صفحه 6 از 16 نخستنخست 123456789101112131415 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 51 به 60 از 156

موضوع: بحث و گفتگوی آزاد: ریشه‌های تخریب یک تکلیف مدار!

  1. #51
    حق آب و گل داره مجید آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا
    نوشته ها
    1,182
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط 5227053076 نمایش پست ها
    سلام
    :)...آرمان های من نوعی اگر به خاطر اومدن کسی مثل احمدی نژاد ایجاد شده، همون بهتر که با اومدن کس دیگه ای(حالا نام نبریم :دی!!) هم از بین بره...اون دیگه آرمان نیست...گول زنکه...
    ما مخلصیم...@{;-
    التماس دعا!!
    من نگفتم آرمان ها در زمان احمدی نژاد ایجاد شده و حالا قراره از بین بره.

    آرمانها و انقلابی گری از بعد از پیروزی انقلاب بود. اما به فرموده رهبر معظم انقلاب در زمان احمدی نژاد "افتخار به انقلابی گری" رواج پیدا کرد.

    همه ما یادمونه زمان هشت ساله خاتمی و تا حدودی هم قبلش زمان دولت سازندگی اسم آوردن از انقلابی گری و شاخصه های اون ننگ بود و هیچکس جرئت نداشت حرفهایی که امروز در محافل گفتمانی زده میشه رو بزنه. ساده زیستی، خدمت به مردم، اصول و آرمانهای امام، مبارزه با استکبار، محو رژیم صهیونیستی، تکریم خانواده های شهدا و .... در زمان خاتمی و هاشمی هم بود یا در زمان احمدی نژاد جانی دوباره گرفت؟

    همونطور که بچه حزب اللهی ها در زمان خاتمی نمیتونستن بر اثر جو حاکم حرفی از انقلابی گری بزنن و اقدام انقلابی انجام بدن، در زمان روحانی هم نمیزارن چنین اتفاق هایی بیفته و با چماق "اعتدال" همه رو افراطی معرفی میکنن و ساکت میکنن. تا امثال من و شمای حزب اللهی بخواهیم کاری بکنیم یا حرفی بزنیم با گفتن اینکه "مردم خسته شدن دیگه از این حرکت ها و حرف های افراطی و دنبال آرامش و اعتدال هستند" در نطفه خفه میکنند حرکت ها رو

    من اگه گفتم خداحافظی کن منظورم این نبود که از بین میرن. منظورم این بود که دیگه نمیتونیم آرمانهامون رو دنبال و در جامعه پیاده کنیم.

    یاعلی
    :18:[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]:18:

    برای عضویت درخواست دهید...

    اين فضاى بى بند و بارى در حرف زدن، در اظهارات عليه دولت، عليه كسى‌ به خاطر اغراض، اينها چيزهائى نيست كه خداى متعال از اينها به‌آسانى بگذرد...بله اينجورى است. بعضى از ظلمها، بعضى از كارها هست كه نتيجه و اثر آن دامن همه، نه فقط دامن آن ظالم را ميگيرد...

    امام خامنه ای

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #52
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    ببخشيد دوستان عزيز
    ما كور
    ما بي سواد
    ما بي بصيرت
    هرچي شما بگيد قبوله
    اما اينها رو چطور معني ميكنيد؟





    هوشنگ اميراحمدي (جاسوس CIA و دلال رابطه ايران و آمريکا) در کنار محمود احمدي‌نژاد، نيويورک، مهر 1386.
    فضلی نژاد: اميراحمدي يکي از همکاران «ريچارد فراي» در شوراي آمريکا- ايران (گروه تماس نيوجرسي) است و از ابتداي دهه 1370 با دولت هاشمي رفسنجاني پيوندهاي نزديکي برقرار ساخت. او يکي از نزديکان «عطاءالله مهاجراني» (معاون حقوقي رفسنجاني در دوران رياست‌جمهوري‌اش) بود. نخستين ديدار اميراحمدي با «محمود احمدي‌نژاد» مهر 1386 در نيويورک انجام شد و در سال‌هاي بعد نيز تکرار گشت. اين جاسوس CIA مناسبات گسترده و عميقي به واسطه «اسفنديار رحيم مشايي» با رئيس دولت يافت. روزنامه کيهان نخستين بار از اين ارتباطات پرده برداشت، اما رحيم مشايي ضمن شکايت از «کيهان» قسم خورد که با اميراحمدي ارتباطي ندارد. سرانجام دادگاه مطبوعات پس از دفاعيات حسين شريعتمداري، روزنامه کيهان را از شکايت مشايي به اتهام ايراد افترا و نشر اکاذيب تبرئه کرد.





    ريچارد فراي (تئوريسين مکتب ايراني و معروف‌ترين ايران‌شناس CIA) در کنار رئيس جمهور احمدي‌نژاد؛ 6 بهمن 1386، تهران.
    فضلی نژاد: ريچارد فراي کوشيد تا در هر 3 دولت کارگزاران، اصلاحات و احمدي‌نژاد با استفاده از همه ظرفيت‌ها و اهرم‌هاي شبکه گسترده‌اش در ايران (که 50 سال قدمت داشت) يک «بحران گفتماني» ايجاد کند. براي اين کار فراي و اميراحمدي در دولت هاشمي رفسنجاني با استفاده از روابط‌شان با دولتمردان حزب کارگزاران يک پروژه «جمع‌آوري اطلاعات» را پيش بردند، اما با هوشياري «وزارت اطلاعات» اين پروژه کشف شد و حتي اسناد آن در برنامه تلويزيوني هويت به روي آنتن رفت. تئوريسين مکتب ايراني از بهمن 1384 توانست با «حلقه انحرافي» ارتباطات نزديکي برقرار کند، اما مکاتبات او با شخص رئيس جمهور از شهريور 1386 آغاز شد و احمدي‌نژاد در انتهاي پاسخ به نامه فراي دعا کرد موانع ارتباط با آمريکا برداشته شود! در زمستان 1386 نيز «ريچارد فراي» موفق شد تا احمدي‌نژاد را ملاقات کند و از رهگذر اين تماس‌ها، مرداد 1389 «مکتب ايراني» از سوي «اسفنديار رحيم مشايي» به عنوان ايدئولوژي رسمي دولت معرفي شد. در واقع، شبکه جاسوسي آکادميک انگليس و آمريکا که از رهگذر سياست‌هاي دولت هاشمي در ايران رشد کردند، توانستند به کمک حلقه انحرافي، گفتمان اصيل رئيس جمهور را تغيير دهند.








    ضیافت دربار پهلوی به افتخار پرفسور «ریچارد فرای» (نفر اول از چپ) با حضور هدایتی (وزیر آموزش و پرورش/ نفر اول از راست) و «شجاع‌الدین شفا» (ایدئولوگِ یهودی حکومت شاه/ نفر دوم). این ضیافت شب 20 دی 1344 و پس از آغاز مبازرات امام خمینی(ره) با حضور مقامات عالی رژیم برگزار شد.



    کوروش، میترائیسم و فرقه اسلام ایرانی
    قدیس یهودی «مکتب ایرانی»

    پیشنهادات ریچارد فرای همیشه مورد استقبال دست چپ و راست شاه قرار می‌گرفت. تاریخ حکومت رضاشاه و زندگی‌نامه او از پروژه‌های وسوسه‌انگیز و با اهمیت برای محمدرضا پهلوی بود. فرای یکی از رهبران امنیتیِ «کودتای آژاکس» (28 مرداد) که محقق تاریخ معماری ایران نیز به شمار می‌رفت، به شاه معرفی کرد156 و بدین‌ترتیب پای دونالد ویلبر جاسوس معروف آمریکایی به پروژه «مکتب ایرانی» کشیده شد.157 ویلبر زندگی‌نامه رضاخان را نوشت و برای این‌ کار پول زیادی گرفت.158 (سال 2000.م روزنامه نیویورک تایمز خاطرات ویلبر از سال‌ها جاسوسی در ایران را به چاپ رساند.)159 کسانی که محمدرضا پهلوی را مجدداً به قدرت بازگردانده بودند، حالا نه تنها اداره‌اش می‌کردند، بلکه تاریخ کشورش ایران را به روایت لیبرال‌های یهودی می‌نوشتند و این کار را نیز با استفاده از «بودجه‌های نفتی» ایران انجام می‌دادند؛ یعنی کوچک‌ترین هزینه‌ای برای گسترش قرائت انگلیسی خود از ایران و اسلام نمی‌کردند و فقط از جیب دولت می‌خوردند. این سبک یهودی‌ها بود. منوچهر اقبال از سال 1342 تا 1356 ریاست شرکت ملی نفت ایران (دست چپ شاه) را برعهده داشت و با انگلیسی‌ها مراودات نزدیکی برقرار ساخت160 و در همین چارچوب پول‌های کلانی برای ترویج «مکتب ایرانی» به ریچارد فرای می‌داد.161



    «اسفندیار رحیم‌مشایی» (رئیس ‌دفتر وقت رئیس‌جمهور) عصر یکشنبه 21 شهریور 1389 «منشور کوروش» را در «موزه ملی ایران» و جلوی سفیر انگلیس و دیپلمات‌های غربی، روی دستش گرفته است! در این مراسم، حمید بقایی (از اعضای حلقه انحرافی) رئیس‌جمهور احمدی‌نژاد را «کوروش زمان» نامید! این اظهارات به دستمایه‌های طنز برای نویسندگان زیادی تبدیل شد.


    «حلقه انحرافي» دولت از سال 1387 زمينه‌ساز نفوذ ايده‌هاي صهيونيستي به گفتمان رئيس‌جمهور احمدي‌نژاد (مانند اظهار دوستيِ «اسفنديار رحيم مشايي با مردم اسرائيل) بود و نيمه مرداد 1391 قصد داشت با حضور عناصرش در «كنفرانس دوسالانه مطالعات ايران‌شناسي» در شهر اسلامبول تركيه، بسترسازِ جاسوسي آکادميک اسرائيل از ايران شود، اما با افشاگري «روزنامه کيهان» اين پروژه امنيتي ناکام ماند. «دوسالانه مطالعات ايران‌شناسي» از سال 1376 بخشي از پروژه جاسوسي آكادميكِ مثلث سرويس هاي جاسوسي ليبرال با هدف «جمع‌آوري اطلاعات از داخل ايران» به شمار مي‌رود كه «احسان يارشاطر» بهايي آن را بنيان گذاشت و سال 1381 نيز «ريچارد فراي» رياست کنفرانس را برعهده گرفت.
    سال 1391 که «حلقه انحرافي» دولت دهم خود را آماده حضور در اين کنفرانس در ترکيه مي‌کرد، «تورج اتابکي» مديريت آن را برعهده داشت و دو برنامه مهم آن اهداء «جايزه سعيدي سيرجاني» (عامل برجسته فراماسونرها) و «جايزه کتاب يارشاطر» به 2 استاد ايراني بود. تيم مديريتي و سخنرانان ويژه «كنفرانس استامبول» هر 5 نفر عضو حلقه ايران‌شناسان «بنياد مطالعات ايران» بودند که «ريچارد فراي» و «احسان يارشاطر» را از پدران معنوي آن مي‌شناسند؛ بنيادي كه رياست عاليه آن با «اشرف پهلوي» است و «احمد علي مسعود انصاري» در كتاب «پس از سقوط» با انتشار سندي فاش كرد كهCIA از دهه .1980م به واسطه «پرويز ثابتي» (مديركل امنيت داخلي ساواك) هدايت رويكردها و فعاليت هاي اين بنياد ايران شناسي را در دست دارد. (صص275-273)
    يک ماه پيش از برگزاري کنفرانس صهيونيستي اسلامبول، «حلقه انحرافي» با سوءاستفاده از پوشش پژوهشي «سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري» و برخي نهادهاي دولتي، نمايندگان خود را براي حضور و ارائه اطلاعات در اين کنفرانس تعيين کرده بود. رژيم صهيونيستي نيز در همين هنگام 6 استاد اسرائيلي در حوزه مسائل ايران را از دانشگاه هاي صهيونيستي «تل آويو»، «نگو» و «هبرو» براي حضور در سمينار و تماس با 70 استاد دانشگاه‌هاي ايران آماده مي‌کرد


    ريچارد فراي(نفر دوم از چپ) در کنار «احسان يارشاطر» (فراماسونر بهايي نفر سوم از راست) در «کنفرانس دوسالانه ايران‌شناسي»، سانتامونيکاي آمريکا، خرداد 1389.
    اين سمينار به رياست »احمد توکلي طرقي» (سردبير فصلنامه ايران‌نامه و از حاميان معروفِ فرقه بهائيت) برگزار شد و يکي از بسترهاي جاسوسي آکادميک اسرائيل از ايران بود.




    آخه چقدر مدرك بايد رو بشه تا مشخص بشه يك نفر از خط انقلاب منحرف شده؟
    شايد احمدي نژاد ميخواسته اين آقايان را كه اكثراً بهايي و يهودي هستند و همينطور ريچارد فراي رو به دين مبين اسلام دعوت كنه!!


    ما كه از افرادي همچون هاشمي رفسنجاني و خاتمي با اون طرز تفكرشون توقعي نداريم
    كسي كه با نام ولايي و پرچمدار اصولگرايي اين كارها رو بكنه خيلي سنگين تموم ميشه
    بعد آقايون ميگن كه انحرافي در كار نيست
    ان هم از قول رهبر كه دارند براي عرب زبانان خطبه عربي ميخونن
    شما ميخواهيد رهبر در خطبه عربي بفرمايند كه در بين مديران كشور انحراف وجود دارد و بعد ما بتوانيم الگو شويم
    بارها بحث شد كه هر كس در حكومت اسلامي وظيفه‌اي داره و اگر آقا سكوت كردند دليل بر نبودن بعضي از مواضع اشتباه در جامعه نيست

    http://www.noas.ir/f/forum76/thread31341.html
    اگر آقا مستقيما اشاره ميفرمودند كه واويلا ميشد

    ویرایش توسط golenarges : 04-07-2013 در ساعت 15:33
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

  4. #53
    حرفه ای ghanbar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2012
    نوشته ها
    866
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط مجید نمایش پست ها
    برادر عزیز شما نگاهت خیلی صفر و یکی است.

    اولا من گوی و میدان رو بدست نگرفتم. بلکه 4 ساله که عزیزان پایداری چی گوی تخریب و افترا به دولت و احمدی نژاد و اطرافیانش رو بدست گرفتند.

    دوما بله که احمدی نژاد ضعف داشته. بنده و هیچ کس دیگه منکر این قضیه نیست. مگر میشه یک انسان در طول هشت سال عملکرد ضعف نداشته باشه؟خود مقام معظم رهبری هم فرمودند ضعفهایی داره این دولت. اما مساله چیز دیگری است

    آیا پایداری دولت را نقد کرده است که بگوییم در حین نقد مرتکب تخریب شده است؟ آیا منحرف نامیدن دولت و اطرافیان رئیس جمهور اسمش نقد کردن است؟ آیا متهم کردن دولت به سحر و جادو نقد است؟ آیا بزرگترین خطر نامیدن دولت از صدر اسلام تاکنون نقد کردن دولت است؟

    اگر بخواهیم فهرست اتهامات و تخریب هایی که شاگردان حلقه اول آقای مصباح را هم بشماریم که باید 10 تا پست بنویسیم.

    آیا اساسا نقدهایی که مقام معظم رهبری به این دولت وارد کردند سنخیتی با تخریب های پایداری دارد؟ کجا مقام معظم رهبری فرمودد این دولت و اطرافیان رئیس جمهور منحرفند؟ دو سال پیش هم همه حرف ما همین بود که هرگاه رهبر معظم انقلاب فرمودند که اینها منحرفند ما حرفی نداریم و پا به پای شما آنها را محکوم و تخطئه میکنیم. اما دیدیم که رهبر معظم انقلاب نه تنها آنها را انحرافی نمی داند بلکه در نماز جمعه 14 بهمن 90 مردم و مسئولین را صراحتا غیر منحرف میخوانند


    اتفاقا من خیلی استقبال میکنم از نحوه سوال پرسیدن شما. شما هم جسارت های بنده حقیر رو ببخش
    یاعلی
    سلام!

    خب پس تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که دولت ضعف داره و آقا هم به ضعفهایی اشاره کردند و شما هم آن ضعف ها رو قبول دارید! و حلقه ای از افراد و شاگردان علامه مصباح ضعف هایی رو مطرح کردند که جزء ضعف هایی که آقا شمردند نبوده است! حالا باید بررسی شود که ضعف بوده یا نبوده؟ قبول دارید که ممکن است آقا همه ی ضعفها رو مطرح نکرده باشن؟

    {محتواي مخفي}

    چون در زمان خاتمی یا بنی صدر (دور از جان حاج محمود! قصد مقایسه ندارم میخوام نتیجه بگیرم) با اون همه ضعف هایی که داشتند آقا و امام به بعضی از ضعف ها بنابر مصلحت جامعه اشاره کردند! حال خاتمی و بنی صدر که خائن بودند آقا و امام اینطور رفتار کردند با ایشان حاج محمود که قطار انقلاب رو به ریلش برگردونده رو مسلما کمتر از ضعف هایش میگویند! پس بنظرم از آنجایی که سیره ی سیاسی آقا تقویت دولت بوده و در صحبت های اخیر هم مرتبا از بی انصافی در مورد دولت حرف میزنند خودشون هم بیشتر نقاط قوت را گفتند تا ضعف!
    نتیجه : پس ممکن است بجز ضعفی که آقا گفتند ضعفهایی باشد.


    پس در مورد ضعف هایی که پایداری یا حلقه ی شاگردان و اطرافیان علامه مصباح در مورد رئیس جمهور میگفتند حالا میشود تحقیق کرد! چیزی که در همه ی اینها توجه من را جلب میکند اینست که همه ی این نقادی ها سر نخش برمیگردد به اسفندیار رحیم مشایی!

    حالا بر میگردیم به چهار سال پیش که آقا در نامه ای (که نباید اینطور منتشر میشد) خطاب به احمدی نژاد گفته بودند :
    انتصاب مشایی بر خلاف مصلحت و موجب سرخودرگی و اختلاف میان هواداران شماست


    خب حالا میفهمیم که آقا چرا اشاره کردند به این سرخوردگی و اختلاف میان هواداران! شاید رای آوردن روحانی رو برگشتن رای ها از سمت احمدی نژاد رو آقا همان روز میدیدند و میدانستند جمعیتی هستند که به خطا یا درست سرخورده میشوند و موجبات اختلاف پیش می آید! پس با توجه به این دستور حضرت آقا معلوم میشود کوتاهی که در دستور پیش آمده موجب این امر برگشت مردم و اختلاف شده است!

    حالا داداش مجید بحث میره سر اینکه آیا این سرخوردگی و اختلاف از سوی هواداران (که امروز بنام پایداری شناخته میشن اما فقط پایداری نیست بلکه امثال من هم هستند توی اون سرخورده ها :دی) آیا امر درستی بوده و بحق سرخورده شدن و نقاط افتراقشون بحق بوده یا نه؟ حالا پس فقط باید اون فردی رو که موجب سرخوردگی هست رو بررسی کنیم یعنی اسفندیار رحیم مشایی! که آیا عملکردش درست است یا نه!؟
    که من با توجه به صحبتهای شما یقین میدانم که از عملکرد این فرد ناراحتید! و به موجب نامه ای که از آقا برای شما بازگو کردم باید بدانید که احمدی نژاد با کنار خود نگه داشتن مشایی و تعریف و تمجید هایش از او موجبات این سرخوردگی رو فراهم کرد!
    اما در مورد بقیه خدمات دولت حقا نباید بی انصافی کرد! حقا!

    خیلی مخلصیم ! فکر نمیکنم زیاد با هم تا اینجای کار اختلاف آنچنانی داشته باشیم چون بیشتر مبنا صحبت آقاست و من شرمنده ام که شما رو تو این سایت با وجود اینکه مبناتون آقاست حامی جریان انحراف نامیدند


    امام خامنه ای :
    اگر در مقطع فعلی دستگاه دیپلماسی بتواند حضور فعال، هوشمندانه و مقتدرانه داشته باشد، جایگاه و استحکام جمهوری اسلامی در چندین ده سال آینده و در نظم جدید جهانی به عنوان جایگاهی برجسته تثبیت می شود وگرنه، در جهان پیش رو، از موقعیت لازم برخوردار نخواهیم بود
    ...
    این کار (تعمل با آمریکا) ما را در افکار عمومی ملتها و دولتها به تذبذب متهم می کند و غربی ها با تبلیغات عظیم خودشان، جمهوری اسلامی را دچار انفعال و دو گانگی جلوه می دهند.
    بیست و دوم مردادماه

  5. #54
    کاربر تازه کار Emad TBT آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2011
    محل سکونت
    کلیمانجارو
    نوشته ها
    81
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    سلامٌ علیکم

    چرا نباید جلیلی رو به همین گونه مجبور به انصراف به نفع قالیباف میکردیم. برای اونها چه جوابی دارین؟
    اگر آقای قالیباف اهل بریز و بپاش های آن چنانی نبود، اگر تنها هدف ایشان رسیدن به پاستور نبود و برنامه ی قابل قبولی برای اداره ی کشور داشتند، اگر از نظر طرز تفکر فقط 60 درصد به آقای جلیلی شبیه بودند، اگر تفکرات محافظه کارانه نداشتند، اگر تکنوکرات نبودند و بسیاری اگرهای دیگر، آن وقت تا حدودی می شد بگوییم که آقای جلیلی باید به نفع قالیباف کنار برود!

    مقصر جلوه دادن آقای مصباح پس این وسط چه معنایی میتونه داشته باشه که برخی کاربران مهمترین علت و اصلی ترین دلیل رای آوردن روحانی رو عملکرد ناصواب آیت الله مصباح و جبهه پایداری میدونن و حتی بالاتر از اون مدعی هستند که اینها (جبهه پایداری + آیت الله مصباح) دقیقا مُهره ی دست هاشمی رفسنجانی بودند و همون کارهایی رو کردن که هاشمی از اونا خواسته بود!!!
    چون بحث حمایت آیت الله مصباح از احمدی نژاد مطرح شد باید بگویم که نقش ایشان در بالا آمدن احمدی نژاد آن چنان هم پررنگ نبود. ایشان شاید 20 درصد نقش داشتند آن هم بیشتر در قم. مگر چند نفر از مردم ایشان را می شناختند؟ احمدی نژاد در سال 84 به خاطر صاف و ساده بودن با مردم، احیای شعارهایی که به حتی به زبان آوردن آن توسط مسئولین برای مردم تبدیل به آرزو شده بود، خستگی مردم از اصلاح طلبان و فاصله زیاد تفکر احمدی نژاد با آنها و ... برای پست ریاست جمهوری مناسب تشخیص داده شد.
    مردم بیشتر بر روی شناخت مستقیم خود از کاندیدا تأکید می کنند. البته تبلیغات و یا پرس و جو کردن هم بی تأثیر نیست.
    از نظر بنده همه ی دلایل به نحو یکسان در عدم اقبال مردم به آقای جلیلی مؤثر بودند. بنده اشاره کردم که نباید پایه های دولت توسط جبهه ی پایداری تخریب می شد. شاید به دلیل غرور بیش از حد یا عدم شناخت جامعه، جبهه ی پایداری تبر به ریشه ی اصولگرایی زد.
    از دو سال پیش به دوستان منتقد توصیه می کردم به گونه ای انتقاد کنید که مردم از سر و کار آمدن یک دولت انقلابی و حزب اللهی منزجر و متنفر نشوند. جالب این که دو روز بعد از انتخابات پیامکی از مسئولین از ستاد به دستم رسید که در آن بنده را نفوذی مشایی در ستاد معرفی کرده بودند!!
    این گونه تفکرات افراط گرایانه راه را برای روی کار آمدن مجدد اصلاح طلبان هموار کرد و حزب الله را چهار سال از صحنه دور نمود.

    اتفاقا برای بچه حزب اللهيا سرافکندگی ای از اين بالاتر نبود که مجبور بودن برخی کارهای ناشايست احمدی نژاد و اطرافيانشو واسش الکی توجيه بتراشن جلوی ديگران. کارايی شبيه برخی ولايت ناپذيری های اونها
    تا آن جایی که ما یادمان هست، این جماعت حزب الله تا تقی به توقی می خورد نه تنها اعلام برائت می کردند بلکه به قول خودشان شروع به افشاگری می نمودند تا مبادا ساحت پاکشان به خاطر دفاع (یا توجیه) کارهای دولت آلوده گردد!

    التماس دعا
    ویرایش توسط Emad TBT : 04-07-2013 در ساعت 17:35


  6. #55
    حرفه ای 5227053076 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2012
    نوشته ها
    914
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقش ایشان در بالا آمدن احمدی نژاد آن چنان هم پررنگ نبود. ایشان شاید 20 درصد نقش داشتند آن هم بیشتر در قم. مگر چند نفر از مردم ایشان را می شناختند؟
    +
    شاید به دلیل غرور بیش از حد یا عدم شناخت جامعه، جبهه ی پایداری تبر به ریشه ی اصولگرایی زد.
    با سلام

    برای بنده خیلی جالب هست که نقش پایداری در بالا آوردن یک نفر و حمایت از یک نفر چندان پر رنگ نیست و نهایت در قم برد دارد...

    اما همین پایداری در تخریب جبهه ای ، نقش بسیار پر رنگ و تاثیر گذاری دارد ، تا جایی که ""تبر به ریشه اصولگرایی"" زده!!!!

    باید تصمیم بگیریم!!!یا نظر جبهه پایداری بین مردم تاثیر گذار هست یا نیست...

    موفق باشید!


    بدان كه «نفس»در هر حظّى كه از اين عالم مى برد،در «قلب» اثرى از آن واقع مى شود...و سبب تعلّقِ آن است به دنيا، و التذاذات هر چه بيشتر باشد،قلب از آن بيشتر تأثير پيدا مى كند و تعلق و حُبّش بيشتر مى گرددتا آن كه تمام وِجهه ى قلب،به دنيا و زخارف آن گردد، و اين منشأ مفاسد بسيارى است. تمام خطاهاى انسان و گرفتارى به معاصى و سيّئات،براى همين محبت و علاقه است،و از مفاسد بزرگ آن،چنان چه حضرت شيخ عارف ما، روحى فداه مى فرمودند آن است كه:

    اگر محبت دنيا، صورت قلب انسان گردد و اُنس به او شديد شود، در وقت مردن كه براى او كشف شود كه حق تعالى او را از محبوبش جدا مى كند و ما بين او و مطلوباتش افتراق مى اندازد، با سخطناكى و بُغض به او از دنيا برود.
    و اين فرمايش كمرشكن،بايد انسان راخيلى بيدار كندكه قلب خودرا خيلى نگاه دارد
    امام خمینی

  7. #56
    حق آب و گل داره مکلف آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    1,183
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    دوستان سلام

    یک پیشنهاد
    اگر وقت شد، در کنار ریشه یابی تخریب یک تکلیف مدار
    لطفا به ریشه یابی تکلیف مداری حقیقی یک تکلیف مدار نیز بپردازید

    علی علی
    برای دنیایت طوری تلاش کن که انگار تا ابد زنده هستی و برای آخرتت به گونه ای که انگار فردا می میری
    اگر خواهان صلحی آماده جنگ باش
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    بیایید زین پس بگوییم : امام خامنه ای
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]



  8. #57
    اگه نباشه جاش خالی می مونه hejran8 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    نوشته ها
    382
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط 5227053076 نمایش پست ها
    hejran8 بزرگوار این طور نیست...من دلخور نشدم و کاملا آروم جواب دادم...متاسفانه مشکل متن اینه که لحن رو منتقل نمیکنه...:)

    ببینید بزرگوار...هر تفکری تو ایران ما یه عده طرفدار خودش رو داره...طرفداری به این معنا نیست که تمام اعمال اون حزب رو طرفدار، تائید کنه و قدیس سازی بکنه...بلکه در مجموع خودش رو به اون تفکر نزدیک میبینه...
    حالا اگر یک طرفه ، با تمام شدت و همه جانبه یک جبهه کوبیده بشه(باز هم میگم این نقد منصفانه نیست...به چند علت که در ادامه خواهم گفت چرا)...کسائی که خودشون رو نزدیک به طرز فکر اون جبهه میدونن میرن تو لاک دفاعی و گارد میگیرن...اونجاست که حتی نقد های منصفانه هم کارگر نخواهد بود...
    به عنوان مثال به نظر من این اتفاق در مورد طرفدارهای جناب دکتر محمود احمدی نژاد به وقوع پیوست...کسی نمیتونه منکر خدمات ایشون بشه و واقعا ارزش طرفداری کردن رو داشت، ولی وقتی شروع کرد به خطا رفتن، یک عده خواسته یا ناخواسته شروع به تخریب بی وقفه احمدی نژاد کردند که نتیجه اش این شد که الان یه عده از طرفدارهای ایشون رفتن تو لاک دفاعی و حتی اگر جملات اظهر من الشمس هم بگی، بازهم نخواهند پذیرفت!!!

    من باز هم میگم متوجه این بحث شما نمیشم...اگر از اول یه بار دیگه این تاپیک رو بخونید میبینید که گزاره ی اول بحث این بود که ""اشتباهات پایداری و علامه مصباح نقش عمده ای در شکست اصولگرایان در این انتخابات داشته"...در حالی که الان نتیجه بحث رسیده به یه جمله از یکی از اعضای پایداری ها که گفته فعلا نمیتونیم قدرت اجرایی جلیلی رو تضمین کنیم...

    اگر بحث در مورد ""بررسی قداست و معصومیت اعضای جبهه پایداری"" بود میشد گفت ، این بحث نتیجه داده و فهمیدیم که پایداری ها معصوم نیستند...

    ولی اگر واقعا فکر می کنید ، چند جمله ی پایداری ها باعث تشتت تو اصولگرایان و رای یک ضرب جبهه مخالف در انتخابات شده، به نظر من تحلیل ضعیفی از انتخابات دارید...

    شما عوامل اصلی شکست اصولگرایان رو که موارد خیلی مهمی داره، رو ول کردید، چسبیدید به چند تا اظهار نظر از طرف چبهه پایداری که به قول دوستان همچین کشته مرده هم نداره، نهایتش 2 میلیون نفر!!! :) :) ... در حالی که میگید داریم نقد منصفانه می کنیم تا بفهمیم چرا در انتخابات شکست خوردیم...
    خدائی و بینی و بین الله ... این نقد منصفانه هست؟؟!!!

    البته من در مورد بحث تضمین اجرایی بازم قانع نشدم، چون تضمین کردن بار سنگین تری داره نسبت به اینکه آدم از چیزی اطلاع پیدا کنه...مطمئنا تضمین یه موضوع ، حتی اگر از قبل هم بررسی هاش انجام شده باشه، نیاز به بررسی نهایی داره...مخصوصا وقتی شرایط انتخابات هم عوض شده باشه...
    ولی برای اینکه متهم به گارد گرفتن در برابر نقد نشم...دیگه در موردش بحث نمیکنم...

    در مورد حرف علامه مصباح هم ، شما تناقض رو بین حرف های علامه مصباح و اتفاقات بعد عنوان می کنید، در حالی که باید تناقض رو بین حرف های علامه مصباح با حرف های علامه مصباح پیدا کنید...به همین خاطره میگم مسائل رو خلط نکنید...
    موفق باشید!
    سلام دوست عزیز
    ببینید چون بحث این تاپیک در مورد مقاله اقای رسایی بود من نقد رو به این جریان مطرح کردم و الا یکی از عوامل شکست مربوط به پایداری می شد. حالا اینکه چند درصد نمیتونم قضاوت کنم. ضمن اینکه فقط بحث تعدد نامزدها نبود بلکه تخریب شدیدی نسبت به نامزدهای اصولگرا وجود داشت.
    در مورد تعداد دو میلیون و ... هم عرض کردم اگر اتحاد ایجاد میشد موجب هم افزایی و ایجاد موج در جامعه به نفع اصولگراها بود. حداقل نتیجه ش هم رفتن به دور دوم بود. ر.ک: دو مقاله قبل که فرستادم.
    در مورد حرف ایة الله مصباح هم منظورم این بود که ایشون یک نظری داده بودند در مورد فضای انتخابات و رقابت که دیدیم صحیح نبود. خیلی از کارشناسان این شکست رو پیش بینی می کردند و هشدار میدادند که متاسفانه توجهی نشد.

  9. #58
    کاربر تازه کار Emad TBT آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2011
    محل سکونت
    کلیمانجارو
    نوشته ها
    81
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    باید تصمیم بگیریم!!!یا نظر جبهه پایداری بین مردم تاثیر گذار هست یا نیست...
    بنده تناقضی نمی بینم.
    مطلب اول مربوط به سال 84، و مطلب بعدی مربوط به انتخابات امسال هست. سال 84 مگر جبهه ی پایداری هم وجود داشته؟
    توصیه می کنم یک بار دیگه مطالب بنده را از اول بخوانید بعد به دنبال مچ گیری باشید.
    التماس دعا


  10. #59
    اگه نباشه جاش خالی می مونه hejran8 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    نوشته ها
    382
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط hamid نمایش پست ها
    سلام.
    از دوستان علاقه مند به این بحث دو سوال اساسی دارم:

    1- مگه وقتی جبهه پایداری ابتدا از جلیلی دعوت کرد، ایشون مگه عذر نیاورد؟ مگه نه اینکه خود جلیلی اعلام کرد در صورت ورود به انتخابات، قصد داره به صورت مستقل به میدون بیاد؟ مگه نه اینکه وقتی جلیلی به طور مستقل اومد، جبهه پایداری از سر تکلیف مداری، بدون چشمداشت از او حمایت کرد؟ خب .... اگه تا اینجاش رو قبول دارین، حالا سوال اساسی اینه که: وقتی یه کاندیدایی که مستقل اومده و به هر علتی نتونسته فضای دو قطبی بین اصولگراها و اصلاح طلبان رو که الان مشخص شده رو تشخیص بده و کنار بکشه، چرا باید از آیت الله مصباح خرده بگیریم که به چه علتی جلیلی (که مستقل هم بود) به نفع گروهی کناره گیری نکرده؟ اگه به جای جلیلی، لنکرانی توی صحنه ی انتخابات میموند، میشد ایراد رو به آقای مصباح گرفت که چرا به کاندیدایی که منتسب به شماست، نگفتین که از صحنه بره کنار؟ اما جلیلی که از اول نشون داد در امور سیاسی مربوط به انتخابات، گوش به فرمان آیت الله مصباح نیست و همه ی دعوتهای ایشون و نمایندگان ایشون رو رد کرد.

    2- چرا طرفداران جلیلی، در سایتها و روزنامه های وابسته به خودشون تا الان یک تحلیل جزئی هم ننوشتند در مورد اینکه چرا فردی مث ولایتی (که پنجم شد و اونهمه دعوای بین خودی ها هم درست کرد و موجب شکسته شدن آراء اصولگرایان شد در حالیکه در طول 3 مناظره، حتی یک نقد هم به صحبتهای عارف و روحانی وارد نکرد!) به ائتلافی که ادعا کرد، وفادار نموند؟ چرا هیچ کس در مورد محسن رضایی که با وعده و وعیدهایی که در استانهای غربی و جنوب غربی داد و قومیت گرایی هایی که تحریک کرد در همین راستا و بریز و بپاش هایی که در راه انداختن کارناوال ها و میتینگهای انتخاباتی کرد و تونست تا حدودی رای جمع کنه اما بازم رایش از جلیلی کمتر بود، کسی نگفت که این همه زور زدی اما بازم چهارم شدی! چرا کنار نرفتی به نفع اصولگرایان؟ به عبارت خلاصه، چرا نقدهای اینچنینی در فضای رسانه ای ما، دو طرفه نیست. مگر شاخصه ی نقد منصفانه، بیان همه ی کاستیها به طور مساوی نیست؟



    پاسخ به دو پرسش بالا رو از دید خودم میگم:

    1- بعضی ها موقعی که آیت الله مصباح از کسی یا لیستی حمایت میکنن و اون فرد یا لیست، رای میاره، بلافاصله شروع میکنن به توجیه تراشیدن در مورد اینکه حمایت آیت الله مصباح کمترین تاثیر رو در رای آوری نداره و عوامل دیگه باعث شده بوده. مشابه توجیهات طرفداران فعلی احمدی نژاد که قائل نیستند حمایت آیت الله مصباح، مهمترین عامل رای آوردن احمدی نژاد در بین بزرگان و نامداران انتخابات 84 و اون همه حزب و تشکیلاتی که حامی دیگر نامزدها بودند، بوده و معتقدند که این خود احمدی نژاد و کاریزمای شخصیتی خودش بود که باعث شد رای بیاره و کاری کنه که بچه حزب اللهی ها سرشونو بالا بگیرن! در مورد مجلس نهم هم به همین صورت. وقتی نیمی از نماینده های تهران از لیست پایداری به مجلس راه پیدا کردن، برخی شروع کردن به اینکه کاری کنن تا تاثیرگذاری آیت الله مصباح بر مناسبات سیاسی کشور رو کوچک بشمرن.



    تصویر احمدی نژاد در روز بعد از مشخص شدن نتایج انتخابات سال 84 در آغوش آیت الله مصباح به نشانه ی تشکر از حمایت های ایشان!


    اما امان از وقتی که فرد یا لیست مورد حمایت آیت الله مصباح، در انتخابات رای نیاره. همه شروع میکنن به انتقاد و تخریب که چرا از کسی که رای نداشت حمایت کردین و چرا باعث شکسته شدن آراء بین اصولگرایان شدین و ... اما این وسط توجه نمیکنن که همینها تا چندی پیش منکر تاثیرگذار بودن آیت الله مصباح بودند. خلاصه اینکه اگر موفقیتی در کار بوده باشه، حاصل خیلی از عوامل مختلف هستش که حتما همه در اون سهیم بودند اما اگر نتیجه باب میل برخی نباشه، مقصر تنها و تنها یک نفر یا یک گروه خاص هستند. چون آیت الله مصباح و طرفدارانشون از نظر برخی آقایون تنها میتونن تو شکستها تاثیرگذار باشن ولی در موفقیتها تاثیری ندارن!

    باز برای اینکه این قضیه براتون ملموس تر بشه و سوال بیشتری تو ذهنتون شکل بگیره، چرا هیچ کس تا الان از محضر علمای گرانقدری چون حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی و یا حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی سوال نکرده که شما عزیزان که حامی ائتلاف 2+1 بودین و اعضای این ائتلاف نسبت به نظر شما احترام قائل بودند، چرا برای اینکه حداقل در نهایت یک نفر تا روز آخر از این 3 نفر باقی بمونه کاری نکردین؟ چرا تا الان یک نفر از اعضای جامعه مدرسین حوزه ی علمیه قم انتقاد نکرده که چرا قالیباف رو مجبور به کناره گیری برای ولایتی (که از نظر شما ولایتی اصلح بود) نکردین؟ و چرا وقتی که براتون مسجل شد که ولایتی رای نداره، به ولایتی پیشنهاد ندادین که به نفع قالیباف کناره گیری کنه؟ آیا کناره گیری کاندیداهایی که از ابتدا قرار ائتلاف با هم داشتند، پسندیده تر و مورد انتظارتر نبود که حالا همه معتقدند جلیلیِ مستقل هم باید به نفع قالیباف کناره گیری میکرد؟

    در واقع برای بسیاری از منتقدین اصلا مهم نیست که جلیلی کاندیدای مستقلی بود یا به دستور آیت الله مصباح وارد میدان رقابتهای انتخاباتی شد. بلکه این وسط تمرکز اصلی روی پاک کردن قدرت اثرگذاری نظرات آیت الله مصباح بر جامعه در اذهان عمومی مردم برای انتخاباتهای آتی هستش


    2- پاسخ به مورد دوم هم خیلی سخت نیست. انتقاد از اون افراد رو اگر کسی در این مملکت بخواد بکنه، در درجه ی اول حق جبهه پایداری و آیت الله مصباح هستش که چنین بکنند. چرا که بدترین حملات رو به جلیلی در مناظره ها، همین ولایتی و محسن رضایی کردند. اما جبهه پایداری و شخص آیت الله مصباح، نگاهشون به سیاست، نگاه تکلیف مدارانه است، نه نگاه نتیجه گرایانه. در نگاه تکلیف مدارانه، اگر کسی حق یک گروه تکلیف محور رو ضایع کرد و ناجوانمردانه بهش حمله کرد، اونها پس از انتخابات به دنبال عقده گشایی متقابل نمیرن. در نگاه تکلیف مدارانه، دنبال مقصر گشتن، مفهوم و بار الهی و خدایی نداره. حتی قبل از روز رای گیری هم اجبار کردن به کاندیداهایی که وضعیت رای آوریِ اونها مشخصه که به مراتب پایین تر از کاندیدای اونهاست هم رنگ و بوی اسلامی و خدایی نداره. این همون مصداق احترام به سلایق و عقیده هاست.

    به قول خود آیت الله مصباح، برخی شعار آزادی بیان و عقیده سر میدن و ما به اونها عمل میکنیم . برخی مدعی هستند که ما شعار خشونت گرایی در اسلام رو میدیم و خودشون دارن بهش عمل میکنن!

    نکته دومی هم که در پاسخ به سوال دوم باید عرض کنم اینه که همون کسانی که امروز به جلیلی و آیت الله مصباح انتقاد میکنن، خودشون هم اعتراف دارن که اگه ولایتی و یا محسن رضایی و حتی قالیباف به نفع جلیلی کناره گیری میکردند، هیچ تضمینی برای اینکه آراء اونها به سبد رای جلیلی ریخته شود، وجود نداشت و مسلما قسمت قابل ملاحظه ای از رای اینها نیز باز به آراء روحانی اضافه میشد و اختلاف را فاحش تر میکرد. این وسط تنها طرفداران جلیلی بودن که میشد با اطمینان در موردشون ادعا کرد که اگه جلیلی کناره گیری میکرد، اکثریت قریب به اتفاقشون، به کاندیدای اصولگرای دیگری رای میدادن و صحنه ی رقابت بین اصولگرایان و اصلاح طلبان رو درک میکردن در حالیکه چنین انتظاری از طرفداران سایر کاندیداها نمیرفت!! خب .... این اعتراف، حتی اگه به زبان هم نیاد اما همه ی ما معتقدیم که تا حدودی درسته. خود همین موضوع نشون میده که جلیلی نسبت به سایر کاندیداها اصلح بود. چرا که مواضع و خط مشی جلیلی به گونه ای بود که طرفداراش، طرفدارانی بودن که حقیقتا اصولگرا بودن و قدرت تحلیل بالاتری هم از نظر نخبگانی داشتند. پس چرا نباید سایر کاندیداها به نفع جلیلی کناره گیری میکردند؟؟



    خوشحال میشم نظرات سایر دوستان رو هم در مورد دو سوالی که مطرح کردم، بخونم.


    موفق باشین.
    92/4/12
    سلام جناب حمید بزرگوار

    1- بالاخره نظر ایة الله مصباح برای تعدادی (کم یا زیاد) حجت هست. ایشون با استفاده از جایگاهی که داشتند میتونستند به سهم خودشون در ایجاد وحدت در جامعه نقش ایفا کنند. ضمن اینکه پدر معنوی پایداری هم ایشون هستند و مطمئنا نظرشون رو میپذیرفتن.
    حتی اگر جلیلی هم به این درخواست توجهی نمی کرد اما قطعا نظر ایشون در رای دادن به کسی که استعداد جذب اراء بیشتری رو داره تاثیر گذار بود. همون درخواستی که آیة الله یزدی از ایة الله مصباح داشتند و به نتیجه نرسید.

    2- بله قطعا اقای ولایتی بسیار اشتباه (به عمد یا غیر عمد) داشتند. هم در مناظره ها و هم در عمل نکردن به تعهد. در تحلیل جامع نقدهایی به تمام اصولگراهاست.
    مثلا حتی اقای حداد عادل رو در نظر بگیریم. ایشون روز دوشنبه انصراف دادند اما مطرح نکردند که به نفع کدام نامزد کنار می روند. اما روز پنجشنبه اعلام شد ایشون به قالیباف رای میدهند. ببینید همین تاخیر تاثیر منفی داشت.

    در مورد مطلبی که قرمز کردم باید عرض کنم که این یک ویژگی مثبت هست که کسی بتونه اراء خاکستری رو هم جذب کنه و یا به تعبیر بهتر "جذب حداکثری" داشته باشه. و البته اصلا به این معنا نیست که از اصولگرایی کمتری برخورداره! ضمن اینکه در صحبت دو ماه قبل ایة الله مصباح هم این مسئله مطرح شده بود که ایشان فرمودند اگر اصلاح طلبان آمدند باید اصولگرایان بر یک نفر که رای دارد اجماع کنند.
    ویرایش توسط hejran8 : 04-07-2013 در ساعت 18:23

  11. #60
    اگه نباشه جاش خالی می مونه hejran8 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    نوشته ها
    382
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    بعضی دوستان رو میبینم در صحبتهاشون نقدهایی به قالیباف مطرح میکنند. دوستان این نقدها رو بهتره کنار بگذاریم چون بحث تشخیص اصلح و انتخاب کاندیداها نیست.
    من خودم به قالیباف رای دادم و نزدیک به دو ماه فقط داشتم به شبهات پاسخ میدادم. اصلا یکی از نقدهای اصلی به پایداری و رسانه هاش به دلیل همین حجمه تخریب علیه قالیباف بود ان هم از چندین ماه قبل. در حالیکه مثلا در مورد نامزدهای جناح دیگر نقدی نداشتند. این تخریب تا حدی بود که اقای پناهیان و خود اقای جلیلی هم تذکر دادند.
    ویرایش توسط hejran8 : 04-07-2013 در ساعت 18:36

صفحه 6 از 16 نخستنخست 123456789101112131415 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مؤمن همواره تکلیف مدار است
    توسط 5227053076 در انجمن مقالات
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 30-12-2013, 22:31
  2. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 23-02-2013, 16:35
  3. به ‎جاسبی می‎گفتند معظم له!
    توسط safaeei در انجمن اخبار سیاست داخلی ایران
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 18-02-2013, 19:34
  4. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 24-11-2012, 08:32
  5. راويان روايات علائم ظهور
    توسط hossein moradi در انجمن امام زمان عجل الله تعالی فرجه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 27-09-2010, 22:49

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه