اختصاصی فارس/
گزارش عملیات هوایی رژیم صهیونیستی ضد سوریه / ضربه در قدسایا، شکست در القصیر
چنین به نظر می رسد با مسلح شدن سوریه به دو سیستم موشکی فوق پیشرفته S-300 و Yakhunt دیگر رژیم عبری نتواند همچون گذشته به آسمان سوریه تعرض کند.
*مقدمه
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر تل آویو با جلو انداختن سفر خود به روسیه کوشید تا ده روز زودتر در مقابل ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در منطقه سوچی دریای سیاه بنشیند تا تکلیف سوریه را روشن کند ، اما وقتی با برخورد سرد پوتین مواجه شد و در مذاکرات، پوتین آب پاکی را روی دستش ریخت، تازه دانست که تل آویو چقدر در محاسبات راهبردی خود دچار اشتباه شده است. دفاع محکم پوتین از سوریه و اصرارش بر تحویل سیستم فوق پیشرفته موشکی s-300 و موشک های کروز دریایی Yakhunt به سوریه، نتانیاهو را با شکست راهی تل آویو کرد.
نتانیاهو چنین می پنداشت که پس از تهاجم هوایی به سوریه و به رخ کشیدن قدرت نظامی تل آویو در ضربه زدن به دشمنانش و با به همراه بردن تیم امنیتی خود و ارائه طیفی از پیشنهادهای چرب سیاسی و اقتصادی می تواند پوتین را بفریبد و یا هم چون اوباما تحت فشار قرار دهد، غافل از آنکه نه پیشنهادهای او توان برابری با موقعیت سوریه را نداشت و نه رژیم صهیونیستی در روسیه هم چون آمریکا لابی صهیونیستی توانمندی در اختیار دارد تا مانند اوباما بتواند پوتین را تحت فشار قرار دهد. لذا رفتار سرد و خشک توأم با تهدید و خشونت پوتین بازنده بازی را روشن کرد.
چنین به نظر می رسد که با مسلح شدن سوریه به دو سیستم موشکی فوق پیشرفته s-300 و Yakhunt دیگر رژیم عبری نتواند هم چون گذشته به آسمان سوریه تعرض کند. این را مختصات فنی این دو سیستم به ما می گویند. سیستم s-300 توانایی رصد 100 هدف را همزمان با برد دقیق 120کیلومتر و با شلیک هر موشک در 3 ثانیه داراست و این یعنی توان رهگیری جنگنده های اسرائیلی از هنگام پرواز از پایگاههای این رژیم. سیستم Yakhunt نیز توان رهگیری و هدف قرار دادن هر گونه هدف دریایی را در 300 کیلومتری سواحل سوریه در اختیار بشار قرار می دهد. با چنین تجهیزاتی ، توازن استراتژیک میان سوریه و رژیم صهیونیستی به سود سوریه متمایل شده و تل آویو دیگر تهاجم هوایی از نوع عملیات علیه قدسایا را دیگر در خواب هم نخواهد دید.
پرواضح است که برنده اصلی بحران سوریه در منطقه ، رژیم صهیونیستی خواهد بود چه اینکه سوریه تنها کشور همسایه فلسطین اشغالی است که از یکسو هنوز بر خط مقاومت و مقابله با رژیم صهیونیستی پای می فشرد و از دیگر سو ، توازن استراتژیک میان خود و این رژیم را تاکنون حفظ کرده، به نحوی که این رژیم ارتش سوریه را مهم ترین و بزرگترین تهدید نظامی در کنار مرزهای خود می بیند. تهدید که می بایست به نحوی حل شود و البته بحران سوریه فرصت مناسب برای حل این بحران را برای رژیم صهیونیستی فراهم آورد. از منظر اندیشکده های Think Tank این رژیم بحران سوریه اگر به سقوط اسد منجر نشود حداقل می تواند ارتش قوی سوریه را فرسوده و ضعیف سازد و از دایره تهدیدات جدی و بالفعل این رژیم خارج کند.
ضربت هوایی در نیمه شب جمعه 13 اردیبهشت/ 3می دومین حمله از این نوع پس از تهاجم هوایی به منطقه و مرکز تحقیقات نظامی "الجمرایا" درژانویه 2013 در شرق دمشق بود. رژیم صهیونیستی مدعی بود که در این تهاجم، محموله نظامی موشک های پیشرفته SA-17 به مقصد حزب الله لبنان را هدف قرار داده است. این بار اما هدف، منطقه نظامی قدسایا در شمال غربی دمشق بود. تحلیل گران بر این نظرندکه تل آویو توانسته بود با بکارگیری شبکه اطلاعاتی موساد در دمشق و نیز همکاری معارضین سوری ، اطلاعات موثقی از این منطقه بدست آورد. اطلاعاتی که از ذخیره سازی موشک های فاتح-110 تولید سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این منطقه و به منظور تحویل به حزب الله لبنان حکایت داشت. این رژیم مدعی است که این منطقه، انبارهای ذخیره سازی موشک های ایران بوده است.
بخش تحقیقات AMAN ( سرویس اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی) به ریاست سرتیپ "ایتای بارون"، در برآورد و گزارشی اطلاعاتی به رئیس AMAN، سرلشکر " آویو کوخاوی" چنین عنوان می کند ( لازم به توضیح است که بخش تحقیقات مهم ترین بخش سرویس اطلاعاتی AMAN می باشد) ؛ " هواپیماهای ایلیوشین و آنتونوف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پوشش شرکت های ماهان ایر، کیش ایر و یاس ایر، محموله های موشکی فاتح-110 را در فرودگاه نظامی " المزه" یا پایگاه باربری تیپ 29 ارتش سوریه در مجاورت فرودگاه بین المللی دمشق به انبارهای فرودگاه بصورت موقت منتقل می نمایند تا بعد از آن به انبارهای دائمی نظیر " التل" و " الصبوره" متعلق به ستاد تدارکات ارتش سوریه وستاد صنایع نظامی در " الهامه" روبروی مرکز تحقیقات علمی در جمرایا منتقل شوند." بخشی از این گزارش توسط رونن سولومون کارشناس اطلاعاتی سایت" اسرائیل امروز" ישראל היום در تاریخ 17/2/1392 منتشر شد. سرتیپ ایتای در پایان این گزارش به عنوان نظر کارشناسی به ریاست سرویس اطلاعات نظامی، آویو کوخاوی نوشت: " پیشنهاد می شود هر چه زودتر این مراکز بمباران و نابود شوند." کوخاوی هم این ملاحظه را برای سپهبد "بنی گانتز" رئیس ستاد کل ارسال کرد تا عملیاتی شود.
سرتیپ "ایتای بارون" رئیس بخش تحقیقات AMAN
برآوردهای این رژیم حاکی از این است که ج ا ایران استراتژی ایجاد " حلقه موشکی" بر گرد این رژیم را پی گیری می نماید.چنانچه سرتیپ احتیاط ارتش رژیم صهیونیستی " الیعازار ماروم" در سایت " اسرائیل امروز" ישראל היום به تاریخ 16/2/92 چنین می نویسد:" ایران و سپاه پاسداران انقلاب ایران در تلاشی خستگی ناپذیر برای مجهز کردن گروههای تروریستی با تأکید بر حزب الله و حماس و ایجاد حلقه موشکی و تروریستی در اطراف اسرائیل است. در ایران سازمانها و نهادها و گروههایی وجود دارند که تلاش آنها ضربه زدن به اسرائیل است." از نظر استراتژیست های اسرائیلی برای شکستن این حصار موشکی مناسب ترین روش، حمله به خود استراتژی است. پس باید منبع تغذیه کننده این استراتژی را زد و کدام منبع مهم تر از منطقه قدسایا. در قدسایا البته ستاد "فرماندهی نیروهای ویژه" ارتش سوریه نیز قرار داشت.
*حمله به قدسایا؛ عملیات
یکی از نکات مهم اما در حمله به قدسایا، اجزاء طرح کلی این ضربه هوایی Air strick است. حمله ای که این رژیم تاکنون رسماً از پذیرش مسئولیت آن استنکاف کرده است. تحلیل و بررسی های اطلاعات موجود از این طرح عملیاتی این چنین رونمایی می کنند.
جان برنان
هماهنگی ها کمی بیش از دو هفته پیش از حمله به قدسایا انجام شد.روزنامه الاخبار لبنان در20 آوریل 2013 / 31 فروردین 1392 در خبری از نشست محرمانه با حضور سران سرویس های اطلاعاتی 4 کشور آمریکا، رژیم صهیونیستی، ترکیه و اردن در عمان پایتخت اردن پرده برداشت. "تامیر پاردو" رئیس موساد طرح حمله را به نشست آورد و "جان برنان" رئیس CIA ، آنان را در جریان اطلاع و پشتیبانی آمریکا قرارداد. می ماند " هاکان فیدان " رئیس MIT ترکیه و"فیصل الشبوکی" رئیس مخابرات اردن. هاکان و الشبوکی هم قول هرگونه همکاری و هماهنگی های لازم را اعلام نمود. پاردو استفاده از آسمان اردن را برای زدن ضربت هوایی ضروری اعلام کرد که الشبوکی سریعاً موافت نمود. قرار شد جنگنده های این رژیم برای زدن تأسیسات قدسایا از آسمان اردن استفاده کنند درست همانند عملیات اوپرا در سال 1981 بر علیه رآکتور اتمی اوزیراک عراق و حمله به تأسیسات اتمی سوریه در 2007 که از آسمان اردن استفاده شد آنهم با هماهنگی کامل اردن.
هاکان فیدان
چند روز بعد، پاردو به عنوان رئیس جامعه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی برای انجام آخرین هماهنگی ها به ترکیه، اردن و برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس سفر کرد. او در سفر به آنکارا با فرمانده اسکادران نیروی هوایی رژیم صهیونیستی مستقر در ترکیه نیز دیدار کرد. شبکه المنار در28 آوریل/ 8 اردیبهشت این خبر را اعلام نمود.
فیصل الشبوکی
حالا همه چیز از نظر اسرائیلی ها برای زدن ضربت هوایی مهیا شده بود. طرح عملیاتی توسط معاونت عملیا ت ستاد نیروی هوایی رژیم صهیونیستی آماده شد و توسط مدیریت عملیات ستاد کل تأئید شد. پیش از عملیات، طی یک حرکت حساب شده رسانه ای و عملیات روانی، شبکه رسانه های ماهواره ای و خبری منطقه ای و بین المللی حامی این رژیم و وابسته به نظام سلطه جهانی ، موجی رسانه ای درباره تهاجم نظامی هوایی این رژیم بر علیه سوریه را در صدر اخبار و تحلیل های خود گنجاندند و خبر حمله قریب الوقوع اسرائیل به سوریه را پوشش می دادند که نشان از هماهنگی های لازم برای تهاجم و در جریان نهادن دولت های مرتبط بود که البته سکوت پس از تهاجم آنها در قبال این تهاجم موید این هماهنگی بود.
تامیر پاردو
برای انجام عملیات ، پایگاه هوایی "هتصاریم" به فرماندهی سرتیپ "صدفی گاتمن " در نظر گرفته شد. این پایگاه از جمله 12 پایگاه هوایی نظامی اصلی رژیم صهیونیستی از میان 47 فرودگاه نظامی ، منطقه هوایی و پایگاه هوایی این رژیم در تمام 20000کیلومتر مربع مساحت فلسطین اشغالی است . پایگاه نیروی هوایی اسرائیل هتصاریم Hatzerim (בסיס חיל - האוויר חצרים ، Hail HaAvir Hatzerim Bsis ) در صحرای نقب در حومه غربی شهر بئرالسبع ، در نزدیکی کیبوتسHatzerim و در مختصات جغرافیایی 34 درجه شرقی و 39 دقیقه شرقی و 31 درجه و 14 دقیقه شمالی قرار دارد . این پایگاه در اوایل 1960 ساخته شده و در 3 اکتبر سال 1966 عملیاتی اعلام شد.
این پایگاه در زمان جنگ شش روزه در ژوئن 1967 و نیز جنگ رمضان 1973 بر علیه مصر و سوریه نقش فعالی داشت. "ایتان بن الیاهو" ( فرمانده ایرانی تبار اسبق IAF از 1996 تا 2000) و "الیعزر شکدی" ( فرمانده نیروی هوایی در جنگ 33 روزه) فرماندهان اسبق نیروی هوایی این رژیم، از خلبانان این پایگاه هوایی بوده اند. از میان سوابق عملیاتی این پایگاه می توان از حمله به نیروگاه اتمی اوزیراک عراق در 7 ژوئن سال 1981 ( عملیات اوپرا) ، تهاجم علیه تأسیسات اتمی سوریه در 6 سپتامبر 2007، حمله به کارخانه تولید دارو در نزدیکی خارطوم در سال گذشته و حمله به "الجمرایا" اشاره کرد. این همان پایگاهی است که رژیم صهیونیستی در تبلیغات ضد ایرانی خود به عنوان پایگاه اصلی برای بمباران تأسیسات اتمی تهران مطرح می نماید.
انجام بمباران به F-16 های اسکادران 107 " شوالیه های دم نارنجی" (טייסת אבירי הזנב הכתום) و پشتیبانی هوایی بر عهده اسکادران 69 " پتک" (טייסת הפטישים) متشکل از F-15I دورپرواز موسوم به " رعد" ראם این پایگاه گذارده شد. بدین منظور یک دسته 8 فروندی F-16از اسکاردان 107 به همراه یک دسته پروازی 6 فروندی F-15I از اسکادران 69 این پایگاه انتخاب شد که یک اسکادران 14 فروندی را شکل می دادند.
اسکادران مزبور پس از پرواز از پایگاه هوایی Hatzerim در 9 کیلومتری در غرب شهر "بئر السبع" در جنوب فلسطین اشغالی، با گردش به سمت شرق و عبور از آسمان اردن و گذر از فراز شهر عمان و شهر مرزی عربید ، پس از طی 300 کیلومتر از سمت غرب به آسمان شهر دمشق وارد شده ، به قدسایا حمله کرده و ضربت هوایی Air Strick خود را وارد کردند . آنان تمام این مسیر را در ارتفاع پائین و در سکوت کامل رادیویی طی کردند.سلاحهای بمب افکن های F-16 عبارت بودند از موشک های سایدویندر، بمب های آهنی و 2000 پوند بمب هدایت شده لیزری که با شعاع مستقیم لیزری به سوی هدف هدایت می شود. اسرائیلی ها در این تهاجم از بمب های حاوی اورانیوم ضعیف شده هم استفاده نمودند. یک روز بعد از حمله یک منبع نظامی سوری در گفتگو با شبکه Russia Today اعلام کرد که " در زمان انفجار یک قارچ عظیم طلایی از آتش تولید شد و این نشان می دهد که بمب ها شامل اورانیوم ضعیف شده بوده است".
البته سوری ها هم بی کار نماندند و به مقابله به مثل پرداختند اما به هر حال غافلگیر شدند. سیستم موشک های ضد هوایی SA-7نیروی هوایی سوریه توانست یکی از جنگنده / بمب افکن های F-16 این رژیم را ساقط و خلبانان آن به اسارت درآورد.
اسکادران که حالا 13 فروندی شده بود مسیر خود به سوی دریای مدیترانه را ادامه داد و با چرخش به سمت جنوب و چرخشی دیگر به سوی شرق به پایگاه خود بازگشتند. در مسیر بازگشت و بر روی دریای مدیترانه دو فروند بوئینگ 707 سوخت رسان نیروی هوایی این رژیم به آنها نزدیک شد و جنگنده ها از آن سوخت گیری کردند.
دو ساعت پس از آغاز عملیات و حرکت جنگنده ها آنان در پایگاه Hatzerim بر زمین نشستند. نتانیاهو به همراه کابینه امنیتی اش در منزل نتانیاهو در خیابان اسمولنسکین بیت المقدس منتظر بودند. هنوز روشنایی صبح نزده بود که ژنرال بنی گانتز رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل به نتانیاهو اطلاع داد مأموریت انجام شد و یکی از جنگنده ها ساقط و از سرنوشت دو خلبان آن فعلاً اطلاعی ندارند.
صبح روز بعد، ژنرال "موشه یعالون" وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به همراه سپهبد" بنی گانتز"، رئیس ستاد کل ارتش صهیونیستی و سرلشکر "امیر اشل" فرمانده نیروی هوایی در حضور خبرنگاران و در حالی که جنگنده های F-15I منقش به ستاره داود در پشت سر آنان قرار داشت حاضر شدند تا به فرمانده پایگاه و خلبانانش دست مریزاد گفته باشند. یعالون بی آنکه رسماً انجام عملیات را پذیرفته باشد یا حتی بدان اشاره کند، در وصف توانمندی های فوق العاده نیروی هوایی این رژیم لفاظی کرد و با غرور از شجاعت خلبانانش گفت و نیروی هوایی این رژیم را برترین نیروی هوایی منطقه اعلام کرد. دمشق اما در پاسخ به این تعرض آشکار اعلام کرد که "دمشق در زمان و مکان مناسب پاسخ خواهد داد". این همان پاسخی بود که اسحاق شامیر نخست وزیر اسبق اسرائیل در جنگ اول خلیج فارس در پاسخ به حمله موشک های اسکاد عراق اعلام کرده بود.
موشه یعالون وزیر جنگ اسرائیل با خبرنگاران صحبت می کند در حالی که ایستاده در کنار فرمانده نیروهای مسلح، سپهبد بنی گانتز و فرمانده فرمانده نیروی هوایی سرلشکر امیر اشل در پایگاه هوایی Hatzerim در جنوب فلسطین اشغالیI F-15 نیروی هوایی اسرائیل در پس زمینه دیده می شود 30 آوریل 2013.
*حمله به قدسایا؛ پیام ها و تحلیل ها
مئیر جاودانفر استاد یهودی ایرانی تبار مرکز میان رشته هرتزلیا IDC Herzlia معتقد است که رژیم صهیونیستی با حمله به قدسایا قصد رساندن چندین پیغام به دولتها و گروههای مختلف در منطقه را داشت که مهم ترین آنها عبارتند از ج ا ایران، سوریه و حزب الله.
" پیغام اول برای کادر رهبری حزب الله است و محتوای آن این است که دولت اسرائیل مصمم به تنبیه حزب الله برای تلاش این گروه برای عبور از خط قرمز اسرائیل در سوریه است."
اما پیغام دوم ؛" پیغام دوم اسرائیل برای بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه است. اسرائیل با حمله اخیر خود به احتمال زیاد قصد ارسال این پیام را به بشار اسد دارد: "شاید اوباما پایبند به خط قرمز خود نباشد، ولی ما هستیم."
و اما پیغام به ج ا ایران؛ "دولت ایران با ارسال موشک از سوریه به لبنان، سعی دارد انبارهای اسلحه حزب الله را برای روز مبادا پر کند. این که اسرائیل به طور مستقیم وارد عمل شده، از دیدگاه نظامی کاملا به ضرر ایران است. در عین حال این اقدام اسرائیل عواقب دراز مدت استراژیکی هم برای دولت ایران می تواند داشته باشد.دولت ایران و سوریه پیمان نظامی و دفاعی دارند. علی اکبر ولایتی، مشاور امور خارجی رهبر ایران قبلا اعلام کرده بود که حمله به سوریه حمله به ایران است. این خط قرمزی بود که مقامهای ایرانی ترسیم کردهاند و تا کنون، بنا بر گزارشها، دولت اسرائیل دوبار از این خط رد شده بدون آن که ایران واکنشی نشان دهد.دولت اسرائیل امیدوار است که با این رفتار جمهوری اسلامی، همپیمانان ایران متوجه شوند که خط قرمز دولت ایران اعتبار ندارد و در آینده اگر آنها هم در خطر باشند، چنین وضعیتی خواهند داشت."
شهیر شهیدثالث تحلیلگر و روزنامه نگار مقیم کاناداست و کارشناس سایت اسرائیلی المانیتور اما نظری عکس جاودانفر دارد . او معتقد است که" شاید این حمله بتواند یک پیروزی محدود نظامی از سوی اسرائیل قلمداد شود ولی پی آمد های آن در تغییر بازی در صحنه سیاسی - امنیتی و حتی نظامی منطقه ، به ضرر اسرائیل را نمی توان نا دیده گرفت. اسرائیل در بحران سوریه به اصطلاح یک "خط قرمز" برای خود تعیین و اعلام کرده که اجازه عبور از آن را نخواهد داد. این خط قرمز بر دو اصل استوار است: نخست، عدم انتقال موشک هایی که معادله نظامی را به ضرر این رژیم بر هم می زند. دوم، عدم انتقال تسلیحات شیمیایی از سوریه به حزب الله. بر این مبنا، اسرائیل، مرکز تحقیقات نظامی شمال غرب دمشق را که احساس می کرد موشک های پیشرفته با قابلیت هدف گیری تل آویو در آن آماده انتقال به حزب الله هستند را هدف قرار داد تا به اصطلاح مانع از تغییر معادله نظامی به ضرر خود شود.شاید اسرائیل در کوتاه مدت به بعضی از اهداف محدود نظامی خود دست یافته، اما این اقدام به دلایل مختلف به ضرراسرائیل تمام می شود."
این دلایل از نظرکارشناس المانیتور اما به اختصار عبارتند از:
"نخست، این حمله بر مشروعیت جبهه "مقاومت" حزب الله افزوده است.
دوم، این حمله نقش رژیم های عربی محافظه کار مثل عربستان سعودی و قطر را به چالش می کشد که به حمایت از معارضان دولت سوریه می پردازند.
سوم، این حمله جایگاه معارضان حکومت سوریه را در صحنه داخلی این کشور تضعیف کرده و مشروعیت مبارزه معارضان را با این تصور که حمله اسرائیل به نوعی در راستای یک هدف مشترک یعنی سرنگونی رژیم بشار اسد بوده به چالش می کشد.
چهارم، این حمله منجر به تضعیف موقعیت ترکیه در حمایت از معارضان حکومت سوریه شده است.
پنجم، این حمله منجر به واکنش شدید روسیه شده به نحوی که آشکارا هشدار داده که حمله دیگری را تحمل نمی کند ... و از این رو احتمالا ... در حمله بعدی تغییر بازی نظامی به ضرر اسرائیل تمام خواهد شد.
ششم و نهایتاً، با حمله اسرائیل و تحولات فوق، موقعیت سیاسی - امنیتی ایران در منطقه تقویت شده است ... . تجربه نشان داده که در هر حرکت تهاجمی و جنگ منطقه ای که اسرائیل وارد شده از جمله 2006 لبنان، جنگ های 2008 و 2009 غزه، و قضیه حمله به کشتی ماوی مرمره همواره اسرائیل به دلیل مخالفت های افکار عمومی در منطقه و جهان در موقعیت ضعیف قرار گرفته و همزمان نقش منطقه ای ایران تقویت شده است."
لذا در نهایت چنین نتیجه می گیرد که : " حمله به دمشق مانع از تغییر بازی به نفع اسرائیل نشده و حتی نتیجه معکوس داشته است. رژیم اسرائیل معمولاً به تهدیدات امنیتی واکنش سریع نظامی نشان داده و بعضاً به عواقب و آثار جانبی حمله هم فکر نمی کند. اسرائیل با این حمله دچار یک اشتباه استراتژیک شده است. چون زمینه را برای تقویت موقعیت جریان مقاومت فراهم کرده، مشروعیت نقش مخالفان دولت سوریه را تضعیف و بر اهمیت نقش متحدان آن افزوده و نهایتا زمینه های دسترسی سوریه به تسلیحات پیشرفه تر دفاعی را فراهم کرده است. مطمئنا حملات آتی اسرائیل مشکل تر خواهد بود و این مسئله خود بازی را به ضرر اسرائیل تغییر می دهد."
*پاسخ در القصیر
پاسخ دمشق اما پاسخی از سر تأنی و درنگ بود. بشار در طول بحران دوساله گذشته در سوریه نشان داده است که فرزند خلف حافظ بوده است. همان حافظ اسدی که یکی از تحلیل گران CIA در دهه 1980 وی را به تک تیراندازی صبور و حرفه ای تشبیه کرده بود که صبورانه هدف خود را انتظار می کشد تا در لحظه درست او را شکار کند اما خود شکار نشود.
القصیر مکانی بود که سوریه برای پاسخ به اسرائیل برگزید ، آنهم درست در بهترین و مناسب ترین زمان ممکن. پس از پاکسازی حلب و حمص از معارضین و نیز پاکسازی در درعا و جنوب سوریه و تثبیت موقعیت و هم چنین پاکسازی ریف دمشق و نیز دیرالزور، حالا دیگر نوبت القصیر بود.
القصیر مکان اصلی ترانزیت تروریست ها است به سوریه. شهری در غرب سوریه و در نزدیکی مرز لبنان که تروریست های سلفی و وهابی عرب به انضمام سلفی های لبنان ( به خصوص شهر طرابلس) آنجا را پایگاه اصلی خود قرار داده اند. شهری که در طول دو سال گذشته هزاران تروریست را در درون خود جای داده بود و گزارش های اطلاعاتی و برآوردهای میدانی استخبارات نظامی سوریه نشان می داد که اتاق عملیات مشترک تروریست ها در طول 6 ماه گذشته در آنجا مستقر بوده است. اتاق عملیاتی که هر از چندی کارشناسان اطلاعاتی و نظامی غربی، عرب و اسرائیلی به آن سرک می کشیدند و یا در آنجا مستقر می شدند. افسران MIT ترکیه، SAS انگلستان، AMAN و موساد اسرائیل و سرویس های اطلاعاتی فرانسه ، قطر و عربستان سعودی که عملیات 60 هزار تروریست وهابی گردآمده از سراسر جهان عرب که بیشترشان تبعه کشورهای یمن، تونس، لیبی، عربستان ، لبنان و ... هستند را هدایت و سازماندهی می کنند. این همکاری تا بدانجا پیش رفته بود که موساد( سرویس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی) و AMAN ( سرویس اطلاعات نظامی این رژیم) اتاق عملیاتی اختصاصی برای خود در القصیر راه اندازی کرده بودند.
طرح عملیاتی حمله به القصیر توسط ارتش سوریه و با همکاری و مشاوره افسران معاونت عملیات ویژه سپاه قدس آماده و توسط لشکر چهارم سوریه به مرحله اجرا درآمد. القصیر گلوگاه و راه تنفس تروریست هاست لذا بستن آن برای ارتش سوریه بسیار مهم و راهبردی است . از این رو ستون فقرات عملیات نظامی در القصیر بر عهده یکی از زبده ترین یگان های رزمی سوریه یعنی لشکر چهارم واگذار شد.
در پی حمله ارتش سوریه به القصیر شکار بسیار بزرگ و گران قیمت در اختیار سوری ها قرار گرفت. تصرف مقر مخفی موساد در "القصیر" که کار لجستیک نظامی و حمایت امنیتی از شورشیان مسلح و تروریستهای تکفیری فعال در سوریه را بر عهده داشت. بنابر اعلام منابع نظامی سوری چند افسر رژیم صهیونیستی به اسارت ارتش سوریه درآمدند که نام برخی از آنها چنین اعلام شد. سرهنگ "ابیگال سیبیل" ( افسر موساد)، سرهنگ ستاد "ریکسون گابی" ( افسرAMAN) ، "جسیکا فاران" مهندس ارتباطات ( افسر واحد 8200 AMAN) و "فابیو سانتوس" ( افسر عملیات ویژه از "واحد تجسس ستاد کل" Sayeret Matkal)، به دست رزمندگان محور مقاومت افتادند. کارشناسان نظامی و اطلاعاتی پیش بینی می کنند که برخی از آنها برای بازجویی های خاص به ایران منتقل شوند.
تلویزیون دولتی سوریه نیز اعلام کرد، نیروهای دولتی ارتش ملی سوریه در جریان جنگ خود با گروههای مسلح تروریست در شهر "القصیر" درغرب سوریه موفق شدند یک دستگاه جیپ نظامی رسمی ارتش رژیم صهیونیستی را که پلاکها و جملات عبری بر روی آن حک شده بود، مصادره کنند. بنابر گزارش های ارتش سوریه این یک جیپ مخابراتی بوده است که از سوی واحد 8200 اطلاعات ارتش صهیونیستی در اختیار تکفیری ها و جبهه " النصره" قرار گرفته است.
چنین به نظر می رسد که استراتژی رژیم صهیونیستی در زدن ضربت هوایی به سوریه که در راستای مرعوب سازی سوریه، فرستادن پیام به تهران، ممانعت از رسیدن موشک های راهبردی به حزب الله و دادن اعتماد به نفس به معارضین بود با پاسخ مناسب سوریه در زمان و مکان مناسب به شکست کشیده شده است. دبیرکل حزب الله اعلام نمود که مقاومت سلاحهای برتری را دریافت خواهد نمود ( کارشناسان این سخنان را حمل بر دریافت این سلاحها نموده اند) ، ایران به ارسال سلاح و کارشناس برای محور مقاومت هم چنان مشغول است. تروریست ها اعتماد به نفس خود را از دست داده اند و رو به هزیمتند و اسرائیل به خاطر این حمله ملامت می شود. بهر حال وضعیت میدانی نظامی به سود بشار اسد و محور مقاومت در حال چرخش است . این را می توان از اجلاس طولانی شده مخالفین در استانبول و سردرگمی جبهه غربی- عربی دانست.
وقتی بشار اسد در گفتگو با شبکه المنار حزب الله لبنان در 30 می/ 9 خرداد ، رسماً از تحویل نخستین محموله موشک های S-300 به سوریه خبر داد و با اعلام این خبر از تغییر موازنه استراتژیک به سود سوریه خبر داد صحت تحلیل و پیش بینی شهیر شهیدثالث ، تحلیل گر المانیتور که گفته بود حمله به قدسایا در درازمدت به ضرر رژیم صهیونیستی تمام خواهد شد تأیید شد. تأییدی که آماده باش ارتش رژیم صهیونیستی پس از اعلام این خبر مهر تأیید دیگری بر آن بود.
*نویسنده: علی عبدی