟ یه عالم دینی ؟ یک سیاست مدار ؟ یه نظریه پرداز ؟ کدام یک ؟
    همه اینها که گفتید به علاوه یک مورد که در همانها مستتر است.
    ایشان به ماوراالطبیعه نیز باورمندند و برخلاف خیلی از علما که شامل جمله معروف" مهر کردند و دهانش دوختند" میشوند ایشان بعضی از رازهای شبهه مگو را میگویند.
    اگر طرفداران ایشان باور داشته باشند(که دارند)تمام توضیحات شما را نه نقیصه بلکه برای ایشان امتیاز میدانند و حرفی برای گفتن باقی نمی ماند.
    عزیز من
    وقت خودت و دیگران را تلف نکن و اگر واقعا احساس مسئولیت دارید(که حتما دارید)کمی وقت بگذار و با رعایت الفبای سیاسی نویسی مطلبی بنویس که به تعبیر خودت آب در هاون کوبیدن نباشد.
    برای شروع به عنوان برادری که شاید چند پیراهن بیشتر پاره کرده باشد به شما پیشنهاد میکنم
    1- هرگز با قصد انتقامجویی و تخلیه خشم فروخورده خویش , دست به قلم نبر , چرا که رغیبت را راسخ تر و خودت را در پیمودن مسیری اشتباه مصمم تر میکنی.
    2- قبل از نوشتن بیندیش که چه نتیجه ای مورد انتظار است و اگر میدانی که نتیجه مورد انتظارت حاصل نمیشود سوژه را عوض کن.
    3- این سرنگار را ادامه نده چرا که هر جا که جلو ضرر را بگیری استفاده است.

    4- اگر تمایل داشته باشید شما را به مشارکت در این سرنگار دعوت میکنم

    امیدوارم از نظرات صادقانه من نرنجیده باشید
    یا حق

  7. #106
    کاربر جدید
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    نوشته ها
    6
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط farzad-a نمایش پست ها
    دوست خوبم
    این رفتار متناقض شما را درک نمیکنم.
    شما طرفداران آقای مصباح را متعصب میدانید و از سوی دیگر همین متعصبین را مورد خطاب قرار میدهید یعنی به گفته خودتان آب در هاون کوبیده و وقت گرانبهایتان را بیهوده هدر میدهید!
    اینکار شما چه معنی میدهد؟

    همه اینها که گفتید به علاوه یک مورد که در همانها مستتر است.
    ایشان به ماوراالطبیعه نیز باورمندند و برخلاف خیلی از علما که شامل جمله معروف" مهر کردند و دهانش دوختند" میشوند ایشان بعضی از رازهای شبهه مگو را میگویند.
    اگر طرفداران ایشان باور داشته باشند(که دارند)تمام توضیحات شما را نه نقیصه بلکه برای ایشان امتیاز میدانند و حرفی برای گفتن باقی نمی ماند.
    عزیز من
    وقت خودت و دیگران را تلف نکن و اگر واقعا احساس مسئولیت دارید(که حتما دارید)کمی وقت بگذار و با رعایت الفبای سیاسی نویسی مطلبی بنویس که به تعبیر خودت آب در هاون کوبیدن نباشد.
    برای شروع به عنوان برادری که شاید چند پیراهن بیشتر پاره کرده باشد به شما پیشنهاد میکنم
    1- هرگز با قصد انتقامجویی و تخلیه خشم فروخورده خویش , دست به قلم نبر , چرا که رغیبت را راسخ تر و خودت را در پیمودن مسیری اشتباه مصمم تر میکنی.
    2- قبل از نوشتن بیندیش که چه نتیجه ای مورد انتظار است و اگر میدانی که نتیجه مورد انتظارت حاصل نمیشود سوژه را عوض کن.
    3- این سرنگار را ادامه نده چرا که هر جا که جلو ضرر را بگیری استفاده است.

    4- اگر تمایل داشته باشید شما را به مشارکت در این سرنگار دعوت میکنم

    امیدوارم از نظرات صادقانه من نرنجیده باشید
    یا حق
    آب در هاون کوبیدن را شما خوب جواب دادید که چرا آب در هاون کوبیدن است ، اعتقاد به همان راز های مگو که نه کسی دیده نه کسی شنیده و صرفا باور مندی نسبت به مطالب مطرح شده از جانب این شخص که سن بالایی هم دارند استدلال منطقی و اصولی را بی اثر می کند

    مطلب دیگر اینکه انچه مطرح شد بر اساس تناقش گویی های این شخص مطرح شد که جنابعالی یا نخواستید به این موارد مطروحه بپردازید یا نتوانستید.

    در مورد رقیب در طول این 8 سال اخیر به این باور رسیده ام موسی به دین خود عیسی به دین خود مواردی که مطرح شد که شرح و بسط پست اول بنده بود با این باور مطرح شد که شما عضوی از این قشر نباشید و الا پست ابتدایی تنها نظری بود که در نظر دادن هم الحمدالله هنوز کشور به آن سطح دیکتاتوری نلغزیده

    پ ن: بنده هم شما رو دعوت میکنم به این مطلب تا هنوز دیر نشده جلوی ضرر را بگیرید

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

  8. #107
    حرفه ای farzad-a آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    محل سکونت
    جزیره کیش
    نوشته ها
    687
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط patriot نمایش پست ها
    آب در هاون کوبیدن را شما خوب جواب دادید که چرا آب در هاون کوبیدن است ، اعتقاد به همان راز های مگو که نه کسی دیده نه کسی شنیده و صرفا باور مندی نسبت به مطالب مطرح شده از جانب این شخص که سن بالایی هم دارند استدلال منطقی و اصولی را بی اثر می کند

    مطلب دیگر اینکه انچه مطرح شد بر اساس تناقش گویی های این شخص مطرح شد که جنابعالی یا نخواستید به این موارد مطروحه بپردازید یا نتوانستید.

    در مورد رقیب در طول این 8 سال اخیر به این باور رسیده ام موسی به دین خود عیسی به دین خود مواردی که مطرح شد که شرح و بسط پست اول بنده بود با این باور مطرح شد که شما عضوی از این قشر نباشید و الا پست ابتدایی تنها نظری بود که در نظر دادن هم الحمدالله هنوز کشور به آن سطح دیکتاتوری نلغزیده

    پ ن: بنده هم شما رو دعوت میکنم به این مطلب تا هنوز دیر نشده جلوی ضرر را بگیرید

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    دوست عصبی من
    از اینکه غلط املایی مرا در نوشته هایم تشخیص دادید و صحیحش را بالب کردید متشکرم
    مقاله پیشنهادی شما را نیز تماما خواندم ولی بخاطر کم سوادیم چندان نتوانستم از آن بهره ببرم.
    الان برای جلوگیری از ضرر بهتر میدانم که به بحث در این تاپیک ادامه ندهم فقط محض اطلاع شما در مورد آقای مصباح باید به عرضتان برسانم که مجموعه تحت مدیریت ایشان فارق التحصیلهایی دارد که بصورت شبکه ای منسجم در داخل و خارج کشور , در عرصه های مدیریتی و حتی کابینه دولت, نه به ترویج گفتمان و اندیشه ایشان بلکه به عمل به دستورات ایشان میپردازند و اگر میخواهید دسته گل های تاثیر گذار طیف مورد نظر را رصد کنید سری به آنجاها بزنید و شاید بتوانید "دولت در سایه" که فرا ملی نیز عمل میکند کشف کنید.
    و اگر به برخورد روبنایی و سطحی و لفظی بخواهید بسنده کنید میتوانید ادامه دهید.
    البته نمیدانم چگونه قشر مرا تشخیص دادید ولی در هر قشری که باشم اصلا مایل نیستم که به موضوعات خاله پیرزنکی وارد شوم(البته شاید از تاثیرات خودشیفتگی باشد که بقول شما به آن مبتلا هستم!)
    پس بدرود
    ویرایش توسط farzad-a : 22-07-2013 در ساعت 23:20

  9. #108
    مدیر بازنشسته Hamid آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    محل سکونت
    تهران. پلاک 5
    نوشته ها
    2,061
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    جناب پاتریوت!

    سلام.

    جنابعالی از ابتدا با تعصبی نامیدن بنده و امثال بنده و نتیجه گیری کردن به آب در هاون کوبیدنِ بحث کردن با امثال ما، میزان منطقی بودنِ خودتون و برچسب نزدنتون رو نشون دادین. بنده هم برای اینکه خوب خودتونو نسبت به عصبانیتی که از آیت الله مصباح دارید، تخلیه کرده باشید مزاحم بحثتون نشدم و کنایه ی شما مبنی بر سانسورچی بودن مدیریت اینجا رو هم نشنیده گرفتم. اما همونطور که دیدید، افرادی که شما اونها رو افراطی هم نمیدونستید، منطق شما رو نپسندیدند.

    در ادامه ایرادات خودم رو نسبت به نقد شما از آیت الله مصباح رو عرض میکنم که در حقیقت نشون میده که شناخت شما از شخصیت آیت الله مصباح به واسطه ی جوّ مسموم تخریبی علیه ایشون، در همون حد و حدودی هست که در همون سایتها برای امثال شما بازگو شده و تمام ابعاد شخصیتی و سوابق فعالیتی ایشون رو شامل نمیشه. البته امیدوارم عرایض بنده در ادامه رو مانند ادعاهای پست دومتون، بدون مطالعه از همون ابتدا برچسب زنی نامگذاری نکنید:

    آقای مصباح تا قبل از 84 به عنوان یک فیلسوف و یک عالم دینی شناخته شده بود
    مشخصه که اصلا هیچ شناختی از شخصیت آیت الله مصباح در سالهای قبل از سال 84 ندارید. شاید هم سنتون به اون سالها کفاف نمیده. بنده در ادامه گوشه ای از فعالیت های سیاسی آیت الله مصباح رو براتون میارم تا متوجه بشین که ایشون از پیش از پیروزی انقلاب اسلامی تا الان، شخصیتی صاحب نظر در مسائل سیاسی بوده و هستند.

    آیت الله مصباح در دوران قبل از انقلاب، از موسسین جامعه ی مدرسین حوزه ی علمیه قم بودند (به همراه مقام معظم رهبری، آیت الله شهید قدوسی، مرحوم آیت الله مشکینی، آیت الله امینی، آیت الله هاشمی رفسنجانی و ... (نام همه ی اعضای موسس رو به یاد ندارم)) که این جامعه به خاطر کمک به نهضت امام خمینی (ره) از ابتدا شکل گرفت. اساسنامه ی این جامعه به دستخط آیت الله مصباح یزدی هستش و در زمانی که برخی از اعضای این جامعه به دلیل انتشار هفته نامه های سیاسی علیه رژیم شاهنشاهی توسط ساواک دستگیر شدند (مثل شهید قدوسی و آیت الله امینی)، متن دستخط اساسنامه به دست ساواک افتاد و اونها با مطابقتِ دستخطِ اساسنامه، با آثار علمای معروف کشور در اون زمان، به این موضوع پی برده بودند که نویسنده ی اساس نامه آیت الله مصباح هستند. امضای سایر اعضائی که نام بردم هم پای اون برگه بوده. لذا کسانی که هنوز دستگیر نشده بودند مانند مقام معظم رهبری، آیت الله مصباح، آیت الله هاشمی رفسنجانی و ...، هر کدام چند سالی رو مجبور به زندگی به حالت مخفیانه میشوند. (این قضیه مال سالهای حدود 1343 تا 1346 هجری شمسی هستش)

    در اوایل انقلاب ایشان مناظره ای با برخی عناصر مجاهدین خلق داشتند که از تلویزیون هم پخش شد. مناظره ای با چهره هایی نظیر احسان طبری و فرخ نگهدار پیرامون موضوع «اصول ماتریالیسم دیالکتیک»

    ایشون در دوران سازندگی و اصلاحات، از همون ابتدا به نقد سیاسی دولت مردان وقت اقدام کردند و سخنرانی های معروف ایشون در قبل از خطبه های نماز جمعه ی تهران و قم، خصوصا در زمان اصلاحات معروف بود. کار به جایی رسیده بود که تمام شبهه های دینی و سیاسی آن زمان رو که از جانب نظریه پردازان وابسته به دولتهای وقت، در جامعه منتشر میشد (مثل سروش، گنجی، مهاجرانی و ...) هر هفته توسط آیت الله مصباح جمع آوری میشد و پاسخ داده میشد و ایشون تقریبا تنها و یک تنه به میدان مبارزه ی ایدئولوژیک با انحرافات فکری جامعه آمده بودند. خیلی از علما و مراجعی که امروزه بالاخره یاد گرفته اند که چگونه بایستی در عرصه ی سیاست داخلی کشور فعال باشند، آن روزها و در هجمه ی بی امان ناشران تفکرات سکولارِ غربی، در کنج حجره های حوزه های علمیه بودند و کسی رو تقریبا مثل آیت الله مصباح رو نمیشه در تاریخ سیاسی کشور پیدا کرد که اینچنین در عرصه های نظریه پردازی سیاسی در خدمت انقلاب بوده باشد و یک تنه به میدان آمده باشد.

    کار میان دولت اصلاحات و آیت الله مصباح به حدی بالا گرفت که برای اولین بار پس از انقلاب، در سال 78 (یعنی 21 سال پس از پیروزی انقلاب و تنها دو سال پس از روی کار آمدن دولت اصلاحات) مناظره ای سیاسی-عقیدتی میان دو شخصیت ملبس به لباس روحانیت در درون نظام، و بر سر مسائل ایدئولوژیک نظام درگرفت! این جای ننگ برای دولتمردان اصلاحات داره. چرا که کار رو از لحاظ مبانی فکری به جایی رسوندند که دو تا آخوند بر سر یک مساله ی اسلامی در درون حکومت جمهوری اسلامی با هم مناظره کردند!! (مناظره ی بین حجت الاسلام محمد جواد حجتی کرمانی و آیت الله مصباح یزدی) ([برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]) تنها شرطی که آیت الله مصباح برای پذیرش این مناظره گذاشتند این بود که این مناظره به صورت زنده از تلویزیون پخش شود (جون به مواضع فکری خود مطمئن بودند) اما در مقابل این شرط را حجتی کرمانی نپذیرفت و اعلام کرد که به طور زنده مناظره نمیکند. علامه مصباح یزدی هم پس از اثبات ناتوانی طرف مقابل در ادعاها از شرط اولیه ی خود کوتاه آمدند و مناظره به صورت ضبط شده، از تلویزیون پخش شد.

    پس از اون هم وزیر ارشاد دولت اصلاحات به خود جرات داد تا آیت الله مصباح رو به مناظره دعوت کند. اما وقتی دید آیت الله مصباح خیلی سریعتر از اونچه که تصور میکرد، دعوت به مناظره رو قبول کرد، با مشورت سایر دولتمردان اصلاحات از این کار منصرف شد و جا زد و اعلام کرد که به جای مناظره، مقاله مینویسد! این کاریکاتوری است که در همان ایام به خاطر دعوت مهاجرانی به مناظره و سپس پا پس کشیدن و ترسیدن او در کیهان به چاپ رسید:

    {محتواي مخفي}



    همچنین آیت الله مصباح بارها و بارها از عبدالکریم سروش (با نام اصلی حسین حاج فرج دباغ) دعوت به مناظره کرد که همه ی آنها را سروش رد کرد. (با اینکه او داعیه دار این بود که آیت الله مصباح مروج خشونت در اسلام و در دین است و مقالات بسیاری در تخریب ایشان در آن موقع نوشته بود. اما از مناظره کردن با ایشان همواره طفره رفت)

    گوشه ای از تخریبها و انتقادات تند مخالفان آیت الله مصباح تا قبل از سال 84 رو در ادامه براتون آوردم. امیدوارم که واقعا حوصله تون بکشه که این همه تخریب رو بخونین. همزمان به این نکته هم توجه کنین که اگر آیت الله مصباح طبق ادعای شما تا قبل از سال 84، تنها شخصیتی فیلسوف و عالم دینی بود و کاری به سیاست نداشت، چه لزومی داشت که این همه علیه او مطلب نوشته شود؟


    {محتواي مخفي}
    محسن آرمین: سخنان او زهرآگین است!
    در روزنامه «فتح» و «همشهری» به نقل از " محسن آرمین" عضو سازمان مجاهدین انقلاب،‌ بدون ذکر دلیلی، هتاکانه و به طور صریح، اتهام ترور به آیت الله مصباح نسبت داده شد: «سخنان زهرآگینی که توسط مصباح یزدی در خطبه های نماز جمعه ایراد شده، زمینه را برای کارهای تروریستی،‌ نظیر اقدام به قتل سعید حجاریان آماده ساخت.»(26 اسفند 78 ) محسن آرمین، بعدها با ظرافتی خاص، ترور حجاریان را به روحانیت و آیت الله مصباح نسبت داده و چنین می گوید: «کسانی که با انگیزه ایدئولوژیک دست به ترور می زنند، به مجوز شرعی نیاز دارند و تحت القائات ایدئولوژیک و سیاسی دست به این عمل زده اند که این موارد باید دنبال شود.»(بامداد نو 10 فروردین 79 )

    -روزنامه «آفتاب امروز» صریح تر از روزنامه های دیگر، به ایشان اتهام صدور فتوای ترور را نسبت داد و نوشت: «وقتی از برخی تریبون ها به طور رسمی فرمان قتل صادر می شود، کسانی هم خود را مجاز به اجرای آن می دانند.»(24 اسفند 78 )

    -روزنامه «فتح» در این باره نوشت: «این اقلیت در تلاش است که به هر طریقی، حاکمیت را در حیطه خود حفظ کند... تئوری پردازان خشونت با استفاده از تریبون های رسمی کشور، این مسائل را ترویج می کنند. جای سوال است که چرا سخنان پیش از خطبه های نماز جمعه، به طرح چنین مباحثی اختصاص یافته است. حاکمیت باید توجه کند که [در ترور حجاریان] انگشت اتهام را مردم به کجا نشانه رفتنه اند.»(29 اسفند 78 )

    -روزنامه مشارکت با درج سخنان مسئول روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت چنین نوشت: «از حاکمیت انتظار داریم و از مقامات می خواهیم که در وهله اول، نقش تئوری پردازان خشونت و شخص آقای مصباح یزدی را که با بیانات اخیر خود، مستند و با مدرک در تربیت دادن پتانسیل خشونت در فضای جامعه نقش داشت را بررسی کند.»(26 اسفند 78 )

    اکبر گنجی: کی گفته مصباح فیلسوف است!

    -اکبر گنجی که خود زمانی از عاملان خشونت و حرکت های خودسرانه بود و امروز به عنوان حامی فتنه سبز وجود مقدس حضرت ولیعصر(عج) را تکذیب می کند و هم جنس بازی را روا می داند، در آن دوران به میدان آمد و با تغییر چهره، این چنین جلوه گری کرد: «خشونت فقط معلول عملکرد شاه کلید و احکام عالیجنابان خاکستری نیست، بلکه جنایت و ترور، محصول روایتی است که قتل مخالفان فکری را توجیه می کند و این روایت، رسماً از منابر تبلیغ و از صدا و سیما پخش می شود. در واقع، بازداشت تئوریسین های خشونت که رسماً از منابر حکم ترور صادر می کنند، مهم تر از بازداشت دیگران است. آدمی که به طور علنی مجوز جنایت می دهد را باید محاکمه کرد!»(روزنامه صبح امروز 23 اسفند 78 ) و البته گنجی در جای دیگر گفت:" کی گفته مصباح فیلسوف است! و تازه اگر فقیه هم هست چرا مثل سایر فقها به درس و بحث نمی پردازد و با بسیجی ها و سپاهی ها جلسه می گذارد و تحلیل سیاسی می کند؟" گفتنی است چندی بعد روزنامه های مدعی رحمت و ملاطفت- در همان روز- با بزرگ ترین تیتر خود، به نقل از اکبر گنجی نوشتند: «نظریه پردازان "قتل عام درمانی" ترور سعید حجاریان را به شاخه نظامی سفارش داده اند!»

    مسعود بهنود: او می گوید دین ما دین خشونت است!

    مسعود بهنود،‌ همکار سابق روزنامه های دوره طاغوت و نویسنده دیروز روزنامه های زنجیره ای و امروزه حامی فتنه سبز در خارج و شخصی که در دادگاه به وجود طرح براندازی خاموش مطبوعاتی توسط خود و دوستانش اعتراف کرد، می نویسد: «ما از بزرگان دین در همه عمر شنیده بودیم که دین ما دین رحمت است و رأفت. حالا چه طور است که وقتی جهانیان به همین جا رسیده اند،‌ آقای مصباح کشف کرده است که دین ما دین خشونت ورزی است(!)»(عصر آزادگان 26 اسفند 78 )

    کرباسچی: سخنانش را نخواندم ولی او تئوریسین خشونت است!

    کرباسچی- شهردار اسبق تهران و مشاور ویژه کروبی در فتنه 88 در آن ایام در پاسخ به سؤال خبرنگار روزنامه «فتح» وقتی در برابر اصرار خبرنگار روزنامه «فتح» قرار گرفت تا نظر خود را درباره ارتباط سخنان آیت الله مصباح یزدی و ترور سعید حجاریان بیان کند، گفت: «من صحبت های آقای مصباح را نشنیده ام و متن صحبت های ایشان را هم نخوانده ام، ولی می دانم که ایشان صحبت هایی این چنین کرده اند(!) صحبت هایی که ترویج خشونت می کند، می تواند مؤثر باشد.»(روزنامه فتح 24 اسفند 78 )کرباسچی اعتراف می کند که این صحبت ها را نه شنیده و نه خوانده، اما در عین حال می گوید که «آیت الله مصباح، چنین صحبت هایی را کرده اند.» !؟ تیتر روزنامه ها هم از قول کرباسچی چنین شد: ایشان توریسین خشونت است!

    حجاریان: او مبلغ تروریسم لخت و عور است!

    پس از ترور سعید حجاریان، یکی از مقالات وی که پیش از این در هفته نامه «عصر ما» به چاپ رسیده بود، در اکثر روزنامه های اصلاح طلب به چاپ رسید. در این مقاله، حجاریان با تکیه بر جمله معترضانه ای که آیت الله مصباح در سخنان خود آن را بیان کرده بود، چنین وانمود میکند که استاد این جمله را تفسیر آیه «وأعدوالهم مااستطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به وعدوالله ...» آورده و چنین نتیجه می گیرد که ایشان به تبلیغ تروریسم لخت و عور پرداخته اند!(عصر ما 27 مرداد 78 )

    موسوی خویینی ها: او طرفدار خشونت است و باید نابود شود!

    دردمندانه باید گفتدر دوران اصلاحات آنها که به آیت الله مصباح نسبت تبلیغ و دفاع از خشونت و خونریزی را می دادند، خود خشن ترین فتواها را صادر کرده و صراحتاً به تبلیغ نابودی مخالفانشان می پرداختند. به طور مثال، سخن ذیل را که پس از ترور حجاریان از سوی موسوی خویینی ها از روحانیون برجسته جبهه دوم خرداد، صادر شده است برای قضاوت ذکر می کنیم. وی می گوید: «طرفداران خشونت شناخته شده هستند و باید نابود شوند.»وی سپس می افزاید: «دشمنان خاتمی، سعید حجاریان را ترور کردند.»(آفتاب امروز 26 اسفند 78 )
    بر اساس سخن فوق و مشخصاتی که این شخص از طرفداران خشونت ارائه کرده است، باید تمام افرادی را که نسبت به برنامه های خاتمی انتقاد دارند، دشمن ریاست جمهوری، تروریست و طرفدار خشونت دانست و همچنین باید، همگی آنان را نابود کرد. حال سؤال این است که آیا سخنان آیت الله مصباح – که همیشه مستند به آیات و روایات بوده است- ترویج خشونت است،‌یا این سخنان؟ به راستی بر اساس کدام قانون و مستند شرعی، مجازات مخالفین خاتمی "نابودی" است؟

    طاهری: باید ریشه قضیه کنده شود!

    نمونه دیگری از این دسته نظرات، فتوای آیت الله طاهری، امام جمعه سابق اصفهان است. وی نیز در حالی که عوامل ترور حجاریان را به عنوان خوارج یاد کرد و در حالی که به آیت الله مصباح کنایه می زد، ‌بیان داشت: «امیرالمومنین در یک روز چند صد نفر را کشت و فرمود که من چشم فتنه را کور کردم؛ حالا یکی دو نفر را اعدام کنند، این جواب نیست، برای این که دو نفر دیگر جایشان می آیند، باید ریشه قضیه کنده شود.»(کیهان 10 فروردین 79 )

    عبدالکریم سروش: او چه نوشته ای دارد که من با استناد به آن با او مناظره کنم!!

    از جمله مسائلی که به ابزاری برای تخریب شخصیت و ترور آیت الله مصباح مورد بهره برداری غیرمنصفانه قرار گرفت،‌ انجام نشدن مناظره بین آیت الله مصباح و عبدالکریم سروش بود. واقعیت آن است که آیت الله مصباح سال ها بود که عبدالکریم سروش را به حضور در یک مناظره زنده تلویزیونی دعوت می کرد، اما متأسفانه وی به بهانه های مختلف از انجام این مناظره طفره رفت.در آن ایام، سروش در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران درباره مناظره با آیت الله مصباح چنین می گوید:‌ «جواب من همان بوده که هست، 20 جلد کتاب دارم که آقای مصباح می تواند سر هر سطری از آن یقه مرا بگیرد، اما ایشان چه نوشته ای دارد که من با استناد به آن با جناب مصباح مناظره کنم...» (صبح امروز 11 آذر 78 ). صرف نظر از این که آیا سروش مجموعه آثار پرحجم مکتوب استاد مصباح را دیده بود یا نه، تحلیل صاحب نظران از این دروغ بزرگ سروش آن بود که" هیبت علمی " استاد مصباح یزدی رعشه ای در سروش انداخته بود که وی به چنین اشتباه فاحشی افتاده بود. احتمالا سروش مناظره آیت الله مصباح یزدی با احسان طبری را به یاد داشت.(اوایل انقلاب مناظره احسان طبری، فرخ نگهدار و استاد محمدتقی مصباح یزدی پیرامون «اصول ماتریالیسم دیالکتیک» صورت گرفت و از طریق صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش گردید. در آن مناظرات عبدالکریم سروش نقش مجری را به عهده داشت)

    مهاجرانی: من از پیشنهاد مناظره با او پشیمان نشدم ولی به جای آن مقاله می نویسم!

    البته عطاالله مهاجرانی نیز درآن دوران برای مناظره با آیت الله مصباح اعلام آمادگی کرد و پس از استقبال آیت الله مصباح مهاجرانی با روش های مختلف رسانه ای درصدد فرار از مناظره برآمد و آخر سر یک طرفه به نامه نگاری سرگشاده و مقاله نویسی برای استاد پرداخت و اتهام تئوریسین خشونت را در رنگ و لعاب های مختلف به استاد وارد نمود.آیت الله مصباح ناقد شدید سیاست های فرهنگی دولت اصلاحات بود و بالاخره اعتراض شدید رهبر انقلاب به مهاجرانی موجبات عزل شدن مهاجرانی را فراهم کرد. رهبر انقلاب فرموده بودند:«بارها گفته ام،‌ وزارت ارشاد در این دو سال که ایشان در رأس کار هستند، هیچ کار اسلامی به عنوان اسلام نکرده... سوال من این است که وزارت ارشاد چند کتاب برای تقویت فکر اسلامی چاپ کرده؟ چند فیلم برای تقویت مبانی فکری اسلامی و انقلابی ساخته؟ الان مرتب در سالن های وابسته به ارشاد نمایش داده می شود. بعضی صد در صد ضد دین است، ضد انقلاب است، اگر در کنار این همه، چند نمونه تئاتر و فیلم اسلامی می ساختند که این مبلّغ اسلام است، من اعتراض نمی کردم. من راضی نیستم از وزارت ارشاد!» عاقبت مهاجرانی با شکایت یکی از همسران خود، به اتهام ترک نفقه، عدم ثبت واقعه ازدواج و فریب در امر ازدواج ، برای فرار از محاکمه از کشور فرار کرد و بعدها از لندن به خیال خود به تحریک مردم در فتنه 88 پرداخت!

    منتجب نیا: او قبل از انقلاب درصدد نوشتن کتاب علیه حکومت اسلامی بود!

    در آن دوران تهمت عدم شرکت فعال در نهضت امام خمینی(ره) به آیت الله مصباح زده شد. رسول منتجب نیا گفته بود:«[آقای مصباح] قبل از پیروزی انقلاب و در حالی که حضرت امام(ره) در تبعید و اساتید و مدرسین مبارز حوزه علمیه قم در بازداشت و تبعید بودند و مردم در تظاهرات و حرکت های انقلابی شهید می دادند... حاضر نبودند یک سیلی در راه مبارزه با رژیم شاه تحمل کنند و بزرگان نقل می کنند که در صدد نوشتن کتابی علیه حکومت اسلامی بودند؛ به این معنا که هر حکومت قبل از پیروزی امام مهدی(عج) مشروعیت ندارد.»( روزنامه بیان 23 فروردین 78 ) این شبهه ناجوانمردانه آن چنان نچسب و غیر اخلاقی بود که در همان دوران اصلاحات آقایان خسروشاهی و دعایی گرچه منتسب به جریان اصلاحات بودند اما نسبت به آن واکنش نشان دادند و در بیان مجاهدت های استاد مصباح در دوران شاه، سخنرانی کردند. (برای آشنایی با سابقه مبارزاتی آیت الله مصباح به کتاب معتبر مرکز اسناد در باره ایشان مراجعه شود) اما جالب تر از همه پاسخ مظلومانه خود استاد مصباح به این شبهه بود: «حالا من باید بیایم، در بوق بکنم که آقا ما چه مبارزاتی کرده ایم!... مسائل بسیاری بوده که من تا حالا ضرورتی ندیده ام منتشر کنم و الآن هم ضرورتی نمی بینم که برای خوش آمد کسانی تبلیغ از خود کنم و تازه مگر بنده از خودم تعریفی کرده ام و مردم را به خودم دعوت کرده ام که کسانی مرا تکذیب می کند؟! آقا! بنده، نه رأی می خواهم تا ریاستی یا وزارتی کنم و نه از کسی می خواهم پشت سر من نماز بخواند...»

    متأسفانه تهمت عدم حضور در مبارزات انقلابی، گاهی از سوی افراد به ظاهر موجه؛ ولی بی اطلاع نیز گفته شده است. 9 دی به زودی این اتهام را نیز برای چندمین بار پاسخ خواهد داد.

    هاشم آغاجری: او اصلا اعتقادی به نهضت امام خمینی(ره) نداشت!

    «آقای مصباح یزدی تا زمانی که امام زنده بود، حضور چندانی در عرصه فکری و سیاسی نداشتند. ایشان قبل از انقلاب، اصلا اعتقادی به انقلاب و نهضت خمینی نداشتند و بعد هم تا همین چند سال اخیر، اصلا در صحنه های جمهوری اسلامی حاضر نبودند، ولی حالا مقدس شده اند!» (19 بهمن 78 )

    این در حالی است که آغاجری ملعون در سال 81 به واسطه توهین به مراجع و اهل بیت به اعدام محکوم شد.

    علی اکبر محتشمی: او مخالف مبارزه بود!

    علی اکبر محتشمی هم که بعد ها به دلیل عملکردش در فتنه 88 از دبیرخانه حمایت از انتفاضه مردم فلسطین برکنار شد، در آن دوران با بی تقوایی تمام در حمایت از شبهه رفقای سیاسی اش گفت«از بررسی این سابقه بر می آید که جناب مصباح با نهضت و انقلاب و قیام ملت و امام نظر موافق نداشته و همراه نبوده است. آقای مصباح بعد از سرکوب خونین قیام 15 خرداد توسط رژیم شاه، به شدت از جریان مبارزه و نهضت اسلامی سرخورده و مخالف آن شده و ابایی از طرح مخالفت خویش نداشت!»(روزنامه بیان 14 بهمن 78 )

    تاج زاده: معتقدان اسلام سلفی – مصباحی ...!!
    در همین زمینه می‌توان به گفته‌هایی که مصطفی تاج‌زاده اخیراً آنها را در گفت‌وگو با سایت ضد انقلاب کلمه پیرامون علامه مصباح یزدی بیان داشته است نیز اشاره کرد. او در این زمینه با ادامه خط اشاره شده در سال 78 می‌گوید:" البته از معتقدان اسلام سلفی – مصباحی انتظار ندارم که از نظریات و طرح های اصلاحی استقبال کنند و آن را بدعت ضدانقلابی و ضدنظام نخوانند."




    میزان تخریبها بر علیه آیت الله مصباح تا قبل از سال 84 به حدی بود که مقام معظم رهبری در رابطه با آن فرمودند:

    «این هجومهای تبلیغاتی که به شخصیت های برجسته و انسان های والا و با اخلاق برجسته وارد میکنند، نشان دهنده نیات و اهداف دشمن است. یک نفر مثل جناب آقای مصباح که حقیقتا این شخصیت عزیز، جزو شخصیت هایی است که همه دلسوزان اسلام و معارف اسلامی از اعماق دل بایستی قدردان و سپاسگذار این مرد عزیز باشند، مورد هجوم تبلیغاتی قرار میگیرند، حرف رسا و نافذ، منطق قوی و مستحکم که باشد، آن جا را دشمن زود تشخیص می دهد، چون حسابگر است. دشمن آن جا را می شناسد هر جایی و به مقابله اش می آید. با مرحوم شهید مطهری هم همین جور برخورد کردند ...» (
    مجله اشراق اندیشه ش اول / گفتمان مصباح ص 918)


    نتیجه گیری از بحث تا اینجا:

    شما عملا هیچ آشنایی با آیت الله مصباح و فعالیتهای ایشون تا قبل از سال 84 ندارید و تنها عملکرد ایشون رو محدود به فعالیتهای ایشون پس از انتخابات 84 می بینید. همچنین از هجمه ی تخریبهای گسترده ای که علیه ایشون تا قبل از سال 84 هم وجود داشت، بی خبر بوده اید. اما با همه این اوصاف، خودتون رو منتقد منصفی وانمود میکنید.

    ------------------------------------------

    در جای دیگر اینطور می فرمایند: دیشب‌ یکی‌ از دوستان‌ حاضر در جلسه‌ نقل‌ کرد؛ قبل‌ از برگزاری‌ مرحلۀ‌ اول‌ انتخابات‌ به‌ محضر یکی‌ از علمای‌ اهواز رسیدم‌. ایشان‌ گفت‌: نگران‌ نباشید، احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور می‌شود. ایشان‌ گفته‌ بود که‌ شخصی‌ شب‌ بیست‌ و سوم‌ ماه‌ رمضان‌ در حال‌ أحیاء پیش‌ از نیمۀ‌ شب‌ به‌ خواب‌ می‌رود. در خواب‌ به‌ او ندا می‌شود که‌ بلند شو برای‌ احمدی‌نژاد دعا کن‌، وجود مقدس‌ ولی‌عصر (عج‌) دارند برای‌ احمدی‌نژاد دعا می‌کنند. می‌گوید من‌ حتی‌ اسم‌ احمدی‌نژاد را نشنیده‌ بودم‌ و اصلاً او را نمی‌شناختم‌! خود ایشان‌ نیز در تاریخ‌ دهم دی‌ماه‌ قاطعانه‌ گفته‌ بود که‌ من‌ رئیس‌‌جمهور خواهم‌ شد. کسانی‌ با او شوخی‌ می‌کردند که‌ این‌ چه‌ حرفی‌ است‌ می‌زنی‌؟ چه‌ کسی‌ به‌ تو رأی‌ می‌دهد؟ چه‌ کسی‌ تو را می‌شناسد؟ گفته‌ است‌ این‌ قول‌ یادتان‌ باشد، امروز ۱۰ /۱۰ /۸۳ است‌، من‌ رئیس‌‌جمهور خواهم‌ شد! حالا خواب‌ دیده‌ یا کسی‌ به‌ او گفته‌ است‌ من‌ نمی‌دانم‌!» (گفتمان مصباح، رضا صنعتی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۸۸۳)
    این جملات آیت الله مصباح رو شما در مقام تعریف و تمجید ایشون از احمدی نژاد آورده اید در حالی که واقعیت اینه که ایشون این سخنان رو در مذمت احمدی نژاد ایراد کرده اند. در حقیقت ایشون با بیان این اقوالی که درباره ی احمدی نژاد دهان به دهان گشته و رد اونها، میخواهند فضای مقدسی که اطراف احمدی نژاد، برخی درست کرده اند را بشکنند و حُرمت خود ساخته ی اطرافیان احمدی نژاد رو که کسی حق ندارد از احمدی نژاد انتقاد کند (چرا که او کاندیدای مورد نظر امام زمان(عج) هست) را از بین ببرند. بنابراین اگر تعریف اغراق آمیزی که واقعا خارج از عرف اسلامی از آیت الله مصباح وجود داره که ایشون در حقیقت در تعریف و تمجید از احمدی نژاد زیاده روی کرده باشند، ارائه کنید.

    در ادامه هم شما با استفاده از همین تحلیل نادرست، اقدام به نتیجه گیری کرده اید که آیت الله مصباح نه تنها در حد یک نظریه پرداز سیاسی نیست، بلکه فقط در حد یک جوگیر سیاسی میتوان از او یاد کرد. در حالی که مقدمه ی این نتیجه گیریتون همونطور که عرض کردم، صحیح نیست. به فرض محال هم که مدرک مستدلی مبنی بر ادعای شما وجود داشته باشه، لفظ جوگیر سیاسی، بیشتر به توهین شبیهه تا نقد!

    در ادامه هم شما عنایات محبت آمیزی نسبت به شاگردان آیت الله مصباح داشتید. خوب است نظر شما رو به چند نکته جلب کنم:

    1- فتنه، جریان فتنه، فتنه گر و ... جزء کلماتی هستند که اولین بار در ادبیات سیاسی مقام معظم رهبری به کار رفت و ایشان عناصری که رای ملت در سال 88 رو به بازی گرفتند رو با این لفظ خطاب کردند. شما اگر بر خلاف مقام معظم رهبری معتقدید که اصلا فتنه ای در کار نبوده، بحثش جداست. اما اگه فتنه بوده، به کار بردن لفظ «اصحاب فتنه» یا افرادی که «نخ تسبیح» اون فتنه بودند، تبیین بیشتر ادبیات مقام معظم رهبری در همین زمینه است. بنابراین اسم اینو نمیشه توهین به برخی سیاستمداران سابق این کشور گذاشت. چرا که حرکت فتنه انگیز اونها توهین بزرگی به کل نظام و مردم بود.

    2- جریان انحرافی هم از ابتدا ساخته و پرداخته ی اکبر هاشمی رفسنجانی بود و سایتهای وابسته به ایشون این لفظ رو در جامعه رواج دادند و استفاده کردند نه آیت الله مصباح و شاگردانشون.

    3- ضد ولایت خطاب کردن کسانی که در راهپیمایی روز قدس، در حالی که علنا روزه خواری میکردند و شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» سر میدادند، گمان نمیکنم امر اشتباهی بوده باشد. چون خود این افراد و حامیانشون رسما و با افتخار تمام خودشون رو ضد ولایت معرفی کردند.

    4- در انتها هم نظر شما رو جلب میکنم به نظر مقام معظم رهبری نسبت به شاگردان آیت الله مصباح! شاید براتون عجیب باشه که مقام معظم رهبری علاوه بر خود آیت الله مصباح، از شاگردان ایشون هم تعریف کرده اند:

    مقام معظم رهبری پس از راه اندازی رادیو معارف صدای جمهوری اسلامی، در اولین دیدار اعضای این گروه با معظم له، در خصوص استفاده رادیو معارف از شخصیت های برجسته دینی در برنامه های خود، در مورد شخصیت علمی آ ت الله مصباح میفرمایند:


    «از لحاظ معارف عقلانی و فلسفی اسلامی، ما امروز چه کسی را داریم ؟ مثلا آقای مصباح و آقای جوادی آملی را در قم داریم. آنچه شما ارائه می دهید، باید از سطح اینها کمتر نباشد...شما باید یک گروه مشاوره ی محتوایی از مناسب ترین شخصیت هایی که امروز می توانید پیدا کنید، داشته باشید. مثلااز آقای مصباح دعوت کنید و اصرار هم بکنید یا مثلا از شاگردان آقای مصباح دعوت کنید. خوشبختانه یکی از موفقیتهای آقای مصباح یزدی در قم، این است که ایشان بر خلاف خیلی از فضلای ما که فضلشان در خودشان منحصر مانده، فضلش در شاگردان خوب سرریز شده»

    ================================

    چند سوال هم بنده از شما میپرسم:

    1- آیا هنوزم نظرتون اینه که بنده و تفکرم، تعصبی و افراطی هستیم و شما تنها این وسط منصفانه نقد کردید؟

    2- برای یک فردی با تفکرات من، چقدر بستر و فضای مناسب مهیاست تا مشابه انتقادات جنابعالی از آیت الله مصباح رو رو از شخصیتهایی مثل حجت الاسلام موسوی خوئینی ها، حجت الاسلام هادی خامنه ای، حجت الاسلام هادی غفاری و امثال اینها انجام بدم؟ آیا تا بحال دیده اید که در سایتها و فروم هایی با گرایشات دوم خردادی، کسی بتواند به ساحت این افراد نقدی وارد کند و با او برخوردی نشود؟


    کمی در عمل منصف باشیم.


    در پایان عرایضم عرض میکنم که بنده با نظرات و تحلیلهای جناب farzad-a هم موافق نیستم. اما میخواستم به خودتون ثابت بشه نوع نگاهتون فقط از دید بنده اشتباه نیست.



    موفق باشین.
    92/5/1
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]- [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

  10. #109
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض کسانی که به شمر احترام می گذارند!

    کسانی که به شمر احترام می گذارند!



    محکمترین منطق اعتراضی مخالفان علامه مصباح یزدی این است که چرا ایشان حاضر به تعامل با برخی از افرادی که سابقه انقلابی گری دارند نمی باشد؟



    به گزارش سرویس سیاسی بی باک، صراحت، شجاعت و بی باکی علامه مصباح یزدی در اظهار حق و دفاع از ارزشها و آرمانهای اسلام و انقلاب، بیشترین حقد و غضب را در دل دشمنان و مخالفان انقلاب و مکتب تشییع نسبت به ایشان ایجاد کرده است.

    علامه مصباح یزدی از آنجا مورد حمله شدید افراطیون اصلاح طلب و مخالفان نظام و انقلاب قرار گرفت که در دفاع از انقلاب و ولایت و پاسخ به شبهات متعدد تئوریسن های معاند و مخالف نظام، جانانه به میدان آمد.

    ایثار و از خودگذشتی و بیان منطقی و محکم علامه مصباح یزدی آنقدر برای دشمنان نظام و انقلاب سنگین آمد که به اعترافشان، سخنرانی های افشاگرانه علامه مصباح یزدی کار آنها را تا سالهای سال به عقب انداخت.

    حال که با یک جابجایی قدرت از کسی ـ که در سالهای اخیر تا حدی بسیاری تحت تاثیر برخی از اطرافیانش، منش و سیره و رهنمودهای علامه را در دستور کار خود قرار نداد ـ به فرد دیگری، عده ای شمسیرهایشان را برای ذبح آرمانها انقلاب و مطهری زمان تیز کرده اند اما ایشان لحظه ای در بیان حقایق و اعتقادات خود، سست و منزوی نشده اند و همچون گذشته، روشنگری را در دستور کار خود قرار داده اند.

    محکمترین منطق اعتراضی مخالفان علامه مصباح یزدی این است که چرا ایشان حاضر به تعامل با برخی از افرادی که سابقه انقلابی گری دارند نمی باشد؟

    اما این اظهارات با ذکر مطلبی تاریخی و با بیانی ساده اینگونه پاسخ داده می شود: برخی گمان می‌کنند اگر شخصی در گذشته فرد بزرگی محسوب می‌شده باید همواره مورد احترام باشد و حرفش زمین گذاشته نشود اما خوب است بدانیم که شمر یعنی قاتل امام حسین(ع) در جنگ صفین جزو یاران حضرت علی(ع) بود.

    علامه با ذکر این نمونه و مصداق تاریخی به این صنف از مخالفان و معترضان هشدار می دهد که این منطق و سیره در پیش گرفته آنان، منجر به تطهیر شمر و قدیس شمردن شمر و دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) می گردد.

    گفتنی است؛ حضرت علامه محمدتقی مصباح‌یزدی سه‌شنبه شب در سیزدهمین جلسه درس اخلاق رمضان که در حسینیه امام خمینی (ره) دفتر رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای در قم برگزار شد با اشاره به سالروز میلاد امام حسن(ع) برخی از وقایع تاریخی زمان آن حضرت از جمله نبرد و صلح با معاویه را مورد توجه قرار داد و اظهار کرد: صلح ایشان زمینه‌ساز قیام عاشورا و عاملی برای تداوم اسلام ناب بود زیرا دستگاه امویان سعی داشت با تبلیغات سوء، چهره اهل بیت(ع) را تخریب و اسلام را نابود کند.

    وی افزود: در زمان رسول خدا(ص) سه دسته از مسلمانان حضور داشتند؛ گروهی که همراه پیامبر(ص) به عبادت می‌پرداختند و به طور خالصانه در جهاد شرکت می‌کردند و گروه دیگر هم منافقان بودند که هیچ اعتقادی نداشتند و اگر دستشان می‌رسید مهاجران در مدینه را هم اخراج می‌کردند و در نهایت هم گروه سومی که همان قشر خاکستری جامعه محسوب می‌شدند؛ اینان عبادات و تکالیف شرعی را انجام می‌دادند اما در این زمینه اکراه و اجبار داشتند و در جبهه هم حاضر می‌شدند ولی به خط مقدم نمی‌رفتند و در مجموع بیشتر به دنبال حفظ جان و منافع‌شان بودند.

    استاد اخلاق حوزه علمیه قم با بیان اینکه رحلت حضرت محمد(ص) آزمون بزرگی برای مسلمانان در آن زمان بود خاطرنشان کرد: این امر مسلمانان را به دو گروه تقسیم کرد؛ گروهی که خلافت بعد از پیامبر را در واقع ادامه تداوم راه و دستیابی به هدف رسالت یعنی رشد و کمال بشری می‌دانستند به همین دلیل سخنان پیامبر مبنی بر جانشینی حضرت علی(ع) را قبول داشتند اما گروه دیگری هم بودند که به خلافت تنها به عنوان ریاست جامعه می‌نگریستند و همین‌ها هم شخص دیگری را انتخاب کردند.

    وی ادامه داد: پس از گذشت 25 سال از خلافت سه نفر مردم ضررهای زیادی را متحمل شدند به ویژه آنکه خلیفه سوم آسیب‌های بیشتری را به جامعه وارد کرد و همین امر سبب شورش‌هایی علیه او شده و سرانجام هم به قتلش منجر شد و مردم برای بیعت با امام علی(ع) چاره دیگری نداشتند زیرا دریافته بودند که تنها راه نجات همین است.

    علامه مصباح یزدی با اشاره به فرستادن معاویه به شام در زمان خلیفه دوم و برشمردن دلایل این امر که یکی از آنها رهایی از توطئه‌های معاویه بود عنوان داشت: همین امر سبب شد معاویه بتواند در آن منطقه تربیت ویژه خود را پیاده کرده و مردمی کاملا مطیع را پرورش دهد که چیزی زیادی از اسلام واقعی نمی‌دانستند.

    رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) اضافه کرد: حضرت علی(ع) در آغاز خلافت خویش با مشکل بزرگی به نام معاویه روبه‌رو بود و به همین دلیل تصمیم به جنگ با او گرفت؛ در جنگ صفین شخصیت‌های بزرگی چون عمار و نیز 60 نفر از کسانی که جنگ بدر را درک کرده بودند به شهادت رسیدند اما همین‌ها عاملی بودند که علی می‌توانست با معاویه نبرد کند ولی بعدها که امام حسن(ع) قصد مبارزه با معاویه را داشت عدم وجود چنین یاران باوفا و شاخصی یکی از مشکلات محسوب می‌شد.

    وی بیان داشت: تبلیغات سوء معاویه موجب پراکندگی یاران امام حسن(ع) شده بود و او حتی توانسته بود با سکه‌های طلا گروهی از لشکریان امام را تطمیع کند و شرایط را به گونه‌ای تغییر دهد که نزدیکان امام هم نسبت به ایشان بدگمان بوده و توهین به ایشان امری عادی محسوب می‌شد؛ امام حسن(ع) در این شرایط با تدبیر عالی خود صلح‌نامه‌ای را تدوین کرد که معاویه نتوانست حتی یک روز به آن پایبند باشد در حالیکه همه انسان‌ها در هر دسته و گروهی باشند به عهد و پیمانشان وفادار می‌مانند.

    علامه مصباح یزدی خاطرنشان کرد: معاویه رسما اعلام کرد که به عهدنامه پایبند نیست و هدفش ریاست بر مردم بوده و به این صورت چهره واقعی‌اش توسط مردم دیده و زمینه‌سازی برای قیام عاشورا محقق شد.

    استاد اخلاق حوزه علمیه در ادامه به دلایل وقوع حوادث تلخ در طول تاریخ اسلام اشاره و اظهار کرد: وقتی خواص بی‌بصیرت باشند و سطح فرهنگ عمومی جامعه هم ضعیف باشد آنگاه دشمنان می‌توانند نقشه‌های خود را به خوبی در جامعه پیاده کنند؛ رهبر معظم انقلاب قدرت تشخیص پایین مردم را به بی‌بصیرتی تعبیر کرده‌اند و همین عامل را یکی از دلایل فجایع می‌دانند به همین دلیل بر ایجاد کرسی‌های آزاداندیشی تاکید فراوانی دارند تا مردم سئوالات و شبهات خود را بپرسند و جواب دریافت کنند و از بروز حوادثی مانند سال 88 جلوگیری شود.

    وی به عوام‌فریبی به عنوان یکی دیگر از حربه‌های دشمنان در طول تاریخ اشاره کرد و بیان داشت: ابتدا یک سری مناقب دروغین ساخته می‌شود و افرادی را هم واجد آن می‌دانند سپس از مردم می‌خواهند که هیچ انتقادی نسبت به آنها نداشته باشند که نمونه بارز این امر قائل شدن عصمت از اشتباه برای صحابه است و امروز هم تکفیری‌ها به جرم قبول نداشتن این موضوع از سوی شیعیان، دست به کشتارهای وسیع می‌زنند.

    علامه مصباح یزدی تصریح کرد: بعضی بر این عقیده هستند که اگر شخصی در گذشته کارهای خوبی انجام داده و فرد بزرگی محسوب می‌شده باید همواره مورد توجه و احترام باشد و حرفش زمین گذاشته نشود اما خوب است بدانیم که شمر یعنی قاتل امام حسین(ع) در جنگ صفین جزو یاران حضرت علی(ع) بود.


    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

  11. #110
    اگه نباشه جاش خالی می مونه hejran8 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    نوشته ها
    382
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط hamid نمایش پست ها
    سلام.
    بنده از قبل با این کتاب آشنایی ضمنی داشتم و مرتبه ی اولم نیست که این کتاب رو کسی بهم معرفی میکنه.

    در اون کتاب همونطور که خودتون اشاره کردین، شهید بهشتی در یک مورد خاص (نحوه ی برخورد با سخنرانی های جنجال برانگیز شریعتی) نسبت به موضع آیت الله مصباح نقد داشتند که همراه با بیان نقاط مثبت بسیار آیت الله مصباح هست. اما وبلاگ نویس مورد نظر شما دقیقا مشابه سایتهایی که بنده مدعی اون هستم، با تقطیع کلمات شهید بهشتی، تنها جملات حاوی نقد رو آورده اونم در راستای هدفی که هم من و هم شما میدونیم که اون هدف هر چیزی میتونه باشه جز نقد منصفانه. کلمات ناسزایی هم که در ادامه ی مطلبش، نویسنده ی وبلاگ آورده بود رو هم که خدمتتون بولد کردم. واقعا نقد منصفانه توش این همه ناسزا هست؟ چند بار تا حالا اطرافیان آیت الله مصباح از چنین الفاظی در مورد قالیباف استفاده کردن که شما مدعی هستین اونها تخریب میکنن اما طرفداران قالیباف و طرفدارانش فقط این وسط مشغول نقد منصفانه اند؟!

    این نهایت بد اخلاقی رسانه ایه که نقد علمی و آکادمیک دو شخصیت علمی و حوزوی کشور رو ازش سوء استفاده کنیم و بعد خودمون رو پشت اون نوشته ها قایم کنیم و ادعا کنیم که به جای اینکه به ما بگین چرا این فحشنامه ها رو انتشار دادین، برین از شهید بهشتی بپرسین که چرا از ابتدا نقدی رو آغاز کرده و به ما ربطی نداره!! حتی به نظرم اسم اینو بداخلاقی هم نمیشه گذاشت. بلکه یه جور کینه ی همراه با ترس هستش. ترس از مواجهه ی مستقیم و نقد کردن با عنوان شخصی. چرا که افرادی در دوران اصلاحات سعی کردن با هویت حقیقی خودشون و با ادعای نترسیدن از منطق آیت الله مصباح، با او مناظره کنن و بعد همگی سر از خارج از کشور در آوردن. اونها که ادعا داشتند وقتی عاقبتشون این میشه، پس دیگه تکلیف تازه به دوران رسیده هایی که ادعای نقد آیت الله مصباح رو دارن، مشخصه: قایم شدن پشت نظریات بزرگانی مث شهید بهشتی همراه با سوء استفاده از کتابهای ایشان! تا اگه چنین حرکتی ترکشی هم داشت، به شهید بهشتی بخوره!

    در مورد قالیباف هم بنده کماکان علاقه ای به نبش قبر ندارم. اگر نقل قول شما از وبلاگ آهستان نبود، همین چند تا پست آخر رو هم نمینوشتم (هر چند که حرف نگفته زیاده). اما به شما توصیه میکنم در راستای عمل به تکلیف مقدسی که حس کردین (دفاع از قالیباف) به روشهای آلوده به گناهی چون تهمت زنی و حق الناس (مشابه رفتار وبلاگ نویس آهستان) متوسل نشین. فقط همینقدر میگم که هر چه از انتخابات میگذره، با دیدن رفتارهای به اصطلاح طرفداران قالیباف بیشتر خدا رو شکر میکنم که قالیباف رئیس جمهور نشد. چرا که حداقل تکلیفمون با رئیس جمهور منتخب روشنه و ذهنیت بچه های حزب اللهی نسبت بهش مشخصه.

    در مورد ایجاد گفتگوی جدید در بخش بحث و گفتگوی آزاد، فکر کنم توضیح بالای این بخش گویاست:
    شما تاپیک مورد نظرتون رو در سایر بخشهای سیاسی سایت ایجاد کنید. در صورتی که حس بشه فضای بحث طوری هست که اولا سایر کاربران علاقه ی شرکت فعال در اون تاپیک رو دارن (مث همین تاپیک) و ثانیا فضای تاپیک به سمت پستهای خلاف قوانین تالار سیاست نمیره، به این بخش منتقل میشه. این محدودیت برای همه ی اعضای سایت فعلا برقراره.


    موفق باشین.
    92/4/29
    سلام
    بابت تاخیر عذر میخوام.
    جناب حمید من تعجب میکنم شما اصرار دارید نیت بد رو برای نویسنده مطلب اثبات کنید! خب دوست عزیز ایشون میخواسته نقدها رو مطرح کنه نه اینکه کل کتاب رو کپی کنه! واقعا عجیب هست حرف شما! خب ایشون میتونست لینک متن کامل کتاب رو نگذاره! واقعا نیت خوانی شما جالب بود بگذریم. اون قسمتی هم که بولد کردید در پست قبل عرض کردم منظورشون خود ایة الله مصباح نبوده بلکه بعضی اطرافیانی بوده که کاسه داغ تر از اش هستند و هیچ نقدی رو برنمیتابند! اصراری هم ندارم بگم تک تک کلمات این نویسنده درست بوده! دیکته نانوشته غلط نداره اما بهتره شما هم از موضع صفر و صدی و سیاه و سفیدی کمی کوتاه بیاید!
    در مورد کینه و ترس از ایة الله مصباح و ... هم این همه لطف شما رو من نمیتونم جواب بدم!
    در مورد اظهار شکرتون برای رای نیاوردن قالیباف هم فقط میتونم بگم متاسفم!

    فرمودید به تهمت زنی و حق الناس متوسل نشم! ممنونم چشم حتما! اما به نظرم شما بودید که به قالیباف در مورد سوء استفاده مالی تهمتی زدید بدون اثبات در دادگاه و حتی با وجود تبرئه ایشون. البته از بزرگتر از شما توقع کوتاه امدن و عذرخواهی از این تهمتها رو داشتیم که بیجا بوده ظاهرا!
    ویرایش توسط hejran8 : 30-07-2013 در ساعت 05:04

صفحه 11 از 16 نخستنخست ... 2345678910111213141516 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مؤمن همواره تکلیف مدار است
    توسط 5227053076 در انجمن مقالات
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 30-12-2013, 22:31
  2. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 23-02-2013, 16:35
  3. به ‎جاسبی می‎گفتند معظم له!
    توسط safaeei در انجمن اخبار سیاست داخلی ایران
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 18-02-2013, 19:34
  4. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 24-11-2012, 08:32
  5. راويان روايات علائم ظهور
    توسط hossein moradi در انجمن امام زمان عجل الله تعالی فرجه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 27-09-2010, 22:49

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه