صفحه 4 از 12 نخستنخست 123456789101112 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 31 به 40 از 118

موضوع: بحث و گفتگوی آزاد: سرانجام روابط ایران و آمریکا

  1. #31
    حق آب و گل داره مکلف آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    1,183
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    دوستان سلام

    وقتی آمریکا فرو افتد، اقتصاد آن نیز فرو خواهد افتاد.
    از لحاظ اقتصادی باید بگویم که بدیهی دولت آمریکا 16 میلیارد نیست بلکه 16 تریلیون دلار است که 1.5 سال پیش 14 تریلیون بود
    مسئله اینجاست که پشتوانه این دلارهایی که چاپ شده و هنوز می شود کجاست؟

    چه باور کنید و چه باور نکنید غرب به آخر خط خود رسیده است
    قسمتی از مقاله انفجار اطلاعات شهید آوینی
    {محتواي مخفي}
    غرب ذاتی پارادوکسیکال دارد و این پارادوکس های پایانه ای، سرنوشت محتومی هستند که تمدن امروز به سوی آن راه می سپرده است. انفجار اطلاعات از همین ترمینال هایی است که تناقض نهفته در باطن تمدن امروز را آشکار خواهد کرد. وقتی حصارهای اطلاعاتی فرو بریزد مردم جهان خواهند دید که این دژ ظاهراً مستحکم بنیان هایی بسیار پوسیده دارد که به تلنگری فرو خواهد ریخت. قدرت غرب، قدرتی بنیان گرفته بر جهل است و آگاهی های جمعی که انقلاب زا هستند به یکباره روی می آورند؛ همچون انفجار نور. شوروی نیز تا آن گاه که فصل فروپاشی اش آغاز نشده بود خود را قدرتمند و یکپارچه نشان می داد و غرب نیز آن را همچون دشمنی بزرگ در برابر خویش می انگاشت. تنها بعد از فروپاشی بود که باطن پوسیده و از هم گسیخته شوروی آشکار شد.


    علی علی
    برای دنیایت طوری تلاش کن که انگار تا ابد زنده هستی و برای آخرتت به گونه ای که انگار فردا می میری
    اگر خواهان صلحی آماده جنگ باش
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    بیایید زین پس بگوییم : امام خامنه ای
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]



  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #32
    حق آب و گل داره مکلف آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    1,183
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    دوستان سلام

    جناب فرزاد عزیز،
    اینکه بنده چندان وارد توضیحات نشدم به این خاطر بود که نمی خواستم روند و هدف بحث عوض شود. اما چون خود فرمودید بنده ادامه می دهم.

    در مسئله اقتصاد باز هم اظهار می کنم که حقیر در این مسئله ضعف اطلاعاتی دارم بنابراین تحلیل اقتصادی بنده چون مبتنی بر اطلاعات کاملی نیست دارای ضعف خواهد بود. اما طبق آچه که بنده می دانم نظام اقتصادی فعلی کل جهان مبتنی بر پشتوانه و اعتبار است. در حال حاضر دلار به عنوان اعتباری بین المللی، خود به عنوان نوعی پشتوانه و میزان سنجش ارزش سایر اعتبارات برای کشورها در آمده است. تا به اینجا مشکلی وجود ندارد. مشکل اینجاست که این اعتبار در خود آمریکا دارای پشتوانه نیست. این را این میزان بدیهی به وضوح نشان می دهد.
    چرا دارای پشتوانه نیست؟
    زیرا این پشتوانه باید مورد قبول اقتصاد جهانی باشد تا اگر در مقابل بدیهی ها مطالبه شد بتواند پرداخت شود. نمی تواند پشتوانه کشوری در اختیار کشور دیگری باشد و در عین حال پشتوانه او باشد.
    حال اگر طلبکاران آمریکا، پشتوانه مورد قبول و حقیقی را از این کشور طلب کنند، این کشور به دلیل عدم توان پرداخت این مطالبات از لحاظ اقتصادی ورشکسته خواهد شد.
    این که تا به حال آمریکا سر پا مانده است به دلیل همان قلدری است که فرمودید و اینکه ارز این کشور ارز مرجع است.
    تنها راهی که به نظر می رسد کشف منابع جدید در حد و اندازه های بدیهی فزاینده آمریکا است که بتوانند پشتوانه باشند.


    در مورد فروپاشی آمریکا
    پیرامون همان عکس هایی که در پیام خصوصی برایتان ارسال کردم می توانید در اینترنت جستجو کنید: "درخت فلسفه"
    دکارت می گوید که فلسفه درختی است که ریشه اش متافیزیک، تنه اش فیزیک و دانش شاخه های آن است. حال خود غربی ها می گویند که این درخت کامل شده است یعنی از آرخه (بذر) تا تخنه(تکنیک) آن طی شده است و چیزی بیش از این نیست. حال غرب هر چه دارد رو کرده است و دیگر هر چه بکند در جهت طراحی تمدن جدیدی نیست بلکه در جهت حفظ همین سیستم موجود است.
    نامطلوب بودن سیستم موجود نیز کاملا واضح است.
    حال برگردیم به سخن شهید آوینی که در بالا ذکر شده است


    علی علی
    ویرایش توسط مکلف : 23-07-2013 در ساعت 18:40
    برای دنیایت طوری تلاش کن که انگار تا ابد زنده هستی و برای آخرتت به گونه ای که انگار فردا می میری
    اگر خواهان صلحی آماده جنگ باش
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    بیایید زین پس بگوییم : امام خامنه ای
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]



  4. #33
    حرفه ای farzad-a آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    محل سکونت
    جزیره کیش
    نوشته ها
    687
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مکلف عزیز سلام
    چه باور کنید و چه باور نکنید غرب به آخر خط خود رسیده است
    برای اینکه امر بصورتی غیر واقعی و اغراق گونه بر سایرین مشتبه نشود لطفا با هر تخمینی که میپسندید, یک بازه زمانی برای چنین فروپاشی مشخص کنید.5 سال , 10 سال یا شاید 50 سال
    تنها بعد از فروپاشی بود که باطن پوسیده و از هم گسیخته شوروی آشکار شد.
    عطف به توضیحی که در مورد اتحاد جماهیر شوروی دادم (که نامش به روسیه تغییر یافت و بعد از اینکه مرحله گذار و نموّ را تجربه کرد , با وسعتی کمتر و درآمد و رشد اقتصادی بیشتر ,جوان شد و به حیات خود ادامه داد )آیا فروپاشی امریکا را مترادف با محو حاکمیتش میدانید؟
    یادآوری میکنم که ایالتهای امریکا(که حتی قوانین یکسانی نیز ندارند) اگر از این پس بصورت فدراتیو با اختیارات بالا و یا حتی مستقل هم درآیند چندان از اقتدار و ثروت امریکا کاسته نخواهد شد و پیشاپیش تسلط بعدی خود را زمینه سازی کرده و مثل روسیه به حیات خود ادامه خواهد داد.
    بطور مثال : نگه داشتن ایالتهایی مثل میشیگان(که بزرگترین شهرش"دیترویت" در حال متروکه شدن است)شاید در آینده چندان توجیه اقتصادی نداشته باشد.
    چرا دارای پشتوانه نیست؟
    زیرا این پشتوانه باید مورد قبول اقتصاد جهانی باشد تا اگر در مقابل بدیهی ها مطالبه شد بتواند پرداخت شود. نمی تواند پشتوانه کشوری در اختیار کشور دیگری باشد و در عین حال پشتوانه او باشد.
    تنها راهی که به نظر می رسد کشف منابع جدید در حد و اندازه های بدیهی فزاینده آمریکا است که بتوانند پشتوانه باشند.
    اینکه امریکا از ادامه رویه تقبل طلا به عنوان پشتوانه ارزیش سرباز زده کاملا درست است اما ادعای امریکایی ها برای داشتن پشتوانه جایگزین, تکیه بر منابعشان نیست که قابل تمام شدن باشد و عمدتا بر فاصله معنادار تکنولوژیشان تاکید دارند
    شما تشکیلات ناسا, سرورهای و زیر ساختهای فضای مجازی و 420 ماهواره فعال در مدارها و غیره را معادل چند تن طلا میدانید؟
    حال اگر طلبکاران آمریکا، پشتوانه مورد قبول و حقیقی را از این کشور طلب کنند، این کشور به دلیل عدم توان پرداخت این مطالبات از لحاظ اقتصادی ورشکسته خواهد شد.
    امریکا تقریبا با تمام طلبکارانش شریک اقتصادی و برادرخوانده است و مثل دوقلوهای بهم چسبیده به این آسانی نمیتوانند خود را جدا کرده و مطالبه طلب کنند البته قبول دارم که این رویه نمیتواند برای همیشه ادامه داشته باشد و اطلاعات ناقص من در حدی نیست که در این محدوده بیش از این اظهار نظر کنم.
    مخلص کلام اینکه: برای تخاصم و یا همزیستی محتاطانه با شیطان بزرگ می بایست روی فروپاشی و اضمحلالش حساب ویژه باز نکنیم و فقط در حد وصف العیش نصف العیش به چنین مقولاتی بپردازیم و از همه مهمتر اینکه گرای غلط به تصمیم گیرندگان نظام ندهیم که چنین خطای محاسباتی میتواند برایمان بسیار پرهزینه باشد.
    ویرایش توسط farzad-a : 24-07-2013 در ساعت 10:44

  5. #34
    حق آب و گل داره مکلف آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    1,183
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    دوستان سلام
    مکلف عزیز سلام
    علیک السلام

    برای اینکه امر بصورتی غیر واقعی و اغراق گونه بر سایرین مشتبه نشود لطفا با هر تخمینی که میپسندید, یک بازه زمانی برای چنین فروپاشی مشخص کنید.5 سال , 10 سال یا شاید 50 سال
    جالبه. بنده در مورد کیفیت صحبت می کنم و شما کمیت می خواهید.
    بنده در سطحی نیستم که بتوانم زمان مشخص و لایتغیری برای این مسئله ارائه کنم. ارائه زمان وابسته به تحلیل کامل تمامی شرایطی است که موجب این مسئله خواهد شد که فعلا از عهده بنده خارج است.
    ضمن اینکه این زمان می تواند هر گاه بنا به رویکرد استراتژیکی که خواهند گرفت متفاوت باشد. به عبارتی ممکن است آنها هر لحظه تصمیمی استراتژیک اتخاذ کنند که در پیش انداختن یا پس انداختن فروپاشی آنها موثر باشد.

    عطف به توضیحی که در مورد اتحاد جماهیر شوروی دادم (که نامش به روسیه تغییر یافت و بعد از اینکه مرحله گذار و نموّ را تجربه کرد , با وسعتی کمتر و درآمد و رشد اقتصادی بیشتر ,جوان شد و به حیات خود ادامه داد )آیا فروپاشی امریکا را مترادف با محو حاکمیتش میدانید؟
    بله، البته نه تنها آمریکا را می گوییم. بلکه آمریکا به عنوان شاخص و سرمدار اندیشه غربی گفته می شود.
    بنده در سرنگاری دیگر یک مرتبه جایگاه اقتصاد را تبیین کردم ولی نمی دانم چرا شما اصرار دارید که مسائل را از دریچه اقتصاد ببینید. حتی به نظر می رسد فروپاشی را نیز از دریچه اقتصاد می بینید. حال آنکه ما فروپاشی را از دیدی ریشه ای تر بررسی می کنیم. عکس موجود در محتوای مخفی زیر را نگاه کنید. اقتصاد به عنوان یک دانش، صرفا یکی از شاخه های این درخت فلسفه غرب است. وقتی این درخت از ریشه مشکل داشته باشد و کسی باشد که به ریشه این درخت تبر می زند و آنگاه که این درخت از ریشه فروپاشید(البته این مسئله چیزی نیست که همه ببینند)، به تبع آن درخت نابود و شاخه هایش نیز نابود می شود.
    {محتواي مخفي}


    اما اگر فقط بخواهیم از دید اقتصاد موضوع را بررسی کنیم، فروپاشی مسئله ای دور از ذهن خواهد بود. چرا که فروپاشی یک نظام اقتصادی یا هرچه که شما تعبیر می کنید صرفا مربوط به یکی از شاخه های این درخت است و نه همه آن.
    شما مثال روسیه را می زنید. بنده قبلا خدمتتان عرض کرده ام که نوع تقابل ما و غرب از جنس نوع تقابل آمریکا و روسیه نبوده و نیست. تقابل آمریکا و شوروی به اندازه تقابل ما و غرب اساسی نبوده و هم اکنون نیز نیست. نهایت تقابل آمریکا و روسیه، تقابل دو اندیشه لیبرال دموکراسی و کمونیسم بود که هر دو در زمین دموکراسی و اندیشه غربی بود. فلذا وقتی یک شاخه نابود می شود ربطی به شاخه دیگر ندارد. لطفا عکس های پیام خصوصی را دوباره نگاه کنید.

    جناب فرزاد عزیز، اگر بنده بخواهم به صورت ریشه ای علل فروپاشی نظام تمدنی غرب که آمریکا و روسیه جزیی از آن هستند را بگویم، بسیار طولانی می شود. پیشنهاد می کنم این سخنرانی که خدمت شما ارائه می کنم را دانلود کرده و ببینید.

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    اینکه امریکا از ادامه رویه تقبل طلا به عنوان پشتوانه ارزیش سرباز زده کاملا درست است اما ادعای امریکایی ها برای داشتن پشتوانه جایگزین, تکیه بر منابعشان نیست که قابل تمام شدن باشد و عمدتا بر فاصله معنادار تکنولوژیشان تاکید دارند
    شما تشکیلات ناسا, سرورهای و زیر ساختهای فضای مجازی و 420 ماهواره فعال در مدارها و غیره را معادل چند تن طلا میدانید؟
    ببینید این منابع هر چه که باشد، باید در جهان مقبول و باثبات باشد.
    اگر طلبکار این پشتوانه های جدید را نپذیرد، آمریکا چه خواهد کرد؟
    فرض می کنیم بپذیرد، وابستگی آمریکا به این داشته های خود مشخص است. اگر از آمریکا چنین چیزهایی گرفته شود و تحت کنترل کامل دیگری قرار گیرد، وضعیت جدید آن چگونه خواهد بود؟
    ضمنا وقتی چیزی پشتوانه است، دیگر قرار نیست با چیزی سنجیده شود، خود باید بتواند معیار سنجش قرار گیرد. به عبارتی هر چقدر که ارزش آنها بالا باشد با وضعیت جدید آمریکا، طلبکاران می توانند روی مقبولیت جهانی و ثبات آنها چانه زنی کنند.
    اگر درست یادم بیاید در مستند ترقی پول بود که اشاره می کند که آمریکا چند بار در بحران های مختلف دست به تغییر پشتوانه خود زده است و هر بار به مشکل برخورده است.


    امریکا تقریبا با تمام طلبکارانش شریک اقتصادی و برادرخوانده است و مثل دوقلوهای بهم چسبیده به این آسانی نمیتوانند خود را جدا کرده و مطالبه طلب کنند البته قبول دارم که این رویه نمیتواند برای همیشه ادامه داشته باشد و اطلاعات ناقص من در حدی نیست که در این محدوده بیش از این اظهار نظر کنم.
    هم بنده و هم شما خوب می دانیم که نظام اقتصادی موجود مخصوصا در غرب سود محور است. این سود محوری بالاخره جایی نشان خواهد داد که برادری و شراکت نمی شناسد.

    یک سوال اساسی وجود دارد که اگر پاسخی نداشته باشد یعنی این اقتصاد دارد عمر خود را تمام می کند.
    پشتوانه ها در تمام دنیا بالاخره یک حدی دارند و ثابت هستند. حال چگونه است که کشورها رشد اقتصادی داشتند و دارند؟

    علی علی
    برای دنیایت طوری تلاش کن که انگار تا ابد زنده هستی و برای آخرتت به گونه ای که انگار فردا می میری
    اگر خواهان صلحی آماده جنگ باش
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    بیایید زین پس بگوییم : امام خامنه ای
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]



  6. #35
    حرفه ای محامین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2012
    نوشته ها
    719
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    اساسا بنده نگاهم به تحریم های بین المللی علیه ایران، با نگاه شما و دوستان محترمتون در فروم مذکور کمی متفاوته. نگاه بنده برگرفته از نگاه امام خمینی(ره) هستش که تحریم های غرب علیه ایران رو بزرگترین خدمت اونها به نظام جمهوری اسلامی میدونه. خدمتی که باعث خودکفا شدن ایران میشه. ای کاش تحریم هاشون روز به روز بیشتر هم بشه. ای کاش چاه های نفت ما خشک بشه یا اینکه هیچ خریداری در دنیا براش وجود نداشته باشه و همه کشورها نفت ما رو تحریم کنن! اونوقته که ما به فکر درآمد زایی از راه تولید علم میفتیم. اونقته که به فکر اموری مثل فعال کردن صنایع با تکنولوژی پیشرفته (های تک)، صنعت توریسم، فن آوری های دانش بنیان، صادرات خدمات به جای صادرات مواد خام و ... میفتیم.
    سلام.
    به نظر من این دیدگاه خیلی آرمان گرایانه هست.
    البته تو بعضی زمینه ها میشه گفت درسته.

    مثلا تو مسائل هسته ای، نظامی و... با وجود اینکه تحریم بودیم، ولی چون واقعا، بینی و بین الله کار کردیم و زحمت کشیدیم، به نتایج خوبی هم رسیدیم. توی این موارد میشه گفت که تحریم ها برای ما فرصت بود.

    ولی تو بعضی مسائل (مثل اقتصاد و...) {چون پای پول وسط میاد!} متاسفانه انقدر تو مسائل داخلی مشکل داریم، انقدر آدمهای از خدا بی خبر، به خاطر منافع شخصی و گروهی، مشکل ساز میشن، که واقعا اثر تحریم ها کاملاً به چشم میاد.

    انصافاً توی همین مشکلات اقتصادی که تو این 2 سال اخیر واسه مردم به وجود اومد، شاید 20 درصدش مربوط به تحریم ها بوده، 80 درصدش مشکلات داخلی بود.

    نتیجه: زمانی ما میتونیم تحریم هارو پلی در جهت رسیدن به خودکفایی بدونیم، که واقعا برای دور زدن اون تحریم، عزم ملی وجود داشته باشه. (که متاسفانه تو خیلی از مسائل وجود نداره)

    وجود تحریم، قطعا تاثیر منفی میذاره.

    درضمن، هیچ کشوری نمی تونه ادعا کنه من تنهایی و بدون تعامل با کشورهای دیگه، میتونم تو تمام زمینه ها پیشرفت کنم. نمونش کره شمالی و...

    ویرایش توسط محامین : 25-07-2013 در ساعت 01:48




    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

  7. #36
    مدیر بازنشسته Hamid آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    محل سکونت
    تهران. پلاک 5
    نوشته ها
    2,061
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    سلام به همه ی دوستان و تشکر از همه بابت بحث جذابی که دنبال میکنید.

    چند نکته رو از دید خودم و در حد سواد ناقصم در رابطه با این بحث اشاره میکنم:

    1- به نظر میاد بحث کمی از موضوع اصلی تاپیک جدا شده و به بحثهای ریشه ای در زمینه ی چیستی و چگونگی اقتصاد آمریکا سوق پیدا کرده. البته فی نفسه این چیز بدی نیست و همه ی صحبتها تا اینجا آموزنده بوده و بنده هم مثل همه ی خوانندگان استفاده کردیم. فقط میخواستم یادآوری کنم که به موضوع اصلی بحث (تحریم های وارده بر ایران) هم پرداخته بشه.

    2- در مورد نظری که از بنده نقل قول شد، بدیهی هستش که شرایط آرمانی برای هر کشوری اینه که قبل از اینکه مجبور به تغییر سیاستی بشه، آگاهانه و با رصد شرایط احتمالی آینده، خودش رو از قبل با هزینه ی به مراتب کمتری برای مقابله با بحران های آینده، واکسینه کنه تا بعدا مجبور به پرداخت هزینه ی بالاتری برای درمان نشه. بنابراین تاکید میکنم که ذائقه ی سیاسی بنده موافق تحریم، آن هم به خاطر اینکه تحریم به خودیه خود چیز مطلوبی هست، نیست. بلکه با تحریم به این خاطر موافقم که همونطور که دوستان به طور ضمنی اشاره کردند، مسئولین امر اقتصادی در کشورمون از ابتدای انقلاب تا الان، فقط در شرایط اجبار، تغییر سیاست داده اند و به فکر استفاده از مغزشان افتاده اند. به بیان دیگه تصویر کردن مدینه ی فاضله ی اقتصادی خوبه، اما باید واقعیات جامعه ی ما رو از ابتدای انقلاب تا الان دید. اگر همه از ابتدا به اهمیت چنین دغدغه هایی پی میبردند که الان خیلی جلوتر از این بحثها بودیم. بنده آرزویم بر افزایش تحریم ها از اونجایی ناشی میشه که میبینم متاسفانه جز با شرایط تحریم، ابتکارات اقتصادی برگرفته از مدلهای عالمانه و کارشناسی شده و آکادمیک رونق نمیگیره و کماکان مدل رخوت گونه ی سابق خودش رو داره.

    پس به طور خلاصه در این قسمت موضع من اینه: ما ایرانیان ذاتا موافق تحریم نیستیم همونطور که طالب جنگ هم نیستیم. اما با وجود تهدید-محور بودن مسئولین اقتصادی در کشور، متاسفانه ناچارا باید از ته دل برای کشورمون تهدید آرزو کنیم. چون همونطور که آقا مهدی هم اشاره کردند:
    ما جنگ طلب نیستیم ولی پای جنگ که پیش بیاد با تمام توان حرکت می کنیم
    امیدوارم که این پختگی به مرور در کشور همگانی بشه که در امور اقتصادی هم مانند امور پزشکی، پیشگیری بهتر از درمان است.

    3- بنده آنچنان با این موضوع که آقا فرزاد فرمودند آمریکا بحران اقتصادی ای رو که الان دامنگیر خودش شده رو هم از قبل خودش طراحی کرده، موافق نیستم. به نظرم این مدل نگاه کردن به این قضیه خیلی فرافانتزی و تخیلی هستش و در حقیقت داریم از آمریکا برای خودمون کشوری تصویرسازی میکنیم که تئوریسینهاش از هوش فرا انسانی برخوردارن. به نظر بنده، اساس و بنیان های نظری حکومت های لیبرال دموکراسی (همونطور که جناب مکلف گفتند) امروزه در حال به چالش کشیده شدنه. فلذا به گمانم ادعای زیر خیلی گزافه نباشه که:

    اگه بخوایم تاریخی رو برای فروپاشی اقتصادی آمریکا متصور بشیم، چه بسا آمریکا خیلی زودتر از اون تاریخ مقرر، از لحاظ فرهنگی و فکری از طریق انقلاب های مردمی که بر پایه ی نارضایتی های مدنی شکل خواهد گرفت، فرو خواهد پاشید.


    4- نکته ی مهم دیگه ای که در بحث ها خیلی به نظرم بهش توجه نشده تا الان، بحث اسرائیل به عنوان پنجاه و یکمین ایالت آمریکا (و در حقیقت اولین ایالت آمریکا) هستش. عمده ی سرمایه داران آمریکایی که از اونها به عنوان 1 درصد سرمایه دار دنیا که 99 درصد منابع دنیا رو در اختیار دارند یاد میشه، صهیونیستهایی هستند که در خدمت منافع اسرائیل حرکت میکنند. برای همین طبق تحلیل جناب فرزاد، اگه فروپاشی ای شبیه به شوروی رو بخوایم برای آمریکا متصور بشیم، قطعا ایالت هایی که باید جدا بشن، طوری انتخاب میشن که بیشترین نجات اقتصادی رو در درجه ی اول برای اسرائیل به همراه داشته باشن و بعد برای سایر ایالتهای باقی مانده ی آمریکا!

    اما اگر روند معادلات جهان، با این تحلیل مطابقت نکند چه؟ یعنی اگر اولین و مهمترین ایالت آمریکا (یعنی اسرائیل) بر اثر معادلات غیر پیش بینی شده زودتر از سایر ایالتهای آمریکا فرو بپاشد (و حتی تزریق همه ی بودجه ی آمریکا که به معنای فدا کردن همه ی پنجاه ایالت این کشور هم هست، جبران کننده نباشد) آنوقت معادلات فروپاشی آمریکا دگرگون شده و آمریکا از بیخ نابود میشود. فروپاشی احتمالی آمریکا رو نمیشه با شوروی از این لحاظ قیاس کرد. چرا که شوروری ایالت مقدس و کدخدایی (مانند اسرائیل برای آمریکا) به اون معنا نداشت. این فروپاشی و تهدید غیر منتظره و غیر پیش بینی شده هم که اشاره کردم در حقیقت همان بحث محور مقاومت در منطقه ی خاورمیانه است که ممکن است (به احتمال قریب به یقین) روند فروپاشی اسرائیل رو به لحاظ سیاسی و فرهنگی (و نه به لحاظ اقتصادی) تسریع بده به نحوی که بسیار سریع تر از سایر ایالت های مشکل دار و ورشکسته ی آمریکا، اسرائیل دچار اضمحلال بشه. طبق تحلیل بنده، این امر موجب تسریع در روند نابودی ایالتهای آمریکا به صورت یکی پس از دیگری خواهد شد. چرا که سرمایه داران صهیونیستی، کُلّ آمریکا رو فدای اسرائیل خواهند کرد تا یک روز هم که شده، اسرائیل بیشتر نفس بکشه!

    برای همین است که سنگر فرماندهی رو باید همیشه زد!

    -------------------------------------
    نتیجه گیریم از بحث خودم تا اینجا:
    اگه میخوایم تحریم های تحمیل شده به کشورمون مرتفع بشه اونهم بسیار سریعتر از اونچیزی که با تکیه به علم اقتصاد پیش بینی میشه که برطرف میشه (یعنی منتظر شدن تا فروپاشی تدریجی اقتصادی آمریکا که مسلما به با به خاک سیاه نشاندن کل دنیا محقق خواهد شد و به این زودی ها هم نخواهد بود) بهتره خاکریز اصلی آمریکا رو که از قضا دسترسی ما به اون خاکریز، به مراتب آسون تر هم هست (در همه ی عرصه ها)، بزنیم تا روند نابودی اقتصاد آمریکا رو که به واسطه ی فدا شدن سایر ایالتهای این کشور به خاطر نجات ایالت کدخدایان هستش رو از روشهایی مبتنی بر اصولی غیر اقتصادی جلو بندازیم.

    اینجاست که ارزش انقلاب اسلامی و گفتمان عدم سازش و بیداری اسلامی خودش رو نشون میده.
    در یک کلام: سریع ترین راه برای نجات از فشار اقتصادی فعلی، درخواست از کشور تحریم گر یا کشورهای برادرخوانده ی اون تحریم گر از طریق راه انداختن کمپین و ... نیست. بلکه سریع ترین و موثر ترین راه، دست گذاشتن روی نقاط حساس اون تحریم گر هستش همونطور که او هم دست روی نقاط حساس ما گذاشته.



    فکر کنم تونسته باشم تفاوت نگاه خودم رو با نگاه فرزاد خان به این مقوله برای خوانندگان محترم تا حدی روشن تر کرده باشم.

    پاراگراف های متن خودم رو از لحاظ موضوعی شماره گذاری کردم تا راحت تر دوستان بتونن نقل قول کنن و روش بحث کنیم.



    موفق باشین.
    92/5/2
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]- [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

  8. #37
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض ناکامی تحریم‌ها در فلج کردن اقتصاد انعطاف‌پذیر ایران

    اندیشکده «کاتو» گزارش داد
    ناکامی تحریم‌ها در فلج کردن اقتصاد انعطاف‌پذیر ایران و تاکید بر راه‌حل دیپلماتیک
    یک اندیشکده آمریکایی با اذعان به ناکامی و شکست تحریم‌ها در راستای فلج کردن اقتصاد انعطاف پذیر ایران و تاکید بر اینکه تحریم‌ها منجر به تعطیلی تجارت جهانی تهران نشده است، نوشت که تنها راه عملی در قبال ایران، اتخاذ رویکرد دیپلماتیک است.

    به گزارش خبرگزاری فارس،‌ اندیشکده «[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]» در مقاله ای با عنوان «اکنون زمان تشدید جنگ اقتصادی علیه ایران نیست»، نوشت که دکتر «حسن روحانی» رئیس جمهور جدید و منتخب ایران هفته آتی ریاست خود را آغاز خواهد کرد و در حالیکه بسیاری بر این باورند که تحریم‌های بین المللی به اقتصاد ایران آسیب وارد کرده است، روحانی به جای اینکه یک کشتی در حال غرق را هدایت کند، مسیر ایران را تغییر خواهد داد اما نه آنقدر تند و سریع.
    در ادامه این مقاله به تاثیر تحریم ها بر امور تجاری و مالی ایران و کاهش ارزش ریال که عامل ایجاد تورم شدید در ایران بوده، اشاره شده و آمده است که اقتصاد ایران با وجود اینکه در حال انقباض است و تحت فشار عظیم ناشی از وضع تحریم ها قرار دارد، اما در مقایسه با آن چیزی که مردم گمان می کنند، انعطاف پذیری زیادی از خود نشان داده است.
    بر اساس این مقاله، تهران به اندازه کافی ذخایر خارجی دارد تا بتواند واردات خود را برای مدت 10 ماه پوشش دهد و این یکی از سالم‌ترین سطوح پوشش واردات برای یک اقتصاد نوظهور محسوب می شود.
    در ادامه مقاله اندیشکده کاتو آمده است که کسری مالی ایران نسبتا کم و بدهی های عمومی آن نیز کمتر از 10 درصد از تولید ناخالص داخلی آن است اما با وجود تحریم تجارت خارجی ایران، در حساب جاری خارجی این کشور همچنان اندوخته چشمگیری وجود دارد.
    کاتو نوشته است که یکی از حقایق ناخوشایند درباره تحریم‌های اقتصادی ایران این است که این تحریم ها منجر به تعطیلی تجارت جهانی ایران نشده اند؛ اگرچه صادرات نفت ایران از زمان اجرای جدیدترین دور تحریم ها، به شدت کاهش داشته است اما این کاهش تا حدی از طریق 20 درصد افزایش صادرات غیر نفتی ایران مانند سیمان، سنگ آهن، پتروشیمی و پسته و فرش ایرانی جبران شده است.
    در واقع، این سایر کشورها به خصوص چین، هند، مالزی و کره جنوبی بوده اند که شکاف ایجاد شده ناشی از تحریم های غربی علیه ایران را پر کرده اند. علاوه بر این، روسیه، ترکیه، عراق و امارات متحده عربی نیز به تسهیل این پاشنه آشیل (و نقطه ضعف) اقتصادی موجود در تحریم ها علیه ایران کمک کرده اند.
    در پایان این مقاله اینطور آمده است که: در حالیکه مجازات های تحمیل شده علیه ایران از طریق وضع تحریم ها شدید بوده اند اما در فلج کردن اقتصاد انعطاف پذیر ایران ناکام مانده اند و به نظر می رسد که منافع همه در هماهنگی روی تنها گزینه دوام پذیر و عملی باقی مانده یعنی یک «راه حل دیپلماتیک» است.
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

  9. #38
    کاربر جدید
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    31
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    مگه نمیگیم که اونا جنبش سبز و انقلاب مخملی و غیره درست میکنن ؟ مگه این کارا ثمره چیزی بجز اختلاف انداختن بین آحاد یک جامعه هست.
    من در این موندم که چرا ما از ایجاد شکاف بین دشمنمون استفاده نمیکنیم.
    ببینید که چطور از انتخاب کسی که باعث بشه چهره ایران در دنیا مهربان باشه میترسند.

  10. #39
    حرفه ای farzad-a آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    محل سکونت
    جزیره کیش
    نوشته ها
    687
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط مکلف نمایش پست ها
    جالبه. بنده در مورد کیفیت صحبت می کنم و شما کمیت می خواهید.
    ......................... آنها هر لحظه تصمیمی استراتژیک اتخاذ کنند که در پیش انداختن یا پس انداختن فروپاشی آنها موثر باشد.
    بله، البته نه تنها آمریکا را می گوییم. بلکه آمریکا به عنوان شاخص و سرمدار اندیشه غربی گفته می شود.
    بنده در سرنگاری دیگر یک مرتبه جایگاه اقتصاد را تبیین کردم ولی نمی دانم چرا شما اصرار دارید که مسائل را از دریچه اقتصاد ببینید. حتی به نظر می رسد فروپاشی را نیز از دریچه اقتصاد می بینید. حال آنکه ما فروپاشی را از دیدی ریشه ای تر بررسی می کنیم. ........................ اقتصاد به عنوان یک دانش، صرفا یکی از شاخه های این درخت فلسفه غرب است. وقتی این درخت از ریشه مشکل داشته باشد و کسی باشد که به ریشه این درخت تبر می زند و آنگاه که این درخت از ریشه فروپاشید(البته این مسئله چیزی نیست که همه ببینند)، به تبع آن درخت نابود و شاخه هایش نیز نابود می شود.
    اما اگر فقط بخواهیم از دید اقتصاد موضوع را بررسی کنیم، فروپاشی مسئله ای دور از ذهن خواهد بود. چرا که فروپاشی یک نظام اقتصادی یا هرچه که شما تعبیر می کنید صرفا مربوط به یکی از شاخه های این درخت است و نه همه آن.
    شما مثال روسیه را می زنید. بنده قبلا خدمتتان عرض کرده ام که نوع تقابل ما و غرب از جنس نوع تقابل آمریکا و روسیه نبوده و نیست. تقابل آمریکا و شوروی به اندازه تقابل ما و غرب اساسی نبوده و هم اکنون نیز نیست.
    جناب فرزاد عزیز، اگر بنده بخواهم به صورت ریشه ای علل فروپاشی نظام تمدنی غرب که آمریکا و روسیه جزیی از آن هستند را بگویم، بسیار طولانی می شود. پیشنهاد می کنم این سخنرانی که خدمت شما ارائه می کنم را دانلود کرده و ببینید.

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    درود بر شما
    مکلف عزیز به نکته ای کلیدی و بسیار مهم اشاره کردید و از شما تشکر میکنم.نظام "کمونیزم" در محدوده" اتحاد جماهیر شوروی" تقریبا دچار فروپاشی شد و از منظری دیگر روسیه از قید و بند هزینه دادن برای چنین مکتبی خلاص شد و من همین وضعیت را در مورد امریکا پیش بینس میکنم و سعی من هم در این نوشتار براین است که اینچنین تفکیک هایی را قائل باشیم و انتظارمان را از مقوله فروپاشی امریکا (و به تعبیر دقیقتر" سردمدار مکتب سرمایه داری), منطقی و واقعی کنیم.
    وقتی ما صحبت از فروپاشی نظام سرمایه داری (کاپیتالیسم) میکنیم در حقیقت نه یک مکتب اقتصادی را بلکه در حقیقت لیبرال دموکراسی را به چالش کشیده ایم چراکه لیبرال دموکراسی، حکومت سرمایه و قدرت و صاحبان قدرت سیاسی و اقتصادی بر مردمی است که فکر میکنند آزادند ولی در حقیقت آنها فقط در محدوده ای آزادی دارند که حافظ منافع صاحبین سرمایه و سیاست باشند. نگاهی واقع بینانه به انتخابات امریکا چنین گمانی را قوت می بخشد چراکه برای مردم گزینه سومی وجود ندارند و فقط در محدوده دو حزب دموکرات و جمهوری خواه مجاز به انتخابند که در مقوله حفظ ارکان اصلی سرمایه داری متفق القولند.
    در مورد فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی که امام خمینی نیز به طرزی هوشمندانه آنرا پیش بینی کرده بودند در حقیقت اتمام راه یک ایدئولوژی سست بنیان و مبتنی بر ناده گرایی بود که به کمک " اقتصاد ,سیاست و قدرت نظامی" تقریبا نیمی از جهان را قبضه کرده کرده بود و سرانجام و به ناچار توسط گورباچوف به چنین استیلایی پایان داده شد و از آن پس روسیه کنونی بهایی را که برای حفظ و ترویج ایدئولوژی ماتریالیستی توسط شوروی پرداخت میشد دیگر نمیپردازد و با تغییر بنیادین استراتژی کشور جدید را از قید و بندهای قبلی رها کرد.

    ببینید این منابع هر چه که باشد، باید در جهان مقبول و باثبات باشد...............
    یک سوال اساسی وجود دارد که اگر پاسخی نداشته باشد یعنی این اقتصاد دارد عمر خود را تمام می کند.
    پشتوانه ها در تمام دنیا بالاخره یک حدی دارند و ثابت هستند. حال چگونه است که کشورها رشد اقتصادی داشتند و دارند؟
    به یک مورد باید توجه کنیم که علیرغم ادعاهای مقامات غربی , آمار و ارقامی که از وقضعیت اقتصادی کشورهای مختلف داده میشود فقط در مورد کشورهای رده های پائینتر شاید صادق باشد و مخصوصا امریکایی ها با قلدوری از ارئه آمارهای رسمی خود مثل آمارهای بانک مرکزی و موجودی ذخیره ارزی و همچنین میزان بدهی های داخلی و غیره سرباز میزنند و آمارهای ارائه شده توسط سازمانهای جهانی نیز قابل اتکا نیستند از طرف دیگر شکی وجود ندارد که سایر کشورهای جهان از جمله طلبکاران امریکا نیز دست بسته و منفعل نیستند و با وجود اینکه در هزار توی نیرنگ امریکا دست و پا میزنند اما در راستای کسب منافع خویش همواره در تلاشند.
    اینکه تا چه موقع و تا کجا چنین وضعیتی قابل دوام باشد و امریکا با تمام تلاشهایش تا چه زمان بیتواند ادامه دهد, مشخص نیست
    اما حداقل هایی که میتوان به آنها استناد کرد اینکه کماکان اقتصاد کشورهایی که از آنها یاد کردم(از جمله امریکا)رو به رشد است. من هم با توجه به اینکه از اقتصاد فقط در حد معلومات عمومی سر در می آورم در جایگاهی نیستم که در مورد صحت و سقم آن اظهار نظر کنم.
    اگر سایر دوستان میتوانند به روشن تر شدن مطلب کمک کنند مضایقه نفرمایند.

  11. #40
    حرفه ای farzad-a آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    محل سکونت
    جزیره کیش
    نوشته ها
    687
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط Hamid نمایش پست ها
    1- به نظر میاد بحث کمی از موضوع اصلی تاپیک جدا شده و به بحثهای ریشه ای در زمینه ی چیستی و چگونگی اقتصاد آمریکا سوق پیدا کرده. البته فی نفسه این چیز بدی نیست و همه ی صحبتها تا اینجا آموزنده بوده و بنده هم مثل همه ی خوانندگان استفاده کردیم. فقط میخواستم یادآوری کنم که به موضوع اصلی بحث (تحریم های وارده بر ایران) هم پرداخته بشه.
    حمید عزیز
    موضوع "تحریمها" با مقوله "رفع تحریمها" و بطور اجتناب ناپذیر با مبحث "چرایی و چگونگی ارتباط با امریکا" بطور پیوسته مرتبط است بنابراین چندان نمیتوان بین این مباحث تفکیک قائل شد ولی قاعدتا می بایست در جمع بندی نهایی به منظور اصلی و بطور خاص پرداخته شود.

    2- در مورد نظری که از بنده نقل قول شد، بدیهی هستش که شرایط آرمانی برای هر کشوری اینه که قبل از اینکه مجبور به تغییر سیاستی بشه، آگاهانه و با رصد شرایط احتمالی آینده، خودش رو از قبل با هزینه ی به مراتب کمتری برای مقابله با بحران های آینده، واکسینه کنه ................... اگر همه از ابتدا به اهمیت چنین دغدغه هایی پی میبردند که الان خیلی جلوتر از این بحثها بودیم. بنده آرزویم بر افزایش تحریم ها از اونجایی ناشی میشه که میبینم متاسفانه جز با شرایط تحریم، ابتکارات اقتصادی برگرفته از مدلهای عالمانه و کارشناسی شده و آکادمیک رونق نمیگیره و کماکان مدل رخوت گونه ی سابق خودش رو داره.
    پس به طور خلاصه در این قسمت موضع من اینه: ما ایرانیان ذاتا موافق تحریم نیستیم همونطور که طالب جنگ هم نیستیم. اما با وجود تهدید-محور بودن مسئولین اقتصادی در کشور، متاسفانه ناچارا باید از ته دل برای کشورمون تهدید آرزو کنیم.
    امیدوارم رویارویی با پدیده تحرمها در دولت آینده با عقلانیت و برنامه ریزی همراه باشد و ضمن حفظ استقلال از هزینه های اضافی و بیمورد کاسته شود.
    3
    - بنده آنچنان با این موضوع که آقا فرزاد فرمودند آمریکا بحران اقتصادی ای رو که الان دامنگیر خودش شده رو هم از قبل خودش طراحی کرده، موافق نیستم. به نظرم این مدل نگاه کردن به این قضیه خیلی فرافانتزی و تخیلی هستش و در حقیقت داریم از آمریکا برای خودمون کشوری تصویرسازی میکنیم که تئوریسینهاش از هوش فرا انسانی برخوردارن. به نظر بنده، اساس و بنیان های نظری حکومت های لیبرال دموکراسی (همونطور که جناب مکلف گفتند) امروزه در حال به چالش کشیده شدنه. فلذا به گمانم ادعای زیر خیلی گزافه نباشه که:
    متاسفم که چنین استنباطی از گفته های من شده است اما حرف من طور دیگری بود.
    من در بحث دیگری ذکر کردم که :
    حاکمان امریکایی ها برای رهایی یافتن از جنبش های مدنی و نارضایتی های اجتماعی , ویروسی را بین مردم منتشر کردند بنام " مصرف گرایی " یعنی از طریق رسانه ها ایده هایی به مردم القاء میکردند که آنها را تحریک به مصرف کردن میکرد
    فرض کنید رنگ سال زرد باشد و همسر فلان مدیر به خانه همتای خود برود و ببیند که مثلا پرده ها و مبلمان و وسائلش به رنگ سه سال پیش مثلا نارنجی است بقول امروزیها دماغش را میگیرد که این امل ها را ببین بعد از سه سال هنوز نتوانسته اند خانه خود را به روز کنند!
    بعد از 60 سال امروز به جایی رسیده که کسی که اتومبیل آخرین سیستم مدل 2011 را دارد وقتی که جلوی خود همان اتومیبیل را با مدل 2013 می بیند احساس حقارت و نداری میکند.
    آنها دقیقا مثل یک معتاد که مواد به او نرسد اگر نتوانند به بازار رفته و دائما آخرین مدلها را خرید نکنند طوری احساس خلاء میکنند که انگار ما نتوانیم برای فرزند خود غذا تهیه کنیم.

    امروز "جامعه به ظاهر ثروتمند امریکا" با جمعیت 350 میلیون نفری 70درصد از داروی ضد افسردگی جهان را(یعنی 7 میلیارد نفر )را مصرف میکنند چون وضع اقتصادیشان اجازه خریدن و نو شدن به آنها نمی دهد.
    این زندگی به درد ما نمیخورد.............
    منظور اینکه فرهنگ لیبرالیستی در جامعه امریکایی به بن بست رسیده و چنین وضعیتی از دید کارشناسان و اتاقهای فکر آنها دور نمانده است.
    من نمیفهمم که چنین تحلیلی را چگونه میتون توهمی و فرافانتزی نام نهاد!
    قطعا تحلیلگران و تئوریسینهای امریکایی دست بسته و منفعل نمانده و همواره بفکر چاره اندیشی هستند و اگر اینگونه فکر نکنیم خود را فریب داده ایم
    معنای چاره اندیشی نیز بجز مدیریت کردن وضعیت موجود , تغییر در استراتژی ها تاریخ گذشته و برنامه ریزی برای آینده نیست.
    اینکه برنامه های مورد نظر چقدر قابلیت اجرا داشته باشند نیز مقوله دیگری است اما اینکه فکر کنیم که از اساس آنها بدون برنامه و یلخی به پیواز آینده میروند نیز با تفکر من چندان منطقی به نظر نمیرسد و نمیدانم شاید من فرافانتزی فکر کنم!
    اگه بخوایم تاریخی رو برای فروپاشی اقتصادی آمریکا متصور بشیم، چه بسا آمریکا خیلی زودتر از اون تاریخ مقرر، از لحاظ فرهنگی و فکری از طریق انقلاب های مردمی که بر پایه ی نارضایتی های مدنی شکل خواهد گرفت، فرو خواهد پاشید.
    من با شما تا حدودی موافقم و تصور میکنم که نظام اقتصادی سرمایه داری(کاپیتالیسم) در حال فروپاشی است اما مکتب لیبرال دموکراسی(که اکنون نیز طبلی تو خالی است)دچار استحاله خواهد شد و به شکلی دیگر بروز خواهد کرد.
    ما میتوانیم برای چنین استحاله و دگرگونی, از لفظ فروپاشی نیز استفاده کنیم.
    توجه عزیزان را به این مطلب جلب میکنم که حمایت کشورهایی نظیر امریکا از دیکتاتورها و مرتجعین و همچنین تحمیل انقلاب های مخملین به کشورهایی که در آنها انتخابات دموکراتیک برگزار شده بود آنقدر پر تعداد و فراگیر بوده است که عملا خط بطلان بر مکتب لیبرال دموکراسی کشیده و بر هر متفکری ثابت شده است که چنین گفتمانی کارآیی نداشته و از در واقع مضمحل شده است اما اینکه مجددا در چه کالبد و ساختاری گنجانده شود و چگونه سیطره خود را بر جهان تحمیل کند بحث دیگری است که مجالی دیگر را می طلبد.(که البته من معلومات کافی و حتی ناکافی برای حلاجی و تحلیل در آن باب ندارم)


    4
    - نکته ی مهم دیگه ای که در بحث ها خیلی به نظرم بهش توجه نشده تا الان، بحث اسرائیل به عنوان پنجاه و یکمین ایالت آمریکا (و در حقیقت اولین ایالت آمریکا) هستش. عمده ی سرمایه داران آمریکایی که از اونها به عنوان 1 درصد سرمایه دار دنیا که 99 درصد منابع دنیا رو در اختیار دارند یاد میشه، صهیونیستهایی هستند که در خدمت منافع اسرائیل حرکت میکنند. برای همین طبق تحلیل جناب فرزاد، اگه فروپاشی ای شبیه به شوروی رو بخوایم برای آمریکا متصور بشیم، قطعا ایالت هایی که باید جدا بشن، طوری انتخاب میشن که بیشترین نجات اقتصادی رو در درجه ی اول برای اسرائیل به همراه داشته باشن و بعد برای سایر ایالتهای باقی مانده ی آمریکا!
    اما اگر روند معادلات جهان، با این تحلیل مطابقت نکند چه؟ یعنی اگر اولین و مهمترین ایالت آمریکا (یعنی اسرائیل) بر اثر معادلات غیر پیش بینی شده زودتر از سایر ایالتهای آمریکا فرو بپاشد (و حتی تزریق همه ی بودجه ی آمریکا که به معنای فدا کردن همه ی پنجاه ایالت این کشور هم هست، جبران کننده نباشد) آنوقت معادلات فروپاشی آمریکا دگرگون شده و آمریکا از بیخ نابود میشود. فروپاشی احتمالی آمریکا رو نمیشه با شوروی از این لحاظ قیاس کرد. چرا که شوروری ایالت مقدس و کدخدایی (مانند اسرائیل برای آمریکا) به اون معنا نداشت. این فروپاشی و تهدید غیر منتظره و غیر پیش بینی شده هم که اشاره کردم در حقیقت همان بحث محور مقاومت در منطقه ی خاورمیانه است که ممکن است (به احتمال قریب به یقین) روند فروپاشی اسرائیل رو به لحاظ سیاسی و فرهنگی (و نه به لحاظ اقتصادی) تسریع بده به نحوی که بسیار سریع تر از سایر ایالت های مشکل دار و ورشکسته ی آمریکا، اسرائیل دچار اضمحلال بشه. طبق تحلیل بنده، این امر موجب تسریع در روند نابودی ایالتهای آمریکا به صورت یکی پس از دیگری خواهد شد. چرا که سرمایه داران صهیونیستی، کُلّ آمریکا رو فدای اسرائیل خواهند کرد تا یک روز هم که شده، اسرائیل بیشتر نفس بکشه!
    برای همین است که سنگر فرماندهی رو باید همیشه زد!
    در مورد اسرائیل توجه دوستان را به مواردی جلب میکنم:
    اینکه ما فکر کنیم که امریکا همواره منافع اسرائیل را تامین کرده و برای اسرائیل هزینه میکند چندان دقیق و مبتنی بر واقعیت نیست.
    همانطور که آقای حمید گفتند اسرائیل را در حقیقت میتوانیم یکی از ایالات امریکا بدانیم که با بقیه ایالتها بسیار متفاوت است.
    امریکایی ها که همواره شعار دموکراسی میدهند حداقل برای حفظ ظاهر هم که شده نمیتوانند در عرصه بین الملل بعضی از اقدامات بر علیه "کشورهایی با حاکمیت" مشروع انجام دهند" و می بایست جوابگوی جامعه جهانی باشند و برای همین خودشان را پشت کشوری بی هویت پنهان کرده و اقدامات خود را به انجام میرسانند.
    مثل بمباران تاسیسات هست های عراق و سوریه و یا ترور ده ها دانشمند عراقی و همچنین تروردانشمندان ایرانی
    به تعبیری دیگر میتوان گفت که اسرائیل سگ حلقه بگوش امریکا است و منافع غیر دموکراتیک امریکا را تامین میکند و همواره از آبروی نداشته خود مایه میگذارد.
    در بحث شهرک سازی نیز شاهدیم که امریکا علنا با اسرائیل مخالفت میکند اما از طرف دیگر اجازه صدود قطعنامه بر علیه اسرائیل را نمیدهد.
    مخلص کلام اینکه حمایتهای مالی , نظامی و معنوی امریکا از اسرائیل در حقیقت منافع امریکا را بیش از اسرائیل تامین میکند و چه بسا اسرائیلی ها میتوانستند با کم کردن تمع خویش به همزیستی مسالمت آمیز در کنار عربها دست یافته و به زندگی عادی و بی تنش دست یابند.
    بهر حال من با گفته آقای حمید مبنی بر اتحاد کشورهای منطقه بر علیه اسرائیل به عنوان پاشنه آشیل امریکا موافقم چرا که تاوقتی حاکمیت رژیم صهیونیستی بر منطقه سایه افکنده کشوری منطقه(حتی در افریقا و آسیای میانه) همواره در معرض تهدیدند و چنین رژیمی ماهیتا آشوبگر و متجاوز است اما سنگر فرماندهی در امریکا است و قبل از تحلیل رفتن امپراتوری امریکا نمیتوان به نابودی اسرائیل امیدوار بود.
    -------------------------------------
    نتیجه گیریم از بحث خودم تا اینجا:
    اگه میخوایم تحریم های تحمیل شده به کشورمون مرتفع بشه اونهم بسیار سریعتر از اونچیزی که با تکیه به علم اقتصاد پیش بینی میشه که برطرف میشه (یعنی منتظر شدن تا فروپاشی تدریجی اقتصادی آمریکا که مسلما به با به خاک سیاه نشاندن کل دنیا محقق خواهد شد و به این زودی ها هم نخواهد بود) بهتره خاکریز اصلی آمریکا رو که از قضا دسترسی ما به اون خاکریز، به مراتب آسون تر هم هست (در همه ی عرصه ها)، بزنیم تا روند نابودی اقتصاد آمریکا رو که به واسطه ی فدا شدن سایر ایالتهای این کشور به خاطر نجات ایالت کدخدایان هستش رو از روشهایی مبتنی بر اصولی غیر اقتصادی جلو بندازیم.
    این در حقیقت خواست امریکایی ها است که بجای دیو به سایه دیو شلیک کنیم.
    متمرکز بودن بر مسئله اسرائیل و فشار آوردن بر امریکا یک بحث است و درگیری مستقیم بحث دیگری است.
    اینکه موشکهای ایران سرزمین اسرائیل را مورد هدف قرار دهند آرزوی ژنرالهای امریکایی است و بجای اینکه خاطره ننگینی مثل هیروشیما رو از خودش به جابگذاره با نام کشور بی هویت اسرائیل و توسط هواپیماهای رژیم بی بُته صهیونیستی میتواند ایران را مورد تهاجم هسته ای قرار داده و بعد از انجام عمل غیر انسانی اسرائیلی ها رسما آنها را تقبیح کرده و حتی به آنجا حمله نظامی کرده و به اصطلاح رژیم افراطی صهیونیستی را ساقط کند و بعد با حمایتهای بعدی به بازسازی آن بپردازد.
    تکرار میکنم ما نباید در دام امریکایی ها بیفتیم.
    اینجاست که ارزش انقلاب اسلامی و گفتمان عدم سازش و بیداری اسلامی خودش رو نشون میده.
    در یک کلام: سریع ترین راه برای نجات از فشار اقتصادی فعلی، درخواست از کشور تحریم گر یا کشورهای برادرخوانده ی اون تحریم گر از طریق راه انداختن کمپین و ... نیست. بلکه سریع ترین و موثر ترین راه، دست گذاشتن روی نقاط حساس اون تحریم گر هستش همونطور که او هم دست روی نقاط حساس ما گذاشته.
    گاهی لازم میشود که به هدف مذاکره , مذاکره کنیم و زمان بخریم.
    ما برای دستیابی به ثبات و توانمندی بیشتر نیاز به زمان داریم و امیدوارم آقای روحانی در سالهای مسئولیتش بتواند چنین زمانی را برای ما محیا کند.
    فکر کنم تونسته باشم تفاوت نگاه خودم رو با نگاه فرزاد خان به این مقوله برای خوانندگان محترم تا حدی روشن تر کرده باشم.
    من هم امیدوارم با بحث ها و تحلیل های بعدی به خرد جمعی دست یافته به حقایق نزدیکتر شویم.
    یا حق

صفحه 4 از 12 نخستنخست 123456789101112 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 5 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 5 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ذکاوت اروپایی ها در برخورد دیپلماتیک آراسته با تهران
    توسط وطن دوست در انجمن مباحث سیاست داخلی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-08-2013, 23:18
  2. بازی جدید آمریکا برای امتیاز گرفتن از ایران
    توسط golenarges در انجمن اخبار سیاست داخلی ایران
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 24-07-2013, 10:10
  3. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 21-06-2013, 12:59
  4. رو به آمریکا؛ پشت به ملت
    توسط safaeei در انجمن مقالات بین الملل
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 05-03-2013, 17:58
  5. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 23-02-2013, 16:35

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه