صفحه 3 از 9 نخستنخست 123456789 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 21 به 30 از 81

موضوع: بحث و گفتگوی آزاد: قطعنامه 598 و عاملان نوشاندن جام زهر به امام(ره)

  1. #21
    حرفه ای ghanbar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2012
    نوشته ها
    866
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    سلام علیکم

    در این شب عزیز اصلا حس نقل قول کردن تکه های غلط و انحرافی این تاپیک را نداشتم ، برای کسی که بخواهد بفهمد و قبول کند همین ذکر بیانات حضرت امام روح الله و امام خامنه ای کفایت میکند، و سیم رابط را هم پیدا خواهد کرد :

    امام روح الله :

    من در اينجا از مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحليلهاى غلط اين روزها رسماً معذرت مى‏خواهم و از خداوند مى‏خواهم مرا در كنار شهداى جنگ تحميلى بپذيرد. ما در جنگ براى يك لحظه هم نادم و پشيمان از عملكرد خود نيستيم. راستى مگر فراموش كرده ‏ايم كه ما براى اداى تكليف جنگيده ‏ايم و نتيجه فرع آن بوده است. ملت ما تا آن روز كه احساس كرد كه توان و تكليف جنگ دارد به وظيفه خود عمل نمود. و خوشا به حال آنان كه تا لحظه آخر هم ترديد ننمودند، آن ساعتى هم كه مصلحت بقاى انقلاب را در قبول قطعنامه ديد و گردن نهاد، باز به وظيفه خود عمل كرده است، آيا از اينكه به وظيفه خود عمل كرده است نگران باشد؟ نبايد براى رضايت چند ليبرال خود فروخته در اظهار نظرها و ابراز عقيده‏ها به گونه‏اى غلط عمل كنيم كه حزب اللَّه عزيز احساس كند جمهورى اسلامى دارد از مواضع اصولى‏اش عدول مى‏كند. تحليل اين مطلب كه جمهورى اسلامى ايران چيزى به دست نياورده و يا ناموفق بوده است، آيا جز به سستى نظام و سلب اعتماد مردم منجر نمى ‏شود؟! تأخير در رسيدن به همه اهداف دليل نمى ‏شود كه ما از اصول خود عدول كنيم. همه ما مأمور به اداى تكليف و وظيفه‏ ايم نه مأمور به نتيجه. اگر همه انبيا و معصومين- عليهم السلام- در زمان و مكان خود مكلف به نتيجه بودند، هر گز نمى‏بايست از فضاى‏ بيشتر از توانايى عمل خود فراتر بروند و سخن بگويند و از اهداف كلى و بلند مدتى كه هر گز در حيات ظاهرى آنان جامه عمل نپوشيده است ذكرى به ميان آورند. در حالى كه به لطف خداوند بزرگ، ملت ما توانسته است در اكثر زمينه‏ هايى كه شعار داده است به موفقيت نايل شود. ما شعار سرنگونى رژيم شاه را در عمل نظاره كرده‏ايم، ما شعار آزادى و استقلال را به عمل خود زينت بخشيده‏ايم، ما شعار «مرگ بر امريكا» را در عمل جوانان پر شور و قهرمان و مسلمان در تسخير لانه فساد و جاسوسى امريكا تماشا كرده‏ايم، ما همه شعارهايمان را با عمل محك زده ‏ايم. البته معترفيم كه در مسير عمل، موانع زيادى به وجود آمده است كه مجبور شده‏ايم روشها و تاكتيكها را عوض نماييم.
    صحيفه امام، ج‏21، ص: 285
    امام خامنه ای :

    هرگز نباید در هیچ شرائطی احساس انفعال و بن‌بست کند. یعنی نباید از آرمانخواهی دست برداشت؛ نه در هنگام پیروزیهای شیرین، نه در هنگام هزیمتهای تلخ. ما در عرصه‌ی دفاع مقدس پیروزی‌های بزرگی داشتیم، هزیمتهای تلخی هم داشتیم. امام (رضوان الله علیه) سفارش میکردند و میگفتند: نگوئید شکست، بگوئید عدم‌الفتح. یک جا پیروزی نصیب انسان میشود، یک جا هم پیروزی نصیب انسان نمیشود؛ چه اهمیتی دارد؟ بعضی‌ها هستند که اگر چنانچه جریان کار بر وفق مرادشان پیش آمد و به نقطه‌ی مورد نظر خودشان رسیدند، از دنبال کردن آرمانها دست میکشند؛ این خطا است. [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]؛(۱) قرآن به ما میگوید: وقتی این کار را تمام کردی، این تلاش را تمام کردی، تازه خودت را آماده کن، بایست برای ادامه‌ی کار. بعضی آنجورند - این اشتباه است - بعضی هم بعکس؛ اگر آنچه که پیش می‌آید، بر طبق خواست آنها نبود، بر وفق مراد آنها نبود، دچار یأس و انفعال و شکست میشوند؛ این هم غلط است؛ هر دو غلط است. اصلاً بن‌بستی وجود ندارد در آرمانخواهیِ صحیح و واقع‌بینانه. وقتی انسان واقعیتها را ملاحظه کند، هیچ چیز به نظرش غیر قابل پیش‌بینی نمی‌آید.
    توقع من از عزیزان دانشجو این است که همواره دنبال آرمانها باشند؛ چه در آن مواردی که حادثه‌ای که پیش می‌آید، طبق دلخواه شما است، چه در آنجائی که حادثه‌ای که پیش می‌آید، طبق دلخواه شما نیست؛ آرمانگرائی را با نگاه به واقعیتها از دست ندهید و دنبال کنید. در اصلِ انقلاب همین جور بود، در جنگ همین جور بود؛ در حوادث گوناگونی هم که در این سالها پیش آمده، همیشه همین جور بوده است. بعضی‌ها در قبال حوادث گوناگون، موضعگیری‌ها و موقعیتهای روحی و معنوی و فکری‌شان، متناسب با آنچه که لازمه‌ی آرمانخواهی است، نیست.
    یک سؤال دیگر این است - که اینجا هم باز بعضی از دوستان گفتند - که رابطه‌ی «تکلیف‌مداری» با «دنبال نتیجه بودن» چیست؟ امام فرمودند: ما دنبال تکلیف هستیم. آیا این معنایش این است که امام دنبال نتیجه نبود؟ چطور میشود چنین چیزی را گفت؟ امام بزرگوار که با آن شدت، با آن حدّت، در سنین کهولت، این همه سختی‌ها را دنبال کرد، برای اینکه نظام اسلامی را بر سر کار بیاورد و موفق هم شد، میشود گفت که ایشان دنبال نتیجه نبود؟ حتماً تکلیف‌گرائی معنایش این است که انسان در راه رسیدن به نتیجه‌ی مطلوب، بر طبق تکلیف عمل کند؛ برخلاف تکلیف عمل نکند، ضدتکلیف عمل نکند، کار نامشروع انجام ندهد؛ والّا تلاشی که پیغمبران کردند، اولیای دین کردند، همه برای رسیدن به نتائج معینی بود؛ دنبال نتائج بودند. مگر میشود گفت که ما دنبال نتیجه نیستیم؟ یعنی نتیجه هر چه شد، شد؟ نه. البته آن کسی که برای رسیدن به نتیجه، برطبق تکلیف عمل میکند، اگر یک وقتی هم به نتیجه‌ی مطلوب خود نرسید، احساس پشیمانی نمیکند؛ خاطرش جمع است که تکلیفش را انجام داده. اگر انسان برای رسیدن به نتیجه، بر طبق تکلیف عمل نکرد، وقتی نرسید، احساس خسارت خواهد کرد؛ اما آن که نه، تکلیف خودش را انجام داده، مسئولیت خودش را انجام داده، کار شایسته و بایسته را انجام داده است و همان طور که قبلاً گفتیم، واقعیتها را ملاحظه کرده و دیده است و بر طبق این واقعیتها برنامه‌ریزی و کار کرده، آخرش هم به نتیجه نرسید، خب احساس خسارت نمیکند؛ او کار خودش را انجام داده. بنابراین، این که تصور کنیم تکلیف‌گرائی معنایش این است که ما اصلاً به نتیجه نظر نداشته باشیم، نگاه درستی نیست.
    در دفاع مقدس و در همه‌ی جنگهائی که در صدر اسلام، زمان پیغمبر یا بعضی از ائمه (علیهم‌السّلام) بوده است، کسانی که وارد میدان جهاد میشدند، برای تکلیف هم حرکت میکردند. جهاد فی‌سبیل‌الله یک تکلیف بود. در دفاع مقدس هم همین جور بود؛ ورود در این میدان، با احساس تکلیف بود؛ آن کسانی که وارد میشدند، اغلب احساس تکلیف میکردند. اما آیا این احساس تکلیف، معنایش این بود که به نتیجه نیندیشند؟ راه رسیدن به نتیجه را محاسبه نکنند؟ اتاق جنگ نداشته باشند؟ برنامه‌ریزی و تاکتیک و اتاق فرمان و لشکر و تشکیلات نظامی نداشته باشند؟ اینجور نیست. بنابراین تکلیف‌گرائی هیچ منافاتی ندارد با دنبال نتیجه بودن، و انسان نگاه کند ببیند این نتیجه چگونه به دست می‌آید، چگونه قابل تحقق است؛ برای رسیدن به آن نتیجه، بر طبق راههای مشروع و میسّر، برنامه‌ریزی کند.
    ۱۳۹۲/۰۵/۰۶
    امام مردم را بیدار کرد؛ احساس استقلال و آرمان‌خواهیِ همراه با مجاهدتی که در آن هیچ خوف و ترسی وجود ندارد، در مردم زنده کرد. مردم به میدان آمدند و انقلاب پیروز شد. مردم در انقلاب، شاه را از ایران راندند؛ در 13 آبان، آمریکا را از ایران راندند. لذا امام فرمود: انقلابی بزرگتر از انقلاب اول. این یک عبرت است. یعنی یک ملت وقتی در راه درست، با هدایت صحیح و با بصیرت، ایستادگی و استقامت میکند، هیچ قدرتی در مقابل او تاب مقاومت ندارد.
    1390/08/11
    در این راه عظمت و عزّتی که ملت ایران در پیش دارد، توجّه به خدا و توکّل به خدا و ارتباط با خدا، یک نقش بزرگ و اساسی دارد. عدّه‌ای غافلند، همه‌اش روی محاسبات مادّیِ محض محاسبه میکنند؛ در محاسباتشان معنویّت و [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] و توکّل به خدا و [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] کأنّهُ هیچ راهی ندارد. خب این محاسبات مادّی را مستکبرین عالم هم دارند میکنند، بهتر از شما هم میکنند، چرا روزبه‌روز عقب میروند؟ چرا دچار این همه مشکلات میشوند؟ چرا مجبور میشوند ظلم کنند؟ چرا مجبور میشوند لشگرکشی کنند - به افغانستان، به عراق، به پاکستان - انسانهای بی‌گناه را بکُشند؟ [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]؛(۵) آن کسی که ضعیف است احتیاج دارد به این‌که ظلم بکند؛ ضعیفند که ظلم میکنند؛ چون دستشان با سلاح آشنا است، این سلاح را بی‌محابا به کار میبرند، ظالمانه، متجاوزانه، خودسرانه؛ خب این خودش عقب‌رفت است، هم عقب‌رفت در معیارهای معنوی، هم عقب‌رفت در محاسبات مادّی. روزبه‌روز [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] دارد مشکلات بیشتری در اطراف خود میتند، و این مشکلات اینها را از پا خواهد انداخت؛ این به‌خاطر قطع ارتباط با مبدأ هستی است؛ این به‌خاطر قطع ارتباط با معدن نور و عظمت است؛ فَتَصِلَ اِلی‌ مَعدِنِ العَظَمَة، و تَصیرَ اَرواحُنا مُعَلقَةً بِعِزِّ قُدسِک؛(۶) اینها لازم است. امروز برای ملت ایران این زمینه آماده است.
    ۱۳۹۲/۰۳/۲۲
    بعضیها اشتباه می‌کنند که در مقابل آرمان‌گرایی، واقع‌بینی را مطرح می‌کنند. در نظر اینها واقع‌بینی نقطه‌ی مقابل آرمان‌گرایی است. این خطای بزرگی است؛ چون آرمان‌گرایی، خودش واقعیتها را در جامعه می‌سازد. یک مجموعه‌ی با آرمان و دارای هدفهای بلند می‌تواند واقعیتها را طبق آرمان خود شکل دهد و به‌وجود آورد. دنیا این‌طور پیش رفته است. آرمانها را کنار بگذاریم، به بهانه‌ی واقع‌بینی؟! این کمال غفلت است. آرمان‌گرایی به‌وجود آورنده‌ی واقعیتهای شیرین و مطلوب است. وقتی یک انسان، یک مجموعه و یک ملت با مسؤولان و دست‌اندرکارانش پای آرمانها ایستادند و حاضر نشدند کوتاه بیایند و برایش کار کردند، چه اتفاقی می‌افتد؟ واقعیتها به سمت آرمانها تغییر می‌کند. این خودش بزرگترین واقعیت و قانون زندگی است؛ چرا بعضی این را فراموش می‌کنند؟
    1382/10/14
    قطعنامه را هم که امام قبول کرد، به خاطر این فشارها نبود. قبول قطعنامه از طرف امام، به خاطر فهرست مشکلاتی بود که مسؤولین آن روزِ امورِ اقتصادی کشورْ مقابلِ روىِ او گذاشتند و نشان دادند که کشور نمیکِشد و نمیتواند جنگ را با این همه هزینه، ادامه دهد. امام مجبور شد و قطعنامه را پذیرفت. پذیرش قطعنامه، به خاطر ترس نبود؛ به خاطر هجوم دشمن نبود؛ به خاطر تهدید امریکا نبود؛ به خاطر این نبود که امریکا ممکن است در امر جنگ دخالت کند. چون امریکا، قبل از آن هم در امر جنگ دخالت میکرد. وانگهی؛ اگر همه دنیا در امر جنگ دخالت میکردند، امام رضوان‌اللَّه علیه، کسی نبود که رو برگرداند. بر نمیگشت! آن، یک مسأله داخلی بود؛ مسأله دیگری بود. در تمام عمر ده ساله حیات مبارک امام رضوان اللَّه تعالی علیه، پس از پیروزی انقلاب، یک لحظه اتّفاق نیفتاد که او به خاطر سنگینىِ بارِ تهدیدِ دشمن، در هر بُعدی از ابعاد، دچار تردید شود. این، یعنی همان برخورداری از روحیه حسینی.
    جنگ، تلفات دارد. جان یک انسان، برای امام خیلی عزیز بود. امام بزرگوار، گاهی برای انسانی که رنج میبُرد، اشک میریخت و یا در چشمانش اشک جمع میشد! ما بارها این حالت را در امام مشاهده کرده بودیم. انسانی رحیم و عطوف، دارای دلی سرشار از محبّت و انسانیت بود. اما همین دل سرشار از محبّت، در مقابل تهدید شهرها به بمباران هوایی، پایش نلرزید و نلغزید. از راهْ برنگشت و عقب‌نشینی نکرد. همه دشمنان انقلاب در طول این ده سال، فهمیدند و تجربه کردند که امام را نمیشود ترساند. این، نعمت بسیار بزرگی است که دشمن احساس کند عنصری چون امام، با ترس و تهدید از میدان خارج نمیشود. امام، با منش و شخصیت درخشان خود، کاری کرد که همه در دنیا، این نکته را فهمیدند. فهمیدند که این مرد را از میدان نمیشود خارج کرد؛ تهدید نمیشود کرد؛ با فشار و با تهدیدهای عملی هم نمیشود او را از راه خود منصرف کرد.
    ۱۳۷۵/۰۳/۱۴
    امام همان وقت که در سال 67 جنگ را تمام کردند ، بعد از آن موقعی بود که بعضی از مسئولین با ایشان رفتند، بحث کردند ، حرف زدند ، اصرار کردند . ایشان همان موقع هم حاضر نبود جنگ را تمام کند .
    75/5/16
    من به شما عرض کنم که امروز دشمن قادر نیست. امروز به برکت ملتِ هوشیاری مثل ملت ایران، به برکت افکار برانگیخته‌ای مثل افکار ملت ایران، به برکت انقلاب بزرگی مثل انقلاب اسلامی ایران، نه امریکا و نه بزرگتر از امریکا - اگر در قدرتهای مادّی باشد - قادر نیستند حادثه‌ای مثل حادثه صلح امام حسن را بر دنیای اسلام تحمیل کنند. این‌جا اگر دشمن زیاد فشار بیاورد، حادثه کربلا اتّفاق خواهد افتاد.
    ۱۳۷۹/۰۲/۰۱
    یک نسخه از این کتاب را میخواستم در افطاری دیروز تقدیم جناب محامین کنم که متاسفانه تشریف نیاوردند! http://www.noas.ir/f/forum321/thread64702.html


    امام خامنه ای :
    اگر در مقطع فعلی دستگاه دیپلماسی بتواند حضور فعال، هوشمندانه و مقتدرانه داشته باشد، جایگاه و استحکام جمهوری اسلامی در چندین ده سال آینده و در نظم جدید جهانی به عنوان جایگاهی برجسته تثبیت می شود وگرنه، در جهان پیش رو، از موقعیت لازم برخوردار نخواهیم بود
    ...
    این کار (تعمل با آمریکا) ما را در افکار عمومی ملتها و دولتها به تذبذب متهم می کند و غربی ها با تبلیغات عظیم خودشان، جمهوری اسلامی را دچار انفعال و دو گانگی جلوه می دهند.
    بیست و دوم مردادماه

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #22
    حرفه ای farzad-a آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    محل سکونت
    جزیره کیش
    نوشته ها
    687
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    برای کسانی که دچار توهم توطئه هستند متاسفم کی حتی تاب شنیدن یک نظر متفاوت را ندارند و طبق معمول اتهام شبهه افکنی میزنند.
    توجه داشته باشید که کسی نمیتوانست امام را فریب دهد لذا ایشان را قانع کردند وگرنه اگر امام قانع نشده بود از رئیس جمهور گرفته تا فرماندهان جنگ را عزل و بر تصمیم خود پافشاری و به تکلیفی که به آن معتقد بود عمل میکرد.
    تفاوت امام با بعضی کاسه از آش داغترهای امروزی توجه به "نتیجه"بود و وقتی احساس کردند که قربانی شدن جوانها نتیجه ای بدنبال نخواهد داشت به مصالحه رضایت دادند.
    امام برای تنویر افکار عمومی و ثبت در تاریخ در دونامه از جام زهر یاد کردند و توضیحاتی دادند و قید کردند که بعدها تندروها مخالفین جنگ در آنروز را شماتت نکند ولی کو گوش شنوا!
    در نامه اول [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]: .
    و اما در مورد قبول قطعنامه كه حقيقتا مسئله بسيار تلخ و ناگوارى براى همه و خصوصا براى من بود، اين است كه من تا چند روز قبل معتقد به همان شيوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و كشور و انقلاب را در اجراى آن مى ديدم، ولى به واسطه حوادث و عواملى كه از ذكر آن فعلا خوددارى مى كنم، و به اميد خداوند در آينده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامى كارشناسان سياسى و نظامى سطح بالاى كشور، كه من به تعهد و دلسوزى و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم، و در مقطع كنونى آن را به مصلحت انقلاب و نظام مى دانم. و خدا مى داند كه اگر نبود انگيزه اى كه همه ما و عزت و اعتبار ما بايد در مسير مصلحت اسلام و مسلمين قربانى شود، هرگز راضى به اين عمل نمى بودم و مرگ و شهادت برايم گواراتر بود. اما چاره چيست كه همه بايد به رضايت حق تعالى گردن نهيم. و مسلم ملت قهرمان و دلاور ايران نيز چنين بوده و خواهد بود. من در اينجا از همه فرزندان عزيزم در جبهه هاى آتش و خون كه از اول جنگ تا امروز به نحوى در ارتباط با جنگ تلاش و كوشش نموده اند، تشكر و قدردانى مى كنم. و همه ملت ايران را به هوشيارى و صبر و مقاومت دعوت مى كنم. در آينده ممكن است افرادى آگاهانه يا از روى ناآگاهى در ميان مردم اين مسئله را مطرح نمايند كه ثمره خونها و شهادتها و ايثارها چه شد. اينها يقينا از عوالم غيب و از فلسفه شهادت بيخبرند و نمى دانند كسى كه فقط براى رضاى خدا به جهاد رفته است و سر در طبق اخلاص و بندگى نهاده است حوادث زمان به جاودانگى و بقا و جايگاه رفيع آن لطمه اى وارد نمى سازد. و ما براى درك كامل ارزش و راه شهيدانمان فاصله طولانى را بايد بپيماييم و در گذر زمان و تاريخ انقلاب و آيندگان آن را جستجو نماييم. مسلم خون شهيدان، انقلاب و اسلام را بيمه كرده است. خون شهيدان براى ابد درس مقاومت به جهانيان داده است. و خدا مى داند كه راه و رسم شهادت كور شدنى نيست، و اين ملتها و آيندگان هستند كه به راه شهيدان اقتدا خواهند نمود. و همين تربت پاك شهيدان است كه تا قيامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفاى آزادگان خواهد بود. خوشا به حال آنان كه با شهادت رفتند! خوشا به حال آنان كه در اين قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنهايى كه اين گوهرها را در دامن خود پروراندند! خداوندا، اين دفتر و كتاب شهادت را همچنان به روى مشتاقان باز، و ما را هم از وصول به آن محروم مكن. خداوندا، كشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه اند و نيازمند به مشعل شهادت، تو خود اين چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش. خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودين و خانواده هاى معظم شهدا! و بدا به حال من كه هنوز مانده ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر كشيده ام، و در برابر عظمت و فداكارى اين ملت بزرگ احساس شرمسارى مى كنم. و بدا به حال آنانى كه در اين قافله نبودند! بدا به حال آنهايى كه از كنار اين معركه بزرگ جنگ و شهادت و امتحان عظيم الهى تا به حال ساكت و بى تفاوت و يا انتقاد كننده و پرخاشگر گذشتند! آرى، ديروز روز امتحان الهى بود كه گذشت. و فردا امتحان ديگرى است كه پيش مى آيد. و همه ما نيز روز محاسبه بزرگترى را در پيش رو داريم...........قبول قطعنامه از طرف جمهورى اسلامى ايران به معناى حل مسئله جنگ نيست. با اعلام اين تصميم، حربه تبليغات جهانخواران عليه ما كند شده است، ولى دورنماى حوادث را نمى توان به طور قطع و جدى پيشبينى نمود. و هنوز دشمن از شرارتها دست برنداشته است، و چه بسا با بهانه جوييها به همان شيوه هاى تجاوزگرانه خود ادامه دهد. ما بايد براى دفع تجاوز احتمالى دشمن آماده و مهيا باشيم. و ملت ما هم نبايد فعلا مسئله را تمام شده بداند. البته ما رسما اعلام مى كنيم كه هدف ما تاكتيك جديد در ادامه جنگ نيست. چه بسا دشمنان بخواهند با همين بهانه ها حملات خود را دنبال كنند. نيروهاى نظامى ما هرگز نبايد از كيد و مكر دشمنان غافل بمانند. در هر شرايطى بايد بنيه دفاعى كشور در بهترين وضعيت باشد. .......................... ولى در مقطع كنونى به طور جد از همه گويندگان و دست اندركاران و مسئولين كشور و مديران رسانه ها و مطبوعات مى خواهم كه خود را از معركه ها و معركه آفرينيها دور كنند، و مواظب باشند كه ناخودآگاه آلت دست افكار و انديشه هاى تند نگردند، و با سعه صدر در كنار يكديگر مترصد اوضاع دشمنان باشند. در اين روزها ممكن است بسيارى از افراد به خاطر احساسات و عواطف خود صحبت از چراها و بايدها و نبايدها كنند. هر چند اين مسئله به خودى خود يك ارزش بسيار زيباست، اما اكنون وقت پرداختن به آن نيست. چه بسا آنهايى كه تا ديروز در برابر اين نظام جبهه گيرى كرده بودند و فقط به خاطر سقوط نظام و حكومت جمهورى اسلامى ايران از صلح و صلحطلبى به ظاهر دم مى زدند، امروز نيز با همان هدف سخنان فريبنده ديگرى را مطرح نمايند، و جيره خواران استكبار، همانها كه تا ديروز در زير نقاب دروغين صلح، خنجرشان را از پشت به قلب ملت فرو كرده بودند، امروز طرفدار جنگ شوند. و مليگراهاى بى فرهنگ براى از بين بردن خون شهداى عزيز و نابودى عزت و افتخار مردم، تبليغات مسموم خويش را آغاز نمايند. كه انشاءاللّه ملت عزيز ما با بصيرت و هوشيارى جواب همه فتنه ها را خواهد داد. من باز مى گويم كه قبول اين مسئله براى من از زهر كشنده تر است، ولى راضى به رضاى خدايم و براى رضايت او اين جرعه را نوشيدم. و نكته اى كه تذكر آن لازم است اين است كه در قبول اين قطعنامه فقط مسئولين كشور ايران به اتكاى خود تصميم گرفته اند. و كسى و كشورى در اين امر مداخله نداشته است. مردم عزيز و شريف ايران، من فرد فرد شما را چون فرزندان خويش مى دانم و شما مى دانيد كه من به شما عشق مى ورزم و شما را مى شناسم، شما هم مرا مى شناسيد. در شرايط كنونى آنچه موجب امر شد تكليف الهى ام بود. شما مى دانيد كه من با شما پيمان بسته بودم كه تا آخرين قطره خون و آخرين نفس بجنگم، اما تصميم امروز فقط براى تشخيص مصلحت بود و تنها به اميد رحمت و رضاى او از هر آنچه گفتم گذشتم و اگر آبرويى داشته ام با خدا معامله كرده‌ام. عزيزانم، شما مى دانيد كه تلاش كرده ام كه راحتى خود را بر رضايت حق و راحتى شما مقدم ندارم........................ بغض و كينه انقلابى تان را در سينه ها نگه داريد، با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگريد و بدانيد كه پيروزى از آن شماست. و تاكيد مى كنم كه گمان نكنيد كه من در جريان كار جنگ و مسئولان آن نيستم. مسئولين مورد اعتماد من مى باشند. آنها را از اين تصميمى كه گرفته اند شماتت نكنيد، كه براى آنان نيز چنين پيشنهادى سخت و ناگوار بوده است. كه انشاءاللّه خداوند همه ما را موفق به خدمت و رضايت خود فرمايد. ................
    در پایان [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]فرمودند:
    خداوندا، ما فرزندان اسلام و انقلابمان را برای رضای تو قربانی کردیم غیر از تو هیچکس را نداریم ما را برای اجرای فرامین و قوانین خود یاری فرما، خداوند از تو می‌‌خواهم تا هر چه زودتر شهادت را نصیبم فرمائی. گفتم جلسه‌ای تشکیل گردد آتش بس را به مردم تفهیم نمایند. مواظب باشید ممکن است افراد داغ و تند با شعارهای انقلابی شما را از آنچه صلاح اسلام است دور کنند، صریحا می‌گویم باید تمام همتتان در توجیه این کار باشد. قدمی انحرافی حرام است و موجب عکس العمل می‌شود. شما می‌دانید که مسئولان رده بالای نظام با چشمی خونبار و قلبی مالامال از عشق به اسلام و میهن اسلامی‌مان چنین تصمیمی گرفته‌اند خدا را در نظر بگیرید و هر چه اتفاق می‌افتد از دوست بدانید، و السلام علینا و علی عباد الله الصالحین.

    متن کامل را بخوانید و امیدوارم مرا به تقطیع کلام و تحریف منظور امام متهم نکنید(که با سابقه امر از بعضی ها بعید نیست)
    به هر حال قضاوت با خواننده است و اضافه میکنم که اگر نتیجه معنایی نداشت آنروز می بایست موج انسانی عراق را فتح میکردند و خود را به مرزهای فلسطین میرساندند و امروز می بایست ناوگان نیروی دریایی جمهوری اسلامی در مدیترانه میبودند و حصر غزه را میشکستند.
    بفرمائید هنوز دیر نشده منتظر چه هستید؟

  4. #23
    حرفه ای farzad-a آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    محل سکونت
    جزیره کیش
    نوشته ها
    687
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    اتفاقا من هم توجه کسانی را که با فهمیدن میانه ای دارند و دیگران را نفهم تصور نمیکنند بخشهایی از همان متن گفتار امام خمینی را که بزرگنمایی نشده جلب میکنم.
    ملت ما تا آن روز كه احساس كرد كه توان و تكليف جنگ دارد به وظيفه خود عمل نمود. و خوشا به حال آنان كه تا لحظه آخر هم ترديد ننمودند، آن ساعتى هم كه مصلحت بقاى انقلاب را در قبول قطعنامه ديد و گردن نهاد، باز به وظيفه خود عمل كرده است، آيا از اينكه به وظيفه خود عمل كرده است نگران باشد؟ نبايد براى رضايت چند ليبرال خود فروخته در اظهار نظرها و ابراز عقيده‏ها به گونه‏اى غلط عمل كنيم كه حزب اللَّه عزيز احساس كند جمهورى اسلامى دارد از مواضع اصولى‏اش عدول مى‏كند. تحليل اين مطلب كه جمهورى اسلامى ايران چيزى به دست نياورده و يا ناموفق بوده است، آيا جز به سستى نظام و سلب اعتماد مردم منجر نمى ‏شود؟! تأخير در رسيدن به همه اهداف دليل نمى ‏شود كه ما از اصول خود عدول كنيم. صحيفه امام، ج‏21، ص: 285
    با واقعیتی که در جبهه ها میگذشت امام پذیرش قطعنامه را تکلیف ارجح دانستد و به آن عمل کردند.
    ایشان نه مرعوب کسی شدند و نه کسی اغفالشان کرد بلکه با ارائه ادله ,آمار و تحلیلها ایشان را قانع کردند و ایشان با چشمی باز صلاح انقلاب را در پذیرش قطعنامه دانستند.
    حالا کسانی پیدا شده اند و با نگاهی ناقص و یکسویه قصد دارند ار آب گل آلود ماهی جناحی بگیرند و مشاورین معتمد امام را به زیر سوال اورده اند فارغ از اینکه امام و دیگر بزرگان نظام به اجماع رسیدند و به تکلیف عمل کردند.
    برای روشنتر شدن مطلب [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]و مانع از سوء استفاده از فرمایشات قبلی ایشان شوید:
    و اما در مورد قبول قطعنامه كه حقيقتاً مسئله بسيار تلخ و ناگوارى براى همه و خصوصاً براى من بود، اين است كهمن تا چند روز قبل معتقد به همان شيوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و كشور و انقلاب را در اجراى آن مى‏ديدم؛ ولى به واسطه حوادث و عواملى كه از ذكر آن فعلًا خوددارى مى‏كنم، و به اميد خداوند در آينده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامى كارشناسان سياسى و نظامى سطح بالاى كشور، كه من به تعهد و دلسوزى و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم؛ و در مقطع كنونى آن را به مصلحت انقلاب و نظام مى‏دانم. و خدا مى‏داند كه اگر نبود انگيزه‏اى كه همه ما و عزت و اعتبار ما بايد در مسير مصلحت اسلام و مسلمين قربانى شود، هرگز راضى به اين عمل نمى‏بودم و مرگ و شهادت برايم گواراتر بود. اما چاره چيست كه همه بايد به رضايت حق تعالى گردن نهيم. و مسلّم ملت قهرمان و دلاور ايران نيز چنين بوده و خواهد بود ...
    مطلب مهم دیگر سوء استفاده از بعضی جملات کلیدی است که از آنها استفاده ابزاری میشود.
    همه ما مأمور به اداى تكليف و وظيفه‏ ايم نه مأمور به نتيجه

    وقتی رهبری به دفاع از امام جمله فوق را تبئین نمودند چگونه ادعای ولایتمداری دارید و هنوز برای بستن دهان منتقدین از همان جمله استفاده ابزاری میکنید؟
    لااقل کسی که این جمله را بزرگنمایی کرده بخوبی میداند که رهبری چه نظری دارد ولی گویا اینجا منظور طور دیگری دنبال میشود.
    به هر صورت برای کسانی که آزاد می اندیشند [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ].
    امام فرمودند: ما دنبال تکلیف هستیم. آیا این معنایش این است که امام دنبال نتیجه نبود؟ چطور می‌شود چنین چیزی را گفت؟ امام بزرگوار که با آن شدت، با آن حدّت، در سنین کهولت، این همه سختی‌ها را دنبال کرد، برای اینکه نظام اسلامی را بر سر کار بیاورد و موفق هم شد، می‌شود گفت که ایشان دنبال نتیجه نبود؟ حتماً تکلیف‌گرایی معنایش این است که انسان در راه رسیدن به نتیجه‌ی مطلوب، بر طبق تکلیف عمل کند؛ بر خلاف تکلیف عمل نکند، ضدتکلیف عمل نکند، کار نامشروع انجام ندهد؛ والّا تلاشی که پیغمبران کردند، اولیای دین کردند، همه برای رسیدن به نتایج معینی بود؛ دنبال نتایج بودند. مگر می‌شود گفت که ما دنبال نتیجه نیستیم؟ یعنی نتیجه هر چه شد، شد؟ نه. البته آن کسی که برای رسیدن به نتیجه، بر طبق تکلیف عمل می‌کند، اگر یک وقتی هم به نتیجه‌ی مطلوب خود نرسید، احساس پشیمانی نمی‌کند؛ خاطرش جمع است که تکلیفش را انجام داده. اگر انسان برای رسیدن به نتیجه، بر طبق تکلیف عمل نکرد، وقتی نرسید، احساس خسارت خواهد کرد؛ اما آنکه نه، تکلیف خودش را انجام داده، مسئولیت خودش را انجام داده، کار شایسته و بایسته را انجام داده است و همان طور که قبلاً گفتیم، واقعیت‌ها را ملاحظه کرده و دیده است و بر طبق این واقعیت‌ها برنامه‌ریزی و کار کرده، آخرش هم به نتیجه نرسید، خب احساس خسارت نمی‌کند؛ او کار خودش را انجام داده. بنابراین اینکه تصور کنیم تکلیف‌گرایی معنایش این است که ما اصلاً به نتیجه نظر نداشته باشیم، نگاه درستی نیست.»

  5. #24
    حرفه ای ghanbar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2012
    نوشته ها
    866
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    سلام علیکم
    من نمیدونم چرا بعضی ها یاد نمیگیرن سلام کنن! نمیخوام بگم سلام نکردن در روایات نشانه ی کدوم دسته از افراده

    بنده اگه میخواستم شما قسمت های دیگر را نخوانید که اصلا نمی آوردم مثل شما که برای به نتیجه رسیدن مقصود منحرفتان از بیان این نقل قول ها خود داری کردید:

    امام خامنه ای :
    به خاطر این نبود که امریکا ممکن است در امر جنگ دخالت کند. چون امریکا، قبل از آن هم در امر جنگ دخالت میکرد. وانگهی؛ اگر همه دنیا در امر جنگ دخالت میکردند، امام رضوان‌اللَّه علیه، کسی نبود که رو برگرداند. بر نمیگشت! آن، یک مسأله داخلی بود؛ مسأله دیگری بود.
    و

    امام همان وقت که در سال 67 جنگ را تمام کردند ، بعد از آن موقعی بود که بعضی از مسئولین با ایشان رفتند، بحث کردند ، حرف زدند ، اصرار کردند . ایشان همان موقع هم حاضر نبود جنگ را تمام کند .
    75/5/16
    اینها را خواندیم درحالی که در این پست گفته اید:

    نکته کلیدی که لازم است گفته شود اینکه دلائل پذیرش قطعنامه از سوی امام نه فشار و اصرار بزرگان نظام در داخل بلکه تغییر استراتژی امریکا و سایر قدرتهای حامی عراق مبنی بر ورود بی واسطه و عیان به جنگ برعلیه ایران بود که میتوانست موازنه را بصورتی معنادار برهم زده و موجب تلفات باور نکردنی و مقلوب شدن جمهوری اسلامی شود.
    اسم پیام قطعنامه را آوردید وسط ، امامی که فرموده است :

    و اينجانب به نظامهاى امريكايى و اروپايى اخطار مى‏كنم كه تا دير نشده و در باتلاق مرگ فرونرفته‏ايد، از خليج فارس بيرون رويد. و هميشه اينگونه نيست كه هواپيماهاى مسافربرى ما توسط ناوهاى جنگى شما سرنگون شود؛ كه ممكن است فرزندان انقلاب ناوهاى جنگى شما را به قعر آبهاى خليج فارس بفرستند ...
    چطور شما اینطور درباره ی او تحلیل میکنید؟ :

    ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایرباس,نابود کردن [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ],[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]نشانه هایی از آغاز جنگ مستقیم با امریکایی ها بود که از حالت جسته گریخته میتوانست به رویارویی تمام عیار تبدیل شده و ایران توان مقابله با نیروی دریایی و هوایی امریکا را نداشت
    هاشمی در 27 تیر 67 میگوید:
    "تا قبل از سقوط هواپیمای مسافربری ایران ایر توسط آمریکا بحث درباره ی زمینه ی پذیرش قطعنامه 598 اصلا مطرح نبود در حالی که ما دیروز عصر به نتیجه های نهایی رسیدیم"


    معلوم شد که سرنخ ها به خیانت چه کسانی دارد میرسد ، حالا میتوانیم این نقلی که از امام کردید را با توجه به مسائل بالا مرور کنیم:

    من تا چند روز قبل معتقد به همان شيوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم
    و مصلحت نظام و كشور و انقلاب را در اجراى آن مى‏ديدم؛ ولى به واسطه حوادث و عواملى كه از ذكر آن فعلًا خوددارى مى‏كنم، و به اميد خداوند در آينده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامى كارشناسان سياسى و نظامى سطح بالاى كشور، كه من به تعهد و دلسوزى و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم؛
    خوب آن عوامل چه بوده که امام از ذکر آن خودداری کرده اند؟! جز این بوده که عده ای از خواص جامعه و مسئولین طراز اول آن زمان این مسئله را به امام تحمیل کردند؟ و مثل یاران بی وفای امام حسن امام را تنها گذاشتند در این مبارزه ، یکی استعفا داد و آن یکی اولویت را که با مسئله جنگ بود به سمت دیگر مسائل فرعی مملکت منحرف کرد و آن یکی ...


    آخر نمیتوانید بگویید جز این بوده که عده ای این مسئله را به امام تحمیل کردند و او را تنها گذاشتند، چون خود آقای هاشمی میگوید:

    "امام میخواستند جنگ را پیگیری کنند تا مسئله ی عراق حل شود، امام اصلا موافق نبودند که آتش بس پذیرفته شود ، ایشان اجازه صحبت کردن از صلح را نمی دادند ، حرف ایشان این بود که تا آخرین نفس میجنگیم!"

    و در خاطرات 18 مرداد 67 خود میگوید :

    "در اخبار صبح آمد که آتش بس ایران و عراق از تاریخ 29 مرداد بر قرار می شود. از اینکه من نقش اساسی در ختم جنگ را داشتم احساس خشنودی میکنم"

    محسن رضایی از قول آیت الله موسوی اردبیلی در کتاب جنگ به روایت یک فرمانده ص 234 میگوید:

    "دلیل عمده ای که باعث شد امام قطعنامه را بپذیرد بر می گردد به دو جلسه ی فشرده ای که سیاسیون با امام داشتند، تلاش آقای هاشمی و مسئولان این بود که امام قطعنامه را بپذیرد ، و این اصرارها تا حدی بود که امام ناراحت شده بودند و اوقاتشان تلخ شده بود و جلسه را ترک کرده بودند"

    خود آقای آیت الله موسوی اردبیلی در اردیبهشت 83 در مصاحبه ای با روزنامه اعتماد در مورد این جلسه گفته :

    "ما رفتیم خدمت امام ، آقای هاشمی بیشتر گزارش میداد ... نظر ما این بود که با این وضعی که پیش آمده آیا باید قطعنامه را قبول کنیم یا نه؟ امام خیلی صریح و قاطع گفتند : نه"


    در آخر به پیام امام در تاریخ 13 تیر 67 توجه فرمایید:

    باید همه برای جنگی تمام عیار علیه آمریکا و اذنابش به سوی جبهه رو کنیم . امروز تردید به هر شکلی خیانت به اسلام است . غفلت از مسئله ی جنگ خیانت به رسول الله است . اینجانب جان ناقابل خود را به رزمنده های صحنه های نبرد، تقدیم مینمایم" صحیفه ج 21 ص 69
    هنوز معلوم نشده چه کسانی خیانت کرده اند جناب فرزاد؟ هنوز نمیخواهید بفهمید که خرتان در تناقض هایتان بد جور گیر کرده؟:دی

    در ضمن در مورد پاراگراف آخرتان به گمانم مطالعه نفرمودید این قسمت را که بنده نقل کرده بودم :

    بعضیها اشتباه می‌کنند که در مقابل آرمان‌گرایی، واقع‌بینی را مطرح می‌کنند. در نظر اینها واقع‌بینی نقطه‌ی مقابل آرمان‌گرایی است. این خطای بزرگی است؛ چون آرمان‌گرایی، خودش واقعیتها را در جامعه می‌سازد. یک مجموعه‌ی با آرمان و دارای هدفهای بلند می‌تواند واقعیتها را طبق آرمان خود شکل دهد و به‌وجود آورد. دنیا این‌طور پیش رفته است. آرمانها را کنار بگذاریم، به بهانه‌ی واقع‌بینی؟! این کمال غفلت است. آرمان‌گرایی به‌وجود آورنده‌ی واقعیتهای شیرین و مطلوب است. وقتی یک انسان، یک مجموعه و یک ملت با مسؤولان و دست‌اندرکارانش پای آرمانها ایستادند و حاضر نشدند کوتاه بیایند و برایش کار کردند، چه اتفاقی می‌افتد؟ واقعیتها به سمت آرمانها تغییر می‌کند. این خودش بزرگترین واقعیت و قانون زندگی است؛ چرا بعضی این را فراموش می‌کنند؟
    1382/10/14


    امام خامنه ای :
    اگر در مقطع فعلی دستگاه دیپلماسی بتواند حضور فعال، هوشمندانه و مقتدرانه داشته باشد، جایگاه و استحکام جمهوری اسلامی در چندین ده سال آینده و در نظم جدید جهانی به عنوان جایگاهی برجسته تثبیت می شود وگرنه، در جهان پیش رو، از موقعیت لازم برخوردار نخواهیم بود
    ...
    این کار (تعمل با آمریکا) ما را در افکار عمومی ملتها و دولتها به تذبذب متهم می کند و غربی ها با تبلیغات عظیم خودشان، جمهوری اسلامی را دچار انفعال و دو گانگی جلوه می دهند.
    بیست و دوم مردادماه

  6. #25
    حرفه ای ghanbar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2012
    نوشته ها
    866
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    سلام علیکم
    توجه داشته باشید که کسی نمیتوانست امام را فریب دهد لذا ایشان را قانع کردند وگرنه اگر امام قانع نشده بود از رئیس جمهور گرفته تا فرماندهان جنگ را عزل و بر تصمیم خود پافشاری و به تکلیفی که به آن معتقد بود عمل میکرد.
    وقتی امام را در چهارچوب افکار دیکتاتور مآبانه ی خود منحصر کرده اید، اگر صدبار هم از روی پیام قطعنامه بخوانید نمیتوانید بفهمید :دی
    امام مثل شما دیکتاتور نبود که اینطور نظری داشته باشد ، حکومت اسلامی ای که امام تشکیل داد یکی از اصولش که هراز گاهی بعضی ها اشک تمساحی برایش میریزند مردمسالاری دینی بود! و البته بعضی وقتها هم از حرصش برایش فتنه به پا میکنند (یادمان هست هاشمی چطور در سال 88 از نظام میخواست تا امتیاز به آشبوگران بدهد و چطور در سال 92 مواضعش در مورد انتخابات نسبت به 88 تغییر کرد ) ...
    اگر قرار بود امام کسانی را عزل کند بنی صدر را عزل میکرد ، مشکل این بود که مردم آگاه نشدند از خیانت اینهایی که به امام مسئله ی جام زهر را تحمیل کردند!
    مسئله ای که مجلس ششم تکرار شد و عده ای که دور و بری های هاشمی و خاتمی بودند و الآن در شبکه های خارجی خنجر را از رو بسته اند رسما به حضرت آقا گفتند : بسم الله!جام زهر


    امام خامنه ای :
    اگر در مقطع فعلی دستگاه دیپلماسی بتواند حضور فعال، هوشمندانه و مقتدرانه داشته باشد، جایگاه و استحکام جمهوری اسلامی در چندین ده سال آینده و در نظم جدید جهانی به عنوان جایگاهی برجسته تثبیت می شود وگرنه، در جهان پیش رو، از موقعیت لازم برخوردار نخواهیم بود
    ...
    این کار (تعمل با آمریکا) ما را در افکار عمومی ملتها و دولتها به تذبذب متهم می کند و غربی ها با تبلیغات عظیم خودشان، جمهوری اسلامی را دچار انفعال و دو گانگی جلوه می دهند.
    بیست و دوم مردادماه

  7. #26
    اگه نباشه جاش خالی می مونه hossein1 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    نوشته ها
    343
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    سلام.
    راجع به دلایل پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام (ره) یک کتاب تاریخی ومستند به خاطرات مسئولین جنگ وجود داره.دلایل ذکر شده در مطلب بالا چیزی جز انحراف اذهان از واقعیت نیست.
    راجع به دلایل پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام(ره) حاضر به مناظره در بخش مناظره سایت هستم.
    یا علی

    گاهی ادا گاهی قضا گاهی خدا گاهی خطا
    خسته شدم جان خودم از این همه تکرارها

    گیرم مددکاری برای کار من پیدا نشد
    نام علی وا میکند آخر گره از کارها


  8. #27
    حرفه ای farzad-a آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    محل سکونت
    جزیره کیش
    نوشته ها
    687
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    وقتی امام را در چهارچوب افکار دیکتاتور مآبانه ی خود منحصر کرده اید، اگر صدبار هم از روی پیام قطعنامه بخوانید نمیتوانید بفهمید :دی
    امام مثل شما دیکتاتور نبود که اینطور نظری داشته باشد ، حکومت اسلامی ای که امام تشکیل داد یکی از اصولش که هراز گاهی بعضی ها اشک تمساحی برایش میریزند مردمسالاری دینی بو
    امام حتی اگر مصلحت گرایی کرده باشد اهل دروغ و ظاهر سازی نبود و دلیلی نداشت که از مشاورینش حمایت کند.
    تاكيد مى كنم كه گمان نكنيد كه من در جريان كار جنگ و مسئولان آن نيستم. مسئولين مورد اعتماد من مى باشند. آنها را از اين تصميمى كه گرفته اند شماتت نكنيد

    خدا را در نظر بگیرید و هر چه اتفاق می‌افتد از دوست بدانید

    دقیقا کسانی که الان دنبال مقصر میگردند با اتهام زنی به شماتت مسئولین وقت میپردازند دقیقا بر خلاف توصیه صریح امام رفتار کرده اند.
    البته گویا پیروی از خط پایداری و لیدر فعلی اش باب شده و نصایح امام تاریخ مصرفش گذشته است. دی

  9. #28
    اخراج شده
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    نوشته ها
    36
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    چقدر راحت در مورد آقای هاشمی حرف میزنید و بهش انگ میزنید.

    هیچی نباشه قد سن من و شما، سن مبارزاتی ایشونه.... خیلی از اینهایی که الان سردمدار تهمت و توهین به ایشون هستند، در طول دوران طاغوت رنگ زندان و شکنجه رو ندیده بودند.
    بعد هم ایشون همون کسی هستند که حضرت امام فرمودند نهضت زنده است، تا هاشمی زنده است.... این گره زدن سرنوشت نهضت به آقای هاشمی خیلی بیش از اینها معنی داره که امام فرضا میفرمودند نظر من به فلانی نزدیکه، یا نیس... نظرات روز به روز تغییر میکنه... اما نهضت یک هویت بیشتر نداره.

    در ثانی، نقش آقای هاشمی در انتخاب خبرگان بی بدیل بود.
    نقل قول ایشون از امام (ره) در مورد آقای خامنه ای بود که اعضای خبرگان رو به اجماع رسوند.
    چطور میشه گفت ایشون خائن بوده؟

    آیا ایشون یک سال قبل خائن بود و سال بعد نبود؟ نمیشه که... باید در این مورد توضیح بدید..

    وگرنه شک نکینید در این ماه مبارک دارید مرتکب بزرگترین سیئات میشید...
    البته آبروی ایشون بسیار بیشتر و محکمتر از اون هست که با اینجور بحثا خدشه دار بشه، اما فراموش نکنید که آبروی مومن از کعبه محترم تره.

  10. #29
    همکار بازنشسته Eliyas آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    محل سکونت
    زیر سایۀ حضرت معصومه سلام الله علیها
    نوشته ها
    758
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط نگاه روشن نمایش پست ها
    چقدر راحت در مورد آقای هاشمی حرف میزنید و بهش انگ میزنید.

    هیچی نباشه قد سن من و شما، سن مبارزاتی ایشونه.... خیلی از اینهایی که الان سردمدار تهمت و توهین به ایشون هستند، در طول دوران طاغوت رنگ زندان و شکنجه رو ندیده بودند.
    بعد هم ایشون همون کسی هستند که حضرت امام فرمودند نهضت زنده است، تا هاشمی زنده است.... این گره زدن سرنوشت نهضت به آقای هاشمی خیلی بیش از اینها معنی داره که امام فرضا میفرمودند نظر من به فلانی نزدیکه، یا نیس... نظرات روز به روز تغییر میکنه... اما نهضت یک هویت بیشتر نداره.

    در ثانی، نقش آقای هاشمی در انتخاب خبرگان بی بدیل بود.
    نقل قول ایشون از امام (ره) در مورد آقای خامنه ای بود که اعضای خبرگان رو به اجماع رسوند.
    چطور میشه گفت ایشون خائن بوده؟

    آیا ایشون یک سال قبل خائن بود و سال بعد نبود؟ نمیشه که... باید در این مورد توضیح بدید..

    وگرنه شک نکینید در این ماه مبارک دارید مرتکب بزرگترین سیئات میشید...
    البته آبروی ایشون بسیار بیشتر و محکمتر از اون هست که با اینجور بحثا خدشه دار بشه، اما فراموش نکنید که آبروی مومن از کعبه محترم تره.
    سلام
    جالبه همون روزی که توی مجلس خبرگان رهبر معظم انقلاب رأی آوردند و آقای هاشمی داشتند صحبت میکردند، حواسشون نبود که این فیلم ضبط میشه و بعداً جوانان نسلهای آینده میبینند! اعتراف کردند به اینکه گاهی بعضی از نظرات خودشون رو به امام تحمیل میکردند!

    کاش فیلمش دم دست بود لینکشو میذاشتم براتون ببینید.
    بزرگوار من خداست

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    فدایت که به لطف و مهربانی/ مرا بر درگه خود می کشانی
    منِ آلوده را رسوا نکردی/ گناهم دیدی و افشا نکردی
    ندیدی گرچه از من جز جسارت/ تو با من جز به رحمت تا نکردی
    تو حتی بر ملائک نامه ام را/ که پُر از معصیت شد وا نکردی
    ولی دانم که این رفتارها را/ به غیر از خاطر زهرا (س) نکردی...
    {محتواي مخفي}


    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    اما تو اگر قاسم نیستی، اگرعلی اکبرنیستی، اگر جعفر و عبدالله نیستی،
    لااقل حرمله مباش!

  11. #30
    حرفه ای ghanbar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2012
    نوشته ها
    866
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    سلام علیکم

    نقل قول نوشته اصلی توسط farzad-a نمایش پست ها
    امام حتی اگر مصلحت گرایی کرده باشد اهل دروغ و ظاهر سازی نبود و دلیلی نداشت که از مشاورینش حمایت کند.

    دقیقا کسانی که الان دنبال مقصر میگردند با اتهام زنی به شماتت مسئولین وقت میپردازند دقیقا بر خلاف توصیه صریح امام رفتار کرده اند.
    البته گویا پیروی از خط پایداری و لیدر فعلی اش باب شده و نصایح امام تاریخ مصرفش گذشته است. دی
    امام عامل به دستور قرآن کریم هست ، یعنی تا جایی که ظنی وجود دارد و به درجه ی یقین نرسیده در مورد فردی مامور به حسن ظن هستند و در ثانی در کنار این قاعده برای حفظ وحدت سیره ی امام و رهبری حمایت از دولت و تا چنین حسن ظنی وجود دارد بخاطر مصلحت بزرگ انقلاب این را با صدای بلند اعلام میکنند ، ثالثا در شرایط آن زمان جنگ و آتش بس انگشت اتهام به سمت خیلی ها رفته بود و همانطور که امام فرمودند زمان مناسبی برای قضاوت نبود ، امام حکم کلی داده اند و درمورد خصوص بعضی افراد چند هفته قبل از پذیرش قطعنامه اینطور فرمودند:
    باید همه برای جنگی تمام عیار علیه آمریکا و اذنابش به سوی جبهه رو کنیم . امروز تردید به هر شکلی خیانت به اسلام است . غفلت از مسئله ی جنگ خیانت به رسول الله است . اینجانب جان ناقابل خود را به رزمنده های صحنه های نبرد، تقدیم مینمایم" صحیفه ج 21 ص 69
    در حالی که شما اینطور گفتی:
    نکته کلیدی که لازم است گفته شود اینکه دلائل پذیرش قطعنامه از سوی امام نه فشار و اصرار بزرگان نظام در داخل بلکه تغییر استراتژی امریکا و سایر قدرتهای حامی عراق مبنی بر ورود بی واسطه و عیان به جنگ برعلیه ایران بود که میتوانست موازنه را بصورتی معنادار برهم زده و موجب تلفات باور نکردنی و مقلوب شدن جمهوری اسلامی شود.
    مگر رهبری در مذاکرات هسته ای بارها اعلام حمایت و اعتماد به مسئولین را در بیاناتشان نفرمودند؟ اما چه کسی است که نداند رهبری موافق با مذاکرات نبودند؟ و به اعتبار سطح آگاهی مردم و حمایت از مردم و حسن ظن به مسئولین تا روشن شدن قضیه مامور به حمایت و اعتماد به دولت هستند ... وقتی همه ی مسئولان نظام دست از حمایت بنی صدر کشیده بودند امام هنوز به اعتبار رشد مردم از او حمایت میکرد! تا آگاهی عمومی شکل گرفت (چون در آن مقامی که نشسته مامور به انجام سلیقه ی خود نیست مامور حمایت و توجه به مردم و سلیقه و فهم آنان نیز هست)
    هرچند تفکرات دیکتاتور مآبانه این را نمیفهمند! و میگویند:
    توجه داشته باشید که کسی نمیتوانست امام را فریب دهد لذا ایشان را قانع کردند وگرنه اگر امام قانع نشده بود از رئیس جمهور گرفته تا فرماندهان جنگ را عزل و بر تصمیم خود پافشاری و به تکلیفی که به آن معتقد بود عمل میکرد.


    امام خامنه ای :
    اگر در مقطع فعلی دستگاه دیپلماسی بتواند حضور فعال، هوشمندانه و مقتدرانه داشته باشد، جایگاه و استحکام جمهوری اسلامی در چندین ده سال آینده و در نظم جدید جهانی به عنوان جایگاهی برجسته تثبیت می شود وگرنه، در جهان پیش رو، از موقعیت لازم برخوردار نخواهیم بود
    ...
    این کار (تعمل با آمریکا) ما را در افکار عمومی ملتها و دولتها به تذبذب متهم می کند و غربی ها با تبلیغات عظیم خودشان، جمهوری اسلامی را دچار انفعال و دو گانگی جلوه می دهند.
    بیست و دوم مردادماه

صفحه 3 از 9 نخستنخست 123456789 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 3 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 21-09-2014, 12:57
  2. روایت تکان دهنده از تحقیق و تفحص درباره دانشگاه آزاد
    توسط محبّ الزهراء در انجمن اخبار سیاست داخلی ایران
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 30-05-2014, 11:16
  3. مستند خرمشهر آزاد شد
    توسط safaeei در انجمن فیلم و کلیپ اسلامی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 24-05-2014, 06:50
  4. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 23-02-2013, 16:35
  5. به ‎جاسبی می‎گفتند معظم له!
    توسط safaeei در انجمن اخبار سیاست داخلی ایران
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 18-02-2013, 19:34

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه