صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 44

موضوع: ☻ فضیلت مرد بر زن مثل فضیلت آب نسبت به زمین است ☻

  1. #1
    حق آب و گل داره ام الحُسنَی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    محل سکونت
    ایران عزیز ـ تهران پر گناه
    نوشته ها
    1,149
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض ☻ فضیلت مرد بر زن مثل فضیلت آب نسبت به زمین است ☻

    فضیلت مرد بر زن مثل فضیلت آب نسبت به زمین است






    زمینه و استعداد در وجود مردان به خاطر موظّف بودن آنها براى تأمین زندگى و اداره امور عائله است، و لازمست پیوسته در انجام این برنامه و براى ایفاء این وظیفه طبیعى و شرعى و عقلى همیشه در كوشش و مجاهدت و فعّالیّت باشند.


    «وَالْمُطَلَّقَاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلاَثَةَ قُرُوَءٍ .... وَلِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللّهُ عَزِیزٌ حَكُیمٌ »( آیه 228 سوره بقره )
    صدر این آیه درباره عده طلاق زنان مطلقه است که باید تا سه پاکی از شوهر نمودن خودداری کنند و سپس از حق رجوع مرد به همسرش در ایام عده سخن می گوید و در پایان بر این نکته تأکید دارد مردان به یک درجه دارای منزلتی افزون تر از زنانند.
    باید به این نکته توجه داشت آنچه که در این آیه آمده محدود به ارتباط متقابل زن ومرد ، از این جهت که همسر یکدیگرند، می باشد لکن وقتی زن در برابر مردان دیگر جز همسر خویش قرار می گیرد ، هرگز مشمول این حکم نمی شود.

    آیا این آیه ملاک برتری مرد بر زن است؟

    بله اما نه برتری مطلق بلکه برتری نسبی
    درجه: از مادّه دروج و به معنى حركت تدریجى صعودى با دقّت و احتیاط است، و این حركت اعمّ است از آنكه مكانى باشد و یا در عمل و یا معنوى.
    بنابراین آیه می فرماید (نوع) مردان نسبت به (نوع) زنان از لحاظ ذات و طبیعت، دارای صفت استقامت و حركت و پیشرفت می باشند، و از لحاظ عمل و در مقام زندگى مى‏توانند حركت تدریجى و صعودى داشته و بالا بروند.
    و این زمینه و استعداد در وجود مردان به خاطر موظّف بودن آنها براى تأمین زندگى و اداره امور عائله است، و لازمست پیوسته در انجام این برنامه و براى ایفاء این وظیفه طبیعى و شرعى و عقلى همیشه در كوشش و مجاهدت و فعّالیّت باشند.
    پس امتیاز مردان از لحاظ استعداد حركت و ترقّى تدریجى عملى آنان است، نه بلندى مقام ایشان از جهت خلقت . (برگرفته از تفسیر روشن)
    وَ لِلرِّجالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ" در حقیقت مفهومش این است كه مسأله عدالت میان زن و مرد به این معنى نیست كه آنها در همه چیز برابرند و همراه یكدیگر گام بردارند چرا که مرد و زن در خلقت و آفرینش متفاوتند.
    بعضى از مفسران گفته‏اند كه جمله" لِلرِّجالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ"، تنها نظر به مساله رجوع در عده طلاق دارد ولى روشن است كه این تفسیر با ظاهر آیه سازگار نیست، زیرا قبل از آن یك قانون كلى در باره حقوق زن و رعایت عدالت، به صورت" وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ " بیان شده، سپس جمله مورد بحث به صورت یك قانون كلى دیگر به دنبال آن قرار گرفته است.
    و بالاخره در پایان آیه مى‏خوانیم:" خداوند توانا و حكیم است" (وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَكِیمٌ).
    ممکن است زنانی در زمینه های ذکر شده بر مردان امتیاز داشته باشند، ولی قوانین به موارد جزئی نظر ندارد، بلکه نوع و کلیت را در نظر می گیرد و بدون شک از نظر کلی مردان نسبت به زنان برای سرپرستی خانواده آمادگی بیشتری دارند


    و در واقع پاسخى است براى آنها كه در این زمینه ایراد مى‏گیرند، و اشاره‏اى است به اینكه حكمت و تدبیر الهى، ایجاب مى‏كند كه هر كس در جامعه به وظایفى بپردازد كه قانون آفرینش براى او تعیین كرده است، و با ساختمان جسم و جان او هماهنگ است.
    حكمت خداوند ایجاب مى‏كند كه در برابر وظایفى كه بر عهده‏ زنان گذارده، حقوق مسلمى قرار گیرد، تا تعادلى میان وظیفه و حق بر قرار شود.(تفسیر نمونه)

    قوامیت مردان بر زنان در خانواده از نگاه قرآن چه توجیحی دارد؟

    واقعیت این است که در قرآن موردی وجود ندارد که در آن به صورت واضح از برتری حقوقی یا فضیلت موهبتی، خارج از دایره ی اراده و اختیار انسان به "درجه" تعبیر شده باشد، بلکه واژه ی "درجه" یا "درجات" به مقام و جایگاه دنیوی یا اخروی ای اشاره دارد که اراده و عمل انسان زاینده آن باشد. [پژوهش های قرآنی، ش 25-26، سال 1380، ص 153.] "وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِّمَّا عَمِلُواْ ". [انعام، 132.] برای همه، منزلت هایی است که ناشی از کارهای آنان است.
    قوام، در نگاه اهل لغت به معنای کارپردازی و محافظت و نگهبانی است. قیام گاهی به معنای محافظت و اصلاح می آید و از همین قبیل است سخن خداوند که می فرماید: "الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء"، [نساء، 34.] مردان قوام بر زنان هستند. [ابن منظور، لسان العرب، ج 11، واژه ی قوم.] "قام الرجل علی المرأة صانها و قام بشأنها". قوامیت مرد بر زن؛ یعنی او را حفظ نمود و به امور او پرداخت. [سعید الخواری ، اقرب الموارد، واژه ی قوم.]
    مفسران قرآن کریم نیز اکثراً به نقل این دیدگاه مشترک لغت شناسان پرداخته اند و "قوام" در آیه ی "الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء" را به معنای سرپرست، نگهبان و کارپرداز گرفته اند.
    از باب نمونه به دو مورد اشاره می شود :
    "قوام اسم است برای کسی که با جدیت به کاری می پردازد. وقتی گفته می شود، این قیم زن است، مراد کسی است که به کار او می پردازد و به نگهداری او اهتمام می ورزد". [فخر رازی، تفسیر کبیر، ج 10، ص 88.]
    "کلمه ی قیم به معنای آن کسی است که مسئول قیام به امر شخص دیگر است و کلمه ی قوام و قیام مبالغه در همین معناست". [طباطبائی، محمد حسین، المیزان، (ترجمه فارسی)، ج 4، ص 542.]




    بنابراین، با توجه به جایگاه و منزلت زن در دین اسلام و با توجه به معنایی که برای قوام بیان شد، از آیه ی "الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء" می توان چنین برداشت کرد که آیه در بیان رهبری و سرپرستی واحد و منظم – در خانواده – با توجه به مشورت ها و مسئولیت های لازم است، نه در صدد تشریع و تجویز استبداد، سلطه و اجحاف نسبت به زنان. [تفسیر نمونه، ج 3، ص 411- 416.]
    از آن جا که خانواده یک واحد کوچک اجتماعی است، طبیعی است که – مانند یک اجتماع بزرگ – رهبری و سرپرستی واحدی را می طلبد. بنابراین، این مسئولیت به جهاتی و به لحاظ خصوصیاتی که در مردان وجود دارد، نظیر غلبه ی قدرت تفکر مرد بر نیروی عاطفه و احساسات وی، داشتن بنیه و نیروی جسمی بیشتر در جهت دفاع از حریم خانواده و تعهد مالی در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداخت هزینه های زندگی، به عهده ی مرد گذاشته شده است.
    البته ممکن است زنانی در زمینه های ذکر شده بر مردان امتیاز داشته باشند، ولی قوانین به موارد جزئی نظر ندارد، بلکه نوع و کلیت را در نظر می گیرد و بدون شک از نظر کلی مردان نسبت به زنان برای سرپرستی خانواده آمادگی بیشتری دارند.
    از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) درباره ی برتری مردان بر زنان سۆال شد، آن حضرت فرمود: "کفضل الماء علی الارض، فبالماء تحیی الارض و بالرجال تحیی النساء"، ثم تلاهذه الآیة "الرجال قوامون علی النساء". [کاشانی، فیض، تفسیر صافی، ج 1، ص 448.] فضیلت مرد بر زن مثل فضیلت آب نسبت به زمین است، با آب زمین زنده می شود و با مردان زندگی زنان به نشاط و شادابی و زایندگی می رسد. آن گاه پیامبر آیه ی "الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء" را تلاوت فرمود.
    امام صادق (علیه السلام) در این باره می فرماید: "من سعادة الرجل ان یکون القیم علی عیاله" [وسائل الشیعة، ج 15، ص 251.] و قوامیت بر خانواده نشانه سعادت مرد است.
    در فرهنگ قرآن قوامیت مرد کوچک ترین زمینه ای را برای تسلط، استبداد و تعدی باقی نمی گذارد. این توهم که آیه ی فوق زمینه تعدی و سلطه مردان بر زنان را باعث می شود، شاید به جهت عدم تبیین معنای قوام در تحقیقات و پژوهش های قرآنی باشد


    طبق این دو روایت اگر مسئولیت قوامیت به دوستی در محیط خانواده انجام پذیرد، موجب نشاط، طراوت و سلامت زندگی است.

    نتیجه گیری :

    درباره ی قوامیت مردان باید گفت: این قوامیت ، گونه ای از گونه های سازماندهی زندگی زناشویی است که مرد را متصدی شۆون زن کرده است. از طریق مسئولیت مالی وی بر خانواده و از خلال پاره ای از ویژگی های درونی که مرد را از زن در سطحی متمایز می دارد که قدرت وی را در رویارویی با موقعیت ها بیشتر می کند.
    سپردن این وظیفه و مسئولیت به مردان نه دلیلی است بر برتری و فضیلت انسانی آنان و نه سبب امتیاز اخروی آنان است؛ چراکه اسلام در مسیر تکامل هیچ تفاوتی میان زن و مرد قایل نیست و پیمودن مسیر تکامل و رسیدن به مقام قرب الهی، با تعقل، تقوا و عمل صالح امکان پذیر است و تنها ملاک و معیار و برتری در پیش گاه خدای متعال تقواست نه جنسیت.
    بنابراین، در فرهنگ قرآن قوامیت مرد کوچک ترین زمینه ای را برای تسلط، استبداد و تعدی باقی نمی گذارد.
    این توهم که آیه ی فوق زمینه تعدی و سلطه مردان بر زنان را باعث می شود، شاید به جهت عدم تبیین معنای قوام در تحقیقات و پژوهش های قرآنی باشد.

    فرآوری: زهرا اجلال
    بخش قرآن تبیان
    من حسینی زِ دولت حسنم

    :rolleyes:وبگاه ثَناءُالحُسنَی .... بفرمایید:rolleyes:
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    حرفه ای بیتاب آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    720
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    چرا در اسلام سه چیزی برای زن مجاز نمیباشد
    علامه مرحوم طباطبایی می فرمود:
    بسمه تعالی
    مرحوم علامه طباطبائی می فرماید:
    سه چیزی برای زن ممنوع است


    قضا وت
    حکومت
    جهاد

    چرا نبوت وامامت(که حیات بشریت بر آن استوار است) برای زنان.... از اول تاریخ تا پایان آن مجازنبوده ونیست؟

    ومن چیزی دیگردرباره زنان نظر دارم:gol:
    ویرایش توسط محبّ الزهراء : 21-07-2013 در ساعت 00:20 دلیل: چند پست کوتاه با هم ترکیب شدند.
    - نکند اشخاص...... جانشین ارزشها شوند
    - آنکه نتواند در پای حرف دین خود بمیرد
    درحقـیقـت ؛ بی دیــــن اســـت

  4. #3
    حرفه ای بیتاب آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    720
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    براساس تعالیم ودستورات اسلام مواردی گفت خواهد شد که در آن موقعیت زنان را به خوبی نشان میدهد:
    1 – زن حق قضاوت ندارد
    2 – زن حق امامت جماعت را ندارد
    3 – زن حق امامت جمعه را ندارد
    4 – زن نمی تواند مرجع تقلید باشد
    5 –زن نمی تواند رهبروولی امر باشد
    6 – زن نمی تواند قیمومیت خانواده را به دست گیرد
    7 –زن به تنهایی گواهی شهادتش پذیرفته نمی شود
    8 – زن نمی تواند ارث کامل از مورث (والدین و.و..) دریافت کند
    9- زن نصف دیه به وی تعلق میگیرد
    9 – زن نمی تواند پیامبر شود
    10 – زن نمیتواند امام باشد
    11 – زن نمی تواند فرمانده نظامی باشد
    12 – زن نمی تواند مجاهد وشمشیر به دست در میدان جنگ حاضر شود
    13- قیمومیت زن به دست مرد است
    14- روال عادی طلاق به دست مرد است
    15- زن نمی تواند در آن واحد دوهمسرانتخاب کند مگرهمسرش بیمیرد یا طلاقش دهد
    16 –زن نمی تواند جلو مرد نماز بخواند وباید در عقب او نماز بخواند والا نمازش باطل است
    17 – زن تا مدت محدودی حضانت فرزندش را پس از طلاق دراختیار دارد (حضانت فرزند پسر تا 2 سالگي و دختر تا 7 سالگي ) وبعد از انقضای آن مدت دیگراین اختیار از وی سلب میشود
    18- زن بدون اجازه همسر حق بیرون رفتن از منزل را ندارد
    19- زن بدون اجازه همسر حق اشتغال ندارد
    20- زن در انتخاب همسر باید زیر نظر پدرش یا ولیش باشد بعبارتی ازدواج دختر بدون اجازه پدرجایز نیست
    21- زن وقتی ناشزه شد توسط همسرش تادیب میشود ولی او چنین حقی مشابه نسبت به همسرش ندارد
    22- .............
    - نکند اشخاص...... جانشین ارزشها شوند
    - آنکه نتواند در پای حرف دین خود بمیرد
    درحقـیقـت ؛ بی دیــــن اســـت

  5. #4
    حرفه ای بیتاب آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    720
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    چند سوال داریم :
    1- فرشتگان برای آدم سجده کردند یا برای حواء
    2 - خدا علوم را به آدم تعلیم داد یا به حواء
    3 - چرا پیامبر اکرم به فاطمه زهرا هیچگونه کار خارج از منزل به وی واگذار نکرد ..............
    فاطمه نه در زمان پیامبر ونه در زمان حضرت علی ؛ هیچگونه کار اجرایی , حکومتی , اجتماعی ؛ قضاوتی ؛ سیاسی ؛ اداری وغیره به ایشان واگذارنکردند......چرا؟
    4- چرا از میان 124000پیامبرووصی حتی یک زن وجود ندارد؟
    - نکند اشخاص...... جانشین ارزشها شوند
    - آنکه نتواند در پای حرف دین خود بمیرد
    درحقـیقـت ؛ بی دیــــن اســـت

  6. #5
    حرفه ای بیتاب آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    720
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    چند نظرداریم:
    ۱ - خانمها هر ماه بين ۱۰ تا ۷ روز دچارعادت ماهيانه ميشوند ونتيجه آن :
    ضعف ؛ بی حالی ؛ افسردگی ؛ بی حوصلگی؛ بوی خاص ناملايم - ووو
    ۲ - بطور ميانگين زنها هر دو سال يکمرتبه حامله ميشوند ونتيجه آن فلج شدن وی در کارهای اجتماعی وعمومی وحتی خانگی .... ويار ؛ پرخوری ؛ بی حالی...خواب آلودگی
    3 – از بچگی تا زمان فرارسیدن مرگش ؛فکر وذکروتمام هم وغمش ؛
    زر وزیوروزینت وقیافه وآرایش اواست .گوئی تمام عقل زن در زیبائی چهره وهیکل وقیافه وی نهفته وخلاصه شده است
    4 – در مشکلات وگرفتاری وسختی ها ؛ چندان قادر به گرفتن حق خود را از دیگران نمیباشد واکثرا از سلاح گریه ؛ یا طنازی وعشوه گری وجنسیتش در این مورد استفاده میکند
    5 – در حمله دشمنان وبیگانگان وتبه کاران ،
    چندان قدرت وجسارت وشهامت مرد را در دفاع از(خویش ؛ وطن وناموس ؛ ثروت ) خود.....را نداشته وندارد
    6 – خداوند متعال بیش از (124000) پیامبر؛ مبعوث کرد ولی حتی یک نفر زن بعنوان پیامبرتعیین ومبعوث نکرد چرا؟ حکمت این کار در کجاست؟
    7– در هنگام جنگ ؛ زن اهل مبارزه وشمشیرورزم نیست بلکه باید برود با بچه ها وپیران واز کار افتادگان در منزل وخانه پنهان وقایم شود.
    ووووو
    - نکند اشخاص...... جانشین ارزشها شوند
    - آنکه نتواند در پای حرف دین خود بمیرد
    درحقـیقـت ؛ بی دیــــن اســـت

  7. #6
    حرفه ای بیتاب آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    720
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    قران می فرماید : زن دو نقطه ضعف دارد:
    أَوَمَن يُنَشَّأُ فِي الْحِلْيَةِ وَهُوَ فِي الْخِصَامِ غَيْرُ مُبِينٍ
    8 – قران می فرماید :ای مردها اگر خواستید همسرتان رابا زن دیگر تبدیل وعوض کنید, مهرش بدیدوطلاقش بدید بعد اینکار را انجام دهید ..........(ببخشید چرا اسلام با زن اینطور برخورد میکند ......تبدیل کردن زنها)
    وَإِنْ أَرَدتُّمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَّكَانَ زَوْجٍ وَآتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنطَارًا فَلاَ تَأْخُذُواْ مِنْهُ شَيْئًا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِينًا
    9- چرا به مهرزن .........اجرت میگوید بعبارتی به مردها میگوید به زنهایتان اجرت بدهید وهیچ ازدواج شرعا درست نمی شود مگر اجرت زن از قبل تعیین گردد ........ببخشید مگر زن اجاره ای است که اجرتش باید دادوچرازن بدون اجازه خانواده اش نمی تواند ازدواج کند ..قران میگوید
    فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ
    10- قران می فرماید مقام مرد بالاتر از زن است اگرچه هردو نسبت به یکدیگر حق وحقوق دارند
    وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ
    11 –قران می فرماید :
    نِسَآؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُواْ حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ
    زنان شما كشتزار شما هستند پس از هر جا [و هر گونه] كه خواهيد به كشتزار خود [در]آييد
    12قران می فرماید:
    قیمومیت زنان به دست مردان است ومردان برزنان فضیلت دارند
    الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ
    نهج البلاغه "
    المرأة عقرب حلوة اللسبة
    زن مثل عقرب است كه نيشش اولاً شيرين است بعد سم دارد (همان، كلمات قصار 61)
    ان النساء همهن زينه الحياه الدنيا و الفساد فيها
    هم وفکروتمایلات زنان زینت دنیا وفساد کردن درآن است ........... خطبه 140 تا 159

    فَاتَّقُوا شِرَارَ النِّسَاءِ وَ كُونُوا مِنْ خِيَارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ وَ لَاتُطِيعُوهُنَّ فِي الْمَعْرُوفِ حَتَّى لَا يَطْمَعْنَ فِي الْمُنْكَرِ
    ترجمه:
    از زنهاي بد پرهيز کنيدو از خوبانشان بر حذر باشيد و در گفتار و کردار پسنديده از انها پيروي نکنيد تا در گفتار و کردار ناشايسته طمع نکنند.....................
    حکمت 119 : غيرت زن کفر است و غيرت مرد ايمان است.
    حضرت علی به فرزندش امام حسن می فرماید:
    از راي زدن بازنان بپرهيز،زيرا ايشان را رايي سست و عزمي نا توان است
    با پرده نشيني،نگاه آلوده شان را راه ببند که سخت گيري در پرده نشيني آنان،ماندگاريشان را افزون کند.
    خارج شدن زنان از خانه بدتر نيست از اينکه کسي را که به او اطمينان نداري به خانه در آوري.(يعني هر دو اينها به يک اندازه ميتواند خطرناک باشد)
    اگر تواني کاري کني که جز تو را نشناسند،چنان کن.
    کاري که بدور از توان اوست بدو مسپار زيرا زن چون گل ظريف است نه پهلوان خشن.گرامي داشتن او را از حدمگذران و او را به طمع ميانداز چندان که ديگري را شفاعت کند.
    چرا امرار معاش خانواده به دست زن سپرده نشده است؟
    چرا نفقه زن بر مرد واجب است نه بعکس ..........مگر زن مشکل دارد که نفقه اش دست مرد باید باشد ؟
    - نکند اشخاص...... جانشین ارزشها شوند
    - آنکه نتواند در پای حرف دین خود بمیرد
    درحقـیقـت ؛ بی دیــــن اســـت

  8. #7
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض

    ۱ - خانمها هر ماه بين ۱۰ تا ۷ روز دچارعادت ماهيانه ميشوند ونتيجه آن :
    ضعف ؛ بی حالی ؛ افسردگی ؛ بی حوصلگی؛ بوی خاص ناملايم - ووو
    ۲ - بطور ميانگين زنها هر دو سال يکمرتبه حامله ميشوند ونتيجه آن فلج شدن وی در کارهای اجتماعی وعمومی وحتی خانگی .... ويار ؛ پرخوری ؛ بی حالی...خواب آلودگی
    3 – از بچگی تا زمان فرارسیدن مرگش ؛فکر وذکروتمام هم وغمش ؛
    زر وزیوروزینت وقیافه وآرایش اواست .گوئی تمام عقل زن در زیبائی چهره وهیکل وقیافه وی نهفته وخلاصه شده است
    4 – در مشکلات وگرفتاری وسختی ها ؛ چندان قادر به گرفتن حق خود را از دیگران نمیباشد واکثرا از سلاح گریه ؛ یا طنازی وعشوه گری وجنسیتش در این مورد استفاده میکند
    5 – در حمله دشمنان وبیگانگان وتبه کاران ،
    چندان قدرت وجسارت وشهامت مرد را در دفاع از(خویش ؛ وطن وناموس ؛ ثروت ) خود.....را نداشته وندارد
    6 – خداوند متعال بیش از (124000) پیامبر؛ مبعوث کرد ولی حتی یک نفر زن بعنوان پیامبرتعیین ومبعوث نکرد چرا؟ حکمت این کار در کجاست؟
    7– در هنگام جنگ ؛ زن اهل مبارزه وشمشیرورزم نیست بلکه باید برود با بچه ها وپیران واز کار افتادگان در منزل وخانه پنهان وقایم شود.
    ووووو
    خانم بیتاب گل
    آیت الله جوادی آملی جواب حضور محترمتان فرموده اند که:

    عصمت زن، حق ‏الله است و به هيچ‌كسي ارتباط ندارد.
    زن به عنوان امين حق‏ الله از نظر قرآن مطرح است، يعني اين مقام را و اين حرمت و حيثيت را خداي سبحان كه حق خود اوست، به زن داده و فرموده: اين حق مرا تو به عنوان امانت حفظ كن. آن‌گاه جامعه به صورتي در مي‏آيد كه شما در ايران مي‏بينيد. جهان در برابر ايران خضوع كرده است زيرا در مساله جنگ تا آخرين لحظه صبر كرد و كاري كه برخلاف عاطفه و رقت و رافت و رحمت باشد، انجام نداد؛ با اينكه دشمنان او از آغاز، حمله به مناطق مسكوني، كشتار بي‏رحمانه بي‌گناهان و غير نظامي‏ها را مشروع كردند.
    آیت الله منظورشان این است که جهاد نمیکند اما جهادگر تربیت میکند!



    توفيق زن بيش از مرد است و اگر انسان تنزل كند، حداقل بايد بگويد زن همانند مرد است. زيرا ‏تقريباً شش سال قبل از اين كه مرد، مكلف شود، زن را ذات اقدس اله به حضور پذيرفته است. زن ‏همين كه از نُه سالگى گذشت و وارد دهمين سال زندگى‎ ‎شد، خدا او را به حضور مى‏پذيرد و با او ‏سخن مى‏گويد و روزه را بر او واجب مى‏كند، مناجات‌هاى او را به عنوان دستور مستحب شرعى ‏گوش مى‏دهد. آن هنگام كه مرد به عنوان يك نوجوان در حال بازى کودکانه است، زن مشغول راز و نياز ‏و نماز است. شش سال زمينه‏ سازى كردن، از دوران نوجوانى او را به حضور پذيرفتن، نماز را كه ‏عمود دين است بر او واجب كردن، روزه را كه سپر دين است و حج را كه وفد الى‏اللَّه است و ‏مهمانان در آن سفر به ضيافتگاه خداوند مى‏روند، بر زن واجب كردن، اينها همه نشانه آن است كه ‏زن براى دريافت فضائل، شايسته ‏تر از مرد است. و اگر اين منطق درست تبيين و اجرا گردد، نتيجتاً ‏معلوم خواهد شد كه زن بالاتر از مرد و لااقل همتاى مرد است.
    محض جبران آن مدت خستگی افسردگی عرض کردند حضرت آیت الله جوادی آملی

    زن گرچه ممكن است در طى دوران عادت از برخى از عبادت محروم باشد اما تمامى آن‏ها ‏جبران‏پذير است، زيرا قضاى روزه‏ها را به جا مى‏آورد و براى نماز اگر وضو بگيرد و در مصلّاى خود رو به ‏قبله بنشيند، و به مقدار نماز، ذكر بگويد ثواب نماز را مى‏برد. همان گونه كه اگر مسافرى پس از ‏خواندن دو ركعت واجب، سى يا چهل بار تسبيحات اربعه را تكرار كند، جبران آن دو ركعت ساقط ‏شده را خواهد كرد.
    پس اين گونه از فضائل جبران‏پذير است.‏ ‎ ‎عمده آن است كه مرد وقتى پانزده سالگى را تمام نمود و وارد شانزدهمين سال زندگى شد، ‏شايستگى خطاب الهى را كسب مى‏نمايد و قبل از آن چنين لياقتى ندارد، زيرا بلوغ، زمينه تشرف به ‏مقام عبوديت است‎.‎ ‎‎
    باور کنید تک تک سوالاتتان جواب داده شده اند فقط کافیست بگردید و مطالعه بفرمایید.

    سِرّ بيان حضرت امير - سلام‏اللَّه عليه - در نهج‏البلاغه كه در ‏وصف زن خطاب به امام مجتبى عليه السلام مى‏فرمايد‎:‎ ‎ »‎فاِنّ المرأة ريحانة وليست بقهرمانة»(1).‏ ‎ ‎يعنى اين كه زن ريحان است، بايد او را زودتر از مرد، تحت تربيت و تكليف قرار داد، در غير اين ‏صورت ضايع مى‏شود. روايتى ديگر نيز از حضرت صادق - سلام‏اللَّه عليه - نقل شده است كه ‏مى‏فرمايد:‏ ‎ »‎من اتّخذ امرأة فليكرمها فانّما امرأة أحدكم لعبة فمن اتّخذها فلا يضيّعها»(2).‏ ‎ ‎مراد از لعب در روايت، بازيچه و اسباب‏بازى نيست، بلكه يعنى، زن ريحانه است، اين ريحانه را ‏ضايع نكنيد.

    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

  9. #8
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض

    ایشان همچنین خدمتتان می فرمایند:

    به چه دلیل زنان نمی توانند به مقام مرجعیت برسند؟
    باید بین مرجعیت و فقاهت فرق گذاشت. زن از آن جهت که دارای روح مجرد است، از جهت حقیقت انسانی، با مرد تفاوت ندارد؛ زیرا محور اصلی بحث پیامبران، انسان است نه مرد و زن. انسانیت انسان به روح است و روح نه مرد است و نه زن. این بدن است که مذکر و مؤنث دارد.
    در وظایفی که به بدن مربوط است، مرد و زن اختلاف دارند؛ اما کمالات علمی، عقاید، اخلاق، معنویت و... به جان مربوط است و به مذکر و مؤنث ارتباط ندارد. پس باید بین فقاهت که یک مقام علمی است، با مرجعیت که یک کار اجرایی است، فرق گذاشت.
    در فقاهت هیچ شرطی نیست. زن می تواند در بحث های علمی به کامل ترین مرحله فقاهت برسد و حتی شاگردانش مرجع تقلید باشند. اما مرجعیت یک مقام اجرایی است. مردم مراجعه دارند. مصافحه می کنند و... این با مقامی که زن دارد، هماهنگ نیست. البته زن می تواند مرجع تقلید زن ها باشد و اشکال ندارد.
    خلاصه آنکه زن باید حکمت را در ظرایف هنر ارائه دهد و مرد بالعکس باید ظرایف هنر را در طرایف حکمت جلوه گر کند یعنی جلال زن در جمال او نهفته است و جمال مرد در جلال او متجلّی شده است و این توزیع کار نه نکوهشی برای زن است و نه ستایشی است برای مرد. بلکه رهنمود و دستور عملی هر یک از آنها است تا هر کس به کار خاص خویش مأمور باشد و در صورت امتثال دستور مخصوص خود، درخور ستایش گردد و در صورت تمرّد از آن، مستحق نکوهش شود.
    پس تفاوت زن و مرد در نحوه ارائه اندیشه های درست ظهور می نماید

    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

  10. #9
    حق آب و گل داره ام الحُسنَی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    محل سکونت
    ایران عزیز ـ تهران پر گناه
    نوشته ها
    1,149
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض پاسخ:

    در مورد اینکه چرا زن نمی تواند قاضی، رهبر و پیامبر شود باید بگوییم:
    1 - تفاوت های طبیعی زنان با مردان، مسؤولیت های متفاوتی را بر عهده ی آنان می گذارد؛ چه بسا کارهایی را که مردان نمی توانند انجام دهند، ولی نقص آنان محسوب نمی شود؛ همچنان که قادر نبودن بر حمل وزنه صد کیلویی دلیل بر نقص فرد نمی باشد؛ زیرا هرکس به اندازه توانایی خود کار را انجام می دهد. قرآن نیز می فرماید: لا یکَلِّفُ اللهُ نَفْسَاً إلاّ وُسْعَهَا....[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    با توجه به سخن پیامبر اعظم(ص) در می یابیم که قضاوت نکردن حق سلب شده از زن نیست، بلکه گزاردن تکلیفی سنگین بر عهده مردان است آن جا که در وصیت به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «یا علی لیس علی المرأة جمعة و ... لا تولی القضاء[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]؛ ای علی نماز جمعه و قضاوت بر زن واجب نیست.» به این نکته باید توجه شود که اگر آن حضرت می فرمود: «لیس للمرأة الجمعة و تولی القضاء؛ سلب حق قضاوت معنا می گرفت؛ و حال آن که در بیان آن حضرت، حقی از زن سلب نشده است؛ در امر قضا علاوه بر علم، صفات دیگری؛ همچون: شجاعت، صراحت، دوری از احساسات و عواطف ظریف و لطیف لازم است، و فرض استثنا آن را از قانون خارج نمی سازد. علاوه بر این پسندیده عرف و قانون اجتماع نیست که انجام اموری را که بدو سپرده اند، بر عهده دیگری بگذارد؛ زیرا قرار گرفتن هر کس در پُست و جایگاه خود از بسیاری ناهنجاری ها جلوگیری می کند.
    اسلام شغل و حرفه را به منزله مسؤولیت اجتماعی می داند؛ از همین رو هرگاه یکی از منصب های اجتماعی مورد نیاز جامعه فاقد مأمور و مسؤول باشد؛ بر مسلمانان واجب کفایی است که آن را تأمین کنند؛ چرا که نگرش اسلام به اشتغالات اجتماعی به منزله تکلیف است و چنانچه در این جهت کاستی پیش آید باید جبران شود. براین اساس بسیاری از امور جامعه به حوزه زنان مربوط می شود که اگر زنان به قدر کفایت در آن حوزه ها وارد نشوند، برای جبران نقیصه مردان عهده دار امور بانوان می گردند که در این صورت بسیاری از مشکلات اجتماعی و اخلاقی بروز می کند و چه بسا حدود الهی نیز زیر پا گذاشته می شود؛ بنابراین آیا بهتر نیست که زنان در حوزه های مربوط وارد شوند تا جامعه به تزلزل کشیده نشود؟!
    از دیدگاه فقها نیز قضاوت زن مورد بررسی قرار گرفته و دو نظریه ی متفاوت در این زمینه ارایه شده است:
    برخی از فقیهان نام آور امامیه، مانند: شیخ مفید، شیخ طوسی، ابن ادریس و حمزةبن علی بن زهرة تصریح به شرطیّت مرد بودن قاضی و عدم صلاحیّت زن برای قضاوت نکرده اند و برخی دیگر، نظیر: قاضی ابن البرّاج، محقق حلی، علامه حلّی و شهید اول و صاحب جواهر و شیخ انصاری، مرد بودن قاضی را در شمار شرایط قاضی شمرده اند؛ بنابراین در زمینه عدم شایستگی زن برای قضاوت، در بین فقها اجماعی وجود ندارد.[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    آیةالله جوادی آملی این مطلب را چنین می نگارد: «در برخی از امور حضور زن نارواست و امر او در آن نافذ نیست؛ نظیر جایی که مستلزم تماس نامحرمانه با نامحرم و مانند آن باشد، این گونه موارد که سهم مختص مرد است داوری زن در آن صحیح نیست، اما در مواردی که مخصوص زنان است، یا مشترک بین زن و مرد بوده، یا مخصوص مردان می باشد، لکن مستلزم هیچ محذوری از قبیل تماس با نامحرم نمی باشد، دلیل روشنی بر اشتراط ذکورت یافت نمی شود،... البته مطلب مزبور در جایی است که زن واجد همه شرایط قضا از جهت علم و عدل و مانند آن باشد؛ بنابراین اگر زن به مقام شامخ اجتهاد رسید و دارای ملکه عدالت بود و شرایط دیگری که در قضا و اوصاف قاضی معتبر است واجد بود و خواست تصدی قضای زنان را با نصب از طرف فقیه جامع الشرایط که ولایت امر مسلمین و رهبری جامعه اسلامی را بر عهده دارد، متعهد شود از نظر بزرگانی چون مقدس اردبیلی مانعی ندارد».[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    2 – در جواب اینکه چرا 124000 پیامبر یکی زن نبوده باید بگوییم: رسالت و نبوت، یک مأموریت تبلیغی و مسؤولیت اجرایی است که معمولاً، اختلاط و معاشرت با مردم را می طلبد. درگیری با شرایط اجتماعی، جهاد و مبارزه با ظالمان، انس با پیروان و حضور دایمی در متن و بطن جامعه از لوازم رسالت و نبوت است و اختصاصی به مرد یا زن ندارد؛ چرا که در تاریخ، زنان بزرگ نیز به مقام ولی اللهی رسیده اند. حضرت فاطمه زهرا(س)، حضرت مریم، آسیه، حضرت خدیجه، حضرت زینب و حضرت معصومه سلام الله علیهم اجمعین، از آن جمله اند، اما این که زنی، پیامبر نشده است؛ به این علت است که نظر خدای متعال بر این است که زن مستور و محجوب بماند، تا جامعه عفاف خود را بازیابد. آیةالله جوادی آملی ضمن بیانات مفصل در دو کتاب به این سؤال پاسخ داده اند که خلاصه آن چنین است:
    «کارهای اجرایی سنگین همچون نبوت که حضور در جنگ و صلح و ... را می طلبد، هم برای زن معمولاً مشکل است و هم با این سیاست کلی مستور و محجوب بودن ناسازگار، لذا این که پیامبران همه مردند، معنایش این نیست که زنان از کمال بی بهره اند، بلکه کمال در ولایت است که هر دو بهره مندند».[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    و نیز: « اگر چه پیغمبر کسی است که وحی بر او نازل می شود، اما این گونه نیست که هر کس وحی دریافت کرد، پیغمبر باشد، چون وحی گاهی انبایی است و گاهی تشریعی. چه این که نبوت گاهی انبایی است و گاه نبوت تشریعی. قرآن کریم مسأله نبوت تشریعی را که به صورت رسالت بیان می شود، چون یک کار اجرایی است و حشر با مردم را همراه دارد و رهبری جنگ و صلح و دریافت مسایل مالی و توزیع اموال و تنظیم کار جامعه را بر عهده دارد، این نوع نبوت را در اختیار مردها قرار داده و در سوره یوسف و سوره نحل می فرماید: «وَمَا أرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ إلاَّ رِجَالاً نُوحِی إلَیهِمْ فَسْئَلُوا أهْلَ الذِّکْرِ إن کُنْتُمْ لاَتَعْلَمُونَ»[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]؛ یعنی رسالت یک کار اجرایی است و ما قبل از تو ای پیامبرع هیچ کس را جز مرد به عنوان رسول نفرستادیم و فقط به مردها وظیفه رسالت دادیم. پس رسالت، به معنای رهبری جامعه، بیان حلال و حرام، واجب و مستحب، مکروه و مباح و مانند آن، نبوت خاصی است که چون مقام اجرایی است به عهده مردها گذاشته شده است، ولی نبوت انبایی بدین مفهوم است که فردی از طریق وحی مطلع شود که در جهان چه می گذرد، آینده جهان چیست؟ و آینده خودش را ببیند و از آینده دیگران نیز با خبر شود، و این نوع از نبوت، به ولایت بر می گردد، نه به نبوت تشریعی و رسالت اجرایی. اگرچه این نوع از نبوت پشتوانه هرگونه نبوت و رسالت تشریعی است، اما اختصاص به مردان ندارد و زنان نیز می توانند به این مقام دست یابند».[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] . البقره : 286.

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] . شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، کتاب القضاء، باب 2، از ابواب صفات القاضی.

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] . آیةالله جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، ص 348.

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] . همان، ص 352.

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] . با استفاده از توصیه ها، پرسش ها و پاسخ ها، آیةالله جوادی آملی، ص 89 ، نهاد رهبری در دانشگاه.

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] . نّحل آیه 43.

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] . جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، ص 167.
    من حسینی زِ دولت حسنم

    :rolleyes:وبگاه ثَناءُالحُسنَی .... بفرمایید:rolleyes:
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


  11. #10
    حرفه ای بیتاب آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    720
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    پاسخ بسیاردرست وبه جا ومستحکم است واین حقیقت اسلام است
    امام واقعیت را ..................چیزی دیگر بنام دین واسلام وعُرف به خورد زنان وجامعه امروزه میدهند .......چرا؟
    - نکند اشخاص...... جانشین ارزشها شوند
    - آنکه نتواند در پای حرف دین خود بمیرد
    درحقـیقـت ؛ بی دیــــن اســـت

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تغییر طول روز زمین هر شش سال یک بار
    توسط محب المهدي (عج) در انجمن نجوم
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 16-07-2013, 12:15
  2. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 26-06-2013, 21:22
  3. توصیفات اولین مسافران آمریکایی، از مشرق زمین
    توسط safaeei در انجمن انجمن متفرقه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 09-06-2013, 17:06
  4. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 23-02-2013, 16:35
  5. بوی خون ریزی میاد-هارپ
    توسط safaeei در انجمن موضوعات و مطالب علمی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 16-08-2012, 14:33

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه