صابرنیوز: یکی از انتقاداتی که به جبهه پایداری وارد می شود این است که این جبهه باعث ایجاد تفرقه میان اصولگرایان و عامل وحدت شکنی بوده است، جبهه پایداری آیا این کار را نکرده؟
روانبخش: تشکیل جبهه پایداری به منظور وحدت شکنی میان اصول گرایان نبوده، جهبه پایداری یک حزب نیست، یک جبهه است و تعریف این جبهه یعنی ساماندهی نیروهای اصیل انقلاب برای حفظ اصول و ارزشهای آن و اگر کسانی اقدام کنند به اینکه اصول و ارزشهای انقلاب حفظ بشود، این وحدت شکنی نیست. وحدت شکنی آن است که کسانی که برای اصول و ارزش های انقلاب همه متحد هستند، از همدیگر فاصله بگیرند. جبهه پایداری به این منظور تشکیل شد که کسانی بودند که خود را اصول گرا می نامیدند و نام خودشان را هم اصول گرا می گذاشتند ولی ارزش های اسلام و انقلاب را یا به دست فراموشی سپرده بودند یا به آن بی اعتنایی می کردند. مقام معظم رهبری در تعریف اصول گرایی فرموده بودند که اصول گرایی یک منش و مرام است، اصول گرایی یک حزب نیست که برخی برای خودشان مصادره کنند. متأسفانه به رغم اینکه مقام معظم رهبری آن را منش و مرام دانسته بودند و هم خودشان شاخص های آن را بیان کرده بودند برخی از جریانات سیاسی از جمله جریان راست سنتی به نحوی آن را برای خودش مصادره کرد. اسم جریان راست قدیم را جریان اصول گرایی گذاشت در مقابل جریان چپ که خودشان را اصلاح طلب معرفی می کردند. در حالی که این منش و مرام هر کس دارای آن باشد، اصول گراست و هر کس نباشد، ولو پرچم بزرگ اصولگرایی را هم زیر سر داشته باشد، نمی تواند اصول گرا تلقی بشود. برای نمونه یکی شعار اصول گرایی بدهد و موضعگیری اش در برابر استکبار از موضع انفعال باشد. کسی که شعار اصول گرایی را بدهد و ساده زیست نباشد، مردم مدار نباشد، برای ارزشهای اسلامی ارزشی قائل نباشد، بلکه حزب و گروه خودش را بر ارزش های اسلامی مقدم بدارد ولو اینکه تابلو اصولگرایی داشته باشد، اما در برابر امر ولایی مقام معظم رهبری و ولی فقیه مقابله کند و به انحاء مختلف بخواهد توجیه کند که اینجا امر و نهی ولی امر مسلمین ارشادی است یا مثلاً حکم حکومتی نیست یا امثال ذلک، اینها نمی توانند اصولگرا باشند. بنابر این کسانی باید برای حفظ اصول گرایی تلاش کنند که این اصول گرایی تحریف نشود و طوری وانمود نشود که بعد از گذشت چند سال مردم ندانند اصول گرایی چی بود و چی هست. برخی در شعار اصولگرایی می دادند وای در عمل اصولگرا نبودند.
صابرنیوز: یعنی شما معتقدید جبهه پایداری به این دلیل تشکیل شده؟
بله، جبهه پایداری که در رأس آن حضرت علامه مصباح قرار دارند، برای حفظ چنین حرکتی که مقام معظم رهبری آن را حفظ مرام می دانستند، تلاش کرد.
از همان ابتدا هم حضرت علامه فرمودند که با دیگر کسانی که خودشان را اصول گرا می دانند سر جنگ نداریم، بلکه رابطه ما با آنها رابطه متحد المرکز است. کسانی که در مرکز این دایره ایستادند ما وحدت مان با این ها بیشتر است و هر کس از مرکز این دایره فاصله بیشتر می گیرد وحدت ما با آن ها کمتر است و این به معنای تعارض نیست.
صابرنیوز: با این اوصاف چه دلیلی داشت که در انتخابات مجلس نهم لیست جداگانه ارائه بدهید؟
روانبخش: در انتخابات مجلس نهم بر اساس همین مبنا وارد شدیم و در خیلی جاها نامزدهای ما با سایر اصولگراها یکی بود و با هم دیگر سر دعوا نداشتیم و هر جا احساس می کردیم نامزدهایی که از طرف آن ها معرفی شده اند و شاخصه های اصولگرایی را دارند، ما هم آن ها را معرفی می کردیم، ولی در مواردی که احساس می کردیم که افرادی دیگر هستند که این شاخصه ها را ندارند، لیست جداگانه ای معرفی شد. رقابت جبهه متحد اصول گرایی با جبهه پایداری موجب افزایش مشارکت مردم شدکه 65 درصد در انتخابات نهم مجلس شرکت کردند. به رغم اینکه اصلاح طلب ها انتخابات نهم را تحریم کرده بودند و این در شرایظی بود که مقام معظم رهبری در 19 دی 90 تصریح کرده بودند که انتخابات رقابتی باشد.
صابرنیوز: آیا در انتخابات اخیر این مشی جبهه پایداری باعث شکست اصولگراها نشد؟
روانبخش: آنچه امروز می گویند چرا اصولگرایان حول آقای قالیباف به وحدت نرسیدند، بعدا معلوم شد رأی ایشان بیشتر از سایر اصولگرایان بوده اما بر اساس همان مبنایی که گفتیم طبق فرمایش مقام معظم رهبری، در همین سال جاری ایشان بارها تاکید کردند که باید در این انتخابات اصلح معرفی شود. بنابراین آنچه ولی فقیه ما از ما می خواهد این است که اصلح معرفی شود، در هیچ کجا ایشان نفرمودند که دست از اصلح برداید و به غیر اصلح برای اینکه بتوانید ائتلافی حاصل کنید، رأی بدهید. بلکه صریح فرمایش ایشان این است که همه حضور پیدا کنند و به اصلح رأی بدهند و همه مکلفید که رای بدهید. اگر قرار است که ما حرف بشنویم و کسی به ما تکلیف کند، ما در مبنای اصولگرایی معتقدیم کسی که می تواند به ما تکلیف کند، نایب امام زمان و مقام معظم رهبری است و ایشان هم تکلیفشان این بود که باید به اصلح رای داده شود، اما حالا کسانی که تکلیفشان این بود که باید به اصلح رای بدهند و اما در مقام عمل نخواستند عمل کنند به ما می گویند بیایید با همدیگر ائتلاف کنیم و ائتلاف مان هم روی فرد غیر اصلح باشد. ما به آن ها می گوییم
اگر واقعا برای اصولگرایی دلتان می سوخت باید روی گزینه اصلح ائتلاف می کردید. با اینکه مقام معظم رهبری تاکید روی اصلح دارند اگر می خواهید کاری برای اصولگرایی کنید بیایید بر اساس شاخصه هایی که مقام معظم رهبری فرمودند به نامزدها نمره بدهیم. هر کس بیشترین صلاحیت ها را داشت وی اصلح است و همه اصولگرایان به او رأی بدهند، نه اینکه از هشت سال قبل ما یک نفر را در نظر بگیریم و اعلام کنیم که نامزد ما ایشان است و برنامه هامان را شروع کنیم و از سراسر کشور تیم تهران گردی راه بیندازیم و همه برنامه هامان را بچینیم و برنامه هامان را از چهار سال پیش فعال کنیم، بعدا هم بگوییم حالا که ما از چهار سال پیش ستادهایمان را دایر کردیم، همانی که ما می گوییم، آن ها هم بگویند. این بر اساس چه مبنایی است؟ آیا این مبنا مبنای دینی یا مبنا عقلی یا مبنای شرعی دارد؟ نمی شود یک مبنای درستی برای آن قرار داد. ما فرد خودمان را برای آن مسئولیت در نظر بگیریم و بگوییم بقیه بیایند با ما وحدت کنند و حتی حاضر نباشیم مذاکره کنیم که آیا فردی بهتر از این فرد که چهار سال یا هشت سال پیش ما در نظر گرفتیم امروز وجود دارد یا نه؟
علاوه بر این خود این آقایان که شش ماه بود در رسانه ها مطرح بود که می خواهند با هم ائتلاف کنند، این ها هم ائتلاف نکردند، طوری بود که حتی در مناظرات برای مردم سؤال بر انگیز شد که اینها با هم دیگر مبانی شان نمی خواند، چگونه با هم دیگر وحدت کردند و تا آخرین لحظات هم دیدیم دو نفر از آن آقایان به نفع هم کنار نرفتند و آقای حداد عادل هم که کنار رفتند به نفع هیچ کدام کنار نرفت. حال که 1+2 که قرار بود به نفع هم کنار بروند ملاحظه می کنید که به نفع هم کنار نرفتند و مبانی همدیگر را قبول نداشتد، چگونه انتظار می رود که جبهه پایداری از شاخصه های اصولگرایی که مقام معظم رهبری تعریف کردند و از مبانی خودش دست بردارد و به نفع یکی از نامزدها کنار برود که خود آن ها هم همدیگر را قبول ندارند؟
علاوه بر آنکه نامزد جبهه پایداری هم کنار رفت و به نفع دکتر جلیلی رسما بیانیه داد و اگر هم می ماند به نظر ما نتیجه با الان متفاوت بود، اما به نفع آقای دکتر جلیلی کنار رفت و حالا جبهه پایداری به اصلح دیگری که در میان نامزدها بود رسید. ایشان نامزد مستقل بود که آمده بود، این هم نکته سومی هست که می تواندبه این ها پاسخ دهد و بنابراین اگر هم شکستی برای جبهه اصولگرایی رغم خورده، آنهایی که در قضایا نقش داشتند بیشتر باید پاسخگو باشند. نکته چهارم اینکه جامعه مدرسین می آید و به نفع یکی از این اعضای ائتلاف اعلام حمایت می کنند که اقای دکتر ولایتی باشد و حال انکه می توانستند تلاش کنند برای وحدت رساندن آن سه نفر و در عین حال می بینید که آن ها هم می آیند از یک نفر از سه نفر اعلام حمایت می کنند.
بنابراین من فکر کنم دیواری کوتاه تر از جبهه پایداری پیدا نمی کنند که رأی نیاوردن اصولگرایی را به گردن او بیندازند. من برداشتم این است که حتی جبهه پایداری هم اگر آمده بود و از آقای جلیلی خواسته بود به نفع آقای قالیباف کنار برود، آقای قالیباف ظرفیت رأی آوری نداشت، چنانکه در دوره قبل هم این ظرفیت را نداشت و این رأی خالص جبهه پایداری هم به کیسه آقای قالیباف ریخته نمی شد و ضرری که می کردیم این بود که گفتمان اصیل اصولگرایی در این وسط فدا می شد و نیروی های اصیلی که در این انتخابات از جیب خودشان و توان خود مایه گذاشتند، سر خورده می شدند و عَلَمی که بعد از انتخابات بتواند نیروهای اصیل را جمع کند و بخواهند پای ارزش های انقلاب بایستند وجود نداشت.
صابرنیوز: مگر علامه مصباح نگفتند در شرایطی باید از اصلح عدول کرد؟ آیا این شرایط در این انتخابات محقق نشد؟
روانبخش: علامه مصباح می فرمودند اگر رسیدیم به اینکه ثابت شود که با حضور اصلح در میدان قرار است غیر صالح رأی بیاورد، در اینجا باید اصلح فدای صالح شود. این آن چیزی است که ایشان فرمودند منتهی فرمودند "دون اثباته خرت القتات" یعنی کمتر از اثبات این گذشتن شتر از سوراخ سوزن است، این جمله ضرب المثل عربی است، باید یقیناً روشن بشود که حتما اصلح رای نمی آورد و غیر صالح رای می آورد. اما در همین حال آنچه می توانست در این قضایا مبنا قرار گیرد نظر سنجی های معتبری بود که بگوید اگر اصلح در میدان بماند، غیر صالح رای می آورد. نظر سنجی هایی که ارایه می شد در این مدت آقای قالیباف را بالا نشان می دادند، تمام نظرسنجی های نزدیک به آقای قالیباف وی را نفر اول انتخابات معرفی می کردقبلا هم در 84 این طور بود. هیچکدام نمی گفتند که آقای روحانی رأی آور است. این نظر سنجی ها، نظر سنجی های نزدیک به آقای قالیباف بود ما که به خاطر این می گفتیم در ایران نظر سنجی معتبری وجود ندارد. این نظر سنجی ها نمی گفتند نامزد اصولگرایان خارج می شود و نامزد رقیب رأی می أورد و طبق این نظر سنجی ها با ماندن نامزد اصلح در میدان هیچ آسیبی به اصولگرایان وارد نمی شد، بنابراین، این شرایط از شرایطی نبود که ضرورت اقتضا کند که حتما نامزد اصلح به نفع صالح کنار برود تا فردی از مقابل جریان اصولگرایی رأی نیاورد.
صابرنیوز: برخی تحلیل ها برای توجیه شکست اصولگرایان می گوید آراء قالیباف تا دو سه روز مانده به انتخابات بالا بود تا اینکه بین مردم این طور جا افتاد که جلیلی ادامه دهنده راه احمدی نژاد است و مردم به علت مشکلات دو سال اخیر از جلیلی رویگردان شدند، اما بعد این تحلیل ها می گویند این دید به سایر نامزدهای اصولگرا هم کشیده شد و مردم نامزد اصولگراها (یعنی قالیباف) را هم امتداد احمدی نژاد دانستند و آراء وی ریزش کرد و به سبد روحانی ریخت، نظرتان راجع به این تحلیل (که در سایت های نزدیک به یکی از نامزدهای که در انتخابات رأی نیاورد منتشر شده) چیست؟
روانبخش: در این جریان باید توجه داشت شکست را با هر تحلیل آبکی توجیه نکنند، مثلا مگر اشکال کار قالیباف این مسأله بود؟ او که جزو نقادان دولت احمدی نژاد بود. گفته بودند جلیلی ادامه دهنده راه احمدی نژاد است باید رای جلیلی بریزد یا بیاید در سبد اصولگرایان که آقای قالیباف باشد و یا آقای روحانی. نگفتند که قالیباف ادامه دهنده را احمدی نژاد است! بنابراین این نوع تحلیل ها آبکی است...
صابرنیوز: پس دلایل ریزش رأی قالیباف چه بود؟
روانبخش: آقای قالیباف هم می خواست از سبد اصلاح طلب ها بر دارد و هم اصولگراها. ستادهای ایشان در خیلی از شهرستان ها در دست اصلاحات طلب ها بود. قبلاً هم به ایشان اخطار داده شده بود که چطور اصولگرایی است که اصلاحاتی ها دارند ستادهایش را اداره می کنند و برایش فعالیت می کنند؟ نمونه ای از این در استان یزد می باشد که در اواخر اصلاحاتی های ستاد آقای قالیباف احساس کردند که نامزد نزدیک به خودشان شرایط بهتری دارد و کوچ کردند به ستاد آقای روحانی. عملاً ستادهای آقای قالیباف دچار مشکل ساختاری شد و دچار افت رأی شدند، در حالی که اگر از همان ابتدا می آمدند و روی اصولگرایی متمرکز می شدند، این اتفاق نمی افتاد.
همچنین آقای قالیباف بیش از 50 سایت داشت و در این 50 سایت آن ها بودند که نامزد جبهه پایداری را تخریب می کردند. این را قبول داریم که اصول گرایان یکی از دلایل شکستشان علیه هم کار کردنشان بود، 50 سایت علیه جبهه پایداری که سایتی نداشت حمله می کردند و در مقابل معدود رسانه های حامی جبهه بیشتر به نقد گفتمانی قالیباف می پرداختند مثلا تکنو کراسی و ...
ولی علاوه بر این حرکتی که اصول گراها به هم پرداختند، بحث انتقادات و تخریب ها علیه دولت کنونی بود. مقام معظم رهبری فرموده بودند قوت های دولت را بیان کنید و ضعف ها را هم بیان کنید و رئیس جمهوری که می آید از جنس مردم باشد. این موضوع ها را آن ها شخم زدند، در فیلم ها و صحبتهای انتخاباتی آقایان قالیباف و رضایی و ولایتی و مناظراتی که داشتند دولت را در همه عرصه ها شخم زدند، طبیعی بود که در این زمین شخم زده می خواهند نهالی بکارند که درون آن سبز بشود، اقای روحانی هم از زمین شخم زده استفاده کرد.
اگر سیاه نمایی نمی کردند و قوت ها را هم می گفتند، این بلا بر سرشان نمی آمد. در واقع خیلی از نیروهای اصولگرا با تیشه به جان ریشه خود افتادند و سیاه نمایی را هنر خود می دانستند. همچنین در مناظرات گفتمان مقاومت را که آقای جلیلی منادی آن بود مورد حمله قرار دادند، بنابراین آقایان بنشینند و اول منصفانه خودشان را نقد کنند که چرا از توصیه های رهبری فاصله گرفتند؟ چرا از اصول فاصله گرفتند؟ چرا اینقدر سیاه نمایی کردند؟ چرا اینقدر وعده های بی مبنا دادند؟ چرا خودشان این طوری به هم پریدند که نتیجه این اختلافات و به هم پریدن ها این شد که مردم به کسی رأی دهند که شعار اعتدال دهد.
صابرنیوز: حالا با این اتفاق چگونه باید نتیجه انتخابات را تحلیل کنیم؟ آیا باید اعتراف کنیم اصلاحاتی ها رأی آوردند؟
روانبخش: اولاً اصلاحاتی ها در اینجا پیروز نشدند، ای کاش آقای عارف می ماند و مشخص می شد چقدر رأی دارد.
نکته دوم اینکه مردم به کسی رأی دادند که شعارش اعتدال بود و در فیلم انتخاباتی بود که تعریف مقام معظم رهبری از آقای روحانی پخش شده بود و آقای روحانی خودشان را نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت معرفی می کرد. علاوه بر این ایشان یک چهره روحانی بود و شعارش این بود که من هسته ای را تکمیل می کنم و کوتاه نمی آیم و لی در عین حال بلدم مذاکره کنم و پرونده را از شورای امنیت بیرون بیاورم و تحریم ها را بر می دارم.
این شعار مهمی بود و مردم هم با خودشان می گفتند خب، یک روحانی به وعده ای که می دهد عمل می کند. اگر بتواند ایشان بحث هسته ای را تکمیل کند و پرونده را از شورای امنیت بیرون بیاورد، این موجب کاهش تورم و رفع گرانی ها می شود. مردم به این موضوع رأی دادند نه به اصلاحاتی ها. جالب این است که همین مردمی که در همین زمان آقای روحانی را به ریاست جمهوری برگزیدند، اکثر قریب به اتفاق به لیست اصول گرایان رای دادند یا به نامزدهای مستقلی که آنها هم گرایش شان اصولگرایی بود. به عنوان مثال در شهر قم، یزد، مشهد و اصفهان بیشتر از 70 درصد اصولگرایان در هرکجا لیست دادند، رای آوردند و اگر هم لیست ندادند، باز اصولگرایان رای آوردند، حتی در تهران که آن ها اینقدر سرمایه گذاری کرده بودند، نتیجه به نفع اصول گرایان شد.
این نشان می دهد که مردم به اصولگرایی پشت نکردند، مردم به اصول گرایی معتقدند، منتهی فردی که همه اصول گراها روی آن توافق کنند وجود نداشت، بلکه نامزدهای متفاوتی وجود داشت که خودشان هم به نحوی همدیگر را تخریب می کردند و علاوه بر آن دولتی که سر کار بود از اصول فاصله گرفته بود و فاصله گرفتن از اصول عکس العمل داشت و این عکس العمل هم را مردم با رای دادن به فرد دیگری نشان دادند.
صابرنیوز: در برابر دولت جدید باید چه موضعی داشت؟
روانبخش: حالا آقای روحانی با همان شعارهایی که مطرح کرد، رأی آورده است. وقتی که مقام معظم رهبری حکم رئیس جمهور را تنفیذ کنند و مجلس به کابینه رای اعتماد دهد، دولت قانونی است و امیدواریم به شعارهایی که دادند عمل کنند، ولی با توجه به حمایتی که آقای خاتمی و آقای هاشمی نسبت به این دولت دارند، اگر نگاه های آن ها در دولت کارگزاران یا مشارکت در این دولت، مخصوصاً نسبت به مسایل فرهنگی و اعتقادی مردم، ظهور و بروزی داشته باشد، روشن است که مردم مسلمان ایران نسبت به این جور مواضع عکس العمل نشان خواهند داد و انشاءالله چنین چیزی اتفاق نخواهد افتاد و امیدواریم دولت آقای روحانی در مقابل تندروهایی که در اصلاحات هستند و به دین و ارزش های انقلاب حمله ور شدند، تحت تاثیر قرار نگیرد و در برابر این ها بایستد. انشاءالله مردم خاطره خوبی از این دولت داشته باشند.