موضوع: "پدرخوانده تروريست‌هاي سوريه" کيست؟/ سفر پسر "شيخ فتنه‌گر" به ايران! + اسناد و تصاوير

به گزارش [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]؛ "مفتي يوسف القرضاوي" معروف به "مفتي ناتو" از رهبران افراطي وهابي و نزديک سلفي‌هاي مصر است که با رفتارها و فتواهاي جنجال‌برانگيز خود چهره خشن و زشتي از اسلام را در غرب به نمايش گذاشته است.
يوسف قرضاوي 87 ساله در روستايي نزديک رود نيل به دنيا آمد؛ در سال ۱۹۵۳ مدرک عالي دانشکده اصول دين و در ۱۹۵۴ مجوز تدريس در اين دانشگاه و در ۱۹۶۰ مدرک کارشناسي ارشد مطالعات عالي علوم قرآن و سنت و در سال ۱۹۷۳ مدرک دکتري را از دانشکده اصول دين دريافت کرد.
از فتواي قتل عام مدرم سوريه گرفته تا قتل نوري المالکي و حلال بودن نوشيدن جرعه‌اي مشروبات الکلي تا نفرين ايراني‌ها در حج، تنها بخشي از اظهارات و فتواهاي جنجال‌برانگيز "قرضاوي" است که وي را به چهره‌اي مرموز تبديل کرده است.
"قرضاوي" که مطبوعات مصري وي را "مفتي ناتو" ناميده‌اند در زمان "حسني مبارک" از مصر به قطر رفت و در آنجا تحت حمايت کامل خانواده سلطنتي آل خليفه به فعاليت پرداخت؛ عمده فعاليت او در برنامه تبليغاتي "‌الشريعه و الحياه" (دين و زندگي) "شبکه الجزيره" است که بنابر برخي اخبار تاييد نشده، بيننده‌هاي اين برنامه به بيش از 40 ميليون نفر هم مي‌رسد.

مفتي قرضاوي به همراه همسر امير قطر

شبکه ماهواره‌اي قطري الجزيره، ابزار تبليغاتي مواضع سياسي عربستان و قطر در منطقه و رپورتاژ آگهي تروريست‌هاي سوريه است که همراستاي شبکه‌هايي مانند BBC و ديگر شبکه‌هاي غربي قدم بر مي‌دارد.

حکام عربستان و قطر نيز با توجه به شهرت قرضاوي و مواضع جنجالي او، از فرصت استفاده کرده و با دادن برنامه‌اي اختصاصي و پربيننده به قرضاوي سياست‌هاي خود را پيش مي‌برند، به‌طوري که مفتي ناتو بسياري از فتواها و سخنراني‌هاي جنجال برانگيز خود مانند فتواي قتل عام طرفداران بشار اسد را در اين برنامه صادر کرده است.

"امام جمعه دوحه"، همکاري بسيار نزديکي با سازمان‌هاي وهابي عربستان و بنيادهاي قطري دارد به‌طوري‌ که بنا بر گزارشات، قرضاوي با صدور فتوا و سخنراني‌هاي جنجال‌برانگيز، عامل ايجاد بسياري از فتنه‌هاي موجود در کشورهاي عربي مانند فتنه مذهبي عراق، بحران سوريه و بحرين است.

اگر نگاهي به مواضع قرضاوي در قبال شيعيان و حوداث منطقه انداخته شود، متوجه مي‌شويم که وي دقيقا همسو با مواضع وهابيون سعودي و رژيم صهيونيستي حرکت مي‌کند:

*در بحران سوريه، مفتي ناتو، ضمن صدور فتواي قتل اسد، فتوا مي‌دهد تمامي کساني که از اسد حمايت مي‌کنند اعم از نظامي‌ها، علما و حتي شهروندان غير‌نظامي را بايد قتل عام کرد.
*در فتنه مذهبي عراق نيز وي شيعيان را عامل درگيري‌ها دانسته و فتواي قتل نوري‌المالکي را نيز صادر کرده است‌ به‌طوري که دولت عراق به خاطر اين فتوا، روابط خود با دولت قطر را به پايين‌ترين سطح رسانده است.
*در حالي که حضور تروريست‌هاي خارجي و حمايت غرب از شورشي‌هاي سوريه آشکارا انجام مي‌شود، قرضاوي انقلاب مردمي بحرين را غيراسلامي دانسته و ادعا مي‌کند "رويدادهاي بحرين انقلاب يک ملت نيست، بلکه انقلابي طايفه‌اي و فرقه‌اي است و با آنچه که در مصر، تونس و ليبي روي داده است، شباهتي ندارد".

در ادامه، باشگاه خبرنگاران به جزئيات بيشتري از برخي روابط پشت پرده و ماهيت اصلي "شيخ يوسف القرضاوي" پرداخته است.
قرضاوي: مصرف نوشيدني‌ با نيم درصدالکل حلال است!

از فتواهاي جنجال‌برانگيز قرضاوي، صدور فتواي حلال بودن نوشيدن شراب با نيم درصد الکل توسط وي است؛ قضاوي در اين باره گفته است:

قرضاوي با صدور فتواي حلال بودن نوشيدن شراب با نيم درصد الکل اعلام كرده: "البته به شرط اينکه مقدار الکل اين نوشيدني بيش از نيم درصد نباشد زيرا اين مقدار هيچ تأثيري در مسأله حلال و حرام بودن آن ندارد! اين مقدار الکل انسان را مست نمي‌کند از همين رو حرام نيست."

بلافاصله پس از صدور چنين فتوايي جنجالي از سوي «قرضاوي»، واکنش‌هاي شديدي از سوي چهره‌ها و شخصيت‌هاي مختلف ديني و رسانه‌اي جهان عرب ايجاد شد.

در همين راستا «عبداللطيف آل محمود» سردبير روزنامه قطري «الشرق» در سرمقاله اخير خود نوشت: فتواي اخير «قرضاوي» در بين عوام مردم هم جنجالي عظيم آفريد. ما و شيخ «قرضاوي» به صادر شدن چنين فتوايي نياز نداشتيم. بدون شک اين فتوا راه را براي آناني که مي‌خواهند مشروبات الکلي مصرف کنند، باز خواهد کرد. اين گونه افراد با آوردن دليل و تکيه بر اين فتوا که به اصطلاح در قرآن و سنت آمده، مصرف نوشيدني با الکل کم را آغاز کرده و اندک اندک بر مقدار آن مي افزايند.

دست دادن با نامحرم آزاد است!

قرضاوي به عنوان رئيس اتحاديه علماي مسلمان، در فتوايي مصاحفه زن و مرد را حلال اعلام کرده است.

زيارت بيت‌المقدس حرام است!
قرضاوي در يکي ديگر از فتواهاي خود مسلمانان را از زيارت بيت‌المقدس منع کرده است. اين فتوا به ظاهر به خاطر مخالفت با صهيونيست‌ها گرفته شده است، اما پشت صحنه اين فتوا در راستاي اهداف رژيم صهيونيستي است، به‌طوري که به گفته محمود الهباش وزير اوقاف فلسطين فتواي قرضاوي تنها در خدمت سياست يهودي سازي قدس و خارج کردن ساکنان اصلي آن يعني مسلمانان و مسيحيان، از آن سرزمين توسط رژيم صهيونيستي است.»

زکات خود را به تروريست‌هاي سوريه ارسال کنيد


شيخ «يوسف قرضاوي» هر از چند گاهي با فتواهاي عجيب و سياسي خود جنجالي جديد در جهان اسلام به راه مي اندازد، اين بار با صدور فتوايي عليه سوريه، يک بار ديگر مهر تأييدي بر نقش مخرب و منفي کشورهاي قطر و عربستان سعودي زد
قرضاوي که در برنامه زنده شبکه خبري الجزيره قطر تحت عنوان "الشريعه و الحياة" سخن مي گفت، در حالي که به شدت خشمگين بود، فتواي جديد خود را صادر کرد و خطاب به بينندگان اين برنامه گفت: زکات خود را براي مبارزان (تروريست ها) سوريه ارسال کنيد.

آيا قرضاوي خواهان نابودي صهيونيست‌ها است؟
همان طور که در بالا اشاره شد، مفتي معروف وهابي، سخنراني‌هاي ضد و نقيض بسياري دارد؛ وي بارها با غرب و رژيم صهيونيستي مخالفت کرده و مواضع بسيار سرسختي در قبال يهوديان اتخاذ کرده است؛ فتواهايي نظير قتل تمامي يهودي‌ها، قتل زنان باردار يهودي و مشروعيت حملات انتحاري.
اما در جايي ديگر به ديدار خاخام‌هاي يهودي مي‌رود و اظهار مي‌کند که با يهوديت مخالفتي ندارد!

نکته بسيار جالب، مواضع او عليه صهيونيست‌ها است؛ امام جمعه دوحه، بارها اعلام کرده که تک‌‌تک صهيونيست‌ها بايد کشته شوند و نبايد يکي از آن‌ها زنده بماند‌ اما اگر نگاهي دقيق به مواضع نزديک اسراييل و قرضاوي درباره ايران، سوريه و شيعيان و شايعات پيرامون وي مبني بر رابطه با "اسراييل" انداخته شود، مفتي ناتو نه تنها با صهيونيست‌ها مخالفت نداشته بلکه آنها رابطه خوبي هم با يکديگر دارند.
روابط محرمانه شيخ القرضاوي با موساد
روزنامه الديار لبنان سال گذشته به نقل از گزارش‌هاي اطلاعاتي عربي نوشت که "اسماء بن قادة" همسر سابق شيخ يوسف قرضاوي، مسايل محرمانه زيادي از اسرار زندگي وي را فاش کرد و يکي از مسايل فاش شده رابطه قرضاوي و ديدارهاي محرمانه‌اش با مقامات سازمان جاسوسي رژيم صهيونيستي(موساد) بوده است.

طبق گفته‌هاي همسر دوم مطلقه قرضاوي، وي در اوايل سال 2010 ميلادي به تل‌آويو نيز سفر کرده است، "اسماء بن قادة" همچنين اظهار داشته که قرضاوي به راحتي بر نوشتن و خواندن و مکالمه زبان عبري تسلط دارد و روابط محرمانه وي با رژيم صهيونيستي از طريق "امير قطر" صورت گرفته است.
بن قادة در تبيين استدلال‌هاي ادعاي خود گفته است که قرضاوي از کنگره آمريکا که اکثريتي يهودي دارد، تقديرنامه دريافت کرده و علاوه بر اينها اموالي را نيز براي ايفاي اين نقش براي موفقيت طرح‌هاي آمريکا و رژيم صهيونيستي در کشورهاي عربي دريافت کرده است.
مذاکره مفتي ناتو با موساد؟
پايگاه خبري العربيه در گزارشي با عنوان "آيا اسرايييل قصد مذاکره با القرضاوي را دارد؟" اذعان مي‌کند که ميان مفتي ناتو و رژيم صهيونيستي روابطي پنهاني برقرار است؛ براساس اين گزارش، رئيس سابق موساد "افرايم هالي" "Efraim Haleyy" از بنيامين نتانياهو خواسته بود با شيخ يوسف قرضاوي باب گفتگو را باز کند.

خبرنگار العربيه اعتقاد دارد القرضاوي به شخصيتي تاثيرگذار در مصر و دنياي عرب تبديل شده است به علاوه در کنار اين اسناد، با نگاهي به فتواها و سخنراني‌هاي قرضاوي در قبال ايران، سوريه، انقلاب بحرين و مواضع ضدشيعي وي مي‌توان به رويکرد اسراييلي مفتي ناتو پي برد.

وقتي شيخ فتنه‌گر، دستور قتل عام مردم سوريه را صادر مي‌کند

يکي ابزارهاي پيشبرد اهداف ضد سوريه‌اي قطر و عربستان در سوريه شيخ قرضاوي است. مفتي مصري که وام‌دار پادشاه قطر و رابطه نزديکي با وهابيون سعودي دارد با نفوذ بالا در ميان سني‌هاي افراطي خارجي حاضر در سوريه آن‌ها را ترغيب به قتل عام مردم اين کشور مي‌کند.
قرضاوي يک بار در برنامه پرطرفدار خود در شبکه ماهواره‌اي الجزيره صراحتا اعلام مي‌کند خون تمام طرفداران دولت اسد، اعم از نظاميان، سياسيون، علما و حتي شهروندان سوريه حلال است.

گفتني است که اعضاي گروهک تروريستي القاعده که در سوريه حضور دارند رابطه نزديکي با پدرخوانده خود يعني شيخ القرضاوي داشته، به‌ طوري که طبق تحقيقات پژوهشگران اسپانيايي که به تحقيق درباره شبکه‌هاي القاعده اهتمام دارند، نشان داده است شيخ يوسف قرضاوي، رابطه‌اي محکم با يکي از اعضاي مهم القاعده به نام احمد ابراهيم دارد که دولت اسپانيا در سال 2002 او را دستگير کرده است و حداقل تا سال 2002 قرضاوي در بانک التقوي که از سوي دولت آمريکا به حمايت مالي از حرکت‌هاي تروريستي متهم شد، سهامدار بوده است. دو تن از مديران اين بانک در سوييس سکونت دارند که اخيراً از سوي دولت سوييس متهم به حمايت مالي از سازمان‌هاي جنايتکار متهم شده‌اند؛ يکي از اين دو يوسف ندا است که اعتراف کرده است سال‌ها نقش وزير خارجه اخوان المسلمين در اروپا و امريکا را بر عهده داشته است.
ترور علامه البوطي با فتواي قرضاوي
گفته مي‌شود ترور علامه البوطي به دنبال صدور فتواي القرضاوي بوده است که عنوان کرده بود خون تمام کساني که از اسد حمايت مي‌کنند، حلال است.

مرحوم علامه البوطي

پدرخوانده تروريست‌هاي سوريه که قبلا فتواي قتل بشار اسد را صادر کرده است، نفوذ بسيار بالايي در ميان تروريست‌هاي افراطي سوريه دارد به طوري که گفته مي‌شود حمله تروريستي به مسجد ايمان دمشق که منجر به کشته شدن يکي از محبوب‌ترين علماي سوريه، "علامه البوطي" بود به تاثي از سخنراني قرضاوي در نماز جمعه هفته قبل بوده که از البوطي به خاطر حمايت از اسد انتقادات شديدي کرده بود.

محل شهادت علامه البوطي

چهار روز قبل از شهادت علامه البوطي در انفجار مسجد الايمان دمشق، وي مورد هجوم و حمله تند قرضاوي قرار گرفته بود؛ قرضاوي در نماز جمعه بعد از شهادت رمضان البوطي وي را شخصي هدايت نشده خواند و ادعا کرد: البوطي بدون آن که هدايت شود، از دنيا رفت. او دوست من بود و با آنکه آرزو داشتم خدا هدايتش کند اما بي‌ آنکه هدايت شود از دنيا رفت"!
"علامه محمد سعيد رمضان البوطي"، روحاني ارشد سوريه و يکي از بزرگ‌ترين مراجع ديني اهل سنت‌ در جهان عرب بود که رياست اتحاديه علماي شام را بر عهده داشت.
ماجراي ازدواج‌هاي قرضاوي/ وقتي شيخ 86 ساله هوس تجديد فراش مي‌کند
قرضاوي همسر اول خود"اسعاد الهرم" را در حالي از دست داد که در حال تدارک ازدواج سوم خود بود. ازدواج دوم قرضاوي سر و صداي بسياري به پا کرد؛ قرضاوي عاشق دختري شده بوده که 37 سال از او کوچکتر بود.
ماجراي عاشقي اسماء بن قاده و شيخ قرضاوي بسيار جالب بوده که در زير به برخي نکات آن که توسط شيخ در سال 2008 منتشر شد اشاره مي‌کنيم:

دکتر "أسماء بن قاده" دختر ‌محمد بن‌قاده‌ پدر علم رياضيات در الجزاير و نوه "شاهزاده عبدالقادر" است؛‌ وي خاطرات خود درباره ازدواج با شيخ را اينگونه بيان مي‌کند:
من و شيخ در سال 1984 ميلادي در يک کنفرانس ديني با هم آشنا شديم؛ دقيقا محل آشنايي ما روي تريبون سخنراني آن کنفرانس بود. در آن کنفرانس بيش از 2000 نفر مهمان و شرکت‌کننده حضور داشت. بسياري از مطبوعات و رسانه‌هاي مختلف الجزاير نيز براي پوشش آن، در محل حاضر شده بودند. من در آن کنفرانس پس از سخنراني شيخ "قرضاوي" روي تريبون رفتم و اشکالات کوچکي گرفتم و نکاتي را هم بيان کردم. فرداي آن روز پر تيراژترين روزنامه الجزاير ماجراي اشکال‌گيري و نکاتي که بيان کرده بودم را در مطلبي تحت عنوان "شايد چيزي را در رودخانه بيابيد که در دريا هم آن را پيدا نمي‌کنيد"، منتشر کرد. پس از پايان سخنراني، شيخ «قرضاوي» فورا جلو آمد تا بخاطر اظهارات زيبايم به من تبريک بگويد اما پيش از رسيدن او، خبرنگاران دور من حلقه زدند. همان شب، شيخ مرا در محل اقامت دانشجويان ديد و پرسيد: آيا شما همان خانم «أسماء» نيستي که امروز پس از سخنراني من صحبت کردي؟! گفتم: بله. بخاطر مطالب و نکاتي که مطرح کرده بودم، از من خيلي تشکر کرد. از آن لحظه به بعد، شيخ بيشتر به من نزديک شد.

مصحابه همسر شيخ با الشروق

همسر سابق قرضاوي در ادامه مي‌گويد:‌ به هر بهانه‌اي سعي مي‌کرد سر حرف را با من باز کند. گاهي هم که بهانه نداشت، کتاب‌هاي خود را به من هديه مي‌داد و اين کار را بهانه مي‌کرد تا باز هم با من صحبت کند؛ شيخ براي اينکه مرا با لفظ «عزيزم» خطاب کند، روي کتاب‌هاي خود مي‌نوشت: «هديه‌اي به دختر عزيز ...». ارتباط ما تا پنج سال به همان منوال ادامه داشت.
به گفته اسماء شيخ در يکي از سفرهايش به الجزاير از او مي‌خواهد تا با هم ملاقات کنند‌ اما بنا به دلايلي اين ملاقات صورت نمي‌گيرد، شيخ که دل شکسته به دوحه باز مي‌گردد در وصف عشق خود قصيده‌اي 72 بيتي مي‌سرايد و همراه با نامه‌اي براي اسماء فرستاده و از انتظار پنج ساله‌اش براي وي مي‌نويسد:
آيا نمي‌بيني براي دريافت پاسخ از تو طمع دارم؟!
آيا نمي‌بيني آه‌هايم به لحن‌هاي عذاب من تبديل شده؟!

اسما در پاسخ به سوال خبرنگار الشروق درباره واکنش خود نسبت به خواستگاري شيخ مي‌گويد:
"از يک طرف در حيرت و سرگرداني به سر مي‌بردم، از طرف ديگر هم شيخ مرا رها نمي‌کرد و از هيچ فرصتي براي تماس گرفتن و يا نامه نوشتن جهت بيان احساسات خود دريغ نمي‌کرد. کم کم از من خواست تا در مورد احساساتم نسبت به او مطالبي را بيان کنم.

شعله‌ هوسي که خيلي زود خاموش شد

در نهايت با وجود مخالفت‌هاي بسيار والدين اسماء، اين ازدواج شکل مي‌گيرد؛ اين عشق آتشين تنها سه ماه دوام مي‌آورد که در انتها با تهديد به مرگ اسماء و افشاي رابطه قرضاوي با موساد توسط اسماء خاتمه مي‌يابد.
اسماء بن قادة الجزايري همسر يوسف قرضاوي مي‌گويد: قطر با سوء استفاده از جايگاه ديني و ارتباط گسترده قرضاوي با جهان اسلام، از وي در راستاي اجراي نقشه آمريکايي و صهيونيستي در منطقه استفاده کرده است.
گفتني است پس از جدا شدن اسماء از قرضاوي، بيش از 150 نامه تهديدآميز و توهين‌آميز به وي ارسال شده و به او گفته‌اند كه در صورت اعلام علت جدا شدنش از شيخ قرضاوي، كشته خواهد شد.

جدايي شيخ از همسر دومش سر و صداي زيادي در الجزاير به پا کرد؛ در همين راستا يكي از پايگاه‌هاي فرانسوي زبان الجزاير نوشت: "همين شيخ قرضاوي همواره جوانان را مورد انتقاد قرار مي‌داد و آنان را از مغازله و عشق ورزيدن به جواني ديگر حتي براي ازدواج منع مي‌كرد".
بنابر اين گزارش، او دعوت كردن پسر يا دختري توسط پسر يا دختر ديگر براي نوشيدن چاي، قهوه و يا هر چيز ديگري را غير‌مجاز و عملي حرام مي‌دانست در حاليكه خود در بخشي از كتاب خاطراتش در مورد چگونگي عاشق شدنش چندين صفحه مطلب نوشته و در نهايت ديديم كه چگونه از اين عشقش جدا شد.

نهايتا در آخرين بار سال گذشته قرضاوي در 86 سالگي همزمان با فوت همسر اولش براي سومين بار با خانمي مراکشي به نام "عايشه لمفنن" ازدواج کرد.

حمايت قاطعانه شيخ از منافقين/ شيعيان مرتد هستند!!
قرضاوي در ميان اعراب به "شيخ فتنه‌گر" نيز معروف است‌ زيرا سخنراني‌هاي وي عليه اقوام و مذاهب اسلامي مانند شيعه باعث ايجاد تفرقه ميان مسلمانان مي‌شود.
قرضاوي در 10 سپتامبر سال 2008 در مصاحبه‌اي با المصراليوم انجام داد و مسلمانان را مرتد و بدعت‌گذار خطاب کرد؛ او شيعيان را متهم به هجوم به جوامع سني و نفوذ در آن‌ها کرده و مدعي مي‌شود؛ اين يک خطر بزرگ است.

قرضاوي ضمن اينکه مسلمانان ايران و حزب‌الله را مسلمان ندانسته، آن‌ها را دشمن اسلام و اعراب نيز مي‌داند و به حمايت از گروهک تروريستي منافقين نيز پرداخته است.
دو هفته پيش، قرضاوي در گفت‌وگوي زنده خود با برنامه شريعت و زندگي که از شبکه الجزيره قطر پخش شد با حمايت از گروهک تروريستي منافقين گفت: اين اشخاص(منافقين) انسان‌هاي مستضعفي هستند که بايد به آنها کمک شود.

قزضاوي که اواخر سال گذشته، به شدت از منافقين تروريست حمايت کرده بود، بار ديگر با تکرار اظهارات گذشته خود ضمن حمايت از آنها و با يادآوري احاديثي پيرامون ضرورت حمايت از مظلومين! از دولت عراق نيز انتقاد کرد.

ايراني‌ها را نفرين کنيد؟!
از ديگر اظهارات ضد‌ايراني يوسف قرضاوي درخواست نفرين ايراني‌ها در مراسم حج است؛ سال گذشته در هنگام مراسم حج، قرضاوي در خطبه نماز جمعه قطر از زائران خانه خدا خواست در مراسم حج امسال ايران را نفرين کنند چرا که ايران در کنار دولت سوريه ايستاده و جلوي سقوط آن را گرفته است؛ قرضاوي با اشاره به حمايت‌هاي ايران، چين و روسيه از نظام حاکم بر سوريه گفت: جهان عرب و جهان اسلام بايد در برابر اين سه کشور بايستند چون آنها با حمايت‌هاي سياسي، نظامي و مالي در کنار رژيم حاکم در سوريه قرار گرفته و درحال کشتن مردم در اين کشور هستند.

پسري که ندارد نشان از پدر/ پسر القرضاوي در ايران!!

اما برخلاف يوسف قرضاوي، "عبدالرحمان يوسف"، عضو فعال جوانان ميدان التحرير قاهره و از سردمداران انقلاب مصر است.
وي بارها به مخالفت از پدر خود و مواضع قرضاوي در قبال سوريه، حزب‌الله و بويژه انقلاب مردم بحرين پرداخته‌ است.
اين شاعر بزرگ مصري پس از جنگ 33 روزه، با حضور در لبنان، قصيده‏‌اي در مدح "سيد حسن نصرالله" سرود و از حزب‌الله حمايت کرد.

وي در زمان ديکتاتوري "حسني مبارک" نيز با کمال شجاعت اشعاري در هجو وي سرود و در شب شعرهاي داخل مصر قرائت کرد که دو شعر "الهاتک بامر‌الله (هتک‏‌کننده حکم خدا)" و "مسبحة الرئيس (تسبيح رييس‌جمهور)" از معروف‏‌ترين آنها هستند.

فرزند قرضاوي در سال 1390 همراه هيئتي به دعوت مجمع جهاني اهل بيت به ايران آمد و در محافل شعرخواني در باب بيداري اسلامي شرکت کرد؛ وي در مدت حضور خود در ايران سخنراني‌هايي درباره موج بيداري اسلامي در منطقه ايراد و به حمايت از انقلاب خاموش مردم بحرين پرداخت.

وقتي راه پدر و پسر جدا مي‌شود
برخلاف مفتي ناتو، پسر او انقلاب بحرين را کاملا اسلامي و مردمي دانسته و از مردم مظلوم بحرين حمايت مي‌کند؛ او در نامه‌اي سرگشاده در اعتراض به مواضع پدرش نسبت به بحرين مي‌نويسد:
"درست است که اکنون در خيابان‌ها شيعيان حرکت مي‌کنند ولي واقعيت آن است که ظلم عليه شيعيان بحرين در حالي صورت مي‌گيرد که مسئولان به صورت برنامه‌ريزي شده آن‌ها را ده‌ها سال از بسياري از حقوق شهروندي محروم کرده‌اند، و در اين کشور براي تغيير ترکيب جمعيتي و توازن نسبت شيعه و سني به هزاران نفر از ديگر کشورها تابعيت داده شده است."
عبدالرحمان با مشاهده نماز جماعت شيعه و سني در "ميدان لولو" و حدت مردم اين کشور، با دادن اين وعده به مردم بحرين که درباره انقلاب آنها و مقاومتشان شعري خواهد سرود، گفت:
اين مهم نيست که رويدادهاي بحرين انقلاب توصيف شود يا نه، مهم آن است که در اين کشور ظلمي در جريان است که عرق شرم بر پيشاني انسانيت مي‌نشاند.