اینکه تعداد یاران امام! که خطر امریکا را گوشزد میکردند آینقدر زیاد بوده که به تعبیر شما امام را مجبور به پذیرش قطعنامه کرده است میرساند که برخلاف اصرار و تصور شما فقط پای آقایان هاشمی و روحانی در میان نبوده است و قضیه فراگیر و به اجماع نزدیک بوده است.
دیگر اینکه امام شخصا دلائل اصلیشان را در رابطه با پذیرش قطعنامه در نامه دومشان شرح دادند و بیشترین استنادشان را به سخنان فرماندهان سپاه معطوف داشتند و خواندن [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]مسئله را آنقدر روشن میکند که بعدها کسی موفق به تحمیق دیگران نشود.
در همین متن امام گفتند:
اینها وعظ فلان مداح فحاش و هفت تیر کش امروزی نیست, سخنان سنجیده امام است که در نهایی ترین ایراداتشان در موضوع قطعنامه بیان شده و حجت را طوری تمام کرده که برای عوام نیز قابل فهم است حالا چرا بعضی که خود را قیّم ملت و اهل پایداری میدانند از چنین فهمی قاصرند و به تعبیر امام "خدا را در نظر نمیگیرند" باید از خودشان پرسید.شما میدانید که مسئولان رده بالای نظام با چشمی خونبار و قلبی مالامال از عشق به اسلام و میهن اسلامیمان چنین تصمیمی گرفتهاند خدا را در نظر بگیرید و هر چه اتفاق میافتد از دوست بدانید
اینکه کسی حرف مرا بفهمید با نفهمید آنقدر برای
مهم نیست که هر خطاب و ادبیات چاله میدانی و تهوع آوری را تحمل کرده و وقتم را بیش از این برای این تاپیک تلف کنم