مطلب را با نقل داستانی فرضی از دوران دفاع مقدس آغاز میکنم.
جواد گفت : با یک حمله از خاکریز دشمن خواهیم گذشت و با 20 , 30 شهید قائله را ختم خواهیم کرد.
علی مخالفت کرد و گفت : چرا باید اجازه دهیم که تیربارها,بچه ها را درو کنند,بهتر است تا تاریکی هوا صبرکنیم و آرپیجی زنها در تاریکی شب به تیربارها نزدیک شوند و به محض روشن شدن هوا ,آنها را منهدم کرده و بعد با کمترین تلفات به مقصود برسیم.
همینطور هم شد و با کمی عقلانیت,کار به بهترین نحو و کمترین تلفات به انجام رسید.
علی هرگز جواد را نفوذی دشمن معرفی نکرد و گزارشی بر علیه او به حفاظت و اطلاعات نفرستاد و ادعا نکرد که او قصد داشته است که همرزمان خود را به کشتن دهد.
برخلاف علی و علی گونه های دوران دفاع مقدس که در کنار "أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ" خود را مکلف به "رُحَماءُ بَیْنَهُم" میدانند,امثال آقای حسین شریعتمداری رحم به خودیها نکرده و اهمیت و احترامی برای انگیزه ها, سوابق , نیّات و آرمانهای یاران صدیق و راستین انقلاب قائل نیستند و بر علیه تمام کسانی که آرای متفاوت با ایشان داشته باشند,قلم فرسایی میکنند.
شریعتمداری مانند تک تیراندازی است که با تفنگ بادی و از پشت سنگر کاغذی کیهان , نه اینکه به "شکار" بلکه به "آزار" خودیها میپردازد.
او درک نمیکند که ایشان همگی در یک کشتی نشسته اند و دانسته و ندانسته برای زمینگیر کردن رقیب و پیشبرد حرف خود حتی از سوراخ کردن کشتی نیز ابایی ندارد.
وای به حال کسانی که قصد کنند بادبانها را بگشایند و به فکر حرکتی شتابان باشند.
حاج حسین در کمین است که با وزش اندک نسیمی از غرب گرفته تا شرق به مکاشفه بپردازد که گروه "بادبانیان"به کدامین سو چشم دوخته اندو جیره خوار کدام اجنبی هستند!
شاید هم وی اساسا با "بادبان" مشکل داشته باشد و پارو را بپسندد و به دلائلی ناشناخته از "پاروزنان خودی" و "طبالهای همصدا" حمایت میکند و در عوالم خویش برای حرکت کردن, سودای "امواج موافق الهی"در سر میپروراند و فارغ از واقعیتهای بیرونی به قضا و قدر دل خوش کرده است.
چه بسا سکاندار مورد وثوق ایشان نیز , نه به دوردستها ,بلکه به " دور زدن های پر منفعت"مشغول گردد, با این امید که مجاهدتهای " پاروزنان " بی اجر و پاداش نماند.
جالب اینکه در "جریان سرنگونی طالبان" از ارتباطات واقعی سردار قاسم سلیمانی با همتایان امریکائیش حرفی به میان نمی آورد (بخوانید جرأت نمیکند که به میان آورد )لیکن از ملاقات اوهامی و غیر واقعی خاتمی با جورج سوروس صهیونیست داستان سرایی میکند.
دریغا که پا را از معاضدت با اصلاح طلبان و میانه روها فراتر گذاشته و اصولگرایانی چون علی مطهری را نیز [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] به تصور "حسین آقای شریعتمداری" تمامی دگراندیشان قطعا یکجای کارشان می لنگدو با دشمنان خیالی در ارتباطند, گویا او معتقد است که تمام فتنه گران , غرب زدگان , منحرفین , کانونهای قدرت و ثروت و ملی گرایان در پیوندی پیدا و پنهان گرد آمده اند که شیخ دیپلمات را از چنگ اصولگرایان واقعی! (که بعد از نتیجه انتخابات حامی او شده اند)بربایند و به مطامع شخصی و جناحی خویش برسند!
بزرگترین ایرادی که بر اوهام نویس کیهان وارد است اینکه تا کنون از پاسخگویی به یک سوال تکراری طفره است, با اینهمه تخلفات و قانونشکنی های گروه انحرافی (که به دفعات در روزنامه کیهان به آنها پرداخته شده) چگونه است که مافوقشان-(با آنهمه ذکاوت و جدیت و قانونمداری که باز هم در کیهان منعکس شده )- نه تنها منصوبین خود را مورد بازخواست قرار نداده بلکه به بهترین نحو از ایشان تجلیل و قدردانی نموده و می نماید.
اگر کیهان کمترین شعوری برای خوانندگان خود قائل بود تا کنون چنین سوالی را بی پاسخ نگذاشته بود و همچنان سر به زیر برف نداشت!
کار به جایی رسیده که روزنامه کیهان با زمینه سازیها و تخریبهای زود هنگام خود , با ادبیاتی بیشرمانه و با پوشش دروغین "هشدار" (بخوانید تهدید) با تیتر " [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]خطاب به منتخب مردم جسارت نموده و به زعم خود روحانی را برای تشکیل کابینه تحت فشار قرار داده است و تلویحا برای او [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]می طلبد که یکبار برای همیشه بر علیه یکه تازیهای "تافته ای جدابافته" و مدیر مسئولی که به مسئولیت و حدود اختیارات خود آشنا نیست برخوردی قاطع صورت گیرد.
بنا به آنچه گذشت, زمان آن فرارسیده که عزل حسین شریعتمداری توسط نخبگان و مخصوصا دکتر حسن روحانی و با استعانت از رهبر انقلاب پیگیری شود.
[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]